|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
6 نتیجه برای شهبازی
محمدحسین آقاجانی، عباس تهذیبی، مجید شهبازی، دوره 17، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : ﭘﺮوﺗﺌﯿﻦ ﭘﺎراﺗﯿﺮوﺋﯿﺪ در ﻫﻤﻮﺳﺘﺎزی ﮐﻠﺴﯿﻢ ﺑﺪن ﻧﻘﺶ اﺳﺎﺳﯽ دارد. ﺑﺎ اﻓﺰایﺶ ﺳﻦ و ﺳﺎیﺮ ﻋﻮاﻣﻞ، ایﻦ ﻫﻮرﻣـﻮن ﻗـﺎدر ﺑـﻪ اﻧﺠﺎم ﻧﻘﺶ ﺧﻮد در ﺑﺪن ﻧﯿﺴﺖ؛ ﺑﻪ ﻃﻮری ﮐﻪ ﻓﺮد دﭼﺎر ﭘﻮﮐﯽ اﺳﺘﺨﻮان ﻣﯽشود. استفاده از پروتئین نوترکیب پاراتیروئید، مانع پیشرفت بیماری شده و به بهبودی آن کمک میکند. این مطالعه به منظور طراحی و ساخت سازه ژنی و انجام فرایند کلونینگ و سابکلونینگ پروتئین پاراتیروئید به صورت محلول در باکتری اشریشیاکلی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی با طراحی و اپتیمایز کردن سکوانس ژن هورمون پاراتیروئید برای بیان پروتئین نوترکیب بهصورت محلول انجام شد. بعد از ترانسفورم کردن سازه ژنی داخل باکتری و کشت باکتری اشریشیاکلی، استخراج پلاسمید انجام شد. قطعه کدکننده پروتئین موردنظر به روش هضم آنزیمی جدا و در ادامه به وکتور بیانی منتقل گردید. سپس عمل القا صورت گرفت و پروتئین مورد نظر در باکتری بیان شد. یافتهها : بعد از برش آنزیمی، قطعه کدکننده پروتئین پاراتیروئید به درستی در محل موردنظر قرار گرفت. فرایند مذکور به روش واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) تائید گردید. بعد انجام عمل ترانسفورم، فرایند القا صورت گرفت که در نهایت پروتئین پاراتیروئید بهصورت محلول در باکتری بیان شد. نتیجهگیری : بیان پروتئین در باکتری به دلیل رشد سریع آن و نیاز به محیط کشت ارزان مقرون بهصرفه است. بیان پروتئین بهصورت محلول باعث کوتاه شدن فرایند پایین دستی تولید پروتئین نوترکیب گردید.
زینب پورهاشم، مهدی عباسیان، مجید شهبازی، احد یامچی، دوره 19، شماره 1 - ( بهار 1396 )
چکیده
زمینه و هدف : کلسیتونین پلیپپتیدی کوچک با وزن مولکولی 3.4 کیلودالتون و 32 آمینواسید است که از غدد پارافولیکولار تیروئید در پاسخ به افزایش غلظت سرمی کلسیم تولید میشود. این پپتید دارویی در درمان بیماری پاژت، پیشگیری و درمان کمکی پوکی استخوان و شوک هایپرکلسمی استفاده میشود. تولید نوترکیب این پپتید کوچک در سیستم پروکاریوتی به دلیل ناپایداری آن امکانپذیر نیست؛ لذا این مطالعه به منظور بیان هترولوگ هورمون کلسیتونین در باکتری اشریشیاکلی انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی برای بیان فراوان پپتید کلسیتونین ماهی سالمون، شریک الحاقی تیوردوکسین به انتهای آمین آن متصل شد و سازه ژنی کدکننده پروتئین الحاقی Trx-sCTبه میزبان بیانی E. coli BL21 (DE3) منتقل گردید.
یافتهها : آنالیز SDS-PAGE نشاندهنده بیان فراوان پروتئین نوترکیب پس از القا با IPTG بود.
نتیجهگیری : در این مطالعه سازه ژنی حاوی پپتید دارویی کلسیتونین سالمون در اتصال با شریک الحاقی تیوریدکسین همسانهسازی گردید. نتایج الکتروفورز نشان داد پروتئین الحاقی به صورت پایداری بیان شده است.
فرناز گلشن، مجید شهبازی، کامران حیدری، دوره 19، شماره 2 - ( تابستان 1396 )
چکیده
زمینه و هدف : عامل تحریک کننده کلنی گرانولوسیت (G-CSF) و گیرنده آن در فولیکولهای در حال رشد، سلولهای بافت جنینی و دستگاه تولید مثل وجود داشته و تجمع سرمی G-CSF بهطور آشکاری در زمان تخمکگذاری افزایش مییابد. لذا این مطالعه به منظور تعیین اثر عامل تحریک کننده کلنی گرانولوسیت بر میزان تخمکگذاری و موفقیت لانهگزینی رویانهای حاصل از آمیزش موش سوری انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 40 سر موش سوری ماده نژاد NMRI در دو گروه کنترل و تیمار و 10 سر موش سوری نر انجام شد. در هر دو گروه بهمنظور تحریک تخمدان و القای اوولاسیون به ترتیب 10 واحد PMSG و 48 ساعت بعد 10 واحد hCG بهصورت داخل صفاقی و تکدوز به ازای هر موش تزریق شد. سپس در گروه تیمار، همزمان با تزریق PMSG ، 50 µg/kg از G-CSF و در گروه کنترل نیز در همین مرحله و همحجم با آن نرمال سالین بهصورت داخل صفاقی تزریق گردید. نیمی از موشهای گروه کنترل و تیمار پس از گذشت 16تا 18ساعت از آخرین تزریق به روش دررفتگی مهرههای گردنی کشته شدند تا تعداد تخمکهای آزادشده بهوسیله میکروسکوپ اینورت بررسی شود. نیمی دیگر از موشهای گروه کنترل و تیمار با موشهای نر آمیزش داده شدند و پس از گذشت 16 روز بعد از لقاح موشهای ماده باردار با همان روش کشته و جنینهای حاصل از نظر تعداد بررسی شدند.
یافتهها : میانگین تخمکهای آزادشده در گروه تیمار (1.25±18.5) بیش از گروه کنترل (1.32±12.1) بود (P<0.05). میزان لانهگزینی در گروه کنترل و تیمار از نظر آماری تفاوت معنیداری نشان نداد.
نتیجهگیری : علیرغم این که عامل تحریک کننده کلنی گرانولوسیت نتوانست بر تعداد لانهگزینی اثر داشته باشد؛ ولی موجب افزایش تعداد تخمکهای آزاد شده گردید.
سجاد رجبی، علی نوری، فاطمه شهبازی، دوره 21، شماره 3 - ( پاییز 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: نانوذرات اکسید مس با داشتن خواص منحصر به فرد، دارای کاربردهای بیولوژیک متعدد هستند. به طوری که احتمال ایجاد سمیت توسط آنها وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین سمیت نانوذرات اکسید مس بر محور هیپوفیز-گناد و اسپرماتوژنز در موش صحرایی نر انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، 40 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به 4 گروه شامل گروه کنترل و گروههای دریافت کننده غلظتهای 10 ، 20 و 30 میلیگرم بر کیلوگرم نانوذرات اکسید مس در 5 مرتبه بهصورت درون صفاقی، تقسیم شدند. خونگیری در دو مرحله (یک و 15 روز بعد از آخرین تزریق) انجام گردید و میزان هورمونهای تستوسترون، FSH و LH با روش الایزا اندازهگیری شدند. پس از بیهوشی و تشریح موشها در هر گروه، مقاطع بافتی بیضه تهیه و به روش هماتوکسیلین-ائوزین رنگآمیزی شدند. وضعیت مورفولوژیک روند اسپرماتوژنز و شمارش انواع سلولها (اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت و اسپرماتید) توسط میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافتهها: در مرحله اول خونگیری افزایش آماری معنیدار مقادیر LH و FSH به ترتیب در غلظت 10 و 30 میلیگرم برکیلوگرم مشاهده شد (P<0.05) و میزان تستوسترون و FSH در غلظت 10میلیگرم برکیلوگرم نسبت به گروه کنترل بهطور معنیدار کاهش یافت (P<0.05). در مرحله دوم خونگیری، افزایش آماری معنیدار مقادیر تستوسترون و LH در همه گروههای تیمار و در غلظتهای 10 و 30 میلیگرم برکیلوگرم مشاهده گردید (P<0.05). همچنین مقدار FSH در غلظت 10میلیگرم بر کیلوگرم کاهش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). بررسی مقاطع بافتی بیضه کاهش آماری معنیدار (P<0.05) تراکم و تعداد انواع سلولها (اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت و اسپرماتید) و ناهنجاری در روند اسپرماتوژنز را بهصورت وابسته به دوز نشان داد. بهطوری که بیشترین اختلالات در غلظت 30 میلیگرم برکیلوگرم مشاهده گردید.
نتیجهگیری: احتمالاً نانوذرات اکسید مس سبب ایجاد اختلال در ترشح گنادوتروپینها و هورمون تستوسترون شده و در نهایت منجر به ایجاد اختلال در روند اسپرماتوژنوزیز میشود.
راضیه کارشناس، علی نوری، فاطمه شهبازی، دوره 22، شماره 2 - ( تابستان 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجایی که نانوذرات اکسید مس علاوه بر کاربردهای مفید، ممکن است دارای اثرات سوء بر جانداران باشند؛ این مطالعه به منظور تعیین اثر نانوذرات اکسید مس بر میزان سمیت، تغییرات آنزیمی و ساختار بافتی کبد موش صحرایی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار بهطور تصادفی در 4 دسته 10 تایی تقسیم شدند. سپس طی مدت 10 روز، 5 مرتبه (به صورت یک روز در میان) به 3 گروه از موشها 10،20 و 30 میلیگرم بر کیلو گرم نانوذرات اکسید مس با قطر کمتر از 50 نانومتر و خلوص 99 درصد و سطح 80 مترمربع بر گرم به روش درون صفاقی تزریق گردید و یک گروه به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. سپس فعالیت آنزیمهای لاکتات دهیدروژناز (Lactate dehydrogenase: LDH)، آلکالین فسفاتاز (Alkaline Phosphatase: ALP)، آسپارتات ترانس آمیناز (Aspartate transaminase: AST) و آلانین آمینو ترانسفراز (Alanine aminotransferase: ALT) در دو مرحله خونگیری (یک روز و 15 روز پس از تیمار) مورد بررسی قرار گرفت. همچنین مقاطع بافت کبد با رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین تهیه و مطالعه گردید.
یافتهها: فعالیت آنزیم AST بین گروه های مختلف در دو مرحله خونگیری تغییر معنیداری نشان نداد. فعالیت آنزیمهای ALT ، ALP و LDH در اولین خونگیری افزایش معنیداری را در هر سه گروه تیمار نسبت به گروه کنترل نشان داد و پس از 15 روز (دومین خونگیری) به حالت طبیعی بازگشت. تغییرات وزن موشها بین گروههای مختلف اختلاف آماری معنیداری نداشت. بررسیهای بافتشناسی آسیبهای بافتی متعدد را به صورت وابسته به دوز در گروههای تیمار نشان داد که شامل پرخونی خفیف و شدید، دژنراسیون هپاتوسیتها، هایپرپلازی و التهاب بودند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که با تزریق دوزهای پایین نانوذرات اکسید مس، پس از گذشت 15 روز، با وجود آن که تغییرات فعالیت آنزیمی به حالت طبیعی بازمیگردد؛ اما همچنان اختلالات قابل توجهی در ساختار بافت کبد مشاهده میشود.
سیمین فاضلی پور، فائزه شهبازی زرگوش، طاهره ناجی، علی کلانتری حصاری، محمد بابائی، دوره 25، شماره 1 - ( بهار 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: تری اکسید مولیبدن (MoO3) یکی از نانوذراتی است که در صنعت به عنوان آنتیباکتریال استفاده میگردد. کلیه نیز یکی از اندامهای مهم بدن در دفع مواد زاید و تنظیم بسیاری از فاکتورهای خونی است که تحت تأثیر عوامل مختلف قرار میگیرد. به دلیل مصرف گسترده MoO3 برای ضدعفونی وسایل مربوط به اتاق عمل و اهمیت جسمکهای کلیوی در تصفیه پلاسمای خون، این مطالعه به منظور تعیین اثر نانوذرات تری اکسید مولیبدن بر کلیه موش صحرائی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی 30 سر موش صحرایی نژاد ویستار (با وزن 250 تا 300 گرم) به صورت تصادفی به 5 گروه 6 تایی شامل کنترل، شم (دریافت کننده سرم فیزیولوژی) و سه گروه تجربی (دریافت کننده تری اکسید مولیبدن در دوزهای 50، 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن داخل صفاقی) تقسیم شدند. تزریقات به صورت داخل صفاقی و به مدت 35 روز انجام شد. پس از دوره تیمار، حیوانات بیهوش و خونگیری از قلب به عمل آمد. سپس نمونههای کلیه سمت راست خارج شدند و پس از تثبیت و آمادهسازی بافتی، با روش استریولوژی برای تعیین تغییرات حجم قشر، حجم ناحیه مرکزی ، فضای ادراری و اجسام کلیوی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: افزایش معنیدار حجم فضای ادراری در گروههای مصرف کننده MoO3 و کاهش حجم ناحیه مرکزی در گروه با دوز 200 میلی گرم بر کیلوگرم نسبت به گروههای کنترل و شم مشاهده شد (P<0.05). حجم قشر کلیه در گروه دریافت کننده نانو ذره با دوز 50 میلیگرم بر کیلوگرم افزایش معنیداری نسبت به گروههای کنترل و شم داشت (P<0.05). MoO3 موجب کاهش وزن حیوانات، افزایش اوره و کاهش حجم کلیه گردید (P<0.05).
نتیجهگیری: نانوذرات تری اکسید مولیبدن میتواند سبب تغییرات موفولوژیک کلیه موشهای صحرایی گردد.
|
|
|
|
|
|