|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
5 نتیجه برای پاشا
دکتر مهناز فولادی نژاد، ناصر بهنام پور، علی پاشایی زنجانی، محمد هادی قریب، مرجان اکبری کامرانی، دوره 10، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده
زمینه و هدف : برای ارزیابی میزان موفقیت مراقبتهای ویژه نوزادان در دنیا بانکهای اطلاعاتی شامل وزن زمان تولد، سن حاملگی و نتایج تستهای آزمایشگاهی مختلفی بهوجود آمده است. به علاوه برای بررسی تفاوت بیماران مختلف بستری شده در NICUها و مقایسه پیامد آنها سیستمهای امتیازبندی مختلفی از جمله SNAP وCRIB تعیین و ارزشگذاری شده است. این مطالعه به منظور ارزیابی خدمات پیشبینی ابزار نمرهدهی CRIB در پیشبینی پیامد نوزادان نارس با وزن بسیار پایین بستری شده در بخش مراقبت ویژه نوزادان انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی مقطعی برای 46 نوزاد با سن حاملگی زیر 37 هفته و وزن کمتر از 1500 گرم پرسشنامهای شامل جنس، وزن زمان تولد، سن حاملگی، مدت بستری، سن در هنگام ترخیص یا مرگ، عوارض و سایر اطلاعات مربوط به CRIB تکمیل شد. یافتهها : میزان مرگ در این مطالعه 17 نفر (37 درصد) بود. شایعترین علت مرگ نارسایی تنفسی بود. ابتلای به سندرم زجر تنفسی با افزایش 101 برابری احتمال مرگ همراه بود (6/793–9/12=CI ، 101=OR). این احتمال در مورد ابتلای به آسفیکسی زایمانی 7/4 برابر به دست آمد. متوسط وزن زمان تولد ، سن حاملگی و میانگین CRIB در گروه نوزادان زنده و نوزادان مرده به ترتیب 1201 و 934 گرم ، 30 و 28 هفته و 76/3 و 47/11 بود. با استفاده از منحنی ROC عدد 7 به عنوان cut off در نمرهدهی CRIB برای پیشبینی وقوع پیامد نامطلوب در نوزادان بهدست آمد. نتیجهگیری: میزان مرگ و میر در این مطالعه از میزانهای به دست آمده در اکثر نقاط دنیا بیشتر بود. میزان مرگ با افزایش میزان نمره CRIB ارتباط مستقیم داشت و بهخصوص در نمرات بالای 11 برقرار بود.
سید حمیدرضا سیدمحمدی، پروین احتشام زاده، فریبا حافظی، رضا پاشا، بهنام مکوندی، دوره 22، شماره 1 - ( بهار 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال کمتوجهی - بیشفعالی (Attention Deficit / Hyperactivity Disorder: ADHD) اختلالی عصبی - تحولی است که معمولاً به علت نقص در کارکردهای اجرایی مغز بهوجود آمده و باعث کم شدن میزان توجه و دقت و فزونکاری حرکتی و رفتارهای تکانشی در فرد میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی در مقایسه با توانبخشی شناختی پس از دارو درمانی بر کارکردهای اجرایی مغز کودکان مبتلا به اختلال ADHD انجام شد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 45 کودک مبتلا به اختلال ADHD به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره شامل یک گروه کنترل و دو گروه مداخله تحت نظر مرکز مشاوره آموزش و پرورش قرار گرفتند. گروه مداخله یک (توانبخشی شناختی) و گروه مداخله دو (توانبخشی شناختی پس از دارودرمانی) 12 جلسه 45 دقیقهای و هفتهای دوبار تحت مداخله درمانی موردنظر قرار گرفتند. برای گروه کنترل (تحت نظر مرکز مشاوره) در فاصله زمانی اجرای پژوهش، مداخلهای صورت نگرفت. پس از پایان آخرین جلسه مداخله درمانی، پسآزمون اجرا گردید. مرحله پیگیری 1.5 ماه پس از پایان آخرین جلسه مداخله انجام پذیرفت.
یافتهها: کارکردهای اجرایی مغز کودکان مبتلا به اختلال ADHD در گروه توانبخشی شناختی و گروه توانبخشی شناختی پس از دارودرمانی در مقایسه با گروه کنترل افزایش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به اختلال ADHD پس از پیگیری 1.5 ماهه در گروه توانبخشی شناختی پس از دارودرمانی به طور معنیداری در مقایسه با گروه توانبخشی شناختی بیشتر بود (P<0.05).
نتیجهگیری: روش درمانی توانبخشی شناختی پس از دارودرمانی در افزایش کارکردهای اجرایی مغز در میان کودکان دارای اختلال ADHD روشی موثرتر نسبت به درمان توانبخشی شناختی به تنهایی است.
فرهاد پاشازاده، اصغر توفیقی، سیامک عصری رضایی، جواد طلوعی آذر، دوره 22، شماره 4 - ( زمستان 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: بیس فنول A (Bisphenol A: BPA) مونومر اپوکسیرزینها و پلاستیکهای پلیکربنات است که نقش مهمی در پاتوژنز بیماریهای قلبی - عروقی ایفا میکند. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرینات هوازی بر شاخصهای استرس اکسیداتیو در بافت قلب موشهای صحرایی نر به دنبال مسمومیت با بیس فنول A انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی 20 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به 4 گروه 5 تایی شامل شاهد، تمرین هوازی (تجربی اول)، گروه BPA (تجربی دوم) و گروه BPA توام با تمرین هوازی (تجربی سوم) تقسیم شدند. گروههای شاهد و تمرین هوازی با روغن زیتون و گروههای تجربی دوم و سوم با BPA (100 میکروگرم/کیلوگرم) به صورت داخل صفاقی به مدت 30 روز تیمار شدند. برنامه تمرینی شامل 25 تا 64 دقیقه دویدن با شدت 57 تا 75 درصد اکسیژن مصرفی، 5 جلسه در هفته طی دو ماه بود. سپس شاخصهای استرس اکسیداتیو بافت قلبی شامل GPX ، SOD ، TAC ، MDA ، CAT و AOPP ارزیابی شدند.
یافتهها: القاء مسمومیت با BPA باعث افزایش معنیدار در فعالیت آنزیمهای SOD و GPX، کاهش در فعالیت آنزیم CAT و سطوح TAC و افزایش در سطوح AOPP و MDA در مقایسه با موشهای گروه شاهد شد (P<0.05). این در حالی است که فعالیت تمرین ورزشی هوازی بهدنبال مسمومیت با BPA بهطور معنیداری از شدت استرس اکسیداتیو ناشی از BPA کاست. تمرین ورزش هوازی در موشهای با مسمومیت BPA سبب کاهش فعالیت آنزیمهای GPX و SOD و افزایش فعالیت آنزیم کاتالاز در مقایسه با گروه مسموم بدون تمرین گردید (P<0.05). همچنین در گروه تمرین هوازی میزان MDA و AOPP در مقایسه با گروه مسموم بدون تمرین کاهش یافت (P<0.05).
نتیجهگیری: فعالیت تمرین ورزشی هوازی اثرات تعدیلی در مقابل مسمومیت با BPA را در ایجاد استرس اکسیداتیو قلبی دارد. تمرینات هوازی با افزایش مقادیر آنزیمهای آنتیاکسیدانتی میتواند نقش مهمی در تعدیل استرس اکسیداتیو القا شده توسط BPA داشته باشد.
احمدرضا یوسف پور دهاقانی، فرهاد پاشازاده، مرتضی ناجی، دوره 24، شماره 1 - ( بهار 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: داشتن رژیم غذایی مناسب حائز اهمیت زیادی است. تعداد زیادی از عوامل خطرساز در بروز بیماریهای قلبی - عروقی موثرند که با تغییر آنها میتوان از بروز این بیماری کاست. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط میزان دانش تغذیهای و سطح فعالیت بدنی با شیوع سندرم متابولیک و برخی از عوامل خطر قلبی - عروقی در یک واحد نظامی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 97 نظامی ورزشکار و غیرورزشکار انجام شد. پرسشنامه دانش تغذیهای استاندارد Wardle و Parmenter سال 1999 و پرسشنامه فعالیت بدنی Baecke (Baecke Physical Activity Questionnaire) تکمیل شد. نمره آمادگی جسمانی آزمودنیها و شاخصهای پیکری اندازهگیری شد. شیوع سندرم متابولیک بر اساس معیارهای ATP III بازنگری شده و IDF محاسبه شد.
یافتهها: میانگین میزان دانش تغذیهای آزمودنیها متوسط به پایین بود. بین میزان دانش تغذیهای، سطح فعالیت بدنی و نمره آمادگی جسمانی و مقادیر عوامل خطر قلبی عروقی همبستگی معنیداری وجود داشت (P<0.05). همچنین بین میزان دانش تغذیهای، سطح فعالیت بدنی و نمره آمادگی جسمانی با پیشگیری سندرم متابولیک همبستگی معنیداری وجود داشت (P<0.05).
نتیجهگیری: با افزایش دانش تغذیهای، سطح فعالیت بدنی و نمره آمادگی جسمانی، مقادیر عوامل خطر قلبی - عروقی کاهش و احتمال پیشگیری سندرم متابولیک افزایش مییابد.
علی نصر اصفهانی*، کوثر پاشائی، مرضیه تولائی، پریا بهداروندیان، بهاره نیکوزر، محمد حسین نصر اصفهانی، دوره 26، شماره 4 - ( زمستان 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: چاقی و پیری مردان علاوه بر بسیاری از مشکلات سلامتی میتواند اثرات منفی بر عملکرد اسپرمزایی و پتانسیل باروری داشته باشد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین پارامترهای اسپرمی با سن و شاخص توده بدن در مردان نابارور انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تحلیلی پارامترهای مایع منی (غلظت، تحرک و مورفولوژی) 7069 مرد مراجعه کننده به مرکز باروری و ناباروری اصفهان بر اساس دستورالعملهای سازمان جهانی بهداشت سال 2010 مورد ارزیابی قرار گرفت. نمایه توده بدن (BMI) با تقسیم وزن افراد (کیلوگرم) بر مجذور قد آنها (متر) محاسبه شد.
یافتهها: بین BMI و سن مرد همبستگی مثبت و ضعیفی مشاهده شد (r=0.07, P<0.001). بین حجم مایع منی (r=-0.02, P<0.001)، غلظت اسپرم (r=-0.02, P<0.001) و تعداد اسپرم (r=-0.04, P<0.001) با BMI همبستگی منفی و ضعیفی یافت شد. بین تحرک اسپرم با شاخص توده بدنی ارتباط آماری معنیداری مشاهده نشد. در رابطه با سن مردان، فقط ارتباط منفی و ضعیفی بین این پارامتر با تحرک اسپرم مشاهده شد (r=-0.04, P<0.001).
نتیجهگیری: افزایش شاخص توده بدنی و سن مردان ممکن است با کاهش کیفیت اسپرم و پتانسیل باروری همراه باشد.
|
|
|
|
|
|