|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
2 نتیجه برای راشکی
حسینعلی عبدی، احمد راشکی، دوره 17، شماره 2 - ( تابستان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : سویههای اشریشیاکلی یوروپاتوژنیک (UPEC) بیشترین عامل ایجاد کننده عفونتهای دستگاه ادراری هستند. این سویهها به دلیل داشتن عوامل ویرولانس خاصی از جمله fimH ، iucD ، iroN و hlyA توانایی ایجاد بیماری در مجاری ادراری را دارند. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی ژنهای کدکننده عوامل ویرولانس و ارتباط آنها با گروه فیلوژنتیکی در اشریشیاکلی جدا شده از بیماران مبتلا به عفونت ادراری انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 100 ایزوله اشریشیاکلی جدا شده از بیماران مبتلا به عفونت ادراری انجام شد. پس از استخراج DNA از نمونهها به روش جوشاندن، حضور ژنهای کدکننده عوامل ویریولانس به روش multiplex-PCR بررسی شد. علاوه بر آن تعیین گروههای فیلوژنتیکی شامل A ،B1 ،B2 و D بااستفاده از حضور یا عدم حضور ژنهای chuA و yjaA و قطعه TspE4.C2 به روش triple-PCR انجام گردید. یافتهها : مقادیر ژنهای ویرولانس fimH ، iucD ، iroN و hlyA به ترتیب 95درصد، 69درصد، 29درصد و 32درصد و مقادیر گروههای فیلوژنی A ،B1 ،B2 و D در بین ایزولهها به ترتیب 17درصد، 6درصد، 55درصد و 22درصد تعیین شد. بین حضور ژنهای کدکننده عوامل ویریولانس و گروه فیلوژنتیک B2 ارتباط آماری معنیداری یافت شد (P<0.05). نتیجهگیری : ژنهای ویرولانس در بین ایزولههای گروه B2 گسترش زیادی نسبت به سایر گروههای فیلوژنتیکی دارد.
زهرا سادات دامرودی، نرگس زاده راشکی، زهرا شاه محمدی، سهراب بوذرپور، نازنین منصور مشتاقی، شعبان قلندرآیشی، آرزو نگهداری، مهدی وکیلی نژاد، دوره 24، شماره 4 - ( زمستان 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان به عنوان شایعترین سرطان در بین زنان سراسر جهان بوده و از نظر میزان مرگ و میر در رده دوم قرار دارد. این مطالعه به منظور تعیین ویژگیهای فردی، بالینی و آزمایشگاهی زنان مبتلا به ضایعات پستان در مراجعین به بیمارستان دکتر بسکی گنبدکاووس انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 130 زن دارای ضایعات پستان (خوشخیم و بدخیم) جراحی شده در بیمارستان دکتر بسکی گنبد کاووس طی فروردین 1398 لغایت اسفند 1399 انجام شد. دادههای دموگرافیک (سن، سابقه خانوادگی و قومیت) و نتایج آسیبشناسی (درجهبندی، نوع ضایعه، نوع جراحی، مکان، اندازه تومور) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: ضایعات پستان در 51.53% بدخیم و در 48.46% خوشخیم بودند. بیشترین نوع توده بدخیم داکتال کارسینومای تهاجمی (71.64%) و بیشترین نوع توده خوشخیم فیبروآدنوما (69.84%) بودند. بیشتر موارد بدخیم در بیماران گروه سنی 41 تا 50 سال (43.28%) مشاهده شد. تقریباً نیمی از جمعیت مورد مطالعه (49.15%) فاقد سابقه خانوادگی مثبت و حدود یک چهارم بیماران حداقل یکی از بستگان درجه اول یا دوم مبتلا به سرطان پستان داشتند. اکثر مبتلایان (44.78%) تومورهای بدخیم درجه II داشتند. 78.51% درصد زنان قبل از جراحیهای پستان تحت شیمیدرمانی قرار نگرفته بودند. همچنین حدود نیمی از بیماران (58 بیمار، 49.57%)، پس از جراحی تحت هیچگونه درمان کمکی قرار نگرفتند؛ با این وجود شیمیدرمانی بیشترین نوع درمان کمکی (16 مورد، 13.86%) بعد از عمل بود. درمان همزمان شیمیدرمانی و رادیودرمانی در 24.78% بیماران پس از جراحی انجام گردید. ارتباط آماری معنیداری بین سن با نوع ضایعه، درمانهای کمکی بعد از عمل و درگیری گرههای لنفاوی مشاهده گردید (P<0.05). بین سن با اندازه تومور و بین سابقه خانوادگی با درجه بدخیمی تومور ارتباط آماری معنیداری وجود داشت (P<0.05). همبستگی معنیداری بین سن و درجه بدخیمی تومور (P=0.02, F(2.48)=4.19) یافت شد. به طوری که در سن ابتلا پایینتر، درجه بدخیمی بیشتر است.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشاندهنده سن پایین ابتلا به ضایعات بدخیم پستان در شهرستان گنبدکاووس در شرق استان گلستان بود. بیشتر ضایعات بدخیم از نوع داکتال کارسینومای تهاجمی و درجه II بودند. ارتباط مثبت سابقه خانوادگی سرطان بر درجهبندی تومورهای پستان بهدست آمد.
|
|
|
|
|
|