[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
رضایت‌آگاهانه‌شرکت‌درمطالعه::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations66842998
h-index3117
i10-index20673
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
12 نتیجه برای نادری

دکتر محمد نادری، دکتر تقی ناصرپور فریور، محسن طاهری، دکتر راحله رضائی،
دوره 5، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1382 )
چکیده

مقدمه و هدف: در بعضی عفونت ها دستگاه ادراری، باکتریوری قابل ملاحظه ای وجود ندارد و یکی از عوامل میکروبی که می تواند سبب بروز عفونت ادراری - تناسلی کشت منفی شود و ضمناً جزو بیماریهای منتقله از راه جنسی (STD) نیز محسوب می گردد، کلامیدیا تراکوماتیس است. لذا با توجه به میزان بالای موارد کشت منفی (تا 60 درصد) در مبتلایان به عفونت های ادراری مراجعه کننده به بیمارستان بوعلی شهر زاهدان بر آن شدیم تا توزیع فراوانی کلامیدیا تراکوماتیس را در مبتلایان به عفونتهای ادراری مراجعه کننده به این بیمارستان را بررسی نماییم. مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی روی 320 نفر از بیماران مراجعه کننده به بیمارستان بوعلی شهر زاهدان با روش نمونه گیری غیر تصادفی انجام شد. از این بیماران، یک نمونه ادراری صبحگاهی (اولین ادرار) گرفته شد. سپس نمونه ادرار، سانتریفوژ گردید و از سدیمان آن برای مرحله بعد به عنوان آنتی ژن برای تست الیزا استفاده شد. هم چنین در این تحقیق از کیت های Chlamy- check-1 (از شرکت VEDA-LAB فرانسه) استفاده گردید. یافته ها: از 320 نمونه ادراری، 95 نمونه (29.69 درصد) مثبت و 225 (70.31 درصد) منفی گزارش شدند. از 95 مورد مثبت، 43 نفر (45.27 درصد) مرد و 52 نفر (54.73 درصد) زن بودند که بالاترین درصد فراوانی، مربوط به گروه سنی 29-20 سال در هر دو جنس بود. نتیجه گیری: توجه به شیوع حدود 29.69 درصد عفونت کلامیدیا تراکوماتیس و در صورت برقرار نشدن درمان مناسب، بروز عوارضی مثل PID، عقیمی، حاملگی خارج رحمی، اپیدیدیمیت اهمیت تشخیص درمان به موقع عفونت های ادراری کلامیدیایی را مشخص می کند.
سمیه حسین‌پور نیازی، زهرا نادری، نسرین حسین‌پور نیازی، مریم دلشاد، دکتر پروین میرمیران، دکتر فریدون عزیزی،
دوره 13، شماره 4 - ( زمستان 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : سوءتغذیه شامل طیف گسترده‌ای از شرایط تغذیه‌ای مختلف نظیر اضافه وزن یا کاهش وزن، کمبود مواد مغذی خاص مانند پروتئین، ویتامین و مواد معدنی است. سوءتغذیه در بیمارستان سبب افزایش مرگ و میر می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین شیوع سوءتغذیه در بیماران بستری در بیمارستان آیت اله طالقانی تهران انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی 446 بیمار (217 مرد و 229 زن) بستری از نظر شاخص‌های تن‌سنجی در بیمارستان آیت‌اله‌طالقانی تهران از مرداد تا پایان دی ماه سال 1384 ارزیابی شدند. شاخص توده بدنی (BMI) یا ضخامت چربی زیرپوستی (TSF) یا محیط عضله وسط بازو (MAMC) در شش ماه گذشته تعیین و افراد براساس این معیارها در سه گروه سوء تغذیه خفیف، متوسط و شدید قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS-15 و آزمون‌های آماری کای‌اسکوئر و t-test تجزیه و تحلیل شدند. نسبت شانس با استفاده از آزمون رگرسیون لجستیک تعیین شد. یافته‌ها : شیوع سوءتغذیه در این مطالعه به طور کلی 52 درصد تعیین گردید. شیوع سوءتغذیه به صورت خفیف، متوسط و شدید به ترتیب 14 درصد، 10 درصد و 28درصد تعیین شد. بیشترین شیوع سوءتغذیه کل در بخش گوارش (64 درصد)، بیماران مرد (52.2 درصد)، گروه سنی 29-18سال (71.4 درصد) و افراد با تحصیلات راهنمایی و دبیرستان (67.4 درصد) بود. شیوع TSF، MAC و MAMC کمتر از صدک 5 درصد در گروه سوءتغذیه به‌طور معنی‌داری بیش از گروه تغذیه مناسب بود (P<0.005). افزایش هر واحد نمایه توده بدن احتمال سوءتغذیه را 17 درصد کاهش داد. نسبت شانس سوءتغذیه در بیماران با یک یا بیش از یک مشکل گوارشی 64 درصد بیشتر از بیماران بدون مشکل گوارشی بود. همچنین نسبت شانس سوءتغذیه در بیماران با دو یا بیش از دو بار بستری در بیمارستان طی 6 ماه گذشته، 2.1 برابر نسبت به عدم بستری در بیمارستان تعیین شد. نسبت شانس تعداد دفعات بستری بیش از یک بار در افراد با MAC کمتر از صدک 5 درصد، 1.64 برابر در مقایسه با صدک 50-7 درصد حاصل شد. نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که سوءتغذیه در بیماران بستری در بیمارستان آیت اله طالقانی تهران (52 درصد) در مقایسه با بیمارستان‌های دیگر و یا سایر کشورها در سال 1384 بالاتر بود. نمایه توده بدن، مشکلات گوارشی و تعداد دفعات بستری در بیمارستان با سوءتغذیه ارتباط داشت.
ناصر مهدوی شهری، مریم مقدم متین، مسعود فریدونی، مرتضی بهنام رسولی، علی مقیمی، احمدرضا بهرامی، محمد علیزاده نمینی، سمیه نادری، معصومه خیرآبادی، فاطمه ناصری،
دوره 15، شماره 4 - ( زمستان 1392 )
چکیده

مهندسی بافت براساس سه ترکیب اصلی بافت‌های بیولوژیکی شامل داربست، سلول و عوامل رشد بنیان نهاده شده است. داربست‌های زیستی مشتق از بافت‌ها و اندام‌های سلول‌زدایی شده به‌طور موفقیت‌آمیزی در مهندسی بافت مورد استفاده قرار گرفته‌اند. مطالعات سلول‌زدایی بیانگر آن است که داربست‌های طبیعی حاصل از بافت‌های سلول‌زدایی شده، با حفظ ترکیبات اصلی می‌توانند بستر مناسبی برای بررسی رفتارهای سلولی باشند و آماده‌سازی چنین داربست‌هایی بخش مهمی از پژوهش‌های آتی دانش زیست‌شناسی خواهد بود که می‌تواند کاربردهای گسترده‌ای در دانش پزشکی ترمیمی و مهندسی بافت داشته باشد. بافت بلاستما که طی روند ترمیم زخم در برخی از موجودات ایجاد می‌شود؛ دارای سلول‌هایی با قابلیت تکثیر و تمایز، مشابه سلول‌های جنینی است و می‌تواند مدل مناسبی را برای بررسی برهم‌کنش‌ها و رفتارهای سلولی در شرایط آزمایشگاهی فراهم نماید. در این مقاله مروری به بیان روش‌های آماده‌سازی داربست‌های سه‌بعدی مشتق از ماتریکس خارج سلولی بافت‌های مختلف از قبیل غضروف، استخوان، لثه، آئورت، مثانه و ارزیابی عملکرد آنها با استفاده از بافت بلاستما پرداخته شده است.
ملک سلیمانی مهرنجانی، سمیرا نادری نورعینی،
دوره 16، شماره 3 - ( پاییز 1393 )
چکیده

زمینه و هدف : نونایل فنل یک آلاینده زیست محیطی با خاصیت استروژنی ضعیف است که موجب استرس اکسیداتیو در بافت‌های مختلف از جمله بیضه می‌گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر ویتامینE به عنوان یک آنتی‌اکسیدان قوی بر بافت بیضه موش‌های صحرایی تیمار شده با پارانونایل‌فنل انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به 4 گروه شش تایی کنترل، vitamin E 100 mg/kg/day ، پارانونایل‌فنل 250 mg/kg/day و پارانونایل‌فنل 250 mg/kg/day توام با vitamin E 100 mg/kg/day تقسیم شدند. پس از 56 روز تیمار دهانی با تعیین وزن موش، بیضه راست خارج و فیکس شد. پارامترهای مورفومتریک بافت بیضه پس از انجام برش‌گیری، پاساژ بافتی و رنگ‌آمیزی Heidenhain's Azan ، توسط روش استریولوژی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته‌ها : میانگین حجم لوله‌های منی‌ساز، ارتفاع اپی‌تلیوم زایشی، قطر لوله‌های منی‌ساز، ضخامت غشاء پایه لوله‌های منی‌ساز، تعداد سلول‌های اسپرماتوسیت، اسپرماتید و سلول‌های سرتولی در گروه پارانونایل‌فنل نسبت به گروه کنترل کاهش معنی‌داری نشان داد (P<0.05). این پارامترها در گروه پارانونایل‌فنل + ویتامین E به صورت معنی‌داری در مقایسه با گروه دریافت کننده پارانونایل‌فنل افزایش یافت (P<0.05). پارانونایل‌فنل موجب آتروفی لوله‌های منی‌ساز، افزایش فضای بینابینی، بی‌نظمی و واکوئل‌زایی در اپی‌تلیوم زایشی گردید. اکثر این تغییرات تخریبی ایجاد شده توسط پارانونایل‌فنل، در بیضه موش‌های گروه پارانونایل‌فنل+ ویتامین E در حد گروه کنترل بهبود یافت. نتیجه‌گیری : مصرف همزمان ویتامین E و پارانونایل‌فنل از اثرات نامطلوب پارانونایل‌فنل بر بافت بیضه موش صحرایی بالغ جلوگیری نمود.
علی ترکاشوند، حسین مژده ای پناه، احمد ابراهیمی، فیروزه نادری،
دوره 17، شماره 1 - ( بهار 1394 )
چکیده

زمینه و هدف : ترمیم اعصاب محیطی یکی از چالش‌برانگیزترین مباحث در جراحی ترمیمی بوده و علی‌رغم پیشرفت‌های حاصله، ترمیم عصب در کمتر از 50 درصد باعث بهبود عملکرد می‌گردد. این مطالعه به منظور مقایسه نتایج آزمایشگاهی و بالینی ترمیم عصب اولنار به دو روش اپی‌نوریوم و پری‌نوریوم انجام گردید. روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 28 بیمار مبتلا به قطع عصب اولنار داوطلب عمل جراحی پیوند عصب به صورت تصادفی در دو گروه درمانی روش اپی‌نوریوم و پری‌نوریوم تقسیم شدند. چهار ماه بعد از درمان وضعیت بهبودی بیماران با انجام معاینات حسی- حرکتی، الکترومیوگرافی و سرعت هدایت عصبی روی دو عضله FDI و ADM مقایسه گردید. یافته‌ها : میانگین مقادیر دامنه فعالیت عصب و زمان تاخیر و سرعت هدایت فعالیت عصب در سمت سالم نسبت به سمت مبتلا هم در روش اپی‌نوریوم و هم در روش پری‌نوریوم دارای اختلاف آماری معنی‌داری بود (P<0.05). نسبت زمان تاخیر و سرعت هدایت در روش اپی‌نوریوم نسبت به روش پری‌نوریوم مشابه بود و اختلاف آماری معنی‌داری نداشتند. میزان motor unit potential در عضله ADM 10 بیمار (71%) روش اپی‌نوریوم و 9 بیمار (64%) روش پری‌نوریوم تعیین شد. فعالیت عضله FDI در 9 بیمار (64%) روش اپی‌نوریوم و 8 بیمار (57%) روش پری‌نوریوم مشاهده شد. 5 بیمار (35.7%) در روش اپی‌نوریوم و 4 بیمار (28.5%) در روش پری‌نوریوم دارای لمس سطحی بودند. حس درد در 11 بیمار (78.5%) روش اپی‌نوریوم و 8 بیمار (57%) روش پری‌نوریوم وجود داشت. نتیجه‌گیری : ترمیم عصب اولنار به دو روش اپی‌نوریوم و پری‌نوریوم از لحاظ نتایج الکترومیوگرافی و سرعت هدایت فعالیت عصب و عملکرد حسی و حرکتی هیچ تفاوتی نسبت به هم ندارند.
حسین پارسا، سمیه موسوی، آرمان آقایی، فیروزه نادری،
دوره 17، شماره 1 - ( بهار 1394 )
چکیده

زمینه و هدف : عمل جراحی جزء درمان‌های موثر در چاقی مفرط است. روش کلاسیک ژژنوایلئال باعث ایجاد عوارض زیاد می‌گردد. این مطالعه به منظور تعیین سیر علائم بالینی عمل جراحی بای‌پس ژژنوایلئال اصلاح شده بیماران با چاقی مفرط انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 120 فرد با چاقی مفرط داوطلب جراحی بای‌پس ژژنوایلئال اصلاح شده انجام شد. عضو بدون عملکرد به کیسه صفرا و سکوم آناستوموز گردید. کاهش وزن و عوارض بعد از عمل شامل اسهال، دل‌پیچه، تهوع، استفراغ، آرترالژی و ریزش مو در طول یک سال ثبت گردید. یافته‌ها : قبل از عمل جراحی، میانگین وزن 136 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 48 بود. در طول یک‌سال بعد از عمل جراحی میانگین وزن و شاخص توده بدنی به 83 کیلوگرم و 29.8 کاهش یافت (P<0.05). قبل از عمل جراحی، عوارض ناشی از چاقی شامل دردمفاصل (24.3%)، تنگی نفس (21.6%)، مشکلات قلبی – عروقی (10.8%)، کبد چرب (5.4%) و اختلالات خواب (5.4%) بود. پس از پیگیری یک ساله بعد از عمل، تنگی نفس و دردمفاصل هر کدام تنها در 2 بیمار (1.5%) گزارش شد و بقیه علایم بهبود کامل یافتند (P<0.05). هیچ‌کدام از بیماران دچار عارضه جدی بعد از عمل نشدند. نتیجه‌گیری : عمل بای‌پس ژژنوایلئال اصلاح شده در کاهش وزن و حفظ آن موثر است و سبب ایجاد عارضه وخیم بعد از عمل نمی‌گردد.
سیدمحمدعلی شریعت زاده، ملک سلیمانی مهرنجانی، روژین شاه‌محمدی، سمیرا نادری نورعینی،
دوره 18، شماره 1 - ( بهار 1395 )
چکیده

زمینه و هدف : سدیم آرسنیت یک آلاینده زیست محیطی است که با توان تولید رادیکال آزاد می‌تواند موجب تخریب بافت شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر چای‌سبز به عنوان یک آنتی‌اکسیدانت قوی بر بافت کلیه موش‌های تیمار شده با سدیم آرسنیت انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی موش‌های نر بالغ نژاد NMRI با میانگین وزنی ۵±۳۰ گرم به طور تصادفی به 4 گروه شش‌تایی کنترل، عصاره چای‌سبز (100 mg/kg/day)، سدیم ‌آرسنیت (5 mg/kg/day) و سدیم آرسنیت+چای‌سبز تقسیم و به‌مدت 34 روز به صورت دهانی تیمار شدند. بعد از اتمام دوره تیمار، موش‌ها تشریح، کلیه چپ آنها خارج، فیکس، برش‌گیری و پاساژ بافتی شد و با استفاده از روش هایدن‌هان‌آزان رنگ‌آمیزی شدند. با استفاده از تکنیک استریولوژی، حجم کل کلیه، کورتکس، مدولا، لوله‌های پروکسیمال و دیستال به همراه اپی‌تلیوم و لومن آن‌ها، حجم جسمک کلیوی، گلومرولوس، تافت و کاپیلاری، غشا و فضای کپسول بومن و طول لوله پروکسیمال و دیستال مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین میزان کراتینین، اوره و مالون دی آلدئید سرم اندازه‌گیری شد. یافته‌ها : کاهش آماری معنی‌داری در میانگین حجم کورتکس، حجم لوله نزدیک و اپی‌تلیوم و لومن آن، حجم لوله دور و لومن آن، حجم جسمک کلیوی، گلومرول و تافت و حجم فضای کپسول بومن در گروه سدیم‌ آرسنیت نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (P<0.05). این پارامترها به صورت معنی‌داری در گروه دریافت کننده چای سبز توام با سدیم آرسنیت در مقایسه با گروه دریافت کننده سدیم آرسنیت افزایش یافت (P<0.05). میزان کراتینین، اوره و مالون‌دی‌آلدئید سرم نیز افزایش آماری معنی‌داری در گروه سدیم‌آرسنیت در مقایسه با سایر گروه‌ها داشت (P<0.05). مقادیر کراتینین، اوره و مالون‌دی‌آلدئید سرم در گروه سدیم آرسنیت+چای‌سبز در سطح گروه کنترل طبیعی بود. نتیجه‌گیری : چای‌سبز در مسمومیت کلیوی ناشی از سدیم ارسنیت نقش محافظتی دارد.


ملک سلیمانی مهرنجانی، الهام صفری سنجانی، سمیرا نادری نورعینی،
دوره 19، شماره 2 - ( تابستان 1396 )
چکیده

زمینه و هدف : بیس‌فنل‌آ (Bisphenol A: BPA) یک ماده تخریب کننده اندوکرینی است و به‌عنوان یک آلاینده زیست محیطی از طریق تولید رادیکال آزاد موجب تخریب بافتی می‌گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر روغن سیاه دانه در برابر سمیت ناشی از بیس‌فنل‌آ بر بافت کلیه موش نر نژاد NMRI به روش استریولوژیک انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه تجربی 24 سر موش نر بالغ نژادNMRI با میانگین وزنی ٣±٣٢ گرم به‌طور تصادفی به ٤ گروه 6تایی کنترل، بیس‌فنل‌آ (200 mg/kg/day)، بیس‌فنل‌آ (200 mg/kg/day) توام با روغن سیاه‌دانه (5 ml/kg/day) و روغن سیاه‌دانه (5 ml/kg/day) تقسیم و به‌مدت 5 هفته به‌صورت خوراکی تیمار شدند. در پایان، موش‌ها تشریح، کلیه چپ آنها خارج، فیکس، برش‌گیری و پاساژ بافتی شد و با استفاده از روش هایدن‌هان‌آزان رنگ‌آمیزی گردید. سپس مقاطع بافت کلیه با استفاده از تکنیک استریولوژی بررسی و نیز سطح مالون‌دی‌آلدئید سرم ارزیابی شد.

یافته‌ها : وزن و حجم کل کلیه، حجم کورتکس، حجم لوله‌های پیچیده نزدیک و دور و حجم لومن آن، حجم بافت بینابینی، حجم گلومرول، حجم تافت و همچنین سطح مالون‌دی‌آلدئید سرم در گروه بیس‌فنل‌آ نسبت به گروه کنترل افزایش معنی‌داری نشان داد (P<0.05). متغیرهای فوق در گروه بیس‌فنل‌آ به‌علاوه روغن سیاه‌دانه در مقایسه با میزان آنها در گروه بیس‌فنل‌آ به‌طور معنی‌داری کاهش یافت (P<0.05).

نتیجه‌گیری : روغن سیاه‌دانه می‌تواند موجب کاهش سمیت استرس اکسیداتیو القاء شده توسط بیس‌فنل‌آ در بافت کلیه موش شود.


مریم نادری مزجین، پژواک خاکی، فاطمه نوربخش،
دوره 20، شماره 2 - ( تابستان 1397 )
چکیده

زمینه و هدف : سالمونلا به عنوان یک پاتوژن منتقله از غذا در سراسر جهان شناخته شده است. محصولات مرغ به‌طور گسترده به عنوان مخزن قابل توجهی برای سالمونلا محسوب می‌شوند. این مطالعه به منظور تعیین مقاومت آنتی‌بیوتیکی سالمونلا انتریکا، مولد بتالاکتامازهای وسیع‌الطیف (Extended Spectrum Beta Lactamases: ESBL) در طیور انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی 70 سروتیپ سالمونلا انتریکا از جوجه‌های گوشتی جمع‌آوری شد. حساسیت آنتی‌بیوتیکی تمامی جدایه‌های سالمونلا با روش استاندارد انتشار دیسک کربی- بائر ارزیابی و 29 آنتی‌بیوتیک در این مطالعه استفاده شد. کلبسیلا پنومونیه (ATCC 700603) به عنوان گونه‌های کنترل کیفیت استفاده گردید. تعیین سالمونلاهای مولد ESBLs توسط دو روش فنوتیپی و ژنوتیپی انجام شد.

یافته‌ها : سروتیپ‌های سالمونلا تیفی موریوم و سالمونلا انتریتیدیس، شایع‌ترین سروتیپ‌ها تعیین شدند. همه سروتیپ‌ها به جنتامایسین، سیپروفلوکساسین، افلوکساسین، ایمی‌پنم و انروفلوکساسین حساس بودند. بیشترین مقامت نسبت به آنتی‌بیوتیک‌های سفالوکسین (96درصد)، سفازولین (96درصد)، سفالوتین (65درصد) مشاهده شد. مقاومت چنددارویی در 59 جدایه (84 درصد) یافت شد. 47 جدایه (67 درصد) مولد ESBL بودند. با انجام PCR ، 17 جدایه (33.33%) حاوی ژن balaCMY2 بودند.

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که مقاومت آنتی بیوتیکی در مقابل سالمونلا انتریکا به خاطر تولید بتالاکتامازهای وسیع الطیف در طیور بسیار زیاد است.


سمیرا نادری نژاد، شهره باباصفری، فاطمه حقیرالسادات،
دوره 20، شماره 3 - ( پاییز 1397 )
چکیده

زمینه و هدف : اسانس آویشن به دلیل دارا بودن موادی نظیر فنلیک تیمول و کارواکرول دارای اثر ضدقارچی، ضدانگلی و ضدباکتریایی قوی است. به منظور افزایش حلالیت، حفاظت در مقابل اکسیداسیون و تبخیر و بهبود اثربخشی اسانس از درونگیری استفاده می‌شود. این مطالعه به منظور ارزیابی تجربی فرمولاسیون زیست سازگار فسفولیپیدی پگیله حاوی اسانس دو گونه گیاه آویشن شیرازی و دنایی و تعیین خاصیت ضدقارچی سامانه نانویی گونه آویشن شیرازی انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی لیپوزوم‌های حاوی اسانس دو گونه گیاه آویشن با روش هیدراتاسیون فیلم نازک تهیه شدند و بعد از کاهش اندازه، ذرات از نظر مورفولوژی، اندازه، پتانسیل زتا و برهمکنش شیمیایی مشخصه‌یابی شدند. اثر نوع فسفولیپید، اثر میزان کلسترول و نوع گونه آویشن بر روی بازده بارگذاری بررسی شد. در نهایت خاصیت ضدقارچی سامانه حاوی اسانس گونه آویشن شیرازی از نظر سه شاخص حداقل غلظت کشندگی، حداقل غلظت بازدارندگی و قطر هاله عدم رشد بر روی قارچ تریکوفیتون منتاگروفیتس مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها : اسانس آویشن با بازده بیش از 80 درصد درون لیپوزوم بارگذاری شد. فرمولاسیون بهینه متشکل از 10 درصد کلسترول و 90درصد فسفولیپید فسفاتیدیل کولین سویا به همراه 3 درصد پلی اتیلن گلیکول و اسانس آویشن با غلظت 0.5mg/ml بود. ذرات، آنیونی و دارای ساختار کروی با اندازه کمتر از 100 نانومتر بودند. هیچگونه فعل و انفعال شیمیایی بین لیپوزوم و اسانس یافت نشد. فرمولاسیون تهیه شده از نظر شیمیایی پایدار بوده و به طور کلی اسانس ماهیت خود را درون سامانه حفظ نمود. سامانه دارویی- نانویی گونه آویشن شیرازی در مهار رشد قارچ تریکوفیتون منتاگروفیتس موثر بود.

نتیجه‌گیری : تهیه فرمولاسیون بهینه لیپوزومی حاوی اسانس آویشن تحت تاثیر نوع و مقدار فسفولیپید و کاملاً مستقل از نوع گونه آویشن مورد استفاده بود. همچنین درونگیری باعث افزایش خاصیت ضدقارچی اسانس گونه آویشن شیرازی گردید.


عین اله سکینه پور، امیر لطافت کار، عین اله نادری، امیر حسین هاشمیان، زهرا نوروزی، محمد علیمرادی،
دوره 23، شماره 2 - ( تابستان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از شایع‌ترین تظاهرات افراد مبتلا به اختلال شناخت خفیف، افزایش در نوسان پاسچر و افتادن است. این مطالعه به منظور کنترل پاسچر در سالمندان مبتلا به اختلال شناخت خفیف بعد از تمرینات پیلاتس انجام شد.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 30 زن مبتلا به اختلال شناخت خفیف مراجعه کننده به مرکز تحقیقات سالمندان استان کرمانشاه در سال 1398 انجام شد. آزمودنی‌ها به روش نمونه گیری در دسترس شرکت کردند و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و تمرینات پیلاتس قرار گرفتند. گروه تمرین پیلاتس به مدت هشت هفته و سه جلسه در هر هفته به مدت یک ساعت تمرین انجام دادند. کنترل پاسچر آزمودنی‌ها قبل و پس از انجام تمرینات منتخب مورد ارزیابی قرار گرفت.

یافته‌ها: در گروه مداخله تفاوت معنی‌داری در امتیازات کسب شده بین گروه پیش آزمون و پس آزمون در مساحت و مسافت محدوده نوسان مرکز فشار بدن در حالت چشم باز و بسته وجود داشت (P<0.05). میانگین نوسان پاسچر (مساحت و مسافت محدوده نوسان مرکز فشار بدن در حالت چشم باز و چشم بسته)، بعد از 8 هفته تمرینات پیلاتس در گروه مداخله کاهش معنی‌داری در مقایسه با گروه کنترل یافت (P<0.05).

نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد که تمرینات پیلاتس در بهبود کنترل پاسچر در سالمندان مبتلا به اختلال شناخت خفیف موثر است.



زهرا صفوی بیات، نادره نادری روش، ملیحه نصیری، مجید دانشفر،
دوره 25، شماره 3 - ( پاییز 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مشکلات رنج‌آور در سالمندان، احساس تنهایی است و خلاء ارتباطات اجتماعی در بروز احساس تنهایی افراد نقش اساسی دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر پرستاری از راه دور بر احساس تنهایی سالمندان انجام شد.


روش بررسی: این کارآزمایی میدانی روی 100 سالمند بالای 60 سال به روش نمونه‌گیری در دسترس از مراجعین به مراکز سلامت جامعه شهر گناباد طی سال 1396 انجام شد. سالمندان به صورت تصادفی در دو گروه 50 نفری مداخله و کنترل قرار گرفتند. سپس پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه بررسی وضعیت شناختی سالمندان و پرسشنامه احساس تنهایی دهشیری تکمیل گردید. گروه مداخله تحت آموزش حضوری به مدت 2 ساعت توسط پژوهشگر قرار گرفت. در گروه کنترل هیچ مداخله‌ای صورت نگرفت و سالمندان مراقبت‌های روتین واحد بهداشت خانواده را دریافت کردند. بعد از انجام جلسه حضوری، تماس‌های تلفنی در گروه مداخله به مدت 12 هفته توسط پژوهشگر انجام شد. یک ماه پس از اتمام مداخله مجدداً پرسشنامه‌ها توسط دو گروه تکمیل و مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت.


یافته‌ها: میانگین نمره احساس تنهایی سالمندان گروه مداخله و کنترل به ترتیب قبل از مداخله 60.82±21.07 و 57.48±18.76 و بعد از مداخله 35.06±14.20 و 61.40±18.72 تعیین شد. پس از مداخله اختلاف آماری معنی‌داری در کاهش نمره احساس تنهایی سالمندان گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (P<0.05).


نتیجه‌گیری: پرستاری از راه دور بر کاهش میزان احساس تنهایی سالمندان موثر بود.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.12 seconds with 38 queries by YEKTAWEB 4645