[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
رضایت‌آگاهانه‌شرکت‌درمطالعه::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations66632975
h-index3117
i10-index20572

سال ۱۴۰۳ مبارک

:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
8 نتیجه برای غفاری

دکتر محمدرضا غفاری، دکتر هرمز ایرملو، دکتر علی تقی زادیه،
دوره 13، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : میوپاتی دیافراگم ناشی از بیماری‌های کریتیکال در بیماران تحت ونتیلاسیون مکانیکی از علل اصلی ضعف، موربیدیتی و تهویه مکانیکی طولانی مدت می‌باشد. برآورد زمان شروع این تغییرات به‌عنوان معیار مهم در پیش‌آگهی بیماران کریتیکال تحت ونتیلاسیون مکانیکی، ضروری است. مطالعات الکترودیاگنوستیک دیافراگم و عصب فرنیک به عنوان عناصر مهم دخیل در تنفس، نسبت به سایر روش‌های ارزیابی کننده سیستم تنفسی از اهمیت خاصی برخوردار می‌باشند. لذا این مطالعه به منظور برآورد متوسط زمان شروع تغییرات میوپاتیک عضله دیافراگم در بیماران تحت ونتیلاسیون مکانیکی با استفاده از روش الکترودیاگنوستیک انجام گردید.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 56 بیمار تحت ونتیلاسیون مکانیکی در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان امام خمینی (ره) تبریز طی سال‌های‌ 86-1384 انجام شد. بیماران در روز چهارم و سپس در فواصل هر چهار روز تحت الکترومیوگرافی عضله دیافراگم و تعیین سرعت انتقال عصب (NCV) فرنیک قرار گرفتند.

یافته‌ها : الکترومیوگرافی و NCV در روز چهارم و هشتم روی 56 بیمار انجام شد که شواهدی به نفع درگیری دیافراگم نداشتند. در ادامه 24بیمار روز دوازدهم الکترومیوگرافی شدند که در 3بیمار میوپاتی خفیف گزارش شد. از 18 بیماری که در روز شانزدهم تحت الکترومیوگرافی قرار گرفتند؛ در 5 بیمار شواهد میوپاتی دیافراگم مشاهده شد. در 10 بیماری که در روز بیستم بررسی شدند؛ در همگی موارد میوپاتی خفیف تا متوسط گزارش گردید.

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که حداقل زمان لازم برای ایجاد ضعف دیافراگم در بیماران کریتیکال تحت ونتیلاسیون مکانیکی با علل متعدد در بخش مراقبت‌های ویژه 12 روز می‌باشد و با افزایش زمان میزان بروز تغییرات الکتروفیزیولوژیک افزایش می‌یابد.


ابراهیم غفاری، عبدالستار شاهی، رحمان بردی اوزونی دوجی، رقیه رستمی،
دوره 13، شماره 3 - ( پاييز 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : سلامت روان یکی از جنبه‌های مفهوم کلی سلامت می‌باشد. این مطالعه به منظور تعیین سلامت روان زنان و مردان ساکن در مناطق آسیب خیز اجتماعی شهر گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 376 فرد (188 مرد و 188 زن) متأهل ساکن در سه منطقه آسیب‌خیز اجتماعی شهر گرگان در سال 1387 انجام شد. نمونه‌ها به صورت تصادفی طبقه‌ای برای پاسخگویی به پرسشنامه سلامت عمومی (General Health Questionnaire: GHQ) انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-16 و آزمون‌های کروسکال‌والیس و همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها : فراوانی موارد مشکوک به اختلالات روانی 37 درصد بود. این میزان در مردان 33.5 درصد و در زنان 40.4 درصد تعیین گردید. میزان فراوانی اختلال افسردگی 24.45 درصد (مردان 22.5 درصد و زنان 26.4 درصد)تعیین شد. فراوانی اختلال اضطراب 31.6 درصد (مردان 31.2 و زنان 32 درصد) بود. 21 درصد افراد (19.2 درصد مردان و 22.7 درصد زنان) از لحاظ عملکرد اجتماعی دارای مشکل بودند. اختلالات روان‌تنی در 28.5 درصد (22 درصد مردان و 35 درصد زنان) مشاهده شد. بین فراوانی اختلال روانی و بعدخانوار و طبقه اقتصادی در افراد مورد مطالعه رابطه معنی‌دار آماری یافت شد (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که اختلال سلامت روان در مناطق آسیب‌خیز اجتماعی شهر گرگان در 37 درصد افراد وجود دارد.
سکینه کابلی کفشگیری، ثریا غفاری، ویدا حجتی، ابراهیم اسدی، دکتر محمدجعفر گلعلی‌پور،
دوره 14، شماره 1 - ( بهار 1391 )
چکیده

زمینه و هدف : دیابت قندی یکی از شایع‌ترین بیماری‌های متابولیکی است که با افزایش گلوکز خون و تغییرات متابولیک لیپیدها، قندها و پروتئین‌ها همراه است. در 5-5/3درصد از بارداری‌ها دیابت حاملگی بروز می‌نماید. این مطالعه به منظور تعیین اثر دیابت بارداری بر تعداد آستروسیت‌های ناحیه CA1 و CA3 هیپوکامپ نوزادان نر 7 و 21 روزه موش صحرایی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 12 سر موش صحرایی باردار نژاد ویستار به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش (دیابتی) قرار گرفتند. دیابت بارداری با تزریق داخل صفاقی استرپتوزتوسین (40 میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) در اولین روز بارداری ایجاد شد. موش‌های گروه کنترل در اولین روز بارداری نرمال سالین دریافت کردند. از نوزادان متولد شده از مادران گروه آزمایش و کنترل، در پایان هفته اول و سوم زندگی به طور تصادفی 6 نوزاد نر انتخاب گردید. پس از بیهوشی و نخاعی کردن نوزادان از نیمکره چپ مغز، مقاطع بافتی کرونال به صورت سریال با ضخامت 6 میکرومتر تهیه و با استفاده از رنگ PTAH رنگ‌آمیزی شد. پس از تصویربرداری از مقاطع، تعداد آستروسیت‌ها در مساحت 100000 میکرومترمربع نواحی CA1 و CA3 هیپوکامپ شمارش گردید. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS-11.5 و آزمون آماری t-test تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : تعداد آستروسیت‌ها در ناحیه CA1 هیپوکامپ نوزادان 7 روزه گروه آزمایش (3.8±76.51) نسبت به نوزادان گروه کنترل (11.2±119.91) 36.25 درصد کاهش داشت (P<0.05). در نوزادان 21 روزه گروه آزمایش تعداد آستروسیت‌ها (6.5±71.26) در مقایسه با گروه کنترل (7.7±112.26) 36.37 درصد کاهش داشت (P<0.05). همچنین در ناحیه CA3 هیپوکامپ نوزادان 7 و 21 روزه گروه آزمایش تعداد آستروسیت‌ها به ترتیب 36.35 درصد و 26.5 درصد نسبت به گروه کنترل کاهش یافت (P<0.05). نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که دیابت بارداری کنترل نشده در موش صحرایی باعث کاهش معنی‌دار تعداد آستروسیت‌های نواحی C‏A1 و CA3 هیپوکامپ نوزادان نر موش صحرایی می‌گردد.
فاطمه روستا، فاطمه فتوحی، امیر قائمی، بهناز حیدرچی، وحیده مظاهری، مریم فاضلی، علی ترابی، محسن غفاری،
دوره 14، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده

زمینه و هدف : تغییرات مداوم آنتی‌ژنتیکی در ویروس انفلوآنزا، هرسال موجب ایجاد نگرانی‌هایی در تولید واکسن می‌گردد. آنتی‌ژن‌های حفاطت شده به‌دلیل آن که نیاز به تطبیق سویه‌های طراحی شده برای واکسن با سویه‌های در حال گردش ندارند؛ انتخاب مناسبی برای واکسن هستند. ژن M2در میان ویروس‌های انفلوآنزا حفاظت شده است و این پتانسیل را دارد که به عنوان یک واکسن جهانی در نظر گرفته شود. این مطالعه به منظور بررسی اثر عصاره آبی بخش هوایی گیاه اکیناسه پورپوره آ (سرخارگل) بر ایمنی‌زایی واکسن ژنتیکی حامل ژن M2ویروس انفلوآنزا انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مداخله‌ای روی موش‌های ماده 8-6 هفته‌ای نژاد BALB/c با وزن تقریبی 250-300 گرم انجام شد. پلاسمید کدکننده ژن M2 ویروس انفلوآنزا سویه A/New Caledonia/20/99 (H1N1) پس از انتقال به باکتری E.coli top10 f ' و کشت در محیط لورین برتانی مایع، در مقیاس انبوه تخلیص شد و غلظت آن با روش اسپکتروفوتومتری اندازه‌گیری گردید. 40 سر موش در 8 گروه 5 تایی تقسیم شدند. گروه‌های واکسن، ویروس انفلوآنزای غیرفعال شده PR8)) و یا واکسن ژنی ( (pcDNA-M2را به تنهایی یا همراه با عصاره دریافت کردند. به گروه‌های کنترل، پلاسمید خالی pcDNA))، عصاره اکیناسه و یا بافر فسفات تزریق شد. پلاسمید و ویروس غیرفعال شده درون ماهیچه‌ای و عصاره گیاه اکیناسه درون صفاقی تزریق گردید. واکسیناسیون در سه دوره با فاصله 15روز انجام شد. از همه حیوانات قبل از ایمن‌سازی و 21 روز بعد از آخرین واکسیناسیون خونگیری به‌عمل آمد و آنتی‌بادی اختصاصی M2 با روش الایزای غیرمستقیم اندازه‌گیری گردید. سپس موش‌ها تحت بیهوشی و از طریق بینی با ویروس انفلوآنزا PR8 سازگار شده با موش آلوده شدند و به مدت سه هفته برای ارزیابی کارایی واکسن، از نظر کاهش میزان مرگ و میر مورد بررسی قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS-16 و آزمون One-way ANOVA و Kaplan–Meier test تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : بیشترین پاسخ ایمنی اختصاصی در گروه دریافت کننده ویروس غیرفعال و عصاره اکیناسه مشاهده شد. تفاوت مشاهده شده در پاسخ ایمنی اختصاصی در گروه‌هایی که واکسن ژنی را دریافت کرده بودند؛ در مقایسه با گروه‌های کنترل معنی‌دار بود (P<0.05). به‌علاوه پاسخ ایمنی اختصاصی در گروهی که واکسن ژنی را همراه با عصاره دریافت کرده بودند؛ نسبت به گروهی که فقط واکسن ژنی به آنها تزریق شده بود؛ تفاوت معنی‌داری داشت (P<0.05). همچنین بیشترین درصد بقا در موش‌هایی دیده شد که ویروس کامل غیرفعال و یا واکسن ژنی همراه با عصاره اکیناسه به آنها تزریق شده بود. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که سازه ژنی کدکننده پروتئین M2 قابلیت القاء ایمنی علیه ویروس انفلوآنزا را داراست و می‌تواند موش‌های واکسینه شده را در مقابل چالش کشنده با ویروس PR8 محافظت نماید. به‌علاوه کاربرد عصاره آبی بخش هوایی گیاه اکیناسه همراه با واکسن، منجر به افزایش کارایی واکسن ژنی M2 در القاء ایمنی و حفاظت بخشی در مدل حیوانی می‌گردد.
محمدجعفر گلعلی‌پور، ثریا غفاری، علیرضا محرری،
دوره 16، شماره 1 - ( بهار 1393 )
چکیده

زمینه و هدف:مطالعات قبلی نشان‌دهنده عوارض دیابت بارداری بر تراکم نورون‌های هیپوکامپ موش صحرایی بوده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر دیابت بارداری بر تعداد نورون‌های شاخ قدامی نخاع در زاده‌های4 و 8 و 12هفته‌ای موش صحرایی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 30 سر موش صحرایی باردار نژاد ویستار به صورت تصادفی در دو گروه دیابت بارداری و کنترل قرار گرفتند. دیابت بارداری با تزریق داخل صفاقی استرپتوزتوسین (40 میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) در اولین روز بارداری ایجاد شد. موش‌های گروه کنترل در اولین روز بارداری نرمال سالین دریافت کردند. از نوزادان متولد شده از مادران با دیابت بارداری و کنترل، در پایان هفته چهارم، هشتم و دوازدهم زندگی به‌طور تصادفی 6 نوزاد انتخاب گردید. پس از بیهوشی و نخاعی کردن نوزادان از ناحیه سرویکال نخاع مقاطع بافتی به صورت سریال و با ضخامت 6 میکرومتر تهیه و سلول‌ها با استفاده از کرزیل ویولترنگ‌آمیزی شدند. پس از تصویربرداری از مقاطع با میکروسکوپ تحقیقاتی B‏X51 و دوربین DP12 ، به‌وسیله نرم‌افزار Olysiaتعداد سلول‌های شاخ قدامی بخش خاکستری شمارش و ثبت شد. یافته‌ها : تعداد نورون‌های حرکتی در 100000 میکرومتر مربع از شاخ قدامی نخاع ناحیه سرویکال در زاده‌های چهار هفته‌ای گروه دیابتی نسبت به گروه کنترل 25% کاهش نشان داد (P<0.05). این میزان در زاده‌های هشت هفته‌ای گروه دیابتی نسبت به گروه کنترل 33% کاهش یافت (P<0.05) و در زاده‌های دوازده هفته‌ای گروه دیابتی نسبت به گروه کنترل 24.4% کاهش نشان داد (P<0.05). نتیجه‌گیری : دیابت بارداری باعث کاهش معنی‌دار نورون‌های حرکتی شاخ قدامی نخاع در زاده‌های چهار، هشت و دوازده هفته‌ای موش صحرایی گردید.
سلمان غفاری، مسعود شایسته آذر، محمدحسین کریمی نسب، سیدمحمدمهدی دانشپور، میلاد انوشه، بهمن غفاری،
دوره 19، شماره 1 - ( بهار 1396 )
چکیده

زمینه و هدف : در بسیاری از موارد شکستگی ران به دریافت حجم زیاد خون و مراقبت‌های ویژه نیاز است. این مطالعه به منظور تعیین میزان خونریزی و نیاز به تزریق خون در بیماران با جراحی شکستگی تنه استخوان ران انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی گذشته‌نگر روی 84 بیمار دارای شکستگی تنه استخوان ران در مرکز آموزشی درمانی امام خمینی ساری طی سال‌های 1391 تا 1393 انجام شد. متغیرهایی نظیر سن، جنس، بیماری‌های همراه، نوع شکستگی، نوع جراحی، زمان بستری، هموگلوبین قبل و بعد جراحی، میزان واحدهای خون از دست رفته و مدت زمان بستری با بررسی پرونده بیماران ثبت گردید.

یافته‌ها : در 43 بیمار (51.19%) از پلاک و در 41 بیمار (48.8%) از نیل اینترامدولاری برای درمان شکستگی استفاده شد. برای 13 بیمار (15.47%)، 33 بیمار (39.28%) و 37 بیمار (44.04%) به ترتیب یک واحد، دو واحد و سه واحد خون تزریق شده بود و فقط برای یک بیمار (1.19%) تزریق خون صورت نگرفته بود. بین شدت انرژی و نوع شکستگی و نیز بین میزان خون تزریق شده با جنس بیماران، نوع شکستگی، هموگلوبین قبل از جراحی و شدت انرژی بالای شکستگی ارتباط آماری معنی‌داری یافت شد (P<0.05).

نتیجه‌گیری :. برای بیماران دارای شکستگی استخوان تنه ران، توصیه می‌شود حداقل سه واحد خون رزرو شود.


علی غفاری، فاطمه زهرا غریب، علیرضا یوسفی،
دوره 24، شماره 3 - ( پاییز 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: سگ‌ها با بیش از ۶۰ نوع بیماری مشترک با انسان در ارتباط هستند که در بین آنها انگل‌ها، به خصوص بیماری‌های انگلی کرمی نقش مهمی در بهداشت و سلامت جامعه دارد. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی فون کرم‌های گوارشی در سگ‌های شهرستان گرگان انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی ۷۰ قلاده (37 نر ، 33 ماده) سگ‌های پناهگاه (40 قلاده)، خانگی (18 قلاده) و نگهبان (12 قلاده) شهرستان گرگان طی آذر ماه لغایت بهمن ماه سال 1398 انجام شد. اطلاعات مربوط به سن، جنس و محل زندگی حیوانات ثبت شد. نمونه‌های مدفوعی برای شناسایی فون کرم‌های گوارشی با روش شناورسازی با محلول شیتر مورد بررسی قرار گرفتند.


یافته‌ها: آلودگی به فون کرمی گوارشی در 41 قلاده سگ (58.6%) تعیین شد که شامل توکسوکاراکنیس (29.3%)، اکینوکوک-تنیا (26.8%)، کرم‌های قلابدار (24.4%)، تریشوریس ولپیس (7.3%) و توکساسکاریس لئونینا (12.2%) بود. بیشترین آلودگی مربوط به توکسوکاراکنیس (31.8%) در جنس ماده و کمترین آلودگی مربوط به تریشوریس ولپیس (5.3%) در جنس نر بود که این تفاوت معنی‌دار بود (P<0.05). 69.7% از نمونه‌های مدفوعی سگ‌های ماده حداقل به یک انگل آلوده بودند که این میزان در مقایسه با جنس نر (48.6%) از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.05). بیشترین آلودگی در سگ‌های پناهگاه (61%) مشاهده گردید که تفاوت آماری معنی‌داری با سگ‌های خانگی (19.5%) و نگهبان (19.5%) نداشت.


نتیجه‌گیری: فراوانی آلودگی به فون کرمی گوارشی در سگ‌های شهرستان گرگان بالا بود که در سگ‌های ماده بیشتر از سگ‌های نر تعیین شد.


مهدی غفاری، محمد ربیعی، زهرا رئیسی، زهرا ثمری،
دوره 25، شماره 2 - ( تابستان 1402 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع بیماری کرونا ویروس جدید 2019 (COVID-19) میزان فعالیت بدنی و ورزش در زندگی افراد جامعه برای کاهش تماس بین فردی برای مهار عفونت بسیار کاهش یافت. این مطالعه به منظور تعیین اثر قرنطینه در زمان شیوع COVID-19 بر آمادگی جسمانی دانشجویان انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه شبه‌تجربی روی 32 دانشجو (16 پسر و 16 دختر) مشغول به تحصیل در سال‌های 1400-1398 در دانشگاه شهرکرد انجام شد. سطح آمادگی جسمانی (شنا، دراز و نشست، طناب‌زنی و انعطاف‌پذیری) در سه زمان قبل از شروع کرونا ویروس، یک سال پس از شروع کرونا ویروس و پس از ۴ ماه تمرینات در منزل مورد سنجش و مقایسه قرار گرفت.


یافته‌ها: محدودیت‌های مربوط به دوران قرنطینگی COVID-19 سبب کاهش آماری معنی‌دار سطح آمادگی جسمانی دانشجویان در دوران بعد از کرونا در مقایسه با قبل از کرونا گردید (P<0.05). همچنین 4 ماه تمرین در منزل سبب افزایش آماری معنی‌دار شاخص‌های آمادگی جسمانی نسبت به زمان قرنطینه گردید (P<0.05).


نتیجه‌گیری: دوران قرنطینه در زمان شیوع COVID-19 سبب کاهش آمادگی جسمانی دانشجویان مورد مطالعه شد و اجرای تمرینات چهارماهه در منزل سبب افزایش آمادگی جسمانی گردید.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.12 seconds with 36 queries by YEKTAWEB 4645