[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
رضایت‌آگاهانه‌شرکت‌درمطالعه::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations66883002
h-index3117
i10-index20773
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
3 نتیجه برای نجفی پور

دکتر ناصر آقامحمدزاده، دکتر فرزاد نجفی پور، دکتر اکبر علی عسگرزاده، دکتر امیر بهرامی، دکتر میترا نیافر، دکتر مجید مبصری، دکتر مهدی امیری، دکتر لیلا بگلر،
دوره 11، شماره 1 - ( بهار 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : دیابت یکی از عوامل مهم در بروز نارسایی کلیه و از مشخصه‌های این عارضه میکروآلبومینوری است. مکانیسم اصلی بروز میکروآلبومینوری چندان مشخص نیست. این مطالعه به منظور تعیین شیوع نفروپاتی دیابتی با استفاده از سنجش آلبومین ادراری در 100 بیمار دیابتی نوع 2 در بیمارستان سینای تبریز انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی 100 بیمار دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به درمانگاه غدد بیمارستان سینای تبریز که از تاریخ 1/7/83 لغایت 1/7/84 مراجعه کرده بودند، از نظر متغیرهای فشارخون سیستولیک و دیاستولیک، سن، جنس، وزن، قد و نمایه توده بدنی (BMI) در بار اول مراجعه و قندخون ناشتا، HbA1c ، میزان کراتینین خون، میکروآلبومینوری و میزان حجم و کراتینین ادراری 3 بار متوالی هر 2 ماه یک‌بار، بررسی شدند. بیماران دارای فشارخون بالای کنترل نشده، عفونت ادراری، نارسایی قلبی و هیپرلیپیدمی از مطالعه خارج شدند. یافته‌ها : شیوع نفروپاتی دیابتی 36درصد تعیین شد. همچنین درکل 3درصد بیماران دچار ماکروآلبومینوری بودند. از نظر سنی و جنسی و متغیرهای فشارخون سیستولیک و دیاستولیک و کراتینین بین دو گروه دارای نفروپاتی و عدم نفروپاتی مقایسه گردید که تفاوت آشکاری در این دو گروه وجود نداشت. از نظرBMI بین دو جنس تفاوت آماری معنی‌دار وجود داشت و زنان چاق‌تر از مردان بودند (P<0.05). میانگین مدت ابتلا به دیابت در گروه مبتلا به نفروپاتی دیابتی 1/8±4/12 سال و در بیماران با عدم ابتلا به نفروپاتی 5/5±1/9 سال بود که اختلاف معنی‌داری بین دو گروه دیده شد (P<0.05). اختلاف معنی‌داری در مقایسه بین دو گروه از نظر HbA1c و میزان FBS در طی سه بار اندازه‌گیری متوالی به‌دست نیامد. همچنین اختلاف معنی‌داری بین دو گروه در مورد مصرف داروهای کنترل کننده قندخون دیده نشد. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که نفروپاتی در این مطالعه در مقایسه با سایر مطالعات از شیوع بالاتری برخوردار است. اگرچه تفاوت آماری معنی‌داری بین دو گروه نفروپاتی و فاقد نفروپاتی از نظر افزایش مقادیر قندخون ناشتا، HbA1c و پرفشاری خون وجود نداشت.
دکتر ناصر آقا محمد زاده، دکتر فرزاد نجفی پور، دکتر امیر بهرامی، دکتر میترا نیافر، دکتر لیلا بگلر، دکتر حمیده حاجی اقراری، دکتر اکبر علی عسگرزاده، دکتر مجید مبصری،
دوره 11، شماره 2 - ( تابستان 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : استئوپروز شایع‌ترین بیماری متابولیک استخوان است که با کاهش استحکام استخوان مشخص می‌شود. این مطالعه به منظور ارزیابی فراوانی عوامل مؤثر در کاهش تراکم استخوان وعلل ثانویه مؤثر در ایجاد استئوپروز انجام شد.

 

روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 105 بیمار (76 زن و 29 مرد) مبتلا به کاهش تراکم استخوان که طی سال‌های 85-1382 به درمانگاه غدد بیمارستان سینای تبریز مراجعه نمودند؛ انجام شد. تاریخچه بیماری و یافته‌های آزمایشگاهی بررسی و نتایج با نرم‌افزار آماریSPSS-14  و آزمون‌ آماری کای‌اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند.

 

یافته‌ها : از 105 بیمار مبتلا به کاهش تراکم استخوان 55درصد استئوپروز و 45درصد استئوپنی داشتند. میزان دریافت روزانه کلسیم در 8/63درصد بیماران کمتر از mg400، در 9/31درصد بیماران بین 400 تا mg1000 و در 4/3درصد بیماران بالاتر از mg1000بود. متوسط کلسیم سرم بیماران 9.5±0.6 mg/dlبود. متوسط غلظت سرمی ویتامینD 45±37.1 nmol/l بود و 2/61درصد بیماران درجاتی از کمبود ویتامینD داشتند. 3/33درصد بیماران دارای استئوپروز ثانویه بودند. بیمارانی که استئوپروز اولیه داشتند؛ 3/11درصد مبتلا به هیپرکلسیوری بودند.

 

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که کاهش تراکم استخوانی در زنان بیشتر بود و میزان دریافت موثر کلسیم در این بیماران کم بوده است. لذا با مصرف غذاهای سرشار از کلسیم و غنی‌سازی مواد غذایی با ویتامین D تا حدود زیادی از ایجاد و پیشرفت استئوپروز جلوگیری خواهد شد.


مصطفی نجفی پور، فرزاد نجفی پور، جعفر زارعی زاده، زهره رزاقی خسرقی،
دوره 19، شماره 4 - ( زمستان 1396 )
چکیده

زمینه و هدف : شیرین کننده‌های بدون کالری یا مصنوعی، مواد شیمیایی و یا طبیعی هستند که در غذاها و انواع نوشیدنی‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. این مطالعه به منظور مقایسه وضعیت کنترل گلیسمیک در قبل و بعد از مصرف شیرین کننده‌های مصنوعی با تغذیه متداول بیماران مبتلا به دیابت تیپ2 انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه شبه‌تجربی 30 بیمار مبتلا به دیابت تیپ2 (10 مرد و 20 زن) از مراجعین سرپایی درمانگاه غدد بیمارستان امام رضا (ع) تبریز وارد مطالعه شدند. در ابتدای مطالعه از بیماران خواسته شد تا به مدت سه ماه از مصرف رژیم غذایی حاوی شیرین کننده‌های مصنوعی خودداری نمایند و رژیم متداول دیابتی را ادامه دهند. سپس به هر بیمار از تغذیه مخصوص بیماران دیابتی حاوی شیرین کننده‌های مصنوعی شامل قند، بیسکوئیت اختصاصی و آبنبات تحت نظر متخصص تغذیه به مدت سه ماده تجویز گردید.

یافته‌ها : میانگین گلوکز سرم ناشتا و گلوکز سرم 2ساعت بعداز غذا در بیماران طی سه ماهه دوم به‌دنبال مصرف محصولات حاوی شیرین کننده‌های مصنوعی در مقایسه با 3 ماهه اول به‌طور معنی‌داری افزایش نشان داد (P<0.05). میانگین گلوکز سرم ناشتای بیماران دیابتی از 25.3±121.03 میلی‌گرم در دسی‌لیتر در انتهای سه ماهه اول به 42±152 میلی‌گرم در دسی‌لیتر در انتهای سه ماهه دوم رسید. میانگین گلوکز سرم 2ساعت بعد از غذا از میزان 44.4±164.4 میلی‌گرم در دسی‌لیتر به 7.2±222 میلی‌گرم در دسی لیتر افزایش یافت. میانگین HbA1C در سه ماهه اول 0.9±6.89 درصد و در سه ماهه دوم 1±7.4 درصد تعیین شد.

نتیجه‌گیری : مصرف مواد غذایی حاوی شیرین کننده‌های مصنوعی در افراد دیابتی احتمالاً منجر به افزایش گلوکز سرم می‌شود.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.13 seconds with 29 queries by YEKTAWEB 4645