|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
5 نتیجه برای مهدی نژاد
مهندس محمد هادی مهدی نژاد، دوره 5، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1382 )
چکیده
مقدمه و هدف: استخرهای شنا یکی از پرطرفدارترین و جذاب ترین مراکز ورزشی محسوب می شود. شنا اثرات بسیار سازنده در تامین سلامت جسمی و روانی انسان دارد. بهداشت استخرها جهت حفظ سلامتی شناگران از اهمیت ویژه ای برخوردار است که در صورت عدم رعایت موازین بهداشتی می توانند عامل انتقال بیماری هایی از قبیل کنژکتیویت، خارش پای شناگران، امراض پوستی و بیماریهای انگلی گردد. با عنایت به مشکلات موجود هدف از این تحقیق بررسی شاخص های بهداشتی کیفی آب استخرهای شنا بوده که نتایج به دست آمده با استانداردهای موجود مورد مقایسه قرار گرفت.مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع توصیفی و مقطعی بوده که در تابستان سال 1382 در 6 استخر شهر گرگان به صورت سرشماری صورت گرفت. در این مطالعه علاوه بر تعیین مشخصات عمومی استخرها از طریق مصاحبه، پارامترهای کدورت، PH، کلسر باقی مانده، باکتری های کلی فرم، کلی فرم مدفوعی، استرپتوکوکوس فیکالیس و پودوموناس آنروژینوزا در آزمایشگاه مورد سنجش قرار گرفتند و در فرم های مربوطه ثبت گردیدند. نمونه برداری از آب هر 10 روز یک بار در زمان حداکثر تعداد شناگران (14-16) صورت گرفت. PH کلر باقی مانده در محل نمونه برداری و سایر پارامترها در آزمایشگاه تعیین شدند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که 66.6 درصد مواد PH بزرگتر از 8 بوده و میزان کلی فرم، کلی فرم مدفوعی، استرپتوکوکوس فیکالیس از حد استاندارد تجاوز نکرده ولی پسودوموناس آنروژینوزا در 58.33 درصد موارد از حد استاندارد تجاوز کرده است. میزان کلر باقی مانده در 61.1 درصد موارد از حد استاندارد پایین تر بوده (کمتر از mg/l1) و فقط در استخر سرپوشیده گرگان و زنانه مطابق با استانداردهای موجود می باشد. نتیجه گیری: عدم سیستم کلرزنی مناسب، ناقص بودن سیستم های تصفیه آب و عدم آگاهی متصدیان استخرها از شرایط مطلوب استخر باعث گردیده که PH و کلر باقی مانده در اکثر موارد در حد مطلوب نباشد و وجود آلودگی های باکتریایی حتی در میزان پایین تر از حد استاندارد و وجود آلودگی به پسودوموناس انروژینوزا دلیل بر عدم کارایی کلرزنی و سیستم های تصفیه می باشد و در این زمینه توصیه می شود که تحقیقات جامعی بین ارتباط آلودگی باکتریایی آب استخرها با شیوع بیماری های ناشی از آن صورت بگیرد.
مهندس محمدهادی مهدی نژاد، دکتر بیژن بینا، دکتر مهناز نیک آئین، دکتر حسین موحدیان عطار، دوره 11، شماره 3 - ( پاییز 1388 )
چکیده
زمینه و هدف : کیتوزان و پروتئین انعقادی مورینگا اولیفرا از منعقدکنندههای طبیعی هستند که امروزه به منظور رفع مشکلات مربوط به منعقدکنندههای شیمیایی، کاربرد فراوانی پیدا کردهاند. این مطالعه به منظور تعیین کارآیی این ترکیبات طبیعی به عنوان کمکمنعقدکننده به همراه آلوم، برای حذف ذرات کلوئیدی، باکتریهای اشرشیاکلی و استرپتوکوکوس فیکالیس در شرایط بهینه انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه مداخلهای شبهتجربی، نمونههای آب ساختگی با کدورتهای کم (NTU20-10)، کدورت متوسط (NTU120–100) و کدورت زیاد (NTU220–200) تهیه شد. غلظت بهینه آلوم توام با کمکمنعقدکنندهها و PH بهینه از طریق آزمایش جار تعیین گردید. سنجش کدورت از طریق دستگاه کدورتسنج HACH مدلP2100و براساس اصل پراکندگی نور صورت گرفت. نمونهبرداری از عمق10 سانتیمتری زیر سطح آب برای تعیین کدورت و حذف باکتریها انجام گرفت. آزمون تی زوج با ضریب اطمینان 95 درصد در این مطالعه استفاده شد. یافتهها : غلظت بهینه آلوم برای کدورتهای کم ، متوسط و زیاد به ترتیب 40 ، 20 و 20 میلیگرم در لیتر و PH بهینه 5/7-7 به دست آمد. کاربرد پروتئین انعقادی مورینگا بین 5/12 تا 5/62درصد و کایتوزان بین 50 تا 5/87درصد غلظت منعقدکننده آلوم را در کدورتهای مختلف کاهش داد و آلومینیوم باقیمانده را تا زیر 0.2 mg/l رساند. میزان حذف باکتریها بین 90 تا 9999/99درصد بود و بعد از 24 ساعت هیچگونه رشد مجددی از باکتریها در نمونههای آب تصفیه شده مشاهده نگردید. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که کیتوزان و پروتئین انعقادی مورینگا اولیفرا به عنوان کمک منعقدکننده ، بدون فیلتراسیون، کدورت آب را تا زیر NTU5 کاهش میدهند.
دکتر محسن مهدی نژاد کاشانی، دکتر علی خدایی، دوره 12، شماره 4 - ( زمستان 1389 )
چکیده
زمینه و هدف : میلیونها زن در دنیا از قرصهای جلوگیری از بارداری استفاده میکنند. از طرفی 16 تا 19درصد زنان مبتلا به میگرن و درصد بالایی نیز سردرد تنشی دارند. این مطالعه به منظور تعیین اثر قرصهای جلوگیری از بارداری نوع ترکیبی با استروژن کم روی سردردهای میگرنی و تنشی انجام گردید. روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی روی 344 زن مراجعه کننده به مرکز بهداشتی شماره 2 شهر مشهد طی سال 1387 انجام شد. زنانی که حداقل 3 ماه قرص جلوگیری از بارداری از نوع LD حاوی 0.03 میلیگرم اتینیل استرادیول و 0.15 میلیگرم لوونورژسترول مصرف کرده بودند؛ در گروه مورد (244 نفر) و زنانی (100 نفر) که قرص جلوگیری از بارداری را مصرف نکرده بودند؛ در گروه شاهد قرار گرفتند. برای تشخیص سردرد میگرنی و سردرد تنشی از معیارهای انجمن بینالمللی سردرد استفاده شد. از آزمون کایاسکوئر برای مقایسه متغیرهای کیفی دوگروه استفاده شد. همچنین برای محاسبه نسبت شانس از تست دقیق فیشر، محاسبه فاصله اطمینان از رگرسیون لجستیگ و برای مقایسه متغیرهای رتبهای (شدت سردرد) قبل و بعد از مصرف قرص از آزمون ویلکاکسون استفاده گردید. یافتهها : فراوانی سردرد میگرنی در گروه مورد و شاهد به ترتیب 5 درصد و 6 درصد تعیین شد که این تفاوت از نظر آماری معنیدار نبود (OR=0.88, 95%CI: 0.3-2.69, P=0.804). فراوانی سردرد تنشی در گروه مورد و شاهد به ترتیب 12 درصد و 10 درصد به دست آمد و این تفاوت نیز از نظر آماری معنیدار نبود (OR=1.26, 95%CI: 0.56-2.86, P=0.055). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که مصرف قرصهای جلوگیری از بارداری نوع LD تاثیری بر بروز، تشدید یا افزایش تعداد حملات ماهانه سردردهای میگرنی و تنشی ندارند.
محمدهادی مهدی نژاد، نساء علیمحمدی، ساجده ارباب مجنی، آمنه سلطانی، عالیه امانبایی، دوره 16، شماره 1 - ( بهار 1393 )
چکیده
زمینه و هدف : در فرایند زلالسازی آب به منظور تهنشینی ذرات کلوییدی از مواد منعقدکننده مختلفی مانند سولفات آلومینیوم (آلوم) و پلیآلومینیوم کلراید استفاده میشود. استفاده از هر دو نوع منعقد کننده در فرایند انعقاد باعث باقیماندن مقداری آلومینیوم در آب میشود که اگر مقدار آن از استاندارد تعیین شده تجاوز کند؛ اثرات مخربی بر روی سلامت انسان و محیط زیست خواهد داشت. این مطالعه به منظور تعیین میزان آلومینیوم باقیمانده ناشی از کاربرد آلوم و پلیآلومینیوم کلراید در حذف کدورت از آبهای کدر انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه آزمایشگاهی کدورتهای بهکار رفته در نمونه آب شامل کدورتهای کم ، کدورت متوسط و کدورتهای بالا بود که با استفاده از پودر کائولین بهصورت مصنوعی ساخته شد. نمونههای آب به میزان یک لیتر در 6 جار ریخته شد و پس از تنظیم pH و افزودن ماده منعقد کننده، آزمایش جار طی مرحله اختلاط سریع طی زمان 30 ثانیه و با شدت اختلاط 100 دور در دقیقه و سپس در مرحله اختلاط کند با شدت 20 دور در دقیقه و به مدت 15 دقیقه و مرحله تهنشینی به مدت 30 دقیقه انجام گردید. نمونهبرداری برای بهدست آوردن راندمان حذف کدورت و میزان آلومینیوم باقیمانده صورت گرفت. تعیین کدورت مطابق روش نفلومتری و توسط دستگاه کدورت سنج و تعیین آلومینیوم طبق روش اریوکروم سیانینR انجام شد. یافتهها : میزان آلومینیوم باقیمانده توسط کاربرد پلیآلومینیوم کلراید در آبهایی با کدورت کم، متوسط و زیاد به ترتیب 0.006 میلیگرم بر لیتر، 0.05 میلیگرم بر لیتر و 0.07 میلیگرم بر لیتر و میزان آلومینیوم باقیمانده توسط کاربرد آلوم در آبهایی با کدورت کم، متوسط و زیاد به ترتیب 0.065 میلیگرم بر لیتر ، 0.15 میلیگرم بر لیتر و 0.22 میلیگرم بر لیتر بود. بین دوز مصرفی آلوم و پلیآلومینیوم کلراید با میزان آلومینیوم باقیمانده ارتباط آماری معنیداری بهدست آمد (P<0.05). نتیجهگیری : پلیآلومینیوم کلراید، به دلیل حساسیت کمتر به تغییرات pH و کاهش غلظت آلومینیوم باقیمانده در آب تصفیه شده نسبت به آلوم برتری داشته و میتواند به عنوان یک منعقد کننده مناسب استفاده شود.
علی شهریاری، بی بی سلیمه آنه بردی پور قزل، آرزو حیدری، محمد هادی مهدی نژاد، دوره 23، شماره 3 - ( پاییز 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: تماس بیش از اندازه با امواج الکترومغناطیسی ساطع شده توسط رایانهها، اثرات مخربی بر روی کاربران دارد. این مطالعه به منظور ارزیابی شدت میدان الکترومغناطیسی مانتیورهای رایانه مورد استفاده کارکنان ادارات شهر گمیشان در استان گلستان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 100 رایانه مورد استفاده 100 نفر (69 مرد و 31 زن) از کارکنان ادارات مختلف شهرستان گمیشان استان گلستان با میانگین سنی 7.27±40.83 سال طی ماههای اردیبهشت لغایت بهمن سال 1397 انجام شد. شدت میدانهای الکتریکی و مغناطیسی مانیتورهای رایانه در فواصل 30، 50 و 60 سانتیمتری و در چهار جهت مختلف مانیتور با استفاده از روش استاندارد Svensk به وسیله دستگاه الکترومغناطیس سنج TM-190 ساخت تایوان تعیین و با استانداردهای TCO، MPRII و OEL مقایسه گردید. برای ارزیابی عوارض ناشی از کار با مانیتورهای رایانه از پرسشنامه استاندارد مؤسسه ملی ایمنی و بهداشت شغلی (National Institute for Occupational Safety and Health: NIOSH) استفاده شد.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار شدت امواج الکتریکی 33.62±103.63 v/m تعیین شد که کمتر از مقادیر استاندارد بود. میانگین و انحراف معیار شدت امواج مغناطیسی 0.09±0.1 mA/m تعیین شد که از حد استاندارد TCO و MPRII بیشتر و از حد استاندارد OEL کمتر بود. بیشترین شدت امواج الکترومغناطیسی در جلوی مانیتورها و در فاصله 30 سانتیمتری (157.04 mA/m) و کمترین آن در حالت خاموش و در فاصله 60 سانتیمتری از مانیتور (19.2 mA/m) تعیین شد. افزایش طول زمان کار با مانیتورهای رایانه در روز، سبب افزایش علایم سندرم خستگی مزمن در کاربران گردید. شیوع سردرد و سرگیجه در کاربرانی که بیش از 4 ساعت پشت مانیتورهای رایانه قرار گرفته بودند؛ بیش از دیگر افراد بود. تفاوتی در خصوص علایم بالینی بین مردان و زنان و نیز علایم سندرم خستگی وجود نداشت.
نتیجهگیری: میزان امواج الکتریکی مانیتورهای رایانه در کلیه شرایط، پایینتر از حد استاندارد، ولی میزان امواج مغناطیسی تولید شده، بسیار بالاتر از حد استاندارد بود.
|
|
|
|
|
|