[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations70363296
h-index3219
i10-index21680
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
6 نتیجه برای عوامل خطر

سید عابدین حسینی، دکتر حمیدرضا بذرافشان،
دوره 3، شماره 2 - ( 7-1380 )
چکیده

مطابق تعریف، حوادث عروق مغزی همان تغییرات نورولوژیکی ناشی از کاهش خون رسانی مغزی می باشد. این بیماری شایع ترین بیماری سیستم عصبی و سومین عامل مرگ و میز در کشورهای غربی است. اما متاسفانه آمار دقیقی از عوامل خطر ساز مسبب این بیماری در ایران در دسترس نیست. پژوهش حاضر به منظور شناسایی این عوامل قبل از ایجاد عارضه، انجام شده است. این یک پژوهش توصیفی می باشد و 150 نفر از مبتلایان به حوادث عروق مغزی در مدت یک سال در مرکز آموزشی - درمانی پنجم آذر گرگان مورد برسی قرار گرفتند. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه تهیه شده که حاوی 17 سوال بود انجام گرفت. پرسشنامه بر بالین بیمار و با استفاده از منابع اطلاعات(پرونده، همراه و خود بیمار) تکمیل شده است. اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه تجزیه و تحلیل شد که براساس نتایج حاصله، میانگین سنی مبتلایان 66 سال و بیشترین درصد آنان(86 درصد) از قوم فارس بود. 64 درصد بیماران سابقه ابتلا به پرفشاری خون داشته اند. میانگین قند خون آنان 152 میلی گرم در دسی لیتر و بیشترین درصد بروز اختلالات بعد از حادثه عروق مغزی 74.7 درصد از نوع حسی و حرکتی بوده است. نتیجه آن که برای افراد در معرض خطر، پیش بینی و ارائه برنامه آموزشی می تواند در کاهش و تعدیل عوامل مسبب حادثه عروق مغزی موثر باشد و از بروز سکته مغزی و عوارض نامطلوب آن جلوگیری کرده و در این باره لزوما باید، برنامه توانبخشی بیماران برحسب نیاز آنها تدوین و به اجرا گذاشته شود.
دکتر طاهره نظری، دکتر صدیقه احمدیان، دکتر محمود حاجی احمدی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) از اختلالات شایع آندوکرین در سنین باروری می باشد که برخی از مطالعات نشان دهنده همراهی این بیماری با هایپرلیپیدمی و هایپرتانسیون است. لذا این مطالعه با هدف مقایسه عوامل خطر قلبی- عروقی در بیماران مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک و افراد سالم انجام گردید.روش بررسی: این مطالعه مورد- شاهدی روی 60 زن نازای مبتلا که شواهد بالینی و سونوگرافی سندرم تخمدان پلی کیستیک را داشتند و 60 نازای غیرمبتلا به PCOS انجام شد. تمامی نمونه ها از نظر ویژگی های فردی شامل سن، BMI، دور کمر، دور باسن، نوع نازایی و مدت نازایی و فشار خون بررسی شدند و آزمایش های لازم شامل اندازه گیری تری گلیسرید، کلسترول، LDL، HDL، سطح انسولین، FBS و فشار خون سیتولیک و دیاستولیک انجام گردید. اطلاعات به دست آمده توسط نرم افزار آماری SPSS آنالیز شد.یافته ها: سطح تری گلیسرید، کلسترول، LDL، BMI بیماران PCOS به طور معنی داری بالاتر از زنان طبیعی بود (P<0.05) و سطح LDL کاهش مشخصی در بیماران مبتلا به PCOS داشت (P<0.05). همچنین فشار خون سیستولی و دیاستولی نیز در بیماران بالاتر از افراد گروه کنترل بود (P<0.05).نتیجه گیری: زنان مبتلا به PCOS در مقایسه با افراد سالم در خطر بالاتری از بیماران قلبی- عروقی قرار دارند.
دکتر علیرضا مفید، دکتر سیداحمد سیدعلی نقی، دکتر سعید زندیه، دکتر طاهره یزدانی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : اختلال نعوظ از شایع‌ترین عوارض دیابت است و سبب کاهش کیفیت زندگی مردان دیابتی می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین شیوع اختلال نعوظ و برخی از عوامل خطر آن در بیماران مرد دیابتی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 700 مرد دیابتی 20 تا 69 ساله مراجعه کننده به درمانگاه غدد بیمارستان سینا و مرکز درمانی ابوذر تهران طی سال‌های 83-1381 انجام شد. برای تعیین اختلال نعوظ در بیماران از پرسشنامه IIEF استفاده گردید. داده‌ها بااستفاده از نرم‌افزار SPSS-10 و آزمون‌ آماری کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند و آلفای کمتر از 05/0 سطح معنی‌داری در نظر گرفته شد. یافته‌ها : فراوانی اختلال نعوظ در 1/35 درصد بیماران مشاهده شد. فراوانی اختلال نعوظ در بیماران دیابتی نوع یک و دو به ترتیب 8/25 درصد و 7/36 درصد بود (P<0.05). اختلال نعوظ خفیف، متوسط و شدید به ترتیب برابر 6/5، 3/19 و 3/10درصد بود. اختلال نعوظ از 7/9درصد در سنین 30-20 سال به 4/43درصد در سنین بالای 60 سال رسید (P<0.05). مدت ابتلای 5-1 سال (4/25درصد) در مقایسه با مدت ابتلای 11-6 سال (3/34درصد) و 30-12 سال (5/43درصد) با شیوع کمتر اختلال نعوظ همراه بود (P<0.05). شیوع اختلال نعوظ در افرادی که به خوبی تحت کنترل قند نبودند؛ افزایش چشمگیری داشت. اختلال نعوظ در کنترل قند خوب، متوسط و بد به ترتیب برابر 4/28، 0/39 و 4/44درصد بود (P<0.05). بین اختلال نعوظ و نوع درمان، نوع دیابت و مصرف سیگار رابطه معناداری وجود داشت (P<0.05). نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که کنترل مناسب قندخون و کاهش مصرف سیگار برای کاهش اختلال نعوظ در بیماران دیابتی ضروری به نظر می‌رسد.
مرضیه اکبرزاده، فرشته مرادی، دکتر محمدحسین دباغ منش، دکتر پیمان جعفری،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : تجمع خانوادگی عدم تخمک‌گذاری و تخمدان‌های پلی‌کستیک، مؤید وجود نوعی زمینه ژنتیکی برای سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (PCOS) است. با توجه به افزایش اختلال در متابولیسم لیپوپروتئین‌ها (کلسترول و تری‌گلیسرید)، اختلال تحمل گلوکز و افزایش شیوع پرفشاری خون در این بیماران؛ این مطالعه به منظور تعیین عوامل خطر قلب و عروق در وابستگان درجه یک زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 107 نفر از وابستگان درجه یک افراد مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (گروه مورد) و 107فرد سالم (گروه شاهد) از خانواده درجه یک زنان فاقد سابقه ابتلاء به PCOS از مراجعین به درمانگاه‌های زنان شیراز طی سال‌های 87-1386 انجام شد. شاخص توده بدنی، چاقی مرکزی و فشارخون افراد مورد مطالعه تعیین شد. سطح سرمی لیپوپروتئین‌ها شامل کلسترول تام، تری‌گلیسرید، LDL و HDL و نیز قندخون ناشتا اندازه‌گیری شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-16.5 و آزمون‌های t مستقل، کای‌اسکوئر و کاپا تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : 3/35 درصد پدران گروه مورد دارای اضافه وزن، 26.5% چاقی کلاس I ، 76/11 درصد چاقی کلاسII و 8/5درصد چاقی کلاس III داشتند که در مقایسه با گروه شاهد از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.05). در 25.6% از مادران گروه مورد و 17.9% از مادران گروه شاهد نسبت دور کمر به دور باسن (waist –hip ratio:WHR) بالاتر از 0.85 بود و این تفاوت در مقایسه با گروه شاهد از نظر آماری معنی‌دار نبود. WHR در خواهران گروه مورد و شاهد به ترتیب 23.5% و 17.6% بود (P<0.05). میزان ابتلاء به فشارخون در گروه مورد 12.2% و در گروه شاهد 3.7% بود. 14.94% از گروه مورد و 6.5% از گروه شاهد تری‌گلیسرید بالاتر از حد طبیعی داشتند که این تفاوت از نظر آماری معنی‌دار نبود. ارتباط معنی‌داری بین چاقی و دیابت تیپ II در دو گروه مورد و شاهد یافت شد (P<0.05). اختلال عدم تحمل به گلوکز در گروه مورد و شاهد به ترتیب 19.62% و 7.47% بود (P<0.05). چاقی در 18.7% و 6.54% از گروه‌های مورد و شاهد مبتلا به عدم تحمل گلوکز وجود داشت (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که چاقی، چاقی مرکزی، افزایش سرمی لیپوپروتئین‌ها و پرفشاری خون در وابستگان درجه یک زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک به‌طور معنی‌داری بیشتر از گروه شاهد می‌باشد.
فهیمه میرزاعلی، امیررضا احمدی نیا، غلامرضا روشندل،
دوره 21، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: تحلیل لثه سبب افزایش حساسیت دندانی، پوسیدگی سرویکالی و مشکلات زیبایی می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی تحلیل لثه با رعایت مناسب بهداشت دهان در دانشجویان دندانپزشکی انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی به روش مقطعی روی 214 دانشجوی دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی گلستان در سال‌های 97-1396 انجام شد. پس از اخذ اطلاعات دموگرافیک، معاینات شامل تعیین شاخص ساده شده بهداشت دهان، شاخص لثه، تحلیل لثه، عرض لثه کراتینیزه، چسبندگی فرنوم، آسیب ناشی از مسواک، قرار گیری نامناسب در قوس دندانی، بیماری پریودنتال مخرب و عوامل یاتروژنیک انجام شد.

یافته‌ها: فراوانی تحلیل لثه 23.8% تعیین شد. تحلیل لثه کلاس 1 و 2 به ترتیب 84.62% و 15.38% مشاهده گردید و هیچ‌کدام از آزمودنی‌ها تحلیل لثه کلاس 3 و 4 نداشتند. بین عوامل اتیولوژیک آسیب ناشی از مسواک در 35.41% از افراد دارای تحلیل لثه به عنوان عامل اصلی یافت شد (P<0.05). عوامل اصلی شامل درمان‌های ارتودنسی (12.5%)، بیماری پریودنتال مخرب (10.41%) و فرنوم نابجا (6.25%) تعیین شدند. عوامل مستعد کننده شامل مالپوزیشن دندانی (20.83%) و کمبود لثه کراتینیزه (14.58%) تعیین شدند.

نتیجه‌گیری: آسیب ناشی از مسواک و مالپوزیشن دندانی مهم‌ترین عوامل مستعد کننده در تحلیل لثه دانشجویان تعیین شدند.


احمدرضا یوسف پور دهاقانی، فرهاد پاشازاده، مرتضی ناجی،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: داشتن رژیم غذایی مناسب حائز اهمیت زیادی است. تعداد زیادی از عوامل خطرساز در بروز بیماری‌های قلبی - عروقی موثرند که با تغییر آنها می‌توان از بروز این بیماری کاست. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط میزان دانش تغذیه‌ای و سطح فعالیت بدنی با شیوع سندرم متابولیک و برخی از عوامل خطر قلبی - عروقی در یک واحد نظامی انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 97 نظامی ورزشکار و غیرورزشکار انجام شد. پرسشنامه دانش تغذیه‌ای استاندارد Wardle و Parmenter سال 1999 و پرسشنامه فعالیت بدنی Baecke (Baecke Physical Activity Questionnaire) تکمیل شد. نمره آمادگی جسمانی آزمودنی‌ها و شاخص‌های پیکری اندازه‌گیری شد. شیوع سندرم متابولیک بر اساس معیارهای ATP III بازنگری شده و IDF محاسبه شد.


یافته‌ها: میانگین میزان دانش تغذیه‌ای آزمودنی‌ها متوسط به پایین بود. بین میزان دانش تغذیه‌ای، سطح فعالیت بدنی و نمره آمادگی جسمانی و مقادیر عوامل خطر قلبی عروقی همبستگی معنی‌داری وجود داشت (P<0.05). همچنین بین میزان دانش تغذیه‌ای، سطح فعالیت بدنی و نمره آمادگی جسمانی با پیشگیری سندرم متابولیک همبستگی معنی‌داری وجود داشت (P<0.05).


نتیجه‌گیری: با افزایش دانش تغذیه‌ای، سطح فعالیت بدنی و نمره آمادگی جسمانی، مقادیر عوامل خطر قلبی - عروقی کاهش و احتمال پیشگیری سندرم متابولیک افزایش می‌یابد.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.06 seconds with 32 queries by YEKTAWEB 4660
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)