[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations73933033
h-index3317
i10-index21867
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
77 نتیجه برای امین

مسعود معتبر رودی، مریم طهرانی پور، نسترن امین طاهری،
دوره 21، شماره 1 - ( بهار 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: حافظه حفظ و انبار کردن دانش به‌دست آمده و یادگیری فرایند تغییرات سازشی در رفتار فرد است که بر اثر کسب تجربه صورت می‌گیرد. گیاه ارزن حاوی پروتئین‌ها، مواد معدنی، ویتامین‌ها و آنتی‌اکسیدان‌های مورد نیاز برای حفظ حیات و سلامت سلول‌های بدن پستانداران است. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره‌های الکلی دانه گیاه ارزن پروسو (Panicum miliaceum L.) بر حافظه فضایی موش سفید آزمایشگاهی نر انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی 24 سر موش سوری نر به 4 گروه 6 تایی در گروه‌های کنترل و سه گروه تیمار تقسیم شدند. عصاره الکلی دانه گیاه ارزن پروسو به روش سوکسله تهیه شده و به سه گروه تیمار به‌ترتیب با دوزهای 25، 50 و 75 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن به‌روش داخل صفاقی، به‌مدت 21 روز تزریق شد. گروه کنترل نرمال سالین دریافت نمود. پس از سپری شدن یک ماه از اولین تزریق، رفتارهای یادگیری و تست‌های حافظه روی موش‌ها اجرا شد. برای بررسی حافظه فضایی از ماز آبی موریس و برای یادگیری اجتنابی غیرفعال از شاتل باکس استفاده شد.

یافته‌ها: نتایج حاصل از مقایسه حافظه احترازی غیرفعال بین گروه‌های مورد مطالعه با استفاده از دستگاه شاتل باکس نشان داد که زمان تأخیر در هر سه گروه تیمار شده با عصاره الکلی دانه گیاه ارزن پروسو در دوزهای 25 ، 50 و 75 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن افزایش آماری معنی‌داری نسبت به گروه کنترل داشتند (P<0.05). میانگین زمان پیدا کردن سکو در ماز آبی موریس در گروه تیمار شده با عصاره الکلی دانه گیاه ارزن پروسو در دوز 75 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن در مقایسه با گروه کنترل کاهش آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05).

نتیجه‌گیری: عصاره الکلی دانه گیاه ارزن پروسو در دوز 75 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن سبب بهبود یادگیری و افزایش حافظه فضایی در موش سفید آزمایشگاهی گردید.


مهرگان جمشیدی، سیدابراهیم حسینی، داود مهربانی، مسعود امینی،
دوره 21، شماره 2 - ( تابستان 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: ترشحات رزینی گیاه کانابیس، حشیش نام دارد و دارای خواص دارویی و روانگردانی فراوان است. مهم‌ترین ترکیب روانگردان این گیاه THC (دلتا-9- تتراهیدروکانابینول) است که قادر به تحریک گیرنده‌های کانابینوئیدی در بدن است. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره هیدروالکلی گیاه کانابیس بر بقاء سلولی و تمایز سلول‌های بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی انسان به سلول‌های شبه‌استئوبلاستی انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی سلول‌های بنیادی مزانشیمی به‌دست آمده از بافت چربی ناحیه شکمی انسان با غلظت 100ng/ml از عصاره هیدروالکلی گیاه کانابیس تیمار شدند. تایید هویت سلول‌ها با استفاده از تکنیک‌های فلوسایتومتری و RT-PCR انجام شد. اثر سیتوتوکسیک عصاره کانابیس به روش MTT و قابلیت تمایز استئوبلاستی سلول‌ها با کمک رنگ‌آمیزی آلیزارین‌رد بررسی شد. به‌کمک تهیه گسترش متافازی کروموزوم سلولی، آنالیز کاریوتیپ انجام گردید.

یافته‌ها: هویت سلول‌های بنیادی مزانشیمی چربی با بیان مارکرهای مزانشیمی غیرهماتوپویتیک (CD90، CD44 و CD73) و عدم بیان مارکر هماتوپویتیک (CD34 و CD45) تایید شد. رنگ‌آمیزی آلیزارین‌رد نشان داد که تیمار با کانابیس اثری بر تمایز استئوبلاستی این سلول‌ها ندارد و سلول‌های تیمار شده مانند سلول‌های گروه کنترل به سلول‌های استخوانی تمایز یافتند. همچنین عصاره کانابیس اثری بر ساختار، وضعیت مورفولوژیکی و تعداد کروموزوم‌های این سلول‌ها نداشت.

نتیجه‌گیری: سلول‌های مزانشیمی چربی انسان در حضور عصاره هیدروالکلی گیاه کانابیس قابلیت تمایز استئوبلاستی خود را حفظ می‌نمایند. همچنین این عصاره اثری بر کاریوتیپ کروموزومی سلول‌ها ندارد.


معصومه ملاباقری، امین معظمی،
دوره 21، شماره 3 - ( پاییز 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت‌های بیمارستانی چالش بزرگ سیستم بهداشتی و درمانی است و به‌عنوان یکی از عوامل مخاطره‌انگیز در بیماران بستری شناخته شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر ضدمیکروبی لباس‌های نانوذرات نقره کارکنان پرستار بر باکتری‌های گرم مثبت انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی به روش مقطعی روی روپوش 200 پرستار در دو بیمارستان شهرستان سیرجان در استان کرمان انجام شد. ابتدا فعالیت ضدمیکروبی پارچه‌های نانوذرات نقره روی باکتری استافیلوکوک اورئوس با بررسی OD (برابر 0.325) محیط کشت تایید گردید. نمونه‌گیری از روپوش پرستاران در هر بخش در دو حالت قبل و بعد از استفاده از روپوش‌های نانوذرات نقره با استفاده از سواب استریل مرطوب به‌عمل آمد. نمونه‌های حاصله کشت داده شدند و کلنی‌های تشکیل شده بررسی شدند. از تست بیوشیمیایی برای شناسایی باکتری‌های جدا شده استفاده گردید.

یافته‌ها: بیشترین نوع پاتوژن گرم مثبت جدا شده از روپوش‌های معمولی مربوط به استافیلوکوک اپیدرمیس (43درصد) و کمترین نوع پاتوژن جدا شده مربوط به استرپتوکوک (یک درصد) بود. بعد از استفاده از روپوش‌های نانوذرات نقره میزان بار میکروبی لباس‌ها به صفر رسید.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد باکتری‌های گرم مثبت روپوش کارکنان پرستار بعد از تماس با نانوذرات نقره از بین می‌روند.


وحید آقاجانی، مرضیه نظری، رامین شعبانی،
دوره 21، شماره 3 - ( پاییز 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت نوع دو بیماری مزمنی است که با افزایش گلوکز سرم و اختلال در عملکرد انسولین همراه است. تمرینات ورزشی و مکمل زعفران به عنوان دو عامل موثر در پیشگیری از عوارض دیابت نوع دو شناخته شده‌اند. این مطالعه به منظور تعیین اثر 8 هفته تمرینات هوازی و مقاومتی به همراه مصرف مکمل زعفران برگلوتاتیون پراکسیداز و مالون دی آلدهید مردان مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد.

روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 36 مرد مبتلا به دیابت نوع دو به صورت تصادفی در شش گروه شاهد، دارونما، تمرین هوازی، تمرین هوازی با مصرف مکمل، تمرین مقاومتی، تمرین مقاومتی با مصرف مکمل قرار گرفتند. تمرین هوازی با شدت 50 تا 70 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه و تمرین مقاومتی با شدت 65 تا 70 درصد یک تکرار بیشینه به مدت هشت هفته انجام شد. مقدار مکمل زعفران روزانه 3 میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بود. غلظت مالون دی آلدهید و گلوتاتیون پراکسیداز در پیش و پس از ناشتایی 12 ساعته اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها:  کاهش آماری معنی‌داری در سطح استراحتی مالون دی آلدهید در گروه‌های دارونما و تمرینات هوازی با مکمل قبل از مداخله مشاهده شد (P<0.05). پس از مداخله، سطح گلوتاتیون پراکسیداز در گروه‌های تمرینات هوازی با مکمل، تمرینات مقاومتی و تمرینات مقاومتی با مکمل افزایش آماری معنی‌داری مشاهده شد (P<0.05).

نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد تمرین هوازی و مقاومتی و ترکیب آن با مصرف زعفران در کاهش تعادل پراکسیدانی و افزایش آنتی‌اکسیدانی روش موثری باشد.


حسین مهدیان، پروین فرزانگی، امین فرزانه حصاری،
دوره 21، شماره 4 - ( زمستان 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کبد چرب غیرالکلی (non-alcoholic fatty liver disease: NAFLD) یکی از مهم‌ترین اختلالات مزمن کبدی است که احتمالاً با مشکلات قلبی نیز مرتبط است. این مطالعه به منظور تعیین اثر درمان ترکیبی مکمل رزوراترول و ورزش تناوبی بر میزان آپوپتوز سلول‌های بافت قلبی موش‌های صحرایی نر دچار کبد چرب غیرالکلی به روش تانل انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه تجربی روی 35 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار انجام شد. حیوانات به 5 گروه 7 تایی شامل گروه کنترل (سالم) و چهار گروه NAFLD شامل گروه بیمار، گروه دریافت کننده رزوراترول، گروه ورزش تناوبی و گروه رزوراترول توام با ورزش تناوبی تقسیم شدند. میزان آپوپتوز سلول‌های بافت قلبی به روش TUNEL بررسی گردید.

یافته‌ها: گروه بیمار به‌طور معنی‌داری دارای بیشترین میانگین درصد سلول‌های آپوپتوز شده قلبی )0.69±24.38%( در مقایسه با سایر گروه‌ها بود (P<0.05). در حالی که گروه‌های ترکیبی رزوراتول + ورزش تناوبی )0.49±9.02%( و مکمل رزوراتول )0.83±9.47%( دارای کمترین میانگین درصد سلول‌های آپوپتوز شده قلبی در مقایسه با گروه‌های بیمار و صرفاً ورزش تناوبی بودند (P<0.05). تفاوت آماری معنی‌داری بین دو گروه رزوراترول + تمرین ورزشی و مکمل رزوراترول مشاهده نگردید. میانگین درصد سلول‌های آپوپتوز قلبی در گروه ورزش تناوبی برابر با 0.28±11.39% درصد تعیین شد.

نتیجه‌گیری: بیماری کبد چرب غیرالکلی به‌طور چشمگیری با آپوپتوز سلول‌های قلبی همراه است. تجویز مکمل رزوراترول، به‌ویژه همراه با ورزش تناوبی، به‌طور چشمگیری سبب کاهش میزان آپوپتوز سلول‌های بافت قلبی می‌گردد.


امین آنامی، مرضیه نظری، رامین شعبانی،
دوره 21، شماره 4 - ( زمستان 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: اسکیزوفرنی یک بیماری مزمن است که با اختلال در زندگی شخصی و عملکرد اجتماعی قابل توجهی همراه است. از آنجا که تمرینات ورزشی نقش مهمی بر مشکلات مذکور دارد؛ این مطالعه به منظور مقایسه اثر دو شیوه تمرینات تناوبی با شدت بالا و فوتسال بر برخی عوامل آمادگی جسمانی، کیفیت زندگی و علایم منفی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی از نوع پارانوئید انجام شد.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 42 بیمار مرد مبتلا به بیماری مزمن اسکیزوفرنی از نوع پارانوئید بستری در مرکز آسایش رشت طی سال 1396 انجام شد. بیماران به صورت تصادفی در سه گروه تمرین تناوبی با شدت بالا (15=n)، فوتسال (12=n) و کنترل (15=n) تقسیم شدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی، پرسشنامه علایم منفی و برخی از آزمون‌های آمادگی جسمانی قبل و بعد از 8 هفته تمرین تعیین شدند. تمرینات تناوبی با شدت بالا (high-intensity interval training: HIIT) سه جلسه در هفته با شدت 70 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب و تمرینات فوتسال سه جلسه در هفته به مدت 40 دقیقه اجرا شدند.

یافته‌ها: توان بی‌هوازی گروه‌های فوتسال و HIIT در مقایسه با گروه کنترل به‌طور معنی‌داری بالاتر بود (P<0.05)؛ اما اختلاف آماری معنی‌داری در توان بی‌هوازی دو گروه فوتسال و HIIT مشاهده نشد. توان عضلانی پا گروه‌های HIIT و فوتسال در مقایسه با گروه کنترل به‌طور معنی‌داری بیشتر بود (P<0.05). توان عضلانی پا در گروه HIIT در مقایسه با گروه فوتسال بالاتر بود (P<0.05). علایم منفی گروه‌های HIIT و فوتسال در مقایسه با گروه کنترل به‌طور معنی‌داری پایین‌تر بودند (P<0.05). کیفیت زندگی گروه‌های فوتسال و HIIT در مقایسه با گروه کنترل معنی‌دار نبود.

نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد تمرینات تناوبی با شدت بالا اثرات چشمگیرتری نسبت به تمرینات فوتسال دارند؛ ولی هر دو نوع تمرین باعث بهبود برخی عوامل آمادگی جسمانی و کاهش علایم منفی در بیماران اسکیزوفرنی می‌شوند.


سکینه صفرنژاد، امین طالبی بزمین آبادی،
دوره 22، شماره 1 - ( بهار 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: اگرچه افراد هلیکوباکترپیلوری مثبت در معرض ابتلا به گاستریت آتروفیک نیستند؛ اما شواهد موجود اندک هستند. عفونت هلیکوباکترپیلوری جز پیچیده‌ترین مواردی است که تاکنون به لحاظ میکروبیولوژیک و بالینی بشر با آن روبرو شده است. با توجه درصد بالای ابتلای مردم دنیا به این باکتری، یافتن عوامل ویرولانس باکتریایی به‌عنوان شناساگر بیماری‌های گوارشی شدید نظیر سرطان معده نیز یکی از اولویت‌های تحقیقاتی روز دنیا است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی ژن‌های cagA و babA در ایزوله‌های هلیکوباکترپیلوری کلونیزه در بیماران مبتلا به گاستریت آتروفیک انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 100 بیمار مبتلا به ناخوشی‌های گوارشی مراجعه کننده به بخش آندوسکوپی بیمارستان مهراد و لبافی نژاد تهران در سال 1397 انجام شد. تایید بیماران به عنوان گاستریت آتروفیک و نیز جداسازی باکتری به روش کشت و PCR بر اساس پروتکل‌های معتبر صورت پذیرفت.

یافته‌ها: از تعداد 100 بیمار مورد مطالعه، نتیجه کشت باکتری برای 23 بیمار مثبت بود و از این میان 10 بیمار (43 درصد) دارای گاستریک آتروفیک، 6 بیمار (26 درصد) گاستریک حاد و 7 بیمار (31 درصد) زخم معده داشتند. در کل فراوانی ژن cagA در بین نمونه‌های کشت مثبت بررسی حاضر به میزان 52 درصد تعیین گردید. این میزان برای ژن babA به میزان 34درصد به‌دست آمد. بین حضور ژن cagA و بیماری گاستریت آتروفیک ارتباط آماری معنی‌دار یافت شد (P<0.05). حضور ژن babA با این که در گروه گاستریت آتروفیک معنی‌دار بود؛ ولی برای گروه‌های دارای گاستریت حاد و زخم معده قابلیت بالایی در شناسایی و تمیز بیماری نداشت.

نتیجه‌گیری: گونه‌های هلیکوباکترپیلوری حامل ژن cagA در بیماران مبتلا به گاستریت آتروفیک با فراوانی بالایی قابل جداسازی هستند.


معصومه جوهری، فاطمه پاچناری، محمدرضا امین، نیما شیخداودی،
دوره 22، شماره 1 - ( بهار 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سینوس ماگزیلاری با گذشت زمان و طی پنوماتیزاسیون، گسترش جانبی و تحتانی می‌یابد و ممکن است لامینادورای دندان‌های مولر و یا پره‌مولر بخشی از کف سینوس گردد. آگاهی از ارتباط این ساختار آناتومیک با دندان‌ها برای پیشگیری از مواردی مانند پرفوراسیون ایاتروژنیک کف سینوس دارای اهمیت است. محدودیت‌های کلیشه‌های رادیوگرافی منجر به کاربرد تصاویر CBCT (Cone-Beam Computed Tomography) برای ارزیابی این ارتباط شده است. این مطالعه به منظور ارزیابی ارتباط عمودی و افقی بین ریشه‌های دندان‌های مولر فک فوقانی و کف سینوس ماگزیلاری در تصاویر CBCT انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 95 نمونه به شیوه تصادفی ساده از تصاویر CBCT موجود در بخش رادیولوژی دانشکده دندانپزشکی تبریز انجام شد. میانگین سنی بیماران 32.5 سال بود. تصاویر توسط دستگاه VGi cone beam Newtom تهیه و با نرم‌افزار NNT Viewer Version 2.17 بازسازی شدند و ارتباط عمودی و افقی بین ریشه 139 عدد مولر اول و ریشه 126 عدد مولر دوم فک فوقانی و کف سینوس ماگزیلاری ارزیابی گردید.

یافته‌ها: در هر دو دندان تیپ 2 ارتباط عمودی (دیواره تحتانی سینوس پایین‌تر از سطح خط واصل اپکس ریشه های باکال و پالاتال ولی بدون نفوذ اپکس در دیواره تحتانی سینوس ماگزیلاری) و تیپ 2 افقی (تورفتگی آلوئولار دیواره تحتانی سینوس بین ریشه های باکال و پالاتال) بیشترین فراوانی را نشان دادند. بین نوع دندان و نوع ارتباط با کف سینوس نیز ارتباط معنی‌‌دار وجود داشت (P<0.05).

نتیجه‌گیری: اکثر ریشه مولرهای فک فوقانی در رابطه عمودی، در تماس با کف سینوس (بدون نفوذ) بوده و در بعد افقی، کف سینوس بین ریشه‌های پالاتالی و باکالی پیشروی کرده است. این نتیجه لزوم پیش‌بینی درگیری کف سینوس را در اقدامات درمانی در ناحیه مولرهای فک فوقانی نشان می‌دهد.


امین فرزانه حصاری،
دوره 22، شماره 2 - ( تابستان 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: اعمال حاد پیش شرطی‌سازی ایسکمی منجر به بهبود عملکرد ورزشی می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر چهار هفته اعمال پیش شرطی‌سازی ایسکمی بر ﻋﺎﻣﻞ رﺷﺪ اﻧﺪوﺗﻠﯿﺎل عروقی (Vascular Endothelial Growth Factor: VEFG) پاسخ لاکتات سرم و شاخص خستگی بعد از فعالیت شدید انجام شد.

روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی، 20 مرد جوان غیرفعال به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفری مداخله و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله به مدت 4 هفته قبل از تمرینات، مداخله پیش شرطی‌سازی ایسکمی که شامل سه دور 5 دقیقه‌ای انسداد با 5 دقیقه جریان مجدد بود را اجرا نمود. نمونه خونی برای اندازه‌گیری VEGF سرمی در حالت استراحت انجام شد. 48 ساعت قبل و بعد از مداخله، آزمون بی‌هوازی وینگیت اجرا و میزان درک فشار بلافاصله و لاکتات سرم در زمان‌های بلافاصله، 5، 10 و 15 دقیقه بعد آزمون وینگیت اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: چهار هفته اعمال پیش شرطی‌سازی ایسکمی منجر به افزایش سطح استراحتی VEGF به میزان 8.2±138.2 نسبت به گروه کنترل به میزان 10.3±160.1 شد (P<0.05). میزان درک فشار (میزان 0.57±6.4 در مقابل 0.1±6) و غلظت لاکتات سرم در زمان 15 دقیقه بعد فعالیت در گروه مداخله نسبت به کنترل (میزان 1.2±5.6 در مقابل 0.8±4.1) کاهش آماری معنی‌داری داشت (P<0.05)؛ ولی تفاوت آماری معنی‌داری در برونده توان (میزان 131.6±745.2 در مقابل 148.6±769.7) و شاخص خستگی (میزان 11.08±46.2 در مقابل 7.2±50.58) بین دو گروه مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: چهار هفته پیش شرطی‌سازی ایسکمی منجر افزایش ﻋﺎﻣﻞ رﺷﺪ اﻧﺪوﺗﻠﯿﺎل عروقی و کاهش میزان درک فشار و لاکتات سرم بعد از فعالیت شدید در مردان جوان غیرفعال می‌شود.


محمدامین شایگان، زهرا مولودی،
دوره 23، شماره 1 - ( بهار 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: روش‌های تشخیص زودهنگام بیماری آلزایمر، به دلیل هزینه‌های زیاد مراقبتی و درمانی، غیرقطعی بودن روش‌های موجود درمانی و همچنین آینده نگران کننده بیمار، امری ضروری به‌نظر می‌رسد. این مطالعه به منظور تشخیص بیماری آلزایمر از روی تصاویر MRI با استفاده از هوش مصنوعی انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه، یک سیستم کامپیوتری تشخیص زودهنگام بیماری آلزایمر به کمک الگوریتم‌های یادگیری ماشین، در چهارچوب فرآیند تشخیص به کمک کامپیوتر ارایه شده است. میدان تصادفی شرطی و شبکه عصبی عمیق Inception برای تشخیص این بیماری بر روی تصاویر MRI مغزی وفق داده شده‌اند. از آنجا که بافت هیپوکامپوس، جزء اولین بافت‌هایی است که تحت تاثیر بیماری آلزایمر قرار می‌گیرد؛ لذا برای تشخیص زودهنگام این بیماری، ابتدا به تعیین محدوده هیپوکامپوس بین سایر بافت‌های مغزی اقدام و سپس با توجه به میزان تحت تاثیر قرار گرفتن این بافت، به تشخیص بیماری مبادرت گردید. میدان تصادفی شرطی توانست با دقت زیاد، قطعه‌های هیپوکامپوس با اشکال مختلف را از هر سه مقطع مغزی استخراج کند. این قطعات، مبنایی برای استخراج ویژگی توسط شبکه عمیق قرار می‌گیرند. این روش بر روی داده‌های استاندارد ADNI آزمایش و کارایی آن نشان داده شد. شبکه Inception استفاده شده، شبکه‌ای است که از پیش، بر روی مجموعه داده بسیار بزرگ ImageNet آموزش داده شده است. یکی از مراحل مهم، انتقال دانش به مسأله در دست بررسی است. برای تسهیل این امر، از افزون‌سازی داده‌ها که مطابق با شکل و ساختار هیپوکامپوس طراحی شده، استفاده گردید.

یافته‌ها: روش اجرا شده در این مطالعه، در حالت دوکلاسه آلزایمر در مقابل کنترل سلامت به دقت 98.51% و برای حالت دوکلاسه اختلال شناختی خفیف در مقابل کنترل سلامت به دقت 93.41%  دست یافت که به ترتیب 2.56% و 8.41% افزایش دقت در مقایسه با روش‌های رقیب معرفی شده در سایر مقالات است.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از هوش مصنوعی با توجه به تصاویر MRI در تشخیص بیماری آلزایمر دقت بالایی دارد.


امین نقدی زاده، امیرعلی جعفرنژادگرو، معرفت سیاهکوهیان، سعید نوری نسب، میترا زیوری کبیر،
دوره 23، شماره 2 - ( تابستان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف:  زاﻧﻮی ﭘﺮاﻧﺘﺰی ﻧﻮﻋﯽ از ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺷﮑﻞ زاﻧﻮ در ﺻﻔﺤﻪ ﻓﺮوﻧﺘﺎل است ﮐﻪ در ﺻﻮرت اﺑﺘﻼ ﺑﻪ آن اﮔـر ﺣﺎﻟﺖ ﺗﺤﻤﻞ وزن ﺑﺮ روی دو ﭘﺎ ﻗﻮزکﻫﺎی داﺧﻠﯽ ﻣﭻ ﭘﺎ در ﺗﻤﺎس ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﻨﺪ؛ ﮐﻨﺪیﻞﻫﺎی داخلی ران ازﻫﻢ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ. زاﻧﻮی ﭘﺮاﻧﺘﺰی در بازیکنان فوتبال از شیوع بالایی برخوردار است. این مطالعه به منظور تعیین اثر استفاده از بریس زانو و گوه خارجی بر دامنه فعالیت عضلات طی دویدن در فوتبالیست‌های مرد دارای زانوی پرانتزی انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه شبه تجربی روی 15 فوتبالیست مرد دارای زانوی پرانتزی با میانگین سنی 1.8±22.13 سال و 15 فوتبالیست مرد سالم با میانگین سنی 1.55±22.86 سال انجام شد. داده‌های الکترومایوگرافی با نرخ نمونه برداری 1000 هرتز در عضلات منتخب طی پنج شرایط دویدن شامل: کنترل (بدون تداخل)، گوه خارجی 10 درجه، گوه خارجی 15 درجه، استفاده همزمان از بریس 30 درجه و گوه خارجی 10 درجه و استفاده همزمان از بریس 30 درجه و گوه خارجی 15 درجه ثبت شدند.

یافته‌ها: اثر تداخل درمانی بر دامنه عضلات دوسررانی و پهن خارجی در فاز هل دادن کاهش آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). اثر تداخل درمانی بر دامنه فعالیت عضلات دوسررانی و پهن خارجی در فاز پاسخ بارگیری کاهش آماری معنی‌داری داشت (P<0.05).

نتیجه‌گیری: استفاده همزمان از بریس و گوه موجب کاهش فعالیت دو عضله دوسررانی و پهن خارجی می‌شود. کاهش فعالیت این دو عضله می‌تواند در نتیجه حمایت غیرفعال بریس از مفصل زانو باشد که در نهایت منجر به کاهش گشتاور آداکتوری خارجی وارده مفصل زانو می‌شود.



نیره سادات جنابان، الهه علی عسگری، کیومرث امینی،
دوره 23، شماره 3 - ( پاییز 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: استرپتومایسس‌ها باکتری‌های رشته‌ای گرم مثبت و هوازی هستند که از منابع متفاوت جدا می‌شوند. این باکتری‌ها توانایی تولید متابولیت‌های ثانویه و مواد فعال بیولوژیکی را دارند و از این جهت در زمینه بیوکنترل بسیار حائز اهمیت هستند. اورات اکسیداز یکی از فراورده‌های آنزیمی میکروبی است که از منابع مختلفی از جمله استرپتومایسس قابل استخراج است. این مطالعه به منظور کلونینگ و بیان ژن اورات اکسیداز استرپتومایسس جدا شده از دریا در باکتری اشریشیاکلی اوریگامی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تعداد 60 نمونه آب و رسوب از اعماق متفاوت سواحل دریای خزر در استان مازندران جمع‌آوری گردید. آزمون‌های رنگ آمیزی گرم، متیل رد،VP، سیترات، هیدرولیز نشاسته، هیدرولیز کازئین، احیا نیترات، اکسیداز وکاتالاز برای تعیین هویت و جداسازی استرپتومایسس دریا انجام شد. ژن اورات اکسیداز توسط روش کلونینگ T-A با استفاده از وکتور PTG-19 در درون میزبان اشریشیاکلی اوراگامی کلون گردید. بیان ژن کلون شده در کلنی‌های نوترکیب توسط روش Real time PCR بررسی شد. با استفاده از نرم‌افزارهای clustalX و Mega5درخت فیلوژنی رسم گردید.
یافته‌ها: غربالگری نمونه‌های آب دریا 12 ایزوله استرپتومایسس را شناسایی کرد که همگی دارای ژن اورات اکسیداز بودند. بیان ژن اورات اکسیداز در اشریشیاکلی اوریگامی توسط روش Real-Tima PCR به اثبات رسید. نتـایج بررسی‌های فیلوژنتیکی، برخی خویشاوندان نزدیک استرپتومایسس را به عنوان کاندید مطالعات بعدی معرفی نمود.
نتیجه‌گیری: باکتری استرپتومایسس می‌تواند به عنوان منبع غنی از متابولیت‌های ثانویه با کاربردهای فراوان مورد توجه قرار گیرد و به عنوان سویه‌ای بومی به منظور تولید آنزیم اورات اکسیداز به کار رود. با به کار بردن میزبان‌های کلونینگ مختلف و بررسی شرایط بهینه تولید، این سویه می‌تواند نامزد مطالعات آینده به منظور ساخت داروها و ترکیبات ضدمیکروبی باشد.


آرش نصیری، رامین شعبانی، محمدرضا فدایی چافی، الهام بیدآبادی،
دوره 23، شماره 3 - ( پاییز 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: فلج مغزی دیپلژی اسپاستیک یک اختلال حرکتی با منشأ آسیب مغزی قبل، حین یا بلافاصله پس از تولد است. تمرینات ورزشی نقش به سزایی در بهبود حرکتی دارد این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرینات دایره‌ای با شدت بالا در تعادل و فعالیت روزمره زندگی کودکان مبتلا به فلج مغزی انجام شد.

روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 34 کودک مبتلا به فلج مغزی به صورت تصادفی در دو گروه 17 نفری شامل گروه کار درمانی (گروه کنترل) و گروه تمرین دایره‌ای توام با کاردرمانی (گروه مداخله) تقسیم شدند. از ابزارهای سنجش تعادل برگ و مقیاس سنجش فعالیت‌ها در کودکان به ترتیب برای ارزیابی تغییرات تعادل و فعالیت روزمره زندگی قبل و بعد از 12 هفته تمرین استفاده شد. تمرینات دایره‌ای با شدت بالا که 3 دور و هر دور متشکل از 6 ایستگاه 30 ثانیه‌ای و وقفه 30 ثانیه‌ای بین ایستگاه‌ها بود که هفته‌ای سه جلسه و به مدت 12 هفته انجام شد. کاردرمانی یک جلسه در هفته انجام شد.

یافته‌ها: میزان تعادل و فعالیت‌های روزمره زندگی و اجزای آن در گروه تمرین دایره‌ای توام با کاردرمانی در مقایسه با گروه کنترل بهبود آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05).

نتیجه‌گیری: تمرینات دایره‌ای به همراه کاردرمانی می‌تواند موجب بهبود بیشتر در فعالیت روزمره زندگی و تعادل در کودکان فلج مغزی دیپلژی اسپاستیک در مقایسه با کاردرمانی شود.


ثمین بابازاده، کیومرث امینی، مهسا کاوسی،
دوره 23، شماره 4 - ( زمستان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سودوموناس آئروژینوزا پاتوژنی فرصت طلب، عامل عمده مرگ و میر در بیماران با ضعف سیستم ایمنی است. کوروم سنسینگ یکی از عوامل مهم در بیماریزایی و مقاومت به مواد ضدمیکروبی در این باکتری است. این مطالعه به منظور تعیین اثر مورین بر بیان ژن‌های کوروم سنسینگ در سودوموناس آئروژینوزا جدا شده از زخم سوختگی انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 60 نمونه زخم سوختگی جمع‌آوری شده از بیماران بستری در بیمارستان‌های تهران انجام شد. نمونه‌ها با استفاده از روش‌های کشت و بیوشیمیایی تعیین هویت شد. DNA ایزوله‌ها استخراج شد. سپس با استفاده از روش میکروبراث دایلوشن خاصیت ضد میکروبی مورین علیه سودوموناس آئروژینوزا سنجیده شد. همچنین حضور ژن‌های اختصاصی کوروم سنسینگ سودموناس آئروژینوزا با استفاده از Multiplex-PCR مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت با استفاده Real time PCR و روش سایبرگرین در مجاورت مورین کاهش و یا افزایش بیان ژن lasI در باکتری سودوموناس آئروژینوزا بررسی شد.

یافته‌ها: با استفاده از روش Multiplex-PCR 12 نمونه (20 درصد) باکتری سودوموناس آئروژینوزا جداسازی شدند که 12 ایزوله (100درصد) حامل ژن lasI ، 12 ایزوله (100درصد) حامل ژن lasR و 3 ایزوله (25 درصد) حامل ژن rhlI بودند. خاصیت ضدمیکروبی مورین علیه یک ایزوله سودموناس آئروژینوزا دارای هر سه ژن تولید QS نشان داد که این ماده دارای خاصیت ضدمیکروبی علیه سودموناس آئروژینوزا بوده و حداقل غلظت مهاری آن 125 میکروگرم بر میلی‌لیتر تعیین شد. غلظت Sub-MIC مورین در باکتری سودوموناس آئروژینوزا سبب کاهش بیان ژن lasI در سودموناس آئروژینوزا گردید (P<0.05).

نتیجه‌گیری: مورین خاصیت ضدمیکروبی اثربخش و قابل توجهی علیه سودوموناس آئروژینوزا داشت.


ملیحه باقری، امین فرزانه حصاری، هاجر عباس زاده،
دوره 24، شماره 1 - ( بهار 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: اسفنگوزین 1-فسفات نقش مهمی در بیولوژی عضله اسکتی داشته و همچنین در هایپرتروفی و فعالسازی سلول‌های ماهواره‌ای درگیر است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر هشت هفته تمرین موازی با ترتیب متفاوت بر سطح اسفنگوزین 1-فسفات عضله اسکلتی تند و کند انقباض موش‌های صحرایی انجام شد.


روش بررسی: در این مطالعه تجربی 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در محدوده وزنی 180 تا 200 گرم به روش تصادفی به پنج شامل گروه‌های کنترل، تمرین مقاومتی، تمرین استقامتی، تمرین مقاومتی – استقامتی و تمرین استقامتی - مقاومتی تقسیم شدند. ﺗﻤﺮﻳﻦ مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان به ارتفاع یک متر و بر اساس درصدی از آزمون اضافه بار (75 درصد وزن) در هفته اول شروع و اضافه شدن هفتگی 30 گرم، اجرا شد. تمرین استقامتی بر روی تردمیل و با شدت 12 متر در دقیقه و زمان 15 دقیقه در هفته اول شروع و به 30 متر در دقیقه و زمان 60 دقیقه در هفته آخر رسید. در تمرین مقاومتی - استقامتی ابتدا تمرین مقاومتی و بعد از 5 دقیقه تمرین استقامتی و در تمرین استقامتی - مقاومتی برعکس آن اجرا شد. سطح پروتئین اسفنگوزین-1 فسفات در عضله تاکننده بلند انگشت پا (FHL) و عضله نعلی بررسی شد.


یافته‌ها: تمرین موازی استقامتی - مقاومتی، مقاومتی- استقامتی و تمرین مقاومتی در عضلات تند و کند انقباض منجر به افزایش آماری معنی‌دار سطح اسفنگوزین 1-فسفات نسبت به گروه کنترل شد (P<0.05). تفاوت آماری معنی‌داری بین دو تمرین موازی با ترتیب متفاوت مشاهده نشد.


نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد که ترتیب اجرای فعالیت در تمرین موازی منجر به پاسخ متفاوت در سطح اسفنگوزین 1-فسفات عضلات تند و کند انقباض موش‌های صحرایی نمی‌شود.


کیومرث امینی، علی حبادی،
دوره 24، شماره 2 - ( تابستان 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: استرپتوکوک‌ها باکتری‌های گرم مثبت و بی‌هوازی هستند که به صورت زنجیره به دنبال هم قرار گرفته و از منابع متفاوت جدا می‌شوند. پروتئین speA یکی از فراورده‌های میکروبی است که از منابع مختلفی از جمله استرپتوکوکوس دیس گالاکتیه قابل استخراج است. پسوریازیس یک بیماری شایع، مزمن و عود کننده است که به خصوص در مراحل پیشرفته می‌تواند باعث عوارض متعدد جسمی و روحی در فرد بیمار گردد. این مطالعه به منظور جداسازی، کلونینگ و بیان سوپر آنتی ژن SPE استرپتوکوک دیس گالاکتیه با روش SDS page در بیماران مبتلا به پسوریازیس انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی روی 60 نفر (26 مرد و 34 زن) مراجعه کننده به آزمایشگاه تشخیص طبی (27 نفر دارای پسوریازیس ناشی از عامل استرپتوکوک دیس گالاکتیه و 33 نفر غیرمبتلا) طی سال 1400 انجام شد. استرپتوکوک دیس گالاکتیه توسط آزمون‌های مختلف، تعیین هویت و جداسازی گردید. ژن speA توسط روش کلونینگ T-A با استفاده از وکتور PTG-19 در درون میزبان اشریشیاکلی Xl1 blue کلون گردید. بیان ژن کلون شده در کلونی‌های نوترکیب توسط روش SDS-PAGE بررسی شد.


یافته‌ها: بررسی کلونی‌های نوترکیب وجود ژن speA را به اثبات رساند. بیان ژن speA در اشریشیاکلی X11 blue توسط روش SDS-PAGE به اثبات رسید.


نتیجه‌گیری: سوپرآنتی‌ژن speA باکتری استرپتوکوک دیس گالاکتیه می‌تواند توسط روش T-A کلونینگ با استفاده از وکتور PTG-19 در درون میزبان اشریشیاکلیXl1 blue به خوبی بیان و تخلیص شده و به عنوان کاندید واکسن بیماری پسوریازیس مورد کارآزمایی‌های مناسب قرار گیرد. روش‌های مبتنی بر میکروب و تولید باکتری‌های نوترکیب روش‌هایی مقرون به صرفه برای تولید پروتئین‌ها با رویکرد اهداف درمانی و واکسیناسیون هستند.


سیده رویا موسوی، منصور دیلمی، رامین آذرهوش، ارازبردی قورچائی، کاظم کاظم نژاد، سیدبابک مجاورعقیلی، سیده ماهرخ علینقی مداح، سیدامیرحسن موسوی،
دوره 24، شماره 4 - ( زمستان 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: پنومونی وابسته به ونتیلاتور دارای اهمیت ویژه‌ای در بین عفونت‌های بیمارستانی است که باعث افزایش مرگ‌ومیر در بیماران مبتلا می‌گردد. این مطالعه به منظور تعیین شیوع ابتلا به پنومونی وابسته به ونتیلاتور و ارتباط آن با مقادیر پروتئین واکنشی C، پروکلسیتونین و هموگلوبین در بیماران مبتلا به ضربه مغزی انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 138 بیمار (99 مرد و 39 زن) بستری در بخش مراقبت‌های ویژه با انتوباسیون و ونتیلاسیون مکانیکی در مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان طی سال‌های 97-1396 انجام شد. سطح بیومارکرهای پروتئین واکنشی C، پروکلسیتونین و هموگلوبین در 6 روز متوالی پس از بستری سنجیده شد و ارتباط بین این بیومارکرها با وقوع پنومونی وابسته به ونتیلاتور ارزیابی گردید.


یافته‌ها: شیوع ابتلا به پنومونی وابسته به ونتیلاتور 29.71% (29 مرد و 27 زن) تعیین شد. میانگین هموگلوبین اولیه بیماران در زنان و مردان به ترتیب 10 و 11.5 گزارش شد. میانگین بیومارکرهای پروکلسیتونین و پروتئین واکنشی C بیماران مبتلا به پنومونی وابسته به ونتیلاتور در مقایسه با گروه غیروابسته به ونتیلاتور در روز ششم بستری نسبت به روز اول افزایش آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05).


نتیجه‌گیری: بیومارکرهای پروکلسیتونین و پروتئین واکنشی C در بیماران تحت ونتیلاسیون مکانیکی، می‌توانند احتمال ابتلا به پنومونی را پیش‌بینی نمایند.


سیده فاطمه فاطمی، سیدعبدالله هاشم ورزی، مینو دادبان شهامت، امین فرزانه حصاری،
دوره 25، شماره 2 - ( تابستان 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت منجر به اختلال خونرسانی به اعصاب محیطی می‌شود. Semaphorin 3A (Sema3A) یک پروتئین دفع‌کننده عصب است که در پاسخ به هایپرگلایسمی ناشی از دیابت افزایش می‌یابد. فعالیت ورزشی و مصرف مکمل آلفالیپوئیک اسید می‌تواند نقش محافظتی را در برابر عصب‌زدایی ناشی از دیابت ایفا کند. این مطالعه به منظور تعیین اثر یک دوره تمرین تناوبی با شدت بالا و متوسط به همراه مصرف مکمل آلفالیپوئیک اسید لیپوزومال بر بیان پروتئین Sema3A صفحه محرکه عضله نعلی موش‌های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین انجام شد.


روش بررسی: در این مطالعه تجربی 35 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین وزنی 220-190 گرم و گروه سنی 8-6 هفته به طور تصادفی به 7 گروه 5 تایی تقسیم شدند. گروه‌ها شامل کنترل سالم، کنترل دیابتی، دیابتی + مکمل، دیابتی + تمرین شدید، دیابتی + تمرین متوسط، دیابتی + تمرین شدید + مکمل و دیابتی + تمرین متوسط + مکمل تقسیم شدند. دیابت با تزریق استرپتوزوتوسین (دوز mg/kg/bw 50) درون صفاقی القاء شد. پروتکل تمرین تناوبی متوسط و شدید به مدت شش هفته و پنج جلسه در هفته بود. آلفالیپوئیک اسید به میزان mg/kg20 در روز به‌صورت گاواژ به موش‌ها داده شد. برای بررسی بیان پروتئین Sema3A عضله نعلی از روش ایمونوهیستوشیمی استفاده شد. انسولین سرم به روش الایزا اندازه‌گیری گردید.


یافته‌ها: دیابت باعث افزایش سطح گلوکز، Sema3A و کاهش معنی‌دار سطح انسولین عضله نعلی در گروه های دیابتی نسبت به گروه سالم شد (P<0.05). تمرین تناوبی شدید و متوسط در ترکیب با مکمل، به طور معنی‌داری مقدار پایین‌تری از بیان پروتئین Sema3A نسبت به گروه دیابتی در ترکیب با مکمل نشان داد (P<0.05).


نتیجه‌گیری: اگرچه تمرین تناوبی شدید و متوسط می‌تواند بیان پروتئین Sema3A عضله نعلی موش‌های دیابتی را کاهش دهد؛ اما ترکیب مکمل آلفالیپوئیک اسید با تمرین ورزشی در کاهش میزان عصب‌زدایی موثرتر است.


نرگس امینی شیرازی، سعید رضایی، مریم اساسه، محمد پارسا عزیزی،
دوره 25، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

اختلال پردازش دیداری به صورت گسترده در میان افراد مبتلا به اتیسم دیده می‌شود. این مطالعه به منظور تدوین برنامه تلفیقی توانبخشی حسی مبتنی بر ویبرواکوستیک و واقعیت مجازی و بررسی اثربخشی آن بر پردازش دیداری کودکان اتیستیک انجام شد. این گزارش مورد از نوع آزمایشی با طرح ABC روی 5 کودک مبتلا به اختلال اتیسم مراجعه کننده به کلینیک توانبخشی ذهن‌آرا در نیمه دوم سال 1400 انجام شد. ابتدا برنامه تلفیقی طی 10 جلسه 30 دقیقه‌ای بر روی 2 آزمودنی که به صورت تصادفی از میان نمونه‌ها انتخاب شده بودند؛ اجرا شد. پس از مشخص شدن اعتبار برنامه، 3 آزمودنی دیگر وارد مطالعه شدند. از پرسشنامه نیمرخ حسی2 استفاده شد. در مرحله خط پایه، پایان هر جلسه مداخله و پیگیری یک ماهه پرسشنامه‌ها تکمیل شد. برای تحلیل داده‌ها از تحلیل دیداری، درصد بهبودی، درصد داده‌های همپوش و غیرهمپوش استفاده شد. مداخله انجام شده برای هر پنج آزمودنی اثربخش ارزیابی شد. به طوری که برای آزمودنی های شماره 1، 2، 3، 4 و 5 داده‌های غیرهمپوش به ترتیب 90 درصد، 90 درصد، 70 درصد، 100 درصد و 90 درصد حاصل شد. نتایج این مطالعه نشان داد که می‌توان از برنامه تلفیقی توانبخشی حسی برای بهبود پردازش دیداری افراد مبتلا به اتیسم استفاده نمود.


رامین آذرهوش، رحیم جرجانی، علی امیری،
دوره 26، شماره 2 - ( تابستان 1403 )
چکیده

همانژیوم کاورنوس کلیه یک تومور نادر و خوش‌خیم است. موردی که گزارش می‌شود مردی 44 ساله بود که به طور اتفاقی در سونوگرافی شکم و لگن توده‌ای در وی شناسایی شد. در بررسی CT-scan، کارسینوم سلول رنال مطرح شد. با شک به بدخیمی، عمل رادیکال نفرکتومی انجام شد. براساس بررسی‌های پاتولوژیک شامل هیستوپاتولوژی و ایمونوهیستوشیمی تشخیص نهایی همانژیوم کاورنوس داده شد. این تومور ماهیت خوش‌خیم دارد و فالوآپ بیمار به شکل کنترل سونوگرافی سه ماه بعد از عمل جراحی انجام شد. این گزارش مورد به‌خاطر جالب‌توجه بودن شباهت بالای این تومور به لحاظ بالینی و رادیولوژی به کارسینوم‌های کلیه، ارایه شد.



صفحه 3 از 4     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.14 seconds with 45 queries by YEKTAWEB 4710
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)