[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
اخبار::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations74203049
h-index3317
i10-index22068
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
24 نتیجه برای محمودی

غلامرضا محمودی شن، سید عابدین حسینی،
دوره 2، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1379 )
چکیده

بیماری ایدز اینک یک وحشت عمومی در جهان ایجاد کرده است و آرایشگران از کسانی هستند که از وسایل تیز و برنده به عنوان وسیله کار استفاده می کنند و آلوده بودن این وسایل در انتقال بیماری به دیگران نقش موثری دارد. لذا مطالعه ای به منظور تعیین آگاهی نگرش و عملکرد آرایشگران زن و مرد در مورد پیشگیری از بیماری ایدز انجام شد. مطالعه حاضر، یک مطالعه توصیفی است که نمونه های آن از بین آرایشگران شاغل در شهر گرگان انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای بود که به وسیله 150 آرایشگر تکمیل گردید. نتایج نشان داد که 50 درصد آنها آگاهی و 48.43 درصد آنان عملکرد متوسط و 43.4 درصد هم نگرش ضعیفی داشتند و آزمون آماری، بین عملکرد زنان و مردان تفاوت معنی داری را نشان داد (P≤0.02) ضمنا بین آگاهی و نگرش نیز نگرش و عملکرد با توجه به سابقه کار رابطه معنی داری وجود داشت .(P≤0.01) به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد که آرایشگران از آگاهی و نگرش و عملکرد ضعیفی برخوردارند و به آموزش رفتارهای بهداشتی نیاز دارند.
غلام‎رضا محمودی، علی‎رضا شریعتی، ناصر بهنام‎پور،
دوره 5، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1382 )
چکیده

مقدمه و هدف: کیفیت زندگی در بیماران دیالیزی یک موضوع با اهمیت و قابل بررسی می باشد. مشکل عمده بیماران دیالیزی که موجب پیچیده تر شدن شرایط کیفی زندگی آنان می گردد، روش های مقابله ای و تطابق با بیماری است. دامنه واکنش های تطابقی نسبت به دیالیز را احساس کسب مجدد و کامل توانایی ها تا خودکشی متغیر می باشد. هدف از این مطالعه تعیین رابطه بین کیفیت زندگی و انواع روش های مقابله ای به کار گرفته شده (مشکل مدار، هیجان مدار و مشکل مدار هیجان مدار) توسط بیماران همودیالیزی بود. مواد و روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود که به صورت مقطعی اجراء شده است. محیط پژوهش بخش های همودیالیز بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان گلستان بود. ابزار گردآوری پرسشنامه، روش جمع آوری اطلاعات سرشماری، تعداد نمونه 167 نفر و شیوه جمع آوری اطلاعات مصاحبه و تکمیل پرسشنامه بود. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که از 167 نفر نمونه تحقیق 89 نفر مرد و 78 نفر زن، 25.74 درصد در گروه سنی 44-35 سال و حداکثر 114 نفر به مدت کمتر از 4 سال سابقه دیالیز داشتند. میانگین و انحراف معیار کیفیت زندگی ۸.۱۳±۵۶.۸۹ به دست آمد. 72.45 درصد کیفیت زندگی متوسط داشتند و میزان به کارگیری هر دو شیوه مقابله ای هیجان مدار و مشکل مدار در حد متوسطی استفاده شده ضمن این که بین کیفیت زندگی و شیوه هیجان مدار رابطه معنی داری وجود داشت (p<0.05)نتیجه گیری: در این تحقیقی ما نتیجه گرفتیم که کیفیت زندگی بیماران دیالیزی تحت تاثیر شیوه مقابله ای هیجان مدار می باشد و در کل نیز کیفیت زندگی بیماران دیالیزی تحت تاثیر شیوه های مقابله است، بنابراین نیازمند آموزش و حمایت روانی هستند.
دکتر مجید محمودی، دکتر آتوسا آذرنگ، سعید رجبعلیان، دکتر علی‎رضا ظهور،
دوره 6، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1383 )
چکیده

مقدمه و هدف: مطالعات چندی در مورد اثر مواد اوپیوئیدی بر فعالیت سیستم ایمنی در افراد مصرف کننده این مواد صورت گرفته و نتایج متناقصی گزارش شده است. این مطالعه که با هدف اثر مواد اپیوئیدی بر سیستم ایمنی افراد مصرف کننده این مواد صورت گرفت، نوع پاسخ سلول های ایمنی این افراد را در حالت in vitro ارزیابی نموده و میزان سیتوکین های اینترفرون گاما (IFN- ?) و اینترلوکین-10 (IL-10) تولید شده را که نمایانگر هر یک از زیر گروه های سلول های CD4+T-helper می باشند، بررسی می نماید.مواد و روش ها: برای انجام این مطالعه از افراد داوطلب و سالم سو مصرف کننده مواد اوپیوئیدی خون گیری شد. همین طور از افراد سالم و فاقد سابقه سو مصرف مواد جهت گروه کنترل خون گیری به عمل آمد. کشت سلولی روی خون تام انجام گردید. خون تام رقیق شده با میتوژن و یا آنتی ژن تحریک و مایع روئی کشت جهت اندازه گیری سیتوکین ها مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-10 و آزمون های آماری فیشر و یومن ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد افرادی که سو مصرف مواد اوپیوئیدی نظیر هروئین را داشتند، میزان اینترفرون گاما تولید شده توسط سلول های آنها در اثر تحریک در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی دار کاهش می یابد و میزان اینترلوکین-10 در آنها افزایش می یابد (P<0.05). در حالی که افرادی که سو مصرف مواد اوپیوئیدی نظیر تریاک را داشتند میزان تولید این سیتوکین ها در آنها در مقایسه با گروه کنترل اختلاف معنی داری نشان نمی دهد.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان دهنده کاهش پاسخ میتوژنیک سلول های ایمنی افراد سو مصرف کننده مواد اوپیوئیدی نظیر هروئین می باشد و یا القا سلول های ایمنی در این افراد احتمالا در جهت Th2 می باشد. در حالی که این کاهش در افراد سو مصرف کننده تریاک در مقایسه با گروه کنترل معنی دار نیست.
قهرمان محمودی عالمی، حمیده عظیمی، دکتر مهران ضرغامی،
دوره 6، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1383 )
چکیده

مقدمه و هدف: وجود اضطراب و کم جرات بودن منجر به اختلال در عملکرد تحصیلی، تخریب توانایی های هوشی و یادگیری، کاهش تفکر انتزاعی و رکود استعدادها شده و همچنین با ایجاد معضلات اقتصادی، آثار زیانباری برای فرد، خانواده و اجتماع به بار خواهد آورد. روش های درمانی متعددی نظیر درمان های دارویی و غیردارویی جهت رفع اضطراب و افزایش جرات ورزی پیشنهاد شده است که یکی از درمان های غیردارویی (رفتاردرمانی)، آموزش قاطعیت می باشد. لذا با توجه به نتایج متناقض پژوهش های انجام شده در زمینه آموزش قاطعیت، تحقیقی در این زمینه طراحی و به اجرا در آمد.مواد و روش ها: در یک مطالعه کارآزمایی عرصه ای با گروه شاهد، ابتدا پرسشنامه های اضطراب آشکار و پنهان اسپیلبرگر و جرات ورزی گمبریل ریچی را بین کلیه دانشجویان پرستاری دانشکده پرستاری و مامائی نسیبه ساری با روش سرشماری توزیع کرده و تعداد 60 تن از دانشجویانی که شدت اضطراب آنها در حد متوسط تا شدید و از لحاظ جرات ورزی ضعیف بودند را پس از همسان شدن بر اساس جنس، میزان علاقمندی به رشته تحصیلی، وجود یا عدم وجود استرس در یک ماه اخیر و میزان اضطراب و جرات ورزی انتخاب، سپس به طور تصادفی به دو گروه مورد و شاهد 30 نفره تقسیم شدند. جهت گروه مورد در طی 6 هفته از قرار هفته ای یک جلسه به مدت 1.5 ساعت آموزش قاطعیت اجرا و برای گروه شاهد هیچ گونه آموزشی در نظر گرفته نشد. در پایان میزان اضطراب و جرات ورزی دانشجویان پرستاری دو گروه مورد و شاهد با استفاده از آزمون های آماری تی زوج مورد سنجش و مقایسه قرار گرفت.یافته ها: آزمون آماری تی زوج بیانگر آن است که کاهش میزان اضطراب آشکار و پنهان دانشجویان پرستاری در گروه مورد قبل و بعد از آموزش قاطعیت معنی دار بوده است P<0.05) و 4.97 t= اضطراب آشکار، 7.68 t= اضطراب پنهان(. همچنین براساس آزمون آماری تی زوج افزایش میزان جرات ورزی در گروه مورد قبل و بعد از آموزش قاطعیت نسبت به گروه شاهد معنی دار بوده است P<0.05) و 9.93-(t= .نتیجه گیری: با توجه به این که بالا بودن اضطراب و کاهش جرات ورزی بر عملکرد شغلی، تحصیلی و کارایی فردی تاثیر سو دارد و با عنایت به موثر بودن روش آموزش قاطعیت در کاهش اضطراب و افزایش جرات ورزی، پیشنهاد می شود که از آموزش قاطعیت به عنوان یک روش غیر دارویی جهت کاهش اضطراب و افزایش جرات ورزی دانشجویان پرستاری استفاده شود.
قنبر روحی، حسین رحمانی، علی اکبر عبداللهی، غلامرضا محمودی،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1384 )
چکیده

زمینه و هدف: عمل جراحی یک عامل اضطراب آور است که باعث ایجاد واکنش فیزیولوژیک در بدن می شود. در نتیجه پاسخ فیزیولوژیکی بدن، تنفس، ضربان قلب و فشار خون افزایش می یابند. در این پژوهش، تاثیر موسیقی بر میزان اضطراب و برخی از شاخص های فیزیولوژیک بیماران قبل از عمل جراحی شکم در مرکز آموزشی - درمانی پنجم آذر گرگان بررسی شده است.روش بررسی: این مطالعه شبه تجربی روی 134 بیمار کاندیدای عمل جراحی شکم که به طور تصادفی در دو گروه شاهد و مورد در سال 1383 در مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان انجام گرفت. میزان اضطراب به وسیله پرسشنامه اسپیل برگر و متغیرهای فیزیولوژیک (فشار شریانی خون و تعداد نبض) از طریق فشارسنج الکترونیک و تعداد تنفس با شمارش در بالین بیمار قبل از پخش موسیقی کنترل گردید و سپس بیماران گروه مورد به مدت 20 دقیقه در یک محیط آرام به موسیقی هوان سباستین باخ گوش دادند و مجددا اضطراب و متغیرهای فیزیولوژیک اندازه گیری و برای گروه شاهد همین روش بدون پخش موسیقی انجام گردید.یافته ها: تفاوت میانگین میزان اضطراب و متغیرهای فیزیولوژیک قبل از پخش موسیقی در دو گروه معنی دار نبود. همچنین میزان اضطراب و متوسط فشار شریانی خون در گروه مورد نسبت به گروه شاهد بعد از پخش موسیقی دارای تفاوت معنی داری بود (P<0.05) ولی تعداد ضربان قلب و تنفس در دقیقه در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت.نتیجه گیری: استماع موسیقی باعث کاهش میزان اضطراب پاسخ های فیزیولوژیک بدن می شود. لذا پژوهشگر پیشنهاد می‌کند به منظور کاهش اضطراب و پاسخ های فیزیولوژیک بدن از موسیقی استفاده شود.
دکتر محمد موجرلو، علیرضا شریعتی، غلامرضا محمودی،
دوره 8، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده

زمینه و هدف: در بیماران دیالیزی کاهش تولید اریتروپوئیتین از کلیه ها، عامل اصلی کم خونی به شمار می آید و تزریق اریتروپوئیتین درمان انتخابی رفع کم خونی محسوب می شود. کمبود نسبی یا مطلق آهن شایع ترین علت ایجاد پاسخ نامطلوب در افزایش هموگلوبین به شمار می آید. هدف مطالعه تاثیر آمپول ونوفر بر میزان پاسخ دهی به اریتروپوئیتین در افزایش هموگلوبین بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه تحت همودیالیز بود.روش بررسی: این پژوهش به صورت مقطعی و از نوع نیمه تجربی روی 48 بیماری که در هر هفته سه نوبت دیالیز می شدند و غلظت هموگلوبین سرمی آنها کمتر از 9 gr/dl بود، انجام گردید. به این بیماران به مدت 7 هفته در پایان هر جلسه دیالیز 2000 واحد آمپول اریتروپوئیتین به روش زیرجلدی تزریق شد. پس از پایان تزریق اریتروپوئیتین علاوه بر بررسی مجدد هموگلوبین، سطح سرمی فریتین بیماران نیز اندازه گیری شد. بیمارانی که همچنان هموگلوبین کمتر از 9 gr/dl و فریتین سرم کمتر از 200 ng/dl داشتند، انتخاب شدند 29) نفر(. در این بیماران علاوه بر ادامه تزریق اریتروپوئیتین، در 5 نوبت متوالی به هنگام دیالیز، 100 mg آمپول ونوفر به روش وریدی انفوزیون شد. پس از یک هفته از پایان آخرین دوز تزریق ونوفر، مجددا آزمایش هموگلوبین و فریتین سرم بررسی شد.یافته ها: میانگین هموگلوبین بیماران قبل از شروع تزریق اریتروپوئیتین 7.5 gr/dl و پس از 7 هفته تزریق اریتروپوئیتین 8.5 gr/dl جمع آوری شد. در ادامه مطالعه به دنبال تزریق دوره ای ونوفر میانگین هموگلوبین به 10.4 gr/dl افزایش یافت. میانگین فریتین سرم قبل از تزریق آمپول ونوفر 131 ng/dl و پس از یک هفته از آخرین دوز تزریق ونوفر 237 ng/dl تعیین شد.نتیجه گیری: کمبود آهن نقش کلیدی در پاسخ نامطلوب به تزریق اریتروپوئیتین در افزایش هموگلوبین بیماران همودیالیزی دارد. لذا ضروری است به منظور افزایش پاسخ به درمان با اریتروپوئیتین آهن سرم بیماران نیز سنجیده شود.
غلامرضا محمودی، قنبر روحی، دکتر محمد موجرلو، حورالنسا شیخ، حسین رحمانی انارکی،
دوره 8، شماره 2 - ( تابستان 1385 )
چکیده

زمینه و هدف: فرسودگی سندمی است که با خستگی روانی و فقدان کفایت شغلی به روز می کند و شرایط نامساعد فیزیکی و امکانات حرفه ای استرسی را بر پرستار تحمیل می نماید که احتمالا تاثیرگذار بر فرسودگی است. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین فرسودگی شغلی پرستاران و رابطه آن با عوامل محیط کار و امکانات تخصصی به عمل آمد.روش بررسی: مطاله حاضر توصیفی و تحلیلی از نوع همبستگی، روی 272 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان گلستان در سال های 84-1383 انجام شد. ابراز تحقیق پرسشنامه مسلاچ (MBI) بود که شامل واکنش عاطفی، خستگی روانی، جسمانی، مسخ شخصیت و احساس عدم موفقیت فردی بود. پرسشنامه دو مربوط به عوامل مربوز به محیط کار و امکانات تخصصی بود.یافته ها: از کل 272 نمونه مورد بررسی، بالاترین سطح فرسودگی در بعد عاطفی بود (8/43 درصد). آزمون آماری بین فرسودگی عاطفی و مسخ شخصیت با شرایط فیزیکی محیط کار رابطه معنی داری را نشان داد (p<0/05) همین طور فرسودگی عاطفی از نظر شدت با امکانات تخصصی حرفه ای محیط کار رابطه معنی دار و با مطلوبیت محیط رابطه معکوسی نشان داد (p<0/05).نتیجه گیری: بیشترین سطح فرسودگی در حیطه فرسودگی عاطفی بود و با شرایط محیط فیزیکی و امکانات حرفه ای بخش رابطه داشت و میزان مطلوبیت فیزیکی و امکانات حرفه ای با میزان فرسودگی رابطه معکوس داشت. پیشنهاد می شود مسئولین به بهبود محیط و امکانات تخصصی بخش ها توجه ویژه ای داشته باشد.
محمدرضا ربیعی، شیدا کاظمی ملک محمودی، شیما کاظمی ملک محمودی،
دوره 9، شماره 3 - ( پاييز 1386 )
چکیده

زمینه و هدف : حدود 30 درصد از کودکان حداقل یک‌بار طی دوران کودکی‌شان در بیمارستان بستری شده‌اند که سبب اضطراب ناشی از عوامل مختلف می‌شود. با توجه به درصد بالای کودکان بستری در بیمارستان و عوارض ناشی از بستری شدن و عوارض جانبی فراوان روش‌های دارویی، توجه بیشتر به روش‌های غیردارویی از جمله استفاده از برنامه موسیقی مورد توجه است. دراین مقاله تاثیرات موسیقی درمانی را بر کاهش اضطراب کودکان 12-9 ساله بستری در مرکز آموزشی درمانی طالقانی گرگان، مورد بررسی قرار دادیم.

روش بررسی: در این مطالعه نیمه‌تجربی 60 نفر از کودکان 12-9 سال بستری در بخش داخلی انتخاب و به‌طور تصادفی به دو گروه مساوی 30 نفری مداخله و کنترل تقسیم گردیدند. ابزار گردآوری داده‌های پژوهش شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک بیمار و پرسشنامه سنجش اضطراب اسپیل برگر بود که داده‌های لازم قبل و بعد از انجام مداخله، ‌جمع‌آوری و با یکدیگر مقایسه گردیدند. داده‌های جمع‌آوری شده قبل و بعد از انجام مداخله، با استفاده از آزمون‌های آماری کولموگروف اسمیرونوف، کای‌دو، paired-t-test ، بارتلت و من‌ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها : نتایج نشان داد که بین میانگین اضطراب حالتی در هر دو گروه، قبل ازشنیدن موسیقی تفاوت معنادار دیده نشد. ولی بعد از اجرای برنامه موسیقی تفاوت معنادار به نفع گروه مداخله مشاهده گردید (05/0P<). بنابراین می‌توان این کاهش میزان اضطراب در گروه مداخله را به اجرای موسیقی درمانی (شنیدن موسیقی) نسبت داد.

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که اجرای موسیقی در کودکان بستری می‌تواند اضطراب را کاهش دهد.


دکتر عباس مسعود زاده، دکتر میترا محمودی، دکتر آرمیتا سلجوقیان،
دوره 9، شماره 4 - ( زمستان 1386 )
چکیده

زمینه و هدف : اختلال وسواسی جبری علی‌رغم شیوع بالا کمترین میزان پاسخ درمانی را در بین بیماری‌های اضطرابی نشان می‌دهد. این مطالعه به منظور مقایسه اثرات درمانی نالترکسون و فلوئوکستین بر اختلال وسواسی – جبری (OCD) انجام شد.

 

روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی دوسوکور با گروه شاهد و طرح موازی تصادفی بود که روی 30 بیمار زن 18 تا 60 ساله مراجعه کننده به مطب و درمانگاه روانپزشکی بیمارستان زارع ساری در سال 1384 انجام گرفت. بیماران در سه گروه درمانی 10نفره قرار گرفتند. به گروه A روزانه mg 9/53 فلوئوکستین، به گروه B روزانه mg 4/64 نالترکسون و به گروه C کپسولی حاوی دارونما داده می‌شد. شدت علایم اختلال وسواسی –جبری در چهار مرحله با مقیاس یل براون سنجیده شد. داده‌های به دست آمده در سه گروه با استفاده از آزمون‌های پارامتریک و غیرپارامتریک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

 

یافته‌ها : میانگین‌های عددی هفته هشتم در گروه نالترکسون شدت علائم اختلال وسواسی-جبری را به طور معنی‌داری (01/45 درصد) کاهش داد (05/0P<)، که این کاهش به اندازه فلوئوکستین (81/45درصد) بود.

 

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که نالترکسون به اندازه فلوئوکستین در کاهش علائم اختلال وسواسی – جبری موثر است و اثر آن بسیار سریع‌تر از فلوئوکسین بوده و در عرض دو هفته اول ظاهر می‌شود.


دکتر مصطفی حسینی، یونس جهانی، دکتر محمود محمودی، دکتر محمدرضا اشراقیان، یوسف یحیی پور، دکتر عباسعلی کشتکار،
دوره 10، شماره 3 - ( پاييز 1387 )
چکیده

زمینه و هدف : سرطان پروستات شایع‌ترین سرطان بدخیم در مردان بوده و بعد از سرطان ریه دومین علت مرگ ناشی از انواع سرطان در مردان است. این مطالعه به منظور ارزیابی برخی عوامل خطر سرطان پروستات در استان مازندران انجام گردید. روش بررسی: این مطالعه مورد - شاهدی همسان‌سازی شده فردی بر اساس سن و همسایگی بود که روی 104 بیمار و 104 شاهد در استان مازندران طی سال 1384 انجام گرفت. با استفاده از اطلاعات ثبت سرطان ایستگاه تحقیقاتی بابل نشانی‌ بیماران تهیه گردید. با مراجعه به درب منزل بیماران و افراد شاهد، پرسشنامه از پیش تدوین شده تکمیل شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری STATA(8.0) تجزیه و تحلیل گردید. یافته‌ها : نتایج آنالیز تک‌متغیره لجستیک شرطی نشان داد که سن، وجود عفونت یا التهاب پروستات، مصرف الکل، مصرف چپق و قلیان، ابتلا به سرطان پروستات اقوام نزدیک، شاخص توده بدنی، وجود سرطان‌های دیگر، فعالیت شغلی، شدت فعالیت شغلی و پیاده‌روی بر ابتلا به سرطان پروستات تاثیر قابل توجهی دارد (20/0P<). در یک مدل چند متغیره رگرسیون لجستیک شرطی و با استفاده از روش گام به گام (Stepwise) و مبادرت به حذف مخدوش کننده‌ها و تعدیل یافته‌های معنی‌دار قبلی مشاهده گردید که عفونت یا التهاب پروستات، مصرف الکل، سن بالاتر از 60 سال و سابقه سرطان پروستات در اقوام نزدیک به عنوان موثرترین عوامل در ابتلا به سرطان پروستات شناسایی گردیدند. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که سن و ابتلا به سرطان پروستات اقوام نزدیک و همچنین وجود عفونت یا التهاب پروستات و مصرف الکل عوامل خطر ابتلا به سرطان پروستات می‌باشند. لذا پیشنهاد می‌شود که مردان از یک سن خاص (مثلاً 60 سال و بیشتر) به‌طور سالانه مورد آزمایش‌های غربالگری قرار گیرند.
یوسف یحیی پور، دکتر محمد کریمی، نوشین خیر، علی هاشم زاده عمران، دکتر سیدمحمد جزایری، زهرا سعادتمند، دکتر محمود محمودی،
دوره 11، شماره 1 - ( بهار 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : انتقال عمودی مادر به فرزند یکی از مهمترین راههای انتشار ویروس هپاتیت(HBV) B است. بیش از 50درصد حاملین ایرانی عفونت را از طریق مادر به فرزند دریافت کردند که این مسیر یکی از محتملترین راه انتقال HBV در کشور ما میباشد. در این مطالعه میزان عفونت HBV در بچههایی که از مادران HBsAG مثبت استان مازندران متولد شده بودند، از نظر وجود مارکرهای سرولوژیک ویروس هپاتیت B شامل Anti-HBC, Anti-HBs, HBsAg مورد ارزیابی قرار گرفت.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی برای تعیین حضور مارکرهای سرولوژیک HBV آزمایش الایزا روی نمونه سرم 123 کودکی که از مادران HBsAG مثبت در شهرستان آمل استان مازندران طی سالهای 85-1381 متولد شده بودند، انجام گرفت. تمامی کودکان مورد مطالعه، علاوه بر ایمونوگلوبولین هپاتیت (HBIG) B واکسن هپاتیت B را در بدو تولد دریافت نموده و بهدنبال آن دوز دوم و سوم را در ماههای یک و شش تزریق کردند. نتایج با روشهای آماری کایاسکوئر و آزمون دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها : از بین 31241 زن بارداری که در طی 5 سال زایمان نمودند، 140 مورد (45%) آنها از نظر وجود HBsAG، مثبت بودند که از بین آنها 123 کودک وارد مطالعه شدند. تنها یک مورد (0.8%) از این کودکان حامل HBsAg بود و91.9 درصد کودکان دارای یکی از مارکرهای سرولوژیک عفونت HBV بودند. 82.1 درصد کودکان دارای ایمنی ( Anti-HBs) مثبت و در8.9% آنها نیز Anti-HBc شناسایی گردید.

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که بعد از توجه به انتقال عمودی در چندین سال و اجرای استراتژیهایی نظیر واکسیناسیون و تجویز HBIG برای نوزادانی که از مادران HBsAg مثبت متولد شدند، اکنون بهنظر میرسد که باید بیشتر به راههای افقی انتقال HBV در این منطقه پرداخت.


دکتر بی بی هاجر زحمتکش، دکتر نغیمه حاجی مرادلو، شیما کاظمی ملک محمودی، حمیرا خدام،
دوره 12، شماره 3 - ( پاييز 1389 )
چکیده

زمینه و هدف : ماهیت کار در بخش اورژانس به نحوی است که برای حفظ حیات بیماران باید مراقبت‌هایی با کیفیت بالا و در کوتاه‌ترین زمان ممکن ارائه گردد. پایش مکرر کیفیت ارائه خدمات و رضایت مراجعین بخش اورژانس به عنوان یکی از شاخص‌های مهم ضروری است. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان رضایت بیماران مراجعه کننده به بخش اورژانس بیمارستان‌های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی گلستان از خدمات ارائه شده در سال 1385 انجام گردید. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 2400 مراجعه کننده بخش اورژانس 13 بیمارستان تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی گلستان در شیفت‌های مختلف ارائه خدمت که به صورت تصادفی با در نظر گرفتن سهم هر بیمارستان به نسبت ارجاعات تخصصی و غیرتخصصی از بین کل مراجعین انتخاب شده بودند؛ طی سال 1385 صورت گرفت. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه تهیه شده توسط تیم تحقیق مشتمل بر دو بخش اطلاعات دموگرافیک و سؤالات مربوط به رضایت از خدمات ارائه شده به تفکیک سرپایی و فوریتی جمع‌آوری شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-15 و آزمون کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها : در بخش فوریت بیشترین درصد رضایت به ترتیب مربوط به توجه و برخورد پزشکان (86%)، توجه و طرز برخورد کارکنان پرستاری (85%)، میزان پاسخگویی کارکنان پرستاری به سؤالات (84.1%)، وضعیت دمای بخش (83.9%) و تمیزی سطوح و کف بخش‌ها (81.9%) و کمترین درصد رضایت مربوط به طرز برخورد نگهبان با بیمار و همراهان (33.8%) و تمیزی سرویس‌های بهداشتی و وجود صابون (45.7%) بود. بیشترین میزان رضایت بیماران بستری در بخش اورژانس به ترتیب مربوط به دسترسی به تلفن در صورت نیاز (49.7%) ، طعم و مزه غذای ارائه شده (47.4%) ، مقدار و دمای غذا (44.1%) و کمترین درصد رضایت مربوط به رعایت شأن و احترام بیمار (8.2%) بود. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان‌دهنده لزوم توجه بیشتر به آموزش کارکنان در رده‌های مختلف درخصوص نحوه برخورد با بیمار و همراهان وی و احترام به شأن انسانی ایشان را آشکار می‌سازد. همچنین توجه به وضعیت سرویس‌های بهداشتی ضروری است.
دکتر مجید محمودی، دکتر اصغر آقامحمدی، دکتر حمید قادری، دکتر آنا عیسائیان، دکتر موسی زرگر، دکتر علی خاجی، دکتر نیما رضائی، کورس دیوسالار، دکتر محمدعلی محققی،
دوره 12، شماره 4 - ( زمستان 1389 )
چکیده

زمینه و هدف : بیماران فاقد طحال در خطر ابتلاء به عفونت باکتری‌های کپسول‌دار نظیر استرپتوکوک پنومونی می‌باشند و تزریق واکسن پلی ساکارید پنوموکوکال (Pneumovax 23) توصیه شده است. این مطالعه به منظور تعیین پاسخ ایمنی هومورال نسبت به آنتی‌ژن‌های واکسن پلی‌ساکارید پنوموکوکال در بیماران طحال‌برداری شده به علت ترومای طحال و یا ابتلاء به بیماری ترومبوسیتوپنی مزمن انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی قبل از عمل طحال‌برداری روی دو گروه از بیماران شامل 15 بیمار (11 مرد و 4 زن) ناشی از ترومای طحال و 20بیمار (10 مرد و 10 زن) مبتلا به ترومبوسیتوپنی مزمن (ITP) که به بیمارستان‌های ابن‌سینا و مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) تهران طی اردیبهشت 1386 لغایت مهر 1387 مراجعه نموده بودند؛ انجام شد. 40 فرد سالم مراجعه کننده به مرکز آسم و ایمونولوژی مرکز طبی کودکان که برای پیشگیری از ابتلاء به عفونت‌های پنوموکوکی توسط واکسن پلی‌ساکارید پنوموکوکال واکسینه شده بودند؛ به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. به تمامی افراد سه گروه واکسن پلی ساکارید پنوموکوکال تزریق گردید. رقت آنتی‌بادی‌های IgG و IgG2 که به آنتی‌ژن‌های واکسن اختصاص داشتند؛ در سرم خون بیماران قبل از واکسیناسیون و 4 هفته بعد از واکسیناسیون با روش الیزا اندازه‌گیری گردید. از آزمون آماری تی برای مقایسه دو گروه و آزمون رگرسیون برای تعیین همبستگی دو متغیر استفاده شد. یافته‌ها : بعد از واکسیناسیون، میانگین آنتی‌بادی IgG و یا IgG2 تولید شده علیه آنتی‌ژن‌های واکسن در گروه بیماران ITP به طور معنی‌داری کمتر از گروه شاهد و یا گروه تروما بود (P<0.05). در گروه تروما رقت آنتی‌بادی IgG و یا IgG2 تولید شده در مقایسه با گروه شاهد تفاوت معنی‌داری نداشت. از 20 بیمار مبتلا به ITP مورد مطالعه 9 نفر (45%) پاسخ ایمنی ضعیفی نسبت به آنتی‌ژن‌های واکسن نشان دادند. نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که 45% از بیماران طحال‌برداری شده مبتلا به ترومبوسیتوپنی مزمن، نسبت به آنتی‌ژن‌های باکتری استرپتوکوک، ضعف ایمنی هومورال دارند.
مریم مدرس، صبا بشارت، فاطمه رحیمی کیان، دکتر سیما بشارت، دکتر محمود محمودی، دکتر حسین صالحی سورمقی،
دوره 14، شماره 1 - ( بهار 1391 )
چکیده

زمینه و هدف : تهوع و استفراغ از شکایت‌های شایع زنان در نیمه اول حاملگی بوده و از جمله درمان‌های سنتی، استفاده از گیاهان دارویی از جمله زنجبیل و بابونه می‌باشد. این مطالعه به منظور مقایسه اثر زنجبیل و بابونه در کاهش تهوع و استفراغ دوران بارداری انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی سه‌سوکور روی 105 زن بارداری که طی هفته‌های 16-6 بارداری به درمانگاه مرکز آموزشی درمانی دزیانی گرگان و مراکز بهداشتی منتخب سطح استان گلستان طی سال‌های 89-1388 مراجعه نمودند؛ انجام شد. زنان به صورت تصادفی در گروه‌های کنترل A (پلاسبو 35 نفر) ، مداخله B (زنجبیل 35 نفر) و مداخله C (بابونه 35 نفر) قرار گرفتند. گروه‌های A ، B و C به مدت یک هفته به ترتیب کپسول‌های خوراکی پلاسبو (نشاسته ذرت) ، زنجبیل و بابونه را به میزان 500 میلی‌گرم دو بار در روز به مدت یک هفته مصرف نمودند. چک لیست شاخص تهوع و استفراغ رودز هفته اول قبل از انجام مداخله و هفته دوم طی انجام مداخله، هر شب قبل از خواب توسط زنان باردار تکمیل گردید. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-16 و آزمون‌های آنالیز واریانس، تست دقیق فیشر و بن‌فرونی تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : میانگین امتیاز کلی شاخص رودز قبل از انجام مداخله در گروه‌های A ، B و C به ترتیب 5.88±12.71 ، 0.76±10.42 و 5.51±11.19 تعیین گردید و اختلاف آماری معنی‌داری مشاهده نشد. میانگین امتیاز کلی شاخص رودز بعد از انجام مداخله در گروه‌های A، B و C به ترتیب 6.43±11.47 ، 3.74±7.28 و 4.32±5.73 تعیین شد (P<0.05). تفاضل میانگین امتیازها قبل و بعد از مداخله در گروه بابونه بیشترین مقدار را با میزان 4.84±5.45 نشان داد (P<0.05). اثر مداخلات سه‌گانه بر گروه‌های مورد بررسی با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک‌طرفه اختلاف آماری معنی‌داری را نشان داد (P<0.05). بااستفاده از آزمون بن فرونی، این اختلاف بین گروه زنجبیل و بابونه و نیز زنجبیل و پلاسبو از نظر آماری معنی‌دار نبود؛ اما اختلاف آماری بین گروه بابونه و پلاسبو معنی‌دار بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که کپسول‌های خوراکی بابونه در مقایسه با زنجبیل و پلاسبو در کاهش علایم تهوع و استفراغ ناشی از بارداری موثرتر است.
مهین روزی طلب، بیژن محمدی، صدیقه ابراهیمی، عزیزالله پورمحمودی، جان محمد ملک‌زاده، کرامت اله زندی قشقایی، مرجان مردانی حموله،
دوره 15، شماره 2 - ( تابستان 1392 )
چکیده

زمینه و هدف : شیوع ناهنجاری‌های لوله عصبی براساس نژاد، موقعیت جغرافیایی و عوامل مستعد کننده دیگر در هر ناحیه متفاوت است. این مطالعه ده ساله به منظور تعیین شیوع ناهنجاری‌های لوله عصبی و عوامل خطرزای مرتبط با آن در یاسوج انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد – شاهدی روی نوزادان متولد شده در زایشگاه بیمارستان امام سجاد (ع) شهر یاسوج طی سال‌های 89-1380 انجام شد. گروه مورد شامل 78 نوزاد با ناهنجاری‌های لوله عصبی از بین 36755 نوزاد متولد شده انتخاب گردید و 78 نوزاد سالم که در همان مدت و در همان بیمارستان به‌دنیا آمدند؛ به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. اطلاعات توسط چک لیست ثبت شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-19 و آزمون‌های آماری Chi-Square، رگرسیون لجستیک و نسبت شانس (OR) تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : شیوع ناهنجاری‌های لوله عصبی 12/2 در هزار تولد زنده تعیین شد. در 59 نوزاد (75.65%) آنانسفالی و در 19 نوزاد (24.35%) اسپینابیفیدا مشاهده شد. نسبت جنسی ناهنجاری دختران به پسران 1.5 تعیین شد. بیشترین موارد ناهنجاری‌های لوله عصبی در مادران رده سنی 36-27 سال (53.85%) یافت شد. تفاوت آماری معنی‌داری بین تعداد حاملگی و تعداد سقط بین دو گروه مورد و شاهد یافت نشد. 10 مادر (12.8%) از گروه مورد و 7 مادر (8.97%) از گروه شاهد سابقه مصرف دخانیات (قلیان) داشتند که از نظر آماری تفاوت معنی‌داری نشان نداد. 52 مادر (66.7%) از گروه مورد و 30 مادر (38.5%) از گروه شاهد سابقه عدم مصرف اسیدفولیک داشتند (CI95%: 1.4-6.15, OR=2.93, P<0.001). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که شیوع ناهنجاری‌های لوله عصبی در یاسوج نسبتاً بالا بوده و عدم مصرف اسیدفولیک توسط مادران 2.93 برابر خطر ابتلا به ناهنجاری را می‌افزاید.
معصومه حبیبیان، ولی اله دبیدی روشن، سید جعفر موسوی، سید علی اکبر محمودی،
دوره 15، شماره 3 - ( پاییز 1392 )
چکیده

زمینه و هدف : آسیب اکسیداتیو ناشی از وجود سرب در مغز، به عنوان یک مکانیسم مولکولی احتمالی در سمیت سرب در نظر گرفته می‌شود. تمرین هوازی با القای آبشاری از فرایندهای مولکولی و سلولی از مغز حمایت می‌کند. این مطالعه به منظور تعیین اثر 8 هفته تمرین هوازی بر عامل نروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) و مالون دی آلدئید (MDA) بافت مخچه موش‌های صحرایی در معرض استات سرب انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به گروه‌های پایه، شم (30 میلی‌گرم/کیلوگرم، اتیل اولئات)، سرب و سرب + تمرین (20 میلی‌گرم/کیلوگرم، تزریق داخل صفاقی استات سرب) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل 8 هفته دویدن با سرعت 15 تا 22متربردقیقه، مدت 25 تا 64 دقیقه در روز و 5 جلسه در هفته بود. سطوح BDNF و MDA به ترتیب با روش ELISA و تیوباربیتوریک اسید سنجیده شد. یافته‌ها : تیمار مزمن با استات سرب سطوح MDA مخچه‌ای را در موش‌ها افزایش داد (P<0.001)؛ اما اثری بر سطوح BDNF نداشت. اثر متقابل تمرین هوازی و استات سرب سطوح MDA را کاهش داد (P<0.001) و منجر به افزایش غیرمعنی‌دار سطوح BDNF در مخچه گردید. نتیجه‌گیری : تمرین هوازی با شدت متوسط ممکن است نقش حمایت عصبی در مقابل آسیب ناشی از سرب بر مخچه از طریق تنظیم منفی استرس اکسیداتیو داشته باشد و سلامت مغز را با افزایش BDNF ارتقاء بخشد.
فرهنگ بابامحمودی، محمدرضا مهدوی، بیتا طالبی، حسین جلالی، پیام روشن، مهراد مهدوی،
دوره 16، شماره 4 - ( زمستان 1393 )
چکیده

زمینه و هدف : پیدایش مقاومت دارویی مایکوباکتریوم توبرکلوزیس، به‌خصوص سویه‌های مقاوم به چند دارو، درمان و کنترل شیوع بیماری سل را با مشکل مواجه کرده است. این مطالعه به منظور شناسایی جهش‌های شایع منجر به مقاومت دارویی ایزوله‌های مایکوباکتریوم توبرکلوزیس با استفاده از روش Line Probe Assay در استان مازندران انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی نمونه‌های خلط مثبت 54 مسلول ریوی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی استان مازندران انجام شد. نمونه خلط بیماران روی محیط لوین اشتاین – جانسون کشت داده شد. نمونه‌ها از نظر وجود ژن‌های مقاوم و حساس به داروهای خط اول و دوم درمان بیماری سل (ایزونیازید، ریفامپین، استرپتومایسین، آمیکاسین / کانامایسین و کینولون) با روش LPA ارزیابی شدند. یافته‌ها : از 54 نمونه خلط، 3 نمونه مقاوم به کینولون (5.5%)، 3 نمونه مقاوم به کانامایسین / آمیکاسین (5.5%) و 4 نمونه مقاوم به استرپتومایسین (7.4%) بودند. در 2 نمونه (3.7%) جهش در کدون katG مشاهده شد که مربوط به مقاومت به ایزونیازید بود. 3 مورد (5.5%) مقاومت به ریفامپین با جهش ژنی rpoB 516 مشاهده شد. در مجموع 4 نمونه (7.4%) به دو دارو مقاوم بودند. به‌طوری که 3 نمونه به دو داروی استرپتومایسین و کینولون و یک نمونه به دو داروی ریفامپین و کانامایسین مقاوم بودند. نتیجه‌گیری : 7.4% از نمونه‌ها به دو داروی درمان کننده بیماری سل مقاوم بودند. همچنین روش Line Probe Assay در شناسایی مقاومت به چندین داروی ضدسل، روشی سریع و مناسب ارزیابی شد.
جواد صادقی نژاد، فاطمه محمودی کردی، حسین لیمویی، سعدی رستمی،
دوره 17، شماره 3 - ( پاییز 1394 )
چکیده

زمینه و هدف : اثر گیاه لیسیوم بارباروم (Lycium barbarum L.) در افزایش قدرت ایمنی گزارش شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره آبی میوه گیاه لیسیوم روسنیکوم (Lycium ruthenicum L.) بر شاخص‌های مورفومتریک و هیستوپاتولوژیک اندام‌های لنفاوی موش سوری انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 36 سر موش سوری از نژاد BALB/c به صورت تصادفی در شش گروه 6 تایی کنترل و تیمار قرار گرفتند. عصاره آبی میوه گیاه لیسیوم روسنیکوم در دوزهای 50، 100، 200، 400 و 800 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن طی 21 روز برای گروه‌های تیمار گاواژ گردید. گروه کنترل 100 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن سرم فیزیولوژی را به روش گاواژ دریافت نمودند. پس از مدت تیمار، افزایش نسبی وزن بدن، تغییرات مورفومتری، هیستومورفومتری و هیستوپاتولوژی تیموس، عقده لنفاوی و طحال بررسی شد. یافته‌ها : تجویز این عصاره در دوزهای 50 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن اثری بر وزن موش‌ها نداشت؛ اما در دوزهای بالاتر سبب کاهش وزن بدن گردید (P<0.05). ایندکس تیموس در دوز 800 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن نسبت به گروه کنترل کاهش آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). نتایج هیستومورفومتریک تیموس نشان داد ضخامت بخش مرکزی در دوزهای پایین به‌صورت معنی‌داری افزایش یافت (P<0.05)؛ اما در دوزهای بالاتر تفاوتی با گروه کنترل مشاهده نگردید. ضخامت کپسول در عقده لنفاوی و طحال در دوز800 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن نسبت به گروه کنترل افزایش معنی‌داری نشان داد (P<0.05). با توجه به یافته‌های هیستوپاتولوژیکی، دوزهای 50، 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن عصاره این گیاه بر اندام‌های لنفاوی باعث تحریک و ارتشاح سلول‌های ایمنی و افزایش خونسازی شد؛ اما در دوزهای 400 و 800 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن سبب فیبروز کپسول، دژنراسیون فولیکول‌ها و آپوپتوز در سلول‌های داربست سلولی و نیز آسیب در اندام‌های لنفاوی این گروه‌ها گردید. نتیجه‌گیری : دوزهای 400 و 800 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن از عصاره آبی میوه گیاه لیسیوم روسنیکوم باعث تغییرات هیستوپاتولوژیک اندام‌های لنفاوی موش آزمایشگاهی می‌گردد.
آمنه محمودی، مریم کوشکی جهرمی، جواد نعمتی، صدیقه طهماسبی، محمود ضمیریان،
دوره 20، شماره 1 - ( بهار 1397 )
چکیده

زمینه و هدف : سرطان پستان و درمان آن عوارض مختلف جسمانی در پی داشته و تمرینات ورزشی در خصوص رفع یا کاهش این عوارض پیشنهاد شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر هشت هفته تمرینات پیلاتس بر برخی شاخص‌های آمادگی جسمانی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد.

روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 30 زن مبتلا به سرطان پستان با دامنه سنی 30 تا 57 سال در دو گروه 15 نفری کنترل و مداخله در بیمارستان مطهری شیراز طی سال 1395 انجام شد. گروه مداخله هشت هفته تمرینات پیلاتس را به مدت سه جلسه یک ساعته در هفته انجام دادند. گروه کنترل در هیچ فعالیت منظم ورزشی شرکت ننمودند. میزان انعطاف پذیری، هماهنگی، تعادل، قدرت عضلات پشت، قدرت دست و استقامت عضلات شکمی آزمودنی‌ها به ترتیب با آزمون‌های ولز، آزمون پرتاب پی‌درپی توپ تنیس، آزمون ایستادن تک پا، نیروسنج کمری و دستی و حرکت دراز و نشست تعیین گردید.

یافته‌ها : تمرینات پیلاتس در زنان گروه مداخله موجب افزایش انعطاف‌پذیری، تعادل، هماهنگی، قدرت عضلات کمر و پشت، قدرت دست و استقامت عضلات در مقایسه با گروه کنترل گردید (P<0.05).

نتیجه‌گیری : تمرینات پیلاتس سبب بهبود شاخص‌های آمادگی جسمانی زنان مبتلا به سرطان پستان می‌شود.


حسین طوسی خورشیدی، هوشنگ جعفری قصر الدشتی، سیده خدیجه پرندک، نازنین محمودی،
دوره 20، شماره 1 - ( بهار 1397 )
چکیده

زمینه و هدف : نشانگرهای جدید بیماری‌های قلبی - عروقی در پیش‌بینی حوادث قلبی - عروقی از حساسیت و دقت بیشتری برخوردارند. با توجه به نقش مؤثر فعالیت‌های بدنی در پیشگیری و کاهش این بیماری‌ها که کمک شایانی به ارتقای سلامت افراد جامعه خواهد کرد؛ این مطالعه به منظور تعیین اثر غواصی در اعماق مختلف بر تغییرات سطح پروتئین واکنشگر-C (CRP) و نیمرخ لیپیدی مردان غواص انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه شبه‌تجربی روی 6 مرد غواص عضو تیم امداد و نجات جمعیت هلال احمر استان کهکیلویه و بویراحمد انجام شد. آزمودنی‌ها در روز اول در عمق 1 متر، روز دوم در عمق 10 متر و روز سوم در عمق20 متر به مدت 20 دقیقه با شدت 40 تا 50 درصد ضربان قلب ذخیره‌ای به‌صورت رفت و برگشت غواصی کردند. آزمودنی‌ها در اعماق 10 و 20 متری در ارتفاع 3 متری تا سطح آب به مدت پنج دقیقه سیفتی استاپ (توقف) داشتند. قبل و بعد از غواصی از همه غواصان خونگیری شد و میزان CRP و نیمرخ لیپیدی مورد سنجش قرار گرفت.

یافته‌ها : افزایش فشار محیطی ناشی از غواصی در سه عمق یک، 10 و 20 متری دریا سبب افزایش معنی دار سطح CRP گردید (P<0.05). تغییرات معنی‌داری در میزان تری‌گلیسرید، کلسترول تام و لیپوپروتئین کم‌چگال مشاهده نشد؛ اما این تغییرات سبب افزایش معنی‌دار لیپوپروتئین پرچگال گردید (P<0.05).

نتیجه‌گیری : غواصی اسکوبا در اثر حمل تجهیزات تنفسی در حین فعالیت، حتی با وجود تغذیه تنفسی، موجب افزایش سطح CRP و نمیرخ لیپیدی می‌گردد.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.15 seconds with 46 queries by YEKTAWEB 4710
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)