[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations74023041
h-index3317
i10-index21968
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
10 نتیجه برای خیر

یوسف یحیی پور، دکتر محمد کریمی، نوشین خیر، علی هاشم زاده عمران، دکتر سیدمحمد جزایری، زهرا سعادتمند، دکتر محمود محمودی،
دوره 11، شماره 1 - ( بهار 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : انتقال عمودی مادر به فرزند یکی از مهمترین راههای انتشار ویروس هپاتیت(HBV) B است. بیش از 50درصد حاملین ایرانی عفونت را از طریق مادر به فرزند دریافت کردند که این مسیر یکی از محتملترین راه انتقال HBV در کشور ما میباشد. در این مطالعه میزان عفونت HBV در بچههایی که از مادران HBsAG مثبت استان مازندران متولد شده بودند، از نظر وجود مارکرهای سرولوژیک ویروس هپاتیت B شامل Anti-HBC, Anti-HBs, HBsAg مورد ارزیابی قرار گرفت.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی برای تعیین حضور مارکرهای سرولوژیک HBV آزمایش الایزا روی نمونه سرم 123 کودکی که از مادران HBsAG مثبت در شهرستان آمل استان مازندران طی سالهای 85-1381 متولد شده بودند، انجام گرفت. تمامی کودکان مورد مطالعه، علاوه بر ایمونوگلوبولین هپاتیت (HBIG) B واکسن هپاتیت B را در بدو تولد دریافت نموده و بهدنبال آن دوز دوم و سوم را در ماههای یک و شش تزریق کردند. نتایج با روشهای آماری کایاسکوئر و آزمون دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها : از بین 31241 زن بارداری که در طی 5 سال زایمان نمودند، 140 مورد (45%) آنها از نظر وجود HBsAG، مثبت بودند که از بین آنها 123 کودک وارد مطالعه شدند. تنها یک مورد (0.8%) از این کودکان حامل HBsAg بود و91.9 درصد کودکان دارای یکی از مارکرهای سرولوژیک عفونت HBV بودند. 82.1 درصد کودکان دارای ایمنی ( Anti-HBs) مثبت و در8.9% آنها نیز Anti-HBc شناسایی گردید.

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که بعد از توجه به انتقال عمودی در چندین سال و اجرای استراتژیهایی نظیر واکسیناسیون و تجویز HBIG برای نوزادانی که از مادران HBsAg مثبت متولد شدند، اکنون بهنظر میرسد که باید بیشتر به راههای افقی انتقال HBV در این منطقه پرداخت.


رضا مسعودی، فریدون خیری، علی صفدری،
دوره 12، شماره 3 - ( پاييز 1389 )
چکیده

زمینه و هدف : مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری مزمن، پیشرونده و تحلیل برنده غلاف میلینی سلول‌های عصبی مرکزی است که تظاهرات و عوارض آن روی عزت نفس فرد اثر دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر برنامه خودمراقبتی مبتنی بر الگوی اورم بر عزت نفس بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش بررسی : این مطالعه نیمه‌تجربی به صورت قبل و بعد با حضور 34 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به کلینیک اعصاب بیمارستان آیت‌اله کاشانی شهرکرد طی سال 1387 با نمونه‌گیری در دسترس انجام شد. 8 جلسه برنامه آموزشی بر اساس نیازهای آموزشی بیماران و مبتنی بر الگوی اورم در طول سه ماه اجرا شد. پس از سه ماه پرسشنامه سنجش عزت نفس کوپراسمیت، مجدداً تکمیل و داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS-11.5 و آزمون‌های تی زوجی ، ویل‌کاکسون و کروسکال والیس مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته‌ها : میانگین امتیاز عزت نفس بیماران قبل و بعد از مداخله به ترتیب 4.2+-60.7 و 3.5+-118.3 تعیین شد که این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار بود (P=0.001). بین مشخصات فردی نظیر سن، جنس، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل، داشتن فرزند، شغل، میزان درآمد، مدت ابتلاء به بیماری و تعداد موارد بستری با میزان عزت نفس رابطه آماری معنی‌داری وجود نداشت. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که به‌کارگیری برنامه خودمراقبتی طراحی شده مبتنی بر الگوی اورم بر عزت نفس بیماران مولتیپل اسکلروزیس نتیجه موثری دارد. این برنامه که براساس نیازهای آموزشی و با رویکرد مدل علمی طراحی گردید؛ به عنوان یک مداخله پرستاری در بیماران مولتیپل اسکلروزیس توصیه می‌شود.
سیمین تعاونی، فرزانه سلطانی پور، حمید حقانی، دکتر حبیب انصارین، معصومه خیرخواه،
دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : استریای بارداری یکی از تغییرات فیزیولوژیک پوستی دوران بارداری است که از شیوع بالایی برخوردار می‌باشد. این مطالعه به منظور تعیین اثر روغن زیتون بر استریای بارداری انجام شد.

روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 100 زن نخست‌زای 30-20 ساله، با سن بارداری 20-18 هفته و دارای نمایه توده بدنی 18.5-25 مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهر تهران طی سال 1388 انجام شد. زنان باردار به صورت تصادفی در دو گروه
50 تایی مداخله و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله مقدار یک سی‌سی روغن زیتون را به میزان دو بار در روز از هفته 20-18 بارداری به صورت موضعی روی پوست شکم تا زمان زایمان استفاده نمودند و گروه کنترل از هیچ ماده‌ای استفاده نکردند. اطلاعات در هفته 40-37 بارداری، توسط پژوهشگر با استفاده از پرسشنامه به روش مصاحبه و مشاهده جمع‌آوری گردید. سپس داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون کای‌اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها : میزان استریای خفیف در گروه مداخله و کنترل به ترتیب 32 درصد و 22 درصد تعیین شد. میزان استریای شدید در گروه مداخله 6 درصد و در گروه کنترل 14 درصد تعیین گردید؛ اما این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار نبود.

نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که روغن زیتون اثری بر کاهش بروز و شدت استریای بارداری ندارد.


دکتر کریم اله حاجیان، دکتر فرزان خیرخواه، دکتر مانی حبیبی،
دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : نوجوانان و جوانان از یک طرف عامل اصلی پیشرفت و اعتلای جامعه می‌باشند و از طرفی به عنوان گروه اصلی در معرض خطر مسائل رفتاری هستند. این مطالعه به منظور تعیین میزان شیوع رفتارهای پرخطر در دانشجویان دانشگاه‌های بابل انجام گرفت.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 882 دانشجوی دانشگاه‌های بابل با اجرای نمونه‌گیری ترکیبی در سال 1388 انجام گرفت. اطلاعات مورد نظر از طریق پرسشنامه مدون جمع‌آوری گردید که شامل اطلاعات دموگرافیک، صدمات و خشونت، مصرف سیگار، مصرف مواد نیروزا و مواد مخدر، کم تحرکی و وضعیت چاقی بود. در تجزیه و تحلیل آماری داده‌ها از آزمون Chi-Square استفاده گردید.

یافته‌ها : شیوع درگیری فیزیکی در طی یک سال گذشته 33.5% ، مصرف سیگار 13.7% ، اضافه وزن و چاقی 25.6% ، کم‌تحرکی 15.3% و مصرف مواد مخدر و داروهای نیروزا 0.3% تعیین شد. شیوع برخی از رفتارهای پرخطر در پسرها به نسبت دخترها (P<0.001) ، در مجردین نسبت به متأهلین (P<0.001) ، در دانشجویان ساکن منزل استیجاری و خوابگاه نسبت به ساکنین منزل شخصی (P<0.001) ، در دانشجویان دانشگاه فنی مهندسی و آزاد اسلامی نسبت به علوم پزشکی (P<0.001) و در دانشجویان مقطع کاردانی و کارشناسی نسبت به مقطع دکتری حرفه‌ای بیشتر بود (P<0.001). به عنوان مثال شیوع سیگار کشیدن در پسرها 25.7% و در دخترها 3.6% تعیین شد که این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.001).

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که رفتارهای پرخطر در دانشجویان دانشگاه‌های بابل از فراوانی نسبتاً بالایی برخوردار می‌باشد.


دکتر محمدرضا عابدین زاده، کبری نوریان، دکتر سلیمان خیری، دکتر زهرا نجات،
دوره 13، شماره 4 - ( زمستان 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : تغییرات همودینامیک حاصل از بی‌حسی نخاعی و افت فشارخون حاصل از آن می‌تواند سبب کاهش پرفوزیون بافتی، افزایش خطر ایسکمی، سکته قلبی، نارسایی کلیه، آسیب‌های نخاعی و حتی ترومبوز وریدهای عمقی گردد. این مطالعه به منظور مقایسه اثر تجویز پروفیلاکسی سه داروی فنیل‌افرین مخاطی، آتروپین و افدرین وریدی در تغییرات همودینامیک زنان با سزارین انتخابی به روش بی‌حسی نخاعی انجام شد. روش بررسی : این کار آزمایی بالینی دوسوکور روی 90زن باردار تک قلو، با سن حاملگی بیش از 37 هفته و با گروه ASA I, II مراجعه کننده به اتاق عمل بیمارستان هاجر شهرکرد به منظور انجام سزارین انتخابی تحت بی‌حسی نخاعی در سال 1388 صورت گرفت. زنان باردار به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. گروه‌های اول، دوم و سوم به ترتیب 0.5 mg آتروپین وریدی، 5میلی‌گرم افدرین وریدی و 100میکروگرم فنیل‌افرین مخاطی بلافاصله قبل از انجام بی‌حسی نخاعی دریافت نمودند. قبل و بعد از انجام بی‌حسی نخاعی و بعد از آن هر 5دقیقه تا 30 دقیقه سپس هر 15 دقیقه تا دوساعت بعد از انجام بی‌حسی نخاعی فشارخون و ضربان قلب و تغییرات اشباع اکسیژن خون افراد توسط پالس‌اکسیمتری و فشارسنج اندازه‌گیری و ثبت گردید. هرگونه عارضه نیز در این مدت ثبت شد. در صورت افت فشارخون به کمتر از 80 میلی‌مترجیوه، 5میلی‌گرم افدرین وریدی به صورت مداخله‌ای به افراد تزریق گردید و مداخلات ثبت گردید. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-11.5 و آزمون‌های آماری کای‌اسکوئر و آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : شاخص‌های همودینامیک طی مطالعه تغییر نمود؛ اما سه دارو اثر یکسانی در روند تغییرات فشارخون، نبض و اشباع اکسیژن خون داشتند (P<0.05). تفاوت معنی‌داری در میزان افدرین اضافی دریافتی برای حفظ فشارخون سه گروه وجود داشت (P<0.05). به‌طوری که در گروه افدرین بیشترین (56.7 درصد) و در گروه فنیل‌افرین کمترین (20 درصد) میزان افدرین اضافی تجویز گردید. میزان عارضه تهوع در گروه فنیل افرین (6.7 درصد) نسبت به دو گروه آتروپین وریدی (50 درصد) و افدرین وریدی (46.7 درصد) کمتر بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که برای جلوگیری از افت فشارخون متعاقب بی‌حسی نخاعی، می‌توان به طور پروفیلاکسی یکی از داروهای آتروپین، افدرین یا فنیل‌افرین را استفاده نمود. تجویز فنیل افرین با توجه به کاهش تهوع توصیه می‌گردد.
مراد رستمی، محمد آبرومند، علیرضا خیراله، معصومه جرفی، رضا ملیحی، مژگان نوربهبهانی، علیرضا جعفری،
دوره 14، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده

زمینه و هدف : خطر ابتلا به بیماری عروق کرونر (CHD)، متناسب با افزایش غلظت لیپوپروتئین LDL-C است. با توجه به گستردگی استفاده از معادله فریدوالد در تخمین میزان LDL-C در اغلب آزمایشگاه‌های کشور، این مطالعه به منظور کاربرد معادله اصلی و تصحیح شده فریدوالد در تعیین سطح سرمی LDL-C در مقایسه با روش اندازه‌گیری مستقیم انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 598 نفر (226 مرد و 372 زن) از مراجعین به آزمایشگاه بیمارستان امام علی (ع) شهرستان اندیمشک برای ارزیابی صحت سلامت در سال 1388 انجام شد. از شرکت کنندگان در مطالعه 8 میلی‌لیتر نمونه خون ناشتا اخذ شد. کلسترول تام (میلی‌گرم در دسی‌لیتر)، تری‌گلیسرید (میلی‌گرم در دسی‌لیتر)، HDL-C (میلی‌گرم در دسی‌لیتر)و LDL-C (میلی‌گرم در دسی‌لیتر) سرم با استفاده از کیت‌های شرکت پارس آزمون اندازه‌گیری شدند. برای تخمین میزان LDL-C از معادله فریدوالد (Friedwald) با مقدار K معادل 3, 3.5, 5 استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-18 و آزمون‌های ANOVA و Pearson correlation coefficient تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : از مجموع 598 نمونه سرم جمع‌آوری شده؛ 37.8% به مردان و 62.2% به زنان اختصاص داشت. میانگین سنی افراد مورد مطالعه 10.77±38.08 سال بود. کمترین محدوده سنی 21 سال و بیشترین محدوده سنی 77 سال بود. میانگین و انحراف‌معیار تری‌گلیسرید با مقادیر مساوی و یا کمتر از 150, 201-300 , 301-400 mg/dl در معادله فریدوالد با احتساب K مساوی 5 به ترتیب 8.79±13.01- و 13.17±17.11- و 18.54±18.63- و با احتساب K مساوی 3 به ترتیب 12.04±0.39- ، 18.55±0.078- و 0.04±25.55 تعیین شد. همچنین با احتساب K مساوی 3 برای تری‌گلیسرید 151-200 mg/dl برابر 10.54±9.72- و با احتساب K مساوی 3.5 برابر 13.70±0.82 تعیین شد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که نتایج حاصل از مقایسه روش مستقیم اندازه‌گیری و محاسبه شده LDL-C از طریق معادله فریدوالد در محدوده‌های تری‌گلیسرید مساوی و یا کمتر از 150, 151-200, 201-300, 301-400 mg/dl ، دارای ضریب همبستگی پیرسون به ترتیب 0.982, 0.991, .0991, 0.975 تعیین شد. نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از روش اندازه‌گیری مستقیم LDL-C به معادله فریدوالد برتری دارد. چنانچه استفاده از روش اندازه‌گیری مستقیم LDL-C مقدور نباشد؛ استفاده از معادله تصحیح شده فریدوالد (K مساوی 3) توصیه می‌گردد.
منیژه کدخدایی الیادرانی، علی محمد ملک عسکر، مراد رستمی، محمد آبرومند، علیرضا خیراله،
دوره 15، شماره 3 - ( پاییز 1392 )
چکیده

زمینه و هدف : نیتریک اکسید سنتاز (NOS) آنزیمی است که در تولید نیتریک اکسید (NO) نقش دارد. علیرغم اثرات مفید NO در سیستم‌های مختلف بدن، تولید بیش از حد آن به خاطر تولید گونه‌های نیتروژن فعال (RNS) و نیتروزیلاسیون پروتئین‌ها، دارای اثرات سمی است. این مطالعه به منظور تعیین اثر دی متیل آرژینین نامتقارن (ADMA) و ان جی- مونو متیل آرژینین (L-NMMA) بر مهار فعالیت نیتریک اکسید سنتاز انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه آزمایشگاهی آنزیم NOS طی مراحل هموژنیزاسیون، رسوب با سولفات آمونیوم اشباع و کروماتوگرافی روی ستون‌های DEAE-32 Cellulose و 2',5'-ADP-agarose از 500 گرم بافت تازه کلیه گوسفند جدا گردید. طی مراحل جداسازی میزان پروتئین به روش برادفورد و فعالیت آنزیم NOS به روش گریس اندازه‌گیری شد و اثرات مهار کنندگی ADMA و L-NMMA در غلظت 25 میکرومولار بر فعالیت NOS تعیین گردید. یافته‌ها : فعالیت ویژه و بازده خالص‌سازی NOS به ترتیب 0.6 واحد بر میلی‌گرم پروتئین و 0.9% به‌دست آمد. وزن ملکولی آنزیم با استفاده از SDS-PAGE ، KD 54 حاصل شد. ADMA وL-NMMA در غلظت‌های 25 میکرو مولار موجب کاهش فعالیت آنزیم به ترتیب در حدود 76 درصد و 61.2% گردید. میزان Km آنزیم NOS در غیاب و در حضور ADMA و L-NMMA به ترتیب 5.32 میکرومول، 31.25 میکرومول (P<0.001) و 14.29 میکرومول (P<0.001) به دست آمد و در Vmax آنزیم NOS در غیاب و یا در حضور این ترکیبات تغییری ایجاد نشد. نتیجه‌گیری : ADMA و L-NMMA دارای اثر بازدارندگی رقابتی بر فعالیت آنزیم NOS بوده و ADMA در مقایسه با L-NMMA دارای قدرت بازدارندگی بیشتری است.
ناصر مهدوی شهری، مریم مقدم متین، مسعود فریدونی، مرتضی بهنام رسولی، علی مقیمی، احمدرضا بهرامی، محمد علیزاده نمینی، سمیه نادری، معصومه خیرآبادی، فاطمه ناصری،
دوره 15، شماره 4 - ( زمستان 1392 )
چکیده

مهندسی بافت براساس سه ترکیب اصلی بافت‌های بیولوژیکی شامل داربست، سلول و عوامل رشد بنیان نهاده شده است. داربست‌های زیستی مشتق از بافت‌ها و اندام‌های سلول‌زدایی شده به‌طور موفقیت‌آمیزی در مهندسی بافت مورد استفاده قرار گرفته‌اند. مطالعات سلول‌زدایی بیانگر آن است که داربست‌های طبیعی حاصل از بافت‌های سلول‌زدایی شده، با حفظ ترکیبات اصلی می‌توانند بستر مناسبی برای بررسی رفتارهای سلولی باشند و آماده‌سازی چنین داربست‌هایی بخش مهمی از پژوهش‌های آتی دانش زیست‌شناسی خواهد بود که می‌تواند کاربردهای گسترده‌ای در دانش پزشکی ترمیمی و مهندسی بافت داشته باشد. بافت بلاستما که طی روند ترمیم زخم در برخی از موجودات ایجاد می‌شود؛ دارای سلول‌هایی با قابلیت تکثیر و تمایز، مشابه سلول‌های جنینی است و می‌تواند مدل مناسبی را برای بررسی برهم‌کنش‌ها و رفتارهای سلولی در شرایط آزمایشگاهی فراهم نماید. در این مقاله مروری به بیان روش‌های آماده‌سازی داربست‌های سه‌بعدی مشتق از ماتریکس خارج سلولی بافت‌های مختلف از قبیل غضروف، استخوان، لثه، آئورت، مثانه و ارزیابی عملکرد آنها با استفاده از بافت بلاستما پرداخته شده است.
رسول محمدی، محمد آریایی، مرضیه روحانی رصاف، یاسر مخیری، محمد دهقان،
دوره 18، شماره 2 - ( تابستان 1395 )
چکیده

زمینه و هدف : ویتیلیگو با شیوع 1-2% در جمعیت‌های مختلف، یکی از شایع‌ترین بیماری‌های پوستی است. اتیولوژی این بیماری به خوبی مشخص نیست. تئوری‌های مختلفی در این زمینه وجود دارد که فرضیه خودایمنی بودن بیماری بیشتر پذیرفته شده است. این مطالعه به منظور ارزیابی اختلالات عملکرد تیروئید و آنتی‌بادی‌های ضدتیروئید در بیماران مبتلا به ویتیلیگو انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 45 بیمار مبتلا به ویتیلیگو و 45 فرد غیرمبتلا به ویتیلیگو انجام شد. متغیرهای جنس، سن، طول مدت بیماری و نوع بیماری توسط یک چک لیست جمع‌آوری شد. سطح T3 و T4 آزاد، TSH، آنتی‌بادی ضدپراکسیداز تیروئیدی (Anti-TPO) و آنتی‌بادی ضدتیروگلبولین (Anti-TG) سرم افراد در دو گروه اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها : سطح سرمی T4 آزاد 20درصد بیماران در مقابل 2/2درصد افراد شاهد کمتر از سطح طبیعی بود (P<0.05). در 14 نفر (31.1%) از افراد مبتلا به ویتیلیگو و 6 نفر (13.3%) از افراد گروه شاهد، آنتی‌بادی پراکسیداز ضد تیروئیدی بالاتر از سطح طبیعی (<60 IU/m) قرار داشت (P<0.05). همچنین سطح آنتی‌بادی ضدتیروگلبولین گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد بیشتر بود (P<0.05).

نتیجه‌گیری : اختلالات عملکرد تیروئید، به‌ویژه کم‌کاری تیروئید و آنتی‌بادی ضدتیروئید در مبتلایان به ویتیلیگو افزایش می‌یابد.


آرش علاوش شوشتری، لعیا سادات خرسندی، خیرالنساء احمدی،
دوره 18، شماره 3 - ( پاییز 1395 )
چکیده

زمینه و هدف : استامینوفن ‌یک داروی متداول ضد درد و ضد تب است که در دوزهای بالا منجر به نکروز کبدی و کلیوی در انسان و حیوان می‌گردد. گلرنگ گیاهی رنگی و ارزان است که اغلب به جای زعفران استفاده می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر محافظتی عصاره آبی گیاه گلرنگ بر مسمومیت کلیوی ناشی از استامینوفن در موش سوری انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه تجربی 40 سر موش سوری نر بالغ به‌طور تصادفی به 5 گروه 8 تایی تقسیم شدند. به گروه اول (شاهد) 15 روز سرم فیزیولوژی داده شد. گروه دوم عصاره گلرنگ را به میزان 300 mg/kg روزانه به مدت 15 روز از طریق گاواژ دریافت کردند. گروه سوم 15 روز سرم فیزیولوژی دریافت کرد و در روز پانزدهم 500 mg/kg استامینوفن به صورت گاواژ تجویز شد. به گروه‌های چهارم و پنجم به ترتیب 150 mg/kg و 300 mg/kg عصاره گلرنگ روزانه به مدت 15 روز داده شد و در روز پانزدهم استامینوفن نیز داده شد. روز شانزدهم برای اندازه‌گیری BUN ، Cr و اسیداوریک خونگیری انجام شد و کلیه موش‌ها برای بررسی‌های بافت‌شناسی برداشته شد.

یافته‌ها : نکروز حاد کلیوی و سطح سرمی BUN ، Cr و اسیداوریک در موش‌های دریافت کننده استامینوفن، به‌طور قابل ملاحظه‌ای افزایش یافت (P<0.05). در گروه‌های دریافت کننده 150 mg/kg و 300 mg/kg عصاره گلرنگ و استامینوفن سطح سرمی BUN ، Cr و اسیداوریک کاهش معنی‌داری در مقایسه با گروه دریافت کننده استامینوفن به‌تنهایی نشان داد (P<0.05). عصاره گلرنگ همچنین نکروز توبولی کلیه ناشی از استامینوفن را کاهش داد.

نتیجه‌گیری : عصاره آبی گیاه گلرنگ اثرات محافظتی در مسمومیت کلیوی ناشی از استامینوفن در موش سوری داشت.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.14 seconds with 36 queries by YEKTAWEB 4710
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)