[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
آشنایی با مراحل امور::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
اخبار::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2020
Citations75853110
h-index3318
i10-index22569
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
4 نتیجه برای لیدوکائین

دکتر کاظم کاظم نژاد، دکتر سیامک رجائی، دکتر ارازبردی قورچائی، دکتر محمدحسین تازیکی،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1386 )
چکیده

زمینه و هدف : پروپوفول از جدیدترین داروهای بیهوشی می‌باشد که دارای مزایای بسیار و عوارض اندک در بیهوش نمودن بیماران است. یکی از مشکلات کاربرد این دارو، درد در هنگام تزریق آن می‌باشد. این مطالعه به منظور تاثیر لیدوکائین در کاهش درد به دنبال تزریق پروپوفول در بیماران انجام شد.

 

روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی در مرکز آموزشی - درمانی پنجم آذر گرگان طی سال 1385 انجام شد. تعداد 272 بیمار 15 تا 55 ساله با ASA1 ClassI,II که کاندید عمل جراحی الکتیو بودند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. به گروه اول (91 بیمار) داروی پروپوفول نوع Fresenius یک درصد تزریق شد. به گروه دوم (90 بیمار) داروی پروپوفول نوع Lipuro یک درصد تزریق شد و به گروه سوم (91 بیمار) داروی پروپوفول نوع Lipuro یک‌درصد که باmg 20 لیدوکائین (ml 2 از لیدوکائین 1درصد) مخلوط شده بود، تزریق گردید. محل تزریق داروهای فوق در ورید پشت دست بود و 10-5 ثانیه پس از تزریق 25درصد از دوز اینداکشن بیهوشی، درد بیماران با استفاده از روش VRS اندازه‌گیری شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS و آزمون‌ آماری کای‌اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

 

یافته‌ها : فراوانی درد (Score1-3) در گروه اول 91/63 (2/69درصد)، در گروه دوم 90/50 (6/55درصد) و در گروه سوم 91/22 (2/24درصد) بود که اختلاف معنی‌دار با یکدیگر داشتند (05/0P<). شدت درد متوسط و شدید (Score 2,3) در 91/42 (1/46درصد) از بیماران گروه اول، در 90/18 (20درصد) از بیماران گروه دوم و در گروه سوم 91/2 (2/2درصد) تعیین گردید (05/0P<).

 

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که استفاده از لیدوکائین 1درصد همراه با داروی پروپوفول نوع Lipuro باعث کاهش درد در هنگام تزریق می‌گردد.


دکتر محمدرضا عابدین زاده، کبری نوریان، دکتر صفورا مظفری،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : الکتروشوک درمانی یکی از روش‌های بسیار مؤثر درمان اختلالات روانپزشکی است. اثر درمانی آن مستلزم ایجاد یک تشنج عمومی حداقل به مدت 25 ثانیه است. دانستن میزان اثر داروهای بیهوشی روی تشنج ناشی از الکتروشوک درمانی و پیشگیری از تغییر وضعیت همودینامیک متعاقب آن بسیار مهم است. این مطالعه به منظور تعیین اثر لیدوکائین وریدی بر طول مدت تشنج و تغییرات همودینامیک بیماران تحت الکتروشوک درمانی انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 72 بیمار غیرمعتاد (45 زن و 27 مرد) 40-20ساله دارای اختلالات روانی با کلاس فیزیکی ASA I, II که توسط متخصص روانپزشکی منتخب الکتروشوک درمانی بودند؛ در بخش روانپزشکی بیمارستان هاجر شهرکرد در سال 1389 انجام شد. پس از وصل کردن پالس اکسی‌متری و اندازه‌گیری فشارخون و نبض، بیماران به‌طور تصادفی به دو گروه 36 نفری تقسیم شدند. بیماران گروه اول (مداخله)، دو دقیقه قبل از بیهوشی لیدوکائین به میزان 1.5 mg/kg به صورت وریدی دریافت نمودند. بیماران گروه دوم (دارونما) به میزان همان حجم داروی گروه اول، نرمال سالین دریافت نمودند. برای القای بیهوشی در همه بیماران از تیوپنتال سدیم mg/kg 2 ، آتروپین 0.5 mg و سوکسینیل کولین 1 mg/kg استفاده شد. در دقایق 3 و 5 بعد از انجام الکتروشوک درمانی دوباره فشارخون و نبض بیماران اندازه‌گیری و ثبت شد. طول مدت تشنج از زمان شروع انقباضات عضلانی ظاهر شده در صورت تا خاتمه کامل انقباضات محاسبه شد. داده‌ها بااستفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-11.5 و آزمون‌های آماری t مستقل و t وابسته تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : میانگین طول مدت تشنج در گروه مداخله 11.33±38.77 ثانیه و در گروه دارونما 6.91±29.86 ثانیه تعیین شد (P<0.0001). تغییرات فشارخون سیستولی گروه‌های مداخله و دارونما در دقیقه سوم به ترتیب 16.01±146.38 میلی‌متر جیوه و 13.04±128.88 میلی‌متر جیوه، فشارخون دیاستولی 6.70±79.86 میلی‌متر جیوه و 5.79±87.63 میلی‌متر جیوه و تعداد ضربان قلب 9.92±91.91 دفعه در دقیقه و 13.06±102.86 دفعه در دقیقه تعیین گردید (P<0.05). همچنین در گروه‌های مداخله و دارونما در دقیقه پنجم به ترتیب تغییرات فشارخون سیستولی 9.97±113.47 میلی‌متر جیوه و 13.01±122.36 میلی‌متر جیوه، فشارخون دیاستولی 4.27±73.47 میلی‌متر جیوه و 6.26±77.63 میلی‌متر جیوه و تعداد ضربان قلب 4.60±84.41 دفعه در دقیقه و 12.53±93.19 دفعه در دقیقه بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که تجویز لیدوکائین به میزان 1.5 mg/kg سبب افزایش زمان تشنج می‌گردد و تعداد نبض و میزان فشارخون را کاهش می‌دهد.
سیده ماهرخ علینقی مداح، پیمان اصغری، امیرحسین محمدشفیعی، فاطمه مهرآور، محمد آریایی،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: پروپوفول یکی از رایج‌ترین داروهای مورد استفاده در بیهوشی بوده و درد هنگام تزریق از عوارض جانبی این دارو است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر لیدوکائین، منیزیوم سولفات و کتامین در کاهش درد ناشی از تزریق وریدی پروپوفول در بیماران تحت عمل جراحی انجام شد.


روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی دوسویه کور 80 بیمار 18 تا 65 ساله به صورت تصادفی در 4 گروه 20 نفری لیدوکائین، کتامین، منیزیوم سولفات و نرمال سالین قرار گرفتند. برای ارزیابی درد از معیارAmbesh Score  استفاده شد. تغییرات همودینامیک گروه‌های مورد مطالعه در دقایق 1 و 3 و 5 ارزیابی شد.


یافته‌ها: بیماران در گروه‌های لیدوکائین، کتامین و منیزیم سولفات به ترتیب با مقادیر 75 درصد، 70 درصد و 55 درصد در مقایسه با گروه نرمال سالین (25 درصد) پس از تزریق پروپوفول، احساس درد نداشتند (P<0.05). میانگین روند زمانی فشار خون سیستولیک، فشار خون دیاستولیک و متوسط فشار خون شریانی بین گروه‌های مورد مطالعه از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.05).


نتیجه‌گیری: استفاده از داروهای لیدوکایین یا کتامین در زمان تزریق پروپوفول می‌تواند در کاهش درد هنگام تزریق پروپوفول موثر باشد.


ارازبردی قورچائی، گودرز کوشکی، سیده ماهرخ علینقی مداح،
دوره 25، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: لیدوکائین به‌عنوان بی‌حس کننده موضعی یکی از داروهای موثر برای کنترل و مدیریت دردهای عصبی است و دگزامتازون کاربردهای زیادی نظیر جلوگیری و درمان ادم راه هوایی و پیشگیری از تهوع و استفراغ در بیهوشی دارد. همچنین همراه با بی‌حس کننده موضعی بلوک عصبی محیطی را تقویت می‌کند. بلوک عصبی انگشت یک روش آنستزی است که برای بسیاری از آسیب‌های انگشت مثل لاسیواسیون، دررفتگی و شکستگی انگشت، تخلیه آبسه، برداشتن جسم خارجی و اکسزیون ناخن استفاده می‌شود. این روش نسبت به بیهوشی عمومی برتری نسبی دارد؛ زیرا به صورت موضعی عمل می‌کند و احتمال عوارض جانبی بسیار کمتر است. این مطالعه به منظور تعیین اثر ترکیبی دگزامتازون و لیدوکائین بر مدت اثر بلوک عصبی انگشت در جراحی ارتوپدی انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی گذشته‌نگر روی 50 بیمار ۱۸ تا ۷۰ ساله کاندید جراحی ارتوپدی مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی ۵ آذر شهر گرگان در سال ۱۴۰۰ انجام شد. بیماران به صورت در دسترس و با بررسی شرایط ورود به مطالعه انتخاب شدند. بلوک عصبی انگشت به عنوان روش بیهوشی روتین بوده که عوارض کمتری نسبت به بیهوشی عمومی دارد. در روش بیهوشی اول (گروه یک) از 10 میلی‌لیتر لیدوکائین 1 درصد و در روش بیهوشی دوم (گروه دو) از 8 میلی‌لیتر لیدوکائین 1درصد و 2 میلی‌لیتر دگزامتازون (8 میلی‌گرم) به‌صورت اینفیلتراسیون در محل عمل استفاده گردید. میانگین شروع اثر بی‌دردی و مدت زمان بی‌دردی و نیز درد بعد از عمل بین هر دو روش بیهوشی با مقیاس بصری درد (Visual Analog Scale: VAS) تعیین و مقایسه گردید.


یافته‌ها: میانگین مدت اثر بی‌حسی در گروه ترکیبی به‌طور معنی‌داری بیشتر از گروه لیدوکائین به تنهایی بود (P<0.05). همچنین میانگین مدت زمان درد در بیماران گروه ترکیبی از بدو ورود تا خروج از ریکاوری روندی نزولی داشت (P<0.05).


نتیجه‌گیری: روش بیهوشی ترکیب دگزامتازون و لیدوکائین، مدت اثر بلوک عصبی انگشت و بی‌دردی بعد از عمل جراحی ارتوپدی در بیماران را افزایش می‌دهد.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.08 seconds with 30 queries by YEKTAWEB 4714
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)