[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
رضایت‌آگاهانه‌شرکت‌درمطالعه::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations66883002
h-index3117
i10-index20773
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
51 نتیجه برای موضوع مقاله: روانپزشكي

وحید شهریاری، سحر علی زاده، عبدالحلیم رجبی،
دوره 0، شماره 0 - ( 12-1402 )
چکیده


دکتر صادقعلی تازیکی، مهناز مدانلو، دکتر هادی سالاری، ناصر بهنام پور، دکتر فواد شریفی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

زمینه و هدف : سوءمصرف مواد مخدر یکی از مشکلات بزرگ پزشکی و اجتماعی جوامع عصر حاضر است که سلامت بشر را تهدید می‌کند. در بین این مواد حشیش به عنوان رایج‌ترین آنها باعث بروز علائم و نشانه‌های روانپزشکی متعدد از قبیل علائم شبه‌سایکوتیک و رفتارهای ضداجتماعی می‌گردد. این مطالعه به منظور مقایسه فروانی تمایلات سایکوتیک (تمایلات روان‌پریشی) و نوروتیک (تمایلات روان‌نژندی) افرادسوء مصرف کننده با افراد غیرمصرف کننده حشیش در استان گلستان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 100 مصرف کننده حشیش که برای تهیه حشیش به پارک‌های شهرهای استان گلستان مراجعه نمودند و 100 فرد که سابقه مصرف حشیش نداشتند و برای گذران اوقات فراغت به همان پارک‌ها مراجعه نموده بودند؛ طی سال 1384 انجام شد. دو گروه مورد و شاهد از نظر سن و میزان تحصیلات همسان بودند. داده‌ها از طریق پرسشنامه آزمون شخصیتی آیزنگ نسخه بالغین، به روش خودگزارش‌دهی جمع‌آوری و توسط نرم‌افزار آماری SPSS-13.5 و آزمون‌های تی ، کای‌دو و من‌ویتنی تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : میانگین نمرات سایکوتیزم در گروه مورد و شاهد به ترتیب 9.37 و 5.75 تعیین گردید (P<0.05). همچنین میانگین نمرات نوروتیزم در گروه مورد و شاهد به ترتیب 15.9 و 12.19 تعیین شد (P<0.05). بین نمره سایکوتیزم و الگوی مصرف حشیش رابطه معنی‌داری وجود داشت (P<0.05). همچنین بین مصرف حشیش با الگوی سوءمصرف مواد مخدر در خانواده و سوءمصرف هم‌زمان سایر مواد رابطه آماری معنی‌داری یافت شد (P<0.05). نتیجه‌گیری : نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تمایلات سایکوتیک در مصرف‌کنندگان حشیش نسبت به افراد غیرمصرف کننده حشیش بیشتر است که نشان‌دهنده اهمیت اقدامات پیشگیرانه در سوءمصرف مواد برای ارتقاء بهداشت روان می‌باشد.
حمید آسایش، مصطفی قربانی، دکتر هادی سالاری، مرتضی منصوریان، رویا صفری،
دوره 12، شماره 4 - ( 10-1389 )
چکیده

زمینه و هدف : سوءمصرف مواد مخدر یکی از معضلات و نگرانی‌های عمده جهان امروز است و از آنجا که برخی از این عوامل مؤثر فردی و خانوادگی قابلیت تغییر و اصلاح دارند؛ با شناخت آنها می‌توان برنامه‌های پیشگیرانه مؤرتر و مبتنی بر شواهد طراحی و اجرا کرد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط ویژگی‌های فردی و خانوادگی و گرایش افراد به سوء مصرف مواد مخدر در معتادین خود معرف مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان اجرا گردید. روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی روی 120 معتاد مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان به عنوان گروه مورد و 120 نفر همسان شده از نظر سن و جنس به عنوان گروه شاهد طی سال 1387 انجام شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات پرسشنامه توأم با مصاحبه بود. از آزمون کای‌اسکوئر و تی مستقل برای تجزیه و تحلیل روابط بین متغیرها استفاده شد. یافته‌ها : براساس یافته‌های این مطالعه، داشتن تحصیلات دبیرستانی (OR=4.63, 95%CI:1.78-12.02) و دیپلم (OR=15.58, 95%CI: 4.09-50) شانس گرایش به مواد مخدر را نسبت به تحصیلات دانشگاهی افزایش داد. داشتن دوست یا دوستان معتاد شانس گرایش فرد به سوء مصرف مواد را 7.32 برابر (CI95%: 4.09-13.13) و سابقه سیگاری بودن فرد در گذشته یا حال شانس گرایش به مواد مخدر را 12.35 برابر (CI95%:6.65-22.93) افزایش داده است. همچنین افراد دارای شغل دائم نسبت به افرادی که شغل موقت داشتند؛ شانس کمتری (OR=0.109, 95%CI: 6.65-22.93) برای گرایش به مواد مخدر داشتند. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که اعتیاد دوستان، مصرف سیگار، تحصیلات پایین و بیکاری در گرایش به مواد مخدر مؤثر می‌باشد؛ لذا اقداماتی برنامه‌ریزی شده برای کاهش این گونه عوامل خطر در بین افراد جامعه به ویژه جوانان، توسط خانواده و مسؤولین جامعه ضروری است.
فوزیه بخشا، ناصر بهنام پور، عبدالرحمان چرکزی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده

زمینه و هدف : خودکشی یکی از علل مهم مرگ در گروه سنی 44-15 سال در سراسر جهان است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی اقدام به خودکشی در استان گلستان طی سال‌های 87-83 انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 4977 نفر از مراجعین به مراکز اورژانس بیمارستان‌های استان گلستان با اقدام به خودکشی طی سال‌های 87-1383 انجام شد. ابزار گردآوری داده‌ها فرم ثبت اطلاعات در مراجعین با تشخیص اقدام به خودکشی بود که از طرف دانشگاه علوم پزشکی گلستان در اختیار مراکز درمانی قرار گرفته بود. داده‌ها از طریق نرم افزار آماری  SPSS-18 و از طریق آمار توصیفی و آزمون کای‌اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها : میانگین و انحراف معیار سنی افراد 7.59±22.91 سال بود. نسبت جنسی زن به مرد 1.62 تعیین شد. 55.6% مجرد و 45.2% متأهل بودند. 62% در شهر، 37.8% در روستا و 0.2% در زندان ساکن بودند. سطح تحصیلات اکثر مراجعین زیردیپلم (61.4%) و دیپلم (27.1%) بود. 44% موارد خودکشی در زنان خانه‌دار مشاهده شد. ابزار خودکشی در 90.1% استفاده از داروها بود. اقدام به خودکشی در 2 درصد به فوت منجر شد. همچنین 0.9% برای ادامه درمان به مراکز تخصصی‌تر ارجاع شدند. بین وضعیت تأهل (P<0.036) و سطح تحصیلات (P<0.001) در افراد اقدام کننده به خودکشی، رابطه آماری معنی‌داری یافت شد. به طوری که میزان موارد خودکشی در افراد مجرد و در افراد با تحصیلات پایین بیشتر بود.

نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که اقدام به خودکشی در بین افراد جوان، مجرد، با جنسیت زن و دارای سطح تحصیلات پایین فراوانی بیشتری دارد.


ابراهیم غفاری، عبدالستار شاهی، رحمان بردی اوزونی دوجی، رقیه رستمی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف : سلامت روان یکی از جنبه‌های مفهوم کلی سلامت می‌باشد. این مطالعه به منظور تعیین سلامت روان زنان و مردان ساکن در مناطق آسیب خیز اجتماعی شهر گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 376 فرد (188 مرد و 188 زن) متأهل ساکن در سه منطقه آسیب‌خیز اجتماعی شهر گرگان در سال 1387 انجام شد. نمونه‌ها به صورت تصادفی طبقه‌ای برای پاسخگویی به پرسشنامه سلامت عمومی (General Health Questionnaire: GHQ) انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-16 و آزمون‌های کروسکال‌والیس و همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها : فراوانی موارد مشکوک به اختلالات روانی 37 درصد بود. این میزان در مردان 33.5 درصد و در زنان 40.4 درصد تعیین گردید. میزان فراوانی اختلال افسردگی 24.45 درصد (مردان 22.5 درصد و زنان 26.4 درصد)تعیین شد. فراوانی اختلال اضطراب 31.6 درصد (مردان 31.2 و زنان 32 درصد) بود. 21 درصد افراد (19.2 درصد مردان و 22.7 درصد زنان) از لحاظ عملکرد اجتماعی دارای مشکل بودند. اختلالات روان‌تنی در 28.5 درصد (22 درصد مردان و 35 درصد زنان) مشاهده شد. بین فراوانی اختلال روانی و بعدخانوار و طبقه اقتصادی در افراد مورد مطالعه رابطه معنی‌دار آماری یافت شد (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که اختلال سلامت روان در مناطق آسیب‌خیز اجتماعی شهر گرگان در 37 درصد افراد وجود دارد.
سیمین تعاونی، ندا اکباتانی، دکتر مریم کاشانیان، حمید حقانی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : یکی از شایع‌ترین مشکلات زنان در دوران یائسگی اختلال خواب بوده و تمایل زیادی به استفاده از مکمل‌های گیاهی برای رفع این مشکل وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر کپسول سدامین حاوی عصاره ریشه سنبل الطیب بر اختلال خواب زنان یائسه انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 100زن یائسه 60-50 ساله دچار اختلال خواب مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران طی سال‌های 89-1388 انجام شد. زنان به طور تصادفی در دو گروه 50 نفری تقسیم شدند. گروه مداخله کپسول خوراکی سدامین حاوی 530 میلی‌گرم ریشه گیاه والرین (ریشه سنبل الطیب) و گروه دارونما کپسول‌هایی مشابه حاوی 50میلی‌گرم نشاسته دو بار در روز به مدت یک‌ماه مصرف کردند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه مشخصات دموگرافیک و شاخص کیفیت خواب پیترزبرگ بود. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های تی مستقل، تی زوجی و ANOVA تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : میانگین نمره اختلال خواب در گروه آزمون قبل و بعد از مداخله 3.6±9.8 و 2.6±6.02 (P<0.05) و در گروه دارونما 4±11.14 و 3.9±9.4 تعیین شد. بعد از انجام مداخله بهبود در وضعیت خواب 40درصد از گروه مداخله و 12درصد از گروه دارونما مشاهده گردید (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که کپسول سدامین (حاوی ریشه گیاه والرین) باعث افزایش کیفیت خواب در زنان یائسه می‌گردد.
دکتر اسحق رحیمیان بوگر، دکتر علی اصغر بیانی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : شناسایی فراوانی اختلالات دوران نوجوانی دارای پیامدهای کاربردی در حوزه روانپزشکی کودک و نوجوان است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی اختلالات رفتاری دانش‌آموزان دوره راهنمایی و متوسطه شهرستان‌های استان گلستان در سال تحصیلی 89- 1388 انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی مقطعی 1500 نفر (715 پسر و 785 دختر) از دانش‌آموزان مقطع راهنمایی و متوسطه شهرستان‌های استان گلستان در سال تحصیلی 89-1388 با استفاده از روش نمونه‌گیری طبقه‌ای تصادفی انتخاب شدند. افراد پرسشنامه جمعیت‌شناختی و ابعاد اختلالات رفتاری مبتنی بر DSM-IV (Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders) مقیاس خودگزارشی مشکلات رفتاری نوجوانان ایشنباخ (Youth Self-Report Scale: YSR) را تکمیل کردند. داده‌ها به کمک روش‌های آمار توصیفی، تست ناپارامتریک کای‌اسکوئر و محاسبه مقادیر نسبت شانس و CL (confidence interval) با نرم‌افزار آماری PASW (Predictive Analytics Software) تحلیل گردید. یافته‌ها : فراوانی کلی اختلالات رفتاری در دانش‌آموزان مقطع راهنمایی، مقطع متوسطه و کل دانش‌آموزان به ترتیب 5.47 درصد، 5.05 درصد و 5.27 درصد بود. در همه دانش‌آموزان اختلالات جسمانی بالاترین فراوانی (5.8 درصد) و اختلالات اضطرابی کمترین فراوانی (4.7 درصد) را نشان داد. همچنین بین دو جنس تنها در میزان فراوانی اختلال سلوک و اختلال ADHD تفاوت آماری معنی‌داری یافت شد (P<0.05). نسبت شانس برای جنسیت در پیش‌بینی اختلال سلوک و ADHD و برای مقطع تحصیلی در پیش‌بینی اختلالات عاطفی و اضطرابی از لحاظ آماری معنی‌دار بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : فراوانی کلی اختلالات رفتاری در دانش‌آموزان مقطع راهنمایی و متوسطه شهرستان‌های استان گلستان 5.27 درصد تعیین شد. این نتیجه تقریباً مشابه با دیگر مطالعات انجام شده در ایران است.
دکتر مسعود نیک فرجام، دکتر ایرج گودرزی، دکتر شفیقه پارسایی ارشد، ندا پروین، فرانک صفدری ده چشمه،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : اسکیزوفرنی اختلال روانی با عود مکرر می‌باشد. علی‌رغم وجود داروهای آنتی‌سایکوتیک تیپیک و آتیپیک، تعداد زیادی از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی به مونوتراپی با داروهای آنتی‌سایکوتیک پاسخ مناسبی نمی‌دهند. این مطالعه به منظور تعیین اثرات بالینی مصرف همزمان جینکوبیلوبا در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مزمن تحت درمان با رسپریدون و بی‌پریدین انجام گردید. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 60 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی مزمن تحت درمان با رسپریدون بستری در بیمارستان سینای جونقان شهرکرد در سال‌های 89-1388 انجام شد. بیماران به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. گروه کنترل قرص رسپریدون با دوز 2 میلی‌گرم 3 بار در روز به همراه قرص بی‌پریدین با دوز 2 میلی‌گرم 2 بار در روز به مدت 12 هفته دریافت نمودند. گروه مداخله قرص رسپریدون با دوز 2 میلی‌گرم 3 بار در روز، قرص بی‌پریدین با دوز 2 میلی‌گرم 2 بار در روز به همراه قرص جینکوبیلوبا با دوز 80 میلی‌گرم 3 بار در روز به مدت 12 هفته دریافت نمودند. قبل از انجام مداخله، انتهای هفته‌های ششم و دوازدهم بعد از انجام مداخله پرسشنامه علایم مثبت و منفی اندرسون تکمیل گردید. علائم مثبت شامل توهمات، هذیان‌ها، رفتارهای عجیب و غریب و اختلالات تفکر و علایم منفی شامل سطحی یا کندشدن عاطفه، ناگویی، بی‌ارادگی - بی‌تفاوتی، عدم لذت، بی‌تفاوتی اجتماعی و بی‌توجهی بود داده‌ها با استفاده از student t-test مقایسه شد. یافته‌ها : میانگین نمرات کسب شده پس از 12 هفته در خصوص علائم مثبت در گروه‌های مداخله 2.1+-55.7 و در کنترل 2.3+-74.4 تعیین گردید (P<0.05). این میزان در علائم منفی در گروه‌های مداخله 1.3+-63 و کنترل 1.8+-69.3 پس از 12 هفته تعیین گردید (P<0.05). نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان‌دهنده اثربخشی بیشتر درمان ترکیبی جینکوبیلوبا و رسپریدون در بهبود وضعیت روانشناختی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مزمن در مقایسه با درمان این بیماران با رسپریدون به تنهایی می‌باشد.
سیدمحمد موسوی، مهشید احمدی،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : اختلالات رفتاری در کودکان با والدین مبتلا به اختلالات روانپزشکی بسیار شایع‌تر از کودکانی با والدین غیرمبتلا است. این مطالعه به منظور تعیین اختلالات رفتاری در کودکان مادران مبتلا به افسردگی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 50 کودک با مادران مبتلا به افسردگی و 50 کودک با مادران سالم در مرکز روانپزشکی بندرعباس در سال 1388 انجام شد. کودکان در محدوده سنی 11-6 سال بودند. با انجام مصاحبه روانپزشکی، ملاک‌های DSM-4-R و آزمون استاندارد Beck اختلال در مادران تایید شد. صحت سلامت روانی مادران گروه شاهد با مصاحبه روانپزشکی و نیز آزمون شخصیت چندوجهی مینه‌سوتا (Minnesota Multiphasic Personality Inventory: MMPI) و پرسشنامه سلامت عمومی (Questionnaire Health General: QHG) تایید شد. دو گروه براساس آزمون اختلالات رفتاری کودک Achenbach مورد مقایسه قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-17 ، Chi-Square و student’s t-test تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : مقیاس‌های شکایات جسمانی، اضطراب و افسردگی، مشکلات اجتماعی، تفکر و بزهکاری در کودکان با مادران مبتلا به افسردگی اساسی در مقایسه با کودکان با مادران سالم افزایش معنی‌داری نشان داد (P<0.05). همچنین برون‌گرایی و درون‌گرایی در کودکان گروه مورد به طور معنی‌داری بیشتر از کودکان گروه شاهد بود (P<0.05). انزواطلبی و اختلال توجه در کودکان دو گروه تفاوت آماری معنی‌داری نشان نداد. نمره کلی اختلالات رفتاری در کودکان با مادران مبتلا به افسردگی در مقایسه با کودکان با مادران سالم به‌طور معنی‌داری بیشتر بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که اختلالات رفتاری کودکان مادران مبتلا به افسردگی بیشتر از کودکان مادران سالم است.
وحید نجاتی، سارا ایزدی نجف آبادی،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : اختلالات طیف اوتیسم با منشاء ژنتیکی، اختلالاتی شناختی و عصبی - رفتاری بوده و شامل سه ویژگی اصلی اختلال در اجتماعی شدن، اختلال در ارتباطات کلامی و غیرکلامی و الگوهای محدود و تکراری رفتار می‌باشد. این مطالعه به منظور تعیین اختلال روانی کلامی (آوایی و معنایی) و حافظه کاری بستگان درجه یک کودکان مبتلا به اوتیسم انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 49 فرد از بستگان درجه یک کودکان مبتلا به اوتیسم از 33 خانواده (32 مادر، 10 پدر، 6خواهر و یک برادر) عضو انجمن حمایت از کودکان مبتلا به اوتیسم اصفهان و 51 فرد از بستگان درجه یک کودکان سالم از 27 خانواده (23 مادر، 16 پدر، 7 خواهر و 5 برادر) در سال 1389 انجام شد. افراد مورد مطالعه به شیوه در دسترس انتخاب شدند. آزمون روانی کلامی معنایی و آوایی و آزمون فراخنای اعداد (با بار کم و زیاد) مورد استفاده قرار گرفت. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-19، independent t-test و paired t-test تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : بستگان درجه یک کودکان مبتلا به اوتیسم در مقایسه با بستگان درجه یک کودکان سالم عملکرد ضعیف‌تری در روانی کلامی معنایی 3.3±16.83 در مقابل 3.9±19.23 ، روانی کلامی آوایی 3.3±11.46 در مقابل 3.8±14.08 ، حافظه کاری با بار کم 0.6±5.22 در مقابل 0.9±5.55 و حافظه کاری با بار زیاد 0.98±3.65 در مقابل 0.8±4.14 داشتند (P<0.05). نتیجه‌گیری : عملکرد ضعیف‌تر روانی کلامی معنایی، روانی کلامی آوایی، حافظه کاری با بار کم و حافظه کاری با بار زیاد بستگان درجه یک کودکان مبتلا به اوتیسم می‌تواند نشان‌دهنده انتقال ژنتیکی این ویژگی‌ها در اوتیسم باشد.
صادقعلی تازیکی، داود فتحی، آزاده رمضان نژاد، ناصر بهنام پور، هادی سالاری،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : سردرد یکی از شایع‌ترین شکایات انسان است که علل متفاوتی دارد و نوع تنشی و میگرنی آن بسیار شایع است. شخصیت به خصلت‌ها و ویژگی‌های فرد اطلاق می‌شود که نسبتاً ثابت بوده و در قالب رفتارهای روزانه خود را نشان می‌دهد. این مطالعه به منظور تعیین توزیع فراوانی انواع تیپ‌های شخصیتی در افراد مبتلا به سردرد تنشی و میگرنی و تعیین ارتباط بین آنها انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی- تحلیلی روی 160 بیمار (12 مرد و 148 زن) مراجعه کننده به درمانگاه‌های مغز و اعصاب و اعصاب و روان مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان با شکایت سردرد طی سال‌های 87-1386 انجام شد. از بین بیماران مراجعه کننده افراد واجد شرایط به صورت آسان انتخاب و توسط پزشکان نورولوژیست و روانپزشک مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران براساس تشخیص‌گذاری تنشی و میگرنی وارد مطالعه شدند و از نظر صفات شخصیتی به وسیله تست شخصیتی MMPI مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفتند. داده‌ها بااستفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-13 و آزمون Chi-Square تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : میانگین سنی زنان 11.18±33.29 سال و مردان 13.7±34.33 سال بود. 96 نفر (60 درصد) سردرد تنشی و 64 نفر (41.2%) سردرد میگرنی داشتند. در سردرد تنشی تیپ شخصیتی افسرده (43.8%) و سپس هیستریک (16.4%) و در سردرد میگرنی ابتدا شخصیت افسرده (48.9%) و سپس پارانویید (20 درصد) از فراوانی بیشتری برخوردار بود؛ اما این تفاوت از نظر آماری معنی‌دار نبود. نتیجه‌گیری : در این مطالعه علی‌رغم فراوانی سردرد تنشی و میگرنی، بین تیپ‌های شخصیتی و این نوع سردرد ارتباطی یافت نشد.
دکتر محمدرضا عابدین زاده، کبری نوریان، دکتر صفورا مظفری،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : الکتروشوک درمانی یکی از روش‌های بسیار مؤثر درمان اختلالات روانپزشکی است. اثر درمانی آن مستلزم ایجاد یک تشنج عمومی حداقل به مدت 25 ثانیه است. دانستن میزان اثر داروهای بیهوشی روی تشنج ناشی از الکتروشوک درمانی و پیشگیری از تغییر وضعیت همودینامیک متعاقب آن بسیار مهم است. این مطالعه به منظور تعیین اثر لیدوکائین وریدی بر طول مدت تشنج و تغییرات همودینامیک بیماران تحت الکتروشوک درمانی انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 72 بیمار غیرمعتاد (45 زن و 27 مرد) 40-20ساله دارای اختلالات روانی با کلاس فیزیکی ASA I, II که توسط متخصص روانپزشکی منتخب الکتروشوک درمانی بودند؛ در بخش روانپزشکی بیمارستان هاجر شهرکرد در سال 1389 انجام شد. پس از وصل کردن پالس اکسی‌متری و اندازه‌گیری فشارخون و نبض، بیماران به‌طور تصادفی به دو گروه 36 نفری تقسیم شدند. بیماران گروه اول (مداخله)، دو دقیقه قبل از بیهوشی لیدوکائین به میزان 1.5 mg/kg به صورت وریدی دریافت نمودند. بیماران گروه دوم (دارونما) به میزان همان حجم داروی گروه اول، نرمال سالین دریافت نمودند. برای القای بیهوشی در همه بیماران از تیوپنتال سدیم mg/kg 2 ، آتروپین 0.5 mg و سوکسینیل کولین 1 mg/kg استفاده شد. در دقایق 3 و 5 بعد از انجام الکتروشوک درمانی دوباره فشارخون و نبض بیماران اندازه‌گیری و ثبت شد. طول مدت تشنج از زمان شروع انقباضات عضلانی ظاهر شده در صورت تا خاتمه کامل انقباضات محاسبه شد. داده‌ها بااستفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-11.5 و آزمون‌های آماری t مستقل و t وابسته تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : میانگین طول مدت تشنج در گروه مداخله 11.33±38.77 ثانیه و در گروه دارونما 6.91±29.86 ثانیه تعیین شد (P<0.0001). تغییرات فشارخون سیستولی گروه‌های مداخله و دارونما در دقیقه سوم به ترتیب 16.01±146.38 میلی‌متر جیوه و 13.04±128.88 میلی‌متر جیوه، فشارخون دیاستولی 6.70±79.86 میلی‌متر جیوه و 5.79±87.63 میلی‌متر جیوه و تعداد ضربان قلب 9.92±91.91 دفعه در دقیقه و 13.06±102.86 دفعه در دقیقه تعیین گردید (P<0.05). همچنین در گروه‌های مداخله و دارونما در دقیقه پنجم به ترتیب تغییرات فشارخون سیستولی 9.97±113.47 میلی‌متر جیوه و 13.01±122.36 میلی‌متر جیوه، فشارخون دیاستولی 4.27±73.47 میلی‌متر جیوه و 6.26±77.63 میلی‌متر جیوه و تعداد ضربان قلب 4.60±84.41 دفعه در دقیقه و 12.53±93.19 دفعه در دقیقه بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که تجویز لیدوکائین به میزان 1.5 mg/kg سبب افزایش زمان تشنج می‌گردد و تعداد نبض و میزان فشارخون را کاهش می‌دهد.
علیرضا سالمی خامنه، دکتر شهربانو قهاری، مجتبی سلطانلو، دکتر جعفر دارابی،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : اوتیسم یکی از انواع اختلالات رشدی است که مشکلاتی از قبیل اختلال در ارتباط و نیز تعامل با محیط پیرامون از جمله علائم برجسته آن است. این مطالعه به منظور تعیین اثر روش درمانی پاسخ محور در کاهش علائم کودکان پسر مبتلا به اوتیسم شامل اختلال در تعاملات اجتماعی، اختلال در ارتباط و نیز رفتارهای خود تحریکی و کلیشه‌ای انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 18 پسر 12-8 ساله مبتلا به اوتیسم مدرسه پیک هنر در کلینیک توانبخشی ذهن زیبا تهران در سال 1390 انجام شد. بیماران از طریق نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 9 نفری درمان پاسخ‌محور و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله به مدت دوماه تحت 20 جلسه درمان پاسخ محور قرار گرفتند. سه حوزه اصلی اختلال در کودکان مبتلا به اوتیسم شامل تعاملات اجتماعی، اختلال در ارتباط و نیز رفتارهای خود تحریکی و کلیشه‌ای با استفاده از آزمون ADI-R (autism diagnostic interview – revised) به عنوان پیش‌آزمون و پس‌آزمون ارزیابی گردید. برای گروه کنترل درمانی انجام نشد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS-16 و آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : مقایسه میانگین و انحراف معیار گروه مداخله پس از مداخله در هر سه حوزه تعاملات اجتماعی (0.450±18.58)، اختلال در ارتباط (0.46±17.13) و نیز رفتارهای خود تحریکی و کلیشه‌ای (0.36±1.92) در مقایسه با گروه کنترل به ترتیب با مقادیر 0.466±26.33 ، 0.484±23.11 و 0.375±6.16 و با گروه مداخله قبل از مداخله تفاوت آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.01). نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان‌دهنده موثر بودن روش درمان پاسخ محور در کاهش مشکلات ارتباطی و رفتاری پسران مبتلا به اوتیسم است.
وحید نجاتی، هاجر بهرامی، مصطفی آبروان، شرمین روبن‌زاده، حورا مطیعی،
دوره 15، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : بیش‌فعالی و نقص‌توجه، اختلالی عصبی-تحولی است. رفتار بدون توجه به عنوان خصیصه نافذ و فراگیر اختلال محسوب می‌شود. این مطالعه به منظور مقایسه عملکردهای اجرایی و حافظه کاری کودکان مبتلا به اختلال کم‌توجهی - بیش‌فعالی و کودکان سالم آنها انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 50 کودک مبتلا به اختلال کم‌توجهی - بیش‌فعالی و 40کودک سالم مدارس مقطع ابتدایی شهرستان قزوین انجام شد. آزمودنی‌ها با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس و به کمک آزمون کانرز معلم و تشخیص یک روانپزشک کودک مورد مقایسه قرار گرفتند. عملکرد حافظه کاری از طریق تعیین نمره خطا با استفاده از آزمون n-back و عملکردهای اجرایی شامل مؤلفه‌های خطا، زمان واکنش مرحله سوم آزمون استروپ، خطا، درجاماندگی و تعداد دسته‌های کارت آزمون ویسکانسین و مؤلفه خطای حذف در آزمون عملکرد مداوم برای هر کودک تعیین گردید. یافته‌ها : میانگین نمره خطای آزمون n-back در گروه‌های مورد 14.035±17.3 و شاهد 5.795±10.725 تعیین شد (P<0.05). بین مؤلفه‌های عملکردهای اجرایی دو گروه مورد و شاهد تفاوت آماری معنی‌داری یافت شد (P<0.05). همچنین مؤلفه خطای حذف آزمون عملکرد مداوم در گروه مورد و شاهد از نظر آماری معنی‌داری بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : اختلال کم‌توجهی - بیش‌فعالی در کودکان باعث کاهش عملکرد اجرایی و حافظه کاری می‌گردد.
نوشین پرورش، حسن ضیاءالدینی، راضیه عرفانی، مصطفی شکوهی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف:با توجه به اثرات مخرب عدم درمان اختلال نقص توجه / بیش فعالی (ADHD)، این مطالعه به منظور تعیین فراوانی اختلال نقص توجه / بیش فعالی و ارتباط آن با افسردگی در دانشجویان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 414 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال‌های 89-1388 انجام شد. غربالگری ADHD با پرسشنامه خودگزارش‌دهی ADHD بزرگسالان (ASRS) انجام شد. ADHD کودکی با پرسش از والدین و افسردگی با پرسشنامه بک ارزیابی شد. یافته‌ها :فراوانی ADHD بزرگسالی3.9%و فراوانی ADHD کودکی (بیش‌فعالی-کم توجهی- مرکب)8.5%به دست آمد. فراوانی افسردگی در افرادی که ADHD کودکی یا بزرگسالی داشتند؛ بیشتر بود. افسردگی با مقطع تحصیلی ارتباط آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). به صورتی که در مقطع کارشناسی بیشترین میزان افسردگی و در مقطع کارشناسی ارشد کمترین میزان افسردگی گزارش شد. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که افسردگی در افراد مبتلا به ADHD بزرگسالی و یا وجود سابقه ابتلا در کودکی، شایع است.
محمد صالحی، نرگس بیگم میربهبهانی، اعظم جهازی، یاسین عاقبتی املشی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: تالاسمی‌ها شایع‌ترین اختلال ژنتیکی در جهان است. این مطالعه به منظور بررسی وضعیت سلامت عمومی بیماران مبتلا به بتاتالاسمی ماژور در گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 163 بیمار مبتلا به بتاتالاسمی ماژور مراجعه کننده به مرکز آموزشی - درمانی طالقانی گرگان انجام شد. وضعیت روانی - اجتماعی بیماران با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-28) مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته‌ها:44.2% بیماران از نظر وضعیت روانی - اجتماعی طبیعی، 46% دارای علایم مشکوک به اختلال روانی و 9.8% مبتلا به اختلالات روانی-اجتماعی بودند. بیشترین مشکل مربوط به اختلال کارکرد اجتماعی (12.9%) و افسردگی (10.4%) و کمترین مشکل مربوط به اضطراب (4.9%) بود. بین وضعیت روانی-اجتماعی بیماربا شغل مادر، سطح تحصیلات بیمار و سابقه ابتلا به بیماری‌های دیگر ارتباط آماری معنی‌داری یافت شد (P<0.05). نتیجه‌گیری : از نظر سلامت عمومی اختلال کارکرد اجتماعی و افسردگی دو مشکل اصلی بیماران مبتلا به بتاتالاسمی ماژور است.
فیروزه درخشانپور، حمیدرضا محبوبی، ساحل کشاورزی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف:خشونت خانگی متداول‌ترین نوع خشونت علیه زنان است که اثر منفی بر سلامت روان مادران، کودکان، خانواده و اجتماع دارد. این مطالعه به منظور تعیین شیوع خشونت خانگی علیه زنان در بندرعباس انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی- مقطعی روی 500 زن مراجعه کننده به بیمارستان شهیدمحمدی بندرعباس انجام شد. اعمال خشونت، محدودیت و صدمات جسمی ازطریق پرسشنامه جمع‌آوری گردید. یافته‌ها :460 نفر (92%) از زنان مورد خشونت خانگی قرار گرفته بودند. میانگین سنی زنان 8.64±33.8سال و میانگین مدت ازدواج آنان 7.83±10.53سال بود. 389 نفر (77.8%) خانه‌دار و 102 نفر (20.4%) کارمند بودند و 9 نفر (1.8%) شغل آزاد داشتند. 14 نفر (2.8%) سابقه اعتیاد را ذکر نمودند. شایع‌ترین نوع خشونت علیه زنان، خشونت روانی (54%) بود و خشونت کلامی ، فیزیکی و جنسی به ترتیب با مقادیر 31% ، 24.8% و 6.8% در رتبه‌های بعدی قرار داشتند. دو عامل مهم اثرگذار بر خشونت خانگی سطح تحصیلات و اعتیاد در خانواده بود. نتیجه‌گیری : خشونت روانی فراوان‌ترین نوع خشونت خانگی بود و با سطح تحصیلات و اعتیاد مرتبط بود.
حمیدرضا شکوری، محمدجواد زره ساز، سمیه فرجی پور، عارف صالحی، مرحوم هادی سالاری، مریم محمدخانی،
دوره 16، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف : متادون یک اپیوئید سنتتیک با قدرت اتصال بالا به گیرنده‌های اپیوئیدی است که به عنوان یک مداخله دارویی موفق در درمان وابستگی به اپیوئیدها و تسکین دردهای حاد و مزمن به‌کار می‌رود. از آنجایی که در مصرف متادون عوارض خطرناک قلبی نظیر تورساد دپوینت و افزایش فاصله QTc گزارش شده؛ این مطالعه به منظور تعیین اثر درمان با متادون بر فاصله QTc الکتروکاردیوگرام داوطلبان ترک اعتیاد ترکیبات اپیوئیدی و ارتباط آن با طول دوره درمان و دوز درمانی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه کوهورت روی 60 داوطلب (57 مرد و 3 زن) مراجعه کننده به مرکز متادون‌تراپی مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان به منظور شروع متادون درمانی در سال‌های 89-1388 انجام شد. مصرف‌کنندگان ترکیبات اپیوئیدی براساس میزان متادون روزانه دریافتی به سه گروه 35-0 و 55-35 و 120-55 میلی گرم تقسیم شدند. فاصله QTc الکتروکاردیوگرام ابتدای مطالعه، یک ماه و پنج ماه بعد هر فرد محاسبه گردید. یافته‌ها : میانگین فاصله QTc الکتروکاردیوگرام در گروه تحت درمان با متادون در بدو ورود، یک ماه بعد و پنج ماه بعد به ترتیب 0.027±0.42 ثانیه ، 0.029±0.43 ثانیه و 0.041±0.43 ثانیه تعیین شد. بین نتایج فاصله QTc بدو ورود و یک ماه بعد افزایش آماری معنی‌داری مشاهده شد (P<0.05) و این اختلاف در یک ماه بعد و پنج ماه بعد از نظر آماری معنی‌دار نبود. همچنین در فاصله QTc سه گروه تفاوت آماری معنی‌داری مشاهده نگردید. نتیجه‌گیری : متادون‌درمانی باعث افزایش فاصله QTc الکتروکاردیوگرام بیماران گردید؛ اما ارتباطی با دوز متادون و طول دوره درمان یافت نشد.
فاطمه نقی‌نسب اردهائی، ابوالفضل کرمی، محمد جوان، محسن سیفی،
دوره 16، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده

زمینه و هدف : تکنیک‌های روان‌درمانی بدنی، به افراد نحوه موثر کنار آمدن با عوامل تنش‌زا را می‌آموزد. این مطالعه به منظور تعیین اثر آموزش تکنیک‌های روان‌درمانی بدنی بر سطح کورتیزول بزاقی و میزان استرس دختران دبیرستانی انجام شد. روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 30 دختر دبیرستانی 18-15 ساله شهر گرگان به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. آموزش روان‌درمانی بدنی به صورت گروهی در 9 جلسه طی دو ماه برای گروه مداخله انجام گردید. میزان استرس با مقیاس سنجش استرس کوهن ابتدا و انتهای مطالعه مورد سنجش قرار گرفت. همچنین در ابتدا و انتهای مطالعه نمونه‌های بزاقی آزمودنی‌ها صبح پس از بیدار شدن از خواب (دقیقه صفر) و دقایق 15، 30 و 45 جمع‌آوری شد. میزان کورتیزول با روش ELISA سنجیده شد. یافته‌ها : میانگین میزان استرس گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت (P<0.05). همچنین میانگین غلظت کورتیزول بزاقی گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل به‌طور معنی‌داری کاهش یافت (P<0.05). نتیجه‌گیری : روان‌درمانی بدنی باعث کاهش استرس و میزان کورتیزول بزاقی دانش‌آموزان دختر شد.
فیروزه درخشانپور، محمدعلی وکیلی، مهین نوملی، فاطمه حسینی،
دوره 16، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده

زمینه و هدف : اختلال بیش فعالی و نقص توجه (ADHD) شایع‌ترین اختلال عصبی تکاملی دوران کودکی است. در حدود 20 تا 50 درصد از این کودکان اختلالات خواب دارند که می‌تواند منجر به تغییرات رفتاری و شناختی شود. این مطالعه به منظور تعیین مشکلات خواب کودکان مبتلا به ADHD در شهر گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد – شاهدی روی 52 کودک مبتلا به ADHD مراجعه کننده به درمانگاه روانپزشکی مراکز آموزشی - درمانی 5 آذر و طالقانی و 52 کودک دبستانی غیرمبتلا به ADHD در گرگان طی سال 1392 انجام گردید. از پرسشنامه DSM-IV برای رد تشخیص ADHD در گروه شاهد استفاده شد. برای کودکان پرسشنامه‌های عوامل دموگرافیک و رفتارهای خواب کودک (CSHQ) تکمیل گردید. یافته‌ها : اختلالات خواب در 45 نفر (86.5%) از گروه مورد و 36 نفر (69.2%) از گروه شاهد مشاهده شد (P<0.05). میانگین نمره کلی اختلالات خواب در گروه‌های مورد و شاهد به ترتیب 6.61±48.25 و 6.23±45.87 برآورد گردید (P<0.05). میانگین نمرات مقاومت در به خواب رفتن، عادات اضطرابی خواب و بیدار شدن شبانه گروه مورد بیشتر از گروه شاهد بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : مشکلات خواب کودکان مبتلا به ADHD از فراوانی بالاتری در مقایسه با کودکان غیرمبتلا به ADHD برخوردار است.

صفحه 1 از 3    
اولین
قبلی
1
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.06 seconds with 47 queries by YEKTAWEB 4645