14 نتیجه برای مهدوی
دکتر رحیم تقوی، دکتر رضا مهدوی، دکتر محمدرضا دارابی، دکتر بهروز زندی، دکتر محمد بادصبا، دکتر محمدرضا تیموری،
دوره 12، شماره 2 - ( تابستان 1389 )
چکیده
زمینه و هدف : آنژیوگرافی توموگرافیک کامپیوتری (CTA) یک روش کمتهاجمی برای تصویربرداری عروق بدون عوارض دستکاری مستقیم عروق بزرگ است و کاربردهای عمده آن در ارولوژی شامل ارزیابی عروق کلیه برای آمادگی نفرکتومی فرددهنده، تشخیص عروق خارجی در ارزیابی تنگی اتصال حالب به لگنچه و تشخیص تنگی شریان کلیه میباشد. این مطالعه به منظور ارزیابی عروق کلیه قبل از عمل دهندههای زنده کلیه با استفاده از آنژیوگرافی توموگرافیک کامپیوتری و آنژیوگرافی متداول و مقایسه با یافتههای حین عمل انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه توصیفی وضعیت عروق کلیوی 70 دهنده زنده کلیه با روش آنژیوگرافی توموگرافیک کامپیوتری و 30دهنده زنده کلیه با روش آنژیوگرافی متداول قبل از عمل با وضعیت عروق کلیه این بیماران در هنگام عمل توسط دو مشاهدهگر در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد طی اسفند 1385 لغایت اردیبهشت 1387 مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت.
یافتهها : در گروه آنژیوگرافی توموگرافیک کامپیوتری در دو بیمار دو ورید اصلی کلیه حین عمل مشاهده شد که در آنژیوگرافی توموگرافیک کامپیوتری گزارش نشده بود. در گروه آنژیوگرافی متداول در یک بیمار حین عمل دو ورید اصلی کلیه مشاهده شد که با روش آنژیوگرافی متداول مشخص نشده بود. در هر دو گروه شریانهای فرعی کلیه تشخیص داده شده بود. دقت برای تشخیص آناتومی شریان اصلی کلیه در آنژیوگرافی توموگرافیک کامپیوتری و آنژیوگرافی متداول 100% بود. دقت تشخیصی آناتومی ورید اصلی کلیه برای آنژیوگرافی توموگرافیک کامپیوتری 97.1% و برای آنژیوگرافی متداول 96.6% به دست آمد.
نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که دقت تشخیصی روش آنژیوگرافی توموگرافیک کامپیوتری و روش آنژیوگرافی متداول در مورد عروق اصلی کلیه تقریباً یکسان می باشد.
کلید واژهها : آنژیوگرافی توموگرافیک کامپیوتری ، آنژیوگرافی ، دهنده زنده کلیه
دکتر فیروز امانی، عبداله مهدوی، بتول حامدی، سولماز زارع رسولی، زهرا کارگر جاهد، المیرا محمدزاده،
دوره 13، شماره 3 - ( پاييز 1390 )
چکیده
زمینه و هدف : کسب رضایت از بیمار برای انجام مراقبتهای پزشکی یک الزام قانونی است. رضایت بیمار یعنی تمایل قلبی و موافقت وی مبنی بر این که تعرضی بر خلاف قانون علیه حقوق و آزادیهای او انجام نشود. رضایتنامه عبارت است از مدرکی که بیمار قبل از تندادن به هرگونه رضایت، از کلیه خطرات عمل، راههای درمان و جایگزین و خطرات آن توسط پزشک آکاهی پیدا کند. این مطالعه به منظور تعیین نحوه اخذ رضایت از بیماران در بیمارستانهای شهر اردبیل انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 150 بیمار با مراجعه حضوری و مصاحبه با آنان در بخشهای جراحی سه بیمارستان آموزشی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل طی بهار سال 1389 انجام شد. بیماران به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. متغیرهای مورد بررسی شامل مشخصات دموگرافیک، نسبت فرد رضایت دهنده با بیمار، نوع مراجعه، وضعیت هوشیاری بیمار (GCS) و نیز سایر متغیرها براساس پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری و با استفاده از روشهای آمار توصیفی و تحلیلی تجزیه و تحلیل شدند. برای بررسی ارتباط بین متغیرها از آزمون آماری کایاسکوئر استفاده گردید. یافتهها : میانگین سنی افراد 35 سال بود. 86 نفر (57درصد) از بیماران زن و 64 نفر (43درصد) مرد بودند. 35 نفر (23درصد) از افراد رضایت دهنده بیسواد بودند و تحصیلات 92 نفر (61درصد) زیردیپلم و دیپلم بود. همچنین 23 نفر (16درصد) تحصیلات دانشگاهی داشتند. 45درصد از افراد در مورد بیماریشان از پزشک معالج خود اطلاعاتی کسب کرده بودند. طبق نظر رضایتدهندگان در 13درصد موارد، کارکنان بخش پذیرش بیمارستان نسبت به تکمیل فرم اهمیت نداده بودند. 65 نفر (43.3 درصد) از بیماران بیان داشتند که محتوای فرم رضایتنامه ناخوانا و طولانی بود. میزان تکمیل هر 4 قسمت پرسشنامه برای بیماران 87درصد و افراد درجه 1و2 همراه بیمار به ترتیب 71درصد و 64درصد بود. 40درصد از پرسشنامههای تکمیل شده به تایید شاهد نرسیده بود. اختلاف نظرات بین بیماران و افراد همراه نسبت به محتویات فرم از لحاظ ناخوانا بودن به لحاظ آماری معنیدار بود (P<0.001). نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که بعضی از رضایتنامههای اخذ شده اعتبار پایینی داشتند و لازم است برای بهبود کیفیت اخذ رضایتنامه از بیماران تدابیر لازم بهکار گرفته شود.
محمدرضا مهدوی امیری، پیام روشن، نسیم یوسفیان، محمدطاهر حجتی، محمدباقر هاشمی سوته،
دوره 15، شماره 2 - ( تابستان 1392 )
چکیده
زمینه و هدف : هموگلوبینوپاتیها از بیماریهای ارثی شایع در سراسر دنیا است که بهواسطه جهش در ژن سازنده زنجیرههای هموگلوبین به وجود میآیند. تاکنون بیشتر از 1000 نوع نقص در ژن گلوبین شناخته شده است و هموگلوبین D یکی از انواع هموگلوبینوپاتی است که در آن جهش در موقعیت 121 بر روی زنجیره بتا رخ میدهد. این اختلال هموگلوبینی در غرب هندوستان، پاکستان و ایران شایع است. این مطالعه به منظور تعیین جهشهای هموگلوبین D به روش مولکولی در استان مازندران انجام شد روش بررسی : این مطالعه توصیفی آزمایشگاهی روی 51 بیمار دارای باند هموگلوبین D مراجعه کننده به مرکز تحقیقات تالاسمی دانشگاه علوم پزشکی مازندران و مرکز آزمایشگاهی تشخیص پزشکی فجر ساری طی سالهای 90-1389 انجام شد. در ابتدا دارا بودن باند در ناحیه S در بیماران توسط الکتروفورز به روش قلیایی و سپس دارا بودن باند هموگلوبین D تایید شد. سپس با آزمایشات مولکولی نوع هموگلوبین D به روش PCR-RFLP تعیین گردید. یافتهها : جهش beta121(GH4)Glu>Gln هموگلوبین D پنجاب در همه 51 بیمار مورد مطالعه مشاهده گردید. همچنین ژن معیوب دو نفر از نوع هموزیگوت بود. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که همه بیماران با هموگلوبین D دارای هموگلوبین D پنجاب بودند.
ناصر مهدوی شهری، مریم مقدم متین، مسعود فریدونی، مرتضی بهنام رسولی، علی مقیمی، احمدرضا بهرامی، محمد علیزاده نمینی، سمیه نادری، معصومه خیرآبادی، فاطمه ناصری،
دوره 15، شماره 4 - ( زمستان 1392 )
چکیده
مهندسی بافت براساس سه ترکیب اصلی بافتهای بیولوژیکی شامل داربست، سلول و عوامل رشد بنیان نهاده شده است. داربستهای زیستی مشتق از بافتها و اندامهای سلولزدایی شده بهطور موفقیتآمیزی در مهندسی بافت مورد استفاده قرار گرفتهاند. مطالعات سلولزدایی بیانگر آن است که داربستهای طبیعی حاصل از بافتهای سلولزدایی شده، با حفظ ترکیبات اصلی میتوانند بستر مناسبی برای بررسی رفتارهای سلولی باشند و آمادهسازی چنین داربستهایی بخش مهمی از پژوهشهای آتی دانش زیستشناسی خواهد بود که میتواند کاربردهای گستردهای در دانش پزشکی ترمیمی و مهندسی بافت داشته باشد. بافت بلاستما که طی روند ترمیم زخم در برخی از موجودات ایجاد میشود؛ دارای سلولهایی با قابلیت تکثیر و تمایز، مشابه سلولهای جنینی است و میتواند مدل مناسبی را برای بررسی برهمکنشها و رفتارهای سلولی در شرایط آزمایشگاهی فراهم نماید. در این مقاله مروری به بیان روشهای آمادهسازی داربستهای سهبعدی مشتق از ماتریکس خارج سلولی بافتهای مختلف از قبیل غضروف، استخوان، لثه، آئورت، مثانه و ارزیابی عملکرد آنها با استفاده از بافت بلاستما پرداخته شده است.
مژگان جلالی، مریم طهرانی پور، ناصر مهدوی شهری،
دوره 15، شماره 4 - ( زمستان 1392 )
چکیده
زمینه و هدف : کمپرسیون یا قطع عصب سیاتیک سبب القای مرگ نورونی در آلفا موتونورونهای نخاع میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره الکلی دانه گیاه سیاه دانه بر دانسیته نورونهای حرکتی آلفای شاخ قدامی نخاع پس از کمپرسیون عصب سیاتیک در موش صحرایی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در چهار گروه کنترل، کمپرسیون، کمپرسیون+تیمار عصاره الکلی دانه سیاهدانه دوز 75 mg/kg و کمپرسیون+تیمارعصاره الکلی دانه سیاهدانه دوز mg/kg50 قرار داده شدند. در گروه کنترل عضله در محل عصب سیاتیک بدون آسیب شکافته شد. در گروههای کمپرسیون و تیمار، عصب سیاتیک پای راست تحت کمپرسیون (60 ثانیه) قرار گرفت. پس از 28 روز با نمونهبرداری از قطعات نخاعی L2-L4 و S1 ، S2 و S3 و برشهای 7میکرونی سریال و رنگآمیزی با آبی تولوئیدین، نورونهای حرکتی شاخ قدامی نخاع به روش دایسکتور شمارش شدند. یافتهها : دانسیته نورونی در گروه کمپرسیون (32±650) نسبت به گروه کنترل (24±1803) کاهش معنیداری داشت و در گروههای سوم (47±1581) و چهارم (49±1543) دانسیته نورونی نسبت به گروه کمپرسیون افزایش معنیداری نشان داد (P<0.001). نتیجهگیری : عصاره الکلی دانه سیاه دانه باعث افزایش دانسیته نورونهای حرکتی آلفا شاخ قدامی نخاع موش صحرایی پس از کمپرسیون عصب سیاتیک گردید.
مهرنوش کوثریان، محمدرضا مهدوی، محمدطاهر حجتی، پیام روشن،
دوره 16، شماره 3 - ( پاییز 1393 )
چکیده
زمینه و هدف : انتقال خون مکرر، درمان اصلی بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور است. با این حال به واسطه مواجهه مستمر آنتیژنی، ممکن است واکنشهای ایمنی همچون شکلگیری آلوآنتیبادی علیه آنتیژنهای سلولهای خونی شکل گیرد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی پدیده آلوایمونیزاسیون در بیماران مبتلا به بتا تالاسمی ماژور شهرستان ساری انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 218 بیمار (100 مرد و 118 زن) با میانگین سنی 7±22.5 سال مبتلا به تالاسمی ماژور انجام شد. روش غربالگری با استفاده از آنتیبادیهای تجاری موجود (Biotest, Dreiech, Germany) تست آنتیگلوبولین غیرمستقیم انجام شد. هر نمونه برای وجود آلوآنتیبادی علیه آنتیژنهای C ، Cw ، Lea ، E ، Lua ، Leb ، K ، Jkb ، N ، P1 ، D ، Jka ، M ، S ، Xga، e ، Fya ، s ، c ، Fyb ، k ، Kpa ، Jsb ، Lub و Coa بررسی گردید. یافتهها : 88 بیمار (40.4%, 95%CI: 33.9-46.9%) برای وجود آلوآنتیبادی مثبت تشخیص داده شدند. شایعترین آلوآنتیبادیها (40%) علیه آنتیژنهای سطحی گلبولهای قرمز C ، Cw و Lea بودند. بین وجود آلوآنتیبادی با زمان شروع دریافت خون (قبل یا بعد از سه سالگی)، دفعات و طول مدت دریافت خون، همبستگی مستقیمی یافت نشد. نتیجهگیری : آلوایمونیزاسیون پدیدهای شایع در بیماران تالاسمی است و با دریافت خون سازگار باید کنترل و پیشگیری گردد.
فرهنگ بابامحمودی، محمدرضا مهدوی، بیتا طالبی، حسین جلالی، پیام روشن، مهراد مهدوی،
دوره 16، شماره 4 - ( زمستان 1393 )
چکیده
زمینه و هدف : پیدایش مقاومت دارویی مایکوباکتریوم توبرکلوزیس، بهخصوص سویههای مقاوم به چند دارو، درمان و کنترل شیوع بیماری سل را با مشکل مواجه کرده است. این مطالعه به منظور شناسایی جهشهای شایع منجر به مقاومت دارویی ایزولههای مایکوباکتریوم توبرکلوزیس با استفاده از روش Line Probe Assay در استان مازندران انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی نمونههای خلط مثبت 54 مسلول ریوی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی استان مازندران انجام شد. نمونه خلط بیماران روی محیط لوین اشتاین – جانسون کشت داده شد. نمونهها از نظر وجود ژنهای مقاوم و حساس به داروهای خط اول و دوم درمان بیماری سل (ایزونیازید، ریفامپین، استرپتومایسین، آمیکاسین / کانامایسین و کینولون) با روش LPA ارزیابی شدند. یافتهها : از 54 نمونه خلط، 3 نمونه مقاوم به کینولون (5.5%)، 3 نمونه مقاوم به کانامایسین / آمیکاسین (5.5%) و 4 نمونه مقاوم به استرپتومایسین (7.4%) بودند. در 2 نمونه (3.7%) جهش در کدون katG مشاهده شد که مربوط به مقاومت به ایزونیازید بود. 3 مورد (5.5%) مقاومت به ریفامپین با جهش ژنی rpoB 516 مشاهده شد. در مجموع 4 نمونه (7.4%) به دو دارو مقاوم بودند. بهطوری که 3 نمونه به دو داروی استرپتومایسین و کینولون و یک نمونه به دو داروی ریفامپین و کانامایسین مقاوم بودند. نتیجهگیری : 7.4% از نمونهها به دو داروی درمان کننده بیماری سل مقاوم بودند. همچنین روش Line Probe Assay در شناسایی مقاومت به چندین داروی ضدسل، روشی سریع و مناسب ارزیابی شد.
حسین جلالی، محمدرضا مهدوی، مهرنوش کوثریان، حسین کرمی، پیام روشن، فاطمه مداحیان،
دوره 17، شماره 1 - ( بهار 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : هموگلوبین D پنجاب یکی از انواع هموگلوبینوپاتیها است که در آن جهش در موقعیت 121 بر روی زنجیره بتا رخ داده است. این اختلال هموگلوبینی در هندوستان، پاکستان و ایران شایع است. اغلب افراد هتروزیگوت مبتلا به این بیماری بدون علامت بالینی خاصی هستند. در حالی که در حالت هتروزیگوت مرکب با هموگلوبین S افراد مبتلا بیماری کمخونی داسی شکل را بروز میدهند. این مطالعه به منظور شناسایی انواع هاپلوتیپهای همراه هموگلوبینD در مجموعه ژنی بتاگلوبین در ساری انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 18 نفر از خانوادههای افرادی با هموگلوبینD پنجاب انجام شد. DNA ژنومی از تمامی افراد با استفاده از روش استاندارد فنل- کلروفرم استخراج گردید. سپس نوع هاپلوتیپ همراه هموگلوبینD پنجاب با استفاده از روش PCR-RFLP و آنالیز پیوستگی در خانواده مشخص شد. یافتهها : در 17 خانواده آلل هموگلوبینD با هاپلوتیپ [+ + - - - - +] پیوستگی داشت. تنها در یک خانواده آلل دارای هموگلوبینD به همراه هاپلوتیپ [+ + + - + + -] مشاهده شد. نتیجهگیری : بخش عمده واریانت هموگلوبین D پنجاب در ساری دارای منشاء یگانه است. احتمالاً هاپلوتیپ نادر مشاهده شده یا منشاء ژنتیکی متفاوتی داشته و یا در اثر مکانیسمهایی از قبیل نوترکیبی ژنی به وجود آمده است.
مهرنوش کوثریان، محمدرضا مهدوی، حسین جلالی، پیام روشن،
دوره 17، شماره 3 - ( پاییز 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : برنامه غربالگری کشوری برای شناسایی نوزادان مبتلا به نقص در عملکرد آنزیمی گلوکز-6- فسفات دهیدروژناز (G6PD) قادر نیست تمامی مبتلایان را شناسایی کند. این مطالعه به منظور مقایسه روشهای فلورسانت نقطهای، دکولوراسیون و اندازهگیری کمی آنزیمی در تشخیص نقص عملکردی G6PD نوزادان انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی نمونههای خون بندناف 365 نوزاد بلافاصله پس از تولد جمعآوری و تست دکولوراسیون، اندازهگیری کمی آنزیمی و تست DNA انجام گردید. نوزادان مورد مطالعه وارد برنامه غربالگری کشوری G6PD شدند که در آن تست فلورسانت نقطهای روی نمونههای پاشنه پا و در روز سوم الی پنجم پس از تولد صورت میپذیرد. در تمامی نوزادان تست اندازهگیری کمی بهعنوان استاندارد طلایی در نظر گرفته شد. براساس نتایج تست اندازهگیری کمی آنزیمی، نوزادان با فعالیت آنزیمی کمتر از 20درصد میانگین فعالیت آنزیمی بهعنوان بیمار کامل و نوزادان با فعالیت آنزیمی 20 تا 60 درصد میانگین فعالیت آنزیمی بهعنوان بیمار جزیی تقسیمبندی شدند. یافتهها : تست فلورسانت نقطهای 13 مورد را شناسایی کرد که همگی آنها پسر بودند. تست دکولوراسیون 18 پسر و یک دختر را بهعنوان بیمار شناسایی کرد. تست اندازهگیری کمی آنزیمی نیز موفق به شناسایی 19 بیمار پسر و 28 بیمار دختر (26 نفر با نقص آنزیمی جزیی و 2 نفر با نقص آنزیمی کامل) شد. آنالیز DNA نیز 14 نوزاد پسر را در حالت همیزیگوت و 34 دختر را به صورت هتروزیگوت شناسایی کرد. نتیجهگیری : تست فلورسانت نقطهای دارای حساسیت لازم برای شناسایی تمامی نوزادان نیست. لذا توصیه میگردد تا از روش اندازهگیری کمی بهعنوان روش جایگزین استفاده گردد.
محمدرضا مهدوی، مهرنوش کوثریان، حسین کرمی، مهراد مهدوی، حسین جلالی، پیام روشن،
دوره 17، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری تالاسمی آلفا شایعترین نوع هموگلوبینوپاتی در جهان است و ممکن است بیمار مبتلا علایم بالینی متنوعی را از کمخونی بدون علامت گرفته تا کمخونی شدید منجر به مرگ تجربه کند. این مطالعه به منظور ارزیابی فراوانی ناقلین جهشهای شایع ژن آلفاگلوبین در نوزادان متولد ساری انجام گردید. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی 412 نمونه خون بند ناف نوزادان متولد بیمارستان امیر مازندرانی شهر ساری در سال 1391 بهطور تصادفی انتخاب گردید. سپس DNA ژنومی از خون آنان به روش استاندارد فنل- کلروفرم استخراج گردید. با استفاده از تکنیکهای Multiplex Gap- PCR و PCR-RFLP وجود سه جهش حذفی، یک تریپلیکیشن و یک جهش نقطهای ارزیابی شد. یافتهها : فراوانی آللی مجموع کروموزومهای بررسی شده برابر 0.0825 بهدست آمد. جهش حذفی –α3.7 با فراوانی آللی 0.0485 دارای بیشترین فراوانی آللی در 824 کروموزوم مورد بررسی بود. فراوانی آللی جهشهای –α4.2 ، αααanti3.7 تریپلیکیشن و α-5nt به ترتیب 0.0206 ، 0.0109 و 0.0024 تعیین شد. هیچیک از نوزادان حامل جهش دو حذفی –Med نداشتند. نتیجهگیری : در اکثر نوزادان مبتلا تنها یک نسخه از ژن آلفاگلوبین حذف شده و یا دارای نقص بود که این افراد بدون مشکل قادر به ادامه زندگی هستند. جهش دو حذفی –Med در هیچیک از نوزادان یافت نشد که نشان میدهد احتمال تولد نوزاد مبتلا به بیماری Hb H در منطقه پایین است.
ابراهیم مهدوی، شرابه هزارخوانی، سیدمهران حسینی،
دوره 20، شماره 1 - ( بهار 1397 )
چکیده
زمینه و هدف : مقاومت به انسولین در کمکاری تیروئید شایع بوده و تشخیص زودهنگام آن به عنوان یکی از عوامل خطر مستقل در بروز عوارض قلبی - عروقی دارای اهمیت است. استاندارد طلایی ارزیابی مقاومت به انسولین روش کلامپ انسولینی است که کاربرد بالینی بسیار محدودی دارد. شاخصهای تریگلیسرید – گلوکز (triglyceride glucose, TyG) و هما (homeostasis model assessment: HOMA) دو معیار کمی غیرتهاجمی برای ارزیابی مقاومت به انسولین هستند. این مطالعه به منظور تعیین مقاومت به انسولین براساس شاخص هما و تریگلیسرید-گلوکز در بیماران مبتلا به کمکاری تیروئید انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 23 بیمار دارای کمکاری تیروئید تازه تشخیص داده شده شامل 15 بیمار با کمکاری تیروئید آشکار و 8 بیمار با کمکاری تیروئید تحت بالینی انجام شد. تستهای بیوشیمیایی عملکرد تیروئید، پروفایل چربیها، گلوکز و انسولین ناشتا در هنگام تشخیص (نوبت اول) و پس از هشت هفته درمان کمکاری تیروئید (نوبت دوم) اندازهگیری و مقاومت به انسولین و تغییرات شاخصهای TyG و HOMA بررسی گردید.
یافتهها : موارد مقاومت به انسولین در هر دو گروه کمکاری تیروئید آشکار و تحت بالینی براساس شاخص HOMA نسبت به شاخص TyG بیشتر بود. در گروه کمکاری تیروئید آشکار در نوبت اول شیوع مقاومت به انسولین براساس شاخص HOMA نسبت به شاخص TyG بیش از دو برابر و در نوبت دوم بیش از سه برابر تعیین شد. در گروه کمکاری تیروئید تحت بالینی شیوع مقاومت به انسولین در نوبت اول براساس شاخص HOMA نسبت به شاخص TyG بیش از چهار برابر و در نوبت دوم بیش از سه برابر بود. در گروه کمکاری تیروئید تحت بالینی شیوع مقاومت به انسولین براساس شاخص HOMA قبل و بعد از درمان از نظر آماری تغییر معنیداری داشت (P<0.05). در گروه کمکاری تیروئید آشکار هیچیک از شاخصهای مقاومت به انسولین بعد از درمان نسبت به قبل از درمان از نظر آماری تغییر معنیداری نشان ندادند.
نتیجهگیری : هشت هفته درمان کمکاری تیروئید و کاهش سطح TSH در گروههای دارای کمکاری تیروئید آشکار و تحت بالینی در کاهش دو شاخص مقاومت به انسولین HOMA و TyG موثر نبود.
ناهید ربانی، مریم طهرانی پور، ناصر مهدوی شهری،
دوره 20، شماره 3 - ( پاییز 1397 )
چکیده
زمینه و هدف : آرتریت روماتوئید یک بیماری التهابی خودایمنی است که میتواند منجر به تخریب مفصل و ناتوانی شود. با توجه به ترکیبات بیولوژیکی فعال موجود در گیاه سکبینه بهنظر میرسد که این گیاه دارای قابلیت ضدالتهابی باشد. این مطالعه به منظور تعیین اﺛﺮ ﻋﺼﺎره ﻫﻴﺪرواﻟﻜﻠﻲ ﺻﻤﻎ گیاه سکبینه (Ferula persica) ﺑﺮ آرﺗﺮﻳﺖ روﻣﺎﺗﻮﺋﻴﺪ اﻟﻘﺎﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ ادجوانت کامل فروند در ﻣﻮش صحرایی انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی 36 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با محدوده وزنی 200 تا 250 گرم و با سن 8 هفته بهطور تصادفی در 6 گروه 6 تایی نرمال، کنترل منفی، کنترل مثبت و گروههای تیمارشده با عصاره هیدروالکلی صمغ گیاه سکبینه با دوزهای 25، 50 و 75 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن تقسیم شدند. ابتدا صمغ سکبینه به روش خیساندن عصارهگیری شد. آرتریت روماتوئید با تزریق داخل مفصل زانو به میزان 0.2ml ادجوانت کامل فروند (Freund's Complete Adjuvant) در روز اول در حیوانات ایجاد گردید و از روز پانزدهم عصاره هیدروالکلی، روزانه به صورت داخل صفاقی تزریق شد. در روز سی ام از قلب آنها برای اندازهگیری عامل روماتوئید خونگیری بهعمل آمد و از مفصل زانوی آنها برای بررسیهای هیستوپاتولوژی لام تهیه گردید.
یافتهها : کاهش آماری معنی دار عامل روماتوئید در سه گروه تیمار شده نسبت به گروه کنترل منفی مشاهده شد (p<0.05). در گروه تیمار با دوز 25 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن در مقایسه با گروه کنترل مثبت و دوزهای 50 و 75 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن تخریب غضروف و همچنین در گروه کنترل منفی هایپرپلازی سینوویال و بافت پانوس و تخریب غضروف مشاهده گردید.
نتیجهگیری : بهنظر میرسد عصاره هیدروالکلی صمغ گیاه سکبینه بهصورت وابسته به دوز میتواند باعث کاهش التهاب و تخریب غضروفی ناشی از آرتریت روماتوئید القاء شده در موشهای صحرایی گردد.
دانیال باقری، رضاعلی محسنی، سیدمحمدصادق مهدوی،
دوره 20، شماره 4 - ( زمستان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مخاطرات زیستمحیطی یکی از مهمترین عوامل تهدیدکننده سلامت انسانها است. رشد چشمگیر جمعیت و سبک زندگی نوین موجب بروز انواع مشکلات زیستمحیطی و شیوع بیماریها شده است. این مطالعه به منظور تعیین نگرش و دانش در رفتار زیستمحیطی شهروندان شهر گرگان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی توصیفی – تحلیلی روی 400 نفر (209 مرد و 191 زن) از شهروندان شهر گرگان طی سال 1396 انجام شد. برای انتخاب نمونهها از روش نمونهگیری چند مرحلهای استفاده گردید. شهر گرگان طبق تقسیمات شهری به 3 طبقه تقسیم شد و محلههای درون طبقات به عنوان خوشه در نظر گرفته شدند. از هر منطقه 40 درصد محلات بهصورت تصادفی وارد مطالعه شدند. ابزارهای مورد استفاده برای جمعآوری دادهها پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامههای دانش، نگرش و رفتار زیستمحیطی بود.
یافتهها: سطح نگرش و دانش زیستمحیطی شهروندان ضعیف و رفتار حامی محیط زیست آنان قوی ارزیابی شد. افراد با سن بالاتر، تحصیلات بالاتر و میزان اشتغال رفتار حامی محیط زیست بهتری داشتند (P<0.05). بین نگرش زیستمحیطی با رفتار حامی محیط زیست رابطه آماری معنیدار و معکوس یافت شد (P<0.05). افزایش دانش زیستمحیطی سبب افزایش رفتار حامی محیط زیستی گردید (P<0.05).
نتیجهگیری: سطح دانش و نگرش زیستمحیطی شهروندان گرگان ضعیف و رفتار حامی محیط زیستی آنان قوی ارزیابی شد.
گلناز میرحسینی، مریم طهرانی پور، ناصر مهدوی شهری،
دوره 21، شماره 3 - ( پاییز 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس (Multiple Sclerosis: MS) یک بیماری نورولوژیک تخریب کننده و مزمن است که در نتیجه میلینزدایی در سیستم عصبی مرکزی ایجاد میشود. یکی از نشانههای بالینی شایع در بیماری MS، اختلالات شناختی و شایعترین نقایص شناختی کاهش حافظه و سرعت پردازش اطلاعات است. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره هیدروالکلی ترکیبی سه گیاه خرفه،گزنه، کندر بر حافظه و تعداد سلولهای ناحیه CA1 هیپوکامپ موشهای صحرایی مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی 30 سر موش صحرایی نر پس از کانول گذاری در ناحیه CA1 هیپوکامپ بهطور تصادفی به پنج گروه شش تایی تقسیم شدند. گروهها شامل گروه کنترل، گروه شم (تزریق سالین)، گروه MS دریافت کننده سالین، گروه MS دریافت کننده دریافت عصاره هیدروالکلی ترکیبی (تیمار اول 200mg/kg/bw) و گروه MS دریافت عصاره هیدروالکلی ترکیبی (تیمار دوم 400mg/kg/bw) بودند. مدل MS با تزریق داخل هیپوکامپی اتیدیوم بروماید به صورت تک دوز (محلول 0.01% اتیدیوم بروماید در سالین 0.9% استریل) و در حجم 3 میکرولیتر با سرعت یک میکرولیتر در دقیقه به شکل تزریق درون بطنی ایجاد شد. عصاره هیدروالکلی ترکیبی به مدت 21 روز به شکل داخل صفاقی به عنوان تیمار تزریق شد. برای ارزیابی حافظه از تست شاتل باکس و برای بررسی دانسیته نورونی از روش دایسکتور و برای سنجش تغییرات سلولی از روش هیستوپاتولوژی استفاده گردید.
یافتهها: میانگین تعداد نورونهای ناحیه CA1 هیپوکامپ در گروه MS دریافت کننده سالین نسبت به گروههای کنترل و شم کاهش آماری معنیدار نشان داد (P<0.05). افزایش تعداد نورونها در گروههای تیمار اول و دوم نسبت به گروه MS دریافت کننده سالین از نظر آماری معنیدار بود (P<0.05). نتایج بافتشناسی نشاندهنده اثر القای MS بر بافت و تخریب نورونی نسبت به گروه کنترل بود و اثر تزریق عصاره هیدروالکلی ترکیبی در گروههای تیمار و ایجاد نورژنز و ترمیم را در این دو گروه نشان داد. القای مولتیپل اسکلروزیس در گروه MS دریافت کننده سالین باعث اختلال در حافظه گردید که نسبت به گروههای کنترل و شم از نظر آماری معنیدار بود (P<0.05). تزریق عصاره هیدروالکلی ترکیبی در هر دو گروه تیمار موجب بهبود حافظه گردید که نسبت به گروه MS دریافت کننده سالین از نظر آماری معنیدار بود (P<0.05).
نتیجهگیری: عصاره هیدروالکلی ترکیبی سه گیاه خرفه، گزنه و کندر با دوزهای 200 و 400 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن به دلیل اثر ترمیم و نورونزایی میتواند در بهبودی حافظه و تخریب نورونی در بیماری مولتیپل اسکلروزیس موثر باشد.