[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
رضایت‌آگاهانه‌شرکت‌درمطالعه::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations66672980
h-index3117
i10-index20673

سال ۱۴۰۳ مبارک

:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
18 نتیجه برای عابدی

غلامرضا محمودی شن، سید عابدین حسینی،
دوره 2، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1379 )
چکیده

بیماری ایدز اینک یک وحشت عمومی در جهان ایجاد کرده است و آرایشگران از کسانی هستند که از وسایل تیز و برنده به عنوان وسیله کار استفاده می کنند و آلوده بودن این وسایل در انتقال بیماری به دیگران نقش موثری دارد. لذا مطالعه ای به منظور تعیین آگاهی نگرش و عملکرد آرایشگران زن و مرد در مورد پیشگیری از بیماری ایدز انجام شد. مطالعه حاضر، یک مطالعه توصیفی است که نمونه های آن از بین آرایشگران شاغل در شهر گرگان انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای بود که به وسیله 150 آرایشگر تکمیل گردید. نتایج نشان داد که 50 درصد آنها آگاهی و 48.43 درصد آنان عملکرد متوسط و 43.4 درصد هم نگرش ضعیفی داشتند و آزمون آماری، بین عملکرد زنان و مردان تفاوت معنی داری را نشان داد (P≤0.02) ضمنا بین آگاهی و نگرش نیز نگرش و عملکرد با توجه به سابقه کار رابطه معنی داری وجود داشت .(P≤0.01) به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد که آرایشگران از آگاهی و نگرش و عملکرد ضعیفی برخوردارند و به آموزش رفتارهای بهداشتی نیاز دارند.
سید عابدین حسینی، دکتر حمیدرضا بذرافشان،
دوره 3، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1380 )
چکیده

مطابق تعریف، حوادث عروق مغزی همان تغییرات نورولوژیکی ناشی از کاهش خون رسانی مغزی می باشد. این بیماری شایع ترین بیماری سیستم عصبی و سومین عامل مرگ و میز در کشورهای غربی است. اما متاسفانه آمار دقیقی از عوامل خطر ساز مسبب این بیماری در ایران در دسترس نیست. پژوهش حاضر به منظور شناسایی این عوامل قبل از ایجاد عارضه، انجام شده است. این یک پژوهش توصیفی می باشد و 150 نفر از مبتلایان به حوادث عروق مغزی در مدت یک سال در مرکز آموزشی - درمانی پنجم آذر گرگان مورد برسی قرار گرفتند. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه تهیه شده که حاوی 17 سوال بود انجام گرفت. پرسشنامه بر بالین بیمار و با استفاده از منابع اطلاعات(پرونده، همراه و خود بیمار) تکمیل شده است. اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه تجزیه و تحلیل شد که براساس نتایج حاصله، میانگین سنی مبتلایان 66 سال و بیشترین درصد آنان(86 درصد) از قوم فارس بود. 64 درصد بیماران سابقه ابتلا به پرفشاری خون داشته اند. میانگین قند خون آنان 152 میلی گرم در دسی لیتر و بیشترین درصد بروز اختلالات بعد از حادثه عروق مغزی 74.7 درصد از نوع حسی و حرکتی بوده است. نتیجه آن که برای افراد در معرض خطر، پیش بینی و ارائه برنامه آموزشی می تواند در کاهش و تعدیل عوامل مسبب حادثه عروق مغزی موثر باشد و از بروز سکته مغزی و عوارض نامطلوب آن جلوگیری کرده و در این باره لزوما باید، برنامه توانبخشی بیماران برحسب نیاز آنها تدوین و به اجرا گذاشته شود.
حمیرا خدام، طیبه ضیایی، سیدعابدین حسینی،
دوره 4، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1381 )
چکیده

نوزادان در مقایسه با اطفال بزرگتر و بالغین نسبت به درد حساس ترند و استعداد بیشتری برای ابتلا به عوارض درازمدت آن دارند. علی رغم اهمیت بالینی درد، هنوز هم اعمال تشخیصی و درمانی موجود، نوزادان را در معرض دردهای حاد، تکراری و طویل المدت قرار می دهند. به همین دلیل اجرای تدابیری برای کاهش احساس درد نوزادان ضروری است. پژوهش حاضر یک مطالعه تجربی است که با هدف بررسی تاثیر تماس پوست با پوست مادر و نوزاد بر کاهش درد ناشی از تزریق عضلانی در نوزادان ترم سالم انجام شده است. نمونه های مورد مطالعه در این پژوهش را 30 نوزاد سالم بدنیا آمده در مرکز آموزشی- درمانی دزیانی شهر گرگان تشکیل می دادند که به طور کاملا تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار داده شدند. هنگام تزریق عضلانی، نوزادان گروه مورد، کاملا لخت، در زیر لباس مادر و در تماس مستقیم با پوست سینه و شکم وی و گروه شاهد، پیچیده در پتو و روی تخت قرار داده شدند. قبل، حین و پس از تزریق عضلانی واکسن هپاتیت B، واکنش های رفتاری (تغییر حالت صورت، گریه و ناآرامی) و فیزیولوژیک (تعداد ضربانات قلب و اشباع اکسیژنی خون شریانی) نوزادان بررسی و ثبت شد. نتایج حاصل از پژوهش جز در مدت گریه 38.2)ثانیه در گروه شاهد و 35.5 ثانیه در گروه مورد، 0.02=(p هیچ گونه اختلاف معنی دار آماری را در واکنش های رفتاری و فیزیولوژیک ناشی از درد در دو گروه نشان نداد. با توجه به این که یافته های پژوهش نشان دهنده اختلاف معنی داری در مدت گریه نوزادان گروه مورد و شاهد بود و مدت گریه نیز یک پارامتر مهم از تخفیف درد نوزادان به حساب می آید، بنابراین می توان از این روش آسان و بی خطر برای کاهش درد ناشی از تزریق عضلانی در نوزادان ترم سالم استفاده کرد.
دکتر کریم‎اله حاجیان، دکتر مهرداد کاشی‎فرد، دکتر حسن داودی، دکتر مجید عابدی،
دوره 5، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1382 )
چکیده

زمینه و هدف: نواحی شمالی ایران در کرانه جنوبی دریای خزر بر روی کمربند آسیایی سرطان مری قرار دارد که دارای بالاترین میزان بروز سرطان مری در آمارهای جهانی است. هدف از این بررس تعیین مشخصه های اپیدمیولوژیک بیماران مبتلا به سرطان مری در نقاطی از شمال ایران می باشد.مواد و روشها: این مطالعه براساس اطلاعات موجود از پرونده 668 نفر از بیماران مبتلا به سرطان مری مراجعه کننده به مرکز پرتودرمانی شهید رجایی بابلسر طی سالهای 1377- 1371 انجام گردید. داده ها شامل سن، جنس، شغل، سابقه مصرف سیگار، اعتیاد، الکل قومیت، محل سکونت ، محل آناتومیک و نوع هیستولوژیک تومور بوده که از پرونده بیماران توسط فرم مخصوصی استخراج گردید. در تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های تی و آزمون کای دو استفاده گردید.یافته ها: میانگین (± انحراف معیار) سنی بیماران مورد مطالعه 11 ± 62.8 سال بود. میانگین سنی بیماران مرد (63.8 سال) از بیماران زن (61.2 سال) به طور معنی داری بیشتر بوده است (P<0.05). شایعترین گروه سنی درگیری تومور 69-60 سال می باشد و 54.5 درصد بیماران را مرد تشکیل دادند. در بیماران مرد 62.1 درصد کشاورز، 14.5 درصد کارگر و 7 درصد کارمند بوده اند. در حالی که در بیماران زن 92.4 درصد خانه دار بوده اند. تقریبا 19.3 درصد بیماران سابقه مصرف سیگار، 7.9 درصد سابقه مصرف مواد مخدر و 0.7 درصد سابقه مصرف الکل داشته اند و نیز 50.3 درصد بیماران ساکن مناطق شهری بوده اند. شایعترین نوع تومور مری از نظر آسیب شناسی کارسینوم سلول سنگفرشی (91.3 درصد) بوده، آدینوکارسینوما 7 درصد در پاتولوژی گزارش شد و نسبت مبتلایان مرد به زن در آدینوکارسینوم 3 به 1 بوده، نیز در مورد کارسینوم سلول سنگفرشی، مردان بیشتر از زنان درگیر بوده اند. بین نوع هیستولوژیکی سرطان مری و جنس رابطه معنی داری مشاهده گردید (P<0.05). شایعترین محل درگیری کارسینوم سلول سنگفرشی ثلث میانی و شایعترین محل درگیری آدینوکارسینوما ثلث تحتانی بود. رابطه معنی دار آماری بین نوع هیستولوژیک و موقعیت درگیر تومور و همچنین بین نوع هیستولوژیک و نوع شغل مشاهده گردید (P<0.05).نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، افزایش میزان وفور سرطان مری را بعد از سن 50 سالگی دلالت می کند و از لحاظ رابطه بین نوع هیستولوژیک تومور با موقعیت آناتومیک تومور و جنس، نتایج حاصل با مطالعات انجام شده در کشورهای غربی مطابقت و همخوانی داشته که نشان دهنده الگوی یکسانی بین این شاخصهای اپیدمیولوژیک در سطح جهان می باشد.
دکتر حمیدرضا تجری، دکتر بهروز قاضی‎مقدم، دکتر سیروس واحدی، دکتر نفیسه عبدالهی، دکتر رضا داودی، دکتر آرزو عابدینی،
دوره 5، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1382 )
چکیده

مقدمه و هدف: شب ادراری یا انورزی به خیس کردن کودک بعد از 5 سالگی اطلاق می شود. در این مطالعه میزان موفقیت و عود سه روش ایمن پرامین، دسموپرسین و شرطی سازی در درمان انورزی بررسی شده است. مواد و روش ها: این تحقیق روی 84 کودک در محدود سنی 11-7 ساله مبتلا به شب ادراری که از طریق غربالگری مدارس انتخاب شده بودند، انجام شد. بیماران به طور تصادفی به سه دسته تقسیم شدند و هر گروه تحت یک نوع درمان قرار گرفت. گروه اول: یک قرص ایمی پرامین 25 میلی گرم هر شب به مدت یک ماه. گروه دوم: اسپری دسموپرسین 20 میکروگرم داخل بینی هر شب به مدت یک ماه. گروه سوم: شب زنگ هر شب به مدت یک ماه. قطع شب ادراری به مدت 2 هفته مداوم به عنوان جواب مثبت تلقی شد. یافته ها: تمامی بیماران از نظر معاینه فیزیکی، آزمایشات ادرار و قند خون طبیعی بودند. سونوگرافی کلیه ها و مثانه نیز در همه طبیعی بود. میانگین سنی 8.5 سال بود. از نظر جنسی 77.3 درصد پسر و 22.7 درصد دختر بودند. میزان موفقیت یک ماه پس از درمان به ترتیب در گروه های اول تا سوم 71.4 درصد، 60 درصد و 50 درصد بود. میزان عود 6 ماه پس از قطع دارو به ترتیب در گروه های اول تا سوم 10 درصد، 55.5 درصد و 25 درصد بود. نتیجه گیری: با توجه به ارزان تر و در دسترس بودن ایمی پرامین هم چنان به عنوان روش درمانی مناسب پیشنهاد می گردد. با توجه به میزان عود بالای دسموپرسین این دارو برای درمان موقت توصیه می شود.
علی اکبر عبداللهی، حمیدرضا بذرافشان، عارف صالحی، ناصر بهنام پور، سیدعابدین حسینی، حسین رحمانی انارکی، خدیجه یزدی، اکرم ثناگو،
دوره 8، شماره 4 - ( زمستان 1385 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه فشارخون یکی از مهم ترین مشکلات سلامتی در کشورهای جهان و یکی از عوامل خطرساز بیماری های قلبی– عروقی به شمار می رود. با توجه به فقدان مطالعات انجام شده، مطالعه حاضر به عنوان تعیین اپیدمیولوژی و پرفشاری خون در جامعه شهری استان گلستان انجام گردید.روش بررسی: این مطالعه توصیفی، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای روی 5000 نفر از جمعیت جامعه شهری استان گلستان که در محدوده سنی 17 تا 70 سال بودند، بر اساس میزان شیوع، مطالعات قبلی و فرمول های آماری، در نیمه دوم سال 1383 و نیمه اول سال 1384 انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه و استفاده از دستگاه فشارسنج الکترونی بود. فشارخون به وسیله افراد آموزش دیده به طور تصادفی در زمان صبح و عصر اندازه گیری شد. اطلاعات با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-11.5 و آمار توصیفی گزارش گردید.یافته ها: نمونه ها 2500 نفر (50 درصد) مرد و 2500 نفر (50 درصد) زن با قومیت های ترکمن (4.6 درصد)، سیستانی (18.9 درصد) و فارس (76.4 درصد) در محدوده سنی 17 تا 70 سال بودند. این مطالعه با توجه به معیار JNC-5 نشان داد که از کل افراد جامعه 46.4 درصد از نمونه ها فشارخون طبیعی، 22.6 درصد فشارخون بالای طبیعی، 21.4 درصد فشارخون خفیف، 7.4 درصد فشارخون متوسط و 2.2 درصد فشارخون شدید داشتند.نتیجه گیری: میزان شیوع پرفشاری خون در مجموع در جامعه شهری استان گلستان 31 درصد می باشد که این میزان از گزارش های سایر شهرهای ایران و جهان کمی بیشتر است که توصیه می شود در برنامه ریزی های بهداشتی و درمانی مد نظر قرار گیرد.
دکتر ابوالقاسم عجمی، عرازمحمد میرابی، فرشیده عابدیان، رویا قوامی،
دوره 10، شماره 1 - ( بهار 1387 )
چکیده

زمینه و هدف : با وجود مطالعات زیادی که روی حیوانات آزمایشگاهی انجام گرفته و نقش لنفوسیت‌های Th2 در ایمنی بر علیه کرم‌ها موثر دانسته شده، اما مطالعات جدیدتری که روی موش انجام شده، سلول‌های Th1 را نیز در بعضی از عفونت‌های ناشی از کرم مثل Hymenolepis nana دخیل دانسته‌اند. در مطالعه حاضر به منظور روشن شدن نقش لنفوسیت‌های Th1 و Th2 در ایمنی برعلیه Hymenolepis nana در سرم افراد آلوده به این انگل با استفاده از اندازه‌گیری میزان سایتوکاین‌های IL12 ، IFNγ ، IL5 و IL13 انجام گردید. روش بررسی: این مطالعه مورد – شاهدی طی سال 1385 در دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شد. 31 بیمار که در آزمایش مدفوع آنها تخم انگل Hymenolepis nana دیده شد و 30 فرد سالم که از نظر سن و جنس مشابه گروه آزمایش بودند، وارد مطالعه شدند. میزان IL5، IL13،IFNγ و IL12 در سرم آنها به وسیله روش ELISA اندازه‌گیری شد. شمارش گلبول‌های سفید و درصد لنفوسیت‌ها، منوسیت‌ها، ائوزینوفیل‌ها و بازوفیل در خون محیطی تعیین گردید. برای مقایسه داده‌ها از آزمون‌های تی، من‌ویتنی و ویلکاکسون استفاده شد. یافته‌ها : میانگین غلظت سرمی هر کدام از سایتوکاین‌های IFNγ ، IL12 ، IL5 و IL13 در سرم بیماران بیشتر از گروه کنترل بود. ولی فقط بین غلظت IFNγ و IL13 در دو گروه اختلاف معنی‌دار وجود داشت (05/0P<). تعداد منوسیت‌ها، لنفوسیت‌ها و ائوزینوفیل‌ها در بیماران بیشتر از گروه کنترل بود. ولی این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار نبود. نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که علاوه بر Th2 ، لنفوسیت‌های Th1 نیز در پاسخ‌های ایمنی بر علیه Hymenolepis nana فعالیت دارند.
غلامرضا وقاری، دکتر عبدالجلال مرجانی، علی‌اکبر عبداللهی، حسین رحمانی، عین‌الله ملائی، سیدعابدین حسینی، معصومه بمانی، محمدابراهیم کردجزی،
دوره 11، شماره 3 - ( پاییز 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : استفاده از شاخص‌های تن‌سنجی یکی از بهترین شیوه‌های تعیین وضعیت سوء تغذیه و چاقی که از مشکلات بهداشتی امروز کودکان دنیاست؛ می‌باشد. این مطالعه با هدف مقایسه وضعیت رشد جسمی در گروه‌های قومی ترکمن و غیرترکمن ساکن روستاهای شهرستان گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 551 کودک ترکمن و 895 کودک غیرترکمن 5-2 ساله ساکن روستاهای شهرستان گرگان در پاییز 1384 انجام شد. اندازه‌گیری قد و وزن و مشخصات فردی کودکان در پرسشنامه ثبت گردید. از شاخص‌های SD1-، SD 2- و SD3- استاندارد NCHS و صدک‌های BMI برای مقایسه استفاده شد. یافته‌ها : میانگین وزن و قد کودکان ترکمن به ترتیب 426 گرم و 9/4 سانتی‌متر بیشتر از کودکان غیرترکمن بود. میانگین و انحراف معیار قد کودکان دختر ترکمن و غیرترکمن به ترتیب 1/8+-3/95 و 48+-5/90 و در کودکان پسر 6/7+-96 و 6/8+-9/90 سانتی‌متر بود. همچنین انحراف معیار و میانگین وزن کودکان دختر ترکمن و غیرترکمن به ترتیب 4/2+-5/14 و 9/2+-2/14 و در کودکان پسر 03/2+-15 و 3/2+-5/14 بود. اختلاف بین دو گروه از نظر قد و وزن معنی‌دار بود (P<0.05). کوتاه قدی و کم‌وزنی به ترتیب 2/13 درصد و 9/1 درصد براساس SD2- در کودکان ترکمن کمتر از کودکان غیرترکمن بود (P<0.05). چاقی و افزایش وزن به ترتیب 5/24 درصد و 6/2 درصد به صورت معنی‌داری در گروه ترکمن کمتر از گروه غیرترکمن بود (P<0.05). کم‌وزنی در دختران بیش از پسران (2/7 درصد در مقابل 2/4 درصد) بود. چاقی در دختران (5/26 درصد) کمتر از پسران (9/28 درصد) بود. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که رشد جسمی کودکان دو گروه قومی متناسب با یکدیگر نیست و کودکان ترکمن کمتر از کودکان غیرترکمن دچار سوء‌تغذیه هستند.
کمال‌الدین عابدی، محسن زارع، مرحوم محسن رحیمی نژاد، ابراهیم ولی‌پور، دکتر ابوالفضل برخورداری، مهندس غلامحسین حلوانی، دکتر سیدجلیل میرمحمدی،
دوره 11، شماره 4 - ( زمستان 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : با پیشرفت تکنولوژی و استفاده از هواپیما به عنوان یک وسیله عمده حمل و نقل ، می‌توان به بیماری‌های مرتبط با شغل نظیر افت‌شنوایی ناشی از سر و صدای هواپیما اشاره نمود. این مطالعه به منظور تعیین میزان افت شنوایی کارکنان فرودگاه شهید بهشتی اصفهان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه کوهورت تاریخی روی 80 نفر از کارکنان فرودگاه شهیدبهشتی اصفهان در 4 گروه کاری متفاوت و دو گروه شاهد شامل 18 نفر از کارکنان اداری فرودگاه (گروه کم مواجهه) و 32 نفر از کارکنان یکی از مراکز اداری اصفهان (گروه عدم مواجهه) در تابستان 1384 انجام شد. تراز فشار صوت محل کار افراد گروه مواجهه یافته با سروصدای هواپیما اندازه‌گیری شد و براساس زمان مواجهه یا صدا ، تراز معادل (Leq) محاسبه گردید. مواجهه قبلی افراد با سروصدای زیاد (نظیر سوابق جبهه) و همچنین عوامل مداخله‌گر همچون استفاده از داروها و سابقه بیماری‌های گوش نیز با استفاده از یک پرسشنامه برآورد شد. تقریباً هیچ‌یک از افراد مورد مطالعه از وسایل حفاظت شنوایی استفاده نمی‌کردند. ادیومتری در فرکانس‌های قراردادی (8-5/0کیلوهرتز) از طریق هوایی و استخوانی انجام شد. یافته‌ها : میانگین سنی افراد در دو گروه مواجهه یافته و بدون مواجهه به ترتیب 75/9+-03/40 سال و 15/8+-85/37 سال برآورد شد. تراز معادل (Leq) برای کارکنان رمپ و ترافیک بیش از 95 دسی‌بل برآورد شد. 7/35درصد (10 نفر) از کارگران رمپ در گوش راست مبتلا به افت شنوایی ناشی از سروصدا بین 40-26 دسی‌بل و 1/32درصد (9 نفر) از آنان در گوش چپ به افت شنوایی ناشی از سروصدا بین 40-26 دسی‌بل مبتلا بودند. خطر نسبی ابتلاء به افت شنوایی ناشی از سروصدا در بین کارگران رمپ نسبت به گروه بدون مواجهه و اداری فرودگاه، در گوش راست و چپ به ترتیب 4/9 و 5/7 برابر بود. درصد بالایی از کارکنان ترافیک نیز در گوش راست (7/66 درصد) و گوش چپ (25 درصد) به افت شنوایی ناشی از سروصدا مبتلا شده بودند. آستانه شنوایی دو گروه مواجهه‌یافته و بدون مواجهه در تمامی فرکانس‌ها (8-5/0 کیلوهرتز) در گوش راست و در فرکانس‌های 8-2 کیلوهرتز در گوش چپ از لحاظ آماری اختلاف معنی‌داری داشت (P<0.05). نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که مواجهه با سروصدا باعث افت شنوایی کارکنان فرودگاه شده است؛ لذا لازم است روش‌های ارزیابی و کنترل صوت به ویژه برنامه حفاظت شنوایی کارکنان مورد تاکید قرار گیرد.
علی اکبر عبداللهی، سیدعابدین حسینی، ناصر بهنام پور، دکتر عارف صالحی،
دوره 13، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : بیماری‌های قلب و عروق اولین عامل مرگ و میر در کشورهای صنعتی و غیرصنعتی می‌باشد. این مطالعه به منظور تعیین نتایج آنژیوگرافی عروق کرونر و مشخصات دموگرافیک مراجعین مرکز آنژیوگرافی کوثر استان گلستان انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 5444 نفر از مراجعین به مرکز آنژیوگرافی کوثر استان گلستان در سال‌های 88-1387 انجام گردید. مشخصات دموگرافیک، نمایه توده بدنی ، قومیت ، مصرف دخانیات و مواد مخدر، پرفشاری خون و نتایج آنژیوگرافی افراد ثبت شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS-13 وآزمون‌های ANOVA ، Chi-Square و کروسکال والیس تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها : 52 درصد از مراجعین مرد و 48درصد زن بودند. 72 درصد از گروه قومی فارس بودند. 49.5% بی‌سواد بودند. 7.4% و 22.5% از مراجعین به ترتیب مصرف کننده دخانیات و مواد مخدر بودند. 38.2% از موارد ثبت شده سابقه ابتلا به پرفشاری خون را ذکر نمودند. میانگین BMI در نمونه‌ها معادل 27.48 بود. آنژیوگرافی عروق کرونر در 99.2% از مراجعین انجام شد و اختلالات انسدادی عروقی در 3142 نفر (زنان 41.2% ، مردان 58.8%) گزارش شد. بیشترین درگیری به ترتیب مربوط به شاخه‌های left artery descending (LAD) ، right coronary artery (RCA) ، circumflex (CX) و Obtuse Marginal (OM) عروق کرونری بود. بیشترین شدت ضایعه (47.7%) در شاخه LAD مشاهده شد.

نتیجه‌گیری : با توجه به میزان بالای ضایعات انسدادی عروق در این منطقه، بررسی علل و آموزش فراگیر جامعه در پیشگیری از بیماری‌های قلبی و عروقی ضرورت دارد.


دکتر محمدرضا عابدین زاده، کبری نوریان، دکتر سلیمان خیری، دکتر زهرا نجات،
دوره 13، شماره 4 - ( زمستان 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : تغییرات همودینامیک حاصل از بی‌حسی نخاعی و افت فشارخون حاصل از آن می‌تواند سبب کاهش پرفوزیون بافتی، افزایش خطر ایسکمی، سکته قلبی، نارسایی کلیه، آسیب‌های نخاعی و حتی ترومبوز وریدهای عمقی گردد. این مطالعه به منظور مقایسه اثر تجویز پروفیلاکسی سه داروی فنیل‌افرین مخاطی، آتروپین و افدرین وریدی در تغییرات همودینامیک زنان با سزارین انتخابی به روش بی‌حسی نخاعی انجام شد. روش بررسی : این کار آزمایی بالینی دوسوکور روی 90زن باردار تک قلو، با سن حاملگی بیش از 37 هفته و با گروه ASA I, II مراجعه کننده به اتاق عمل بیمارستان هاجر شهرکرد به منظور انجام سزارین انتخابی تحت بی‌حسی نخاعی در سال 1388 صورت گرفت. زنان باردار به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. گروه‌های اول، دوم و سوم به ترتیب 0.5 mg آتروپین وریدی، 5میلی‌گرم افدرین وریدی و 100میکروگرم فنیل‌افرین مخاطی بلافاصله قبل از انجام بی‌حسی نخاعی دریافت نمودند. قبل و بعد از انجام بی‌حسی نخاعی و بعد از آن هر 5دقیقه تا 30 دقیقه سپس هر 15 دقیقه تا دوساعت بعد از انجام بی‌حسی نخاعی فشارخون و ضربان قلب و تغییرات اشباع اکسیژن خون افراد توسط پالس‌اکسیمتری و فشارسنج اندازه‌گیری و ثبت گردید. هرگونه عارضه نیز در این مدت ثبت شد. در صورت افت فشارخون به کمتر از 80 میلی‌مترجیوه، 5میلی‌گرم افدرین وریدی به صورت مداخله‌ای به افراد تزریق گردید و مداخلات ثبت گردید. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-11.5 و آزمون‌های آماری کای‌اسکوئر و آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : شاخص‌های همودینامیک طی مطالعه تغییر نمود؛ اما سه دارو اثر یکسانی در روند تغییرات فشارخون، نبض و اشباع اکسیژن خون داشتند (P<0.05). تفاوت معنی‌داری در میزان افدرین اضافی دریافتی برای حفظ فشارخون سه گروه وجود داشت (P<0.05). به‌طوری که در گروه افدرین بیشترین (56.7 درصد) و در گروه فنیل‌افرین کمترین (20 درصد) میزان افدرین اضافی تجویز گردید. میزان عارضه تهوع در گروه فنیل افرین (6.7 درصد) نسبت به دو گروه آتروپین وریدی (50 درصد) و افدرین وریدی (46.7 درصد) کمتر بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که برای جلوگیری از افت فشارخون متعاقب بی‌حسی نخاعی، می‌توان به طور پروفیلاکسی یکی از داروهای آتروپین، افدرین یا فنیل‌افرین را استفاده نمود. تجویز فنیل افرین با توجه به کاهش تهوع توصیه می‌گردد.
اسرا عسکری، بابی سان عسکری، دکتر زین العابدین فلاح، شیما کاظمی،
دوره 14، شماره 1 - ( بهار 1391 )
چکیده

زمینه و هدف : بیماری‌های قلبی و عروقی یکی از مهم‌ترین علل مرگ و میر در جهان می‌باشند. افزایش لیپیدهای خون به خصوص کلسترول و تری گلسیرید دو عامل خطر بیماری‌های قلبی و عروقی می‌باشند. این مطالعه به منظور تعیین اثر هشت هفته تمرین هوازی بر سطح لیپیدو لیپو پروتئین‌های سرم زنان غیرورزشکار انجام شد. روش بررسی : این مطالعه شبه‌تجربی روی 30 زن غیرورزشکار با دامنه سنی 45-30سال در شهرستان گلوگاه از استان مازندران در سال 1387 انجام شد. روش نمونه‌گیری از نوع تصادفی بود. افراد با روش همتاسازی از روی Vo2max به دست آمده به دو گروه 15 تایی کنترل و آزمایش تقسیم شدند. لیپوپروتئین پرچگال (HDL-c)، کلسترول تام (TC)، تری‌گلیسرید (TG)، لیپوپروتئین کم‌چگال (LDL-c)، لیپوپروتئین بسیارکم‌چگال (VLDL-c)، عامل خطر بیماری‌های قلبی (RF=TC/HDL) و درصد چربی زیرپوستی قبل از تمرین هوازی ارزیابی گردید. سپس گروه آزمایش به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه یک ساعت تحت تمرین هوازی (با شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه) قرار گرفتند. پس از هشت هفته تمرین لیپید و لیپوپروتئین‌های سرم گروه‌های آزمایش و کنترل تعیین گردید. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-14 و آزمون‌های t همبسته و t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : بین میزان کلسترول تام ، عامل خطر بیماری‌های قلبی (RF) و درصد چربی زیرپوستی در گروه آزمایش در مرحله پس‌آزمون نسبت به پیش‌آزمون کاهش معنی‌داری مشاهده گردید (P<0.05). همچنین مقادیر HDL-c، تری‌گلیسرید، LDL-c و VLDL-c در گروه آزمایش نسبت به کنترل افزایش نشان داد؛ اما این افزایش از نظر آماری معنی‌دار نبود. بین میزان کلسترول تام ، LDL-c ، RF و درصد چربی زیرپوستی در گروه آزمایش نسبت به کنترل در پس‌آزمون کاهش معنی‌داری مشاهده گردید (P<0.05). افزایش مقدار HDL-c و کاهش در مقادیر تری‌گلیسرید و VLDL-c در گروه آزمایش نسبت به کنترل مشاهده گردید؛ ولی از نظر آماری معنی‌دار نبود. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که تمرینات هوازی سبب کاهش درصد چربی زیرپوستی، کلسترول تام ، RF و لیپوپروتئین‌های کم‌چگال پلاسما در زنان غیرورزشکار می‌گردد.
دکتر محمدرضا عابدین زاده، کبری نوریان، دکتر صفورا مظفری،
دوره 15، شماره 1 - ( بهار 1392 )
چکیده

زمینه و هدف : الکتروشوک درمانی یکی از روش‌های بسیار مؤثر درمان اختلالات روانپزشکی است. اثر درمانی آن مستلزم ایجاد یک تشنج عمومی حداقل به مدت 25 ثانیه است. دانستن میزان اثر داروهای بیهوشی روی تشنج ناشی از الکتروشوک درمانی و پیشگیری از تغییر وضعیت همودینامیک متعاقب آن بسیار مهم است. این مطالعه به منظور تعیین اثر لیدوکائین وریدی بر طول مدت تشنج و تغییرات همودینامیک بیماران تحت الکتروشوک درمانی انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 72 بیمار غیرمعتاد (45 زن و 27 مرد) 40-20ساله دارای اختلالات روانی با کلاس فیزیکی ASA I, II که توسط متخصص روانپزشکی منتخب الکتروشوک درمانی بودند؛ در بخش روانپزشکی بیمارستان هاجر شهرکرد در سال 1389 انجام شد. پس از وصل کردن پالس اکسی‌متری و اندازه‌گیری فشارخون و نبض، بیماران به‌طور تصادفی به دو گروه 36 نفری تقسیم شدند. بیماران گروه اول (مداخله)، دو دقیقه قبل از بیهوشی لیدوکائین به میزان 1.5 mg/kg به صورت وریدی دریافت نمودند. بیماران گروه دوم (دارونما) به میزان همان حجم داروی گروه اول، نرمال سالین دریافت نمودند. برای القای بیهوشی در همه بیماران از تیوپنتال سدیم mg/kg 2 ، آتروپین 0.5 mg و سوکسینیل کولین 1 mg/kg استفاده شد. در دقایق 3 و 5 بعد از انجام الکتروشوک درمانی دوباره فشارخون و نبض بیماران اندازه‌گیری و ثبت شد. طول مدت تشنج از زمان شروع انقباضات عضلانی ظاهر شده در صورت تا خاتمه کامل انقباضات محاسبه شد. داده‌ها بااستفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-11.5 و آزمون‌های آماری t مستقل و t وابسته تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : میانگین طول مدت تشنج در گروه مداخله 11.33±38.77 ثانیه و در گروه دارونما 6.91±29.86 ثانیه تعیین شد (P<0.0001). تغییرات فشارخون سیستولی گروه‌های مداخله و دارونما در دقیقه سوم به ترتیب 16.01±146.38 میلی‌متر جیوه و 13.04±128.88 میلی‌متر جیوه، فشارخون دیاستولی 6.70±79.86 میلی‌متر جیوه و 5.79±87.63 میلی‌متر جیوه و تعداد ضربان قلب 9.92±91.91 دفعه در دقیقه و 13.06±102.86 دفعه در دقیقه تعیین گردید (P<0.05). همچنین در گروه‌های مداخله و دارونما در دقیقه پنجم به ترتیب تغییرات فشارخون سیستولی 9.97±113.47 میلی‌متر جیوه و 13.01±122.36 میلی‌متر جیوه، فشارخون دیاستولی 4.27±73.47 میلی‌متر جیوه و 6.26±77.63 میلی‌متر جیوه و تعداد ضربان قلب 4.60±84.41 دفعه در دقیقه و 12.53±93.19 دفعه در دقیقه بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که تجویز لیدوکائین به میزان 1.5 mg/kg سبب افزایش زمان تشنج می‌گردد و تعداد نبض و میزان فشارخون را کاهش می‌دهد.
شهلا یزدانی، زینت السادات بوذری، محمد عابدی سماکوش، عبدالحامد نظری، اکرم السادات دریاباری،
دوره 15، شماره 4 - ( زمستان 1392 )
چکیده

زمینه و هدف : عفونت محل جراحی شایع‌ترین عارضه بعد از عمل جراحی است. این مطالعه به منظور تعیین میزان بروز و عوامل خطر عفونت زخم جراحی بعد از هیسترکتومی شکمی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 400 زن داوطلب هیسترکتومی شکمی بستری در بیمارستان‌های شهر بابل طی سال‌های 89-1387 انجام شد. سن، بیماری زمینه‌ای، نمایه توده بدنی، سابقه مصرف داروهای تضعیف کننده سیستم ایمنی، مصرف کورتون، تعداد روزهای بستری قبل از عمل، زمان شیو محل عمل، زمان حمام قبل از جراحی، دریافت آنتی‌بیوتیک پروفیلاکسی، مدت زمان جراحی برای هر بیمار ثبت شد. شواهد عفونت زخم شامل ترشح از زخم جراحی، اریتم و باز شدن زخم جراحی همراه یا بدون تب طی 10 روز بعد از عمل ثبت گردید. یافته‌ها : عفونت زخم بعد از هیسترکتومی شکمی در 26 بیمار (5/6 درصد) دیده شد. مصرف داروهای تضعیف کننده سیستم ایمنی [CI95%: 480.30-1.71, OR: 28.70, P=0.02]، اورژانسی بودن عمل [CI95%: 14.39-1.42, OR: 4.52, P=0.011] و ابتلا به بیماری دیابت [CI95%: 11.26-1.23, OR: 3.72, P=0.02] از عوامل خطر ابتلا به عفونت محل زخم طی ده روز بعد از عمل هیسترکتومی شکمی تعیین شدند. نتیجه‌گیری : مصرف داروهای تضعیف کننده سیستم ایمنی، اورژانسی بودن عمل و ابتلا به دیابت از عوامل افزایش دهنده بروز عفونت زخم بعد از عمل محسوب می‌شوند.
شهین مومن آبادی، مهدی زاهدی خراسانی، عابدین وکیلی،
دوره 17، شماره 3 - ( پاییز 1394 )
چکیده

زمینه و هدف : مطالعات مختلف اثرات استنشاقی گیاه اسطوخودوس (Lavandula angustifolia L.) را بر کاهش پرفشاری خون تایید می‌کند. با این وجود اثرات سیستمیک و مکانیسم اثر روغن فرار اسطوخودوس بر فشارخون روشن نیست. این مطالعه به منظور مقایسه اثر تزریق داخل وریدی با داخل صفاقی روغن فرار اسطوخودوس بر فشارخون طبیعی موش‌های صحرایی نر انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 70 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به‌طور تصادفی به 10 گروه 7 تایی تقسیم شدند. پس از بیهوشی حیوانات توسط تیوپنتال سدیم، شریان و ورید رانی به‌ترتیب برای ثبت فشارخون و تزریق اسطوخودوس کانول‌گذاری شد. روغن فرار اسطوخودوس به میزان 25، 50 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن یا حلال آن (پروپیلن گلیکول) به‌طور داخل وریدی یا به‌طور داخل صفاقی به میزان 50 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن تزریق شد. در گروه‌های بررسی مکانیسم قبل از تجویز وریدی روغن فرار اسطوخودوس به میزان 50 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، L-NAME به میزان 4 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، آتروپین به میزان یک میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، ایندومتاسین به میزان 5 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن یا سالین (حلال) به‌طور داخل صفاقی تزریق شد. یافته‌ها : تجویز داخل وریدی روغن فرار اسطوخودوس با دوزهای 25 و 50 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن موجب کاهش فشار متوسط شریانی نسبت به گروه کنترل گردید (P<0.05) و اثر دوز 50 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن به‌طور معنی‌داری بیش از دوز 25 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن بود (P<0.05). دوز 100 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن اسطوخودوس موجب کاهش شدید فشارخون و مرگ حیوان گردید. تجویز داخل صفاقی روغن فرار اسطوخودوس با دوز 500 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن موجب کاهش طولانی‌تر فشارخون متوسط شریانی نسبت به روش داخل وریدی شد (P<0.05). تجویز داخل صفاقی L-NAME ، آتروپین و ایندومتاسین اثری بر فشارخون پایه و کاهش فشارخون ناشی از اسطوخودوس نداشت. نتیجه‌گیری : تزریق داخل وریدی روغن فرار اسطوخودوس با دوز 25 و 50 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن، موجب کاهش فشارخون شریانی در موش صحرایی می‌شود؛ اما تزریق داخل صفاقی با دوز 500 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن، باعث طولانی شدن کاهش فشارخون شریانی در موش‌های صحرایی می‌گردد.
سهیلا سلیمانی آدریانی، امیرحسین صادقی هسنیجه، اصغر زره پوش، مهدی ربیعی، احمد عابدی، سجاد اسماعیلی،
دوره 18، شماره 2 - ( تابستان 1395 )
چکیده

زمینه و هدف : اختلال نقص توجه / بیش‌فعالی شایع‌ترین اختلال روانپزشکی دوران کودکی از نظر میزان مراجعه به مراکز خدمات درمانی است. این مطالعه به منظور تعیین اثر بازی‌های ریتمیک بر مهارت‌های اجتماعی کودکان پیش‌دبستانی مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش‌فعالی انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه از نوع شبه‌تجربی به همراه پیش‌آزمون، پس‌آزمون به همراه گروه شاهد، 30 نفر از دانش‌آموزان پیش‌دبستانی شهر اصفهان که به اختلال نقص توجه / بیش‌فعالی مبتلا بودند؛ به صورت غیرتصادفی در دو گروه قرار داده شدند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه کانرز سال 1997 و چک لیست مهارت‌های اجتماعی سال 2004 بود.

یافته‌ها : بازی‌های ریتمیک سبب افزایش معنی‌دار مهارت اجتماعی کودکان مبتلا به نقص توجه / بیش‌فعالی گردید و این افزایش مهارت در مرحله پیگیری نیز ادامه داشت (P<0.05).

نتیجه‌گیری : بازی‌های ریتمیک باعث افزایش مهارت‌های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش‌فعالی می‌گردد.


قاسم عابدی، سیدامیر سلطانی کنتائی، جمشید یزدانی چراتی،
دوره 21، شماره 2 - ( تابستان 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: مراقبت‌های مدیریت شده از اجزاء اساسی نظام‌های بهداشتی و درمانی در سراسر دنیا است که توجه روزافزونی یافته است. لذا با توجه به بالا بودن هزینه‌های سیستم سلامتی، ضعف کیفیت خدمات و کاهش اثربخشی مطالعه و طراحی الگویی که سیستم مدیریت شده را از سیستم غیرمدیریت شده در ایران تفکیک نماید؛ لازم است. این مطالعه به منظور ارزیابی مراقبت‌های بهداشتی مدیریت شده بیماری‌های واگیر و غیر واگیر شایع در استان گلستان در سال 1395 انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی استان گلستان به تفکیک شهرستان‌ها و هر شهرستان کلیه مراکز بهداشتی و درمانی شهری و روستایی انتخاب شدند. با استفاده از چک لیست استاندارد، داده‌ها جمع‌آوری و مورد ارزیابی قرار گرفت.

یافته‌ها: وضعیت مراقبت مدیریت شده بیماری سل در رتبه اول و سایر بیماری‌ها به ترتیب هیپوتیروئید، سالک، پرفشاری خون، تب‌مالت و دیابت قرار داشتند. مراقبت مدیریت شده مراکز روستایی به‌طور معنی‌داری از مراکز شهری وضعیت بهتری داشتند (P<0.05).

نتیجه‌گیری: وضعیت مراقبت مدیریت شده در مراکز روستایی نسبت به مراکز شهری استان گلستان کیفیت بالاتری داشت و بهترین مراقبت مدیریت شده بیماری‌ها، بیماری سل تعیین گردید.


مهناز حبیبی نسب، محمدرضا رجبعلی پور، آرمیتا شاه اسماعیلی نژاد، مقدمه میرزائی، عابدین ایرانپور،
دوره 22، شماره 4 - ( زمستان 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از دخانیات جویدنی یکی از مشکلات مهم بهداشتی بنادر سواحل جنوبی ایران به‌شمار می‌رود و مقابله با آن مستلزم شناسایی عوامل اثرگذار بر این پدیده است. این مطالعه به منظور تعیین شیوع مصرف دخانیات جویدنی در نوجوانان و عوامل مرتبط با آن در بنادر کنارک و چابهار در جنوب شرقی ایران انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی به روش مقطعی روی 204 دانش‌آموز پسر مقطع دوم دبیرستان با نمونه‌گیری چندمرحله‌ای، در بندر کنارک (91 نفر) و بندر چابهار (113 نفر) در جنوب شرق ایران طی بهار 1397 انجام شد. ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسشنامه معتبر شامل پرسش‌های مربوط به دانش، نگرش و شیوع مصرف دخانیات جویدنی در بین افراد مورد مطالعه، دوستان صمیمی و اعضای خانواده آنها بود.

یافته‌ها: شیوع مصرف دخانیات جویدنی در طول عمر 71.8% و در 30 روز اخیر 43.1% تعیین شد. بیشترین ماده مصرفی سوپاری (80.8%) بود. نگرش منفی نسبت به مصرف این مواد در دانش‌آموزان نقش محافظت کننده (OR=0.41) داشت. مهم‌ترین عوامل خطر گرایش به مصرف دخانیات جویدنی شامل سهولت دسترسی (OR=6.88)، سابقه مصرف در خانواده (OR=2.28) و دوستان (OR=3.28) تعیین شدند.

نتیجه‌گیری: مصرف دخانیات جویدنی در بین پسران دبیرستانی بنادر کنارک و چابهار شیوع بالایی دارد.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.13 seconds with 46 queries by YEKTAWEB 4645