18 نتیجه برای رفتار
ژیلا ساجدی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده
شب ادراری یکی از مشکلات شایع و پیچیده دوران کودکی است و بر روابط کودک و والدین و همچنین همسالان اثرات منفی بر جای می گذارد. مطالعات نشان داده اند که در مقایسه با کودکان عادی، کودکان مبتلا به شب ادراری دارای مشکلات رفتاری هستند و از آن رنج می برند. این تحقیق با هدف تعیین و مقایسه سازگاری رفتاری کودکان شب ادرار و غیر شب ادرار در دبستان های شهر همدان انجام گرفت. مطالعه از نوع مورد- شاهدی بر روی 320 نفر با انتخاب نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای صورت پذیرفت. ابزار گردآوری داده ها فرم مصاحبه منظم بود که بر اساس چک لیست رفتاری کودک برای کودکان سنین دبستان گزارش شده کاسل و راسل تدوین شد. نتایج بررسی نشان داد بین نمرات کسب شده در دو گروه کودکان شب ادرار و غیر شب ادرار از نظر سازگاری فردی، اجتماعی، فیزیکی، سازگاری در منزل، مدرسه و سازگاری کل شخصیت اختلاف معنادار وجود دارد (P<0.001) و کودکان شب ادرار با درصد بالا دارای مشکلات رفتاری بودند و بین میانگین نمرات دو گروه اختلاف معنی دار آماری وجود داشت (P<0.001).
دکتر ساسان بهشتی، دکتر سیداکبر شریفیان، دکتر رامین مهرداد، دکتر شهرزاد حسینینیا،
دوره 4، شماره 2 - ( 7-1381 )
چکیده
افرادی که در محیط کار با حلال های آلی در تماس باشند مستعد بروز عوارض و بیماری های مختلف در قسمت های متفاوت بدن هستند. یکی از مهم ترین این عوارض، علایم عصبی - رفتاری مانند اختلالات خلقی، خستگی و فراموشی است. این مطالعه به منظور مقایسه فراوانی عوارض عصبی - رفتاری کارگران سالن های رنگ در مقایسه با کارگران سایر بخش های یک کارخانه خودروسازی در تهران طراحی شده است. در این مطالعه همه کارگرانی که در سالن های رنگ کار می کردند (78 نفر) به عنوان گروه مورد، و 83 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده از سایر بخش های کارخانه به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. سپس عوارض عصبی - رفتاری این افراد به وسیله یک پرسشنامه 16 سوالی استاندارد، به عنوان یک ابزار غربالگری اولیه و حساس برای یافتن اختلالات عصبی - رفتاری ایجاد شده بین کارگرانی که در تماس مداوم با حلال های هستند، ارزیابی شدند. نتایج مطالعه نشان می دهد که فراوانی عوارض عصبی - رفتاری، در گروه مورد، 46 درصد و در گروه شاهد، 36 درصد بوده است. تنها، تفاوت مشاهده شده در عصبی شدن و عرق کردن بی دلیل بین دو گروه مورد و شاهد معنی دار بوده است (p < 0.05) به طور کلی طبق نتایج به دست آمده از این مطالعه، بین دو گروه از نظر فراوانی عوارض عصبی - رفتاری تفاوت معنی داری مشاهده نشد گرچه فراوانی بیماری عصبی - رفتاری در هر دو گروه بالاتر از حد انتظار بود.
شهربانو قهاری، لیلی پناغی، محمدکاظم عاطف، الهام زارعی دوست، علیرضا محمدی آریا،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: خشونت نسبت به همسر یکی از معضلات بزرگ بهداشتی بسیاری از کشورها می باشد که پیامدهای منفی جسمانی و روانی زیادی را برای قربانیان به بار می آورد. پژوهش حاضر به بررسی وضعیت سلامت روان زنان قربانی همسرآزاری می پردازد.روش بررسی: در این مطالعه 1186 زن به صورت تصادفی سیستماتیک از کلیه مناطق شهر تهران انتخاب شدند و پرسشنامه همسر آزاری و سلامت عمومی GHQ-28 را تکمیل نمودند. اطلاعات به دست آمده از طریق نرم افزار آماری SPSS و با آزمون t و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: از 1186 نمونه پژوهش 85.4) 1013 درصد) بدرفتاری عاطفی، 31.5) 374 درصد) بدرفتاری جسمی، 30.4) 360 درصد) بدرفتاری جنسی و 17.4) 206 درصد) هم زمان هر سه نوع بدرفتاری را تجربه کردند. زنان قربانی خشونت، از وضعیت بدتر سلامت عمومی رنج می بردند (P<0.05). به علاوه رابطه انواع همسرآزاری به عنوان متغیر پیش بین با هر یک از ابعاد سلامت عمومی به عنوان متغیر ملاک (y) که با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد، نشان داد که بین این متغیرها رابطه مثبت وجود دارد. یعنی تجربه بدرفتاری دیدن از هر نوع، پیش بینی کننده بروز اختلال در سلامت عمومی فرد است (P<0.05).نتیجه گیری: قربانیان همسرآزاری از مشکلات سلامت عمومی بیشتری رنج می برند. به عبارتی بین بدرفتاری دیدن و مشکلات روان شناختی رابطه وجود دارد و در این بین قربانیان بدرفتاری جنسی و جسمی در مقایسه با قربانیان بدرفتاری عاطفی مشکلات بیشتری را تجربه کردند.
بهیانه سیدامینی، آذر مرادی، دکتر ایوب مالک، دکتر مهرانگیز ابراهیمی ممقانی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : چاقی و اضافه وزن در بسیاری از کشورهای در حال توسعه بهطور چشمگیری افزایش یافته است. چاقی با مشکلات سلامتی بیشماری همبستگی دارد. از آنجا که کودکان زمان زیادی را روزانه در مدرسه سپری میکنند، چاقی و اضافه وزن میتواند، روی جنبههای مختلف زندگی در مدرسه مثل دستاوردهای تحصیلی ، مهارتهای اجتماعی و توجه اثر داشته باشد. این مطالعه به منظور بررسی همبستگی چاقی و اضافه وزن با کمتوجهی در دختران مدارس ابتدایی شهر تبریز انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی روی 300 نفر دانشآموز دختر 11-7 ساله مدارس ابتدایی شهر تبریز در سال 1386 انجام شد. نمونهها بهطور طبقهای تصادفی برحسب وضعیت نمایه توده بدنی(BMI)، در سه گروه دارای وزن طبیعی، اضافه وزن و چاق قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها چک لیست رفتاری کودک(CBCL) بود. این ابزار 113 سوال دارد که 9 سوال آن برای تعیین کمتوجهی کودکان طراحی و رفتارها با مقیاس سهدرجهای رتبهبندی شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزارSpss-11.5 و آزمون آماریANOVA استفاده شد.
یافتهها : نتایج نشان داد که میانگین کمتوجهی گروه دارای اضافه وزن بیشتر از گروه دارای وزن طبیعی و گروه چاق بود(p<0.05) و همبستگی معنیداری بین BMI و کمتوجهی مشاهده گردید(r=0.177 , p<0.05).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که همبستگی معنیداری بین چاقی و کمتوجهی وجود دارد. پیشگیری از چاقی به عنوان قدم اول پیشگیری از مشکلات رفتاری هیجانی کودکان، ضروری بهنظر میرسد و درمان چاقی ممکن است، روشی برای مواجه با مشکلات رفتاری در کودکان باشد.
دکتر اسحق رحیمیان بوگر، دکتر علی اصغر بیانی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : شناسایی فراوانی اختلالات دوران نوجوانی دارای پیامدهای کاربردی در حوزه روانپزشکی کودک و نوجوان است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی اختلالات رفتاری دانشآموزان دوره راهنمایی و متوسطه شهرستانهای استان گلستان در سال تحصیلی 89- 1388 انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی مقطعی 1500 نفر (715 پسر و 785 دختر) از دانشآموزان مقطع راهنمایی و متوسطه شهرستانهای استان گلستان در سال تحصیلی 89-1388 با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شدند. افراد پرسشنامه جمعیتشناختی و ابعاد اختلالات رفتاری مبتنی بر DSM-IV (Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders) مقیاس خودگزارشی مشکلات رفتاری نوجوانان ایشنباخ (Youth Self-Report Scale: YSR) را تکمیل کردند. دادهها به کمک روشهای آمار توصیفی، تست ناپارامتریک کایاسکوئر و محاسبه مقادیر نسبت شانس و CL (confidence interval) با نرمافزار آماری PASW (Predictive Analytics Software) تحلیل گردید. یافتهها : فراوانی کلی اختلالات رفتاری در دانشآموزان مقطع راهنمایی، مقطع متوسطه و کل دانشآموزان به ترتیب 5.47 درصد، 5.05 درصد و 5.27 درصد بود. در همه دانشآموزان اختلالات جسمانی بالاترین فراوانی (5.8 درصد) و اختلالات اضطرابی کمترین فراوانی (4.7 درصد) را نشان داد. همچنین بین دو جنس تنها در میزان فراوانی اختلال سلوک و اختلال ADHD تفاوت آماری معنیداری یافت شد (P<0.05). نسبت شانس برای جنسیت در پیشبینی اختلال سلوک و ADHD و برای مقطع تحصیلی در پیشبینی اختلالات عاطفی و اضطرابی از لحاظ آماری معنیدار بود (P<0.05). نتیجهگیری : فراوانی کلی اختلالات رفتاری در دانشآموزان مقطع راهنمایی و متوسطه شهرستانهای استان گلستان 5.27 درصد تعیین شد. این نتیجه تقریباً مشابه با دیگر مطالعات انجام شده در ایران است.
سیدمحمد موسوی، مهشید احمدی،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : اختلالات رفتاری در کودکان با والدین مبتلا به اختلالات روانپزشکی بسیار شایعتر از کودکانی با والدین غیرمبتلا است. این مطالعه به منظور تعیین اختلالات رفتاری در کودکان مادران مبتلا به افسردگی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 50 کودک با مادران مبتلا به افسردگی و 50 کودک با مادران سالم در مرکز روانپزشکی بندرعباس در سال 1388 انجام شد. کودکان در محدوده سنی 11-6 سال بودند. با انجام مصاحبه روانپزشکی، ملاکهای DSM-4-R و آزمون استاندارد Beck اختلال در مادران تایید شد. صحت سلامت روانی مادران گروه شاهد با مصاحبه روانپزشکی و نیز آزمون شخصیت چندوجهی مینهسوتا (Minnesota Multiphasic Personality Inventory: MMPI) و پرسشنامه سلامت عمومی (Questionnaire Health General: QHG) تایید شد. دو گروه براساس آزمون اختلالات رفتاری کودک Achenbach مورد مقایسه قرار گرفتند. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-17 ، Chi-Square و student’s t-test تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : مقیاسهای شکایات جسمانی، اضطراب و افسردگی، مشکلات اجتماعی، تفکر و بزهکاری در کودکان با مادران مبتلا به افسردگی اساسی در مقایسه با کودکان با مادران سالم افزایش معنیداری نشان داد (P<0.05). همچنین برونگرایی و درونگرایی در کودکان گروه مورد به طور معنیداری بیشتر از کودکان گروه شاهد بود (P<0.05). انزواطلبی و اختلال توجه در کودکان دو گروه تفاوت آماری معنیداری نشان نداد. نمره کلی اختلالات رفتاری در کودکان با مادران مبتلا به افسردگی در مقایسه با کودکان با مادران سالم بهطور معنیداری بیشتر بود (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که اختلالات رفتاری کودکان مادران مبتلا به افسردگی بیشتر از کودکان مادران سالم است.
عابد نوری، عبدالحلیم رجبی، فیروزه اسماعیل زاده،
دوره 16، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : بروز سوء رفتار با سالمندان یا سالمندآزاری در دو دهه اخیر به سرعت افزایش یافته است. پدیده سالمندآزاری از جمله چالشهای مطرح در حیطه مراقبت و حمایت از سالمندان است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی سالمندآزاری در شهرستان کلاله از استان گلستان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 247 فرد بالای 60 سال (137 مرد و 110 زن) در شهرستان کلاله طی سال 1391 انجام شد. برای همه سالمندان پرسشنامه بررسی سوء رفتار در خانواده نسبت به سالمند تکمیل گردید. یافتهها : میانگین سنی سالمندان 7.08±68.8 سال بود. فراوانی غفلت عاطفی 34.8%، غفلت مراقبتی 33.6%، غفلت مالی 29.1%، سلب اختیار 22.3%، سوء رفتار روانشناختی 26.7%، سوء رفتار جسمی 2.8%، طردشدگی 12.6% و سوء رفتار مالی 21.9% تعیین گردید. بین سوء رفتار با سالمندان دارای سطح درآمد ماهیانه کمتر از 50 هزار تومان و بیشتر از 500 هزار تومان و سالمندان متأهل نسبت به سالمندان بیوه و مطلقه ارتباط آماری معنیداری مشاهده شد (P<0.05). نتیجهگیری : سوء رفتار از نوع روانشناختی و غفلت عاطفی و غلفت مراقبتی در مورد سالمندان شهرستان کلاله از میزان بالایی برخوردار بود.
منصور حکیم جوادی، مسعود غلامعلی لواسانی، حمیدرضا شکوری، عباس عبدالهی فر، فاطمه مومنی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : نقص توجه / بیش فعالی اختلالی شایع در دوران کودکی با شیوع 5-3 درصد است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر رفتاردرمانی، دارودرمانی و روش توأم رفتار و دارودرمانی بر کاهش علایم اختلال نقص توجه / بیش فعالی کودکان انجام گردید. روش بررسی : این مطالعه شبهتجربی روی 40 دانشآموز پسر دوره ابتدایی شهر گرگان در سال تحصیلی 90-1389 انجام شد. کودکان بهطور غیرتصادفی در چهار گروه کنترل، رفتاردرمانی، دارودرمانی (ریتالین، 10 میلی گرم سه بار در روز) و روش توأم رفتار و دارودرمانی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از مقیاس درجهبندی کانرز فرم والدین (منزل) و فرم معلم (مدرسه) جمعآوری شد. اثربخشی مداخله در پیشآزمون و پسآزمون طی هشت هفته مورد مقایسه قرار گرفت. یافتهها : علایم اختلال نقص توجه / بیش فعالی بهطور معنیداری در هر سه گروه رفتاردرمانی، دارودرمانی و روش توأم رفتار و دارودرمانی کاهش یافت (P<0.05)؛ اما این کاهش علایم در گروه دارودرمانی و روش توأم رفتار و دارودرمانی بیش از گروه رفتاردرمانی بود. نتیجهگیری : دارودرمانی و ترکیب رفتار و دارودرمانی اثر مشابهی در کاهش علایم اختلال نقص توجه / بیش فعالی کودکان دارند.
نجمه حمید، اکرم کاویانی بروجنی،
دوره 18، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف : در رواندرمانی شناختی - رفتاری مذهب محور، علاوه بر روشهای شناخت درمانگری، اعتقادات معنوی و باورهای دینی تقویت میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر رواندرمانی شناختی - رفتاری مذهب محور بر افسردگی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ایدز انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه از نوع شبهتجربی با پیشآزمون - پسآزمون، گروه کنترل و مرحله پیگیری سه ماهه بود. 30 بیمار مبتلا به ایدز به صورت غیرتصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. گروه مداخله، 12 جلسه 45 دقیقهای، رواندرمانی شناختی- رفتاری مذهب محور دریافت کردند و گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. ابزار مورد استفاده در پژوهش، شامل آزمون افسردگی بک نسخه دوم (BDI-II) و پرسشنامه کیفیت زندگی (WHOQOL-Brief) بود. با استفاده از این آزمونها، هر دو گروه مداخله و کنترل در مراحل پیشآزمون، پس از خاتمه 12 جلسه آموزشی و پس از پیگیری 3 ماهه ارزیابی شدند.
یافتهها : میزان افسردگی در گروه مداخله پس از اعمال رواندرمانی شناختی - رفتاری مذهب محور به صورت معنیداری کاهش و میزان کیفیت زندگی به صورت معنیداری افزایش یافت و در دوره پیگیری نیز تداوم داشت (P<0.05).
نتیجهگیری : رواندرمانی شناختی - رفتاری مذهب محور در کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ایدز موثر است.
سیدکمالالدین میرکریمی، دانیال باقری، محمدرضا هنرور، محمدجواد کبیر، رحمان بردی اوزونی دوجی، مریم ایری،
دوره 18، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
زمینه و هدف : عادات غذایی افراد همراه با رشد سریع تکنولوژی تغییر کرده و مصرف فستفودها بهطرز قابل توجهی در ایران افزایش یافته است. این مطالعه به منظور تعیین عوامل موثر بر مصرف فستفود در دانشآموزان دبیرستانی بر اساس تئوری رفتار برنامهریزی شده انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی - تحلیلی به روش مقطعی روی 500 دانشآموز دبیرستانی شهر علیآباد کتول طی سال تحصیلی 94-1393 انجام گردید. از پرسشنامه محقق ساخته شش قسمتی روا و پایا مشتمل بر سازههای تئوری رفتار برنامهریزی شده شامل نگرش، هنجارهای انتزاعی، کنترل رفتاری درک شده و قصد رفتاری برای تکمیل دادهها استفاده شد.
یافتهها : فراوانی مصرف ماهانه فستفود چهار دفعه و متداولترین آن همبرگر و پیتزا بود. تئوری رفتار برنامهریزی شده، رفتار مصرف فستفود را با R2=0.65 توصیف کرد. مصرف فستفود با قصد رفتاری و هنجارهای انتزاعی ارتباط آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). دوستان اثرگذارترین هنجار انتزاعی در قصد مصرف فست فود بود (P<0.05).
نتیجهگیری : از آنجایی که دوستان به عنوان مهمترین هنجار انتزاعی بیشترین اثر را بر قصد مصرف فستفود دانشآموزان داشتند؛ در طراحی مداخلات آموزشی کارآمد، آموزشهای مبتنی بر این گروه نیز بایستی در نظر گرفته شود.
رویا فصیحی، جوانشیر اسدی، رمضان حسن زاده، فیروزه درخشانپور،
دوره 20، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: باورهای غیرمنطقی زمینهساز دامنه وسیعی از اختلالات شناختی است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر درمان شناختی - رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر باورهای غیرمنطقی دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه شبهتجربی 45 دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گلستان به صورت غیرتصادفی در گروههای 15 نفری کنترل، گروه درمان شناختی - رفتاری (مداخله اول) و گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (مداخله دوم) تقسیم شدند. هر سه گروه پیش آزمون را تکمیل کردند؛ اما گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت نکرد. گروههای مداخله 8 جلسه درمان را دریافت نمودند. دادهها از طریق پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز سال 1969 (IBQ-40) جمعآوری گردید.
یافتهها: هر دو روش درمانی در گروههای مداخله در مقایسه با گروه کنترل سبب کاهش نمره کلی باورهای غیرمنطقی گردید (P<0.05). میانگین نمره زیرمقیاس اجتناب از مشکل (35.26±6.32) در گروه مداخله دوم در مقایسه با گروه مداخله اول (30.53±9.47) کاهش آماری معنیداری یافت (P<0.05). همچنین میانگین نمره زیرمقیاس بیمسؤولیتی هیجانی در گروه مداخله اول (22.73±9.49) در مقایسه با گروه مداخله دوم (29.93±1.75) افزایش آماری معنیداری یافت (P<0.05).
نتیجهگیری: دو روش درمان شناختی - رفتاری و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش باعث کاهش باورهای غیرمنطقی دانشجویان رشته پزشکی گردید.
دانیال باقری، رضاعلی محسنی، سیدمحمدصادق مهدوی،
دوره 20، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مخاطرات زیستمحیطی یکی از مهمترین عوامل تهدیدکننده سلامت انسانها است. رشد چشمگیر جمعیت و سبک زندگی نوین موجب بروز انواع مشکلات زیستمحیطی و شیوع بیماریها شده است. این مطالعه به منظور تعیین نگرش و دانش در رفتار زیستمحیطی شهروندان شهر گرگان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی توصیفی – تحلیلی روی 400 نفر (209 مرد و 191 زن) از شهروندان شهر گرگان طی سال 1396 انجام شد. برای انتخاب نمونهها از روش نمونهگیری چند مرحلهای استفاده گردید. شهر گرگان طبق تقسیمات شهری به 3 طبقه تقسیم شد و محلههای درون طبقات به عنوان خوشه در نظر گرفته شدند. از هر منطقه 40 درصد محلات بهصورت تصادفی وارد مطالعه شدند. ابزارهای مورد استفاده برای جمعآوری دادهها پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامههای دانش، نگرش و رفتار زیستمحیطی بود.
یافتهها: سطح نگرش و دانش زیستمحیطی شهروندان ضعیف و رفتار حامی محیط زیست آنان قوی ارزیابی شد. افراد با سن بالاتر، تحصیلات بالاتر و میزان اشتغال رفتار حامی محیط زیست بهتری داشتند (P<0.05). بین نگرش زیستمحیطی با رفتار حامی محیط زیست رابطه آماری معنیدار و معکوس یافت شد (P<0.05). افزایش دانش زیستمحیطی سبب افزایش رفتار حامی محیط زیستی گردید (P<0.05).
نتیجهگیری: سطح دانش و نگرش زیستمحیطی شهروندان گرگان ضعیف و رفتار حامی محیط زیستی آنان قوی ارزیابی شد.
خدیجه باباخانی، شهرام وزیری، بیوک تاجری، فرح لطفی کاشانی، طاهره رنجبری پور،
دوره 22، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: چاقی یکی از معضلات بهداشتی و عامل خطر برای بروز بسیاری از بیماریها نظیر دیابت، بیماریهای قلبی – عروقی، پرفشاری خون و انواع سرطانها بهشمار میرود. این مطالعه به منظور مقایسه اثربخشی روان درمانی یکپارچه گروهی و مدیریت استرس مبتنی بر درمان شناختی - رفتاری بر تصویر بدنی و خوردن آگاهانه در زنان مبتلا به چاقی انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 45 زن چاق مراجعه کننده به مراکز سلامت شهر زنجان به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. آزمودنیها به صورت تصادفی در گروههای 15 نفری کنترل، رواندرمانی یکپارچه گروهی (مداخله اول) و مدیریت استرس مبتنی بر شناختی - رفتاری (مداخله دوم) قرار گرفتند. هر سه گروه پیش آزمون را تکمیل کردند. گروههای مداخله 9 جلسه درمان را دریافت نمودند و برای گروه کنترل هیچگونه مداخلهای انجام نشد. دادهها از طریق ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪهای تصویر بدنی و خوردن آگاهانه جمعآوری شد.
یافتهها: مداخله در هر دو گروه رواندرمانی یکپارچه گروهی و مدیریت استرس مبتنی بر شناختی - رفتاری سبب کاهش در نگرانی تصویر بدنی و افزایش خوردن آگاهانه در زنان مبتلا به چاقی گردید (P<0.05). مقایسه میانگینهای تعدیل شده نمره تصویر بدنی (میزان 22.93) و خوردن آگاهانه (میزان 0.852) گروههای مداخله از نظر آماری معنیدار نبود.
نتیجهگیری: هر دو درمان یکپارچه گروهی و درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس بر تصویر بدنی و خوردن آگاهانه در زنان مبتلا به چاقی اثربخش بودند و با یکدیگر تفاوتی نداشتند.
فاطمه قنادزادگان، اسحق رحیمیان بوگر، مهدی پوراصغر،
دوره 22، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: در میان درمانهای کوتاهمدت، رویکردهای روان پویشی بیش از تمام رویکردهای دیگر، رابطه درمانی را به عنوان زمینهای برای تغییر به کار میگیرند. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی رواندرمانی روابط موضوعی کوتاهمدت بر روابط میان فردی، رفتارهای خودتخریبگری و سازمان شخصیت بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 20 بیمار مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به کلینیکهای درمانی شهر ساری در سال 1398 انجام شد. بیماران با نمونهگیری تصادفی در دو گروه 10 نفری کنترل و مداخله قرار گرفتند. گروه مداخله رواندرمانی روابط موضوعی کوتاهمدت را به صورت 16 جلسه فردی 45 دقیقهای، هفتهای یک بار دریافت نمودند. گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. بیماران مقیاسهای مصاحبه بالینی ساختار یافته First و همکاران، پرسشنامه روابط موضوعی Bell و همکاران و پرسشنامه خود تخریبی شعرباف و همکاران و سیاهه سازمان شخصیت Kernberg را تکمیل کردند.
یافتهها: پس از انجام مداخله، نمرات روابط بین فردی، رفتارهای خود تخریب گری و سازمان شخصیت در گروه مداخله به صورت معنیداری در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت (P<0.05).
نتیجهگیری: رواندرمانی روابط موضوعی کوتاهمدت، درمانی اثربخش برای کاهش علایم بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی است.
طوبی ثقتی، عبداله شفیع آبادی، منصور سودانی، مریم غلامزاده جفره،
دوره 23، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر درمانهای روانشناختی به عنوان درمانی مکمل در کنار درمانهای دارویی به کمک درمانگران شتافته است. این مطالعه به منظور مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه معنی درمانی با شناختی - رفتاری گروهی بر افزایش امید به زندگی دانشجویان مبتلا به اختلال افسردگی انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 45 دانشجوی مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت که ابتلا به اختلال افسردگی آنان توسط روانپزشک تشخیص داده شده بود؛ در سال تحصیلی 1398 لغایت 1398 انجام شد. آزمودنیها به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری (معنیدرمانی، شناختی- رفتاری و گروه کنترل) قرار گرفتند. دانشجویان پرسشنامه امید میلر را در پیش آزمون تکمیل نمودند. پس از بررسی نمرات و گروهبندی نمونهها، گروههای مداخله به مدت 10 هفته (هر جلسه 90 دقیقه و یک بار در هفته) مشاوره گروهی معنیدرمانی و شناختی - رفتاری را دریافت نمودند. پس از اتمام دوره درمانی هر سه گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند. یک ماه پس از اجرای پس آزمون، آزمون پیگیری اجرا شد.
یافتهها: میانگین نمرات امید به زندگی دانشجویان مبتلا به اختلال افسردگی در پس آزمون و نیز پس از یک ماه پیگیری در گروه مداخله معنی درمانی و گروه مداخله شناختی - رفتاری گروهی در مقایسه با گروه کنترل افزایش آماری معنی داری یافت (P<0.05). این میزان پس از مداخله و نیز پس از یک ماه پیگیری در مقایسه بین دو گروه مداخله تفاوت آماری معنیداری نشان نداد.
نتیجهگیری: روش مشاوره گروهی معنیدرمانی و شناختی - رفتاری میتواند با آموزش مفاهیمی همچون شناسایی افکار خودآیند منفی، تحریفهای شناختی و فنون تکنیکهای مختص خود به عنوان یک روش مداخله مفید موجب افزایش امید به زندگی دانشجویان مبتلا به اختلال افسردگی شوند.
مهدیه کلبادی نژاد، جوانشیر اسدی، مهدی پوراصغرعربی، مهرداد آقایی،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم فیبرومیالژیا یک بیماری مزمن همراه با درد گسترده اسکلتی عضلانی است که در درجه اول زنان را مبتلا میکند و بر بسیاری از ابعاد زندگی روانشناختی و اجتماعی فرد تاثیر منفی میگذارد. درمان شناختی رفتاری احساسات ناکارآمد و رفتارها، فرآیندها و مضامین شناختی ناسازگارانه را به روشهای نظاممند بررسی میکند. هیپنوتراپی شناختی رفتاری ترکیب هیپنوتراپی با روشها و مفاهیم درمان شناختی رفتاری است. این مطالعه به منظور مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری با هیپنوتراپی شناختی رفتاری بر رضایت جنسی زنان مبتلا به سندروم فیبرومیالژیا انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 9 زن مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا مراجعه کننده به کلینیک جامع فوق تخصصی روماتولوژی در شهر گرگان طی سال 1399 انجام شد. بیماران به صورت تصادفی در 3 گروه 3 نفری شامل گروه درمان شناختی رفتاری، گروه درمان شناختی رفتاری به همراه هیپنوتراپی و گروه کنترل قرار گرفتند. درمانهای مورد استفاده به مدت 8 جلسه به تفکیک برای 2 گروه سه نفره در مرکز جامع پارس توان شهر گرگان اجرا شد. گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. برای ارزیابی رضایت جنسی بیماران از مقیاس چند بعدی رضایت جنسی زنان (Sexual Satisfaction Scale for Women: SSSW) روشن چسلی 1393 استفاده شد. نمره برش شاخصهای پایا 1.96 در نظر گرفته شد.
یافتهها: رضایت جنسی در پس آزمون برای هر دو گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل، موثر ارزیابی شد (P<0.05)؛ اما درمان شناختی رفتاری به همراه هیپنوتراپی (59.38%) در مقایسه با درمان شناختی رفتاری (43.01%) اثربخشی بیشتری داشت و در پیگیری دو ماهه نیز اثربخشی را حفظ نمود (P<0.05). در تمامی مداخلههای انجام شده شاخصهای پایا در مرحله پیش آزمون و پس آزمون بیشتر از مقدار ملاک (1.96) بود.
نتیجهگیری: درمان هیپنوتراپی شناختی رفتاری بیش از درمان شناختی رفتاری باعث افزایش رضایت جنسی در زنان مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا میگردد.
فرزانه شجاعی، شیدا جبل عاملی، زهره لطیفی، منصور سیاوش،
دوره 24، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت نوع 2 بیماری شایعی است که اساسیترین راه پیشگیری یا درمان آن سبک زندگی سالم است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر خودشفابخشی با درمان شناختی رفتاری تلفیق با ذهنآگاهی بر سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 45 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به درمانگاه صدیقه طاهره اصفهان در سال 1400 انجام شد. بیماران پس از انجام پیش آزمون، بهطور تصادفی در سه گروه 15 نفری کنترل، خودشفابخشی (مداخله اول) و درمان شناخت رفتاری تلفیق با ذهن آگاهی (مداخله دوم) قرار گرفتند. مداخلات برای هر درمان به صورت هفتهای یک جلسه 90 دقیقهای آنلاین یرگزار شد. پس از 12 جلسه از هر سه گروه پسآزمون و سه ماه بعد آزمون پیگیری انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت با مؤلفههای تغذیه، ورزش، مسؤولیتپذیری در مورد سلامت، مدیریت استرس، حمایت بین فردی و خودشکوفایی) بود.
یافتهها: هر دو روش خودشفابخشی و درمان شناختی رفتاری تلفیق با ذهنآگاهی در پس آزمون باعث افزایش نمرات سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 در مقایسه با گروه کنترل شدند (P<0.05) و اثر آن در هر دو گروه مداخله برای مرحله پیگیری در مقایسه با گروه کنترل حفظ شد (P<0.05). تفاوتی بین دو روش درمانی در مقایسه با گروه کنترل مشاهده نگردید.
نتیجهگیری: هر دو روش خودشفابخشی و درمان شناختی رفتاری تلفیق با ذهنآگاهی در سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 موثر ارزیابی شدند.
مریم علیمرادیان، حجیه بی بی رازقی نصرآباد، ملیحه علی مندگاری، عباس عسکری ندوشن،
دوره 25، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از علل کاهش باروری و رسیدن به سطوح باروری پایین، تاخیر در فرزندآوری است. این مطالعه به منظور ارزیابی و تحلیلی از تفاوتها و تعیینکنندههای طول دوران بیفرزندی زوجین شهر خرمآباد انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 535 زن متاهل 49-15 ساله ساکن شهرستان خرم آباد در استان لرستان انجام شد. دادهها با یک پیمایش مقطعی در سال 1399 با استفاده از پرسشنامه محققساخته در فاصله زمانی شهریور ماه 1398 لغایت دی ماه سال 1398 به صورت حضوری جمعآوری شد. برای برآورد زمان بقاء بیفرزندی از روش تحلیل بقاء از آزمون کاپلان مایر و برای بررسی اثر متغیرهای مستقل از مدل پارامتری لگ لجستیک با شکنندگی مشترک گاما استفاده گردید.
یافتهها: میانگین زمان بقاء بیفرزندی 31.76 ماه با میانه 24 ماه تعیین شد. براساس آزمون کاپلان مایر و لگاریتم رتبهای الگوهایی از تفاوتهای اجتماعی مشخص شد. بهطوریکه زنان گروه سنی 15 تا 30 سال، زنان دارای تحصیلات دانشگاهی، زنان با سن ازدواج زیر 25 سال، زنان با دینداری کمتر و زنانی با احساس بیشتر ناامنی اقتصادی - اجتماعی، در مقایسه با سایرین زمان بقاء بیفرزندی طولانیتری داشتند (P<0.05).
نتیجهگیری: بیفرزندی در جامعه مورد مطالعه پایین ارزیابی شد. به طوری که تا 10 سال پس از ازدواج تنها 2% از زنان بدون فرزند باقی ماندند.