|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
7 نتیجه برای نجار
دکتر عباس حیدری، لادن نجار، زهرا استاجی، دوره 10، شماره 2 - ( تابستان 1387 )
چکیده
زمینه و هدف : درد قفسهسینه یکی از مهمترین و شایعترین علائم در بیماریهای عروق کرونر است که پرستار نقش کلیدی در تسکین آن دارد. این مطالعه به منظور بررسی نقش پرستاران در اداره درد بیماران مبتلا به بیماریهای عروق کرونر در بیمارستان واسعی سبزوار انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - مقطعی با روش نمونهگیری در دسترس، عملکرد پرستاران در جریان 95موقعیت درد قلبی در بیمارستان واسعی سبزوار طی سال 1385 بررسی شد. ابزار مورد استفاده چک لیست پژوهشگر ساختهای بود که نقش پرستار را در بررسی درد، اقدامات تسکینی و ارزیابی مجدد درد، ارزیابی مینمود. تمامی مشاهدات توسط یک نفر انجام گردید. دانش و درک پرستاران در خصوص درد قلبی، به وسیله پرسشنامه دیگری بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار آماری SPSS-11.5 و آزمونهای تی مستقل، آنالیز واریانس و مجذورکای استفاده شد. یافتهها : نتایج نشان داد که بیشتر پرستاران بررسی محل درد را در اولویت قرار داده بودند و سایر خصوصیات درد چندان مورد توجه نبوده است. استفاده از توصیف کنندههای کلامی روش اصلی بود و کسی از نمودار دیداری درجهبندی شدت درد استفاده نکرد. در مورد تسکین درد، در 6/92 درصد موارد، پرستاران برای تسکین درد بیماران اقدام نمودند که در 8/96 درصد موارد روش دارویی استفاده شد. در 1/41 درصد موارد بررسی مجدد درد و ارزشیابی صورت نگرفت. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که اگرچه اکثر پرستاران از نقش خود در تسکین درد بیماران عروق کرونر آگاهند، اما نقش خود را در اداره درد این بیماران خصوصاً در بعد بررسی و ارزیابی مجدد درد به درستی ایفا نمیکنند.
مهرداد خاتمی، زهرا عزیزی، شهرام پورسیدی، امید نجاریون، دوره 17، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : ذرات در علم نانو اندازهای در مقیاس یک تا 100 نانومتر دارند که نانوذرات نامیده میشوند. علاوه بر ترکیب و ساختار، ابعاد مواد نیز یکی از عوامل موثر بر خواص مواد است. با ظهور توسعه نانوتکنولوژی و با توجه به خاصیت ضدمیکروبی نقره و افزایش این خاصیت در مقیاس نانو؛ میتوان از آن در مبارزه با پاتوژنهای مختلف انسانی نیز بهره برد. این مطالعه به منظور تعیین اثر ضدباکتریایی نانوذرات نقره سنتز شده به روش سنتز زیستی با استفاده از تراواشهای بذر گیاه کهورک روی دو سویه استاندارد اشریشیاکلی با نامهای K12 و 25922 انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی آنالیز مشخصات نانوذرات نقره با آنالیز UV visible اسپکتروفتومتری، پراش اشعه ایکس و میکروسکوپ الکترونی عبوری انجام شد. سپس به منظور بررسی اثر ضدباکتریایی نانوذرات سنتز شده، از روش رقتسازی لولهای براث (ماکرودیلوشن) استفاده گردید. کمترین غلظت مهارکنندگی (MIC) و کمترین غلظت باکتریکشی (MBC) نانوذرات نقره روی دو سویه استاندارد اشریشیاکلی محاسبه شد. یافتهها : عکس الکترونی تشکیل نانوذرات را با قطری در محدوده 5 تا 35 نانومتر با بیشترین فراوانی در محدوده اندازه 25-20 نانومتر نشان داد. نانوذرات نقره سنتز شده در غلظت بسیار پایین از رشد باکتریها جلوگیری کرد. بهطوری که برای K12 و 25922 از باکتری استاندارد اشریشیاکلی کمترین غلظت مهارکنندگی به ترتیب 1.56 و 0.39 میکروگرم بر میلیلیتر (ppm) و کمترین غلظت باکتریکشی به ترتیب 3.12 و 0.78 میکروگرم بر میلیلیتر (ppm) تعیین گردید. نتیجهگیری : سنتز زیستی با استفاده از تراواشهای بذر کهورک روشی بسیار کمهزینه و بدون نیاز به مصرف انرژی است. نانوذرات نقره با توجه به فعالیت شدید ضدباکتریایی میتوانند جایگزین مناسبی برای مواد گندزدا، ضدعفونی کننده و کنترل عوامل بیماریزا باشند.
سحر صادق نژادی، رضا افریشم، امید سلیمانی فر، وسام کوتی، محمد آبرومند، صدیقه نجار اصل، علی خانه کشی، دوره 19، شماره 1 - ( بهار 1396 )
چکیده
زمینه و هدف : شناسایی و پیشبینی تفاوتهای جنسی در پاسخهای زیستی رفتاری به عوامل استرسزای محیطی و تجربه استرس روانشناختی مورد توجه است. این مطالعه به منظور ارزیابی تغییرات میزان کورتیزول بزاقی تحت استرس روانشناختی و ارتباط آن با مرور ذهنی و ویژگیهای شخصیتی انجام گردید.
روش بررسی : در این مطالعه مورد - شاهدی 45 دانشجوی رشته پزشکی دو ماه قبل از امتحان پایان ترم، پرسشنامههای NEO-PI و کنترل هیجانی ECQ را تکمیل نمودند. نمونههای بزاق دانشجویان در شرایط بدون استرس امتحان (کنترل) و استرس امتحان جمعآوری و با تست الایزا اندازهگیری گردید.
یافتهها : تفاوت جنسی در مقدار کورتیزول بزاقی تحت استرس روانشناختی مشاهده نشد. بین میانگین مقدار کورتیزول بزاقی گروه مورد و شاهد تفاوت آماری معنیداری مشاهده شد (P<0.05). بین ویژگی رواننژندی و مرور ذهنی با کورتیزول بزاقی رابطه مثبت (P<0.05) و بین بازبودن به تجربه و کنترل خشم با کورتیزول بزاقی رابطه منفی (P<0.05) یافت شد. رواننژندی، مرورذهنی و کنترل خشم میتوانند واریانس (32درصد) قابل توجهی از کورتیزول بزاقی تحت استرس امتحان را پیشبینی کنند.
نتیجهگیری : استرس سبب افزایش ترشح کورتیزول بزاقی بدون ارتباط با جنس میگردد و افراد با ویژگیهای شخصیتی متفاوت مستعد پاسخهای کورتیزولی بیشتر یا کمتر به استرس هستند.
الهه تاری نجارکلاهی، منصور میرزا علی، سیدمهران حسینی، دوره 19، شماره 4 - ( زمستان 1396 )
چکیده
زمینه و هدف : خطا در اتصال صحیح اشتقاقها یا استقرار دقیق آنها در محل آناتومیک خود هنگام اخذ نوار قلب موجب بروز تغییراتی در امواج نوار قلب شده و در پارهای از موارد تشخیص موارد خطا به سادگی مقدور نیست که میتواند منجر به اقدامات درمانی و تشخیصی غیرضروری شود. این مطالعه به منظور تعیین خطاهای رایج در اتصال و یا استقرار اشتقاقهای استاندارد نوار قلب انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی مقطعی روی نوار قلب 315 بیمار بستری انجام شد. متغیرهای ثبت شده شامل فاصله استقرار اشتقاقهای جلوسینهای V1 ، V2 ، V5 و V6 از محل استاندارد، جابجایی اتصال دست راست و چپ اشتقاق دوقطبی یک اندام و اتصال راست و چپ اشتقاق جلو سینهای V1 و V2 ، بخش بستری، فوریت گرفتن نوار، جنسیت بیمار، جنسیت گیرنده نوار، رعایت استاندارد ولتاژ نوار، شیفت کاری پرسنل، تعداد متوسط نوار گرفته شده توسط پرسنل و رعایت اتصال دقیق سیمها بود. در اشتقاقهای سینهای فاصله بیش از 2سانتیمتر از محل استاندارد آستانه خطای استقرار تعیین گردید.
یافتهها : خطای استقرار اشتقاقها در 149 مورد (47.3%) مشاهده شد. در 20 مورد (13.42%) از کل نوارهای قلب گرفته شده، استاندارد ولتاژ رعایت نشده بود. بیشترین تعداد خطای استقرار در اشتقاق V5 (30.2%) مشاهده شد. خطای استقرار با جنسیت بیمار (زنان 61.07%)، نوع بخش (بخش اورژانس 61.74%)، با فوریت درخواست موارد غیراورژانسی (68.12%) و با تعداد متوسط نوارهای قلب گرفته شده پرسنل به تعداد 5 عدد و کمتر در هر شیفت (67.11%) اختلاف آماری معنیدار نشان داد (P<0.05).
نتیجهگیری : خطای استقرار در اشتقاقهای سینهای نوار قلب در زنان و بخش اورژانس از فراوانی بیشتری برخوردار بود.
سیدجمال رئیسی، کوروش محمدی، اقبال زارعی، سمانه نجارپوریان، دوره 20، شماره 1 - ( بهار 1397 )
چکیده
زمینه و هدف : یکی از راههای ارزیابی ساختار خانواده توجه به الگوهای ارتباطی زوجها است. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی زوجدرمانی هیجان مدار و رویکرد تصمیمگیری مجدد بر تغییر سبکهای ارتباطی در زنان متأهل شهرستان گرگان انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه شبهتجربی روی 30 زن متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر گرگان به دلیل تعارض زناشویی در سال 1395 انجام شد. آزمودنیها بهطور غیرتصادفی در سه گروه 10 نفری کنترل و دو گروه مداخله قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت ننمود. برای گروه مداخله اول زوجدرمانی هیجانمدار و برای گروه مداخله دوم درمان تصمیمگیری مجدد اجرا شد. پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) در پیشآزمون و پسآزمون استفاده گردید.
یافتهها : مداخلات درمان هیجانمدار و درمان تصمیم گیری مجدد در تغییر سبکهای ارتباطی زنان متأهل و حفظ دستاوردهای درمانی حتی تا شش ماه پس از درمان موفق ارزیابی شدند (P<0.05). بین اثربخشی دو نوع مداخله تفاوت آماری معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری : زوج درمانی هیجان مدار و درمان تصمیم گیری مجدد به یک اندازه در تغییر ماندگار سبکهای ارتباطی زنان نقش موثری دارند.
رسول اسلامی، بختیار ترتیبیان، مجتبی نجارپور، دوره 21، شماره 3 - ( پاییز 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: تصلب چندگانه (Multiple Sclerosis: MS) رایجترین بیماری ناتوان کننده عصبی است که باعث کاهش سرعت انتقال عصبی و در نهایت کاهش تواناییهای عملکردی بیمار میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر شش هفته تمرین مقاومتی پایین تنه بر سرعت انتقال عصبی، قدرت، تعادل و سرعت راهرفتن در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه شبهتجربی 23 مرد بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با میانگین سنی 39.45 سال و EDSS 4.37 بهطور غیرتصادفی در دو گروه کنترل (10 نفر) و تمرین مقاومتی (13 نفر) قرار گرفتند. دو روز قبل و بعد از تمرین از هر دو گروه آزمونهای سرعت هدایت عصبی، قدرت، تعادل و سرعت 25 فوت راهرفتن گرفته شد. تمرین مقاومتی با شدت 55درصد یک تکرار بیشینه برای شش هفته و هر هفته سه جلسه برگزار شد.
یافتهها: شش هفته تمرین مقاومتی پایین تنه سرعت انتقال عصبی، قدرت عضلانی، تعادل و سرعت راهرفتن در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس را بهطور معنیداری در مقایسه با گروه کنترل افزایش داد (P<0.05).
نتیجهگیری: تمرین مقاومتی کنترل شده میتواند سرعت انتقال عصبی را در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بهبود بخشد که در نهایت نیز بهبود قابلیتهای عملکردی از جمله قدرت، تعادل و سرعت راهرفتن را بهدنبال دارد.
محمد شریفی، سمیرا حسن زاده، مرضیه نجاران، نگار شهسوار، نگار مروت دار، دوره 26، شماره 4 - ( زمستان 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: اگزوتروپی گهگاهی شایعترین فرم اگزوتروپی در کودکان است. درمانهای غیرجراحی شامل تصحیح عیوب انکساری، بستن گهگاهی چشم نرمال در کودکان با سن پایین، پریزم درمانی و ورزشهای اورتوپتیک است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر استفاده از عینک Overminus در مقابل پچتراپی در کودکان 3 تا 8 ساله مبتلا به اگزوتروپی گهگاهی انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 30 کودک (9 پسر و 21 دختر) مبتلا به اگزوتروپی متناوب در محدوده سنی 3 تا 8 سال بدون سابقه درمان مراجعه کننده به درمانگاه استرابسیم بیمارستان خاتم الانبیاء مشهد انجام شد. بیماران بهصورت تصادفی در دو گروه پچتراپی (20 نفر) و Overminus (10 نفر) تخصیص داده شدند. در گروه پچتراپی، چشم سالم بیمار به مدت 6 ماه بین 2 تا 4 ساعت در روز بسته شد. عینک Overminus براساس سیکلوپلژیک رفراکشن بین 2 تا 4 دیوپتر انتخاب گردید. آستیگمات بهطور کامل تجویز شد. زمان پیگیری بیمار 3 ماه و سپس 6 ماه بود. در انتها اطلاعات شامل اندازه انحراف و میزان کنترل انحراف جمعآوری و تحلیل شدند.
یافتهها: میانه عیب اسفریکال بیماران قبل از مداخله در گروه Overminus چشم راست +1 دیوپتر و چشم چپ +0.75 دیوپتر و در گروه پچتراپی چشم راست و چپ هرکدام +0.75 دیوپتر و 6 ماه پس از مداخله در گروه Overminus چشم راست و چپ هرکدام +0.62 دیوپتر و در گروه پچتراپی چشم راست +0.75 دیوپتر و چشم چپ +0.62 دیوپتر بود که در گروههای مورد بررسی اختلاف آماری معنیداری یافت نشد. میانه اندازه انحراف بیماران در گروه Overminus قبل از مداخله در دید دور +25 پریسم و نزدیک +25 پریسم، 6 ماه پس از مداخله در دید دور +22.5 پریسم و نزدیک +20 پریسم بود. همچنین میانه اندازه انحراف بیماران در گروه پچتراپی قبل از مداخله در دید دور +25 پریسم و نزدیک +25 پریسم، 6 ماه پس از مداخله در دید دور +25 پریسم و نزدیک +25 پریسم بود که میان گروههای مورد مطالعه اختلاف آماری معنیداری یافت نشد. میانه کنترل انحراف بر اساس معیار Newcastle Scale Score (NSS) بیماران قبل از مداخله در گروه Overminus 3.5 و در گروه پچتراپی 4 تعیین شد که 6 ماه پس از مداخله در گروه Overminus 1.5 و در گروه پچتراپی 3 تعیین گردید که در گروههای مورد مطالعه اختلاف آماری معنیداری وجود نداشت. گرچه بهبود کنترل براساس NSS در گروه Overminus بیشتر از گروه پچتراپی بود.
نتیجهگیری: هر دو روش Overminus و پچتراپی در درمان بیماران مبتلا به اگزوتروپی گهگاهی کاربرد دارد. در بیماران استفاده کننده از روش Overminus کنترل انحراف نسبت به روش پچتراپی بیشتر است.
|
|
|
|
|
|