|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
4 نتیجه برای ولایی
حسین کریمی مونقی، دکتر اکبر درخشان، مهندس ناصر ولایی، فتیحه مرتضوی، دوره 5، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1382 )
چکیده
مقدمه و هدف: نظر به اهمیت یادگیری مهارت های عملی به ویژه در رشته های علوم پزشکی و تناقضاتی که در مورد میزان تاثیر روش های آموزش وجود دارد و این که بعضی از این روشها دارای مزایای از نظر تاثیر در یادگیری، سهولت، سرعت و هزینه می باشد. لذا به منظور مقایسه تاثیر دو روش آموزش ویدیویی و نمایش بر میزان یادگیری مهارت های عملی دانشجویان این تحقیق در سال 1381 انجام شد. مواد و روشها: تحقیق به روش تجربی روی تعداد 40 دانشجوی پرستاری و مامایی انجام گرفت. نمونه ها با توجه به رشته تحصیلی به طور تصادفی به گروه های 1 و 2 تقسیم شدند. پیش آزمون در حیطه شناختی با آزمون کتبی کوتاه پاسخ برای اندازه گیری میزان دانش و در حیطه روانی - حرکتی با چک لیست برای سنجش میزان مهارت انجام شد. هر گروه یک مهارت را با روش نمایش (متداول) و مهارت دیگر را با روش ویدیویی آموزش دیدند. مهارت ها شامل تعویض پانسمان و دست شستن به روش جراحی بود. مطابق رویه قبلی بعد از 24 ساعت پس از آزمون با همان معیار انجام و تأثیر هر یک از روش ها در دو حیطه شناختی و روانی حرکتی تعیین و با آزمون تی مورد قضاوت آماری قرار گرفت. یافته ها: میزان یادگیری کلی در روش نمایشی بیشتر از روش ویدیویی بود (0.05>p) میزان یادگیری در حیطه شناختی در مهارت دست شستن با روش نمایش 1.5±16.20 و با روش ویدیویی 1±15.25 بود. میزان یادگیری در حیطه روانی - حرکتی در مهارت دست شستن با روش نمایش 1.5±16.85 و با روش ویدئویی 1.4±15.94 بود (0.05>p). میزان یادگیری در حیطه شناختی در مهارت تعویض پانسمان با روش نمایش 1.8±15.60 و با روش ویدیویی 1±15.50 بود. میزان یادگیری در حیطه روانی - حرکتی در مهارت تعویض پانسمان با روش نمایش 1.3±16.78 و با روش ویدیویی 1±16.12 بود (0.05>p)نتیجه گیری: روش آموزش متداول (نمایشی) نسبت به روش ویدیویی تاثیر بیشتری بر یادگیری مهارت های عملی به ویژه در حیطه روانی - حرکتی دارد. لذا ضمن توصیه به کارگیری این روش، انجام پژوهش در سایر مهارت ها و در سایر رشته های تحصیلی دانشگاهی توصیه می گردد.
دکتر سیاوش وزیری، صدیقه خزاعی، سیده مروارید نیشابوری، پرستو مولایی توانا، دکتر مالک کنانی، دکتر سیدحمید مدنی، دوره 13، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده
زمینه و هدف : تست پوستی توبرکولین روش استاندارد برای تشخیص افراد مبتلا به سل نهفته است. نتیجه مثبت آن همیشه بیماری سل را به دنبال ندارد و نتیجه منفی آن نیز تشخیص سل را کاملاً رد نمیکند. همچنین ممکن است واکنش متقاطع با مایکوباکتریوم غیرتوبرکولوزی ایجاد شود و یا تعدادی از افراد آلوده به مایکوباکتریوم توبرکلوزیس، آنرژیک باشند. در تست دیگری به نام کوانتیفرون، میزان اینترفرون گامای مترشحه از لنفوسیتهای خون محیطی در پاسخ به مایکوباکتریوم توبرکلوزیس سنجیده میشود. این مطالعه به منظور تعیین میزان توافق تست کوانتیفرون با میزان ایندوراسیون تست پوستی توبرکولین در تشخیص سل نهفته پرستاران انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 72 پرستار شاغل در بخشهای داخلی و عفونی بیمارستانهای امام خمینی (ره) و امامرضا (ع) کرمانشاه در سال 1388 انجام شد. 58 نفر از پرستاران واکسن BCG را دریافت کرده بودند و به نقص ایمنی مبتلا نبودند. تست پوستی توبرکولین (TST) با استفاده از 0.1 میلیلیتر (5 واحد بینالمللی) از ویال 5میلیلیتری PPD به روش تزریق اینترادرمال انجام و تست کوانتیفرون 48ساعت پس از انجام PPD روی نمونه خون محیطی انجام گردید و سپس میزان اینترفرون گاما مترشحه از لنفوسیتهای موجود در پلاسما در پاسخ به آنتیژنهای کیت، به روش الیزا خوانده شد و نتایج آن با نرمافزار مخصوص کیت QFT (QuantiFERON-TB Gold In-Tube Test) بررسی گردید.
یافتهها : 3 پرستار از مطالعه حذف شدند و از بین 69 پرستار میزان توافق TST و QFT 63.7% تعیین شد (کاپا 0.139 ، P=0.69). میزان عدم توافق در حالت PPD منفی و QFT مثبت 94/15درصد و در حالت PPD مثبت و QFT منفی 20.3% تعیین شد. حساسیت آزمون 41.67% و ویژگی آن 75.56% تعیین گردید. میزان توافق TST و QFT براساس سابقه واکسیناسیون در افراد واکسینه شده (BCG مثبت) 63.8% (کاپا 0.143) و در افراد واکسینه نشده (BCG منفی) 66.67% (کاپا 0.54) تعیین شد. میزان توافق تست TST و QFT در افراد دارای علایم بالینی 72.73% (ضریب کاپا 0.425 ، P=1) و در افراد فاقد علایم بالینی 62.1% تعیین گردید (ضریب کاپا 0.217 ، P=0.832).
نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که تستهای QFT و PPD در قابلیت افتراق و تشخیص سل نهفته، ارجحیتی بر هم ندارند.
آناهیتا خدابخشی کولایی، فاطمه انتخابی، محمدرضا فلسفی نژاد، اکرم ثناگو، دوره 21، شماره 1 - ( بهار 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: ﭘﺮﺳﺘﺎری یکی از ﻣﺸﺎﻏﻞ ﺗﻨﺶزا اﺳﺖ و یﮑﯽ از ﺳﻨﺪرمﻫﺎی رایﺞ ﻧﺎﺷﯽ از ﺗﻨﺶ در ﺑﯿﻦ ﭘﺮﺳﺘﺎران تابآوری پایین است. ﺑﺎﻻ ﺑﺮدن ﻇﺮﻓﯿﺖ تابآوری یکی از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ در ﺑﺮﺧﻮرد ﺑﺎ ﺗﻨﺶﻫﺎ اﺳﺖ. این مطالعه به منظور تعیین رابطه ﺧﻮشﺑﯿﻨﯽ و ﺷﻮخﻃﺒﻌﯽ ﺑﺎ تابآوری زنان پرستار ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎنﻫﺎی ﺷﻬﺮ اﺻﻔﻬﺎن انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی توصیفی – تحلیلی روی 230 زن پرستار شاغل در بخشهای عمومی بیمارستانهای شهر اصفهان طی سال 1395 انجام شد. ابتدا از ﻣﯿﺎن بیمارستانها، ﺑﻪ ﺷﯿﻮه ﻧﻤﻮﻧﻪﮔﯿﺮی ﺧﻮﺷﻪای سه ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎن اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪ. ﺗﻌﺪاد ﭘﺮﺳﺘﺎران ﺑﺨﺶﻫﺎی درﻣﺎﻧﯽ ﻣﺨﺘﻠﻒ در ایﻦ ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎنﻫﺎ 600 ﻧﻔﺮ ﺑﻮد و در ﻧﻬﺎیﺖ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺟﺪول برآورد حجم نمونه کرجسی و ﻣﻮرﮔﺎن سال 1970، تعداد 235 ﻧﻔﺮ ﺑﻪﺻﻮرت ﺗﺼﺎدﻓﯽ اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه ﺷﻮخﻃﺒﻌﯽ لفکورت و مارتین (Sense of Humor Questionnaire: SHQ)، ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺧﻮشﺑﯿﻨﯽ ﺟﻬﺖﮔﯿﺮی زﻧﺪﮔﯽ کارور و شیرر (Life Orientation Test-Revis: LOT-R) و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ تابآوری ﮐﺎﻧﺮ و دیﻮیﺪﺳﻮن (The Connor-Davidson Resilience Scale: CD-RISC) استفاده شد.
یافتهها: ﺑﯿﻦ ﺧﻮشﺑﯿﻨﯽ و تابآوری راﺑﻄﻪ آماری معنیدار و منفی وﺟﻮد داشت (P<0.05). ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﯿﻦ ﺷﻮخﻃﺒﻌﯽ و تابآوری راﺑﻄﻪ معنیدار و مثبت یافت شد (P<0.05). علیرغم این که ﺗﻤﺎﻣﯽ زیﺮﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎی ﺷﻮخﻃﺒﻌﯽ ﻗﺎدر ﺑﻪ ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ تابآوری است. ﺧﻨﺪه از ﺳﺎیﺮ زیﺮﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎی دیﮕﺮ ﺑﯿﺸﺘﺮیﻦ اﺛﺮ را ﺑﺮ تابآوری داشت.
نتیجهگیری: خوشبینی سبب کاهش تاب آوری و شوخطبعی باعث افزایش تابآوری زنان پرستار شاغل در بیمارستان میگردد.
آناهیتا خدابخشی کولایی، محمدرضا فلسفی نژاد، لیلا قربانی سکاچایی، اکرم ثناگو، دوره 21، شماره 3 - ( پاییز 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مفهوم فراشناخت با سازگاری روانشناختی رابطه نزدیکی دارد. افراد دارای باورهای سازگارانه، از سازگاری روانی - اجتماعی بیشتری برخوردار هستند. دیابت نوع دو اثرات منفی بر کیفیت زندگی بیماران دارد. این مطالعه به منظور تعیین رابطه باورهای فراشناخت و سازگاری روانشناختی با بهبود کیفیت زندگی در بیماران دیابتی نوع دو انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی روی 60 مرد و 40 زن مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به انجمن دیابت شهر تهران در سال ۱۳۹۵ انجام شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و کارترایت هاتون سال 2004، سازگاری بل سال 1961 و کیفیت زندگی سال 1996 استفاده شد.
یافتهها: رابطه مثبت و معنیداری میان باورهای فراشناختی (r=0.756) با کیفیت زندگی یافت شد (P<0.05). رابطه آماری معنیداری بین نمرات سازگاری روانشناختی (r= -0.917) با کیفیت زندگی مشاهده شد (P<0.05). همچنین نتایج زیرمقیاسهای باورهای فراشناختی نشان دادند که قویترین پیشبینیکننده کیفیت زندگی، مؤلفه باور مثبت در مورد نگرانی و پس از آن مؤلفههای باورهایی در مورد نیاز به کنترل افکار و باور منفی در مورد کنترل ناپذیری افکار و خطر، بهترتیب نقش پیشبینیکنندگی خوبی داشتند. شدت بیماری دیابت نوع دو سبب کاهش کیفیت زندگی بیماران گردید (P<0.05).
نتیجهگیری: باورهای فراشناختی و سازگاری میتواند کیفیت زندگی بیماران دیابتی را تحت تاثیر قرار دهد.
|
|
|
|
|
|