[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
رضایت‌آگاهانه‌شرکت‌درمطالعه::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations66672980
h-index3117
i10-index20673

سال ۱۴۰۳ مبارک

:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
39 نتیجه برای Ck

محمد تقی پور، دکتر اسماعیل ابراهیمی، دکتر محمد جعفر شاطرزاده، دکتر مهیار صلواتی،
دوره 2، شماره 2 - ( 7-1379 )
چکیده

امروزه در توان بخشی نوین آسیب های ارتوپدی اندام تحتانی، از روش دویدن به عقب به عنوان یک روش مؤثر در بهبود کنترل عصبی عضلانی اندام در حین انجام فعالیت های عملکردی و ورزشی یاد می شود. با این حال نیاز به مقایسه این روش با روش مرسوم دویدن به جلو به لحاظ تاثیر آنها بر کارآیی عملکردی اندام تحتانی احساس می گردد. هدف از انجام این کارآزمایی بالینی تصادفی مقایسه تأثیر دو روش تمرینی دویدن به جلو و دویدن به عقب روی برخی از آزمون های عملکردی اندام تحتانی بوده است. یک نمونه 30 نفری از مردان سالم و جوان به روش احتمالی ساده انتخاب، و به روش تصادفی منظم به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند. برای یک گروه به مدت شش هفته، هر هفته سه جلسه و 15 دقیقه در هر جلسه با سرعت انتخابی دویدن به جلو، و برای گروه دیگر دقیقاً با همان حجم تمرین، دویدن به عقب انجام شد. آزمون عملکردی شامل پرش عمودی، پرش طول روی یک پا، زمان جهش متوالی روی یک پا در مسافت شش متری، و دویدن رفت و برگشت سریع بودند که در چهار مرحله به فواصل زمانی دو هفته ای انجام و نتایج حاصله در هر گروه با آزمون آماری t زوج، و بین دو گروه با آزمون آماری t مستقل تجزیه و تحلیل شد. داده های حاصل، نمایانگر بهبود معنی دار تمامی آزمون ها در هر گروه و همچنین نبودن اختلاف معنی دار بین پیشرفت دو گروه پس از شش هفته بودند. بر اساس این پژوهش دو روش تمرینی دویدن به جلو و عقب به یک میزان در افزایش توانایی های عملکردی اندام تحتانی موثر هستند، و هر دو می توانند درصورت نبودن ممنوعیت، در توان بخشی فعال عملکردی اندام تحتانی متعاقب آسیب های ارتوپدی و ورزشی، مورد استفاده قرار گیرند.
حسین رحمانی انارکی، علی اکبر عبداللهی، حسین نصیری، محمد علی وکیلی،
دوره 3، شماره 2 - ( 7-1380 )
چکیده

بخش های ویژه برای بیماران، به دلیل اقدامات تهاجمی طبی و پرستاری، به عنوان محیط های استرس زا محسوب هستند. روشن بودن مداوم لامپ ها و سر و صدای زیاد مانع آرامش و خواب بیماران می شود و این استرسورها، هم در وضعیت فیزیولوژیک و هم در وضعیت روانی آنان اثر می گذارند. این مطالعه از نوع تحقیقات نیمه تجربی بوده که در آن 5 دقیقه ماساژ پشت به 25 بیمار، به عنوان یک اقدام کاهنده استرس ارائه شده است. این مطالعه از نوع تحقیقات نیمه تجربی بوده که در آن 5 دقیقه ماساژ پشت به 25 بیمار، به عنوان یک اقدام کاهنده استرس ارائه شده است. در این تحقیق پاسخ های فیزیولوژیک در طی و به دنبال 5 دقیقه ماساژ پشت مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات فیزیوژیک(تعداد نبض، تعداد تنفس، متوسط فشار شریانی خون و اشباع اکسیژن خون محیطی) از طریق سیستم های مانیتورینگ بیمار جمع آوری شد. نتایج، افزایش معنی داری در میزان اشباع اکسیژن محیطی خون بیماران نشان داد (P<0.002) هم چنین در تعداد نبض (P<0.001)، تعداد تنفس (P<0.001) و متوسط فشار شریانی خون آنان (P<0.001) پس از ماساژ پشت کاهش معنی دار مشاهده شد. براساس تغییرات ایجاد شده در پاسخ های فیزیولوژیک در طی ماساژ پشت، کاربرد ماساژ پشت را به عنوان یک کاهش دهنده شاخص های فیزیولوژیک شرایط استرس می توان پیشنهاد کرد.
احمد علی اسلامی، محمدعلی وکیلی، جمشید فرجی،
دوره 4، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده

سلامت دانشجویان به عنوان طبقه ممتاز گروه سنی نوجوانان و جوانان، برای برنامه ریزی اجتماعی از اهمیت خاصی برخوردار است و افسردگی یکی از شاخص های معتبر ناسلامتی روان می باشد که مانع رشد، بالیدن، تحقق خود و خودشکوفایی فرد می گردد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان افسردگی در دانشجویان پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی گرگان و رابطه آن با نحوه گذراندن اوقات فراغت در سال تحصیلی 79-78 بوده است. در این پژوهش 238 نفر (122 مرد و 116 زن) دانشجو که به روش نمونه گیری غیراحتمالی و از نوع آسان وارد بررسی شده بودند، با آزمون افسردگی بک و فهرست فعالیت های تینسلی و باربارا، مورد بررسی قرار گرفتند. از این تعداد 36 مورد (15 مرد و 21 زن)، به دلیل نقص داده ها از بررسی خارج شدند. نتایج نشان داد که به طور کلی میانگین افسردگی دانشجویان زن، کمتر از مرد بوده است (10.2 در برابر 10.9). اما تفاوت مشاهده شده معنی دار نبوده است. همچنین، آزمودنی ها آشکارا دارای فقر فعالیت فراغتی بوده اند به طوری که 52.2 درصد آزمودنی ها مرد و 65.2 درصد زن بدون فعالیت خاص فراغتی بوده اند. توزیع افراد مورد بررسی نشان می دهد که تفاوت های اساسی در فعالیت های فراغتی، شناختی، اجتماعی و تعلق، بین دانشجویان مرد و زن مشاهده می شود. بیشترین فعالیت فراغتی دانشجویان، فعالیت های مربوط به تمدد اعصاب بوده است. نتایج نشان می دهد که فعالیت های خلاقیت بیشترین اثربخشی را بر میزان افسردگی دانشجویان دارد و ملخص کلام این که این پژوهش نتوانست رابطه معنی داری بین میزان افسردگی و نحوه گذراندن اوقات فراغت که فرض اصلی پژوهش بوده است، پیدا کند.
دکتر محمدرضا علویان قوانینی، دکتر شهرام صادقی، پیمان جعفری،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی رفلکس Tp)H)، یکی از روشهای تشخیصی الکتروفیزیولوژیک است که درگیری ریشه عصبی اولین عصب ساکرال (S1) را ارزیابی می کند. این رفلکس، مسیری نسبتا طولانی را طی می کند و حساسیت تشخیصی آن برای ضایعات خفیف ریشه S1 کم است؛ لذا محققین سعی کرده اند که طول این مسیر را کوتاه کنند؛ بررسی قومی مرکزی رفلکس Tc)H)، یکی از این تلاشهاست که احتمالا دقت آن برای تشخیص رادیکولوپاتی S1 از رفلکس H بیشتر است. این مطالعه به منظور بررسی عوامل موثر بر آن و نیز معادله رگرسیون مربوطه انجام شد.مواد و روشها: پس از توضیح روش بررسی،40 داوطلب سالم مورد مطالعه قرار گرفتند که 26 نفر(65 درصد) مرد و 14 نفر(35 درصد) زن بودند. میانگین سن این گروه 37 سال و میانگین طول ساق نیر 36.4 بود. ثبت رفلکس (TP,Tc)H از عضله گاستروکنمیوس - سولئوس راست بر اساس تحریکاتsubmaximal و با مدت یک هزارم ثانیه و با کنترل دما انجام گردید. یافته ها: میانگین Tp و انحراف معیار آن به ترتیب 28.8 ms و 1.66 ms بود:ms) هزارم ثانیه) میانگین Tc و انحراف معیار آن به ترتیب 6.78 ms و 0.6 ms بود. بین Tc و طول ساق ارتباط معنی دار وجود داشت(P<0.05) . ارتباط Tc و سن معنی دار بود(P<0.05) . بین Tp و هر دو متغیر سن و طول ساق ارتباط معنی دار وجود داشت. بین Tc و Tc نیز ارتباط معنی دار وجود داشت (P<0.05) همچنین معادلات رگرسیونیTc=0.04L+5.28، Tc=0.07Tp+4.56، Tp=0.04A+0.3L+16.13 حاصل شد :L) طول ساق بر حسب سانتیمتر، :A سن بر حسب سال، Tp و Tc: بر حسب هزارم ثانیه.(نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، به نظر می رسد که برای باریکتر کردن محدوده نرمال، باید در بررسیهای بالینی، طول ساق را نیز مد نظر قرارداد. از طرف دیگر لازم است تحقیقات بیشتری درباره حساسیت ویژگی روش مزبور در تشخیص رادیکولوپاتی S1 و مقایسه آن با سایر روشها انجام گیرد.
دکتر علی شبستانی منفرد، دکتر سیدفرزاد جلالی، دکتر حسین مزدارانی، دکتر محمود حاجی‎احمدی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه و هدف: رامسر در شمال ایران، بالاترین میزان پرتوزایی زمینه را در سطح جهان داراست. این پرتوزایی عمدتاً به دلیل وجود عنصر رادیواکتیو رادیوم و فرآورده های استحاله آن است که توسط چشمه های آب گرم به سطح زمین آورده می شوند. آثار دزهای کم پرتو بر سلامت انسان همچنان در هاله ای از ابهام قرار داشته و هنوز تحت بررسی های متعدد قرار دارد. هدف از این تحقیق بررسی وضعیت سلامت ساکنین مناطق با پرتوزایی زمینه بالا در رامسر در مقایسه با وضعیت سلامت ساکنین مناطق با پرتوزایی معمولی است. مواد و روش ها: این مطالعه در سال 1383 و به روش تحلیلی- مقطعی روی 101 خانوار (402 نفر) از ساکنین منطقه طالش محله رامسر با پرتوزایی زمینه بالا و 98 خانوار (374 نفر) از ساکنین منطقه چپرسر رامسر که در محدوده پرتوزایی معمولی زندگی می کردند، صورت گرفت. پس از مصاحبه با ساکنین این مناطق و کسب رضایت آنان و همچنین با استفاده از اطلاعات موجود در خانه بهداشت منطقه، پرسشنامه حاوی برخی شاخص های اقتصادی- اجتماعی و بهداشتی تکمیل گردید و اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده در این مرحله تفاوت معنی داری را در رابطه با میزان مرگ و میر و معلولیت های مادرزادی در ساکنین دو منطقه نشان نمی دهد. همچنین تفاوت در فراوانی برخی بیماری های خاص و سقط جنین و نیز فراوانی افسردگی در میان ساکنین دو منطقه در گروه های سنی معین معنی دار نبود. اما بیماری های قلبی و بدخیمی ها در ساکنین مناطق با پرتوزایی زمینه بالا در مقایسه با مناطق دارای پرتوزایی زمینه عادی به طریقه معنی داری کمتر بود (P<0.05)نتیجه گیری: نتایج به دست آمده، نشان دهنده عدم تاثیر پرتوهای زمینه در سطوح بالا بر برخی شاخص های بیان کننده سلامت و تاثیر مثبت پرتوهای زمینه بالا بر برخی دیگر می باشد. اگر چه نتایج مطالعه حاضر به لحاظ استفاده از روش سرشماری در انتخاب نمونه ها، از پشتوانه آماری قوی برخوردار است، اما مطالعات رادیواپیدمیولوژیک دیگر به ویژه به شکل پایش شاخص های سلامت از نوع آینده نگر می تواند به اطلاعات موجود در زمینه بیولوژی دزهای کم پرتو بیافزاید.
دکتر فرزاد جلالی، دکتر محمدرضا خصوصی نیاکی، دکتر محمود حاج احمدی،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

زمینه و هدف: طولانی شدن زمان کمپلکس QRS به ویژه در جریان بلوک کامل شاخه چپ (LBBB) با افزایش مرگ و میر در بیماران با بیماری زمینه ای قلبی همراه است. این مطالعه به منظور تعیین رابطه مدت زمان کمپلکس QRS نوار قلبی با میزان کسر جهشی در اکوکاردیوگرافی بیماران دچار بلوک شاخه چپ انجام شد.روش بررسی: در این مطالعه توصیفی آینده نگر که از اردیبهشت ماه 1378 لغایت آذر 1381 در بخش های CCU، قلب و درمانگاه قلب بیمارستان شهید بهشتی انجام شد، تعداد 150 بیمار با تشخیص بلوک کامل شاخه چپ تحت مطالعه نوار قلبی و اکوکاردیوگرافی 2D ،M-Mode، رنگی و داپلر قرار گرفتند و ارتباط بین زمان کمپلکس QRS، انحراف محور به چپ (LAD) و کسر جهشی بطن چپ قلب (EF) (به روش Simpson) مورد بررسی قرار گرفت. داده ها در نرم افزار آماری SPSS 11.0 و با استفاده از آزمون های آماری تی و دو طرفه و کایدو و Fisher Exact مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: 131 بیمار (87 درصد) زمان QRS بین 0.16 – 0.12 ثانیه و متوسط کسر جهشی در آنها (0.36 ± 16) بود. 19 بیمار دیگر (13 درصد) QRS مساوی یا بیشتر از 0.16 ثانیه داشتند و متوسط کسر جهشی آنها (0.24 ± 10) بود (P<0.05). متوسط کسر جهشی در موارد QRS مساوی یا بیشتر از 0.16 ثانیه با انحراف محور به سمت چپ ( 25±16درصد) و در موارد بدون همراهی با انحراف محور به سمت چپ 13 ± 23 درصد بود. بین سن، جنس، نوع بیماری قلبی با کسر جهشی در بیماران دچار LBBB ارتباطی دیده نشد.نتیجه گیری: زمان کمپلکس QRS مساوی یا بیشتر از 0.16 ثانیه دارای یک ارتباط معکوس با کسر جهشی بطن چپ بوده و لذا بلوک کامل شاخه چپ در صورت زمان QRS بیشتر یا مساوی 0.16 می تواند معیاری مفید دال بر نارسایی سیستولیک شدید بطن چپ باشد.
فریبا حسینی سازی، دکتر ابوالقاسم پوررضا، دکتر مصطفی حسینی، دکتر داوود شجاعی‌زاده،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

زمینه و هدف:در مطالعات اخیر افسرگی حین بارداری حتی از افسردگی پس از زایمان شایع تر است. هدف اصلی این مطالعه، تعیین فراوانی افسردگی در زنان باردار مراجعه کننده به درمانگاه مراقبت های بارداری بیمارستان میرزا کوچک خان بود. روش بررسی: این مطالعه توصیفی و تحلیلی به روش مقطعی روی 180 زن باردار مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان میرزا کوچک خان در سال 1382 انجام گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه سنجش افسردگی بک بود. برای بررسی خصوصیات دموگرافیک زنان باردار و نگرش آنها نسبت به برخی مولفه های عرصه بهداشت باروری یک پرسشنامه تدوین و پس از پایلوت مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری Spss تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: 23.3 درصد از زنان باردار، در این مطالعه، از درجات مختلف افسردگی رنج می بردند. در حالی که هیچ یک از آنان برای درمان این اختلال، درمان و مراقبت دریافت نمی کردند. میانگین و انحراف معیار نمره افسردگی بک در جمعیت مورد مطالعه 11.43+7.57 تعیین شد. با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک، متغییر های مرتبط با خشونت فیزیکی و جنسی از جانب همسر، شغل و تحصیلات همسران به ترتیب قوی ترین متغیرهای موثر بر احتمال ابتلا به افسردگی در این مطالعه شناخته شدند. نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای افسردگی در جمعیت در معرض خطر ( زنان باردار) در این مطالعه و نیز مطالعات مشابه در کشورمان ضرورت ادغام بیماریابی افسردگی با استفاده از ابزارهای غربالگری مناسب در مراقبتهای معمول بارداری قابل بررسی بیشتر است و لزوم ارایه برنامه های آموزشی به منظور آگاهی همسران از تغییرات فیزیولوژیک و روانی این دروان و جلب مشارکت و همکاری آنان، در تخفیف مسایل و مشکلات دروان بارداری پیشنهاد می گردد.
دکتر محمدعلی محسنی بندپی، معصومه باقری نسامی، مولود فخری، مرجان احمدشیروانی، دکتر علیرضا خلیلیان،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

زمینه و هدف: کمردرد در بالغین و نوجوانان شایع می باشد، ولی در نوجوانان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. تعداد زیادی از بزرگسالانی که دچار این عارضه هستند، اولین شروع آن آن را در اوایل سنین نوجوانی یا دهه 20 زندگی خود گزارش می کنند. با توجه به اهمیت موضوع مطالعه فوق طراحی شد تا به بررسی شیوع کمردرد و عوامل موثر بر آن در دانش آموزان مدارس مقطع راهنمایی استان مازندران بپردازد.روش بررسی: این تحقیق توصیفی - تحلیلی به روش مقطعی در سال 1383 روی 5000 نفر از دانش آموزان مدارس راهنمایی استان مازندران انجام گرفت. نمونه گیری از نوع تصادفی چند مرحله ای بوده است. از پرسشنامه برای بررسی عوامل فردی، عوامل مکانیکال، سبک زندگی، شیوع و خصوصیات کمردرد استفاده گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها:از 5000 دانش آموز مورد بررسی (4813 نفر) 2.‌96 درصد پرسشنامه را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که 15 درصد دانش آموزان در زمان، 4.‌14 درصد در طی یک ماه گذشته، 6.‌15 درصد و طی 6 ماه گذشته و 4.‌17 درصد و در طی یک سال گذشته از کمردرد شاکی بوده اند. کمردرد با سن و برخی از عوامل مکانیکال مانند بلند کردن بار سنگین رابطه داشته است (0.05 P<). نتایج ارتباط معنی داری بین کمردرد با عوامل سبک زندگی مانند وضعیت و مدت زمان تماشای تلویزیون، وضعیت و مدت زمان انجام تکالیف مدرسه نشان می‌دهد. (0.05 P<)نتیجه گیری: نتایج این مطالعه شیوع بالای کمردرد در این گروه و تاثیر عوامل مختلف را نشان می‌دهد. بنابراین مطالعه روی اثر اقدامات مختلف پیشگیرانه در این مقطع سنی ضروری به نظر می رسد.
دکتر شهلا نصرالهی، دکتر مهرانگیز زمانی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده

زمینه و هدف : حاملگی خارج رحمی 15-10 درصد از مراجعین به اورژانس زنان حامله طی سه ماهه اول بارداری را به خود اختصاص می‎دهد. با توجه به اهمیت تشخیصی زودهنگام حاملگی خارج رحمی و جلوگیری از خونریزی این مطالعه ارتباط بین علائم حیاتی، حاملگی نابجای پاره شده و خونریزی داخل شکمی را ارزیابی کرد و این که آیا به‎جز علائم حیاتی مرسوم، روش دیگری را با حساسیت بالاتر می‎توان در تشخیص حاملگی خارج رحمی پاره شده و لزوم سریع جراحی استفاده کرد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی-تحلیلی روی 105 زن مبتلا به حاملگی خارج رحمی پاره شده بستری در بیمارستان فاطمیه همدان طی سال‎های 82 تا 84 صورت گرفت. ارزش پیش‎بینی مثبت، اختصاصیت، حساسیت علائم حیاتی و شاخص شوکی در تشخیص هموپریتوئن مورد مقایسه قرار گرفت. اطلاعات به وسیله آزمون‎های آماری تی و کای‎اسکوئر با استفاده از نرم‎افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها : از 105 بیمار مبتلا به حاملگی خارج رحمی (EP) که لاپاروتومی شدند، 70 مورد حاملگی خارج رحمی پاره و 35 مورد حاملگی خارج رحمی غیرپاره داشتند. میانگین شاخص شوکی در گروه حاملگی خارج رحمی غیرپاره 29/0±6/0 و در گروه حاملگی خارج رحمی پاره 22/0±94/0 بود که از نظر آماری اختلاف معنی‎دار بود (05/0P<). میزان حساسیت 3شاخص تعداد نبض، فشارخون سیستولیک و نسبت نبض به فشارخون سیستولیک (SI) به ترتیب 9درصد±6/17 درصد، 10درصد±4/32 درصد و 6 درصد±4/91 درصد به دست آمد. ارزش پیش‎بینی منفی به ترتیب 1/34 درصد، 7/38 درصد و 50 درصد بود. میانگین هموگلوبین اولیه در دو گروه اختلاف واضحی نداشت. نتیجه‌گیری : شاخص شوکی بیش از 7/0 یک عامل پیش‎بینی‎کننده ارزشمند برای تشخیص پارگی حاملگی خارج رحمی پاره نسبت به نبض و فشارخون سیستولی است و شاخص شوکی با خونریزی داخل شکم ارتباط دارد.
علی احمدی، قدرت الله یوسفی،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده

زمینه و هدف : افسردگی یکی از شایع‌ترین اختلالات خلقی است. این مطالعه به منظور بررسی میزان شیوع افسردگی و تعیین حجم مشکل و عوامل همراه آن در بین عشایر ایل بختیاری ایران در استان چهارمحال و بختیاری اجرا گردید. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی ، توصیفی - تحلیلی 400 نفر از جمعیت عشایری استان چهارمحال و بختیاری به صورت نمونه‌گیری تصادفی منظم با استفاده از آزمون بک (Beck) در سال 1385 بررسی شدند. داده‌ها با کمک نرم‌افزار آماری SPSS-11 و آزمون‌های آماری تی ، کای‌اسکوئر ، آنالیز واریانس و ضریب همبستگی اسپیرومن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها : میانگین و انحراف معیار نمره افسردگی در زنان 8/105/18 و در مردان 45/119/14 بود. میزان شیوع کلی افسردگی در جامعه مورد بررسی 6/29 درصد با دامنه اطمینان (6/33 – 6/25) : 95 درصد CI بود. میزان شیوع درجات افسردگی متوسط و بالاتر 24 درصد تعیین گردید. شیوع افسردگی در زنان بیشتر از مردان (05/0P<) و در افراد مجرد بیشتر از متاهلین بود که اختلاف معنی‌داری را با 05/0P< نشان می‌دهد. افسردگی در افراد خانه‌دار و بیکار به طور معنی‌داری بیشتر از سایر مشاغل بود (05/0P<). بیشترین شیوع افسردگی به ترتیب در گروه‌های سنی زیر 20 سال و بالای 50 سال بود. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که شیوع افسردگی در جامعه عشایری در مقایسه با سایر مطالعات انجام شده در استان چهارمحال و بختیاری بیشترمی‌باشد.
دکتر سیاوش وزیری، دکتر سعید سلیمان میگونی، دکتر علیرضا جانبخش، دکتر فیض الله منصوری، دکتر بابک صیاد، دکتر ماندانا افشاریان،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

تب مالت بیماری مشترک بین انسان و دام می‌باشد و سندرم‌های بالینی متنوعی از جمله اسپوندیلیت ایجاد می‌نماید. اسپوندیلیت و ساکروالیت از جمله شایع‌ترین عوارض ناشی از درگیری سیستم اسکلتی در تب مالت می‌باشند و عفونت‌های عضلانی و تشکیل آبسه نیز از جمله عوارض نادر و اغلب ثانویه به اسپوندیلیت هستند. در این مقاله دو مورد اسپوندیلیت بروسلائی و پیدایش آبسه در یکی از آنان به عنوان یک عارضه نسبتاً ناشایع معرفی می‌گردد. این بیماران که با علائم کمردرد و تب مراجعه کرده بودند، پس از انجام MRI و تست‌های آزمایشگاهی مثبت رایت با تشخیص اسپوندیلیت درمان دارویی شامل داکسی‌سیکلین و ریفامپین به مدت 4 ماه قرار گرفتند و کمردرد و سایر علائم بالینی بهبود چشمگیری پیدا نمود.
دکتر بیژن فروغ، احمد محمدی، اکرم آزاد،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده

زمینه و هدف : سندرم تونل کارپ شایع‌ترین نوروپاتی فشاری است که می‌تواند در شدت‌های خفیف، متوسط و شدید باعث ناتوانی‌هایی با درجات کم یا زیاد در عملکرد دست بیماران گردد. تشخیص و درمان زودرس این سندرم منجر به بهبودی کامل و به تعویق انداختن آن عوارض جبران‌ناپذیری به‌دنبال خواهد داشت. اولین روش درمانی استاندارد در این بیماران خصوصاً در فاز اولیه آن ارائه اسپلینت مناسب می‌باشد. این مطالعه به منظور مقایسه اثردرمانی دو نوع اسپلینت کوکاپ یکی با محدودیت مفاصل metacarpophalangeal انگشتان و دیگری بدون محدودیت آن مفاصل انجام گرفت. روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی 23 نفر از مراجعین درمانگاه بیمارستان شفا یحیاییان تهران که با توجه به یافته‌های الکترودیاگنوز توسط پزشک متخصص سندرم تونل کارپ خفیف و متوسط آنان تشخیص داده شده بود، در دو گروه قرار گرفتند. به گروه اول (12 نفر) اسپلینت کوکاپ بلند (با محدودیت مفاصل mp انگشتان) و در گروه دوم (11 نفر) اسپلینت کوکاپ کوتاه (بدون محدودیت این مفاصل) ارائه شد. شرکت کنندگان قبل و پس از دوره 4 هفته‌ای درمان توسط آزمون‌های SWMS، 2PD،VAS، Grip strength و Pinch ارزیابی شدند. یافته‌ها : آستانه حس لمس (SWMS) در گروه اول به ‌صورت معنی‌داری بالاتر از گروه دوم بود (P<0.05). حساسیت عملکردی (2PD) در گروه اول به‌صورت معنی‌داری بالاتر از گروه دوم بود (P<0.05). اختلاف معنی‌داری در شدت درد (VAS) دو گروه مشاهده نشد. قدرت گرفتن و پینچ (P&G.S) در گروه اول به صورت معنی‌داری بالاتر از گروه دوم بود(P<0.05). نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که اسپلینت کوکاپ بلند در مقایسه با اسپلینت کوکاپ کوتاه تاثیر بیشتری در کاهش و بهبود علائم سندرم تونل کارپ دارد.
دکتر اصغر اکبری، فاطمه غیاثی، مریم براهویی، محمدرضا عرب کنگان،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : تمرین ثبات‌دهنده گردن روشی است که برای بهبود مکانیسم‌های درونی ستون فقرات طراحی شده است و سبب ثبات فقرات گردن و آسیب‌ناپذیری آن می‌گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی تمرین‌های اختصاصی ثبات‌دهنده عضلات گردن نسبت به تمرین‌های دینامیک در بهبود ناتوانی و درد مزمن گردن انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده دو سوکور روی 26 بیمار مراجعه کننده به کلینیک فیزیوتراپی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان با تشخیص درد مزمن گردن طی سا‌ل‌های 86-1385 انجام شد. بیماران به صورت تصادفی در دو گروه 13تایی تمرین‌های ثبات‌دهنده و دینامیک قرار گرفتند. درد (رتبه‌ای) با مقیاس اندازه‌گیری دیداری درد و Northwick Park Neck Pain Questionnaire (NPNPQ)، شدت ناتوانی (رتبه‌ای) با Neck Disability Index (NDI)، قدرت عضلات گردن (بار) توسط Dynatest و دامنه‌های حرکتی (درجه) با گونیامتر مخصوص گردن قبل و پس از درمان ارزیابی شد. برنامه درمان برای هر دو گروه شامل 24 جلسه تمرین طی 12 هفته، هر هفته 2 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه بود. از آزمون‌های t مستقل ، من‌ویتنی ، t زوج و ویلکاکسون به ترتیب برای مقایسه نتایج قبل و بعد درمان بین‌گروهی و درون‌گروهی استفاده گردید. یافته‌ها : میانگین درد گردن (NPNPQ) در گروه ثبات‌دهنده از 77/0+-23/18 به 39/4+-54/7 و در گروه دینامیک از 99/3+-31/18 به 89/3+-85/11 کاهش یافت (P<0.05). میانگین ناتوانی (NDI) در گروه ثبات‌دهنده از 99/4+-69/22 به 09/4+-23/8 و در گروه دینامیک از 88/4+-23/22 به 54/5+-92/14 کاهش یافت (P<0.05). افزایش قدرت عضلات، دامنه حرکتی اکستانسیون و کاهش میانگین درد و ناتوانی بعد از درمان در گروه ثبات‌دهنده نسبت به گروه دینامیک بیشتر بود (P<0.05). اختلافی بین دو گروه از نظر قدرت عضلات فلکسور و فلکسور طرفی چپ و نیز دامنه فلکسیون و فلکسیون طرفی راست و چپ بعد از درمان وجود نداشت. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که هر دو روش تمرین ثبات‌دهنده و تمرین دینامیک گردن در بیماران با درد مزمن گردن سبب افزایش قدرت عضلات سطحی و عمقی گردن، افزایش دامنه‌های حرکتی آن و کاهش درد و ناتوانی می‌شوند. همچنین استفاده از تمرین‌های ثبات‌دهنده در کاهش درد و ناتوانی و افزایش قدرت، موثرتر از تمرین‌های دینامیک بود.
خدابخش جوانشیر، دکتر محمدعلی محسنی بندپی، دکتر محسن امیری، دکتر اصغر رضاسلطانی، دکتر مهدی رهگذر،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

زمینه و هدف : اندازه عضله تعیین کننده مناسبی از عملکرد عضله است. نقش ویژه‌ای برای عضله Longus Colli در ثبات ستون فقرات گردنی ثابت شده است. این مطالعه به منظور مقایسه اندازه عضله Longus Colli به وسیله اولتراسونوگرافی در افراد سالم و بیماران مبتلا به درد مزمن گردن غیراختصاصی انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی روی 20 بیمار (10 مرد و 10 زن) مبتلا به درد دوطرفه گردن مراجعه کننده به کلینیک فیزیوتراپی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و 20 فرد سالم (10 مرد و 10 زن) که هیچ‌گونه ضایعه یا دردی در گردن نداشتند؛ در سال 1387 انجام شد. تصویربرداری به وسیله اولتراسونوگرافی از عضله Longus Colli در ناحیه 2سانتی‌متر پایین‌تر از غضروف تیروئید در دو گروه مورد و شاهد انجام شد. سطح مقطع (سانتی‌مترمربع) و شکل عضله (تقسیم پهنابرضخامت) اندازه‌گیری شد. از آزمون آماری تی برای مقایسه سطح مقطع و شکل عضله در دو گروه به تفکیک سمت راست و چپ استفاده گردید.

یافته‌ها : سطح مقطع عضله Longus Colli سمت راست و چپ گروه شاهد به ترتیب 0.11±0.85 سانتی‌مترمربع و 0.12±0.86 سانتی‌مترمربع بود. این مقدار در سمت راست و چپ گروه مورد 0.11±0.76 سانتی‌مترمربع و 0.07±0.68 سانتی‌مترمربع به دست آمد که به‌طور معنی‌داری بزرگ‌تر بود (P<0.05). همچنین شکل عضله Longus Colli در سمت راست و چپ گروه شاهد به ترتیب 0.17±1.18 سانتی‌متر و 0.19±1.16 سانتی‌متر بود که نسبت به شکل عضله Longus Colli سمت راست و چپ گروه مورد که به ترتیب 0.25±1.50 سانتی‌متر و 0.27±1.50 سانتی‌متر به دست آمد؛ به طور معنی‌داری کوچک‌تر بود (P<0.05).

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که سطح مقطع عضله Longus Colli در بیماران مبتلا به درد مزمن گردن در مقایسه با افراد سالم کوچک‌تر و شکل آن بزرگ‌تر است.


ابوالفضل نیک فرجام، دکتر پروانه شکرانی، دکتر حمید امامی، شهرام منادی، الهام گنجعلی خان حاکمی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

زمینه و هدف : لزوم وجود برنامه‌های دوره‌ای کنترل کیفیت در آنکولوژی تابشی توسط سازمان‌های مختلفی نظیر AAPM ، ACR ، ACMP و ESTRO توصیه شده است. یکی از بهترین روش‌های انجام کنترل کیفیت انجام دزیمتری in vivo در حین پرتودرمانی می‌باشد. این مطالعه به منظور طراحی پروتکلی ساده برای دزیمتری in vivo در پرتودرمانی تومورهای سر و گردن با استفاده از تصویربرداری پورتال انجام گردید.

روش بررسی : در این مطالعه Case Series دز خط میانی به صورت in vivo و همراه با تصویربرداری پورتال روی 19 بیمار مبتلا به تومورهای سروگردن تحت درمان با دستگاه کبالت-60 مراجعه کننده به بخش پرتودرمانی بیمارستان سیدالشهداء اصفهان طی ماه‌های مرداد و آذر 1386؛ اندازه‌گیری شد. توزیع دز ورودی و خروجی با استفاده از دو دیود و نسبت‌های خارج از محور و تصویربرداری پورتال به همراه کد کاربری نوشته شده به زبان MATLAB برای تبدیل شدت نوری فیلم به دانسیته نوری تعیین گردید. با استفاده از مقادیر دز ورودی و خروجی و با به‌کارگیری الگوریتم هوسکین، دز در طول خط میانی در فواصل یک سانتی‌متری به‌دست آمد.

یافته‌ها : دز خط میانی در 165 نقطه اندازه‌گیری شد. میانگین و انحراف معیار بین دز اندازه‌گیری شده و دز تجویز شده در حدود 3.61±4.27 درصد به دست آمد. همچنین در 110 نقطه (66.66 درصد) میزان انحراف کمتر از 5درصد (1.37±2.27) ، در 41 نقطه (24.84 درصد) بین 5 درصد و 10 درصد (1.2±6.51) و در 14 نقطه (8.48 درصد) بیش از 10 درصد (2.34±13.37) تعیین گردید. بیشترین و کمترین میزان انحراف به ترتیب در مرکز میدان درمان (1.63±2.6) و در فاصله 5 سانتی‌متری از مرکز میدان (4.86±7.24) و برای میدان‌هایی با ابعاد 14 سانتی‌متر (3.53±5.08) و 8 سانتی‌متر (2.13±2.95) محاسبه شد.

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که استفاده از آشکارساز پورتال به همراه دو دیود روشی ساده و دقیق برای کنترل کیفیت روزانه درمان در پرتودرمانی می‌باشد. داده‌های به‌دست آمده از این روش را برای بررسی دقت مراحل درمان شامل تعیین خروجی ماشین درمان، کنترل کیفیت سیستم طراحی درمان و صحت محاسبات و تنظیم بیمار می‌توان مورد ارزیابی قرار داد.


سمیه حسین‌پور نیازی، زهرا نادری، نسرین حسین‌پور نیازی، مریم دلشاد، دکتر پروین میرمیران، دکتر فریدون عزیزی،
دوره 13، شماره 4 - ( 10-1390 )
چکیده

زمینه و هدف : سوءتغذیه شامل طیف گسترده‌ای از شرایط تغذیه‌ای مختلف نظیر اضافه وزن یا کاهش وزن، کمبود مواد مغذی خاص مانند پروتئین، ویتامین و مواد معدنی است. سوءتغذیه در بیمارستان سبب افزایش مرگ و میر می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین شیوع سوءتغذیه در بیماران بستری در بیمارستان آیت اله طالقانی تهران انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی 446 بیمار (217 مرد و 229 زن) بستری از نظر شاخص‌های تن‌سنجی در بیمارستان آیت‌اله‌طالقانی تهران از مرداد تا پایان دی ماه سال 1384 ارزیابی شدند. شاخص توده بدنی (BMI) یا ضخامت چربی زیرپوستی (TSF) یا محیط عضله وسط بازو (MAMC) در شش ماه گذشته تعیین و افراد براساس این معیارها در سه گروه سوء تغذیه خفیف، متوسط و شدید قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS-15 و آزمون‌های آماری کای‌اسکوئر و t-test تجزیه و تحلیل شدند. نسبت شانس با استفاده از آزمون رگرسیون لجستیک تعیین شد. یافته‌ها : شیوع سوءتغذیه در این مطالعه به طور کلی 52 درصد تعیین گردید. شیوع سوءتغذیه به صورت خفیف، متوسط و شدید به ترتیب 14 درصد، 10 درصد و 28درصد تعیین شد. بیشترین شیوع سوءتغذیه کل در بخش گوارش (64 درصد)، بیماران مرد (52.2 درصد)، گروه سنی 29-18سال (71.4 درصد) و افراد با تحصیلات راهنمایی و دبیرستان (67.4 درصد) بود. شیوع TSF، MAC و MAMC کمتر از صدک 5 درصد در گروه سوءتغذیه به‌طور معنی‌داری بیش از گروه تغذیه مناسب بود (P<0.005). افزایش هر واحد نمایه توده بدن احتمال سوءتغذیه را 17 درصد کاهش داد. نسبت شانس سوءتغذیه در بیماران با یک یا بیش از یک مشکل گوارشی 64 درصد بیشتر از بیماران بدون مشکل گوارشی بود. همچنین نسبت شانس سوءتغذیه در بیماران با دو یا بیش از دو بار بستری در بیمارستان طی 6 ماه گذشته، 2.1 برابر نسبت به عدم بستری در بیمارستان تعیین شد. نسبت شانس تعداد دفعات بستری بیش از یک بار در افراد با MAC کمتر از صدک 5 درصد، 1.64 برابر در مقایسه با صدک 50-7 درصد حاصل شد. نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که سوءتغذیه در بیماران بستری در بیمارستان آیت اله طالقانی تهران (52 درصد) در مقایسه با بیمارستان‌های دیگر و یا سایر کشورها در سال 1384 بالاتر بود. نمایه توده بدن، مشکلات گوارشی و تعداد دفعات بستری در بیمارستان با سوءتغذیه ارتباط داشت.
دکتر فرزانه ولی زاده، سیدعلی موسوی، دکتر سیدمحمدباقر هاشمی سوته،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : حداقل 2/5 درصد از جمعیت دنیا ناقل یک نقص عمده هموگلوبین هستند. این مطالعه به منظور تعیین شیوع هموگلوبینوپاتی‌های مختلف متقاضیان ازدواج در مراجعین به مرکز بهداشت شهرستان بابلسر طی سال‌های 88-1385 انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 8500 متقاضی ازدواج (4200 زن و 4300 مرد) از شهرستان‌های بابلسر و فریدونکنار مراجعه کننده به مرکز بهداشت شهرستان بابلسر طی سال‌های 88-1385 انجام شد. پس از انجام آزمایش CBC، در مواردی که افراد دارای MCV کمتر از 80 و MCH کمتر از 27 بودند؛ اندازه‌گیری هموگلوبین A2 به روش کروماتوگرافی ستونی انجام شد. برای شناسایی انواع تالاسمی آلفا، بتا و یا انواع نادرتر از الکتروفورز قلیایی و اسیدی هموگلوبین و آزمایشات تکمیلی ژنتیک بهره گرفته شد. یافته‌ها : از 8500 فرد مورد مطالعه، 1200 نفر (14.11 درصد) دارای مقادیر کاهش یافته شاخص‌های خونی بودند. 474 نفر (5.57 درصد) دارای هموگلوبین A2 افزایش یافته (بیش از 3.5) بودند که به عنوان ناقلین بتاتالاسمی دسته‌بندی شدند. 45 نفر (0.52درصد) دارای مقادیر بالاتر از 7 بودند که به عنوان ناقل تالاسمی بتا یا انواع دیگر مانند هموگلوبین C ، O عرب در نظر گرفته شدند. همچنین 726 نفر شاخص‌های کاهش یافته با هموگلوبین A2 طبیعی (8.54 درصد) داشتند که به عنوان افراد آلفاتالاسمی دسته‌بندی شدند. در آزمایشات تکمیلی برای 250 زوج از 1200 نفر، 6 نفر (1.2 درصد) هموگلوبین F بالاتر از 10 داشتند که به عنوان افراد ناقل انواع حذف‌های خانواده ژنی بتا دسته‌بندی شدند. همچنین هموگلوبین E در 16 نفر ، هموگلوبین S در 16 نفر (3.2% در 1200 نفر و 0.19% در 8500نفر)، هموگلوبین D در 4 نفر و هموگلوبین H در 4 نفر (0.33% در 1200 نفر و 0.047% در 8500 نفر) مشاهده گردید. بررسی ژنتیک روی 317 نفر از ناقلین بتا و انواع واریانت‌های هموگلوبین بتا و 145 نفر از ناقلین آلفاتالاسمی صورت گرفت و دسته‌بندی‌های اولیه در مورد این افراد مورد تائید قرار گردید. از موتاسیون‌های ژن بتا،IVSII-1 G>A ,74.5% و از موتاسیون‌های آلفا، حذف ژنی 3.7 (47.5 درصد) به عنوان شایع‌ترین موتاسیون‌ها در این بررسی شناخته شدند. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان‌دهنده میزان بیشتر ناقلین آلفاتالاسمی (8.5درصد) نسبت به بتاتالاسمی (5.57 درصد) بود. همچنین وجود واریانت‌های دیگر هموگلوبین (HbS ، HbE ، HbD یا انواع حذف خانواده ژن بتا) نیز در منطقه قابل توجه است.
منیره محجوب، دکتر محمدحسین ولیداد، دکتر عباس عظیمی خراسانی، دکتر مهناز شهرکی پور، حامد مومنی مقدم، جلیل نجاتی، آزاده توکلی، مهسا مرادقلی، پیوند کمالی، منیر سرگزی،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : گلوکم یکی از شایع‌ترین دلایل نابینایی در جهان است. تعیین دقیق فشار داخل چشمی برای تشخیص و تصمیم‌گیری در درمان گلوکم اهمیت زیادی دارد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین ضخامت مرکزی قرنیه، فشار داخل چشم و نقص میدان بینایی در دو نوع گلوکم زاویه باز اولیه و گلوکم با فشار طبیعی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 52 بیمار در محدوده سنی 72-16 سال مبتلا به گلوکم مراجعه کننده به مرکز چشم‌پزشکی الزهراء زاهدان در سال 1389 انجام شد. 45 چشم با گلوکم زاویه باز اولیه و 45 چشم مبتلا به گلوکم با فشار طبیعی بررسی گردید. فشار داخل چشم توسط تونومتر گلدمن و ضخامت مرکزی قرنیه با پاکومتر اندازه‌گیری شد. همچنین میدان بینایی توسط پریمتر هامفری بررسی گردید. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-15 و آزمون‌های آماری تی زوجی، آنالیز واریانس یک‌طرفه، من ویتنی و همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : بین ضخامت مرکزی قرنیه و فشار داخل چشمی همبستگی مثبتی وجود داشت (r=0.309, P<0.05). همچنین تفاوت آماری معنی‌داری بین فشار داخل چشی در دو نوع گلوکم وجود داشت (P<0.05). با وجود بالاتر بودن میانگین ضخامت مرکزی قرنیه در افراد با نقص میدان بینایی خفیف نسبت به افراد با نقص میدان بینایی شدید، تفاوت آماری معنی‌داری در دو نوع بیماری گلوکم یافت نشد. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که قرنیه‌های با ضخامت بیشتر با افزایش فشار داخل چشمی همراه می‌باشند.
سوده زندی، محمدعلی محسنی بندپی، ناهید رحمانی،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده

کمردرد یکی از اختلالات رایج و پیچیده جوامع محسوب می‌شود که عوامل گوناگونی در ایجاد آن دخیل هستند. یکی از این عوامل از دست رفتن ثبات ستون فقرات است که به وسیله عضلات تامین می‌شود. یکی از مهم‌ترین عضلات تامین کننده ثبات ستون فقرات عضله عرضی شکم است. جستجو در بانک‌های اطلاعاتی PubMed، Scopus، Elsevier، Ovid, CINAHL، ScienceDirect به زبان انگلیسی با استفاده از کلیدواژه‌های عضله عرضی‌شکم (Transversus Abdominis)، اولتراسوند (ultrasonography)، کمردرد مزمن غیراختصاصی (chronic nonspecific low back pain) در فاصله زمانی 2000 تا 2011 انجام گرفت. از بین مطالعات 19 مقاله معیارهای ورود به مطالعه را داشتند. بررسی مقالات نشان داد که ضخامت عضله ترنسورس ابدومینیس در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی کاهش یٰافته و اولتراسونوگرافی نیز ابزاری معتبر با روایی بالا در اندازه‌گیری ضخامت عضله ترنسورس ابدومینیس در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی و افراد سالم و در وضعیت‌ها و حالت‌های مختلف است. بررسی مطالعات نشان داد که شواهد کافی مبنی بر شایستگی سونوگرافی برای ارزیابی عضله عرضی شکم در بیماران مبتلا به کمردرد و افراد سالم و طراحی برنامه‌ درمانی مناسب برای آنها وجود دارد.
جواد خواجه مظفری، محمدتقی پیوندی، زهرا مصطفویان، شیوا مفتاح،
دوره 15، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : شکستگی تروماتیک استـخوان ران یکی از علل عمده موربیدیتی و مورتالیتی است. امـروزه فیکــساسیون این شکستگی با میله‌های داخل استـخوانی قفل‌شونده روش اسـتاندارد درمانی در بالغین است. این مطالعه به منظور مقایسه درمان شکستگی‌های شفت ران با میخ داخل کانال قفل شونده به دو روش باز و بسته انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 40 بیمار 50-18 ساله (33 مرد و 7 زن) با شکستگی بسته تنه استخوان ران مراجعه کننده به بیمارستان شهیدکامیاب مشهد طی سال‌های 87-1386 انجام شد. بیماران برای درمان شکستگی با میخ داخل کانال در دو گروه 20 نفری جااندازی باز و بسته قرار گرفتند و به مدت یک‌سال پیگیری شدند. مدت جوش‌خوردن، عفونت و میزان جوش نخوردن بررسی شد. نتایج بالینی و رادیوگرافیک با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-13 ، Student’s t-test و Fisher's exact test تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : در طول مدت شش ماه 97.5% یونیون در هر دو گروه به دست آمد. وزن‌گذاری کامل در گروه با جااندازی بسته طی 12-6 هفته (متوسط 9.3 هفته) و در گروه با جااندازی باز طی 16-12 هفته (متوسط 13.25 هفته) تعیین شد. عوارض شامل نان‌یونیون (یک بیمار، 5 درصد) در گروه جااندازی باز، عفونت (یک بیمار، 5 درصد) در گروه جااندازی باز، کوتاهی در هر دو گروه (یک بیمار در هر گروه، 5 درصد)، محدودیت حرکت در هر دو گروه (یک بیمار در هر گروه، 5 درصد)، مال‌روتاسیون در گروه جااندازی بسته (یک بیمار، 5 درصد) بود. در گروه جااندازی بسته، زمان شروع تشکیل کال رادیولوژیک و زمان وزن‌گذاری کامل نسبت به گروه جااندازی باز کوتاه‌تر بود (P<0.005)؛ اما میزان یونیون تفاوت آماری معنی‌داری نداشت. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که در تثبیت شکستگی شفت ران با میخ داخل کانال قفل شونده از نظر میزان یونیون نهایی بین دوروش جااندازی باز و بسته تفاوتی نیست.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.09 seconds with 48 queries by YEKTAWEB 4645