[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
رضایت‌آگاهانه‌شرکت‌درمطالعه::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations66883002
h-index3117
i10-index20773
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
34 نتیجه برای جنس

غلامرضا وقاری،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1378 )
چکیده

این بررسی با هدف تعیین الگوی رشد جسمی کودکان فارسی زبان (بومی) روستاهای شهرستان گرگان و روی 491 کودک در 20 روستا که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند، صورت پذیرفته است. برای مقایسه، از اندازه های قد و وزن استاندارد NCHS استفاده شده است. نتایج بررسی نشان داد که در تمامی گروه های سنی، قد و وزن کودکان تحت بررسی پایین تر از استاندارد NCHS می باشد. تاخیر رشد قدی بیشتر از تاخیر رشد وزنی به چشم می خورد. تاخیر رشد قدی در تمامی سنین بطور یکنواخت دیده می شود ولی تاخیر رشد وزنی در سال های اولیه زندگی اندک و با افزایش سن بیشتر می شود. در مجموع بعد از دوره شیرخوارگی میزان شیوع سوء تغذیه افزایش می یابد.
دکتر محمد جعفر گلعلی پور، کامران حیدری، مهرداد جهانشاهی، محمد علی وکیلی، علیرضا محرری،
دوره 3، شماره 2 - ( 7-1380 )
چکیده

ابعاد بدن نوزاد، پایه ای برای تمام تغییرات شاخص های انسان سنجی جسمانی (آنتروپومتریک) می باشد. با توجه به اهمیت شاخص های آنتروپومتریک سر و صورت در طب اطفال، علوم تشریح، پزشکی قانونی، جراحی پلاستیک، دندان پزشکی و ...، این مطالعه برای نوزادان زنده یک روزه دختر طراحی گردید. به این منظور، بررسی حاضر، به صورت توصیفی و به روش مقطعی، روی 423 نوزاد یک روزه دختر برای مقایسه دو گروه قومی فارس بومی و ترکمن که از نظر بالینی سالم بوده اند، به روش سفالومتری کلاسیک انجام شد. میانگین و انحراف معیار شاخص های سفالیک و پروسوپیک در گروه های قومی فارس بومی به ترتیب 4.7 ± 78.63 و 11.5± 74.3 و در گروه قومی ترکمن به ترتیب 8.7 ± 77.85 و 9.8 ± 81.6 تعیین گردید. تیپ های غالب و نادر سردر گروه قومی فارس بومی، به ترتیب مزوسفال (42 درصد) و هیپربراکی سفال(9درصد) ودر گروه قومی ترکمن به ترتیب مزوسفال(39 درصد) و هیپربراکی سفال (8 درصد) بودند. همچنین تیپ غالب صورت در گروه قومی فارس بومی با 71.22 درصد هیپراوری پروسوپیک و در گروه قومی ترکمن با 39.01 درصد از نوع مزوپروسوپیک بود. تیپ نادر صورت نیز در هر دو گروه از نوع هیپرلپتوپروسوپیک و فراوانی آن به ترتیب 4.24 و 1.89 درصد تعیین گردید. این مطالعه علاوه بر مشخص کردن تیپ های سر و صورت نوزادان دختر در دو گروه قومی فارس بومی و ترکمن، نشان داد که عامل قومیت با تنوع شکل صورت و سر نوزادان می تواند رابطه داشته باشد.
دکتر صادق علی تازیکی، دکتر حمیدرضا بذرافشان، ناصر بهنام پور، دکتر ماتیاز پاویز،
دوره 3، شماره 2 - ( 7-1380 )
چکیده

افسردگی یکی از بیماری های شایع روان پزشک در جهان می باشد. یکی از علل افسردگی بیماری های طبی مانند دیابت است. این مطالعه برای تعیین شیوع افسردگی در میان بیماران دیابتی و رابطه آن با سن بیمار، طول مدت دیابت، جنسیت، نوع و کنترل دیابت انجام شده است. مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی است که به روش مقطعی اجرا شده، و نمونه ها ، به صورت تصادفی ساده، از جامعه بیماران دیابتی سرپائی مراجعه کننده به کلینیک دیابت مرکز آموزشی - درمانی 5 آذر گرگان در سال 1379 انتخاب شدند. از میان بیماران دیابتی، 100 بیمار از گروه دیابت شیرین غیروابسته به انسولین (NIDDM) و 50 بیمار از گروه دیابت شیرین وابسته به انسولین (IDDM) به تصادف انتخاب شده و از نظر سن، جنس، میزان قند خون ناشتا و میزان هموگلوبین گلیکوزیله بررسی، وافسردگی آنها با استفاده از پرسشنامه استاندارد افسردگی بک (BECK) ارزیابی شد. در این مطالعه مشخص شد 40.6 درصد بیماران دیابتی افسردگی متوسط تا شدید بالاتر از 21 دارند و بین سن بیماران و افسردگی رابطه معنادار آماری وجود دارد (P<0.014) همچنین بین طول مدت دیابت و افسردگی رابطه معنادار آماری وجود داشت (P≤0.05). به علاوه ما دریافتیم در بیماران دیابتی افسردگی تحت تاثیر جنس نمی باشد و بین نوع دیابت و بروز افسردگی رابطه معنادار آماری وجود ندارد. با توجه به مقادیر هموگلوبین گلیکوزیله (Hba1c) بین افسردگی و کنترل دیابت نیز رابطه معنادار آماری وجود نداشت. این مطالعه نشان داد که افسردگی در بیماران دیابتی از جمعیت کلی جامعه شایع تر است، با افزایش سن، احتمال بروز آن بیشتر می شود و افسردگی. با طول مدت بیماری رابطه مستقیم دارد.
دکتر عبدالله عباسی، دکتر محمدرضا یوسفی،
دوره 4، شماره 2 - ( 7-1381 )
چکیده

اسهال به عنوان یکی از علل عمده مرگ در بین کودکان کشورهای در حال توسعه می باشد و نیمی از این مرگ ها ناشی از اسهال پایدار است. این پژوهش به منظور تعیین عوامل مرتبط با اسهال پایدار کودکان زیر 5 سال مناطق روستایی، روی 708 کودک مبتلا به اسهال حاد در سال 1377 در روستاهای شهرستان گرگان و به شیوه تحلیلی - مقطعی انجام شده است. برای انجام این پژوهش ابتدا با روش مصاحبه چهره به چهره و اندازه گیری متغیرهای مورد نظر و استخراج بعضی از متغیرها از پرونده خانه بهداشت، برای کودک مبتلا به اسهال حاد پرسشنامه تکمیل گردید. سپس در مرحله دوم، بعد از 14 روز از شروع اسهال حاد، به منزل مسکونی کودک مراجعه شد و پرسشنامه مرحله دوم تکمیل گردید. عوامل خطر آفرین مرتبط با افزایش پایداری اسهال حاد که با انجام این پژوهش شناخته شده اند شامل سن کودک مبتلا به اسهال حاد، قومیت کودک مبتلا، مدت زمان استفاده از شیرمادر، کلرینه بودن آب آشامیدنی و غذای مصرفی کودک در زمان اسهال حاد می باشد. نتیجه این پژوهش مشخص نموده است 11 درصد موارد اسهال حاد کودکان مورد مطالعه شکل پایدار به خود گرفته اند، یعنی بیش از 14 روز از شروع اسهال، ادامه داشته اند. بنابراین با کنترل برخی عوامل خطرآفرین مرتبط می توان میزان مرگ و میرهای ناشی از اسهال را کاهش داد.
دکتر محمدجعفر گلعلی‌پور، دکتر موسی احمدپور، محمدعلی وکیلی،
دوره 4، شماره 2 - ( 7-1381 )
چکیده

ناهنجاری های مادرزادی با شیوع حدود 3-2 درصد در هنگام تولد یکی از علل گسترش بیماری ها، مرگ و میر و ناتوانی در کودکی و در سنین بعدی عمر می باشند. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی ناهنجاری های ظاهری در بدو تولد در نواحی مختلف بدن و رابطه آن با جنس، سن مادر و گروه قومی انجام گردید. مطالعه از نوع توصیفی و تحلیلی است که به روش مقطعی و روی ده هزار تولد صورت گرفته از سال 1376 تا 1378 در مرکز آموزشی - درمانی دزیانی گرگان، انجام گرفت. به این منظور مشخصات نوزادان در پرسشنامه ثبت شد و پس از تهیه صفحه نماد ارقام، اطلاعات به دست آمده از طریق نرم افزار آماری SPSS مورد توصیف و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه میزان بروز ناهنجاری ها (بر حسب هزار) تعیین شد و در گروه های مختلف مورد مقایسه قرار گرفت. بروز نوزادان ناهنجار در کل جامعه مورد مطالعه 10.1 در هزار و بر اساس جنس در پسرها 11.8 در هزار و در دخترها 7.5 در هزار برآورد گردید. دستگاه عضلانی حرکتی با 3.8 در هزار بیشترین و دستگاه عصبی با 2.8 در هزار و دستگاه ادراری تناسلی با?.? در هزار به ترتیب رتبه های بعدی بروز ناهنجاری ها را به خود اختصاص دادند. فراوان ترین ناهنجاری در دستگاه عصبی، اسپینابیفیداکیستیکا، در دستگاه عضلانی اسکلتی پاچنبری و در دستگاه ادراری هیپوسپادیاس بوده است. تولد نوزاد ناهنجار در گروه قومی ترکمن 14.5 در هزار و در گروه قومی فارس بومی 8.5 در هزار و در گروه سیستانی 17 در هزار تعیین گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که بین جنس و گروه قومی با میزان وقوع ناهنجاری مادرزادی رابطه وجود دارد.
دکتر محمدجعفر گلعلی‌پور، دکتر الهام مبشری، دکتر آرزو میرفاضلی، محمدعلی وکیلی، دکتر فاطمه کلنگی‌میاندره،
دوره 5، شماره 2 - ( 7-1382 )
چکیده

مقدمه و هدف: نقایص لوله عصبی یکی از مهم ترین ناهنجاری ها در نوزادان در بدو تولد می باشد. این مطالعه به منظور تعیین میزان نقایص لوله عصبی (NTDS) و انواع آن و ارتباط این ناهنجاری ها با جنس نوزاد، قومیت، ارتباط فامیلی و سن مادر در گرگان انجام گردید. مواد و روشها: این مطالعه بر روی کلیه نوزادان زنده و مرده در طی سالهای 80-1376 از مجموع 26280 تولد با مقایسه با یک نمونه هزار نفری از نوزادان سالم و به صورت توصیفی تحلیلی و مقطعی از نظر شیوع NTD، نسبت جنسی، نوع NTD، ازدواج فامیلی، قومیت و سن مادر در مرکز آموزشی درمانی دزیانی گرگان انجام گردید. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار SPSS و به کمک آزمون کای دو اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میزان NTD 3.08 در 1000 تولد و در جنس مذکر 2.78 در هزار و در جنس مونث 3.38 در هزار تعیین گردید. نسبت جنس مؤنث و مذکر 1.31 تعیین گردید. میزان اسپیناپیفیدا، آنانسفالی و آنسفالوسل به ترتیب 1.48، 1.48 و 0.11 در هزار تعیین گردید. میزان NTD بر اساس قومیت 6.78 در هزار، 4.76 در هزار و 2.41 در هزار به ترتیب در گروه قومی ترکمن، سیستانی و فارس بومی تعیین گردید که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بوده است (0.05>P). میزان NTD در مادران زیر 20 سال 2.29 در هزار، در گروه مادران 34-30 ساله 3.37 در هزار و در گروه سنی 35 و به بالا 2.54 در هزار تعیین گردید. هم چنین در 29.6 درصد والدین نوزادان مبتلا به NTD دارای ارتباط فامیلی بوده اند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان NTD در این منطقه بالا بوده و ممکن است در ارتباط با قومیت و بافت جمعیتی منطقه باشد.
دکتر حسین حقیر، پروفسور پرویز مهرآئین، دکتر مهدی مهدی‌زاده،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

زمینه و هدف: قشر سینگولیت در بسیاری از عملکردهای مغز انسان نقش دارد. تفاوت جنسی در حجم و شاخص های سطحیقشر سینگولیت کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این تحقیق به منظور تعیین تفاوت جنسی در حجم و شاخص های آناتومی سطحی قشر سینگولیت در نیم کره چپ مغز افراد سالم و راست دست انجام شد.روش بررسی: این مطالعه توصیفی - مقطعی روی72 مغز ( 38مرد و 34زن) اتوپسی شده متعلق به افراد راست دست انجام شد. نیم کره راست هر مغز برای مطالعات نوروپاتولوژیک و تایید سلامت مغز و نیم کره چپ برای بررسی های است استریولوژیک استفاده شد. محاسبه حجم، مساحت و ضخامت قشر سینگولیت از روی تصاویر برش های کورونال و سریال 5 میلی متری نیم کره چپ هر مغز، به کمک روش استریولوژیک انجام گرفت. نتایج با آزمون تی استودنت تحلیل شد.یافته ها: حجم قشر سینگولیت چپ در مردان و زنان به ترتیب 10.92±3.06و 10.05±2.30 سانتی متر مکعب بود. مساحت بیرونی قشر مذکور در مردان 43.87±10.73 سانتی متر مربع و در زنان43.74±8.68 سانتی متر مربع بود. مساحتدرونی قشر سینگولیت چپ در مردان و زنان به ترتیب 11.56 ± 34.87 و 36.55±8.08 سانتی متر مربع بود. تفاوت جنسی معنی داری در حجم و مساحت های قشر سینگولیت چپ مشاهده نشد. ضخامت قشر سینگولیت چپ در مردان 0.5±2.88 میلی متر و در زنان 0.3±2.51 میلی متر بود. ضخامت قشر سینگولیت چپ در زنان نسبت به مردان 12.85 در صد کمتر بود (p<0.05)نتیجه گیری: هر چند حجم و مساحت های بیرونی و درونی قشر سینگولیت چپ در دو جنس مشابه است ولی ضخامت این قشر در زنان راست دست و سالم به طور معنی داری کمتر از مردان است. هر چند اهمیت عملکردی این تفاوت ها و شباهت های جنسی در نواحی مختلف قشر مغز انسان هنوز به خوبی روشن نیست، ولی دانشمندان به هنگام بررسی های مورفومتریک خود روی مغز باید از وجود چنین تفاوت ها و شباهت هایی آگاه باشند.
شهربانو قهاری، لیلی پناغی، محمدکاظم عاطف، الهام زارعی دوست، علیرضا محمدی آریا،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: خشونت نسبت به همسر یکی از معضلات بزرگ بهداشتی بسیاری از کشورها می باشد که پیامدهای منفی جسمانی و روانی زیادی را برای قربانیان به بار می آورد. پژوهش حاضر به بررسی وضعیت سلامت روان زنان قربانی همسرآزاری می پردازد.روش بررسی: در این مطالعه 1186 زن به صورت تصادفی سیستماتیک از کلیه مناطق شهر تهران انتخاب شدند و پرسشنامه همسر آزاری و سلامت عمومی GHQ-28 را تکمیل نمودند. اطلاعات به دست آمده از طریق نرم افزار آماری SPSS و با آزمون t و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: از 1186 نمونه پژوهش 85.4) 1013 درصد) بدرفتاری عاطفی، 31.5) 374 درصد) بدرفتاری جسمی، 30.4) 360 درصد) بدرفتاری جنسی و 17.4) 206 درصد) هم زمان هر سه نوع بدرفتاری را تجربه کردند. زنان قربانی خشونت، از وضعیت بدتر سلامت عمومی رنج می بردند (P<0.05). به علاوه رابطه انواع همسرآزاری به عنوان متغیر پیش بین با هر یک از ابعاد سلامت عمومی به عنوان متغیر ملاک (y) که با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد، نشان داد که بین این متغیرها رابطه مثبت وجود دارد. یعنی تجربه بدرفتاری دیدن از هر نوع، پیش بینی کننده بروز اختلال در سلامت عمومی فرد است (P<0.05).نتیجه گیری: قربانیان همسرآزاری از مشکلات سلامت عمومی بیشتری رنج می برند. به عبارتی بین بدرفتاری دیدن و مشکلات روان شناختی رابطه وجود دارد و در این بین قربانیان بدرفتاری جنسی و جسمی در مقایسه با قربانیان بدرفتاری عاطفی مشکلات بیشتری را تجربه کردند.
ویدا شفیع پور، دکتر لیلا شفیع پور،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1386 )
چکیده

زمینه و هدف : انفارکتوس میوکارد از دسته بیماری‌های شایع قلب و عروق و از مهم‌ترین علل مرگ و میر در مددجویان به شمار می‌رود. لذا بهتر است به این گروه از بیماران برای حفظ زندگی و برگشت به بهبودی و توانایی کامل، آموزش‌هایی براساس تعیین نیازهای آموزشی آنان و بر مبنای جنس صورت پذیرد. این مطالعه با هدف تعیین و مقایسه نیازهای آموزشی هنگام ترخیص بیماران زن و مرد مبتلا به انفارکتوس میوکارد انجام گرفت.

 

روش بررسی: این مطالعه توصیفی - مقایسه‌ای روی 100 زن و 100 مرد بستری در بخش قلب بیمارستانهای ساری که برای اولین بار به انفارکتوس میوکارد مبتلا شده بودند، در سال 1385 انجام شد. با استفاده از پرسشنامه نیازهای آموزشی آنان تعیین شد. سپس این نیازها ‌در 6 حیطه (سطح و نوع فعالیت بدنی، درمان دارویی، رژیم غذایی، عوارض، درمان و بهبود کیفیت زندگی) با هم مقایسه گردیدند.

 

یافته‌ها : بیشترین نیاز آموزشی مردان و زنان نیاز به دریافت اطلاعات در مورد فعالیت بود. در حالی که کمترین نیاز آموزشی در مردان نیاز به آموزش در مورد بهبود کیفیت زندگی و در زنان نیاز به دریافت اطلاعات در مورد رژیم غذایی بود. همچنین یافته‌ها نشان داد که بین نیازهای آموزشی زنان و مردان در حیطه‌های مختلف به جز نیاز به آموزش در مورد داروهای مصرفی اختلاف معنی‌دار وجود داشت (05/0P<).

 

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که به هنگام آموزش بیماران، لازم است جنسیت مدنظر قرار داده شود و بر اساس آن پرستاران نیازهای خاص بیماران را برنامه‌ریزی نمایند.


دکتر محمدرضا دارابی محبوب، دکتر علیرضا دلیجانی،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده

تومورهای تولید کننده صفات ثانویه جنسی (ویریلیزان) کورتکس غده فوق کلیوی در اطفال نادر می‌باشد. شیوع سرطان آدرنال حدود 1 درصد است. در مقایسه با بیماران بزرگسال در اطفال توده قشر غده فوق کلیوی دارای علامت می‌باشد. بیمار یک کودک 20 ماهه بود که با علائم بالینی ویریلیزاسیون به صورت افزایش توده استخوانی، رشد موهای ناحیه تناسلی و زیر بغل و رشد اندام تناسلی خارجی مراجعه کرده بود. در بررسی آزمایشگاهی سطح تستوسترون ng/dl 400 ، آندروستندیون ng/dl 6/3 ، پروژسترون ng/dl 9/19 و سطح بالایی از دی‌هیدرواپی آندروسترون ng/dl 8000 وجود داشت. در سی‌تی اسکن توده آدرنال راست به اندازه بیش از حدود 5 سانتی‌متر گزارش شد. بیمار تحت عمل جراحی باز غده فوق کلیوی از طریق برش پهلو قرار گرفت و پس از آن به مدت 10 سال پیگیری شد و هیچ‌گونه عارضه‌ای دیده نشد.
صدیقه مقسمی، دکتر سعیده ضیائی، زینب حیدری،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : عملکرد جنسی یکی از جنبه‌های مهم کیفیت زندگی است که بر سلامت جسمی ، روانی و ذهنی افراد تاثیرگذار است. این مطالعه به منظور تعیین اثر تیبولون بر عملکرد جنسی زنان یائسه سالم انجام شد. روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 96 زن یائسه سالم 60-45 ساله مراجعه کننده به مراکز درمانی منتخب که کنترااندیکاسیون قطعی هورمون درمانی نداشتند؛ طی دی ماه 1385 تا فروردین ماه 1387 وارد مطالعه شدند. بیماران به طور تصادفی به دو گروه درمان با تیبولون (52نفر) و پلاسبو (44 نفر) تقسیم شدند. گروه تیبولون روزانه 5/2 میلی‌گرم تیبولون + کلسیم ـ د (500میلی‌گرم + 200 واحد) و گروه پلاسبو منحصراً کلسیم ـ د (500میلی‌گرم + 200 واحد روزانه) دریافت کردند. بیماران به مدت شش ماه پیگیری شدند. عملکرد جنسی با استفاده از ایندکس بررسی عملکرد جنسی زنان (FSFI) ارزیابی و به منظور تعیین سطح هورمون‌ها نمونه خون در شروع و پایان درمان گرفته شد. در پایان درمان عوارض جانبی و رضایت از مصرف تعیین و داده‌ها بااستفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-15 و آزمون‌های آماری تی، کای اسکوئر و من‌ویتنی تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها : 41 زن در گروه تیبولون و 40 زن در گروه پلاسبو مطالعه را به پایان رساندند. تیبولون در مقایسه با شروع درمان و پلاسبو باعث بهبود معنی‌دار همه‌ جنبه‌های عملکرد جنسی شد. در گروه تیبولون سطح سرمی هورمون تستوسترون ، ایندکس‌های تستوسترون و استرادیول آزاد افزایش و سطح سرمی پروتئین انتقال‌دهنده هورمون‌های جنسی (SHBG) 57درصد کاهش یافت (P<0.05). تیبولون با برخی عوارض جانبی مانند سردرد ، افزایش وزن ، خونریزی و لکه‌بینی همراه بود. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که تیبولون با ایجاد تغییرات مطلوب در سطح هورمون‌های جنسی و SHBG حیطه‌های عملکرد جنسی زنان یائسه را به طور معنی‌داری بهبود می‌بخشد.
زهرا شاهواری، لیدا قلی‌زاده، سیما محمدحسینی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : رضایت جنسی عامل مهمی در پیشگیری از ایجاد اختلالات جنسی در زنان است. عوامل بسیاری بر رضایت جنسی تاثیرگذار هستند. این مطالعه به منظور تعیین برخی عوامل مرتبط با رضایت جنسی در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر گچساران انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 1014 زن مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر گچساران در استان کهگیلویه و بویراحمد به روش سرشماری از ابتدای زمستان 1386 تا انتهای بهار 1387 انجام شد. داده‌ها به روش خودگزارش‌دهی در پرسشنامه ثبت شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های آماری کای‌اسکوئر و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته‌ها : میزان رضایت جنسی 7/41 درصد از جامعه مورد مطالعه کامل بود. همچنین 5/47 و 9/10 درصد رضایت جنسی متوسط و کم داشتند و 4/0 درصد ناراضی بودند. بین میزان رضایت جنسی و سن زنان، تفاوت سنی با همسر، مدت ازدواج، وضعیت اقتصادی و نوع روش پیشگیری از بارداری ارتباط آماری معنی‌داری دیده شد (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که سن زن، تفاوت سنی با همسر، مدت ازدواج، وضعیت اقتصادی و روش پیشگیری از بارداری از دسته عواملی هستند که بر رضایت جنسی زنان مؤثرند و بایستی در مشاوره‌های جنسی ازدواج و تنظیم خانواده به آنها توجه نمود.
دکتر کورش اعتماد، علیرضا حیدری، دکتر حسن افتخار اردبیلی، محمدجواد کبیر، دکتر سیدمهدی صداقت،
دوره 12، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف : ایدز توصیفی از اختلالات ناشی از نقص در کارکرد سیستم ایمنی بدن انسان است که بر اثر عفونت با ویروس نقص ایمنی انسانی (HIV) به وجود می‌آید. از آنجایی که پرخطرترین گروه مبتلایان به ایدز را معتادان تزریقی و افراد دارای تماس جنسی غیرایمن به خود اختصاص می‌دهد؛ این مطالعه به منظور تعیین سطح آگاهی و نگرش نسبت به بیماری ایدز در گروه‌های دارای رفتارهای پرخطر تزریقی و جنسی و رابطه آن با مشخصه‌های اقتصادی-اجتماعی در شهرهای گرگان و گنبدکاووس در استان گلستان انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 134 فرد با رفتار پرخطر تزریقی و جنسی در شهرهای گرگان و گنبدکاووس طی سال 1386 انجام شد. آزمودنی‌ها به وسیله نمونه‌گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. روش جمع‌آوری اطلاعات مصاحبه با پرسشنامه استاندارد بود. داده‌های به دست آمده با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-16 و آزمون‌های آماری آنالیز واریانس یک‌طرفه، تی، کروسکال‌والیس و من‌ویتنی تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها : این مطالعه نشان داد که در جمعیت مورد مطالعه 67% دارای تحصیلات 12-6سال، 44.8% متاهل و 53% بیکار و بدون درآمد بودند. 36.6% افراد مورد مطالعه در مورد ایدز آگاهی متوسطی داشتند و 49.3% از افراد نسبت به ایدز نگرش منفی داشتند. سطح آگاهی با سن و سطح تحصیلات رابطه آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). به طوری که افرادی دارای سن بالاتر آگاهی بالاتری داشتند. سطح آگاهی گروه سنی 34-25 سال بالاتر از بقیه بود. همچنین افراد با سواد بالاتر، آگاهی بیشتری نسبت به بی‌سوادان وکم‌سوادان داشتند. سطح آگاهی با نگرش رابطه معنی‌داری داشت (P<0.05)؛ افراد با آگاهی بالاتر نگرش مطلوب‌تری داشتند.

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که 65% افراد با رفتارهای پرخطر آگاهی مطلوب در زمینه راه‌های انتقال ایدز دارند؛ اما نیمی از افراد در زمینه ایدز نگرش ضعیفی دارند.


دکتر مهریار مهرکش، دکتر سکینه محمدیان، مصطفی قربانی، دکتر سمیرا عشقی نیا، دکتر نینا شفا،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده

زمینه و هدف : سندرم متابولیک دربرگیرنده مجموعه عواملی است که به عنوان عوامل خطرساز برای ابتلاء به بیماری‌های قلبی عروقی و دیابت نوع دوم محسوب می‌شوند. تعیین شیوع این سندرم و اختلالات منسوب به آن از جمله فشارخون بالا، اختلال متابولیسم گلوکز، دیس‌لیپیدمی و چاقی مرکزی در سنین کودکی و نوجوانی به پیشگیری و درمان به موقع این اختلالات و کاهش عوارض ناتوان کننده و مرگبار ناشی از آن در آینده کمک می‌کند. این مطالعه به منظور تعیین شیوع سندرم متابولیک و اجزای تشکیل دهنده آن در نوجوانان شهر گرگان انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 450 نوجوان 15 تا 17 ساله (225 دختر و 225 پسر) دبیرستان‌های شهر گرگان طی سال 1388 با نمونه‌گیری به روش تصادفی انجام شد. معیار تشخیص سندرم متابولیک وجود سه مورد یا بیشتر از پنج معیار دور کمر مساوی یا بیش از صدک 90 براساس سن و جنس، افزایش فشارخون سیستولیک و دیاستولیک مساوی یا بیشتر از صدک 90 براساس سن، جنس و قد، میزان قندخون مساوی یا بیش از 100 میلی‌گرم در دسی‌لیتر، تری‌گلیسرید مساوی یا بیش از 110 میلی‌گرم در دسی‌لیتر، HDL کمتر یا مساوی 40 میلی‌گرم در دسی‌لیتر بود. اطلاعات تن‌سنجی شامل قد، وزن و دورکمر ثبت و اندازه‌گیری فشارخون از بازوی راست انجام شد. نمونه خون وریدی ناشتا برای آزمایش‌های بیوشیمیایی جمع‌آوری گردید. داده‌ها توسط نرم‌افزار SPSS-16 و آزمون‌های توصیفی (شیوع و فاصله اطمینان 95 درصد)، آزمون تحلیلی کای‌اسکوئر و رگرسیون لجستیک تک متغیره تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها : شیوع کلی سندرم متابولیک 3.3% (95% CI: 1.8-5.4) تعیین شد. علی‌رغم این که شیوع سندرم در پسران (4.9%) و در دختران (1.8%) بود؛ اما این اختلاف از لحاظ آماری معنی‌دار نبود. از بین کل افراد 54.6% (95% CI: 49.93-59.33) مبتلا به 1 یا 2 اختلال متابولیک بودند. شایع‌ترین اختلال متابولیک در هر دو جنس افزایش تری‌گلیسرید (27.6% در پسران و 52.4% در دختران) بود. همچنین پایین بودن HDL (17.3%) و چاقی شکمی (7.6%) به ترتیب در پسران و دختران شیوع بیشتری داشت. کمترین شیوع در پسران مربوط به چاقی شکمی (0.9%) و در دختران افزایش فشارخون (3.1%) بود.

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که شیوع سندرم متابولیک در نوجوانان 17-15 ساله شهر گرگان کمتر از شیوع آن در سایر نقاط کشور است؛ اما شیوع چاقی بیشتر از دیگر مناطق می‌باشد. با توجه به ابتلای بیش از نیمی از جمعیت مورد مطالعه به یک یا دو اختلال متابولیک، پیگیری درازمدت این افراد پیشنهاد می‌گردد.


دکتر محمدمهدی مطهری، دکتر نیلوفر عبدالهیان، دکتر سیما بشارت،
دوره 13، شماره 4 - ( 10-1390 )
چکیده

زمینه و هدف : مگس‌پران (Floater) نقاط کوچک تیره و مبهمی هستند که در میدان بینایی برخی افراد ظاهر می‌شود. علل ایجادکننده آن در برخی موارد می‌تواند تهدیدکننده بینایی باشد. این مطالعه به منظور تعیین اختلالات چشمی در بیماران مبتلا به فلوتر در کلینیک چشم‌پزشکی مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 164 بیمار (105 زن و 59 مرد) مراجعه کننده به کلینیک چشم‌پزشکی مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان با شکایت مگس‌پران (فلوتر) یا جرقه‌های نورانی در شش‌ماهه دوم سال 1388 انجام شد. افراد به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. معاینه چشم‌ برای بیماران انجام شد و در پرسشنامه به همراه مشخصات دموگرافیک ثبت گردید. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-16 و شاخص‌های مرکزی و پراکندگی توصیف شدند. یافته‌ها : افراد بالاتر از 60 سال شایع‌ترین گروه سنی مبتلا (37.2 درصد) بودند. 34 نفر (20.7 درصد) سابقه مصرف سیگار داشتند. 60نفر (57.2 درصد) از زنان در وضعیت منوپوز بودند. نزدیک‌بینی (32.9 درصد) و کاتاراکت (32.9 درصد) بیشترین بیماری‌های چشمی همراه بودند. در معاینه، جداشدگی خلفی زجاجیه (PVD) در 84.1 درصد و خونریزی شبکیه در 6.1 درصد از بیماران مشاهده گردید. 9.8 درصد بیماران مبتلا به فلوتر، جداشدگی خلفی زجاجیه و خونریزی شبکیه نداشتند. همچنین در هیچ کدام از بیماران پارگی شبکیه مشاهده نشد. نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان‌دهنده وقوع درصد بالایی از جداشدگی خلفی زجاجیه بود. افزایش سن، جنس مونث، کاتاراکت و میوپی از عوامل مرتبط با جداشدگی خلفی زجاجیه بود.
دکتر نسرین خالصی، دکتر نسترن خسروی، دکتر مهران حقیقی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : با توجه به فراوانی احتمالی نقص آنزیم گلوکز-6-فسفات دهیدروژناز (G6PD) در ایران، غربالگری وسیع نوزادان در بدو تولد از طریق آزمایش خون بند ناف مطرح می‌باشد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی نقص آنزیم G6PD در نوزادان متولد شده در بیمارستان اکبرآبادی تهران و همچنین ارتباط بین کمبود G6PD با جنس نوزاد، بروز زردی، همولیز و کم‌خونی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی نمونه خون بندناف 450 نوزاد (245 پسر و 205 دختر) متولد شده در بیمارستان اکبرآبادی تهران در سال‌های 88-1387 انجام شد. اطلاعات شامل جنس نوزاد، سن حاملگی، بروز زردی، همولیز و کم‌خونی در پرسشنامه ثبت شد و در روزهای بعد تا هنگام ترخیص، نوزادان از لحاظ بروز زردی معاینه شدند. آزمایش G6PD به روش Fluorecsent Spot Test (FST) انجام گردید. این نوزادان از لحاظ زردی مورد مراقبت بیشتری قرار گرفتند و همچنین فعالیت آنزیم آنها به روش اسپکتروفوتومتری تعیین شد. یافته‌ها : از 450 نوزاد مورد مطالعه، نقص آنزیم گلوکز-6-فسفات دهیدروژناز در 9 نوزاد (8 پسر و 1 دختر) مشاهده گردید. فراوانی نقص آنزیم در این مطالعه 2درصد (3.3 درصد در پسرها و 0.5 درصد در دخترها) تعیین شد. از 9 نوزاد شناسایی شده 6 نوزاد (66.7درصد) دچار زردی نوزادی شدند. 4 نوزاد با نوردرمانی و 2 نوزاد با تعویض خون درمان شدند. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که نقص آنزیم گلوکز-6-فسفات دهیدروژناز در پسران شیوع بیشتری دارد. لذا غربالگری وسیع نوزادان پسر در بدو تولد از طریق آزمایش خون بندناف توصیه می‌گردد.
دکتر حاجی محمد ساتلقی، دکتر سولماز جنتی عطائی،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : آسیب‌های استخوانی و مفصلی ناشی از ترومای عضلانی اسکلتی یک علت مهم ناتوانی جسمی به ویژه در میان جوانان است. این مطالعه به منظور تعیین علل آسیب‌های استخوانی و مفصلی در مصدومین جوان ارجاع شده به مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 600 مصدوم در محدوده سنی 40-17 سال با آسیب‌های استخوانی و مفصلی پذیرش شده در مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان طی سال 1388 انجام شد. بیماران از نظر عوامل دموگرافیک، چگونگی ایجاد آسیب و یافته‌های بالینی، توزیع آسیب در بدن و اقدامات درمانی بررسی شدند. نمونه‌گیری در یک ماه از هر فصل سال به صورت تصادفی انجام شد. جمع‌آوری اطلاعات از طریق مصاحبه و انجام معاینه فیزیکی صورت گرفت. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-16 و آزمون‌های کای‌اسکوئر و t تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : میانگین سنی افراد 7+-25 سال بود. 83 درصد از آسیب‌ها در مردان رخ داده بود. 37 درصد از حوادث بین ساعات 12تا 18 اتفاق افتاده بود. شایع‌ترین علل آسیب به تصادفات (49.6%)، آسیب‌های شغلی (15.3%) و سقوط از بلندی (10.3%) اختصاص داشت. گذرگاه‌های شهری (43.5%) و جاده‌ها (17.1%) بیشترین مکان‌های حادثه بودند. شایع‌ترین آسیب‌ها، شکستگی‌ها (71.7%)، آسیب نسج نرم (48.3%) و دررفتگی (8.7%) بود. اندام فوقانی شایع‌ترین عضو صدمه دیده و اندام تحتانی شایع‌ترین عضو شکسته بود. نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان‌دهنده آسیب‌پذیری بیشتر مردان جوان در اثر تصادفات و آسیب‌های شغلی است.
دکتر فرهاد ایرانمنش، دکتر فاطمه پیغمبری، دکتر نجمه عسکری،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : مولتیپل اسکلروزیس یکی از شایع‌ترین و ناتوان کننده‌ترین بیماری‌های اعصاب محسوب می‌گردد. یکی از عوامل مطرح در پاتوژنز این بیماری تغییرات سطح سرمی اسیداوریک می‌باشد این مطالعه به منظور ارزیابی سطح سرمی اسیداوریک در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه مورد - شاهدی سطح سرمی اسیداوریک 70 بیمار مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس دارای پرونده در بیمارستان علی‌ابن‌ابیطالب (ع) رفسنجان با 70 فرد سالم از مراجعین به اورژانس با ترومای بسته اندام به عنوان گروه شاهد در سال 1388 مقایسه گردید. دو گروه مورد و شاهد از نظر سن و جنس یکسان بودند. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS-17 و روش‌های آمار توصیفی و آزمون تی تجزیه تحلیل شدند. یافته‌ها : میانگین سنی در هر دو گروه مورد و شاهد 32.99 سال بود. میانگین سطح سرمی اسیداوریک در بیماران 1.193+-3.871 mg/dl و در گروه شاهد 1.39+-4.171 mg/dl تعیین گردید. تفاوت مشاهده شده سطح سرمی اسیداوریک بین دو گروه از نظر آماری معنی‌دار نبود. همچنین هیچ ارتباط آماری معنی‌داری بین سطح سرمی اسیداوریک و جنس در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مشاهده نشد. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که سطح سرمی اسیداوریک بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تغییری نمی‌یابد.
دکتر سیامک رجائی، دکتر محمدحسین تازیکی، دکتر عباسعلی کشتکار، دکتر امین شعاع کاظمی،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : تروما شایع‌ترین علت مرگ در سنین یک تا 44 سالگی و سومین علت شایع مرگ بدون در نظر گرفتن سن می‌باشد. شکم سومین ناحیه شایع در بدن است که در اثر تروما آسیب می‌بیند. بعضی اعضای شکمی در اثر تروما با شیوع بیشتر آسیب می‌بینند که علاوه بر مکانیسم آسیب، به اندازه و وسعت اندام و محل قرارگیری اندام در داخل حفره شکمی بستگی دارد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی آسیب‌های داخل شکم ناشی از ترومای نافذ شکمی بیماران بستری در مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 114 بیمار بستری به علت ترومای نافذ شکم در مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان طی سال‌های1381 تا 1386 انجام شد. سن، جنس، نوع آسیب ، عامل تروما و مدت زمان بستری از پرونده بیماران جمع‌آوری و در یک چک لیست ثبت شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-13 ثبت و مورد توصیف قرار گرفتند. یافته‌ها : از 114 بیمار مورد بررسی با ترومای نافذ شکمی، 1/92 درصد مرد بودند. میانگین سنی بیماران 24.8 سال، محدوده سنی بیماران 70-9 سال با بیشترین (34.2%) فراوانی نسبی در گروه سنی 24-20 سال بود. مرگ در 2 نفر (1.8%) توسط چاقو و به دلیل شوک هموراژیک رخ داد. شایع‌ترین (78.9%) وسیله ایجاد کننده ترومای نافذ شکمی، چاقو بود. میانگین مدت بستری در بیمارستان 2.8+-4.6 روز تعیین گردید. در 53 بیمار (46.5%) عامل ایجاد کننده تروما به صفاق نفوذ کرده و یا از آن عبور نموده بود. شایع‌ترین اندام آسیب دیده داخل شکمی، روده باریک (14%) بود. پارگی دیافراگم در 2.6% و آسیب ریوی هم‌زمان در 7% از بیماران مشاهده گردید. نتیجه‌گیری : در این مطالعه عامل اصلی ایجاد کننده ترومای نافذ شکمی چاقو و شایع‌ترین عضو آسیب دیده، صفاق ‌و مزانتر تعیین ‌شد.
رضاعلی محسنی، هما پاکزاد،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده

زمینه و هدف : مرگ و میر کودکان به عنوان نمادی از توسعه بوده و در تعیین رشد جمعیت نقش مهمی دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر عوامل اقتصادی، اجتماعی و جمعیت‌شناختی بر مرگ و میر کودکان زیر پنج سال شهرستان گتوند در استان خوزستان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 372 زن در محدوده سنی 48-20 سال دارای حداقل یک کودک زیر 5 سال مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی شهرستان گتوند در استان خوزستان به صورت تصادفی در سال 1389 انجام شد. برای افراد پرسشنامه محقق‌ساخته شامل متغیرهای مرگ و میر کودکان، جمعیت شناختی، اقتصادی و اجتماعی تکمیل گردید. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-17 ، آزمون‌های ANOVA ، Chi-Square و Pearson’s correlation coefficient تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : با افزایش تعداد مراقبت‌های بهداشتی مادر در دوران بارداری و افزایش مرتبه شغلی پدر و مادر، میزان مرگ ومیر کودکان به صورت معنی‌داری کاهش یافت (P<0.05). سن کمتر از 18 و بیشتر از 35 سال مادر در هنگام بارداری با افزایش مرگ و میر کودکان ارتباط آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). ترجیح جنسی به داشتن فرزند پسر نیز یکی دیگر از عوامل موثر بر مرگ ومیر کودکان زیر پنج سال تعیین شد (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که وضعیت شغلی بهتر والدین و افزایش دفعات دریافت مراقبت‌های مادر در زمان بارداری سبب کاهش مرگ و میر کودکان زیر پنج سال شده و سن کمتر از 18 سال و بیشتر از 35 سال مادر در هنگام بارداری و ترجیح جنسی فرزند پسر سبب افزایش مرگ و میر کودکان زیر پنج سال می‌گردد.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.11 seconds with 46 queries by YEKTAWEB 4645