[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
رضایت‌آگاهانه‌شرکت‌درمطالعه::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations66863000
h-index3117
i10-index20774
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
7 نتیجه برای هاشمی نسب

دکتر شهریار سمنانی، دکتر غلامرضا روشندل، دکتر عباسعلی کشتکار، دکتر آزاده سادات زنده باد، هادی رحیم زاده، دکتر سیما بشارت، دکتر نفیسه عبدالهی، دکتر عبدالوهاب مرادی، عبدالجلیل ساریخانی، هانیه سادات میرکریمی، سیده زینب هاشمی نسب،
دوره 12، شماره 3 - ( پاييز 1389 )
چکیده

زمینه و هدف : استان گلستان در شمال ایران یکی از مناطق پرخطر سرطان مری در جهان می‌باشد. مطالعات متناقضی در رابطه با ارتباط میزان سلنیم و بروز سرطان دستگاه گوارش فوقانی وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین میزان سلنیوم موجود در خاک و سرطان مری در استان گلستان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه اکولوژیک در سال 1386 انجام و در طی آن استان گلستان براساس طول و عرض جغرافیایی به 135 بلوک تقسیم‌بندی شد. یک نمونه خاک از مرکز هر بلوک جمع‌آوری و سپس میزان سلنیوم در نمونه‌های خاک با روش جذب اتمی اندازه‌گیری شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون تی انجام گردید. سطح معنی‌داری کمتر از 0.05 در نظر گرفته شد. یافته‌ها : میانگین و انحراف معیار میزان سلنیوم موجود در خاک استان گلستان 1.61+-3.7 میلی‌گرم بر کیلوگرم به دست آمد. ارتباط مستقیمی بین میزان سلنیوم خاک و میزان بروز استاندارد شده سنی (ASR)سرطان مری در استان گلستان دیده شد (P=0.03, Pearson correlation coefficient=0.19). میانگین میزان سلنیوم خاک در منطقه پرخطر سرطان مری (4.13 میلی‌گرم بر کیلوگرم) به‌طور معنی‌داری بیشتر از منطقه کم‌خطر (3.39 میلی‌گرم بر کیلوگرم) بود (P=0.01). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که میزان سلنیوم در خاک منطقه استان گلستان بیش از حد مجاز بوده و ارتباط معنی‌دار مستقیم بین میزان سلنیوم خاک و بروز سرطان مری وجود دارد.
تقی امیریانی، سیما بشارت، شهریار سمنانی، حمیدرضا جوشقانی، غلامرضا روشندل، عباسعلی کشتکار، محمدرضا کیایی، هانیه سادات میرکریمی، سیده زینب هاشمی نسب، آزاده زنده باد،
دوره 13، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : سلیاک یک بیماری ژنتیکی است که با التهاب مزمن روده کوچک مشخص می‌شود. بعضی از مطالعات ارتباط بین بیماری سلیاک با بیماری التهابی روده را مطرح کرده‌اند. آنتی‌بادی ترانس گلوتامیناز بافتی یکی از بهترین مارکرهای سرمی در بیماری سلیاک است. این مطالعه با هدف تعیین همراهی بیماری سلیاک با بیماری التهابی روده با استفاده از تیتر آنتی‌بادی ترانس گلوتامیناز بافتی انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه توصیفی 127 فرد مبتلا به بیماری التهابی روده که توسط پزشکان فوق تخصص گوارش به مرکز تحقیقات گوارش و کبد گلستان ارجاع شده بودند؛ از نظر بیماری سلیاک طی سال‌های 87-1384 ارزیابی شدند. برای همه بیماران پرسشنامه تکمیل و تیتر آنتی‌بادی ترانس گلوتامیناز بافتی به روش الیزا اندازه‌گیری گردید.

یافته‌ها : از 127 نفر، تعداد 102 نفر برای نمونه‌گیری مراجعه کردند. میانگین سنی بیماران 36.2±15.2 سال بود و 48% آنان مرد بودند. کولیت اولسراتیو در 76 نفر (74.5%) ، بیماری کرون در 7 نفر (6.9%) و کولیت نامشخص در 19 نفر (18.6%) مشاهده شد. تیتر آنتی‌بادی ترانس گلوتامیناز بافتی (19.8 واحد/لیتر) تنها در یک مرد 46ساله با تشخیص کولیت اولسراتیو مثبت گزارش شد.

نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که ترانس گلوتامیناز بافتی در بیماران مبتلا به بیماری التهابی روده تفاوت معنی‌داری با افراد سالم نداشت و در این بیماران به عنوان یکی از تست‌های معمول، قابل توصیه نیست.


فرهاد ایرانمنش، حسین آزادی، روشنک هاشمی نسب، رضا وزیری نژاد،
دوره 14، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده

زمینه و هدف : در جریان سکته مغزی تغییراتی در برخی از متغیرهای پاراکلینیکی نظیر تغییرات الکتروکاردیوگرام روی می‌دهد که ممکن است از ارزش تشخیصی و یا پیش‌آگهی برخوردار باشند. این مطالعه به منظور ارزیابی ارزش پیش‌آگهی طولانی شدن قطعه QT در بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک حاد انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 175 بیمار (73 مرد و 102 زن) مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک حاد بستری در بیمارستان علی ابن ابیطالب (ع) رفسنجان در سال 1389 انجام شد. نمونه‌گیری به روش غیراحتمالی آسان انجام شد. تشخیص بیماری با روش‌های تصویربرداری مغزی شامل سی‌تی‌اسکن و ام‌آر‌آی تایید شده بود. همه بیماران برای اولین بار دچار سکته مغزی شده بودند و در صورت مصرف دارو و یا وجود بیماری زمینه‌ای به‌جز دیابت، پرفشاری خون، هیپرلیپیدمی و بیماری قلبی از مطالعه حذف شدند. برای بیماران در 24 ساعت اول بستری الکتروکاردیوگرام به منظور اندازه‌گیری قطعه QT گرفته شد. بیماران براساس فوت یا ترخیص به دو دسته تقسیم شدند و میانگین قطعه QT تصحیح شده در دو گروه ارزیابی شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-15 و آزمون‌های آماری Chi-Square و independent t-test تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : در طول مدت مطالعه 20بیمار فوت کردند. میانگین قطعه QT (QT تصحیح شده) در افرادی که فوت نمودند 61.70±471.15 و در افراد مرخص شده 62.96±421.52 تعیین شد (P<0.05). فراوانی قطعهQT طولانی شده در موارد همراه با مرگ از وفور بیشتری برخوردار بود (P<0.05). پرفشاری خون (34.3%) ، بیماری دیابت (17.7%) ، هیپرلیپیدمی (15.4%) ، مصرف سیگار (14.9%) و بیماری ایسکمیک قلبی (16.6%) از عوامل خطرساز سکته تعیین شدند. پرفشاری خون، دیابت، سابقه بیماری قلبی و هیپرلیپیدمی به‌طور معنی‌داری با افزایش مرگ ومیر همراه بود (P<0.05). هیچ ارتباط آماری معنی‌داری بین سن و جنس با میزان مرگ و میر مشاهده نشد. نتیجه‌گیری : یافته‌های این مطالعه نشان داد که میانگین قطعه QT (QT تصحیح شده) و همچنین موارد قطعه QT طولانی شده در افراد فوت شده بیشتر است. بنابراین طولانی شدن قطعه QT در الکتروکاردیوگرام این بیماران ارزش پیش‌آگهی داشته و به‌خصوص در زمان وجود احتمال بیماری زمینه‌ای قلبی، بایستی مورد ارزیابی قرار گیرد.
فرهاد ایرانمنش، علیرضا وکیلیان، مهدیه زارع، روشنک هاشمی نسب، رضا وزیری نژاد،
دوره 15، شماره 4 - ( زمستان 1392 )
چکیده

زمینه و هدف : دیابت یک عامل خطرساز مهم برای ایجاد سکته مغزی است. برخی از مطالعات نشان می‌دهند که ممکن است تفاوت علایم بالینی و پیش‌آگهی در بیماران سکته مغزی دیابتی با غیردیابتی ناشی از تفاوت الگوی تنگی عروق مغزی در این دو گروه باشد. این مطالعه به منظور مقایسه تغییرات داپلرسونوگرافی عروق داخل و خارج جمجمه‌ای بیماران دیابتی و غیردیابتی دچار سکته مغزی ترومبوتیک انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 70 بیمار دیابتی و 70 بیمار غیردیابتی مبتلا به سکته مغزی ترومبوتیک انجام شد. موارد آمبولی با معاینه ، نوار قلب و اکوکاردیوگرافی در مطالعه وارد نگردید. همه بیماران برای اولین بار دچار سکته مغزی شده و در صورت مصرف دارو و یا وجود بیماری زمینه‌ای (به‌جز پرفشاری خون، هیپرلیپیدمی و بیماری قلبی) از مطالعه حذف شدند. برای کلیه بیماران ترانس‌کرانیال و اکستراکرانیال داپلرسونوگرافی انجام گردید. یافته‌ها : موارد تنگی شریان بازیلر در افراد دیابتی به طور قابل توجهی بیشتر از افراد غیردیابتی بود (P<0.031). همچنین موارد تنگی گردش خون خلفی در بیماران مبتلا به دیابت بیشتر از افراد غیرمبتلا به دیابت بود (P<0.006). نتیجه‌گیری : در بیماران مبتلا به دیابت، سیستم گردش خون ورتبروبازیلر بیشتر دچار تنگی گردید. بخشی از مرگ و میر و موربیدیتی بیشتر در این بیماران ممکن است ناشی از این الگوی تنگی عروقی باشد.
فیروزه درخشانپور، محمدرضا محمدی، هادی زرافشان، آمنه احمدی، لیلا کاشانی، نیلوفر بشیری، سیده مریم موسوی، آلیدا کرد، اعظم کابوسی، آرزو رضایی، فاطمه صفری، سیده مریم هاشمی نسب،
دوره 22، شماره 3 - ( پاييز 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات رفتاری در کودکان و نوجوانان، اختلالاتی شایع و ناتوان کننده هستند که برای خانواده‌ها و خود افراد مشکلات بسیاری را ایجاد می‌کند و با شیوع بالایی از مشکلات و پیامدهای منفی اجتماعی همراه است. این مطالعه به منظور تعیین شیوع اختلالات روانپزشکی در کودکان و نوجوانان شهر گرگان انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی مقطعی روی 1025 نفر از کودکان و نوجوانان (50 درصد پسر و 50 درصد دختر) در محدوده سنی 18-6 سال در شهر گرگان طی سال 1397 انجام شد. نمونه‌گیری به روش تصادفی خوشه‌ای در جمعیت عمومی و مصاحبه با مراجعه به درب منازل توسط روانشناسان دوره دیده به‌عمل آمد. اختلالات روانپزشکی با استفاده از نسخه دیجیتال آزمان K-SADS مورد بررسی قرار گرفت. اختلالات روانپزشکی شامل اختلال خلق، اختلال رفتاری، اختلال عصبی تکاملی، اختلال سوء مصرف مواد و اختلال دفعی بودند.

یافته‌ها: شیوع کلی اختلال روانپزشکی در کودکان و نوجوانان 13.2 درصد (135 نفر) تعیین شد. میزان شیوع در پسران (14.3 درصد) به‌طور غیرمعنی‌داری بیشتر از دختران (12.1 درصد) بود. شیوع در مناطق شهری (14.1 درصد) به طور غیرمعنی‌داری بیشتر از مناطق روستایی (9.4 درصد) بود. بیشترین شیوع در گروه سنی 9-6 سال (17.8 درصد) تعیین شد که در مقایسه با محدوده سنی 14-10 سال (13.1 درصد) و 18-15 سال (8.4 درصد) از نظر آماری معنی دار بود (P<0.05). شیوع اختلال دفعی، اختلال رفتاری، اختلال اضطراب و اختلال عصبی تکاملی به ترتیب به میزان 6.1 درصد، 6 درصد، 4.8 درصد و 3.3 درصد تعیین گردید.

نتیجه‌گیری: میزان شیوع اختلالات روانپزشکی در کودکان و نوجوانان شهر گرگان در مقایسه با دیگر مطالعات داخل و خارج از کشور در دامنه متوسط قرار دارد.


لیلا کاشانی، فیروزه درخشانپور، مهسا الیاسی، نجمه شاهینی، سیده مریم هاشمی نسب،
دوره 24، شماره 1 - ( بهار 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری التهابی روده (Inflammatory Bowel Disease: IBD) یکی از اختلالات شایع گوارشی است که با عوامل روانی – اجتماعی در ارتباط است. IBD یک بیماری دستگاه گوارش با عود مزمن و با علت پاسخ ایمنی غیرکنترل شده است. درمانی قطعی برای IBD وجود نداشته و درمان بر اساس مدیریت پاسخ التهابی در طول عودها و حفظ بهبودی انجام می‌شود. این مطالعه به منظور ارزیابی اختلالات اضطرابی و افسردگی بیماران مبتلا به بیماری التهابی روده در استان گلستان انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 117 بیمار (67 زن و 50 مرد) در محدوده سنی 17 تا 75 مبتلا به IBD ثبت شده در بانک IBD مرکز تحقیقات بالینی گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی گرگان در سال 1396 انجام شد. تشخیص بیماری به روش آندوسکوپی معمولی، رادیولوژی و معیارهای بافتی انجام گردید. اطلاعات دموگرافیک شامل سن، جنس، قومیت و وضعیت تاهل، زمان تشخیص و مدت زمان شروع درمان ثبت شد. از مقیاس بیمارستانی اضطراب و افسردگی (Hospital Anxiety and Depression Scale: HADS) برای تعیین میزان افسردگی و اضطراب بیماران استفاده گردید.


یافته‌ها: کولیت اولسراتیو در 80.3% و کرون در 19.7% از بیماران مشاهده شد. میانگین نمره کل اضطراب در گروه کرون (نمره 9.43) به طور غیرمعنی‌داری بیشتر از گروه کولیت اولسراتیو (نمره 8.90) بود. نمره کل افسردگی در دو گروه تقریباً مشابه (نمره 7.65) و غیرمعنی‌دار بود. تنها بین تاهل و وضعیت اضطراب در بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو ارتباط آماری معنی‌داری دیده شد (P<0.05). به طوری که وضعیت مرزی و مشکوک اضطراب در بیماران متاهل 42.4% و در بیماران مجرد 33.3% تعیین شد. وضعیت غیرنرمال اضطراب در متاهلین 31.8% بود و در بیماران مجرد دیده نشد. بین نمره کل اضطراب با نمره کل افسردگی در بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو (ضریب همبستگی: 0.657، P<0.0001) و بیماران مبتلا به کرون (ضریب همبستگی: 0.644، P<0.001) همبستگی مثبت و معنی‌داری دیده شد. به طوری که در این بیماران با افزایش افسردگی، اضطراب بیشتر شده است. 29.8% از بیماران مبتلا به کولیت و 26.1% از بیماران مبتلا به کرون دچار اضطراب بودند. 18.1% از بیماران مبتلا به کولیت و 8.7% از بیماران مبتلا به کرون دچار افسردگی واضح بودند.


نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که میزان اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به بیماری التهابی روده بسیار بالا است.


فیروزه درخشانپور، لیلا کاشانی، شیوا رضائیان دلوئی، نجمه شاهینی، سیده مریم هاشمی نسب،
دوره 24، شماره 1 - ( بهار 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: نزدیک به 30 درصد زنان، انواعی از اختلال اضطرابی را در زندگی خود تجربه می‌کنند که این اضطراب به میزان بیشتری در دوران بارداری و بعد از تولد بروز می‌کند. اضطراب مادر موجب کاهش ترشح اکسی توسین و کاهش شیردهی می‌گردد. از طرفی سطح استرس و اضطراب مادر به طور فزاینده‌ای بروز افسردگی پس از زایمان را افزایش می‌دهد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی اضطراب پس از زایمان و عوامل مرتبط با آن در زنان انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی به روش نمونه گیری در دسترس روی 154 نفر از زنان 15 تا 45 ساله با میانگین سنی 5.94±27.72 سال مراجعه کننده به درمانگاه مامایی بیمارستان شهید صیاد شیرازی طی سال 1397 انجام شد. حداقل یک هفته و حداکثر 6 هفته از زایمان آنها گذشته بود. مشخصات فردی با استفاده از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک جمع‌آوری شد. برای سنجش اضطراب از مقیاس اضطراب اسپیل برگ استفاده شد.


یافته‌ها: اختلالات اضطرابی پس از زایمان به میزان 41.99% تعیین شد. نمره اضطراب آشکار زنان پس از زایمان در وضعیت‌های شدید، متوسط، خفیف و اندک یا هیچ به ترتیب 8.4% ، 44.2% ، 27.9% و 19.5% تعیین شد. نمره اضطراب پنهان زنان پس از زایمان در وضعیت‌های شدید، متوسط، خفیف و اندک یا هیچ به ترتیب 9.7% ، 48.1% ، 24.7% و 17.5% تعیین شد. نمره اضطراب آشکار در مادران شاغل به طور معنی‌داری بیشتر از مادران خانه‌دار بود (P<0.05). نمره اضطراب آشکار زنان متاهل دارای اختلاف زناشویی با همسر در مقایسه با گروه زنان متاهل بدون اختلاف زناشویی با همسر به طور معنی‌داری بیشتر بود (P<0.05). نمره اضطراب آشکار و پنهان ارتباط معنی‌داری با نوع زایمان، تحصیلات مادران، محل زندگی مادران و درآمد خانواده نداشت.

نتیجه‌گیری: اختلالات اضطرابی پس از زایمان از شیوع بالایی برخوردار بود که با شاغل بودن مادران و دارابودن اختلاف زناشویی با همسر ارتباط داشت.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.13 seconds with 33 queries by YEKTAWEB 4645