25 نتیجه برای باقری
دکتر محمدرضا محمدی، مهدی رهگذر، سیدعباس باقرییزدی، دکتر بیتا مسگرپور، دکتر براتعلی ملکی، دکتر سید حسن حسینی، زهره صفری، فرزاد مؤمنی،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1383 )
چکیده
مقدمه و هدف: بار اختلالات روانپزشکی در کشورهای پیشرفته تا حد زیادی به وسیله پرسشنامه های غربالگری و مصاحبه بالینی ساختار یافته شناسایی شده، ولی بررسی بار اختلالات روانپزشکی در کشور ما محدود و تعداد مطالعات انجام شده کم می باشد. برنامه ریزی برای ارایه خدمات اساسی بهداشت روان به افراد، نیازمند آگاهی از وضعیت موجود بیماری روانی در جامعه است. این مطالعه با هدف بررسی همه گیری شناسی اختلالات روانی در افراد 18 سال به بالاتر مناطق شهری و روستایی گلستان انجام گرفت. مواد و روش ها: نمونه مورد مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و سیستماتیک از بین خانوارهای موجود استان گلستان انتخاب گردید و از طریق تکمیل پرسشنامه اختلالات عاطفی و اسکیزوفرنیا (SADS) توسط کارشناسان روانشناسی در استان، جمعاً 518 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند. تشخیص گذاری اختلالات بر اساس معیارهای طبقه بندی DSM-IV بود. یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد شیوع انواع اختلالات روانپزشکی در استان 14.69 درصد می باشد که این شیوع در زنان 18.14 درصد و در مردان 11.47 درصد بوده است. اختلالات اضطرابی و خلقی به ترتیب با 7.93 و 4.05 درصد، شایع ترین اختلالات روانپزشکی در استان بودند. شیوع اختلالات پسیکوتیک در این مطالعه 0.97 درصد، اختلالات عصبی- شناختی 1.16 درصد و اختلالات تجزیه ای 0.58 درصد بوده است. در گروه اختلالات اضطرابی، اختلال پانیک با 4.05 درصد و در گروه اختلالات خلقی افسردگی اساسی و اختلال هیپومانیک هر کدام با 1.93 درصد شیوع بیشتری داشته اند. نتیجه گیری: در این مطالعه 7.53 درصد افراد مورد مطالعه دچار حداقل یک اختلال روانپزشکی بودند. شیوع اختلالات روانپزشکی در استان در افراد گروه سنی 55-41 سال و بیشتر با 13.04 درصد، افراد طلاق گرفته یا جدا شده با 50 درصد، افراد ساکن در مناطق شهری استان با 11.03 درصد، افراد بی سواد با 12.75 درصد و افراد خانه دار با 13.22 درصد بیش از گروه های دیگر بود. لذا نتایج این تحقیق مسؤولیت سیاستگذاران و برنامه ریزان بهداشتی استان گلستان و کشور در رابطه با تدوین برنامه های عملی و اجرایی بهداشت روان را بیش از پیش روشن می سازد.
دکتر محمدعلی محسنی بندپی، معصومه باقری نسامی، مولود فخری، مرجان احمدشیروانی، دکتر علیرضا خلیلیان،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1384 )
چکیده
زمینه و هدف: کمردرد در بالغین و نوجوانان شایع می باشد، ولی در نوجوانان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. تعداد زیادی از بزرگسالانی که دچار این عارضه هستند، اولین شروع آن آن را در اوایل سنین نوجوانی یا دهه 20 زندگی خود گزارش می کنند. با توجه به اهمیت موضوع مطالعه فوق طراحی شد تا به بررسی شیوع کمردرد و عوامل موثر بر آن در دانش آموزان مدارس مقطع راهنمایی استان مازندران بپردازد.روش بررسی: این تحقیق توصیفی - تحلیلی به روش مقطعی در سال 1383 روی 5000 نفر از دانش آموزان مدارس راهنمایی استان مازندران انجام گرفت. نمونه گیری از نوع تصادفی چند مرحله ای بوده است. از پرسشنامه برای بررسی عوامل فردی، عوامل مکانیکال، سبک زندگی، شیوع و خصوصیات کمردرد استفاده گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها:از 5000 دانش آموز مورد بررسی (4813 نفر) 2.96 درصد پرسشنامه را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که 15 درصد دانش آموزان در زمان، 4.14 درصد در طی یک ماه گذشته، 6.15 درصد و طی 6 ماه گذشته و 4.17 درصد و در طی یک سال گذشته از کمردرد شاکی بوده اند. کمردرد با سن و برخی از عوامل مکانیکال مانند بلند کردن بار سنگین رابطه داشته است (0.05 P<). نتایج ارتباط معنی داری بین کمردرد با عوامل سبک زندگی مانند وضعیت و مدت زمان تماشای تلویزیون، وضعیت و مدت زمان انجام تکالیف مدرسه نشان میدهد. (0.05 P<)نتیجه گیری: نتایج این مطالعه شیوع بالای کمردرد در این گروه و تاثیر عوامل مختلف را نشان میدهد. بنابراین مطالعه روی اثر اقدامات مختلف پیشگیرانه در این مقطع سنی ضروری به نظر می رسد.
آذر کبیرزاده، دکتر عالیه زمانی کیاسری، ابراهیم باقریان فرحآبادی، بنیامین محسنی ساروی، اقدس کبیرزاده، دکتر احمد توسلی اشرفی،
دوره 9، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
زمینه و هدف : سوختگی مشکل سلامت عمومی و یک آسیب جهانی در جوامع صنعتی و در حال توسعه میباشد که در انواع شدید منجر به فوت میشود. لذا مطالعه عوامل سوختگی، نتایج درمان، میزان مرگ و میر و آنالیز آن در هر جامعه برای دستیابی به راهکارهای پیشگیری ضروری میباشد. روش بررسی : این مطالعه مقطعی روی 2160 بیماری که در طی سالهای 1383-1381 با تشخیص سوختگی به مرکز آموزشی - درمانی زارع شهرستان ساری مراجعه نموده بودند، انجام شد. متغیرها شامل میانگین و دامنه سنی، درجه و درصد سوختگی، محل سکونت بیمار، جنس، عامل خارجی منجر به سوختگی (آبجوش، آتش، اسیدها و انفجار)، میانگین مدت اقامت و اعمال جراحی انجام شده، بود. یافتهها: نتایج این تحقیق نشان داد که متوفیان ناشی از سوختگی 506 نفر (4/23 درصد) بودند. محل اقامت بیماران به ترتیب اولویت اول استان مازندران 7/41درصد، استان گلستان 4/41درصد و استان گیلان 2/10درصد بود. سوختگی درجه 2 و3 بالاترین فراوانی (8/91درصد) و از نظر درصد سوختگی بیشترین فراوانی 7/31درصد مربوط به سوختگی 90 درصد و بالاتر بود. بیشترین عامل خارجی منجر به سوختگی (9/57درصد) مواد سوختی شامل نفت، بنزین و گازوئیل بود. درصد سوختگی تاثیر چندانی در میزان مرگ و میر گروه سنی 50 سال و بالاتر نداشت. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه تاکید بر شیوع سوختگی در ردههای سنی و جنسی خاص دارد. برای تاسیس بیمارستان، به جمعیت منطقه، بعد مسافت، ویژگی مناطق و آمارهای موجود بایستی توجه شود.
دکتر سیدرضا شریفی، دکتر محمدتقی پیوندی، دکتر فرشید باقری، دکتر محمد خیاط زاده،
دوره 10، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده
زمینه و هدف : درمان شکستگیهای تنه ران همیشه در حال تغییر بوده است. امروزه فیکساتورهای پیشرفتهتری برای درمان این نوع شکستگیها ابداع شده که از جمله این روشها استفاده از میخ مجرای مرکزی میباشد. این مطالعه به منظور مقایسه نتایج دو روش درمانی جااندازی باز و پلاکگذاری و استفاده از میخ مجرای مرکزی استخوان در شکستگی تنه استخوان ران انجام گرفت. روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 40 بیمار بستری بالاتر از 16 سال با شکستگی ساده میانی تنه فمور به دلیل ضربه (دو گروه 20 نفری مورد و شاهد) در بیمارستان شهید کامیاب مشهد در سال 1382 مورد مطالعه قرار گرفتند. در گروه مورد درمان جراحی به روش جااندازی باز با پلاک و میخ و در گروه شاهد جراحی با گذاشتن میخ داخل مجرای مرکزی انجام شد. هر دو گروه از نظر سن و جنس یکسان بودند. پیگیری بیماران در مدت 9 تا 14 ماه انجام شد. مشخصات فردی تابع پیگیری و رادیوگرافی کنترل در پرسشنامه جمعآوری و با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی و آزمونهای تی مستقل و مجذور کای پردازش شد. یافتهها : از 40 بیمار مورد مطالعه 75درصد مرد و 25درصد زن بودند. مدت زمان جوش خوردن بالینی و رادیوگرافیک و میزان تاخیر در جوش خوردن در دو گروه از نظر آماری معنیداری نبود. با توجه به 4 مورد نقص وسیله در گروه پلاک از این نظر تفاوت معنیداری بین دو گروه به دست آمد (P<0.05). نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که مدت جوش خوردن براساس علائم بالینی و رادیوگرافی و عوارض در دو گروه مورد مطالعه از نظر آماری تفاوت معنیداری ندارد، اما به علت وجود 4 مورد نقص وسیله، استفاده از روش اینترلاک با لاک استاتیک در تمام شکستگیهای ران که منع مصرف ندارند، ارجح است.
هانیه باقری، فاطمه قاسمی کبریا، دکتر شهریار سمنانی، صدیقه لیوانی، دکتر سهیل رفیعی، ناصر بهنام پور، دکتر عزت الله قائمی،
دوره 12، شماره 3 - ( پاييز 1389 )
چکیده
زمینه و هدف : سویههای باکتری هلیکوباکترپیلوری که دارای پروتئین Cag A (Cytotoxin associated Gene A) میباشند؛ استعداد بیشتری برای ایجاد بیماری دارند. این پروتئین بیماریزایی باکتری را با افزایش تولید سیتوتوکسین در سلول میزبان تسریع مینماید. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی آنتیبادی ضد CagA در افراد آلوده به هلیکوباکترپیلوری در استان گلستان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 676 نفر از افراد آلوده به هلیکوباکترپیلوری در استان گلستان طی سال 1387 انجام گردید. در این افراد وجود آنتیبادی ضد CagA از کلاس IgG به روش الیزا تعیین شد. دادهها با استفاده از آزمون آماری کایاسکوئر در نرمافزار آماری SPSS-16 تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنیداری کمتر از 0.05 در نظر گرفته شد. یافتهها : فراوانی آنتیبادی ضد Cag A در افراد آلوده به هیلکوباکترپیلوری 57.7% (CI 95%: 53.9-61.4) برآورد گردید. این فراوانی در مردان 56.3% و در زنان 58.9% بود. گروه سنی 24-15 سال و کودکان زیر 5 سال با شیوع 63.4% و 26.3% بالاترین و کمترین فراوانی را داشتند. گروه قومی سیستانی با شیوع 67.2% نسبت به گروههای قومی ترکمن (57.5%) و فارس (53.6%) بیشترین موارد آنتیبادی را نشان دادند. توزیع این سویهها در ساکنین روستا (58.1%) بیش از شهر (57.1%) بود. توزیع فراوانی موارد مثبت CagA در شهر مینودشت در شرق استان (78%) بالاتر و بندرگز در غرب (44%) پایینتر از بقیه بود. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که فراوانی سویههای CagA مثبت افراد آلوده با هلیکوباکترپیلوری در استان گلستان مشابه بسیاری از مناطق دیگر ایران، آسیا و اروپا است؛ ولی از مناطق آفریقایی بالاتر است.
دکتر فرشید باقری، دکتر محمدتقی پیوندی، دکتر علی بیرجندی، دکتر علی ذوالفقاری،
دوره 12، شماره 4 - ( زمستان 1389 )
چکیده
زمینه و هدف : شکستگیهای باز در 24 درصد موارد در ساق پا رخ میدهند و در بیشتر موارد با آسیب نسج نرم همراه بوده که زمینهساز قطع عضو میباشد. یکی از راههای نجات اندام حمایت از استخوان و ترمیم و بازسازی نسج نرم از طریق عمل جراحی است. این مطالعه به منظور بررسی نتایج بازسازی نسج نرم در شکستگیهای باز ساق پا انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی 59 بیمار دچار شکستگی باز ساق پا که در بخش جراحی استخوان بیمارستان شهیدکامیاب مشهد بستری بودند؛ طی سالهای 86-1385 تحت عمل جراحی بازسازی نسج نرم قرارگرفتند. مشخصات فردی ، نتایج اعمال جراحی و معاینات فیزیکی و رادیوگرافی در پرسشنامه جمعآوری و به وسیله آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی و آزمون کایاسکوئر پردازش گردید. یافتهها : 8 بیمار به دلیل عدم مراجعه مجدد از مطالعه خارج شدند و مطالعه روی 51 بیمار صورت گرفت. میانگین سنی بیماران 27.8+-32.2 سال تعیین گردید و 84.3% از بیماران مرد بودند. شکستگی باز ساق پا در 76.5% از نوع IIIB بود. نتایج عمل بازسازی نسج نرم در 76.5% با موفقیت همراه بود. جوشخوردگی تاخیری در 56.9% ، عفونت عمقی و استئومیلیت در 43.3% وجود داشت. بین نتایج جراحی به عمل آمده از نظر زمان بازسازی نسج نرم با ایجاد یونیون و عفونت عمقی و استئومیلیت رابطه آماری معنیداری یافت شد (P<0.05). همچنین بین نتایج جراحی با ایجاد یونیون استئومیلیت رابطه آماری معنیداری یافت شد (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که عفونت عمقی، استئومیلیت و جوش خوردگی تاخیری به دنبال شکستگی باز با کمبود نسج نرم، شیوع بالایی دارد.
اعظم باقری، دکتر محسن رئیسی، رضا وهاب کاشانی،
دوره 13، شماره 3 - ( پاييز 1390 )
چکیده
زمینه و هدف : سندرم تونل کارپال یکی از شایعترین نوروپاتیهای اندام فوقانی است که در اثر گیرافتادن عصب مدین در مچ ایجاد میشود. این مطالعه به منظور مقایسه اثر اسپلینتهای دورسال و کوکاپ مچ دست بر سندرم تونل کارپال براساس یافتههای الکترودیاگنوزیس حسی عصب مدین انجام شد. روش بررسی : این کارآزمایی بالینی روی 22 زن مبتلا به سندرم تونل کارپال خفیف یا متوسط که به مرکز پزشکی امین اصفهان طی بهمنماه سال 1387 لغایت شهریور ماه سال 1388 مراجعه نمودند؛ انجام شد. بیماران مبتلا به سندرم تونل کارپال درمان نشده که با انجام تستهای الکترودیاگنوزتیک، مبتلا به نوع خفیف یا متوسط شناخته شدند؛ به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه (12 نفر) اسپیلنت دورسال مچ دست و گروه دیگر (10 نفر) اسپیلنت کوکاپ مچ دست (هر دو در وضعیت نوترال مچ) را استفاده نمودند. بیماران یک بار قبل از مداخله درمانی و بار دیگر به فاصله زمانی چهارهفته پس از مداخله درمانی؛ مورد ارزیابی توسط تستهای الکترودیاگنوزتیک قرار گرفتند. متغیرهای مورد بررسی شامل تأخیر هدایت حسی دیستال عصب مدین، آمپلیتود و سرعت هدایت عصب حسی بود. دادههای توسط آزمونهای کولموگروف اسمیرونوف، t مستقل و t زوجی تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : نتایج به دست آمده نشان داد که متغیرهای هدایت عصب حسی مدین در هر دو گروه کوکاپ و دورسال پس از مداخله چهارهفتهای بهبود قابل ملاحظهای داشته است (P<0.05). همچنین مقایسه متغیرهای الکترودیاگنوزیس حسی بین دو گروه پس از چهارهفته اختلاف آماری معنیداری را نشان داد (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که به لحاظ علائم الکترودیاگنوزیس حسی عصب مدین، اسپلینت دورسال مچ دست نسبت به اسپلینت کوکاپ مرسوم تاثیر بیشتری در بهبود علائم سندرم تونل کارپال دارد.
اسماعیل فتاحی، محسن فروزانفر، اعظم باقری حقیقی،
دوره 14، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف : قرصهای اکستازی یا متیلن دی اکسی مت آمفتامین (3,4 MethylendioxyMeth Amphetamine: MDMA) روی اعضاء مختلف بهویژه سیستم عصبی اثر مخرب برجای میگذارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر MDMA بر آنزیمهای کبدی و سلولهای هپاتوسیت موش صحرایی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 50 سر موش صحرایی نر نابالغ نژاد ویستار 6-5 هفتهای با وزن تقریبی 100 گرم انجام شد. موشها بهطور تصادفی به پنج گروه دهتایی کنترل، شم، آزمایشی 1، 2 و 3 تقسیم شدند. گروههای آزمایشی 1 ، 2 و 3 به ترتیب دوزهای 2، 4 و 8 میلیگرم بر کیلوگرم متیلن دی اکسی مت آمفتامین را به روش تزریق درون صفاقی یکبار در روز در ساعت 14 و به مدت دوهفته دریافت نمودند. گروه شم سرم فیزیولوژی دریافت کرد و به گروه کنترل دارو و حلالی تزریق نگردید. در پایان دوره برای سنجش آنزیمهای آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلکالین فسفاتاز (ALP) به عنوان شاخص آسیب کبدی، نمونه سرم خون تهیه شد. همچنین از بافت کبد برشهای بافتی آماده گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-16 و آزمون One-way ANOVA و Tukey's HSD تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : در موشهای مصرف کننده MDMA میزان آنزیمهای آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز بهطور معنیداری در مقایسه با گروه کنترل و شم افزایش یافت (P<0.05)؛ اما تعداد هپاتوسیتها در گروههای آزمایشی نسبت به گروه کنترل و شم کاهش معنیداری نشان داد (P<0.05). نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که MDMA باعث افزایش آنزیمهای کبدی و کاهش هپاتوسیتها شده و این تغییرات وابسته به دوز است.
بابک باقری، وحید مخبری، نگین اکبری، صمد گلشنی، ساسان طبیبان،
دوره 15، شماره 3 - ( پاییز 1392 )
چکیده
جدا شدن شریان کرونر اصلی چپ از سینوس والسالوای سمت راست بسیار نادر بوده و انسیدانس 1-3/0 درصد در جمعیت عادی دارد. برای مشخص کردن تیپ آنومالی، سیتی آنژیوگرافی بسیار کمک کننده است؛ اما در بسیاری اوقات، نمای آنژیوگرافی در نمای right anterior oblique نوع مسیر کرونر را نشان میدهد. آنومالی شریان کرونر چپ از سینوس والسالوای سمت راست، ممکن است با انفارکتوس میوکارد یا مرگ ناگهانی قلبی تظاهر کند. به همین علت شناخت آن از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله بیماری گزارش میشود که به علت آنژین بعد از انفارکتوس میوکارد به منظور آنژیوگرافی کرونر به بیمارستان ارجاع شد و ناهنجاری جدا شدن شریان کرونر اصلی چپ از سینوس والسالوای سمت راست در وی مشاهده گردید.
علی باقری، ایوب صوفی زاده، عبدالهادی قزل، محمدرضا قنبری، ابراهیم فدائی، محمود یاپنگ غراوی، منیره چرابین،
دوره 15، شماره 4 - ( زمستان 1392 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری لیشمانیوز یکی از مهمترین بیماریهای ناقل زاد مشترک بین انسان و حیوان است که توسط پشهخاکی به انسان و دیگر حیوانات انتقال مییابد. این مطالعه به منظور تعیین خصوصیات اکولوژیک پشهخاکیها در شهرستان علی آباد انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی سه روستا با توجه به توزیع جغرافیایی روستاها و تعداد موارد مثبت بیماری در سالهای گذشته در شهرستان علیآباد از استان گلستان طی سالهای 89-1387 انتخاب شدند. برای صید پشهخاکی از تلههای چسبان استفاده شد. در هر روستا سه مکان انتخاب شد و در هر مکان 10 عدد تله در اماکن داخلی و 10 عدد تله در اماکن خارجی نصب و گونه پشهخاکی تعیین شد. یافتهها : در مجموع 299 عدد پشهخاکی (160 عدد از اماکن داخلی و 139 عدد از اماکن خارجی) تعیین گونه گردید و 7 گونه از پشهخاکی مشخص شد. 4 گونه از جنس Phlebotomus و 3 گونه از جنس Sergentomyia بودند. Ph.papatasi گونه غالب در اماکن داخلی (55 درصد) و S.sintoni گونه غالب در اماکن خارجی (51 درصد) بودند. فعالیت فصلی پشهخاکی در اماکن داخلی و خارجی از اوایل خرداد ماه شروع و در نیمه دوم مهرماه خاتمه یافت. پشهخاکی دارای یک پیک فعالیت در اوایل شهریور ماه بود. از میان گونههای یافت شده S.hodgsoni برای اولین بار از استان گلستان گزارش گردید. نتیجهگیری : گونه Ph.papatasi در منطقه علی آباد کتول استان گلستان به عنوان گونه غالب شناخته شد.
حسینعلی آدینه، بهروز معتمدی، محمد ویسی، سعید باقری،
دوره 16، شماره 2 - ( تابستان 1393 )
چکیده
زمینه و هدف : شکست درمان سل یکی از مشکلات اساسی نظام سلامت در کشورهای در حال توسعه است. شناسایی زودهنگام بیماران برای پیشگیری از رخداد پیامدهای نامطلوب و تحمیل هزینههای زیاد ضروری است. این مطالعه به منظور شناسایی و تعیین عوامل موثر در شکست درمان بیماری سل در استان سیستان و بلوچستان (منطقه پرخطر ایران) انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 52 بیمار مسلول که تحت درمان شش ماهه قرار گرفته بودند؛ انجام شد. بیماران با شکست درمان به عنوان گروه مورد و بیماران با اسمیر خلط منفی، به عنوان گروه شاهد وارد مطالعه شدند. اطلاعات دموگرافیک، بالینی و پیامدهای درمان از پرونده بیماران در سه شهرستان زابل، زهک و هیرمند از مناطق سیستان گردآوری شد. برای تعیین پیشبینی کنندگی شکست درمان از تحلیل چندمتغیره رگرسیون لجستیک دوحالته استفاده شد. یافتهها : عوامل خطر مستقل برای شکست درمان شامل سابقه خانوادگی بیماری سل (CI95%: 1-12.56, OR=3.55, P=0.04)، مصرف سیگار (CI95%: 1.58-51.21, OR=9, P=0.01)، مصرف مواد مخدر قبل یا در طول دوره درمان (CI95%: 5.28-123.91, OR=25.6, P=0.0001) و وزن پایین بدن (CI95%: 1.05-12.6, OR=3.65, P=0.04) بود. نتیجهگیری : سابقه خانوادگی ابتلا به سل، کاهش وزن در طول دوره درمان و اعتیاد به مواد مخدر و سیگار از جمله موارد پیشبینی کننده مهم شکست درمان سل است.
محمدمهدی باقری، عالیه نیکدوست،
دوره 16، شماره 4 - ( زمستان 1393 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری کاوازاکی از شایعترین بیماریهای اکتسابی قلب در کودکان است. بیماری کاوازاکی یک واسکولیت عروق متوسط با تمایل قابل توجه به درگیری عروق کرونر بوده که در مرحله حاد با تکثیر نوتروفیلها همراه است. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط آنوریسم عروق کرونری با تعداد نوتروفیلهای خون در کودکان مبتلا به بیماری کاوازاکی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 80 کودک (45 پسر و 35 دختر) مبتلا به بیماری کاوازاکی تیپیک و آتیپیک بستری در بخش اطفال بیمارستان افضلیپور کرمان در سالهای 92-1390 انجام شد. اکوکاردیوگرافی برای همه بیماران انجام گردید؛ سپس در دو گروه 40 نفری با و بدون آنوریسم عروق کرونر قرار گرفتند. برای همه بیماران تستهای آزمایشگاهی شامل تعداد گلبولهای سفید، سدیمانتاسیون و لام خون محیطی انجام شد. یافتهها : تعداد کل گلبولهای سفید، نوتروفیلها و پلاکتها و نیز میزان سدیمانتاسیون بهطور غیرمعنیداری در گروه با آنوریسم عروق کرونر نسبت به گروه بدون آنوریسم افزایش نشان داد. طول دوره تب گروه بدون آنوریسم عروق کرونر بهطور غیرمعنیداری بیشتر از گروه با آنوریسم بود. نتیجهگیری : شمارش تعداد نوتروفیلها بهتنهایی معیار کافی برای پیشبینی تشکیل آنوریسم عروق کرونری در کودکان مبتلا به بیماری کاوازاکی نیست.
زینب باقری، سیداحمد حسینی،
دوره 18، شماره 3 - ( پاییز 1395 )
چکیده
انسفالوپاتی حاد نکروزان یک بیماری نادر است که با عفونت تنفسی یا معدهای - رودهای با تب بالا به همراه اختلال سریع در هوشیاری و تشنج مشخص میشود. در این مقاله یک دختر 6 ماهه از قومیت ترکمن با تشخیص انسفالوپاتی حاد نکروزان دوران کودکی به دنبال یک پروسه عفونی معرفی میگردد. بیمار بدون هیچگونه سابقه بیماری و بستری قبلی با واکسیناسیون کامل طبق برنامه روتین واکسیناسیون ایران به دنبال تب دچار تشنج تونیک کلونیک ژنرالیزه به مدت 5 الی 10 دقیقه و کاهش سطح هوشیاری شد و از گنبد به مرکز آموزشی درمانی طالقانی گرگان در سال 1393 ارجاع گردید. در بدو مراجعه تعداد ضربان قلب 110 بار در دقیقه، تعداد تنفس 30 بار در دقیقه، GCS 8 الی 9، فشارخون سیستولیک 90 میلی متر جیوه و فشارخون دیاستولیک 80 میلی متر جیوه بود. در شرح حال بیمار، سابقه تروما، مسمومیت غذایی، مسمومیت احتمالی دارویی و سابقه بستری قبلی وجود نداشت و علایم کاهش هوشیاری به دنبال تشنج شروع شده و پیشرفت نموده بود. بیوشیمی سرم بیانگر الکترولیتهای طبیعی بود. ولی در بررسیهای تکمیلی AST به میزان 98 U/L، ALT به میزان 58 U/L و آمونیاک به میزان 215 میکروگرم بر دسی لیتر افزایش مختصری داشت. در نمونه CSF سطح پروتئین به 330 U/L افزایش یافته بود؛ بدون این که شواهدی از پلئوسیتوز یا وجود خون و افت گلوکز سرم دیده شود. در سیتی اسکن بدون کنتراست شواهد هیپودانسیته قرینه در تالاموس و هستههای caudate دو طرف مشهود بود. بطنها طبیعی و شواهدی از خونریزی و اثر فشاری دیده نشد. در MRI مغزی سیگنال غیرطبیعی دوطرفه و قرینه در تالاموس رویت گردید. کشت نمونههای خون، CSF و ادرار از نظر عفونت معمول باکتریال منفی بود. بیماری انسفالوپاتی حاد نکروزان تشخیص داده شد و درمان دارویی با استفاده از متیلپردنیزولون با دوز 20 میلی گرم روزانه به مدت 5 روز انجام گردید. در سیر بستری سطح هوشیاری بیمار به تدریج افزایش یافت و تب قطع گردید. تشنج تکرار نشد؛ ولی از نظر حرکات اندامها و تکلم و ارتباط برای بیمار مشکلاتی باقی ماند.
سیدکمالالدین میرکریمی، دانیال باقری، محمدرضا هنرور، محمدجواد کبیر، رحمان بردی اوزونی دوجی، مریم ایری،
دوره 18، شماره 4 - ( زمستان 1395 )
چکیده
زمینه و هدف : عادات غذایی افراد همراه با رشد سریع تکنولوژی تغییر کرده و مصرف فستفودها بهطرز قابل توجهی در ایران افزایش یافته است. این مطالعه به منظور تعیین عوامل موثر بر مصرف فستفود در دانشآموزان دبیرستانی بر اساس تئوری رفتار برنامهریزی شده انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی - تحلیلی به روش مقطعی روی 500 دانشآموز دبیرستانی شهر علیآباد کتول طی سال تحصیلی 94-1393 انجام گردید. از پرسشنامه محقق ساخته شش قسمتی روا و پایا مشتمل بر سازههای تئوری رفتار برنامهریزی شده شامل نگرش، هنجارهای انتزاعی، کنترل رفتاری درک شده و قصد رفتاری برای تکمیل دادهها استفاده شد.
یافتهها : فراوانی مصرف ماهانه فستفود چهار دفعه و متداولترین آن همبرگر و پیتزا بود. تئوری رفتار برنامهریزی شده، رفتار مصرف فستفود را با R2=0.65 توصیف کرد. مصرف فستفود با قصد رفتاری و هنجارهای انتزاعی ارتباط آماری معنیداری نشان داد (P<0.05). دوستان اثرگذارترین هنجار انتزاعی در قصد مصرف فست فود بود (P<0.05).
نتیجهگیری : از آنجایی که دوستان به عنوان مهمترین هنجار انتزاعی بیشترین اثر را بر قصد مصرف فستفود دانشآموزان داشتند؛ در طراحی مداخلات آموزشی کارآمد، آموزشهای مبتنی بر این گروه نیز بایستی در نظر گرفته شود.
زهرا باقری اصلی چوبری، پریسا محمدی نژاد، محمدمهدی مغنی باشی منصوریه،
دوره 19، شماره 3 - ( پاییز 1396 )
چکیده
زمینه و هدف : سرطان معده یکی از شایعترین سرطانها در سراسر جهان است. ژن Survivin با کدکردن یک پروتئین مهارکننده آپوپتوز، نقش مهمی در حفظ یکپارچگی مخاط معده داشته و برای عملکرد طبیعی معده لازم است. در سرطان معده بیان این ژن بهطور قابل توجهی افزایش مییابد. با توجه به نقش چندشکلیهای ناحیه پروموتری در بیان ژنها، این مطالعه به منظور تعیین چندشکلی تکنوکلئوتیدی -31C/G (rs9904341) در پروموتر ژنSurvivin با خطر ابتلا به سرطان معده انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه مورد - شاهدی ژنوتیپ چندشکلی تکنوکلئوتیدی -31C/G در 101 بیمار مبتلا به سرطان معده و 101 فرد سالم به روش PCR-RFLP تعیین شد.
یافتهها : بیشترین فراوانی ژنوتیپی مربوط به ژنوتیپ GG با فراوانی 47.5% در گروه شاهد و ژنوتیپ GC با فراوانی 41.6% در گروه مورد بود. ژنوتیپ CC چندشکلی -31C/G خطر ابتلا به سرطان معده (95% CI=1.03-5.61, OR=2.4, P=0.04) و آلل C به عنوان آلل خطر، استعداد ابتلا به سرطان معده (95% CI=1.02-2.30, OR=1.53, P=0.03) را بهطور معنیداری افزایش داده است. همچنین ژنوتیپهای CC+GC در این جایگاه خطر ابتلا به سرطان معده نوع منتشر را 4.4 برابر افزایش داده است (95% CI=1. 30-15.10, OR=4.4, P=0.01).
نتیجهگیری : ژنوتیپ CC چندشکلی -31G/C پروموتر ژنSurvivin و آلل C بهطور معنیداری سبب افزایش خطر ابتلا به سرطان معده میگردد.
مینا وجودی سردرودی، زهرا باقری، لیلا قهرمانی، پیمان جعفری،
دوره 20، شماره 2 - ( تابستان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف : طولانی شدن اقامت بیماران در بیمارستان منجر به تحمیل هزینههای قابل توجهی بر فرد و سیستم درمانی جامعه میگردد. این مطالعه به منظور تعیین کاربرد مدل رگرسیون پواسن با صفرهای انباشته چند سطحی در شناسایی عوامل مرتبط با تعداد روزهای اضافه بستری بیماران تحت جراحیهای ناحیه شکم انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه توصیفی – تحلیلی 485 پرونده بیماران بستری از پنج بیمارستان دولتی و خصوصی شهر شیراز به روش نمونهگیری در دسترس ارزیابی شدند. از مدل رگرسیون پواسن با صفرهای انباشته چند سطحی به منظور بررسی عوامل خطر مرتبط با تعداد روزهای اضافی بستری استفاده شد. بهمنظور برآورد پارامترهای مدل، روش ماکزیمم درستنمایی و برای ارزیابی مدل، شاخصهای نیکویی برازش AIC (Akaike Information Criterion) و BIC (Bayes Information Criterion) بهکار برده شد.
یافتهها : 81.2% از بیماران تعداد روز اضافه بستری نداشتند. نتایج مدل نشان داد متغیرهای سن، تنفس، سرطان، تزریق خون، داشتن تب بالا، مصرف سیگار و مواد مخدر اثر معنیداری بر تعداد روزهای اضافه بستری نداشتند. در مقابل متغیرهای جنسیت زن، داشتن بیماری کلیوی، سابقه جراحی و ابتلا به عارضه ایلئوس سبب افزایش تعداد روزهای اضافه بستری بیماران گردید (P<0.05). همچنین جراحی لاپاراسکوپی کیسه صفرا و بیرون آوردن غده پروستات شانس اضافه بستری را به ترتیب 4.64 برابر و 9 برابر افزایش داد (P<0.05).
نتیجهگیری : جنسیت زن، داشتن بیماری کلیوی، سابقه جراحی، انجام عمل جراحی لاپاراسکوپی کیسه صفرا، انجام عمل جراحی بیرون آوردن غده پروستات و ابتلا به عارضه ایلئوس به عنوان متغیرهای افزایش دهنده تعداد روزهای اضافه بستری بیماران بودند.
دانیال باقری، رضاعلی محسنی، سیدمحمدصادق مهدوی،
دوره 20، شماره 4 - ( زمستان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مخاطرات زیستمحیطی یکی از مهمترین عوامل تهدیدکننده سلامت انسانها است. رشد چشمگیر جمعیت و سبک زندگی نوین موجب بروز انواع مشکلات زیستمحیطی و شیوع بیماریها شده است. این مطالعه به منظور تعیین نگرش و دانش در رفتار زیستمحیطی شهروندان شهر گرگان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی توصیفی – تحلیلی روی 400 نفر (209 مرد و 191 زن) از شهروندان شهر گرگان طی سال 1396 انجام شد. برای انتخاب نمونهها از روش نمونهگیری چند مرحلهای استفاده گردید. شهر گرگان طبق تقسیمات شهری به 3 طبقه تقسیم شد و محلههای درون طبقات به عنوان خوشه در نظر گرفته شدند. از هر منطقه 40 درصد محلات بهصورت تصادفی وارد مطالعه شدند. ابزارهای مورد استفاده برای جمعآوری دادهها پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامههای دانش، نگرش و رفتار زیستمحیطی بود.
یافتهها: سطح نگرش و دانش زیستمحیطی شهروندان ضعیف و رفتار حامی محیط زیست آنان قوی ارزیابی شد. افراد با سن بالاتر، تحصیلات بالاتر و میزان اشتغال رفتار حامی محیط زیست بهتری داشتند (P<0.05). بین نگرش زیستمحیطی با رفتار حامی محیط زیست رابطه آماری معنیدار و معکوس یافت شد (P<0.05). افزایش دانش زیستمحیطی سبب افزایش رفتار حامی محیط زیستی گردید (P<0.05).
نتیجهگیری: سطح دانش و نگرش زیستمحیطی شهروندان گرگان ضعیف و رفتار حامی محیط زیستی آنان قوی ارزیابی شد.
احسان الله کلته، ایوب صوفی زاده، عبدالحلیم یاپنگ غراوی، قربان محمد ازبکی، حمیدرضا کمالی نیا، علی باقری، جلال سارلی،
دوره 21، شماره 1 - ( بهار 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری لیشمانیوز یکی از مهمترین بیماریهای ناقلزاد است که توسط پشه خاکیها به انسان و دیگر حیوانات منتقل میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر کنترل جوندگان صحرایی در کاهش لیشمانیوز جلدی نوع روستایی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی، عملیات کنترل جوندگان با استفاده از سم فسفردوزنگ 2.5% در ماههای اردیبهشت، تیر و شهریور سال 1395 در 45 روستای شهرستان گنبدکاووس استان گلستان انجام گردید. مراحل اجرای عملیات در هر یک از روستاها امتیازبندی شد. به طوری که به هر یک از مراحل لانهکوبی (یک مرحله) و طعمهگذاری (سه مرحله) 25 امتیاز در نظر گرفته شد. بروز بیماری گزارش شده در هر یک از روستاها نیز استخراج شد. در نهایت ارتباط بین امتیاز جوندهکشی در هر یک از روستاها با بروز بیماری مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: لانههای فعال جوندگان در اطراف 45 روستا وجود داشت. پس از اتمام عملیات کنترل جوندگان، هفده روستا امتیاز صفر تا 25، هشت روستا امتیاز 26 تا 50، شانزده روستا امتیاز 51 تا 75 و چهار روستا امتیاز 76 تا 100 را کسب کردند. میانگین میزان بروز بیماری در این روستاها به ترتیب 3466.9±2473.5، 2828±1929.1، 4515.4±3478.4 و 636.3±546.6 تعیین شد. بین اجرای عملیات جوندهکشی و بروز بیماری سالک ارتباط آماری معنیدار یافت شد. بهطوری که بروز بیماری در روستاهای دارای امتیاز جوندهکشی 76 تا 100 نسبت به روستاهای دارای امتیاز 51 تا 75 و 26 تا 50 کاهش آماری معنیداری نشان داد (P<0.05).
نتیجهگیری: با توجه به کاهش بروز بیماری لشمانیوز جلدی در روستاهای با امتیاز بالای جوندهکشی در شهرستان گنبدکاووس، اجرای عملیات کنترل جوندگان صحرایی به صورت اصولی ضروری بهنظر میرسد.
معصومه ملاباقری، امین معظمی،
دوره 21، شماره 3 - ( پاییز 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونتهای بیمارستانی چالش بزرگ سیستم بهداشتی و درمانی است و بهعنوان یکی از عوامل مخاطرهانگیز در بیماران بستری شناخته شده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر ضدمیکروبی لباسهای نانوذرات نقره کارکنان پرستار بر باکتریهای گرم مثبت انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی به روش مقطعی روی روپوش 200 پرستار در دو بیمارستان شهرستان سیرجان در استان کرمان انجام شد. ابتدا فعالیت ضدمیکروبی پارچههای نانوذرات نقره روی باکتری استافیلوکوک اورئوس با بررسی OD (برابر 0.325) محیط کشت تایید گردید. نمونهگیری از روپوش پرستاران در هر بخش در دو حالت قبل و بعد از استفاده از روپوشهای نانوذرات نقره با استفاده از سواب استریل مرطوب بهعمل آمد. نمونههای حاصله کشت داده شدند و کلنیهای تشکیل شده بررسی شدند. از تست بیوشیمیایی برای شناسایی باکتریهای جدا شده استفاده گردید.
یافتهها: بیشترین نوع پاتوژن گرم مثبت جدا شده از روپوشهای معمولی مربوط به استافیلوکوک اپیدرمیس (43درصد) و کمترین نوع پاتوژن جدا شده مربوط به استرپتوکوک (یک درصد) بود. بعد از استفاده از روپوشهای نانوذرات نقره میزان بار میکروبی لباسها به صفر رسید.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد باکتریهای گرم مثبت روپوش کارکنان پرستار بعد از تماس با نانوذرات نقره از بین میروند.
پژمان خوارزم، فاطمه پولادخای، طیبه آذرمهر، فرحناز السادات احمدی، فاطمه زهرا باقری،
دوره 23، شماره 2 - ( تابستان 1400 )
چکیده
خونریزی شدید بعد از زایمان (Postpartum Hemorrhage: PPH) یک اورژانس مامایی غیرقابل پیشبینی و از علل عمده مورتالیتی و عوارض مادری در جهان است. آنوریسم کاذب شریان رحمی (Uterine Artery Pseudoaneurysm: UPA) یکی از علل نادر PPH است که به دنبال سزارین بدون عارضه و جراحیهای ژنیکولوژیک مانند دیلاتاسیون و کورتاژ، هیسترکتومی و میومکتومی ایجاد میشود. راه درمانی مناسب برای کنترل خونریزی در این موارد آمبولیزاسیون شریان رحمی است. هدف ما از این گزارش معرفی بیماری با سابقه سزارین است که به دنبال خونریزی شدید رحمی با تشخیص آنوریسم کاذب شریان رحمی به طور موفق تحت آمبولیزاسیون شریانرحمی با استفاده از کویل قرار گرفت. بیمار خانم 39سالهای بود که 55 روز بعد از عمل جراحی سزارین سوم با شوک همودینامیک در نتیجه خونریزی شدید واژینال، به بیمارستان مراجعه نمود و بستری شد. پس از انجام مراقبتهای اولیه، اقدامات تشخیصی UAP را نشان داد و بلافاصله آمبولیزاسیون شریان رحمیبه وسیله کویل انجام شد. هرگاه اقدامات نگهدارنده معمول، نتواند خونریزی شدید دیررس بعد از زایمان را کنترل کند؛ آنژیوگرافی و آمبولیزاسیون شریان رحمی روش درمانی انتخابی است که به واسطه آن میتوان ضمن حفظ توانایی باروری بیمار، از عوارض بالقوه هیسترکتومی جلوگیری کرد.