[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
رضایت‌آگاهانه‌شرکت‌درمطالعه::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations66672980
h-index3117
i10-index20673

سال ۱۴۰۳ مبارک

:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
3 نتیجه برای علیمرادی

محمدرضا کردی، محمدعلی برومند، شهرام ربانی، نسیم علیمرادی شیخها، احمد مزرعه، مریم سیوف،
دوره 18، شماره 4 - ( زمستان 1395 )
چکیده

زمینه و هدف : هموسیستئین و شاخص آتروژنیک از عوامل خطرزای مهم و مستقل بیماری‌های قلبی - عروقی هستند. این مطالعه به منظور تعیین اثر ده هفته تمرین شنای استقامتی بر سطح سرمی هموسیستئین و شاخص آتروژنیک موش صحرایی انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه تجربی 20 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به‌طور تصادفی در دو گروه ده تایی کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی ده هفته تمرین شنای استقامتی (5 روز در هفته به مدت 60 دقیقه در هر روز) را با 5 درصد اضافه‌بار وزن بدن متصل به دم انجام دادند. در پایان هفته دهم خونگیری از قلب حیوانات انجام شد و سطح سرمی هموسیستئین، شاخص آتروژنیک و کلسترول بدون HDL اندازه‌گیری گردید.

یافته‌ها : سطوح سرمی هموسیستئین، شاخص آتروژنیک و کلسترول بدون HDL موش‌های گروه تجربی نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنی‌دار نشان داد (P<0.05).

نتیجه‌گیری : ده هفته تمرین شنای استقامتی با شدت کم تا متوسط باعث بهبود سطح سرمی هموسیستئین و شاخص آتروژنیک موش‌های صحرایی گردید.


عین اله سکینه پور، امیر لطافت کار، عین اله نادری، امیر حسین هاشمیان، زهرا نوروزی، محمد علیمرادی،
دوره 23، شماره 2 - ( تابستان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از شایع‌ترین تظاهرات افراد مبتلا به اختلال شناخت خفیف، افزایش در نوسان پاسچر و افتادن است. این مطالعه به منظور کنترل پاسچر در سالمندان مبتلا به اختلال شناخت خفیف بعد از تمرینات پیلاتس انجام شد.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 30 زن مبتلا به اختلال شناخت خفیف مراجعه کننده به مرکز تحقیقات سالمندان استان کرمانشاه در سال 1398 انجام شد. آزمودنی‌ها به روش نمونه گیری در دسترس شرکت کردند و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و تمرینات پیلاتس قرار گرفتند. گروه تمرین پیلاتس به مدت هشت هفته و سه جلسه در هر هفته به مدت یک ساعت تمرین انجام دادند. کنترل پاسچر آزمودنی‌ها قبل و پس از انجام تمرینات منتخب مورد ارزیابی قرار گرفت.

یافته‌ها: در گروه مداخله تفاوت معنی‌داری در امتیازات کسب شده بین گروه پیش آزمون و پس آزمون در مساحت و مسافت محدوده نوسان مرکز فشار بدن در حالت چشم باز و بسته وجود داشت (P<0.05). میانگین نوسان پاسچر (مساحت و مسافت محدوده نوسان مرکز فشار بدن در حالت چشم باز و چشم بسته)، بعد از 8 هفته تمرینات پیلاتس در گروه مداخله کاهش معنی‌داری در مقایسه با گروه کنترل یافت (P<0.05).

نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد که تمرینات پیلاتس در بهبود کنترل پاسچر در سالمندان مبتلا به اختلال شناخت خفیف موثر است.



مریم علیمرادیان، حجیه بی بی رازقی نصرآباد، ملیحه علی مندگاری، عباس عسکری ندوشن،
دوره 25، شماره 3 - ( پاییز 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از علل کاهش باروری و رسیدن به سطوح باروری پایین، تاخیر در فرزندآوری است. این مطالعه به منظور ارزیابی و تحلیلی از تفاوت‌ها و تعیین‌کننده‌های طول دوران بی‌فرزندی زوجین شهر خرم‌آباد انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 535 زن متاهل 49-15 ساله ساکن شهرستان خرم آباد در استان لرستان انجام شد. داده‌ها با یک پیمایش مقطعی در سال 1399 با استفاده از پرسشنامه محقق‌ساخته در فاصله زمانی شهریور ماه 1398 لغایت دی ماه سال 1398 به صورت حضوری جمع‏آوری شد. برای برآورد زمان بقاء بی‌فرزندی از روش تحلیل بقاء از آزمون کاپلان‏ مایر و برای بررسی اثر متغیرهای مستقل از مدل پارامتری لگ لجستیک با شکنندگی مشترک گاما استفاده گردید.


یافته‌ها: میانگین زمان بقاء بی‌فرزندی 31.76 ماه با میانه 24 ماه تعیین شد. براساس آزمون کاپلان مایر و لگاریتم رتبه‏ای الگوهایی از تفاوت‌های اجتماعی مشخص شد. به‌طوری‌که زنان گروه سنی 15 تا 30 سال، زنان دارای تحصیلات دانشگاهی، زنان با سن ازدواج زیر 25 سال، زنان با دینداری کمتر و زنانی با احساس بیشتر ناامنی اقتصادی - اجتماعی، در مقایسه با سایرین زمان بقاء بی‌فرزندی طولانی‌تری داشتند (P<0.05).


نتیجه‌گیری: بی‌فرزندی در جامعه مورد مطالعه پایین ارزیابی شد. به طوری که تا 10 سال پس از ازدواج تنها 2% از زنان بدون فرزند باقی ماندند.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.11 seconds with 31 queries by YEKTAWEB 4645