[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
رضایت‌آگاهانه‌شرکت‌درمطالعه::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations66672980
h-index3117
i10-index20673

سال ۱۴۰۳ مبارک

:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
65 نتیجه برای درد

ریحانه نوروزی، سمیه رباط میلی، اکرم ثناگو،
دوره 0، شماره 0 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تجربه روانشناختی درد ذهنی دقیقاً مانند یک آسیب یا جراحت واقعی منجر به درد می‌شود. از این رو پیامد تهدیدکننده حیات برای بیماران مزمن به‌شمار می‌رود. اگرچه به ندرت در بالین مورد ارزیابی و درمان قرار می‌گیرد. یکی از بیماری‌هایی که با درد جسمی و ذهنی بالایی مرتبط است؛ بیماری نادر نوروفیبروماتوز است. این مطالعه به منظور ارزیابی درد ذهنی در بیماران مبتلا به نوروفیبروماتوز و ارتباط آن با برخی از عوامل انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 207 بیمار مبتلا به نوروفیبروماتوز عضو انجمن حمایتی بیماران مبتلا به نوروفیبروماتوزیس ایران در سال 1402 انجام شد. ابزار جمع‌آوری داده‌ها فرم ثبت اطلاعات جمعیت‌شناختی و بالینی و پرسشنامه درد ذهنی اورباخ و میکولینسر Orbach and Mikulincer Mental Pain Scale (OMMP) دارای 44 گویه و 6 خرده مقیاس با دامنه نمره از 44 تا 220 نمره بودند.

یافته‌ها: نمره کل درد ذهنی 42.41 
± 121.15 با دامنه 44 تا 206 تعیین شد. خرده مقیاس «سردرگمی» بیشترین میانگین نمره و خرده مقیاس «ترس از تنهایی» کمترین میانگین نمره را داشتند. نمره کل درد ذهنی و خرده مقیاس‌های آن با شدت بیماری و مدرک تحصیلی بیماران ارتباط آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05).

نتیجه‌گیری: نمره درد ذهنی در بیماران مبتلا در وضعیت نسبتاً نامطلوبی ارزیابی شد.

 
علی اکبر عبداللهی، رضوان زرکشان، دکتر طالب آزرم،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1378 )
چکیده

اکثر بیمارانی که در مرحله انتهایی سرطان بسر می برند از درد و رنج شکایت دارند و روش های مختلف تسکین درد در این بیماران همیشه جزء اهداف مهم مراکز بهداشتی-درمانی کشورهای مختلف بوده است. پس براین اساس پژوهشی نیمه تجربی به منظور بررسی تاثیر انفوزیون مداوم و تزریق متناوب مرفین در میزان تسکین درد بیماران مبتلا به سرطان در بیمارستان سیدالشهداء اصفهان انجام گرفت. روش نمونه گیری غیر احتمالی آسان، تعداد نمونه ها 11 نفر زن و 9 نفر مرد بوده است که در مرحله انتهایی سرطان قرار داشته اند. ابزار گردآوری داده ها چک لیستی بوده است که شامل دو قسمت است. قسمت اول مشخصات جمعیت شناختی بیماران را در برمی گرفت که با استفاده از مشاهده و مصاحبه ثبت گردید و قسمت دوم به میزان درد بیماران مربوط بود که با نمودار مقایسه بصری (VAS) هردو ساعت توسط بیمار علامت زده و میانگین 24 ساعت تسکین درد معلوم می شد، سپس داده های بدست آمده با روش های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج نشان داده است که روش انفوزیون مداوم نسبت به روش تزریق متناوب مرفین در تسکین درد بیماران مبتلا به سرطان موثرتر است (P<0.03). در این بررسی معلوم شد که متغیرهایی چون سن، جنس و نوع سرطان با روش های عرضه مرفین به بیماران و کاهش درد آنها، رابطه معناداری ندارند.
دکتر علی رضا خلدبرین، دکتر پریسا سلطانی،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1380 )
چکیده

جراحی سزارین از شایع ترین جراحی ها در دنیای امروز پزشکی می باشد. کاهش درد پس از عمل سزارین، برای کارآیی هر چه بیشتر و سریع تر مادران، از موارد مهم در بی هوشی این بیماران است. روش های کنترل درد پس از عمل متعدد هستد. یکی از انواع آنها بی دردی به روش پیشگیری (Preemptive analgesia) می باشد؛ به این صورت که با استفاده از داروی بی دردی، قبل از شروع عمل جراحی از حساس شدن مسیرهای درد مرکزی و محیطی جلوگیری می شود. چون در سزارین تا قبل از تولد نوزاد از هیچ دارویی به جز داروی خواب آور و شل کننده عضلانی استفاده نمی شود، در این تحقیق از کتامین که تواما دارای خاص بی دردی و خواب آور است و در مقالات داروی قابل قبولی برای سزارین به حساب می آید، برای القاء بی هوشی استفاده، و اثرات آن را بر درد پس از عمل با تیوپنتال که داروی استاندارد در سزارین هست، مقایسه کردیم به همین منظر بیماران در دو گروه تصادفی قرار گرفتند. برای القاء بی هوشی، در یک گروه از کتامین و در گروه دیگر از تیوپنتال استفاده شد. پس از بیداری بیماران، با استفاده از مقیاس نمره عینی درد (OPS)، در دید بیماران و از آنها به داروی بی دردی در 24 ساعت پس از عمل در گروه کتامین حدود 40 درصد کمتر از گروه تیوپنتال بود (2.92 میلی گرم مورفین در مقابل 4.08 میلی گرم مورفین) آپگار نوزادان در دو گروه یکسان بود. میزان آگاهی حین عمل در گروه کتامین صفر ودر گروه تیوپنتال 12 درصد بود. میزان توهم و رویای ناخوشایند هنگام خروج از بی هوشی در گروه کتامین 12 درصد در گروه تیوپنتال صفر بود. به طور کلی کتامین برخلاف تیوپنتال دارای خواص بی دردی است، حساس شدن مسیرهای درد را کاهش می دهد و موجب تجربه کمتر درد پس از عمل می شود
علی اکبر عبد اللهی، دکتر بیژن آریا، دکتر محمد جعفر گلعلی پور، محمد علی وکیلی،
دوره 3، شماره 2 - ( 7-1380 )
چکیده

درد یک نشانه مهم بیماری است و تقریبا با اکثر بیماری ها و بیماران، مخصوصا بیماران بستری در بیمارستان به دنبال اعمال جراحی همراه است . روش ها و داروهای مختلفی به عنوان ضد درد بعداز عمل استفاده می شود. این مطالعه به منظور ارزیابی مقایسه دو داروی ضد درد شیاف دیکلوفناک سدیم با پتیدین تزریقی در بهبود درد بعد از عمل جراحی فتق مغبنی طراحی شده است. مطالعه حاضر یک مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی یک سوکور است که روی 40 بیمار که عمل فتق برایشان انجام شد، صورت گرفته است. در هر گروه بیمار و به صورت تصادفی انتخاب شده اند. برای گروه دیکلوفناک سدیم هر 8 ساعت 100 میلی گرم شیاف استفاده، و برای گروه پتیدین هر 8 ساعت 0.5 میلی گرم / کیلوگرم به صورت عضلانی تزریق شده است. به مدت 24 ساعت میزان شدت درد بیماران به وسیله نمودار مقایسه بصری اندازه گیری، و میانگین درد در 24 ساعت بین دو گروه مقایسه، تجزیه تحلیل شد. نتایج نشان داد در 24 ساعت بعد از عمل بین گروه پتیدین با میانگین و انحراف معیار درد 9.1 ± 31 و گروه دیکلوفناک با میانگین وانحراف معیار درد 9.1± 24.9 از نظر آماری اختلاف معنی داری وجود ندارد. با توجه به نتایج این مطالعه می توان از دیکلوفناک سدیم به عنوان جایگزین پتیدین برای تسکین دردهای بعد از عمل جراحی فتق مغبنی استفاده کرد.
حمیرا خدام، طیبه ضیایی، سیدعابدین حسینی،
دوره 4، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده

نوزادان در مقایسه با اطفال بزرگتر و بالغین نسبت به درد حساس ترند و استعداد بیشتری برای ابتلا به عوارض درازمدت آن دارند. علی رغم اهمیت بالینی درد، هنوز هم اعمال تشخیصی و درمانی موجود، نوزادان را در معرض دردهای حاد، تکراری و طویل المدت قرار می دهند. به همین دلیل اجرای تدابیری برای کاهش احساس درد نوزادان ضروری است. پژوهش حاضر یک مطالعه تجربی است که با هدف بررسی تاثیر تماس پوست با پوست مادر و نوزاد بر کاهش درد ناشی از تزریق عضلانی در نوزادان ترم سالم انجام شده است. نمونه های مورد مطالعه در این پژوهش را 30 نوزاد سالم بدنیا آمده در مرکز آموزشی- درمانی دزیانی شهر گرگان تشکیل می دادند که به طور کاملا تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار داده شدند. هنگام تزریق عضلانی، نوزادان گروه مورد، کاملا لخت، در زیر لباس مادر و در تماس مستقیم با پوست سینه و شکم وی و گروه شاهد، پیچیده در پتو و روی تخت قرار داده شدند. قبل، حین و پس از تزریق عضلانی واکسن هپاتیت B، واکنش های رفتاری (تغییر حالت صورت، گریه و ناآرامی) و فیزیولوژیک (تعداد ضربانات قلب و اشباع اکسیژنی خون شریانی) نوزادان بررسی و ثبت شد. نتایج حاصل از پژوهش جز در مدت گریه 38.2)ثانیه در گروه شاهد و 35.5 ثانیه در گروه مورد، 0.02=(p هیچ گونه اختلاف معنی دار آماری را در واکنش های رفتاری و فیزیولوژیک ناشی از درد در دو گروه نشان نداد. با توجه به این که یافته های پژوهش نشان دهنده اختلاف معنی داری در مدت گریه نوزادان گروه مورد و شاهد بود و مدت گریه نیز یک پارامتر مهم از تخفیف درد نوزادان به حساب می آید، بنابراین می توان از این روش آسان و بی خطر برای کاهش درد ناشی از تزریق عضلانی در نوزادان ترم سالم استفاده کرد.
دکتر محمدرضا علویان قوانینی، دکتر شهرام صادقی، پیمان جعفری،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی رفلکس Tp)H)، یکی از روشهای تشخیصی الکتروفیزیولوژیک است که درگیری ریشه عصبی اولین عصب ساکرال (S1) را ارزیابی می کند. این رفلکس، مسیری نسبتا طولانی را طی می کند و حساسیت تشخیصی آن برای ضایعات خفیف ریشه S1 کم است؛ لذا محققین سعی کرده اند که طول این مسیر را کوتاه کنند؛ بررسی قومی مرکزی رفلکس Tc)H)، یکی از این تلاشهاست که احتمالا دقت آن برای تشخیص رادیکولوپاتی S1 از رفلکس H بیشتر است. این مطالعه به منظور بررسی عوامل موثر بر آن و نیز معادله رگرسیون مربوطه انجام شد.مواد و روشها: پس از توضیح روش بررسی،40 داوطلب سالم مورد مطالعه قرار گرفتند که 26 نفر(65 درصد) مرد و 14 نفر(35 درصد) زن بودند. میانگین سن این گروه 37 سال و میانگین طول ساق نیر 36.4 بود. ثبت رفلکس (TP,Tc)H از عضله گاستروکنمیوس - سولئوس راست بر اساس تحریکاتsubmaximal و با مدت یک هزارم ثانیه و با کنترل دما انجام گردید. یافته ها: میانگین Tp و انحراف معیار آن به ترتیب 28.8 ms و 1.66 ms بود:ms) هزارم ثانیه) میانگین Tc و انحراف معیار آن به ترتیب 6.78 ms و 0.6 ms بود. بین Tc و طول ساق ارتباط معنی دار وجود داشت(P<0.05) . ارتباط Tc و سن معنی دار بود(P<0.05) . بین Tp و هر دو متغیر سن و طول ساق ارتباط معنی دار وجود داشت. بین Tc و Tc نیز ارتباط معنی دار وجود داشت (P<0.05) همچنین معادلات رگرسیونیTc=0.04L+5.28، Tc=0.07Tp+4.56، Tp=0.04A+0.3L+16.13 حاصل شد :L) طول ساق بر حسب سانتیمتر، :A سن بر حسب سال، Tp و Tc: بر حسب هزارم ثانیه.(نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، به نظر می رسد که برای باریکتر کردن محدوده نرمال، باید در بررسیهای بالینی، طول ساق را نیز مد نظر قرارداد. از طرف دیگر لازم است تحقیقات بیشتری درباره حساسیت ویژگی روش مزبور در تشخیص رادیکولوپاتی S1 و مقایسه آن با سایر روشها انجام گیرد.
دکتر محمدعلی محسنی بندپی، معصومه باقری نسامی، مولود فخری، مرجان احمدشیروانی، دکتر علیرضا خلیلیان،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

زمینه و هدف: کمردرد در بالغین و نوجوانان شایع می باشد، ولی در نوجوانان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. تعداد زیادی از بزرگسالانی که دچار این عارضه هستند، اولین شروع آن آن را در اوایل سنین نوجوانی یا دهه 20 زندگی خود گزارش می کنند. با توجه به اهمیت موضوع مطالعه فوق طراحی شد تا به بررسی شیوع کمردرد و عوامل موثر بر آن در دانش آموزان مدارس مقطع راهنمایی استان مازندران بپردازد.روش بررسی: این تحقیق توصیفی - تحلیلی به روش مقطعی در سال 1383 روی 5000 نفر از دانش آموزان مدارس راهنمایی استان مازندران انجام گرفت. نمونه گیری از نوع تصادفی چند مرحله ای بوده است. از پرسشنامه برای بررسی عوامل فردی، عوامل مکانیکال، سبک زندگی، شیوع و خصوصیات کمردرد استفاده گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها:از 5000 دانش آموز مورد بررسی (4813 نفر) 2.‌96 درصد پرسشنامه را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که 15 درصد دانش آموزان در زمان، 4.‌14 درصد در طی یک ماه گذشته، 6.‌15 درصد و طی 6 ماه گذشته و 4.‌17 درصد و در طی یک سال گذشته از کمردرد شاکی بوده اند. کمردرد با سن و برخی از عوامل مکانیکال مانند بلند کردن بار سنگین رابطه داشته است (0.05 P<). نتایج ارتباط معنی داری بین کمردرد با عوامل سبک زندگی مانند وضعیت و مدت زمان تماشای تلویزیون، وضعیت و مدت زمان انجام تکالیف مدرسه نشان می‌دهد. (0.05 P<)نتیجه گیری: نتایج این مطالعه شیوع بالای کمردرد در این گروه و تاثیر عوامل مختلف را نشان می‌دهد. بنابراین مطالعه روی اثر اقدامات مختلف پیشگیرانه در این مقطع سنی ضروری به نظر می رسد.
دکتر آصف پرویزکاظمی، دکتر حمید کمالی‌پور،
دوره 7، شماره 2 - ( 7-1384 )
چکیده

زمینه و هدف: درد بعد از عمل جراحی پدیده ای بسیار شایع است. روش های مختلفی برای کنترل درد بعد از عمل جراحی به کار گرفته شده است. یکی از این روش ها استفاده از داروهای مسکن سیستمیک است. بوپرونورفین و مرفین هر دو از دسته داروهای مخدر هستند که در این تحقیق کیفیت اثربخشی این دو دارو روی تسکین درد بعد از عمل جراحی مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفته است.روش بررسی: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی و دو سویه کور روی 40 بیمار که به منظور عمل جراحی انتخابی لامینکتومی و دیسکتومی کمری در یک فضای بین مهره ای بودند، انجام شد. بیماران به طور تصادفی به دو گروه 20 نفره تقسیم شدند. در حین القا بیهوشی به بیماران گروه A مقدار 0.2 میلی گرم در کیلوگرم مرفین و به بیماران گروه 4.5 B میکروگرم در کیلوگرم بوپرنورین به صورت وریدی تزریق نمودیم. بعد از پایان عمل جراحی و بیهوشی ضربان قلب، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و میزان آرامبخشی را با سطح هوشیاری بیمار و میزان درد را وقتی که بیمار کاملا هوشیار بود، با سوال مستقیم از خود بیمار در زمان های بدو ورود به اتاق بهبودی، 15 ،30 و 60 دقیقه (در هنگام ترخیص از اتاق بهبودی) و 8 ساعت بعد از ترخیص مورد ارزیابی قرار دادیم و داده ها از نظر آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: میزان بروز درد در همه زمان های بررسی به جز زمان ترخیص از اتاق بهبودی در گروه B (بوپرنورفین) کمتر از گروه A (مرفین) بوده است (P<0.05). در مورد آرامبخشی تا 15 دقیقه بعد از ورود به اتاق بهبودی تفاوت معنی داری بین گروه A و گروه B وجود داشت بدین ترتیب که آرامبخشی در گروه بوپرنورفین بیشتر بود (P<0.05). از لحاظ ضربان قلب تفاوت معنی دار آماری بین دو گروه وجود نداشت. در خصوص فشار خون سیستولیک به جز در زمان بدو ورود به اتاق بهبودی، تفاوت بین دو گروه معنی دار بود ولی از نظر فشار خون دیاستولیک تفاوت معنی دار بین دو گروه وجود نداشت.نتیجه گیری: با توجه به حاصله از تحقیق حاضر تزریق تک دوز بوپرنورفین (5/4میکروگرم در کیلوگرم) حین القا بیهوشی به بیماران جراحی لامینکتومی و دیسکتومی کمری، بی دردی و آرامبخشی بیشتر و طولانی تر در مقایسه با مرفین (%2 میلی گرم در کیلو گرم) ایجاد می شود.
زهرا عباس پور، فاطمه بادپای، زهرا پورمهدی،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: کنترل درد بعد از عمل سزارین با بی حسی اسپانیال می تواند با استفاده از داروهای مسکنی مانند داروهای ضد التهابی غیراستروئیدی انجام شود. ایندومتاسین و ولتارن هر دو از دسته داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی هستند. هدف از انجام این مطالعه مقایسه تاثیر این دو دارو بر کاهش شدت درد پس ازعمل سزارین بود.روش بررسی: در این کار آزمایی بالینی 100 زن باردار بستری در بیمارستان ولی عصر (عج) شهر رزن که برای اولین بار مورد عمل سزارین انتخابی قرار گرفته بودند، به طور تصادفی در دو گروه 50 نفری قرار گرفتند. در هر گروه پس از تعیین نمرات شدت درد (با استفاده از خط کش 5 درجه ای لیکرت) و بر حسب نیاز بیماران به مسکن، گروه مورد شیاف ایندومتاسین 100 میلی گرم هر 8 ساعت و حداکثر 2 بار در 24 ساعت و گروه شاهد آمپول ولتارن 75 میلی گرم هر 12 ساعت و حداکثر 2 بار در 24 ساعت دریافت نمودند. نمرات شدت درد و عوارض جانبی و نیز نیاز به مسکن اضافی (پتیدین) هر 4 ساعت تا 24 ساعت ارزیابی شد. اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری تی، فیشر، آزمون مجذور کای و ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: ایندومتاسین و ولتارن هر دو بر کاهش درد تاثیر مثبت داشتند (P<0.05). در 4 ساعت بعد از مصرف تفاوت معنی داری در کاهش درد در دو گروه ایندومتاسین و ولتارن و بیشتر در گروه ولتارن وجود داشت (P<0.05)، در حالی که در سایر اوقات این تفاوت معنی دار نبود. از نظر نیاز به مسکن اضافی تفاوت آماری معنی دار وجود نداشت و عوارض جانبی در گروه ایندومتاسین به نحو بارزی (6 درصد) کمتر از گروه ولتارن (42 درصد) بود (P<0.05).نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که می توان ایندومتاسین را به عنوان مسکن پس از عمل سزارین و در ساعات اولیه به همراه یک مسکن دیگر برای بیماران توصیه نمود.
ناهید عاقبتی، دکتر عیسی محمدی، دکتر زهرا پوراسمعیل،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

زمینه و هدف : بیماران مبتلا به سرطان، به‌طور معمول دامنه‌ای از علایم درد و انواع متفاوت ناراحتی‌های جسمی و روانی را تجربه می‌کنند. یکی از وظایف درمانگران و مراقبین این دسته از بیماران کنترل عوارض آنها است. هدف این مطالعه به‌کارگیری و ارزشیابی تأثیر لمس‌درمانی بر کاهش میزان درد زنان مبتلا به سرطان بستری در بیمارستان بود. روش بررسی: این مطالعه نیمه‌تجربی، با سه گروه آزمون، پلاسبو و شاهد انجام گرفت. برای هر گروه 30 بیمار زن مبتلا به انواع متفاوت سرطان که در بیمارستان امام خمینی بستری شده بودند، انتخاب و به طور تصادفی در گروه‌های مطالعه قرار گرفتند. به طوری که خصوصیات نمونه‌ها در سه گروه با هم یکسان گردید. پنج جلسه 25-20 دقیقه‌ای لمس‌درمانی برای گروه آزمون و پنج جلسه 10 دقیقه‌ای اجرای صوری لمس‌درمانی بدون تبادل انرژی برای گروه پلاسبو انجام شد. برای گروه شاهد هیچ مداخله‌ای انجام نمی‌شد. داده‌ها از طریق پرسشنامه مشخصات فردی و ابزار سنجش بصری درد (10-0) جمع‌آوری گردید. شدت درد قبل و بعد از مداخله در هر جلسه اندازه‌گیری شد. داده‌ها از طریق نرم‌افزار SPSS-11.5 و با استفاده از آزمون‌های پارامتری کای‌دو و آنالیز واریانس و توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: توزیع بیماران شرکت کننده در سه گروه از نظر مشخصات فردی با هم اختلاف معنی‌داری نداشتند. میانگین‌های شدت درد در گروه‌های آزمون، پلاسبو و شاهد قبل از مداخله به ترتیب 8/3، 1/4 و 16/4 بود و بعد از مداخله 8/0، 4/2 و 06/4 به دست آمد. آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه‌گیری مکرر ویلکز لامبدا اختلاف معنی‌داری را بین سه گروه از نظر میانگین شدت درد در طی مراحل مداخله نشان داد (05/0P<). نتیجه‌گیری : براساس نتایج این مطالعه، با توجه به غیردارویی بودن، بی‌ضرر بودن و غیرتهاجمی بودن لمس درمانی، این روش به عنوان روشی موثر برای کاهش درد بیماران زن سرطانی توصیه می‌شود.
دکتر محمدرضا امام هادی، دکتر معصومه احمدی دافچاهی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده

زمینه و هدف : درد به خصوص دردهای پس از جراحی می‌توانند عوارض عدیده‌ای از جمله تعویق در ترمیم زخم را ایجاد کند. برای تسکین درد بیماران پس از اعمال جراحی از داروهای مختلفی نظیر مخدرها (مانند پتیدین) و ضدالتهاب غیراستروئیدی استفاده می‌شود. هدف از این مطالعه مقایسه اثر پتیدین با شیاف دیکلوفناک سدیم در تسکین درد پس از عمل لامینکتومی به‌دنبال هرنی دیسک کمری بود.
روش بررسی : در این مطالعه کارآزمایی بالینی شاهددار 100 بیمار مراجعه کننده برای لامینکتومی با تشخیص هرنی دیسک کمری که واجد شرایط ورود به مطالعه بودند، به روش نمونه‌گیری آسان پس از گرفتن رضایتنامه آگاهانه انتخاب شدند و به دو گروه پتیدین و دیکلوفناک سدیم تقسیم شدند. نمره درد بیماران به طریق VAS (Visual Analog Scale) اندازه‌گیری شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS.10 و آزمون‌های F، T و کای‌اسکوئر آنالیز شدند و 05/0P< معنی‌دار در نظر گرفته شد.
یافته‌ها : میانگین نمره درد در 24 ساعت بعد از عمل در گروه پتیدین 02/2±8/2و در گروه دیکلوفناک سدیم 30/2±46/4 محاسبه شد. تفاوت معنی‌دار آماری بین کاهش نمره درد بعد از عمل در بین دو گروه وجود دارد (05/0P<). تهوع بیشترین عارضه جانبی مشاهده شده در گروه پتیدین (20 درصد) و درد اپی‌گاستر بیشترین عارضه جانبی مشاهده شده در گروه دیکلوفناک سدیم (18 درصد) بود، ولی در مجموع بین عوارض دارویی در دو گروه اختلاف آماری معنی‌داری وجود نداشت.
نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که شیاف دیکلوفناک سدیم اثر کمتری نسبت به آمپول پتیدین در تسکین درد بعد از عمل لامینکتومی دارد.


دکتر مهرداد روغنی، محبوبه آقایی،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1386 )
چکیده

زمینه و هدف : هیپرآلژزی یکی از علائم بارز دیابت قندی در میان مدت محسوب می‌شود. با توجه به وجود شواهد تحقیقاتی مبنی بر اثر ضددیابتی تره کوهی، در این بررسی اثر تجویز خوراکی این گیاه در موش‌های صحرایی دیابتی شده به وسیله استرپتوزتوسین در مراحل حاد و مزمن آزمون فرمالین مورد ارزیابی قرار گرفت.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی 45 سر موش صحرایی نر سفید نژاد ویستار به طور تصادفی به پنج گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با تره کوهی، دیابتی دریافت کننده سدیم سالیسیلات، دیابتی و گروه دیابتی تیمار شده با تره کوهی تقسیم شدند. برای دیابتی شدن از داروی استرپتوزوتوسین به صورت تک دوز و داخل صفاقی به میزان mg/kg 60 استفاده گردید. دو گروه تحت تیمار با تره کوهی نیز پودر مخلوط شده این گیاه با غذای استاندارد موش (25/6درصد) را دریافت نمودند. پس از گذشت یک ماه بعد از اندازه‌گیری قندخون آزمون فرمالین در هر موش انجام شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های student’s paired t-test و ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها : نمرات درد در موش‌های دیابتی پس از گذشت یک ماه در دو فاز حاد و مزمن به دنبال تجویز کف پایی فرمالین بیشتر از موش‌های کنترل بود و درمان با تره کوهی به مدت چهار هفته موجب کاهش معنی‌دار در نمرات درد در مقایسه با گروه دیابتی در مراحل حاد و مزمن گردید (05/0P<). ضمناً با تجویز سدیم سالیسیلات به موش‌های دیابتی، کاهش معنی‌دار در نمره درد فقط در مرحله مزمن آزمون فرمالین مشاهده گردید (05/0P<). همچنین تجویز گیاه تغییر معنی‌داری در نمرات درد دو فاز آزمون فرمالین در گروه کنترل تحت تیمار در مقایسه با گروه کنترل ایجاد ننمود.

نتیجه‌گیری: تجویز خوراکی تره کوهی به مدت یک ماه موجب کاهش معنی‌دار میزان احساس درد در مدل تجربی دیابت قندی القا شده به وسیله استرپتوزوتوسین می‌شود.


علیرضا محرری، حسین نصیری، دکتر مهرداد جهانشاهی، حسین رحمانی، علی اکبر عبداللهی، محمدرضا ربیعی،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1386 )
چکیده

زمینه و هدف : نواحی ونتروگلوته‌آل و دورسوگلوته‌آل دو ناحیه مجاز در ناحیه گلوته‌آل برای تزریقات داخل عضلانی می‌باشد. این مطالعه به منظور بررسی و مقایسه شدت درد و میزان خونریزی حاصل از این تزریقات در دو ناحیه ونتروگلوته‌آل و دورسوگلوته‌آل انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 67 بیمار بستری در بخش جراحی مردان در بیمارستان پنجم آذر گرگان که دارای دو نوبت تزریق داخل عضلانی از یک دارو به فاصله 24ساعت بودند، انتخاب شدند. برای هر بیمار، یک تزریق در ناحیه دورسوگلوته‌آل و تزریق دیگر در ناحیه ونتروگلوته‌آل انجام گردید. اطلاعات حاصل از هر تزریق ثبت و با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-11.5 و آزمون‌های آماری کولموگرف- اسمیرنف و رتبه‌ای ویلکاکسون با سطح معنی‌دار 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها : در ناحیه دورسوگلوته‌آل 5/83 درصد از بیماران درد خفیف و یا متوسط داشتند. در حالی که 88 درصد از بیماران در ناحیه ونتروگلوته‌آل درد متوسط داشتند و 9 درصد از آنها هیچ دردی نداشتند. متوسط شدت درد در ناحیه دورسوگلوته‌آل 682/1±79/50 و در ناحیه ونتروگلوته‌آل 878/1±79/40 تعیین شد. متوسط میزان خونریزی در دورسوگلوته‌آل 102/0±73/0 میلی‌متر و در ناحیه ونتروگلوته‌آل 047/0±19/0 میلی‌متر تعیین گردید. بین شدت درد و میزان خونریزی در دو ناحیه اختلاف معنی‌داری به دست آمد (05/0P<).

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که تزریقات داخل عضلانی در ناحیه ونتروگلوته‌آل نسبت به ناحیه دورسوگلوته‌آل، شدت درد و خونریزی کمتری را در پی دارد.


دکتر کاظم کاظم نژاد، دکتر سیامک رجائی، دکتر ارازبردی قورچائی، دکتر محمدحسین تازیکی،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1386 )
چکیده

زمینه و هدف : پروپوفول از جدیدترین داروهای بیهوشی می‌باشد که دارای مزایای بسیار و عوارض اندک در بیهوش نمودن بیماران است. یکی از مشکلات کاربرد این دارو، درد در هنگام تزریق آن می‌باشد. این مطالعه به منظور تاثیر لیدوکائین در کاهش درد به دنبال تزریق پروپوفول در بیماران انجام شد.

 

روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی در مرکز آموزشی - درمانی پنجم آذر گرگان طی سال 1385 انجام شد. تعداد 272 بیمار 15 تا 55 ساله با ASA1 ClassI,II که کاندید عمل جراحی الکتیو بودند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. به گروه اول (91 بیمار) داروی پروپوفول نوع Fresenius یک درصد تزریق شد. به گروه دوم (90 بیمار) داروی پروپوفول نوع Lipuro یک درصد تزریق شد و به گروه سوم (91 بیمار) داروی پروپوفول نوع Lipuro یک‌درصد که باmg 20 لیدوکائین (ml 2 از لیدوکائین 1درصد) مخلوط شده بود، تزریق گردید. محل تزریق داروهای فوق در ورید پشت دست بود و 10-5 ثانیه پس از تزریق 25درصد از دوز اینداکشن بیهوشی، درد بیماران با استفاده از روش VRS اندازه‌گیری شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS و آزمون‌ آماری کای‌اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

 

یافته‌ها : فراوانی درد (Score1-3) در گروه اول 91/63 (2/69درصد)، در گروه دوم 90/50 (6/55درصد) و در گروه سوم 91/22 (2/24درصد) بود که اختلاف معنی‌دار با یکدیگر داشتند (05/0P<). شدت درد متوسط و شدید (Score 2,3) در 91/42 (1/46درصد) از بیماران گروه اول، در 90/18 (20درصد) از بیماران گروه دوم و در گروه سوم 91/2 (2/2درصد) تعیین گردید (05/0P<).

 

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که استفاده از لیدوکائین 1درصد همراه با داروی پروپوفول نوع Lipuro باعث کاهش درد در هنگام تزریق می‌گردد.


دکتر عباس حیدری، لادن نجار، زهرا استاجی،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده

زمینه و هدف : درد قفسه‌سینه یکی از مهم‌ترین و شایع‌ترین علائم در بیماری‌های عروق کرونر است که پرستار نقش کلیدی در تسکین آن دارد. این مطالعه به منظور بررسی نقش پرستاران در اداره درد بیماران مبتلا به بیماری‌های عروق کرونر در بیمارستان واسعی سبزوار انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - مقطعی با روش نمونه‌گیری در دسترس، عملکرد پرستاران در جریان 95موقعیت درد قلبی در بیمارستان واسعی سبزوار طی سال 1385 بررسی شد. ابزار مورد استفاده چک لیست پژوهشگر ساخته‌ای بود که نقش پرستار را در بررسی درد، اقدامات تسکینی و ارزیابی مجدد درد، ارزیابی می‌نمود. تمامی مشاهدات توسط یک نفر انجام گردید. دانش و درک پرستاران در خصوص درد قلبی، به وسیله پرسشنامه دیگری بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار آماری SPSS-11.5 و آزمون‌های تی مستقل، آنالیز واریانس و مجذورکای استفاده شد. یافته‌ها : نتایج نشان داد که بیشتر پرستاران بررسی محل درد را در اولویت قرار داده بودند و سایر خصوصیات درد چندان مورد توجه نبوده است. استفاده از توصیف کننده‌های کلامی روش اصلی بود و کسی از نمودار دیداری درجه‌بندی شدت درد استفاده نکرد. در مورد تسکین درد، در 6/92 درصد موارد، پرستاران برای تسکین درد بیماران اقدام نمودند که در 8/96 درصد موارد روش دارویی استفاده شد. در 1/41 درصد موارد بررسی مجدد درد و ارزشیابی صورت نگرفت. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که اگرچه اکثر پرستاران از نقش خود در تسکین درد بیماران عروق کرونر آگاهند، اما نقش خود را در اداره درد این بیماران خصوصاً در بعد بررسی و ارزیابی مجدد درد به درستی ایفا نمی‌کنند.
دکتر سیاوش وزیری، دکتر سعید سلیمان میگونی، دکتر علیرضا جانبخش، دکتر فیض الله منصوری، دکتر بابک صیاد، دکتر ماندانا افشاریان،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

تب مالت بیماری مشترک بین انسان و دام می‌باشد و سندرم‌های بالینی متنوعی از جمله اسپوندیلیت ایجاد می‌نماید. اسپوندیلیت و ساکروالیت از جمله شایع‌ترین عوارض ناشی از درگیری سیستم اسکلتی در تب مالت می‌باشند و عفونت‌های عضلانی و تشکیل آبسه نیز از جمله عوارض نادر و اغلب ثانویه به اسپوندیلیت هستند. در این مقاله دو مورد اسپوندیلیت بروسلائی و پیدایش آبسه در یکی از آنان به عنوان یک عارضه نسبتاً ناشایع معرفی می‌گردد. این بیماران که با علائم کمردرد و تب مراجعه کرده بودند، پس از انجام MRI و تست‌های آزمایشگاهی مثبت رایت با تشخیص اسپوندیلیت درمان دارویی شامل داکسی‌سیکلین و ریفامپین به مدت 4 ماه قرار گرفتند و کمردرد و سایر علائم بالینی بهبود چشمگیری پیدا نمود.
محمدرضا عسگری، دکتر امیرهوشنگ بختیاری، عباسعلی ابراهیمیان، کهزاد جوادیفر،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده

زمینه و هدف : درد در حین وارد کردن کاتترهای داخل‌وریدی (آنژیوکت) در بیماران ایجاد می‌شود. یافتن روش‌هایی برای کاهش درد مرتبط با ورود آنژیوکت بسیار اهمیت دارد. این مطالعه به منظور تعیین تأثیر انواع تحریکات الکتریکی عصب از راه پوست (TENS) بر شدت درد مرتبط با ورود آنژیوکت انجام شد. روش بررسی: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی و به شکل کارآزمایی موازی روی 80 بیمار بستری در بخش‌های داخلی و CCU بیمارستان فاطمیه سمنان طی سال 1385 انجام شد. در این مطالعه شدت درد مرتبط با ورود آنژیوکت در چهار حالت بدون استفاده از TENS، با استفاده از TENS با فرکانس پایین (5 هرتز) به عنوان Low TENS، با استفاده از TENS با فرکانس بالا (100 هرتز) به عنوان High TENS، و با استفاده از Burst TENS (با فرکانس امواج 100 هرتز و فرکانس دسته 2 هرتز) مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. شدت درد توسط مقیاس مقایسه‌ای بصری (VAS) اندازه‌گیری گردید. آزمون‌های آماری آنالیز واریانس یک‌طرفه، توکی و دانت برای مقایسه میانگین شدت درد در حالت‌های مختلف استفاده شد. یافته‌ها : نتایج اختلاف معنی‌داری را بین شدت درد بیماران حین وارد نمودن آنژیوکت در چهار حالت نشان داد (P<0.05)، به‌طوری که کمترین میزان شدت درد در حالت‌ استفاده‌ از High TENS و بیشترین میزان شدت درد در حالت‌ بدون استفاده‌ از TENS بود. شدت درد در حالت بدون استفاده از TENS دارای تفاوت معنی‌داری (P<0.05) با شدت درد در حالت استفاده از High TENS و Burst TENS بود، اما شدت درد در حالت استفاده از Low TENS دارای تفاوت معنی‌داری نبود. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان‌دهنده تأثیر TENS در کاهش درد حین وارد نمودن آنژیوکت بود. در بین انواع حالت‌های استفاده از TENS، بیماران کمترین شدت درد را در حالت استفاده از TENS با فرکانس بالا (High TENS) احساس نمودند. بنابراین می‌توان TENS با فرکانس بالا (High TENS) را به عنوان روشی مؤثر برای کاهش درد حین وارد نمودن آنژیوکت پیشنهاد نمود.
دکتر اصغر اکبری، دکتر محمد افشار، حسام مودی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1388 )
چکیده

سردرد سرویکوژنیک (Cervicogenic Headache) سندرم درد مزمن نیمه سر است که منشاء آن ستون فقرات گردن یا بافت نرم اطراف آن می‌باشد. این نوع سردرد اختلال نسبتاً شایعی است که از آن چشم‌پوشی می‌شود. دلیل کافی برای این اختلال وجود داشته و علائم تشخیصی موجود کافی هستند. هدف از گزارش این مورد تشریح نگرش مداخله‌ای شامل روش‌های ریلیز (Release) و انرژی ماهیچه‌ای برای بیماری با سردرد سرویکوژنیک بود. معاینه‌های بالینی وجود نقاط ماشه‌ای میوفاشیال (Myofascial trigger point) را در عضلات تراپزیوس، استرنوکلایدوماستوئید و ارکتورهای (Erectors) فوقانی ستون فقرات گردن نشان داد. کاهش دامنه حرکات روتیشن (Rotation) و فلکشن (Flexion) مشهود بود. بعد از سه جلسه درمان درد بیمار کاملاً از بین رفت. نتایج حاکی از تشخیص و درمان صحیح سردرد سرویکوژنیک بود.


دکتر اقبال صدری، دکتر محمدحسین ابراهیم زاده، دکتر نویدرضا میرزاده، دکتر علی بیرجندی نژاد،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : پارگی لیگامان صلیبی قدامی به ویژه در افراد جوان و ورزشکار از شایع‌ترین آسیب‌های داخلی زانو می‌باشد که در صورت همراهی با آسیب‌های همراه (منیسک و لیگامان‌های جانبی زانو) باید در برنامه عمل بازسازی لیگامانی برای پیشگیری از استئوآرتریت قرار گیرد. این مطالعه به منظور بررسی مشکلات اولیه بیماران پس از عمل بازسازی لیگامان صلیبی قدامی به روش استفاده از تاندون پاتلا (Bone-Patellar Tendon- Bone graft) انجام گردید. روش بررسی : این مطالعه مقطعی آینده‌نگر روی 13 بیمار مراجعه کننده به مرکز پزشکی قائم (عج) دانشگاه علوم پزشکی مشهد طی زمستان 1386 تا بهار 1387 انجام شد. بیماران پس از عمل بازسازی لیگامان صلیبی قدامی (ACL) به روش استفاده از تاندون پاتلا هر دوهفته یک‌بار معاینه شدند و عوارض زودرس در فاصله سه ماهه اول ثبت گردید. یافته‌ها : درد ناحیه قدامی زانو و محدودیت حرکتی به ترتیب در 70 و 38 درصد از بیماران مشاهده شد. علائم عفونت محل عمل یا آرتریت سپتیک در این سه ماه بروز نکرد و در 15 درصد موارد درجاتی از عدم ثبات به جلو (ADT+ 5 mm) در عمل مشهود بود. سطح همکاری بیماران پس از عمل پائین بود و تنها 54 درصد بیماران به توصیه‌ها عمل نمودند. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که باقی‌ماندن درجات معینی از ناپایداری قدامی زانو و درد ناحیه قدامی زانو از مشکلات اولیه در سه ماهه اول بعد از عمل بازسازی لیگامان صلیبی قدامی می‌باشد.
دکتر زهرا کیاسالاری، دکتر محسن خلیلی، دکتر مهرنوش اشرفی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : نتایج تحقیقات مختلف در مقایسه حساسیت به تحریک دردناک حرارتی در دو جنس نر و ماده ، متفاوت و غیریکسان بوده است. در مراحل سیکل استروس نیز به دلیل هورمونی در آستانه درک درک تفاوت وجود دارد. با توجه به اثر ضددردی گیاه بنگ‌دانه، این مطالعه به منظور تعیین اثر ضددردی عصاره الکلی دانه گیاه بنگ‌دانه در فازهای مختلف سیکل استروس موش‌ صحرایی ماده انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 92 سر موش صحرایی ماده با وزن 220-195 گرم از نژاد NMRI انتخاب شدند. موش‌های ماده به سه گروه کنترل ، درمان (عصاره الکلی دانه گیاه بنگ‌دانه) و کنترل مثبت (سالیسیلات رقیق شده با نرمال سالین) تقسیم شدند. 8 سر موش نر به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. همه موش‌ها برای اندازه‌گیری آستانه درد حاد تحت آزمون غوطه‌وری دم در آب 52 درجه سانتی‌گراد قرار گرفتند. در گروه تحت درمان 25 تا 30 دقیقه قبل از آزمون ، mg/kg 2000 عصاره الکلی دانه گیاه بنگ‌دانه به صورت داخل صفاقی تزریق شد. از موش‌های ماده در هر سه گروه بلافاصله بعد از آزمون نمونه اسمیر برای تعیین فاز جنسی تهیه گردید. همچنین کاهش درد ناشی از عصاره الکلی دانه گیاه بنگ‌دانه با اثر داروی ضددرد سدیم سالیسیلات (mg/kg 300) مقایسه شد. یافته‌ها : تزریق عصاره الکلی دانه گیاه بنگ‌دانه در جنس ماده ، درد حاد ناشی از آزمون غوطه‌وری دم در آب را به صورت معنی‌داری کاهش داد (P<0.05)؛ ولی تفاوت معنی‌داری در بین فازهای مختلف جنسی موش ماده در کاهش درد ناشی از عصاره الکلی دانه گیاه بنگ‌دانه مشاهده نشد. همچنین تفاوت معنی‌داری بین کاهش درد ناشی از عصاره الکلی دانه گیاه بنگ‌دانه و داروی ضددرد سالیسیلات مشاهده نگردید. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که موش‌های ماده در فازهای مختلف سیکل استروس آستانه درد یکسانی دارند و عصاره الکلی دانه گیاه بنگ‌دانه در تسکین درد فازهای مختلف سیکل استروس موش‌های ماده مؤثر است.

صفحه 1 از 4    
اولین
قبلی
1
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.12 seconds with 48 queries by YEKTAWEB 4645