|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
30 نتیجه برای مرادی
بهنام مرادی، سیدصدرالدین شجاع الدین، ملیحه حدادنژاد، دوره 18، شماره 1 - ( بهار 1395 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری مولتیپل اسکلروزیس یکی از شایعترین بیماریهای سیستم عصبی - مرکزی در بزرگسالان است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر هشت هفته تمرین ثبات مرکزی، مقاومتی با کش و تمرین ترکیبی بر استقامت عملکردی و کنترل طرز ایستادن مردان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه شبهتجربی 40 مرد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس به صورت غیرتصادفی در سه گروه مداخله و یک گروه کنترل طی مدت هشت هفته قرار گرفتند. دامنه سنی بیماران 35-25 سال، نمایه توده بدنی 25-20 و مقیاس ناتوانی جسمانی 4.5-1 بود. از تمرین ثبات مرکزی، مقاومتی با کش، تمرین ترکیبی، آزمون تعادل برگ و تست 6 دقیقه راهرفتن به ترتیب برای انجام پروتکلهای تمرینی، ارزیابی کنترل طرز ایستادن و استقامت عملکردی بیماران استفاده گردید. یافتهها : ظرفیت حرکتی و کنترل طرز ایستادن گروههای تجربی (پسآزمون) در مقایسه با گروه کنترل بهبود معنیداری یافت (P<0.05) و بیشترین تغییرپذیری مربوط به برنامه تمرین ترکیبی بود. نتیجهگیری : هشت هفته تمرین ثبات مرکزی، مقاومتی با کش و ترکیبی موجب بهبود فعالیت راهرفتن و کنترل طرز ایستادن مردان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس گردید و استفاده از برنامه تمرین ترکیبی در این بیماران به خاطر تغییرپذیری بیشتر، توصیه میشود.
محمدرضا کردی، محمدعلی برومند، شهرام ربانی، نسیم علیمرادی شیخها، احمد مزرعه، مریم سیوف، دوره 18، شماره 4 - ( زمستان 1395 )
چکیده
علیرضا محبی، علی شاکری مقدم، یوسف دوزندگان، نازنین لرستانی، اعظم میرعرب، عبدالوهاب مرادی، علیجان تبرایی، دوره 19، شماره 3 - ( پاییز 1396 )
چکیده
زمینه و هدف : عفونت مزمن با ویروس هپاتیت B (HBV) یکی از عوامل اصلی در ایجاد سیروز و سرطان سلول کبدی است. بیماریزایی ویروس بهوسیله پروتئین چندعملکردی x (HBx) صورت میگیرد. تغییر در توالی ژن کدکننده این پروتئین باعث تنظیم فاکتورهای نسخهبرداری و بیماریزایی میشود. این مطالعه به منظور آنالیز ژنتیک تکاملی ژن کدکننده HBx در فرد مبتلا به HBV مزمن انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی ابتدا از فرد آلوده به عفونت مزمن با ویروس هپاتیت B توالی کامل کدکننده HBx تکثیر و کلون شد. سپس با توالیهای مرجع ژنوتیپها، سروتیپها و زیرسروتیپهای مختلف ویروس موجود در پایگاه GenBank، همردیفی توسط نرمافزار CLC Sequence Viewer انجام شد. از نتیجه همردیفی برای رسم درخت فیلوژنیک توسط سرور T-rex و آنالیز ژنتیک جمعیت توسط نرمافزار DnaSP استفاده شد. انتخاب طبیعی در سطح نوکلئوتید و پروتئین توسط تست Tajima’s D انجام گردید.
یافتهها : جهش شناخته شدهای در سطح پروتئین در توالی کدکننده HBx فرد آلوده مزمن یافت نشد. نتایج انتخاب طبیعی نشاندهنده جهشهای خنثی در ژن HBx بود. نتایج فیلوژنی نشان داد توالی کدکننده HBx در فرد آلوده مزمن قرابت ژنتیکی به ژنوتیپ D و زیرسروتیپ ayw2 داشت.
نتیجهگیری : چندریختی انتخاب طبیعی در ژن کدکننده HBx رخ میدهد. همچنین نتیجه فیلوژنی مطالعه حاضر با یافتههای پیشین استان گلستان و ایران که فراوانی ژنوتیپ D و زیرسروتیپ ayw2 را گزارش دادهاند؛ مطابقت دارد.
حمیدرضا خورشیدی، سجاد دانشیار، زینب السادات اسلامی، عباس مرادی، دوره 21، شماره 2 - ( تابستان 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: تروما سومین علت مرگ و عامل اصلی ناتوانی در کودکان ایرانی است. کودکان بهعلت شرایط فیزیولوژیک و فرآیند رشد بیشتر در معرض تروما هستند. شناسایی عوامل خطر میتواند از میزان بروز این حوادث و عواقب آنها بکاهد. این مطالعه به منظور ارزیابی ترومای کودکان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 482 کودک (330 پسر و 152 دختر) زیر 14 سال دچار تروما مراجعه کننده به بیمارستان بعثت شهر همدان در سال 1295 انجام شد. اپیدمیولوژی و عواقب تروما مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: بیشترین موارد تروما به ترتیب 195 مورد (40.5%) در محدوده سنی 7 تا 14 سال (دوران مدرسه)، 189 مورد (39.2%) در محدوده سنی 2 تا 7 سال (قبل از مدرسه) و 98 مورد (20.3%) در محدوده سنی صفر تا 2 سال (شیرخوارگی) رخ داده بود. وقوع تروما در دو گروه قبل از مدرسه (67.8%) و دوران مدرسه (75.4%) در پسران بیش از دختران بود (P<0.05). بیشترین شیوع در فصل تابستان (36.9%)، بیشترین مکان وقوع حادثه در منزل (44%)، بیشترین علت آسیب سقوط (53%)، بیشترین نوع آسیب شکستگی (35%) و بیشترین محل آسیب در ناحیه سر و صورت (41%) تعیین گردید. از نظر پیامد بعد از ترخیص، 10 مورد مرگ ناشی از تروما و 42 مورد ناتوانی بعد از تروما مشاهده شد.
نتیجهگیری: با توجه به این که بیشترین محل وقوع حادثه در منزل به علت سقوط و شکستگی بود؛ میتوان با ایمن کردن بیشتر منازل و آگاهی بیشتر والدین از خطرهای پیش روی کودکان جلوگیری نمود.
محمد مهدی سلطان دلال، محمد حسن منزوی پور، حسین معصومی اصل، محمد کاظم شریفی یزدی، فریبا نباتچیان، شبنم حقیقت خواجوی، سیده معصومه ابریشمچیان، هدروشا ملا آقا میرزایی، مهدیه پورمرادیان، شیدا اسدپور، سارا شریفی یزدی، دوره 23، شماره 2 - ( تابستان 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: کمپیلوباکتر از مهمترین پاتوژنهای عامل گاستروآنتریتهای باکتریایی هستند که عموماً از طریق مواد غذایی با منشأ حیوانی منتقل میشوند. این مطالعه به منظور ارزیابی وضعیت کمپیلوباکتر در اسهال طغیانهای غذایی در مقایسه با سایر عوامل میکروبی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 305 سواب اسهال ناشی از 102 طغیان غذایی در کشور طی شش ماه از بهار تا شهریور 1397 انجام شد. فراوانی گونههای کمپیلوباکتر طبق پروتکل اداره کل امور آزمایشگاهها ارزیابی شدند.
یافتهها: تعداد 8 نمونه (2.6%) آلوده به کمپیلوباکتر از گونههای ژژونی 3 مورد (37.5%) و کلی 5 مورد (62.5%) بودند. جنس مونث (54.5%)، میانگین سنی 16 تا 30 سال (28.2%)، مصرف سالاد و سبزیجات (16.1%) و سکونت در شهرستانها (59.7%) بیشترین موارد و علل را به خود اختصاص دادند. استانهای زنجان (24.5%)، یزد (19.6%) و کردستان (17.6%) بیشترین موارد طغیانها را در بر داشتند.
نتیجهگیری: علاوه بر پاتوژنهای کلاسیک مانند سالمونلا، شیگلا و اشریشیاکلی بایستی به باکتری کمپیلوباکتر نیز توجه بیشتری شود. بهعلاوه شناخت عوامل اپیدمیولوژیک میتوانند در پیشگیری و کنترل طغیانهای غذایی نقش موثری داشته باشند.
عین اله سکینه پور، امیر لطافت کار، عین اله نادری، امیر حسین هاشمیان، زهرا نوروزی، محمد علیمرادی، دوره 23، شماره 2 - ( تابستان 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از شایعترین تظاهرات افراد مبتلا به اختلال شناخت خفیف، افزایش در نوسان پاسچر و افتادن است. این مطالعه به منظور کنترل پاسچر در سالمندان مبتلا به اختلال شناخت خفیف بعد از تمرینات پیلاتس انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 30 زن مبتلا به اختلال شناخت خفیف مراجعه کننده به مرکز تحقیقات سالمندان استان کرمانشاه در سال 1398 انجام شد. آزمودنیها به روش نمونه گیری در دسترس شرکت کردند و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و تمرینات پیلاتس قرار گرفتند. گروه تمرین پیلاتس به مدت هشت هفته و سه جلسه در هر هفته به مدت یک ساعت تمرین انجام دادند. کنترل پاسچر آزمودنیها قبل و پس از انجام تمرینات منتخب مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: در گروه مداخله تفاوت معنیداری در امتیازات کسب شده بین گروه پیش آزمون و پس آزمون در مساحت و مسافت محدوده نوسان مرکز فشار بدن در حالت چشم باز و بسته وجود داشت (P<0.05). میانگین نوسان پاسچر (مساحت و مسافت محدوده نوسان مرکز فشار بدن در حالت چشم باز و چشم بسته)، بعد از 8 هفته تمرینات پیلاتس در گروه مداخله کاهش معنیداری در مقایسه با گروه کنترل یافت (P<0.05).
نتیجهگیری: به نظر میرسد که تمرینات پیلاتس در بهبود کنترل پاسچر در سالمندان مبتلا به اختلال شناخت خفیف موثر است.
بهمن آقچه لی، عبدالوهاب مرادی، علیجان تبرایی، حامد نذیری، محمدرضا کلانی، علیرضا تهمتن، دوره 23، شماره 4 - ( زمستان 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: از زمان شروع پاندمی بیماری کووید-19 (Corona Virus Disease 2019: COVID-19) چالشهای متعددی در خصوص این بیماری و عامل ویروسی ایجاد کننده آن مطرح است. تشخیص سریع و دقیق ویروس به منظور کنترل گسترش و پیشرفت بیماری امری ضروری است. انتخاب نمونه مناسب در فازهای مختلف بیماری باعث کاهش نتایج منفی کاذب خواهند شد. این مطالعه به منظور شناسایی ژنوم سارس کرونا ویروس 2 (Sever Acute Respiratory Syndrome Corona Virus 2: SARS-CoV-2) در نمونه خون بیماران مبتلا به COVID-19 انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی به روش سرشماری بر روی 100 نمونه خون تام بیماران (50 مورد بهبودی و 50 مورد مرگ) با تشخیص قطعی ابتلا به COVID-19 (مثبت شدن تست Real-Time RT-PCR نمونههای سوآپ نازوفارنکس) بستری در مرکز آموزشی و درمانی شهید صیاد شیرازی شهر گرگان طی سال 1399 انجام شد. یافتههای بالینی و آزمایشگاهی در دو گروه از بیماران مقایسه گردید. اسیدنوکلئیک ویروس از نمونههای خون تام بیماران استخراج شد و با استفاده از پرایمر و پروبهای اختصاصی کیت و با روش Real-Time RT-PCR بررسی حضور ژنوم ویروس انجام شد.
یافتهها: سن (سال) بهبودیافتگان (49.06±15.1) به طور معنی داری کمتر از سن فوت شدگان (12.4±58.3) بود (P<0.05). علایم بالینی شامل سرفه، تنگی نفس، ترشح خلط و تهوع در فوت شدگان در مقایسه با بهبودیافتگان به طور معنیداری بیشتر بود (P<0.05). تعداد لنفوسیتها و سطح پلاکت در بیماران فوت شده در مقایسه با بهبودیافتگان پایینتر و سطح آنزیم لاکتات دهیدروژناز بالاتر بود (P<0.05). ژنوم SARS-CoV-2 در نمونه خون 7 بیمار شامل 3 بیمار بهبود یافته و 4 بیمار فوت شده شناسایی گردید که با پیامد بیماری ارتباط آماری معنیداری نشان نداد.
نتیجهگیری: استفاده از نمونه خون به منظور تشخیص ژنوم ویروس COVID-19 نامناسب ارزیابی شد.
محمدمهدی سلطان دلال، محمدکاظم شریفی یزدی، علیرضا منادی سفیدان، غلامرضا حسن پور، سارا شریفی یزدی، شبنم حقیقت خواجوی، سعید واحدی، سیده معصومه ابریشمچیان لنگرودی، مهدیه پورمرادیان، هدروشا ملا آقامیرزایی، دوره 24، شماره 1 - ( بهار 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: یرسینیا یک عامل مهم بیماریهای منتقله از آب و غذا است که باعث گاستروآنتریت کودکان میشود. این مطالعه به منظور تعیین بیوتایپینگ جدایههای یرسینیاانتروکلی تیکا از کودکان مبتلا به اسهال و گوشت مرغ در شهر تهران انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی روی 250 نمونه اسهال کودکان مراجعه کننده به مرکز طبی کودکان در تهران و 250 نمونه مرغ جمعآوری شده طی تیر ماه 1399 لغایت اسفند 1399 انجام شد. نمونه ها از نظر آلودگی به یرسینیاانتروکلی تیکا با روش سرما گذاری و محیط CIN آگار بررسی شدند. روش جداسازی بر اساس غنی سازی اولیه در بافر فسفات به مدت 3 هفته در یخچال (سرماگذاری در 4 درجه سانتیگراد) و سپس استفاده از KOH به عنوان غنی سازی ثانویه و کشت بر روی محیط CIN آگار انجام گردید. برای تعیین سویههای بیماریزا از روش بیوتایپیگ استفاده شد.
یافتهها: 5 جدایه (2 درصد) از نمونههای اسهال کودکان و 20 جدایه (8 درصد) از نمونههای گوشت مرغ به یرسینیا اینتروکلی تیکا بدست آمد. بیوتایپینگ جدایههای یرسینیاانتروکلی تیکای انسانی سبب شناسایی 3 مورد بیو تایپ 1A، یک مورد بیوتایپ 1B ، یک مورد بیوتایپ 2 و از جدایههای گوشت مرغ، 16 جدایه متعلق به بیوتیپ 1A و 4 جدایه متعلق به بیوتایپ 1B گردید.
نتیجهگیری: وجود بیوتایپهای مشترک بیماریزای 1B و غیربیماریزای 1A در نمونههای اسهال کودکان و گوشت مرغ میتواند بیانگر علت اسهال در کودکان باشد.
نرمین غنی زاده حصار، بهنام مرادی، سوینچ آذرپور، دوره 24، شماره 4 - ( زمستان 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: ناهنجاری ژنورکورواتوم (Genu Recurvatum) میتواند با تغییر مکانیک اندام تحتانی، بر تعادل و ثبات اثرگذار باشد. این مطالعه به منظور مقایسه تعادل و ثبات مرکزی دانشآموزان دختر دارای ژنورکورواتوم با گروه سالم انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مورد - شاهدی روی دانشآموزان دختر دارای ژنورکورواتوم (25 نفر با میانگین سنی 0.6±14.88 سال) و بدون ژنورکورواتوم (25 نفر با میانگین سنی 0±15 سال) مدارس دخترانه دوره متوسطه شهرستان سلماس در استان آذربایجان شرقی طی سال 1397 انجام شد. معیار ناهنجاری ژنورکورواتوم داشتن 5 درجه هایپراکستنشن در زانو بود. اندازهگیری تعادل ایستا با تست لک لک و تعادل پویا با تست Y و همچنین ثبات مرکزی با تستهای سورنسن، پلانک، پلانک جانبی و نشستن در وضعیت 60 درجه به عمل آمد.
یافتهها: میانگین مقادیر تعادل ایستا پای برتر 3.64±19.86 و غیربرتر 4.67±17.16 دانش آموزان گروه شاهد به طور معنیداری از دانشآموزان دارای ژنورکورواتوم (به ترتیب 2.03±14.44 و 1.66±10.53) بیشتر بود (P<0.05). مقادیر میانه تعادل پویا پای برتر (32.04) و غیربرتر (31.84) دانش آموزان گروه شاهد به طور معنیداری از دانش آموزان دارای ژنورکورواتوم (به ترتیب 18.96 و 19.16) بیشتر بود (P<0.05). مقادیر میانه ثبات مرکزی برای آزمونهای سورنسن، پلانک، پلانک جانبی و نشستن در دانش آموزان گروه شاهد (به ترتیب 30.40 ، 30.58 ، 31.04 و 34.12) به طور معنیداری از دانش آموزان دارای ژنورکورواتوم (به ترتیب 42.60 ، 20.20 ، 19.96 و 16.88) بیشتر بود (P<0.05).
نتیجهگیری: تعادل و ثبات مرکزی دختران دانشآموز دارای ژنورکورواتوم در مقایسه با همتایان بدون این ناهنجاری، ضعیف ارزیابی شد.
مریم علیمرادیان، حجیه بی بی رازقی نصرآباد، ملیحه علی مندگاری، عباس عسکری ندوشن، دوره 25، شماره 3 - ( پاییز 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از علل کاهش باروری و رسیدن به سطوح باروری پایین، تاخیر در فرزندآوری است. این مطالعه به منظور ارزیابی و تحلیلی از تفاوتها و تعیینکنندههای طول دوران بیفرزندی زوجین شهر خرمآباد انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 535 زن متاهل 49-15 ساله ساکن شهرستان خرم آباد در استان لرستان انجام شد. دادهها با یک پیمایش مقطعی در سال 1399 با استفاده از پرسشنامه محققساخته در فاصله زمانی شهریور ماه 1398 لغایت دی ماه سال 1398 به صورت حضوری جمعآوری شد. برای برآورد زمان بقاء بیفرزندی از روش تحلیل بقاء از آزمون کاپلان مایر و برای بررسی اثر متغیرهای مستقل از مدل پارامتری لگ لجستیک با شکنندگی مشترک گاما استفاده گردید.
یافتهها: میانگین زمان بقاء بیفرزندی 31.76 ماه با میانه 24 ماه تعیین شد. براساس آزمون کاپلان مایر و لگاریتم رتبهای الگوهایی از تفاوتهای اجتماعی مشخص شد. بهطوریکه زنان گروه سنی 15 تا 30 سال، زنان دارای تحصیلات دانشگاهی، زنان با سن ازدواج زیر 25 سال، زنان با دینداری کمتر و زنانی با احساس بیشتر ناامنی اقتصادی - اجتماعی، در مقایسه با سایرین زمان بقاء بیفرزندی طولانیتری داشتند (P<0.05).
نتیجهگیری: بیفرزندی در جامعه مورد مطالعه پایین ارزیابی شد. به طوری که تا 10 سال پس از ازدواج تنها 2% از زنان بدون فرزند باقی ماندند.
|
|
|
|
|
|