[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations70403295
h-index3218
i10-index21682
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
8 نتیجه برای لطافت کار

حدیثه حمیدی، سید صدرالدین شجاع الدین، امیر لطافت کار،
دوره 18، شماره 2 - ( تابستان 1395 )
چکیده

زمینه و هدف : نوروپاتی دیابتی یکی از شایع‌ترین عوارض میکروواسکولار دیابت است که با ایجاد بی‌حسی در پاها، ایجاد درد و اختلال در حس عمقی به‌دنبال تخریب آوران‌های عصبی اندام تحتانی، موجب اختلال در حفظ تعادل می‌شود. این مطالعه به منظور مقایسه اثربخشی دو شیوه ماساژ رفلکسولوژی و یومی‌هوتراپی بر درد و حفظ تعادل زنان مبتلا به نوروپاتی دیابتی اندام تحتانی انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه شبه‌تجربی 34 زن مبتلا به نوروپاتی دیابتی اندام تحتانی به صورت غیرتصادفی در سه گروه ماساژ رفلکسولوژی (12 نفر)، یومی‌هوتراپی (11 نفر) و کنترل (11 نفر) قرار گرفتند. اندازه‌گیری درد و حفظ تعادل به ترتیب توسط مقیاس بصری درد، آزمون شارپند رومبرگ و برگ قبل و بعد از شش هفته اندازه‌گیری شد. دو گروه رفلکسولوژی و یومی‌هوتراپی 6 هفته (سه جلسه در هفته و به مدت 30 دقیقه) تحت ماساژ قرار گرفتند.

یافته‌ها : بهبودی معنی‌داری در دو گروه ماساژ رفلکسولوژی و یومی‌هوتراپی بر درد و حفظ تعادل (ایستا و پویا) در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (P<0.05). تفاوت آماری معنی‌داری بین میزان اثرگذاری دو روش رفلکسولوژی و یومی‌هوتراپی وجود نداشت.

نتیجه‌گیری : شیوه ماساژ رفلکسولوژی و یومی‌هوتراپی به یک میزان در بهبود درد و حفظ تعادل بیماران مبتلا به نوروپاتی دیابتی اندام تحتانی مؤثر است.


شیرین عالی، امیر لطافت کار، اسماعیل ابراهیمی، امیرحسین براتی، ملیحه حدادنژاد،
دوره 19، شماره 4 - ( زمستان 1396 )
چکیده

زمینه و هدف : سفتی عضلانی و محدودیت دامنه حرکتی، راستای بدن و تعادل عضلانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این مطالعه به منظور تعیین اثر کوتاهی عضله ایلیوپسواس با دامنه حرکتی فعال، قدرت عضلات فلکسوری- اکستانسوری ران و قوس‌های سینه‌ای – کمری در نوجوانان فوتبالیست انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه مورد- شاهدی روی 15 نوجوان فوتبالیست 11-14 ساله دارای کوتاهی عضله ایلیوپسواس (گروه مورد) و 15 نوجوان فوتبالیست سالم (گروه شاهد) همگن از لحاظ سن، قد، وزن و شاخص توده بدنی، پای برتر و سابقه فعالیت ورزشی (3 سال) انجام شد. دامنه حرکتی با گونیامتر یونیورسال، کایفوز و لوردوز با خط‌کش منعطف و قدرت عضلانی با دینامومتر دستی اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها : دامنه حرکتی اکستنشن هیپ و قدرت عضله ایلیوپسواس گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد کاهش آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05). میزان لوردوز کمری و نسبت قدرت گلوتئوس ماکزیموس به قدرت ایلیوپسواس گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد افزایش آماری معنی‌داری نشان داد (P<0.05). بین دامنه حرکتی فلکشن هیپ، کایفوز پشتی، قدرت عضله گلوتئوس ماکزیموس در گروه‌های مورد مطالعه تفاوت آماری معنی‌داری مشاهده نگردید.

نتیجه‌گیری : افراد با کوتاهی ایلیوپسواس، دامنه حرکتی اکستنشن محدودتر، لوردوز کمری بیشتر و قدرت عضله ایلیوپسواس کمتری نسبت به همتایان سالم دارند.


امیر لطافت کار، هادی عباس زاده قناتی،
دوره 20، شماره 4 - ( زمستان 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: مدیریت پیشگیری از گیرافتادگی تحت آخرومی شانه (sub-acromial shoulder impingement: SSI) شامل تمرینات تقویتی عمومی، به خصوص برای چرخاننده‌های داخلی و خارجی شانه است. با این حال شواهدی بر تفاوت قدرت این گروه عضلات در افراد دارای گیرافتادگی تحت آخرومی شانه با نمونه‌های سالم وجود ندارد. این مطالعه به منظور ارزیابی قدرت مفصل شانه افراد با گیر افتادگی تحت آخرومی شانه در مقایسه با افراد سالم انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه مورد – شاهدی روی 24 نفر از دانشجویان دارای علایم گیرافتادگی تحت آخرومی شانه (گروه مورد) و 24 نفر از دانشجویان سالم (گروه شاهد) که از لحاظ سن، جنس، دست برتر و سطح فعالیت بدنی همسان بودند؛ انجام شد. گروه‌ها تست حداکثر گشتاور ایزوکینتیکی را طی دو حرکت چرخش داخلی و خارجی شانه انجام دادند. در گروه مورد 18 شانه برتر و 6 شانه غیربرتر با علایم وجود داشت. حرکات چرخش داخلی و خارجی مفصل شانه جداگانه و به‌صورت انقباض درونگرا و برونگرا در دو سرعت 60 و 120 درجه بر ثانیه ارزیابی شد. حداکثر گشتاور، حداکثر گشتاور نسبی و نسبت‌های قدرت در بین دو گروه مقایسه گردید.

یافته‌ها: تفاوت قدرت بین دو گروه زمانی با گیرافتادگی تحت آخرومی دست برتر، از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.05). مقادیر حداکثر گشتاور چرخش خارجی شانه با انقباض برونگرا (22.20±7.01) و درونگرا (11.36±3.36) در سرعت 120 درجه بر ثانیه، حداکثر گشتاور چرخش خارجی شانه با انقباض برونگرا (20.53±6.15) در سرعت 60 درجه بر ثانیه، حداکثر گشتاور چرخش داخلی شانه با انقباض برونگرا در سرعت‌های 60 درجه بر ثانیه (43.13±12.98) و 120 درجه بر ثانیه (40.33±9.24) گروه مورد با علایم شانه برتر در مقایسه با شانه برتر گروه کنترل به‌طور معنی‌داری کمتر بود (P<0.05).

نتیجه‌گیری: احتمالاً تغییر در حداکثر گشتاور چرخش داخلی و خارجی شانه در افراد با SSI به دست برتر مرتبط است که دلالت بر روش‌های تقویتی دارد. لذا نیاز است که متخصصان تمرین درمانی در طراحی تمرینات برای افراد داری SSI از تمرینات برونگرای ایزوکینتیکی برای چرخاننده‌های داخلی و خارجی شانه بهره ببرند.


آیسان فردمهرگان، ملیحه حدادنژاد، امیر لطافت کار،
دوره 22، شماره 3 - ( پاييز 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: قدرت و انعطاف پذیری از عوامل تاثیر گذار بر عملکرد ورزشی محسوب می‌شوند. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرینات اکسنتریک بر قدرت و انعطاف پذیری زنان فعال دارای کوتاهی همسترینگ انجام شد.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 24 زن فعال دارای کوتاهی همسترینگ در دو گروه 12 نفری مداخله و کنترل انجام شد. برای اندازه‌گیری قدرت شامل گشتاور اکسنتریک، گشتاور کانسنتریک و زمان رسیدن به حداکثر گشتاور در سرعت‌های 60 و180 درجه بر ثانیه از دستگاه دینامومتر ایزوکینتیک و برای اندازه‌گیری انعطاف‌پذیری همسترینگ از آزمون اکستنشن غیرفعال زانو قبل و بعد از 6 هفته تمرینات اکسنتریک استفاده شد.

یافته‌ها: پس از شش هفته تمرینات اکسنتریک بهبود معنی‌داری در امتیازات آزمون‌های باز کردن غیرفعال زانو و نیز حداکثر گشتاور و زمان رسیدن به حداکثر گشتاور اکسنتریک فلکسورهای زانو در سرعت زاویه‌‌ای 60 درجه بر ثانیه در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (P<0.05).

نتیجه‌گیری: تمرینات اکسنتریک سبب افزایش انعطاف‌پذیری و قدرت اکسنتریک عضله همسترینگ زنان فعال گردید.


مهلا رمضانی اوزینه، امیر لطافت کار، ملیحه حدادنژاد،
دوره 23، شماره 1 - ( بهار 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب رباط صلیبی قدامی (Anterior Cruciate Ligament: ACL) از ﺟﺪیﺗﺮﻳﻦ ﺿﺎﻳﻌﺎت زاﻧﻮ بوده و به صورت مکرر در ﺣﻴﻦ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی ورزﺷﻲ اﺗﻔﺎق ﻣﻲاﻓﺘﺪ. برای تامین ﺛﺒﺎت ﻣﻔﺼﻞ و ﭘﻴﺸﮕﻴﺮی از آﺳﻴﺐ ACL ، ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ به موقع و ﻣﻨﺎﺳﺐ عضلانی ﺿﺮوری است. این مطالعه به منظور تعیین اثر دستورالعمل‌های تمرکز بیرونی و تمرینات عملکردی بر زمانبندی فعالیت عضلات ثبات دهنده‌ زانوی بسکتبالیست‌ها انجام شد.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی یک سویه کور روی 48 نفر از مردان سالم بسکتبالیست لیگ استانی ایران در محدوده سنی 19 تا 25 سال انجام شد. بسکتبالیست‌ها به صورت تصادفی در 3 گروه 16 نفری شامل گروه کنترل، گروه تمرینات عملکردی با فیدبک و گروه بدون فیدبک تقسیم شدند. زمانبندی شروع فعالیت الکتریکی عضلات چهارسررانی و همسترینگ و سرینی افراد قبل و بعد از هشت هفته در تکلیف فرود تک پا (توسط دستگاه الکترومایوگرافی) مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: بین گروه‌ها در زمان شروع فعالیت عضلات رکتوس فموریس، وستوس لترالیس، وستوس مدیالیس، گلتئوس مدیوس، گلتئوس ماگزیموس، بایسپس فموریس و همسترینگ مدیال تفاوت آماری معنی‌داری وجود داشت. بین گروه‌های عملکردی با فیدبک و بدون فیدبک در مقایسه با گروه کنترل کاهش آماری معنی‌داری در زمان شروع فعالیت عضلات وجود داشت (P<0.05). در شروع فعالیت عضلات مذکور بین گروه‌های تمرینی تفاوت معنی‌داری وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: تمرینات عملکردی بسکتبال با و بدون فیدبک می‌تواند با بهینه کردن زمان فعالیت عضلات ثبات‌دهنده زانو، هنگام تمریناتی مانند پرش - فرود، افزایش ثبات مفصل زانو و احتمالاً کاهش آسیب دیدگی ACL را در ورزشکاران را به همراه داشته باشد.


عین اله سکینه پور، امیر لطافت کار، عین اله نادری، امیر حسین هاشمیان، زهرا نوروزی، محمد علیمرادی،
دوره 23، شماره 2 - ( تابستان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از شایع‌ترین تظاهرات افراد مبتلا به اختلال شناخت خفیف، افزایش در نوسان پاسچر و افتادن است. این مطالعه به منظور کنترل پاسچر در سالمندان مبتلا به اختلال شناخت خفیف بعد از تمرینات پیلاتس انجام شد.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 30 زن مبتلا به اختلال شناخت خفیف مراجعه کننده به مرکز تحقیقات سالمندان استان کرمانشاه در سال 1398 انجام شد. آزمودنی‌ها به روش نمونه گیری در دسترس شرکت کردند و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و تمرینات پیلاتس قرار گرفتند. گروه تمرین پیلاتس به مدت هشت هفته و سه جلسه در هر هفته به مدت یک ساعت تمرین انجام دادند. کنترل پاسچر آزمودنی‌ها قبل و پس از انجام تمرینات منتخب مورد ارزیابی قرار گرفت.

یافته‌ها: در گروه مداخله تفاوت معنی‌داری در امتیازات کسب شده بین گروه پیش آزمون و پس آزمون در مساحت و مسافت محدوده نوسان مرکز فشار بدن در حالت چشم باز و بسته وجود داشت (P<0.05). میانگین نوسان پاسچر (مساحت و مسافت محدوده نوسان مرکز فشار بدن در حالت چشم باز و چشم بسته)، بعد از 8 هفته تمرینات پیلاتس در گروه مداخله کاهش معنی‌داری در مقایسه با گروه کنترل یافت (P<0.05).

نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد که تمرینات پیلاتس در بهبود کنترل پاسچر در سالمندان مبتلا به اختلال شناخت خفیف موثر است.



افشین اروجی، سیدصدرالدین شجاع الدین، امیر لطافت کار، امیرعلی جعفرنژادگرو،
دوره 24، شماره 1 - ( بهار 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: شواهد علمی مربوط به اثربخشی توانبخشی بر فعالیت الکترومیوگرافی عضلات تنه محدود است. این مطالعه به منظور تعیین اثر تمرینات الگوی حرکتی بر فرکانس عضلات منتخب تنه در افراد مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی حین فرود تک پا انجام شد.


روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 28 بیمار با کمردرد مزمن غیراختصاصی به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه کنترل هیچگونه درمانی را دریافت نکرد. گروه مداخله درمان را به صورت انجام تمرینات الگوی حرکتی اجرا نمودند. آزمودنی‌ها فرود آمدن از ارتفاع 30 سانتی‌متری را انجام دادند. فعالیت عضلانی تنه با استفاده از سیستم الکترومایوگرافی 8 کاناله بررسی شد. ارزیابی‌ها در پیش آزمون و بعد از شش هفته به انجام رسید.


یافته‌ها: طیف فرکانس عضلات رکتوس ابدومینس راست و ارکتور اسپاین کمری راست در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل پایین‌تر بود (P<0.05). در سایر عضلات تفاوت آماری معنی‌داری بین دو گروه مشاهده نشد.


نتیجه‌گیری: احتمالاً تمرینات الگوی حرکتی می‌تواند به بهبود طیف فرکانس عضلات منتخب تنه حین فرود تک پا منجر گردد.


حمیدرضا ناصرپور، مهدی خالقی تازجی، امیر لطافت کار، هومن انگورانی،
دوره 25، شماره 1 - ( بهار 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: درد مزمن کشاله ران یکی از شایع‌ترین آسیب‌های اندام تحتانی در ورزش‌های توپی است. این مطالعه به منظور مقایسه فعالیت الکتریکی عضلات منتخب کمری- لگنی- رانی حین مانور پرش برشی تک پا در فوتبالیست‌های مبتلا و غیرمبتلا به درد مزمن کشاله ران انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه مورد – شاهدی روی 32 فوتبالیست مرد در دو گروه مبتلا به درد مزمن کشاله ران (16 نفر) و سالم (16 نفر) انجام شد. از صفحه نیرو برای تعیین زمان برخورد و جداشدن پنجه استفاده شد. نیروهای عکس العمل زمین و میانگین سه تکرار فعالیت الکتریکی عضلات منتخب ناحیه کمری – لگنی - رانی به صورت دو طرفه حین مانور پرش برشی تک پا ثبت گردید.


یافته‌ها: فعالیت عضلات راست شکمی و نزدیک کننده طویل در سمت پای غالب و عضله مولتی فیدوس در سمت مقابل لحظه تماس اولیه و فعالیت عضلانی عضلات راست شکمی و نزدیک کننده طویل در سمت پای غالب و عضلات مولتی فیدوس و سرینی میانی سمت مقابل در اوج نیرو عکس العمل عمودی گروه مبتلا به درد مزمن کشاله ران به‌طور معنی‌داری بالاتر بود (P<0.05). در زمان جدا شدن پنجه نیز فعالیت عضلانی عضلات مورب داخلی، نزدیک کننده طویل و سرینی میانی در سمت پای غالب و مورب داخلی، مولتی فیدوس و سرینی میانی در سمت پای مقابل به طور معنی‌داری بیشتر از افراد سالم بود (P<0.05).


نتیجه‌گیری: درد موجب تغییر فعالیت الکتریکی گروه‌های عضلانی مختلف در فازهای مختلف مانور پرش برشی تک پا می‌گردد. به‌دنبال این تغییرات، پایداری پویا افزایش یافته که می‌تواند ورزشکاران را در معرض آسیب‌های ناشی از استفاده بیش از حد قرار دهد و منجر به بروز آسیب‌های مزمن، افزایش پیامدهای اقتصادی و محرومیت از فعالیت‌های ورزشی گردد.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.12 seconds with 34 queries by YEKTAWEB 4660
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)