10 نتیجه برای عسگری
دکتر سیدمهران حسینی، دکتر علیرضا عسگری، دکتر حسینعلی مهرانی، دکتر علی خوش باطن،
دوره 9، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
زمینه و هدف : سیناپتوزوم به عنوان مدلی In Vitro واجد خواص منحصر به فردی است. لذا روش کلی تهیه و کاربرد آن در مطالعه پروتئینهای غشای پیشسیناپسی معرفی میگردد. روش بررسی: این مطالعه با استفاده از 5 سر موش انجام و در هر آزمایش سیناپتوزومها از مخچه یک موش تهیه شد. تایید سلامت نمونهها به کمک شاخصهای بیوشیمیایی و مورفولوژیک و فعالیت فیزیولوژیک آنها براساس پاسخ ترشحی به دپولاریزاسیون غشاء مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتهها: فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز (LDH) بعد از تخریب غشاء نسبت به نمونههای سالم افزایش داشت (8/19 ، 5=n). دپولاریزاسیون غشاء با غلظت 15 میلیمولار یون پتاسیم رهایش سیناپتوزومی میانجی عصبی اگزوژن را بهطور معنیداری افزایش داد (76/03 برابر نسبت به حالت پایه ، 5=n). در میکروگرافهای تهیه شده، غشای پلاسمایی، میتوکندری و وزیکولهای سیناپسی مشاهده شدند. نتیجهگیری : رفتار ترشحی سیناپتوزوم به غلظت پتاسیم محیط وابسته بوده و بررسی مستقیم رهایش پایه و تحریک شده میانجی عصبی را فراهم مینماید. استفاده از سیناپتوزوم به دلیل سهولت، کارایی بالا و امکان تهیه از نمونههای انسانی رو به گسترش است.
دکتر لیلی چمنی تبریز، دکتر حجت زراعتی، سهیلا عسگری، دکتر سرور اسدی، دکتر سعید زارعی،
دوره 10، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری تبخال تناسلی در دنیا و در آسیا رو به افزایش است. تحقیقات نشان داده، داشتن آگاهی در مورد بیماری منجر به تغییر رفتارهای پرخطر جنسی و در نتیجه اجتناب از خطر میگردد. این تحقیق به منظور تعیین سطح آگاهی دانشجویان دانشگاه شهیدبهشتی در مورد تبخال تناسلی صورت پذیرفت. روش بررسی: این مطالعه توصیفی - تحلیلی و مقطعی روی 409 دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی تهران در پاییز 1383 انجام گرفت. ابزار این تحقیق پرسشنامه بود و دادههای به دست آمده با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-13 و آزمون های آماری تی مستقل، کای دو، منویتنی و کروسکالوالیس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. یافتهها : میانگین و انحراف معیار سطح آگاهی کلی از بیماری 26±5/26درصد تعیین گردید. همچنین میانگین و انحراف معیار سطح آگاهی از ماهیت بیماری و راههای انتقال بیماری به ترتیب 2/24± 7/23درصد و 36±5/30درصد به دست آمد. 8/18درصد از شرکت کنندگان از علائم بیماری آگاهی داشتند و میزان آگاهی دانشجویان در خصوص درمان و چگونگی پیشگیری به ترتیب 4/16 درصد و 2/46درصد بود. براساس تحلیل انجام شده بین سن، وضعیت تاهل و مقطع تحصیلی با سطح آگاهی در حیطههای مختلف بیماری ارتباط معنیدار آماری به دست آمد (P<0.05). سطح آگاهی دانشجویان دانشکدههای علوم فنی بیش ازدانشکدههای علوم انسانی بود (P<0.05). نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که اکثریت جامعه مورد مطالعه در زمینه بیماری آگاهیکافی نداشتند و تمایل به داشتن اطلاعات بیشتری از بیماری نشان دادند. پیشنهاد میشود در مراکز آموزشی راجع به بیماریهای منتقله از راه تماس جنسی و تبخال تناسلی آموزش داده شود.
محمدرضا عسگری، دکتر امیرهوشنگ بختیاری، عباسعلی ابراهیمیان، کهزاد جوادیفر،
دوره 10، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده
زمینه و هدف : درد در حین وارد کردن کاتترهای داخلوریدی (آنژیوکت) در بیماران ایجاد میشود. یافتن روشهایی برای کاهش درد مرتبط با ورود آنژیوکت بسیار اهمیت دارد. این مطالعه به منظور تعیین تأثیر انواع تحریکات الکتریکی عصب از راه پوست (TENS) بر شدت درد مرتبط با ورود آنژیوکت انجام شد. روش بررسی: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی و به شکل کارآزمایی موازی روی 80 بیمار بستری در بخشهای داخلی و CCU بیمارستان فاطمیه سمنان طی سال 1385 انجام شد. در این مطالعه شدت درد مرتبط با ورود آنژیوکت در چهار حالت بدون استفاده از TENS، با استفاده از TENS با فرکانس پایین (5 هرتز) به عنوان Low TENS، با استفاده از TENS با فرکانس بالا (100 هرتز) به عنوان High TENS، و با استفاده از Burst TENS (با فرکانس امواج 100 هرتز و فرکانس دسته 2 هرتز) مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. شدت درد توسط مقیاس مقایسهای بصری (VAS) اندازهگیری گردید. آزمونهای آماری آنالیز واریانس یکطرفه، توکی و دانت برای مقایسه میانگین شدت درد در حالتهای مختلف استفاده شد. یافتهها : نتایج اختلاف معنیداری را بین شدت درد بیماران حین وارد نمودن آنژیوکت در چهار حالت نشان داد (P<0.05)، بهطوری که کمترین میزان شدت درد در حالت استفاده از High TENS و بیشترین میزان شدت درد در حالت بدون استفاده از TENS بود. شدت درد در حالت بدون استفاده از TENS دارای تفاوت معنیداری (P<0.05) با شدت درد در حالت استفاده از High TENS و Burst TENS بود، اما شدت درد در حالت استفاده از Low TENS دارای تفاوت معنیداری نبود. نتیجهگیری: این مطالعه نشاندهنده تأثیر TENS در کاهش درد حین وارد نمودن آنژیوکت بود. در بین انواع حالتهای استفاده از TENS، بیماران کمترین شدت درد را در حالت استفاده از TENS با فرکانس بالا (High TENS) احساس نمودند. بنابراین میتوان TENS با فرکانس بالا (High TENS) را به عنوان روشی مؤثر برای کاهش درد حین وارد نمودن آنژیوکت پیشنهاد نمود.
نجمه کبیری، دکتر صدیقه عسگری،
دوره 13، شماره 4 - ( زمستان 1390 )
چکیده
زمینه و هدف : افزایش شاخصهای التهابی شامل گلبولهای سفید خون، فیبرینوژن، پلاکت و C-reactive protein (CRP) از مشخصههای بیماری عروق کرونر میباشد و از محلهایی غیر از عروق تولید میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره هیدروالکلی تاجخروس در کاهش شاخصهای التهابی خرگوشهای هایپرکلسترولمیک انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 20 سر خرگوش نر نژاد نیوزیلندی با وزن 2000-1700 گرم در دانشکده علوم دانشگاه اصفهان در سال 1388 انجام شد. حیوانات به طور تصادفی در 4 گروه 5 تایی تقسیم شدند. گروه اول رژیم غذایی معمولی به مدت 75 روز و گروه دوم رژیم پرکلسترول به مدت 75 روز دریافت نمودند. خرگوشها در گروه 3 و 4 برای 45 روز رژیم پرکلسترول دریافت نمودند و پس از آن بهترتیب در گروه سوم رژیم معمولی و گروه چهارم عصاره هیدروالکی تاجخروس (mg/kg.bw150) به مدت 30 روز دریافت نمودند. نمونه خون حیوانات در گروههای مورد مطالعه در ابتدا، 45 روز بعد و در انتهای مطالعه (75 روز بعد) جمعآوری گردید. سطح شاخصهای التهابی سرم شامل گلبولهای سفید خون، فیبرینوژن، پلاکت و CRP بررسی گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-13 و آزمونهای ANOVA و دانکن تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : میزان CRP در گروه دریافت کننده عصاره (4.56+-8.14 mg/l) در مقایسه با خرگوشهای با کلسترول بالا (گروه دوم) (4.6458+-17.8333 mg/l) کاهش معنیداری نشان داد (P<0.05). تعداد گلبولهای سفید در گروه دریافت کننده عصاره (8692.35+-20820 microliter) در مقایسه با خرگوشهای با کلسترول بالا (گروه دوم) (17048.39+-42366.67 microliter) کاهش معنیداری نشان داد (P<0.05). تعداد پلاکتها و غلظت فیبرینوژن در گروه چهارم به ترتیب 35725.34+-502600 microliter و24.86+-208 mg/dl تعیین شد که در مقایسه با گروه دوم به ترتیب به میزان 59774.58+-638000 microliter و 46.52+-299.33 mg/dl کاهش معنیداری نشان داد (P<0.05). نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که عصاره هیدروالکی تاجخروس موجب کاهش سطح شاخصهای التهابی شده و احتمالاً در کاهش آترواسکلروز نقش دارد.
عبدالمطلب صید محمدی، قربان عسگری، سیده اعظم مبارکیان، فاطمه طاهرخانی،
دوره 17، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف : آبهای سطحی یکی از منابع اصلی تامین آب در جوامع مختلف هستند. برای استفاده از این منابع آبی لزوم تصفیه متداول این منابع امری ضروریست؛ اما در فصول پر باران و طغیانی کدورت افزایش یافته که موجب کاهش کارایی واحدهای تصفیهخانه میگردد. این مطالعه به منظور تعیین کارایی حذف کدورت ازآب خام با استفاده از کیتوزان به عنوان منعقد کننده در فرایند انعقاد الکتریکی توسط الکترودآلومینیوم انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی - تحلیلی یک راکتور انعقاد الکتریکی در مقیاس آزمایشگاهی با حجم تقریبی شش لیتر از جنس پلکسیگلاس مجهز به 4 الکترود از جنس آلومینیوم به ابعاد 2 در 20 در 200 میلیمتر به فاصله 6 سانتیمتر از هم به صورت شناور در راکتور مورد استفاده قرار گرفت. اثر پارامترهای بهرهبرداری از جمله pH محیط (9-5)، ولتاژ جریان (30-10 V)، کدورت اولیه (600-100 NTU)، غلظت اولیه کیتوزان (2-0.5 mg/L) و زمان تماس (5 الی 30 دقیقه) مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها : بیشترین کارایی حذف کدورت در فرآیند انعقاد الکتریکی و بدون افزودن کیتوزان در pH بهینه 7، شدت جریان 30ولت، کدورت اولیه NTU100 و زمان تماس 30دقیقه به میزان 87 درصد مشاهده شد. در حالیکه با افزودن 1.5 میلیگرم کیتوزان در لیتر در شرایط مشابه کارایی حذف کدورت به 100درصد رسید. نتیجهگیری : استفاده از انعقاد الکتریکی با الکترود آلومینیوم به همراه کمک منعقده کننده کیتوزان میزان حذف کدورت را نسبت به فرآیند انعقاد الکتریکی بدون کمک منعقدها افزایش میدهد.
بهاره متقی دستنایی، محمود رفیعیان، اعظم عسگری،
دوره 18، شماره 1 - ( بهار 1395 )
چکیده
زمینه و هدف : با توجه به شیوع بالای سقط و افزایش روزافزون آمار آن در نتیجه اندیکاسیونهای مادری و جنینی یافتن روشهای بیخطر و ایمن سقط امری اجتنابناپذیر است. در این میان برخی از گیاهان دارویی دارای خواص سقطزایی هستند. این مطالعه به منظور تعیین اثر ریشه گیاه توت سفید در سقطزایی انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی 50 سر موش سوری بالغ ماده پس از جفتگیری و مشاهده پلاک واژنی بهطور تصادفی به 5 گروه 10 تایی تقسیم شدند. دو گروه به عنوان کنترل (یک گروه بدون مداخله و یک گروه دریافت داخل صفاقی سرم فیزیولوژی) و سه گروه به عنوان گروههای تجربی انتخاب شدند که از روز 7 تا 12 بارداری به مدت شش روز عصاره ریشه گیاه توت سفید را با غلظتهای 50 ، 70 و 90 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن بهصورت داخل صفاقی دریافت کردند. در روز 16 بارداری عمل سزارین انجام گردید و تعداد جنینهای جذب شده شمارش و به عنوان سقط در نظر گرفته شد. یافتهها : میانگین تعداد جنینهای سقط شده در گروههای دریافت کننده 50 ، 70 و 90میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن از عصاره ریشه گیاه توت سفید و گروه دریافت کننده سرم فیزیولوژی داخل صفاقی به ترتیب 4.7 و 6.7 و 8.1 و 1.3 بود. بین غلظتهای مختلف عصاره ریشه گیاه توت سفید تفاوت آماری معنیدار در میانگین تعداد جنینهای سقط شده وجود داشت و دوز بالاتر اثرات سقط زایی بیشتری داشت (P<0.05). ناهنجاری ظاهری در هیچیک از گروههای مورد مطالعه مشاهده نشد. نتیجهگیری : عصاره ریشه گیاه توت سفید سبب افزایش تعداد جنینهای سقط شده به صورت وابسته به دوز میگردد.
زهرا شریفی، قربان عسگری، عبدالمطلب صیدمحمدی،
دوره 21، شماره 1 - ( بهار 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: ترکیبات آلی حلقوی از جمله آلایندههای رایجی هستند که در خروجی تصفیهخانه فاضلاب بسیاری از صنایع در غلظتهای پایین تا صدها میلیگرم در لیتر مشاهده شدهاند. فنل به مقدار زیاد در صنایع مصرف داشته و از طریق پساب این صنایع وارد محیط زیست میشود. این مطالعه به منظور حذف فنل از محلولهای آبی با استفاده از پرسولفات فعال شده با آهن دوظرفیتی در حضور امواج فرابنفش انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی فتوکاتالیستی در مقیاس آزمایشگاهی و در سیستم ناپیوسته با استفاده از یک واحد راکتور با حجم 2.5 L مجهز به لامپ جیوهای کم فشار 55 واتی در طول موج 254 نانومترانجام شد. تاثیر پارامترهای بهرهبرداری نظیر pH محلول ( 3 تا 10)، غلظت پرسولفات (10 تا 75 میلیمول بر لیتر)، غلظت آهن (5 تا 30 میلیمول بر لیتر)، غلظت اولیه فنل (10 تا 100 میلیگرم بر لیتر) بر عملکرد فرایند مورد بررسی قرار گرفت. غلظت فنل با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر در طول موج 500 نانومتر اندازهگیری شد.
یافتهها: با افزایش pH محلول از 3 تا 10 حذف فنل کاهش یافت. بیشترین میزان حذف فنل در زمان 45 دقیقه در pH 3 برابر با 82 درصد بود. همچنین کارایی فرایند در حذف فنل به غلظت اولیه پرسولفات و آهن بستگی داشت. نتایج بیانگر آن بود که تجزیه فنل از معادلات درجه اول کاذب تبعیت نمود. در شرایط بهینه بهرهبرداری میزان کاهش TOC در زمان 45 دقیقه 61 درصد تعیین شد.
نتیجهگیری: فرایند توام پرسولفات / آهن دوظرفیتی / اشعه فرابنفش توانایی حذف مقادیر مختلف فنل را دارا است. لذا امکان استفاده از این فرایند در حذف فنل به تنهایی یا به عنوان پیش تصفیه در تصفیه فاضلاب صنایع وجود دارد.
نیره سادات جنابان، الهه علی عسگری، کیومرث امینی،
دوره 23، شماره 3 - ( پاییز 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: استرپتومایسسها باکتریهای رشتهای گرم مثبت و هوازی هستند که از منابع متفاوت جدا میشوند. این باکتریها توانایی تولید متابولیتهای ثانویه و مواد فعال بیولوژیکی را دارند و از این جهت در زمینه بیوکنترل بسیار حائز اهمیت هستند. اورات اکسیداز یکی از فراوردههای آنزیمی میکروبی است که از منابع مختلفی از جمله استرپتومایسس قابل استخراج است. این مطالعه به منظور کلونینگ و بیان ژن اورات اکسیداز استرپتومایسس جدا شده از دریا در باکتری اشریشیاکلی اوریگامی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تعداد 60 نمونه آب و رسوب از اعماق متفاوت سواحل دریای خزر در استان مازندران جمعآوری گردید. آزمونهای رنگ آمیزی گرم، متیل رد،VP، سیترات، هیدرولیز نشاسته، هیدرولیز کازئین، احیا نیترات، اکسیداز وکاتالاز برای تعیین هویت و جداسازی استرپتومایسس دریا انجام شد. ژن اورات اکسیداز توسط روش کلونینگ T-A با استفاده از وکتور PTG-19 در درون میزبان اشریشیاکلی اوراگامی کلون گردید. بیان ژن کلون شده در کلنیهای نوترکیب توسط روش Real time PCR بررسی شد. با استفاده از نرمافزارهای clustalX و Mega5درخت فیلوژنی رسم گردید.
یافتهها: غربالگری نمونههای آب دریا 12 ایزوله استرپتومایسس را شناسایی کرد که همگی دارای ژن اورات اکسیداز بودند. بیان ژن اورات اکسیداز در اشریشیاکلی اوریگامی توسط روش Real-Tima PCR به اثبات رسید. نتـایج بررسیهای فیلوژنتیکی، برخی خویشاوندان نزدیک استرپتومایسس را به عنوان کاندید مطالعات بعدی معرفی نمود.
نتیجهگیری: باکتری استرپتومایسس میتواند به عنوان منبع غنی از متابولیتهای ثانویه با کاربردهای فراوان مورد توجه قرار گیرد و به عنوان سویهای بومی به منظور تولید آنزیم اورات اکسیداز به کار رود. با به کار بردن میزبانهای کلونینگ مختلف و بررسی شرایط بهینه تولید، این سویه میتواند نامزد مطالعات آینده به منظور ساخت داروها و ترکیبات ضدمیکروبی باشد.
مریم رستمی، پروین احتشام زاده، پرویز عسگری،
دوره 25، شماره 1 - ( بهار 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: یافتههای مطالعات پیشین، درک چگونگی اثر عملکردهای اجرایی بر رفتار خوردن را افزایش داده است. با توجه به شواهد قابل توجه در زمینه اختلال کارکردهای اجرایی افراد چاق و اثر دو سویه شناخت و چاقی، گنجاندن مؤلفههای آموزشی در مداخلات افراد چاق به منظور تقویت عملکردهای اجرایی بسیار حائز اهمیت است. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی هیپنوتراپی شناختی بر عملکردهای اجرایی زنان مبتلا به چاقی انجام شد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 30 زن چاق به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری مداخله و کنترل قرار گرفتند. میانگین سنی گروه مداخله و کنترل به ترتیب 40.80±6.02 و 38.47±7.50 سال، شاخص توده بدنی به ترتیب 33.45±3.50 و 33.12±3.47 کیلوگرم بر مترمربع و نمره هیپنوتیزمپذیری به ترتیب 39.67±5.98 و 37.40±7.09 تعیین شدند. گروه مداخله در 12 جلسه 2 ساعته هیپنوتراپی شناختی شرکت کردند. ابزار گردآوری دادهها شامل مقیاس استعداد هیپنوتیزم پذیری استنفورد (1962)، چکلیست تجارب زندگی، علائق و ارزشها (1998) و پرسشنامه تواناییهای شناختی (1392) بود.
یافتهها: در گروه مداخله، هیپنوتراپیشناختی اثر معنیداری در بهبود عملکردهای اجرایی (P≤0.01, F=7.02)، کنترل مهاری و توجه انتخابی (P≤0.05, F=2.83)، تصمیمگیری (P≤0.05, F=4.13)، برنامهریزی (P≤0.05, F=3.32) و توجه پایدار (P≤0.05, F=2.83) داشت.
نتیجهگیری: با توجه به ارتباط بین تواناییهای شناختی، رفتارهای خوردن و چاقی و نیز اثر مثبت هیپنوتراپی شناختی در بهبود عملکردهای اجرایی، میتوان از آن در ارتقا عملکردهای شناختی افراد مبتلا به چاقی بهره گرفت.
نگار عسگری، محمدحسن نعیمی، علیرضا تهمتن، ثمین زمانی،
دوره 25، شماره 2 - ( تابستان 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس (MS) یک بیماری خودایمنی است که سیستم اعصاب مرکزی را مورد هدف قرار میدهد. مطالعات مختلف نشان دادهاند عوامل متعددی در بروز این بیماری و همچنین در جهت جلوگیری از پیشرفت آن موثر است. از جمله این عوامل میتوان به هلیکوباکترپیلوری اشاره کرد. این مطالعه به منظور تعیین عفونت هلیکوباکترپیلوری در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس و افراد سالم انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مورد - شاهدی روی 100 بیمار مبتلا به MS (میانگین سنی 36.99±9.87 سال) و 100 فرد سالم (میانگین سنی 38.05±11.38 سال) در استان گلستان طی سال 1400 انجام شد. گروه مورد شامل 80 مورد عود کننده-فروکش یابنده و 20 مورد پیشرونده ثانویه بودند. از هر دو گروه نمونه خون گرفته شد و پس از جدا کردن سرم با استفاده از تست الایزا، آنتیبادی ضدهلیکوباکترپیلوری (IgG) با تعیین تیتر آنتیبادی مشخص شد.
یافتهها: حضور IgG هلیکوباکترپیلوری در گروه مورد و شاهد به ترتیب 21 درصد و 44 درصد بود (P<0.05). میانگین غلظت IgG در گروه مورد به طور معنیداری کمتر از گروه شاهد (13.48±10.83 در مقابل 19.78±16.14 AU/ml) اندازه گیری شد. درصد موارد مثبت آنتیبادی IgG علیه هلیکوباکترپیلوری در گروه عود شونده-فروکش یابنده و پیشرونده ثانویه بیماران مبتلا به MS به ترتیب 21.2% و 20% تعیین شد که اختلاف این دو گروه از نظر آماری معنیدار نبود.
نتیجهگیری: احتمالاً کمتر بودن حدود دو برابری سابقه عفونت هلیکوباکترپیلوری در مبتلایان به MS در مقایسه با افراد سالم میتواند نشاندهنده نقش محافظتی این باکتری در برابر این بیماری باشد.