12 نتیجه برای سلطانی
دکتر بابک سلطانی، دکتر رامین آذرهوش،
دوره 1، شماره 3 - ( پاييز و زمستان 1378 )
چکیده
سودوگزانتوما الاستیکوم یک اختلال ارثی با شیوع 1 در 160000 نفر می باشد. در این اختلال، پوست برخی نواحی بدن، به صورت شل و افتاده درمی آید و پاپول ها و پلاک های زردرنگ قرینه در نواحی گردن، زیربغل، کشاله ران و ناحیه چین آرنج و پشت زانو بروز می کند. سایر نواحی بدن با احتمال کمتری ممکن است گرفتار شود. بیماری که معرفی می گردد، زن 30 ساله ای است که از قوم ترکمن که برای درمان ضایعات جلدی که عمدتا به شکل چین خوردگی واضح در ناحیه گردن بوده و با پاپول های زردرنگ متعدد در ناحیه چین آرنج، سطح قدامی شکم و گردن همراهی می شد، به کلینیک پوست مرکز آموزشی-درمانی پنجم آذر گرگان مراجعه نموده است. پس از انجام نمونه برداری از ضایعه ناحیه شکم، شواهد بدست آمده از آسیب شناسی بافت ها، بطور کافی از تشخیص سودوگزانتوما الاستیکوم حمایت می کردند.
دکتر محمدحسین تازیکی، دکتر بابک سلطانی،
دوره 2، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1379 )
چکیده
پری کوندریت و کوندریت عفونی از بیماریهای نادر ناحیه اوریکول می باشند که ممکن است به دنبال سوختگی ها و یا اعمال جراحی و آسیب ها اتفاق افتند و باعث علائمی از جمله درد شدید و تورم و سرخ شدگی (اریتم) شوند. همچنین هرپس زوستر نیز که به علت فعال شدن مجدد ویروس های نهفته در ریشه های عصبی ایجاد می شود، می تواند ضمن ایجاد ضایعات وزیکولرگروهی در زمینه اریتماتو، در امتداد ریشه ها اعصاب کرانیال و یا نخاعی، باعث درد و سوزش شدید گردد، و بعضی از عوامل از جمله استرس و یا شیمی درمانی، و ندرتاً اعمال جراحی می تواند در ایجاد آن نقش داشته باشد. در این مقاله وضعیت یک بیمار مبتلا به پری کوندریت و کوندریت عفونی که همراه با هرپس زوستر بود، و به نخ جراحی نیز واکنش نشان می داد گزارش می شود. در نهایت، بیمار، با انجام درمان طبی و دبریدمان وسیع بهبود یافت و سکل کمی به جای گذاشت. با توجه به توام شدن چند آسیب شناسی با همدیگر و اشتباهی که همراه آنها برای درمانگر ایجاد می کند، تصمیم به معرفی این مورد گرفته شد.
دکتر علی رضا خلدبرین، دکتر پریسا سلطانی،
دوره 3، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1380 )
چکیده
جراحی سزارین از شایع ترین جراحی ها در دنیای امروز پزشکی می باشد. کاهش درد پس از عمل سزارین، برای کارآیی هر چه بیشتر و سریع تر مادران، از موارد مهم در بی هوشی این بیماران است. روش های کنترل درد پس از عمل متعدد هستد. یکی از انواع آنها بی دردی به روش پیشگیری (Preemptive analgesia) می باشد؛ به این صورت که با استفاده از داروی بی دردی، قبل از شروع عمل جراحی از حساس شدن مسیرهای درد مرکزی و محیطی جلوگیری می شود. چون در سزارین تا قبل از تولد نوزاد از هیچ دارویی به جز داروی خواب آور و شل کننده عضلانی استفاده نمی شود، در این تحقیق از کتامین که تواما دارای خاص بی دردی و خواب آور است و در مقالات داروی قابل قبولی برای سزارین به حساب می آید، برای القاء بی هوشی استفاده، و اثرات آن را بر درد پس از عمل با تیوپنتال که داروی استاندارد در سزارین هست، مقایسه کردیم به همین منظر بیماران در دو گروه تصادفی قرار گرفتند. برای القاء بی هوشی، در یک گروه از کتامین و در گروه دیگر از تیوپنتال استفاده شد. پس از بیداری بیماران، با استفاده از مقیاس نمره عینی درد (OPS)، در دید بیماران و از آنها به داروی بی دردی در 24 ساعت پس از عمل در گروه کتامین حدود 40 درصد کمتر از گروه تیوپنتال بود (2.92 میلی گرم مورفین در مقابل 4.08 میلی گرم مورفین) آپگار نوزادان در دو گروه یکسان بود. میزان آگاهی حین عمل در گروه کتامین صفر ودر گروه تیوپنتال 12 درصد بود. میزان توهم و رویای ناخوشایند هنگام خروج از بی هوشی در گروه کتامین 12 درصد در گروه تیوپنتال صفر بود. به طور کلی کتامین برخلاف تیوپنتال دارای خواص بی دردی است، حساس شدن مسیرهای درد را کاهش می دهد و موجب تجربه کمتر درد پس از عمل می شود
دکتر بابک سلطانی، دکتر رامین آذرهوش، دکتر وحیده کاظمینژاد،
دوره 5، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1382 )
چکیده
چکیده: سندرم اهلر- دانلوس یک اختلال ارثی در متابولسم کلاژن است که با علایم بالینی شکنندگی پوست و عروق و افزایش خاصیت ارتجاعی پوست وافزایش تحریکات مفصلی تظاهر می یابد. اختلال بیوشیمیایی در رشته های تیپ I یا III کلاژن را مسوول این بیماری دانسته اند. بیماری که معرفی می شود مرد 27 ساله ای از قوم ترکمن است که به دلیل از کارافتادگی و پیدایش خونمردگی های پوستی و اسکارهای Papyraceus به درمانگاه پوست مرکز آموزشی - درمانی پنجم آذر گرگان مراجعه کرده است. پس از بررسی بالینی انجام بیوپسی پوست از ضایعات جلدی تشخیص بیماری مسجل گردید.
دکتر مهناز فولادی نژاد، دکتر محمد مهدی مطهری، محمد هادی قریب، فاطمه شیشاری، محمد سلطانی،
دوره 11، شماره 2 - ( تابستان 1388 )
چکیده
زمینه و هدف : رتینوپاتی نوزادان نارس، ضایعهای در شبکیه نوزادان نارس با وزن کم هنگام تولد است که منجر به کوری میشود. این عارضه عامل مهم نابینایی کودکان در کشورهای در حال توسعه محسوب میشود. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی و شدت رتینوپاتی و بررسی برخی عوامل خطر مرتبط نوزادان نارس در بیمارستان طالقانی گرگان انجام گرفت.
روش بررسی : در این مطالعه توصیفی مقطعی نتایج معاینات بالینی و آزمایشهای 89 نوزاد نارس با سن حاملگی کمتر یا مساوی 34هفته در نوزادان ترخیص شده از مرکز مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان طالقانی گرگان طی فروردین 83 تا آذرماه 84 در پرسشنامهای ثبت شد. این نوزادان در زمان ترخیص و سپس در صورت لزوم هر 4 هفته، تا زمان کامل شدن واسکولاریزاسیون رتین، مورد معاینه چشم قرار گرفتند و نتایج معاینه هم در پرسشنامه ثبت شد.
یافتهها : رتینوپاتی در 6/5 درصد (5 نفر) از نوزادان نارس دیده شد که تمام موارد در مرحله یک بیماری بود. بیشترین درصد فراوانی در نوزادان با وزن 1001 تا 1250 گرم و در سن حاملگی کمتر از 29 هفته بود. تمام موارد مبتلا تحت اکسیژنگیری قرار گرفته بودند و علیرغم تعداد کم موارد ROP مشاهده شده، همراهی معنیداری بین استفاده از CPAP و ROP در نوزادان مشاهده شد.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که مهمترین عوامل خطرآفرین برای ایجاد رتینوپاتی نوزادان نارس، سن کم حاملگی ، وزن کم هنگام تولد و دریافت اکسیژن کمکی میباشد.
دکتر منصور مقیمی، حمیدرضا سلطانی، احسان فتوحی، دکتر محسن تقوی شوازی،
دوره 11، شماره 4 - ( زمستان 1388 )
چکیده
ظهور استروما در لوله رحمی با شیوعی بسیار کمتر از استرومای تخمدان رخ میدهد. در این مقاله زنی 63 ساله معرفی شده است که با تورم شکم در ناحیه دور ناف و سوپراپوبیک همراه با کاهش وزن و یبوست مکرر در طی پنج سال گذشته به بیمارستان شهیدصدوقی یزد در سال 1386 مراجعه نمود. در سونوگرافی توده بزرگ (122×177 میلیمتر) و در سیتیاسکن توده بیضی و حجیم به ابعاد 15×21×21 سانتیمتر در شکم و در محاذات خط وسط دیده شد. بیمار لاپاراتومی شد و در بررسی آسیبشناسی توده مذکور استرومای تخمدان با تراتوم کیستیک بالغ به همراه استرومای لوله و استروموز صفاق گزارش شد. تظاهرات ویژه استرومای لوله در این نمونه همراهی آن با استرومای تخمدان و وژتاسیونهای متعدد وزیکولی در کلدوساک، پریتوئن و ناحیه مثانه بود. این گزارش از موارد بسیار نادر همراهی این دوگونه از استروما تخمدان و لوله رحمی با استروموزیس میباشد.
خدابخش جوانشیر، دکتر محمدعلی محسنی بندپی، دکتر محسن امیری، دکتر اصغر رضاسلطانی، دکتر مهدی رهگذر،
دوره 12، شماره 1 - ( بهار 1389 )
چکیده
زمینه و هدف : اندازه عضله تعیین کننده مناسبی از عملکرد عضله است. نقش ویژهای برای عضله Longus Colli در ثبات ستون فقرات گردنی ثابت شده است. این مطالعه به منظور مقایسه اندازه عضله Longus Colli به وسیله اولتراسونوگرافی در افراد سالم و بیماران مبتلا به درد مزمن گردن غیراختصاصی انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی روی 20 بیمار (10 مرد و 10 زن) مبتلا به درد دوطرفه گردن مراجعه کننده به کلینیک فیزیوتراپی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و 20 فرد سالم (10 مرد و 10 زن) که هیچگونه ضایعه یا دردی در گردن نداشتند؛ در سال 1387 انجام شد. تصویربرداری به وسیله اولتراسونوگرافی از عضله Longus Colli در ناحیه 2سانتیمتر پایینتر از غضروف تیروئید در دو گروه مورد و شاهد انجام شد. سطح مقطع (سانتیمترمربع) و شکل عضله (تقسیم پهنابرضخامت) اندازهگیری شد. از آزمون آماری تی برای مقایسه سطح مقطع و شکل عضله در دو گروه به تفکیک سمت راست و چپ استفاده گردید.
یافتهها : سطح مقطع عضله Longus Colli سمت راست و چپ گروه شاهد به ترتیب 0.11±0.85 سانتیمترمربع و 0.12±0.86 سانتیمترمربع بود. این مقدار در سمت راست و چپ گروه مورد 0.11±0.76 سانتیمترمربع و 0.07±0.68 سانتیمترمربع به دست آمد که بهطور معنیداری بزرگتر بود (P<0.05). همچنین شکل عضله Longus Colli در سمت راست و چپ گروه شاهد به ترتیب 0.17±1.18 سانتیمتر و 0.19±1.16 سانتیمتر بود که نسبت به شکل عضله Longus Colli سمت راست و چپ گروه مورد که به ترتیب 0.25±1.50 سانتیمتر و 0.27±1.50 سانتیمتر به دست آمد؛ به طور معنیداری کوچکتر بود (P<0.05).
نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که سطح مقطع عضله Longus Colli در بیماران مبتلا به درد مزمن گردن در مقایسه با افراد سالم کوچکتر و شکل آن بزرگتر است.
سیمین تعاونی، فرزانه سلطانی پور، حمید حقانی، دکتر حبیب انصارین، معصومه خیرخواه،
دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1390 )
چکیده
زمینه و هدف : استریای بارداری یکی از تغییرات فیزیولوژیک پوستی دوران بارداری است که از شیوع بالایی برخوردار میباشد. این مطالعه به منظور تعیین اثر روغن زیتون بر استریای بارداری انجام شد.
روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 100 زن نخستزای 30-20 ساله، با سن بارداری 20-18 هفته و دارای نمایه توده بدنی 18.5-25 مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهر تهران طی سال 1388 انجام شد. زنان باردار به صورت تصادفی در دو گروه
50 تایی مداخله و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله مقدار یک سیسی روغن زیتون را به میزان دو بار در روز از هفته 20-18 بارداری به صورت موضعی روی پوست شکم تا زمان زایمان استفاده نمودند و گروه کنترل از هیچ مادهای استفاده نکردند. اطلاعات در هفته 40-37 بارداری، توسط پژوهشگر با استفاده از پرسشنامه به روش مصاحبه و مشاهده جمعآوری گردید. سپس دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون کایاسکوئر تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها : میزان استریای خفیف در گروه مداخله و کنترل به ترتیب 32 درصد و 22 درصد تعیین شد. میزان استریای شدید در گروه مداخله 6 درصد و در گروه کنترل 14 درصد تعیین گردید؛ اما این اختلاف از نظر آماری معنیدار نبود.
نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که روغن زیتون اثری بر کاهش بروز و شدت استریای بارداری ندارد.
عباس تقوی اردکانی، بابک سلطانی، محمدرضا شریف، غلامعباس موسوی، مجید خادمیان،
دوره 14، شماره 3 - ( پاییز 1391 )
چکیده
زمینه و هدف : برنامه کشوری واکسیناسیون علیه ویروس هپاتیت B از سال 1372 برای نوزادان متولد شده اجرا شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر واکسن هپاتیت B چهارده سال پس از تزریق در کودکان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه آیندهنگر تاریخی روی 200 کودک 14 ساله (100 پسر و 100 دختر) شهر کاشان در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کاشان طی سالهای 88-1387 انجام شد. افراد به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. از هر کودک 2 سیسی خون اخذ و سرم آن جداسازی شد. سپس آزمایش anti-HBS و anti- HBC به روش الیزا انجام گرفت. نتیجه آزمایش anti-HBS بالاتر از IU/L 10 به عنوان ایمنی تلقی شد. در صورت مثبت بودن anti- HBC کودک به عنوان فرد مبتلا به عفونت هپاتیت B تلقی شد و آزمایش HBS Ag برای رد حالت هپاتیت مزمن فعال انجام شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-13 ، Chi-Square و Fisher’s exat test تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : 92 دختر (92درصد) و 95 پسر (95درصد) و در مجموع 187 نفر (93.5%) سطح سرمی anti-HBS مطلوب داشته و ایمن بودند. anti-HBC در 3 دختر (3درصد) و 5 پسر (5درصد) و در مجموع در 8 نفر (4درصد) مثبت بود که در تمامی آنها سطح سرمی anti-HBS کمتر یا مساوی IU/L 10 بود. در هیچ موردی HBS-Ag مثبت دیده نشد. ایمنی در کودکان با وزن هنگام تولد کمتر از 2.5kg در 11 نفر (61.1%) از 18 کودک و در کودکان با وزن هنگام تولد بیشتر یا مساوی 2.5kg 176 نفر (96.7%) از 182 نفر مشاهده شد (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که ایمنی ایجاد شده در اثر تزریق کامل واکسن هپاتیت B طبق برنامه کشوری (0-2-6 ماهگی) پس از گذشت 14 سال مطلوب میباشد.
آناهیتا سلطانیان، محمدتقی قربانیان، تقی لشکربلوکی،
دوره 15، شماره 3 - ( پاییز 1392 )
چکیده
زمینه و هدف : روند از دست رفتن نورونها در سیستم عصبی مرکزی با افزایش سن روی میدهد. برای جلوگیری از مرگ نورونها، میتوان با پیوند سلولهای بنیادی عصبی (NSCs) علاوه بر جایگزینی سلولهای از دست رفته، با تولید عوامل نوروتروفیک، بقا و تکثیر سلولهای درون زاد (آندوژنوس) را افزایش داد. این مطالعه به منظور مقایسه ظرفیت تکثیر سلولی و بیان عامل نوروژنیک از کشت چسبنده سلولهای بنیادی عصبی نواحی Subgranular zone ، Subventricular zone و مجرای مرکزی نخاع موش صحرایی بالغ انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه آزمایشگاهی سلولهای بنیادی عصبی نواحی SGZ ، SVZ و مجرای مرکزی نخاع موش صحرایی بالغ نژاد ویستار استخراج و تا 13 پاساژ در محیط MEM-α غنی شده با سرم به صورت تکلایهای یا چسبنده کشت داده شد. بیان نشانگرهای نستین و GFAP به روش ایمنوسیتوشیمی و بیان ژنهای NGF، CNTF، NT3، NT4/5، GDNF و BDNF به روش RT-PCR بررسی شد. یافتهها : ویژگی مورفولوژیکی سلولهای بنیادی استخراج شده نواحی مختلف سیستم عصبی مرکزی در محیط کشت مشابه بود. زمان دو برابر شدن سلولهای بنیادی عصبی SVZ نسبت به SGZ و مجرای مرکزی نخاع کوتاهتر بودند. در شرایط کشت تکلایهای سلولهای بنیادی عصبی قادر به تولید نوروسفر بودند. همچنین نشانگرهای نستین و GFAP توسط NSCs این سه ناحیه بیان شده بودند. الگو و پروفایل بیان ژنهای نوروتروفیک در سلولهای بنیادی استخراج شده از SGZ، SVZو مجرای مرکزی نخاع مشابه یکدیگر بودند. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که بیان ژنهای نوروتروفیک در سلولهای بنیادی جدا شده از نواحی مختلف سیستم عصبی مشابه بود؛ ولی سلولهای بنیادی جدا شده از ناحیه SVZ دارای ظرفیت تکثیری بالاتری بودند.
محمدهادی مهدی نژاد، نساء علیمحمدی، ساجده ارباب مجنی، آمنه سلطانی، عالیه امانبایی،
دوره 16، شماره 1 - ( بهار 1393 )
چکیده
زمینه و هدف : در فرایند زلالسازی آب به منظور تهنشینی ذرات کلوییدی از مواد منعقدکننده مختلفی مانند سولفات آلومینیوم (آلوم) و پلیآلومینیوم کلراید استفاده میشود. استفاده از هر دو نوع منعقد کننده در فرایند انعقاد باعث باقیماندن مقداری آلومینیوم در آب میشود که اگر مقدار آن از استاندارد تعیین شده تجاوز کند؛ اثرات مخربی بر روی سلامت انسان و محیط زیست خواهد داشت. این مطالعه به منظور تعیین میزان آلومینیوم باقیمانده ناشی از کاربرد آلوم و پلیآلومینیوم کلراید در حذف کدورت از آبهای کدر انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه آزمایشگاهی کدورتهای بهکار رفته در نمونه آب شامل کدورتهای کم ، کدورت متوسط و کدورتهای بالا بود که با استفاده از پودر کائولین بهصورت مصنوعی ساخته شد. نمونههای آب به میزان یک لیتر در 6 جار ریخته شد و پس از تنظیم pH و افزودن ماده منعقد کننده، آزمایش جار طی مرحله اختلاط سریع طی زمان 30 ثانیه و با شدت اختلاط 100 دور در دقیقه و سپس در مرحله اختلاط کند با شدت 20 دور در دقیقه و به مدت 15 دقیقه و مرحله تهنشینی به مدت 30 دقیقه انجام گردید. نمونهبرداری برای بهدست آوردن راندمان حذف کدورت و میزان آلومینیوم باقیمانده صورت گرفت. تعیین کدورت مطابق روش نفلومتری و توسط دستگاه کدورت سنج و تعیین آلومینیوم طبق روش اریوکروم سیانینR انجام شد. یافتهها : میزان آلومینیوم باقیمانده توسط کاربرد پلیآلومینیوم کلراید در آبهایی با کدورت کم، متوسط و زیاد به ترتیب 0.006 میلیگرم بر لیتر، 0.05 میلیگرم بر لیتر و 0.07 میلیگرم بر لیتر و میزان آلومینیوم باقیمانده توسط کاربرد آلوم در آبهایی با کدورت کم، متوسط و زیاد به ترتیب 0.065 میلیگرم بر لیتر ، 0.15 میلیگرم بر لیتر و 0.22 میلیگرم بر لیتر بود. بین دوز مصرفی آلوم و پلیآلومینیوم کلراید با میزان آلومینیوم باقیمانده ارتباط آماری معنیداری بهدست آمد (P<0.05). نتیجهگیری : پلیآلومینیوم کلراید، به دلیل حساسیت کمتر به تغییرات pH و کاهش غلظت آلومینیوم باقیمانده در آب تصفیه شده نسبت به آلوم برتری داشته و میتواند به عنوان یک منعقد کننده مناسب استفاده شود.
قاسم عابدی، سیدامیر سلطانی کنتائی، جمشید یزدانی چراتی،
دوره 21، شماره 2 - ( تابستان 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مراقبتهای مدیریت شده از اجزاء اساسی نظامهای بهداشتی و درمانی در سراسر دنیا است که توجه روزافزونی یافته است. لذا با توجه به بالا بودن هزینههای سیستم سلامتی، ضعف کیفیت خدمات و کاهش اثربخشی مطالعه و طراحی الگویی که سیستم مدیریت شده را از سیستم غیرمدیریت شده در ایران تفکیک نماید؛ لازم است. این مطالعه به منظور ارزیابی مراقبتهای بهداشتی مدیریت شده بیماریهای واگیر و غیر واگیر شایع در استان گلستان در سال 1395 انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی استان گلستان به تفکیک شهرستانها و هر شهرستان کلیه مراکز بهداشتی و درمانی شهری و روستایی انتخاب شدند. با استفاده از چک لیست استاندارد، دادهها جمعآوری و مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: وضعیت مراقبت مدیریت شده بیماری سل در رتبه اول و سایر بیماریها به ترتیب هیپوتیروئید، سالک، پرفشاری خون، تبمالت و دیابت قرار داشتند. مراقبت مدیریت شده مراکز روستایی بهطور معنیداری از مراکز شهری وضعیت بهتری داشتند (P<0.05).
نتیجهگیری: وضعیت مراقبت مدیریت شده در مراکز روستایی نسبت به مراکز شهری استان گلستان کیفیت بالاتری داشت و بهترین مراقبت مدیریت شده بیماریها، بیماری سل تعیین گردید.