[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
رضایت‌آگاهانه‌شرکت‌درمطالعه::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations66863000
h-index3117
i10-index20774
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
13 نتیجه برای امینی

حمیدرضا جوشقانی، اسماعیل کوچکی شلمانی، رضا امینی، پوپک درخشنده، عبدالوهاب احسانی زنوز، محمد شعبانی، مریم کدیور،
دوره 5، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1382 )
چکیده

مقدمه و هدف: آدنوکارسینوهای معده دومین سرطان شایع پس از سرطان ریه در جهان است. سالانه حدود 755500 مورد جدید شناسایی می شود. تقریباً 12 درصد کل مرگ و میر ناشی از سرطان در اثر سرطان معده است. یکی از مهم ترین ژنهایی که در ممانعت از بروز سرطان اهمیت دارد ژن p53 است که در تنظیم چرخه سلولی نقش دارد. در برخی از سرطان ها تا 50 درصد موارد در ژن p53 جهش دیده می شود که حدود 87 درصد موارد جهش ها در اگزون های 5 تا 8 هستند. این مطالعه به منظور تعیین جهش های ژن p53 در سرطان معده به روش PCR- SSCP انجام گردید. مواد و روش ها: طی سال 1381، 44 نمونه بیوپسی از بیماران سرطان معده از سه مرکز بیمارستانی در تهران تهیه و مشخصات دموگرافیک بیماران مشخص و نمونه های بیماران به روش PCR- SSCP جهت تعیین جهش های ژن p53 مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها: در این مطالعه از 44 بیمار مبتلا به سرطان معده، 31 نفر مرد و 13 نفر زن با میانگین سنی 60.8 سال (از 34 سال تا 84 سال) بودند. بر اساس نوع سرطان 36 مورد از نوع روده ای (81.8 درصد) و 5 مورد (11.4 درصد) از نوع منتشر بودند. سه مورد با اطلاعات موجود در هیچ یک از دو گروه فوق قرار نگرفت. پس از انجام PCR- SSCP در 9 مورد حرکت الکتروفورتیک باندهای نمونه بیماران با نمونه های طبیعی تفاوت داشت. یک جهش در اگزون 5 (11.1 درصد)، 2 جهش در اگزون 6 (22.2 درصد)، 3 جهش در اگزون 7 (33.3 درصد) و 3 جهش در اگزون 8 (33.3 درصد) مشاهده شد. از این 9 جهش 7 مورد مربوط به سرطان از نوع روده ای و 2 مورد از نوع منتشر بود. ارتباط معنی داری بین سن و نوع سرطان مشاهده نگردید. هم چنین ارتباط معنی داری بین نوع سرطان و جنس، بین جنس و جایگاه جهش و هم چنین نوع سرطان و جایگاه جهش دیده نشد. در نوع منتشر 2 جهش در اگزون های 6 و 8 مشاهده گردید و هیچ جهشی در اگزو های 5 و 7 مشاهده نشد. در نوع روده ای در هر چهار اگزون مورد مطالعه جهش دیده شد. نتیجه گیری: در این مطالعه میزان بروز جهش در ژن p53 در سرطان معده 20.5 درصد به دست آمد که بیانگر فراوانی متوسط جهش ژن p53 در جامعه مورد مطالعه است.
به‌یانه سیدامینی، آذر مرادی، دکتر ایوب مالک، دکتر مهرانگیز ابراهیمی ممقانی،
دوره 11، شماره 1 - ( بهار 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : چاقی و اضافه وزن در بسیاری از کشورهای در حال توسعه بهطور چشمگیری افزایش یافته است. چاقی با مشکلات سلامتی بیشماری همبستگی دارد. از آنجا که کودکان زمان زیادی را روزانه در مدرسه سپری میکنند، چاقی و اضافه وزن میتواند، روی جنبههای مختلف زندگی در مدرسه مثل دستاوردهای تحصیلی ، مهارتهای اجتماعی و توجه اثر داشته باشد. این مطالعه به منظور بررسی همبستگی چاقی و اضافه وزن با کمتوجهی در دختران مدارس ابتدایی شهر تبریز انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی روی 300 نفر دانشآموز دختر 11-7 ساله مدارس ابتدایی شهر تبریز در سال 1386 انجام شد. نمونهها بهطور طبقهای تصادفی برحسب وضعیت نمایه توده بدنی(BMI)، در سه گروه دارای وزن طبیعی، اضافه وزن و چاق قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها چک لیست رفتاری کودک(CBCL) بود. این ابزار 113 سوال دارد که 9 سوال آن برای تعیین کم‌توجهی کودکان طراحی و رفتارها با مقیاس سهدرجهای رتبهبندی شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزارSpss-11.5 و آزمون آماریANOVA استفاده شد.

یافته‌ها : نتایج نشان داد که میانگین کم‌توجهی گروه دارای اضافه وزن بیشتر از گروه دارای وزن طبیعی و گروه چاق بود(p<0.05) و همبستگی معنیداری بین BMI و کم‌توجهی مشاهده گردید(r=0.177 , p<0.05).

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که همبستگی معنیداری بین چاقی و کم‌توجهی وجود دارد. پیشگیری از چاقی به عنوان قدم اول پیشگیری از مشکلات رفتاری هیجانی کودکان، ضروری بهنظر میرسد و درمان چاقی ممکن است، روشی برای مواجه با مشکلات رفتاری در کودکان باشد.


دکتر افشین امینی، دکتر محسن سوایی،
دوره 13، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : اثر داروهای بیهوشی بر فرایند بارداری زنان شاغل در اتاق عمل از چالشهای عمده رشته بیهوشی است. این مطالعه به منظور تعیین عوارض بارداری زنان شاغل در اتاقهای عمل استان فارس انجام گردید.

روش بررسی : در این مطالعه مورد - شاهدی 122 فرد از هر رده شغلی که طی بارداری در اتاق عمل بیمارستان‌های دولتی استان فارس طی سال‌های 86-1376 شاغل بودند؛ به عنوان گروه مورد و 122 زنی که در بخش‌های داخلی و کودکان مشغول به کار بودند؛ به عنوان گروه شاهد در سال 1386 انتخاب شدند. سابقه بروز عوارض بارداری شامل نازایی، سقط، زایمان زودرس، مرگ جنین ، مرگ نوزاد و تولد نوزاد با وزن پایین برای دو گروه مورد و شاهد در پرسشنامه ثبت شد. داده‌های به‌دست آمده با استفاده از نرم‌افزار SPSS 15 و آزمون کای‌اسکوئر تجزیه و تحلیل گردید.

یافته‌ها : میزان بروز سقط در گروه مورد و شاهد به ترتیب 19.8% و 16% تعیین شد. این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار نبود. سابقه نازایی در گروه مورد با 8.2% نسبت به گروه شاهد با 2.5% بیشتر بود (P<0.05). عوارض زایمان زودرس، مرگ جنین ، مرگ نوزاد و تولد نوزاد با وزن پایین بین دو گروه از نظر آماری معنی‌داری نبود.

نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که بروز عوارض بارداری در زنان باردار شاغل در اتاق عمل نسبت به دیگر بخش‌ها تفاوتی ندارد؛ اما سابقه نازایی در زنان شاغل در اتاق عمل نسبت به دیگر بخش‌ها بیشتر بود.


دکتر علی ارحمی دولت آبادی، دکتر رضا فرهمندراد، دکتر حمید کریمان، دکتر حمیدرضا حاتم آبادی، دکتر افشین امینی، دکتر فرهاد عصارزادگان، دکتر اکرم ذوالفقاری صدرآباد، دکتر مرتضی طالبی دلوئی، دکتر علی دلیرروی فرد،
دوره 15، شماره 1 - ( بهار 1392 )
چکیده

زمینه و هدف : مطالعات زیادی برای دستیابی به عوامل موثر در کاهش عوارض ناشی از ایسکمی در مبتلایان به سکته مغزی صورت گرفته است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط سطح سرمی منیزیم توتال بدو ورود با پیامد بالینی بیماران مبتلا به سکته مغزی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی - مقطعی روی 316 بیمار (170 مرد و 146 زن) مبتلا به سکته مغزی بستری در بخش اورژانس بیمارستان امام حسین (ع) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران از فروردین 1389 لغایت خرداد 1390 انجام شد. بیماران از نظر اطلاعات دموگرافیک، وجود بیماری زمینه‌ای، داروهای مصرفی، سطح منیزیم توتال بدو ورود و پیامدهای بالینی سه ماهه اول و سه ماهه دوم مورد بررسی قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-18 و آزمون‌های کای‌اسکوئر، فیشر و پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : متوسط سن بیماران 15.8±65 سال با دامنه سنی 14-102 سال بود. ضعف اندام (69.9%) شایع‌ترین شکایت بالینی و همی‌پارزی (63.6%) شایع‌ترین علامت در بدو مراجعه بیماران بود. شایع‌ترین یافته در پیگیری سه ماهه مرگ (16.8%) و در پیگیری سه ماهه دوم سکته مجدد (2.5%) بود. بین سطح سرمی منیزیم توتال و پیامد سه ماهه اول و سه ماهه دوم در برش‌های (cut-point) مختلف منیزیم ارتباط آماری معنی‌داری یافت نشد. همچنین بین سطح سرمی منیزیم توتال و سن، جنس و بیماری‌های همراه ارتباط آماری معنی‌داری یافت نشد. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که اگر سطح سرمی منیزیم توتال در محدوده طبیعی و یا هیپومنیزیمی علامتدار باشد؛ اثری روی پیامد سه ماهه اول و سه ماهه دوم بیماران ندارد.
نعمت الله امینی سرتشنیزی، حسین تیموری، صابر زهری، محسن مبینی دهکردی، سمیه خسروی، رقیه امینی سرتشنیزی،
دوره 16، شماره 4 - ( زمستان 1393 )
چکیده

زمینه و هدف : کرایزین یک ترکیب طبیعی و فعال از لحاظ بیولوژیکی است که از بسیاری از درختان، عسل و پروپولیس استخراج می‌گردد. کرایزین دارای چندین فعالیت فارماکولوژیکی از جمله خصوصیات ضدالتهابی، ضدسرطانی و آنتی‌اکسیدانی قوی است. این مطالعه به منظور تعیین اثر کرایزین بر AGS human gastric epithelial cell line سرطان معده انسان انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی - تحلیلی کرایزین در دی‌متیل سولفوکساید (DMSO) حل و اثرات سایتوتوکسیسیتی غلظت‌های 10، 15، 20، 30، 40، 50، 60، 80 و 100 میکرومولار بر میلی‌لیتر کرایزین بر سلول‌های AGS بررسی شد. زیستایی سلول‌ها با استفاده از آزمایش سنجش MTT بعد از 24، 48 و 72 ساعت تیمار اندازه‌گیری و با زیستایی نمونه‌های کنترل مقایسه گردید. یافته‌ها : کرایزین از رشد و تکثیر رده سلولی AGS سرطان معده انسان ممانعت نمود. این اثرات وابسته به غلظت کرایزین و زمان تیمار بود. IC50 تقریباً برابر با 60 و 30 و 20 میکرومولار بر میلی‌لیتر به ترتیب در زمان‌های 24 و 48 و 72 ساعت به‌دست آمد (P<0.05). نتیجه‌گیری : کرایزین در محیط آزمایشگاهی، فعالیت ضدتکثیری بر روی سلول‌های سرطانی معده انسان نشان داد.
حسینعلی نیک بخت، نیره امینی ثانی، سیدرضا حسینی، محمد اصغری جعفرآبادی، خدیجه آهویی،
دوره 18، شماره 1 - ( بهار 1395 )
چکیده

زمینه و هدف : سرطان کولورکتال به‌طور قابل توجهی باعث ایجاد مشکلات جسمی، روانی و اجتماعی است. این مطالعه به منظور تعیین شیوع اضطراب و افسردگی و عوامل تعیین کننده آن در مبتلایان به سرطان کولورکتال انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه مقطعی توصیفی تحلیلی، 120 نفر (75 مرد و 45 زن) از مبتلایان به سرطان کولورکتال شناسایی شده در نظام ثبت سرطان بین سال‌های 1391-1386 در بابل بررسی شدند. برای دستیابی به اطلاعات این مطالعه پرسشنامه‌ای حاوی مشخصات دموگرافیک و بیماری به‌همراه پرسشنامه HADS برای سنجش اضطراب و افسردگی در سال 1392 به صورت مصاحبه حضوری با بیماران در منازلشان تکمیل گردید. یافته‌ها : میزان افسردگی و اضطراب در بیماران به ترتیب 23.4% و 30.8% تعیین شد. جنسیت زن، ساکن روستا بودن و داشتن بیماری همراه با ابتلا به افسردگی مرتبط بود و در این میان مکان زندگی به‌عنوان پیش‌بینی کننده مستقل شناسایی شد. شیوع افسردگی در ساکنین شهرها نسبت به ساکنین روستاها 79درصد کمتر بود (CI 95%: 0.06-0.67, OR= 0.21, P=0.009). همچنین جنسیت زن، ساکن روستا بودن، شاغل نبودن، داشتن بیماری‌های همراه، درآمد پایین و نداشتن تحصیلات با اضطراب مرتبط بود که در این میان فقط تحصیلات به‌عنوان پیش‌بینی کننده مستقل شناسایی شد (CI 95%: 1.32-13.81, OR= 4.27, P=0.015). نتیجه‌گیری : شیوع اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال نسبتاً بالاست. بنابراین مداخلات در جهت افزایش آگاهی‌های لازم، توجه بیشتر به زنان و روستاییان و کنترل بیماری‌های دیگر توصیه می‌گردد.


زینب امینی فارسانی، محمدحسین سنگتراش، حسین تیموری، مهدی شمس آرا،
دوره 19، شماره 3 - ( پاییز 1396 )
چکیده

زمینه و هدف : سرطان تخمدان پنجمین سرطان شایع در زنان بوده و تعداد مبتلایان به این بیماری رو به افزایش است. والپروئیک اسید یک مهار کننده هیستون داستیلاز است که به‌طور موثر برای درمان صرع و بیماری‌های دوقطبی به‌کار می رود. اخیراً این ترکیب به عنوان دارویی با عملکردهای ضدسرطانی مورد توجه قرار گرفته است. ژن Bim یکی از مهم‌ترین ژن‌های مسیر داخلی (میتوکندریایی) آپوپتوز است که نقش مهمی در بیولوژی سرطان دارد. بیان این ژن در سرطان تخمدان به شدت کاهش می‌یابد. این مطالعه به منظور تعیین اثر والپروئیک اسید بر زیست‌پذیری سلول‌های سرطان تخمدان، آپوپتوز و نیز بیان ژن Bim در رده A2780 انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه توصیفی - تحلیلی سلول‌های سرطان تخمدان (A2780) در محیط کشت RPMI-1640 در شرایط بهینه تکثیر شدند. سپس سلول‌ها با غلظت‌های مختلف والپروئیک اسید (30-1میلی مولار) تیمار و به مدت 24، 48 و 72 ساعت انکوبه شدند. پس از پایان زمان انکوباسیون، زیست‌پذیری سلول‌ها با استفاده از روش MTT ارزیابی شد. آنالیز آپوپتوز در جمعیت سلولی تیمار شده با والپروئیک اسید با استفاده از روش فلوسایتومتری انجام گردید. از آزمون Real time PCR برای تعیین اثر این دارو بر تغییر بیان ژن Bim استفاده شد.

یافته‌ها : نتایج حاصل از تست MTT نشان داد که داروی والپروئیک اسید باعث کاهش زیست‌پذیری سلول‌های A2780 می‌شود و این اثر وابسته به غلظت و زمان بود. به‌طوری که در غلظت 30 میلی‌مولار و 72 ساعت پس از تیمار، کاهش زیست‌پذیری به بالاترین میزان رسید (P<0.05). درصد قابل توجهی از سلول‌ها در اثر تیمار با والپروئیک اسید دچار آپوپتوز شدند. همچنین والپروئیک اسید میزان بیان ژن Bim را افزایش داد (P<0.05).

نتیجه‌گیری : داروی والپروئیک اسید سبب کاهش زیست‌پذیری سلول‌های A2780 می‌شود. همچنین والپروئیک اسید از طریق تغییر بیان ژن‌های دخیل در مسیر داخلی آپوپتوز، سبب افزایش مرگ سلولی در سلول‌های سرطان تخمدان می‌شود.


رامین امینی، صادقعلی تازیکی، غلامرضا روشندل، کاظم کاظم نژاد،
دوره 20، شماره 4 - ( زمستان 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: الکتروشوک درمانی (Electro Convulsion Therapy: ECT) از روش‌های رایج در درمان اختلالات روانپزشکی است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر داروهای پروپوفول و اتومیدات با تیوپنتال سدیم بر مدت زمان تشنج و ریکاوری متعاقب انجام الکتروشوک درمانی انجام شد.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 90 بیمار مبتلا به اختلال روانپزشکی نیازمند ECT با تشخیص روانپزشک در بخش روانپزشکی مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان انجام شد. بیماران با تخصیص تصادفی ساده در سه گروه 30 نفری قرار گرفتند. مداخله شامل مانیتورینگ استاندارد و پره اکسیژناسیون با اکسیژن 100 درصد به مدت 3 دقیقه در سه گروه بیهوشی بیماران بود. گروه اول تیوپنتال سدیم (mg/kg/bw 1.5)، گروه دوم اتومیدات (mg/kg/bw 0.1) و گروه سوم پروپوفول (mg/kg/bw 0.6) را دریافت نمودند. داروهای سوکسینیل کولین (mg/kg/bw 0.5) و آتروپین (mg/kg/bw 0.01) به عنوان شل کننده عضلانی و پیشگیری از برادی کاردی برای همه بیماران تجویز شد. مدت تشنج و ریکاوری، تغییرات وضعیت همودینامیک شامل ضربان قلب و متوسط فشار خون شریانی و مقدار شارژ برای هر بیمار اندازه‌گیری و ثبت گردید.

یافته‌ها: میانگین مدت تشنج متعاقب ECT در گروه تیوپنتال سدیم 43.72±11.81 ثانیه، گروه اتومیدات 45.81±17.26 ثانیه (P<0.05) و گروه پروپوفول 35.47±10.58 ثانیه (P<0.05) تعیین شد. مقدار شارژ الکتریکی مورد استفاده در سه نوبت درمان و تغییرات ضربان قلب در سه گروه مورد مطالعه تفاوت آماری معنی‌داری نداشت. تغییرات متوسط فشار شریانی گروه پروپوفول کمتر از دو گروه دیگر بود (P<0.05). مدت ریکاوری متعاقب ECT در گروه اتومیدات در مقایسه با دو گروه دیگر کمتر بود (P<0.05).

نتیجه‌گیری: اتومیدات و تیوپنتال سدیم به طور مشابه منجر به افزایش مدت زمان تشنج متعاقب ECT شدند. با توجه به کاهش معنی‌دار مدت ریکاوری در مقایسه با تیوپنتال سدیم، اتومیدات می‌تواند به عنوان بهترین گزینه دارویی در نظر گرفته شود.


مهرگان جمشیدی، سیدابراهیم حسینی، داود مهربانی، مسعود امینی،
دوره 21، شماره 2 - ( تابستان 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: ترشحات رزینی گیاه کانابیس، حشیش نام دارد و دارای خواص دارویی و روانگردانی فراوان است. مهم‌ترین ترکیب روانگردان این گیاه THC (دلتا-9- تتراهیدروکانابینول) است که قادر به تحریک گیرنده‌های کانابینوئیدی در بدن است. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره هیدروالکلی گیاه کانابیس بر بقاء سلولی و تمایز سلول‌های بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی انسان به سلول‌های شبه‌استئوبلاستی انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی سلول‌های بنیادی مزانشیمی به‌دست آمده از بافت چربی ناحیه شکمی انسان با غلظت 100ng/ml از عصاره هیدروالکلی گیاه کانابیس تیمار شدند. تایید هویت سلول‌ها با استفاده از تکنیک‌های فلوسایتومتری و RT-PCR انجام شد. اثر سیتوتوکسیک عصاره کانابیس به روش MTT و قابلیت تمایز استئوبلاستی سلول‌ها با کمک رنگ‌آمیزی آلیزارین‌رد بررسی شد. به‌کمک تهیه گسترش متافازی کروموزوم سلولی، آنالیز کاریوتیپ انجام گردید.

یافته‌ها: هویت سلول‌های بنیادی مزانشیمی چربی با بیان مارکرهای مزانشیمی غیرهماتوپویتیک (CD90، CD44 و CD73) و عدم بیان مارکر هماتوپویتیک (CD34 و CD45) تایید شد. رنگ‌آمیزی آلیزارین‌رد نشان داد که تیمار با کانابیس اثری بر تمایز استئوبلاستی این سلول‌ها ندارد و سلول‌های تیمار شده مانند سلول‌های گروه کنترل به سلول‌های استخوانی تمایز یافتند. همچنین عصاره کانابیس اثری بر ساختار، وضعیت مورفولوژیکی و تعداد کروموزوم‌های این سلول‌ها نداشت.

نتیجه‌گیری: سلول‌های مزانشیمی چربی انسان در حضور عصاره هیدروالکلی گیاه کانابیس قابلیت تمایز استئوبلاستی خود را حفظ می‌نمایند. همچنین این عصاره اثری بر کاریوتیپ کروموزومی سلول‌ها ندارد.


نیره سادات جنابان، الهه علی عسگری، کیومرث امینی،
دوره 23، شماره 3 - ( پاییز 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: استرپتومایسس‌ها باکتری‌های رشته‌ای گرم مثبت و هوازی هستند که از منابع متفاوت جدا می‌شوند. این باکتری‌ها توانایی تولید متابولیت‌های ثانویه و مواد فعال بیولوژیکی را دارند و از این جهت در زمینه بیوکنترل بسیار حائز اهمیت هستند. اورات اکسیداز یکی از فراورده‌های آنزیمی میکروبی است که از منابع مختلفی از جمله استرپتومایسس قابل استخراج است. این مطالعه به منظور کلونینگ و بیان ژن اورات اکسیداز استرپتومایسس جدا شده از دریا در باکتری اشریشیاکلی اوریگامی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تعداد 60 نمونه آب و رسوب از اعماق متفاوت سواحل دریای خزر در استان مازندران جمع‌آوری گردید. آزمون‌های رنگ آمیزی گرم، متیل رد،VP، سیترات، هیدرولیز نشاسته، هیدرولیز کازئین، احیا نیترات، اکسیداز وکاتالاز برای تعیین هویت و جداسازی استرپتومایسس دریا انجام شد. ژن اورات اکسیداز توسط روش کلونینگ T-A با استفاده از وکتور PTG-19 در درون میزبان اشریشیاکلی اوراگامی کلون گردید. بیان ژن کلون شده در کلنی‌های نوترکیب توسط روش Real time PCR بررسی شد. با استفاده از نرم‌افزارهای clustalX و Mega5درخت فیلوژنی رسم گردید.
یافته‌ها: غربالگری نمونه‌های آب دریا 12 ایزوله استرپتومایسس را شناسایی کرد که همگی دارای ژن اورات اکسیداز بودند. بیان ژن اورات اکسیداز در اشریشیاکلی اوریگامی توسط روش Real-Tima PCR به اثبات رسید. نتـایج بررسی‌های فیلوژنتیکی، برخی خویشاوندان نزدیک استرپتومایسس را به عنوان کاندید مطالعات بعدی معرفی نمود.
نتیجه‌گیری: باکتری استرپتومایسس می‌تواند به عنوان منبع غنی از متابولیت‌های ثانویه با کاربردهای فراوان مورد توجه قرار گیرد و به عنوان سویه‌ای بومی به منظور تولید آنزیم اورات اکسیداز به کار رود. با به کار بردن میزبان‌های کلونینگ مختلف و بررسی شرایط بهینه تولید، این سویه می‌تواند نامزد مطالعات آینده به منظور ساخت داروها و ترکیبات ضدمیکروبی باشد.


ثمین بابازاده، کیومرث امینی، مهسا کاوسی،
دوره 23، شماره 4 - ( زمستان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سودوموناس آئروژینوزا پاتوژنی فرصت طلب، عامل عمده مرگ و میر در بیماران با ضعف سیستم ایمنی است. کوروم سنسینگ یکی از عوامل مهم در بیماریزایی و مقاومت به مواد ضدمیکروبی در این باکتری است. این مطالعه به منظور تعیین اثر مورین بر بیان ژن‌های کوروم سنسینگ در سودوموناس آئروژینوزا جدا شده از زخم سوختگی انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 60 نمونه زخم سوختگی جمع‌آوری شده از بیماران بستری در بیمارستان‌های تهران انجام شد. نمونه‌ها با استفاده از روش‌های کشت و بیوشیمیایی تعیین هویت شد. DNA ایزوله‌ها استخراج شد. سپس با استفاده از روش میکروبراث دایلوشن خاصیت ضد میکروبی مورین علیه سودوموناس آئروژینوزا سنجیده شد. همچنین حضور ژن‌های اختصاصی کوروم سنسینگ سودموناس آئروژینوزا با استفاده از Multiplex-PCR مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت با استفاده Real time PCR و روش سایبرگرین در مجاورت مورین کاهش و یا افزایش بیان ژن lasI در باکتری سودوموناس آئروژینوزا بررسی شد.

یافته‌ها: با استفاده از روش Multiplex-PCR 12 نمونه (20 درصد) باکتری سودوموناس آئروژینوزا جداسازی شدند که 12 ایزوله (100درصد) حامل ژن lasI ، 12 ایزوله (100درصد) حامل ژن lasR و 3 ایزوله (25 درصد) حامل ژن rhlI بودند. خاصیت ضدمیکروبی مورین علیه یک ایزوله سودموناس آئروژینوزا دارای هر سه ژن تولید QS نشان داد که این ماده دارای خاصیت ضدمیکروبی علیه سودموناس آئروژینوزا بوده و حداقل غلظت مهاری آن 125 میکروگرم بر میلی‌لیتر تعیین شد. غلظت Sub-MIC مورین در باکتری سودوموناس آئروژینوزا سبب کاهش بیان ژن lasI در سودموناس آئروژینوزا گردید (P<0.05).

نتیجه‌گیری: مورین خاصیت ضدمیکروبی اثربخش و قابل توجهی علیه سودوموناس آئروژینوزا داشت.


کیومرث امینی، علی حبادی،
دوره 24، شماره 2 - ( تابستان 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: استرپتوکوک‌ها باکتری‌های گرم مثبت و بی‌هوازی هستند که به صورت زنجیره به دنبال هم قرار گرفته و از منابع متفاوت جدا می‌شوند. پروتئین speA یکی از فراورده‌های میکروبی است که از منابع مختلفی از جمله استرپتوکوکوس دیس گالاکتیه قابل استخراج است. پسوریازیس یک بیماری شایع، مزمن و عود کننده است که به خصوص در مراحل پیشرفته می‌تواند باعث عوارض متعدد جسمی و روحی در فرد بیمار گردد. این مطالعه به منظور جداسازی، کلونینگ و بیان سوپر آنتی ژن SPE استرپتوکوک دیس گالاکتیه با روش SDS page در بیماران مبتلا به پسوریازیس انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی روی 60 نفر (26 مرد و 34 زن) مراجعه کننده به آزمایشگاه تشخیص طبی (27 نفر دارای پسوریازیس ناشی از عامل استرپتوکوک دیس گالاکتیه و 33 نفر غیرمبتلا) طی سال 1400 انجام شد. استرپتوکوک دیس گالاکتیه توسط آزمون‌های مختلف، تعیین هویت و جداسازی گردید. ژن speA توسط روش کلونینگ T-A با استفاده از وکتور PTG-19 در درون میزبان اشریشیاکلی Xl1 blue کلون گردید. بیان ژن کلون شده در کلونی‌های نوترکیب توسط روش SDS-PAGE بررسی شد.


یافته‌ها: بررسی کلونی‌های نوترکیب وجود ژن speA را به اثبات رساند. بیان ژن speA در اشریشیاکلی X11 blue توسط روش SDS-PAGE به اثبات رسید.


نتیجه‌گیری: سوپرآنتی‌ژن speA باکتری استرپتوکوک دیس گالاکتیه می‌تواند توسط روش T-A کلونینگ با استفاده از وکتور PTG-19 در درون میزبان اشریشیاکلیXl1 blue به خوبی بیان و تخلیص شده و به عنوان کاندید واکسن بیماری پسوریازیس مورد کارآزمایی‌های مناسب قرار گیرد. روش‌های مبتنی بر میکروب و تولید باکتری‌های نوترکیب روش‌هایی مقرون به صرفه برای تولید پروتئین‌ها با رویکرد اهداف درمانی و واکسیناسیون هستند.


نرگس امینی شیرازی، سعید رضایی، مریم اساسه، محمد پارسا عزیزی،
دوره 25، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

اختلال پردازش دیداری به صورت گسترده در میان افراد مبتلا به اتیسم دیده می‌شود. این مطالعه به منظور تدوین برنامه تلفیقی توانبخشی حسی مبتنی بر ویبرواکوستیک و واقعیت مجازی و بررسی اثربخشی آن بر پردازش دیداری کودکان اتیستیک انجام شد. این گزارش مورد از نوع آزمایشی با طرح ABC روی 5 کودک مبتلا به اختلال اتیسم مراجعه کننده به کلینیک توانبخشی ذهن‌آرا در نیمه دوم سال 1400 انجام شد. ابتدا برنامه تلفیقی طی 10 جلسه 30 دقیقه‌ای بر روی 2 آزمودنی که به صورت تصادفی از میان نمونه‌ها انتخاب شده بودند؛ اجرا شد. پس از مشخص شدن اعتبار برنامه، 3 آزمودنی دیگر وارد مطالعه شدند. از پرسشنامه نیمرخ حسی2 استفاده شد. در مرحله خط پایه، پایان هر جلسه مداخله و پیگیری یک ماهه پرسشنامه‌ها تکمیل شد. برای تحلیل داده‌ها از تحلیل دیداری، درصد بهبودی، درصد داده‌های همپوش و غیرهمپوش استفاده شد. مداخله انجام شده برای هر پنج آزمودنی اثربخش ارزیابی شد. به طوری که برای آزمودنی های شماره 1، 2، 3، 4 و 5 داده‌های غیرهمپوش به ترتیب 90 درصد، 90 درصد، 70 درصد، 100 درصد و 90 درصد حاصل شد. نتایج این مطالعه نشان داد که می‌توان از برنامه تلفیقی توانبخشی حسی برای بهبود پردازش دیداری افراد مبتلا به اتیسم استفاده نمود.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.14 seconds with 39 queries by YEKTAWEB 4645