|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
7 نتیجه برای عشقی نیا
دکتر مهریار مهرکش، دکتر سکینه محمدیان، مصطفی قربانی، دکتر سمیرا عشقی نیا، دکتر نینا شفا، دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1390 )
چکیده
زمینه و هدف : سندرم متابولیک دربرگیرنده مجموعه عواملی است که به عنوان عوامل خطرساز برای ابتلاء به بیماریهای قلبی عروقی و دیابت نوع دوم محسوب میشوند. تعیین شیوع این سندرم و اختلالات منسوب به آن از جمله فشارخون بالا، اختلال متابولیسم گلوکز، دیسلیپیدمی و چاقی مرکزی در سنین کودکی و نوجوانی به پیشگیری و درمان به موقع این اختلالات و کاهش عوارض ناتوان کننده و مرگبار ناشی از آن در آینده کمک میکند. این مطالعه به منظور تعیین شیوع سندرم متابولیک و اجزای تشکیل دهنده آن در نوجوانان شهر گرگان انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 450 نوجوان 15 تا 17 ساله (225 دختر و 225 پسر) دبیرستانهای شهر گرگان طی سال 1388 با نمونهگیری به روش تصادفی انجام شد. معیار تشخیص سندرم متابولیک وجود سه مورد یا بیشتر از پنج معیار دور کمر مساوی یا بیش از صدک 90 براساس سن و جنس، افزایش فشارخون سیستولیک و دیاستولیک مساوی یا بیشتر از صدک 90 براساس سن، جنس و قد، میزان قندخون مساوی یا بیش از 100 میلیگرم در دسیلیتر، تریگلیسرید مساوی یا بیش از 110 میلیگرم در دسیلیتر، HDL کمتر یا مساوی 40 میلیگرم در دسیلیتر بود. اطلاعات تنسنجی شامل قد، وزن و دورکمر ثبت و اندازهگیری فشارخون از بازوی راست انجام شد. نمونه خون وریدی ناشتا برای آزمایشهای بیوشیمیایی جمعآوری گردید. دادهها توسط نرمافزار SPSS-16 و آزمونهای توصیفی (شیوع و فاصله اطمینان 95 درصد)، آزمون تحلیلی کایاسکوئر و رگرسیون لجستیک تک متغیره تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها : شیوع کلی سندرم متابولیک 3.3% (95% CI: 1.8-5.4) تعیین شد. علیرغم این که شیوع سندرم در پسران (4.9%) و در دختران (1.8%) بود؛ اما این اختلاف از لحاظ آماری معنیدار نبود. از بین کل افراد 54.6% (95% CI: 49.93-59.33) مبتلا به 1 یا 2 اختلال متابولیک بودند. شایعترین اختلال متابولیک در هر دو جنس افزایش تریگلیسرید (27.6% در پسران و 52.4% در دختران) بود. همچنین پایین بودن HDL (17.3%) و چاقی شکمی (7.6%) به ترتیب در پسران و دختران شیوع بیشتری داشت. کمترین شیوع در پسران مربوط به چاقی شکمی (0.9%) و در دختران افزایش فشارخون (3.1%) بود.
نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که شیوع سندرم متابولیک در نوجوانان 17-15 ساله شهر گرگان کمتر از شیوع آن در سایر نقاط کشور است؛ اما شیوع چاقی بیشتر از دیگر مناطق میباشد. با توجه به ابتلای بیش از نیمی از جمعیت مورد مطالعه به یک یا دو اختلال متابولیک، پیگیری درازمدت این افراد پیشنهاد میگردد.
فیروزه مصطفوی، سیدکمالالدین میرکریمی، رحمان بردی اوزونی دوجی، محمدعلی وکیلی، سمیرا عشقی نیا، دوره 17، شماره 3 - ( پاییز 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : چاقی به عنوان یکی از مهمترین مشکلات بهداشت عمومی مطرح بوده و تهدیدی قابل پیشگیری برای سلامت انسانها در سراسر جهان است. مصاحبه انگیزشی، روشی مراجع محور و مستقیم به منظور افزایش انگیزه درونی افراد برای تغییر رفتار از طریق بررسی و حل ابهامات است که نتایج سودمند آن در زمینه سلامت به طور گستردهای مورد تایید قرار گرفته است. این مطالعه به منظور مقایسه اثر مصاحبه انگیزشی و مصاحبه انگیزشی به همراه قصد بر کاهش وزن زنان بر اساس تئوری انگیزش محافظت انجام شد. روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی 150 نفر از زنان چاق یا دارای اضافه وزن به طور تصادفی در سه گروه 50 نفری کنترل، مصاحبه انگیزشی و مصاحبه انگیزشی به همراه قصد قرار گرفتند. اطلاعات از طریق پرسشنامه محققساخته در دو نوبت (ابتدای مطالعه و دو ماه پس از انجام مصاحبه) جمعآوری گردید. یافتهها : نمره سازههای تئوری شامل حساسیت درک شده، شدت درک شده، پاداشهای درک شده، خودکارآمدی درک شده، کارایی پاسخ درک شده و هزینههای درک شده در هر دو گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل بهطور معنیداری افزایش یافت (P<0.05). شاخصهای آنتروپومتریک دو گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل به طور معنیداری کاهش یافت (P<0.05). نتیجهگیری : اجرای روش مصاحبه انگیزشی به همراه قصد، منجر به کاهش وزن بیشتر و افزایش نمره سازههای تئوری انگیزش محافظت میگردد.
سعید امیرخانلو، رامین مقصودلو نژاد، سمیرا عشقی نیا، دوره 17، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : سوءتغذیه، مشکل عمده سلامت در بیماران مبتلا به مراحل انتهایی نارسایی کلیه است که سبب افزایش عوارض و مرگ و میر میشود. تشخیص زودهنگام سوءتغذیه برای شروع حمایتهای تغذیهای نقش مهمی در بقای این بیماران دارد. این مطالعه به منظور تعیین وضعیت تغذیهای بیماران همودیالیزی به روش ارزیابی جامع ذهنی (Modified Subject Global Assessmen: mSGA) انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی - تحلیلی 116 بیمار همودیالیزی مراجعه کننده به بخش دیالیز مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان در سال 1392 با توجه به امتیاز کسب شده در روش ارزیابی جامع ذهنی در سه گروه طبیعی، سوءتغذیه خفیف تا متوسط و سوءتغذیه شدید ارزیابی شدند. مقادیر آنتروپومتریک و بیوشیمیایی بیماران تعیین و ارتباط آن با وضعیت تغذیه تعیین گردید. یافتهها : 29.66% بیماران دارای وضعیت تغذیهای طبیعی، 68.82% دارای سوءتغذیه خفیف تا متوسط و 0.9% دارای سوءتغذیه شدید بودند. شاخصهای آلبومین سرم، وزن، نمایه توده بدن و دور بازو رابطه آماری معنیدار معکوس و شاخصهای سن و تعداد ماههای انجام دیالیز رابطه آماری معنیدار مستقیمی با سوءتغذیه نشان دادند (P<0.05). میزان اوره، کراتینین و تعداد گلبولهای سفید با وضعیت تغذیهای بیماران ارتباط آماری معنیداری نداشت. نتیجهگیری: گرچه در جامعه مورد مطالعه ما شیوع سوء تغذیه نسبت به برخی مطالعات داخل و یا خارج از کشور کمتر مشاهده شد؛ ولی شیوع بالای سوء تغذیه، لزوم ارزیابیهای دورهای و مداخلات تغذیهای را در این بیماران کاملاً توجیه میکند.
خدیجه عاشورپور، احمد حیدری، آی سن قرنجیک، الهام مبشری، سمیرا عشقی نیا، دوره 21، شماره 3 - ( پاییز 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: از دیرباز انتخاب جنسیت فرزندان به دلایل متعدد مورد توجه جوامع بشری بوده است. برخی مطالعات، تاثیر رژیم غذایی حوالی بارداری مادر را بر تغییر نسبت جنسیتی نشان میدهند. با توجه این که در طول ماه رمضان، رژیم غذایی زنان دستخوش تغییر اساسی میگردد و پژوهشهای پیرامون ارتباط روزهداری مادر بر جنسیت جنین اندک و نتایج آن ضد و نقیض است؛ این مطالعه به منظور تعیین ارتباط روزهداری مادر در مرحله فولیکولی آخرین قاعدگی با جنسیت نوزاد انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی روی 139 زن باردار مراجعه کننده به درمانگاه مامایی بیمارستان شهید صیاد شیرازی یا مراکز بهداشتی درمانی شهر گرگان به دلیل انجام مراقبتهای دوران بارداری انجام شد که شروع آخرین دوره قاعدگی قبل از بارداری آنها در ماه رمضان سالهای 1395 لغایت 1396 بود. ابزار جمعآوری اطلاعات چک لیستی شامل مشخصات دموگرافیک مادر باردار، تاریخ آخرین قاعدگی، سن بارداری، تعداد بارداری و تعداد روزهای روزهداری بودند.
یافتهها: 86 نفر (62 درصد) از مادران باردار روزهدار و 53 نفر (38 درصد) غیرروزهدار بودند. فراوانی نوزادان متولد شده از مادران باردار روزهدار 43 نوزاد پسر و 43 نوزاد دختر و در مادران غیرروزهدار 35 نوزاد پسر و 18 نوزاد دختر تعیین گردید. فراوانی جنسیت پسر نسبت به جنسیت دختر در مادران غیرروزهدار بیشتر بود؛ ولی این تفاوت از نظر آماری معنیدار نبود. در بررسی اثرات همزمان متغیرها بر جنسیت نوزاد، هیچکدام از متغیرهای مورد بررسی با جنسیت نوزاد ارتباط آماری معنیداری نشان ندادند. متغیرهایی مانند تعداد بارداری (P= 0.051) و روزهداری مادر (P= 0.083) به ترتیب با نسبت شانس 0.706 و 0.705 شانس پسرزایی را حدود 30 درصد کاهش دادند که البته از لحاظ آماری معنیدار نبودند.
نتیجهگیری: جنسیت نوزاد با روزهداری مادر در مرحله فولیکولی آخرین قاعدگی ارتباطی نشان نداد.
فرزاد شریف نژاد، سمیرا عشقی نیا، حمیده اکبری، دوره 23، شماره 4 - ( زمستان 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت از شایعترین بیماریهای غیرواگیر در جهان با عوارض ناتوان کنننده و میزان مرگ و میربالاست که به دنبال کمبود انسولین، مقاومت به آن یا هر دو به وجود میآید. نقش تغذیه و برخی ریزمغذیها در ایجاد و پیشرفت بیماری بررسی شده و مطالعات نشان داده کمبود منیزیم میتواند باعث کاهش ترشح انسولین و مقاومت سلول به آن گردد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط سطح سرمی منیزیوم با وضعیت کنترل گلوکز خون، لیپیدهای سرم و عملکرد کلیه در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 و پیش دیابت انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مورد – شاهدی روی 70 بیمار مبتلا به دیابت تیپ 2 و پره دیابت و 35 فرد سالم انجام شد. میزان گلوکز خون ناشتا، HbA1c، پروفایل چربی، کراتیینن و منیزیوم اندازهگیری شد.
یافتهها: سطح سرمی منیزیوم در بیماران دیابتی و پره دیابتی به طور معنیداری کمتر از گروه شاهد بود (P<0.05). سطح سرمی منیزیوم رابطه معکوس و معنیداری با میزان HbA1c در گروه بیماران دیابتی داشت (P<0.05). در گروه شاهد سطح سرمی منیزیوم رابطه معکوس و معنیداری با شاخصهای گلیسمیک (FBS, 2hpp) و کراتینین داشت (P<0.05). بین شاخصهای عملکرد کلیه ((Cr, eGFR و شاخصهای کنترل گلوکز خون (FBS, HbA1c, 2hpp)، همبستگی معنیداری وجود نداشت.
نتیجهگیری: سطح سرمی منیزیوم در بیماران دیابتی ارتباط معکوسی با میزان HbA1c دارد.
سمیرا عشقی نیا، سیده عارفه میرسلیمانی عزیزی، عرفان رضائی شیرازی، رقیه گلشا، دوره 24، شماره 2 - ( تابستان 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: هموپتیزی، خروج خون منشاء گرفته از راه هوایی است. برونشیولیت، کارسینوم برونکوژنیک و برونشکتازی شایعترین علت هموپتیزی در کشورهای توسعهیافته و عفونتهای ناشی از مایکوباکتریوم توبرکلوزیس شایعترین دلیل در کشورهای اندمیک است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی علل هموپتیزی و برخی عوامل خطر مرتبط با آن انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی پرونده 68 بیمار (37 مرد و 31 زن، میانگین سنی 17.27±56.85 سال) با شکایت هموپتیزی مراجعه کننده به مرکز آموزشی و درمانی شهید صیادشیرازی طی سالهای 1393 لغایت 1395 انجام شد. با استفاده از پرونده بیماران، اطلاعات دموگرافیک، سابقه بیماری، سوء مصرف مواد مخدر و علت ایجاد هموپتیزی از بانک اطلاعاتی مرکز آموزشی و درمانی شهید صیادشیرازی استخراج و مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: سابقه مصرف سیگار، سوء مصرف مواد مخدر و ابتلا به دیابت به ترتیب در 42.6% ، 45.6% و 17.6% از بیماران وجود داشت. بیشترین فراوانی علت هموپتیزی شامل برونشکتازی (25%) ، پنومونی (20.6%) ، سل و سرطان ریه (16.4%) بودند و جنسیت عامل خطر مستقل برای هموپتیزی تعیین شد (P<0.05). شایعترین علت هموپتیزی در مردان برونشکتازی، سرطان ریه و پنومونی و شایعترین علت هموپتیزی در زنان سل و برونشکتازی بودند. متغیرهای سن، سوء مصرف مواد مخدر، مصرف سیگار و ابتلا به دیابت با بروز هموپتیزی ارتباط آماری معنیداری نداشتند.
نتیجهگیری: برونشکتازی، سل و سرطان ریه سه دلیل عمده بروز هموپتیزی تعیین شدند. جنسیت رابطه مستقیمی با علت بروز هموپتیزی داشت. بهطوری که شایعترین علل هموپتیزی در مردان برونشکتازی، سرطان ریه و پنومونی و در زنان سل و برونشکتازی تعیین گردید.
فاطمه محمدزاده، احمد معصومی، سمیه قربانی، سینا صفامنش، سمیرا عشقی نیا، دوره 26، شماره 2 - ( تابستان 1403 )
چکیده
زمینه و هدف: برگشت وزن متعاقب جراحیهای درمان چاقی از چالشهای مهم این روش محسوب میشود. این مطالعه به منظور تعیین عوامل مرتبط با برگشت وزن به دنبال جراحیهای باریتریک در بیماران مبتلا به چاقی در شهر گرگان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه طولی روی 143 فرد چاق (125 زن و 18 مرد) با میانگین سنی 43.13±9.83 سال که طی سالهای 1392 لغایت 1398 تحت عمل جراحی باریتریک در شهر گرگان قرار گرفته بودند؛ انجام شد. طی تماس تلفنی از افراد برای شرکت در مطالعه دعوت بهعمل آمد. متغیرهای تحقیق (نوع عمل جراحی، گروه خونی، وزن و نمایه توده بدن قبل از جراحی) از پرونده بیماران استخراج و وزن و دورکمر فعلی افراد اندازهگیری و ثبت شد. تشخیص برگشت وزن با توجه به دارا بودن یکی از معیارهای سه تعریف مختلف شامل: برگشت بیش از 25 درصد از حداکثر وزن کم شده بعد از عمل (تعریف یک)؛ برگشت بیش از 10 کیلوگرم از حداقل وزن بعد از عمل (تعریف دو) و افزایش بیش از 5 واحد نمایه توده بدن از کمترین نمایه توده بدن بعد از عمل (تعریف سه) تعیین شد.
یافتهها: برگشت وزن در حالت کلی در 33 درصد افراد و برحسب تعریف اول 26.6%، تعریف دوم 29.4% و تعریف سوم 18.2% برآورد گردید. میزان برگشت وزن در مردان بیشتر بود (P<0.05). 44 نفر (93.6%) افراد با برگشت وزن مبتلا به چاقی شکمی بودند. 79.7% از افرادی که بهطور متوسط ۴۸ ماه از زمان جراحی باریتریک آنها گذشته بود؛ درجاتی از برگشت وزن را تجربه کردند. شانس برگشت وزن در افرادی با نمایه توده بدنی 50 و بیشتر، 2.69 برابر بیشتر از افراد با نمایه توده بدنی کمتر از 50 قبل از عمل بود (P<0.05). در افراد با برگشت وزن میانگین کاهش وزن بعد از عمل بهطور معنیداری بیشتر از افراد بدون برگشت وزن بود (P<0.05). بین برگشت وزن با نوع عمل جراحی، سن، میزان تحصیلات، وضعیت تاهل و گروه خونی ارتباط آماری معنیداری یافت نشد.
نتیجهگیری: برگشت وزن با گذشت زمان بعد از جراحیهای باریتریک وجود دارد و این روش به عنوان درمان قطعی چاقی نیست. لذا پیگیری طولانیمدت بیمار برای کنترل وزن به خصوص در افرادی که قبل از عمل، نمایه توده بدن 50 یا بیشتر دارند؛ یا افرادی که کاهش وزن بیشتری بعد از عمل تجربه کردهاند؛ ضروری است.
|
|
|
|
|
|