[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
رضایت‌آگاهانه‌شرکت‌درمطالعه::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations66913006
h-index3117
i10-index20773
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
7 نتیجه برای قوجق

دکتر دردی قوجق، دکتر صغری واثق قزل قلعه، دکتر علی زمانیان،
دوره 3، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1380 )
چکیده

سیالوپروتئین یکی از فراوان ترین پروتیئن های غیر کلاژنی و گلیکوپروتئین فسفریله بدن انسان است. این پروتئین در ساختمان دندان نقش مهمی دارد. هدف از انجام این تحقیق اندازه گیری مقدار سیالوپروتئین عاج دندان سالم و پوسیده برای بررسی تغییرات ساختمانی دندان است. در این مطالعه تعداد 50 عدد دندان پوسیده از افراد مورد مطالعه، مراجعه کننده به کلینیک، تهیه شد. سپس عاج های دندان های جدا، و در نیتروژن مایع قرار داده شدند. برای تهیه هر یک از نمونه ها، یک گرم از هر عاج دندان به مدت 30 دقیقه، با‌آب مقطر شسته شد. سپس پودر تهیه شده با بافر حاوی گوانیدین- HCL تریس انتقال داده شد و به مدت 48 ساعت در دمای 4 درجه در یخچال انکوبه گردید. سوسپانسیون بدست آمده در دور 3000 به مدت 20 دقیقه سانتریفوژ شد و محلول رویی جدا گردید. نمونه ها به مدت 20 دقیقه در دور 10000 سانتریفوژ و یک میلی لیتر محلول رویی آن به ستون کروماتوگرافی حاوی سفارز انتقال داده شد و با محلول گوانیدین - HCL تریس و با سرعت یک میلی لیتر در دقیقه شسته شد. فراکشن های بدست آمده از کرماتوگرافی هر یک به طور مجزا الکتروفورز گردید. مقدار سیالوپروتئین عاج دندان پوسیده برابر با 1.45 ± 17.23 میکرو گرم در لیتر و در عاج دندان سالم برابر با 4.27 ± 26.39 میکروگرم در لیتر بود یافته های حاصل از این پژوهش نشن داد که میزان سیالو پروتئین در قسمت عاج دندان پوسیده و یا بخش پوسیده دندان مورد مطالعه نسبت به قسمت عاج دندان سالم و یا بخش سالم دندان های مورد مطالعه در حدود 1.5 برابر کمتر است.
دکتر دردی قوجق،
دوره 4، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1381 )
چکیده

آنزیم 3- بتا- هیدروکسی استروئید دهیدروژناز یکی از آنزیم های شرکت کننده در مسیر بیوسنتز هورمون های استروئیدی است. این آنزیم در تبدیل پرگننولون به پروژسترون در مسیر بیوسنتز هورمون های جنسی شرکت می کند. هدف این پژوهش بررسی خصوصیات کنتیکی آنزیم 3- بتا- هیدروکسی استروئید دهیدروژناز بیضه موش صحرایی است. برای انجام تحقیق مقادیر معین سوبسترا و غلظت های متفاوت هموژنه بافت بیضه موش صحرایی در گرم خانه گذاشته (انکوبه) شد. مخلوط واکنش، شامل پرگننولون، کوآنزیم نیکوتین آمید دی نوکلئوتید و ایزونیتر و ترازولیم در 0.150 مولار بافر تریس و با 7.7=PH همچنین آنزیم استخراج شده از بیضه موش صحرایی بود که در زمان های مختلف و دماهای مختلف انکوبه شد. جذب نوری به وسیله اسپکتروفتومتر اندازه گیری شد. یافته ها نشان دادند مقدار PH بهینه و زمان انکوباسیون به ترتیب برابر با 7.9 و 1.5 ساعت بود. مقدار Kmax برابر با 6-10×5.3 مولار و Vmax برابر با 6-10×3.11 نانومول در میلی گرم در دقیقه بود. روش به کار گرفته شده در این مطالعه حساسیت کافی برای اندازه گیری فعالیت آنزیم استروئید دهیدروژناز بیضه موش را داشت. نتیجه این که خصوصیات کنتیکی آنزیم 3- بتا- هیدروکسی استروئید دهیدروژناز حاصل از این پژوهش قابل مقایسه با نتایج سایر محققان است و برای بررسی فعالیت این آنزیم در بافت ها کاربرد دارد.
دکتر عبدالحمید آل هوز، دکتر دردی قوجق، دکتر محمداسماعیل معافی،
دوره 5، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1382 )
چکیده

مقدمه و هدف: با توجه به گزارش قابلیت بالای تبخیری مایع منومرمتیل متاکریلات و نیز عوارض شناخته شده سمی آن از جمله عوارض کبدی، در صورت جذب پوستی یا تنفسی و نیز واکنش های آلرژیک آن، پیش بینی سیستم های مناسب و نیز تدبیر روش های حفاظتی جهت کاهش تماس مستقیم با این مواد در افزایش کارآیی تکنسین ها و نیز بهبود وضعیت سلامتی آنان ضرورت دارد. اهداف این پژوهش تعیین میزان متانول ادرار در افراد در معرض تماس با متیل متاکریلات و تعیین رابطه سطح متانول ادرار و اکسپوژر با متیل متاکریلات به تفکیک سابقه کاری و مقایسه سطح متانول ادرار و اکسپوژر با متیل متاکریلات در گروه های شاهد و گروه مورد مطالعه بود. مواد و روش ها: در یک مطالعه مورد - شاهدی از 32 تکنسین لابراتورهای دندانسازی نمونه ادرار قبل از آغاز کار در لابراتوار دندانسازی و پس از پایان کار (گروه مورد) و نیز از 32 نفر افراد عادی (گروه شاهد) تهیه شد و به روش کروماتوگرافی کاغذی و گازی غلظت متانول ادرار مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها: میانگین غلظت متانول در افراد گروه مورد مطالعه (1.2 میکرومول در لیتر) بیشتر از شاهد (0.87 میکرومول در لیتر) بود و اختلاف معنی داری را نشان داد (.0.05>P). میانگین غلظت متانول ادرار پس از پایان کار (1.45 میکرومول در لیتر) به صورت معنی داری بیش از غلظت آغاز به کار (1.27 میکرومول در لیتر) در لابراتوار دندانسازی بود (0.05>P). اما رابطه معنی داری بین سابقه کار و غلظت متانول ادرار به دست نیامد. نتیجه گیری: با توجه به افزایش معنی دار، میانگین غلظت متانول در ادرار پس از پایان کار در لابراتوار دندانسازی، استفاده از روش های محافظتی نظیر وجود تهویه مناسب، استفاده از ماسک و دستکش و یا تیوپ های جاذب بخار متیل متاکریلات می تواند در افزایش ایمنی محیط کار لابراتوار دندانسازی مفید باشد.
سهراب حلالخور، دکتر دردی قوجق، دکتر فرزاد جلالی، دکتر مینا اسلامدوست،
دوره 10، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده

زمینه و هدف : گلیکوزآمینوگلیکان‌ها، پلی‌ساکاریدهای‌ بدون‌ شاخه‌ای‌ می‌باشند و نقش‌ کلیدی‌ در ساختمان‌ مولکولی‌ و عملکرد غشاء سیتوپلاسمی دارند. گلیکوزآمینوگلیکان‌ها در مکانیسم برخی‌ بیماری‌ها از جمله‌ پرفشاری‌ خون‌ نیز نقش مهمی برعهده‌ دارند. از آنجایی‌ که‌ افزایش‌ فشارخون‌ شریانی‌ همواره‌ از مهم‌ترین‌ معضلات‌ سلامتی‌ مردم ‌در کشورهای‌ مختلف‌ بوده‌ است‌، اما هنوز شاخص‌ دقیق‌ و قابل‌ اعتمادی‌ برای تشخیص‌ زودرس‌ این‌ بیماری‌ وجود ندارد. این مطالعه به منظور اندازه‌گیری‌ گلیکوزآمینوگلیکان‌های‌ ادرار 24 ساعته‌ و سرم به‌ عنوان شاخص‌ دقیق‌ و زودرس‌ برای ‌بررسی‌ بیماران مبتلا به پرفشاری خون اولیه انجام شد. روش بررسی: این مطالعه مورد – شاهدی روی 53 بیمار مبتلا به‌ پرفشاری‌ خون‌ اولیه‌ که‌ برای درمان ‌در بیمارستان‌های‌ آموزشی‌ شهیدبهشتی‌ و شهیدیحیی‌نژاد بابل طی سال‌های 82-1381 بستری‌ شده بودند و 38 فرد سالم انجام شد. نمونه‌ ادرار 24 ساعته‌ و نمونه‌ سرم‌ از افراد شاهد بدون‌ ابتلا به‌ بیماری‌ پرفشاری‌ خون‌ و افراد مبتلا به‌ بیماری‌ پرفشاری‌ خون‌ که‌ از لحاظ‌ سن‌ و جنس‌ همسان بودند، تهیه‌ شد. مقدار گلیکوزآمینوگلیکان‌ در نمونه‌ها به‌ روش (کالریمتریک‌) و ‌با اسپکتروفتومتر اندازه‌گیری شد. یافته‌ها : نتایج این مطالعه نشان‌ داد که‌ بین‌ میزان‌ دفع‌ گلیکوزآمینوگلیکان‌های‌ ادرار 24 ساعته‌ و فشارخون‌ سیستولیک‌ نسبت‌ مستقیمی‌ وجود دارد و با افزایش‌ فشارخون‌ سیستولیک، ‌مقدار دفع‌ ادراری‌ گیلکوزآمینوگلیکان‌ها نیز افزایش‌ می‌یابد. همچنین‌ مقدارگلیکوزآمینوگلیکان‌ها در سرم‌ افراد مبتلا به‌ پرفشاری‌ خون‌ اولیه‌ نیز در مقایسه‌ با گروه‌ شاهد‌ افزایش‌ می‌یابد. نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که‌ در بیماران‌ مبتلا به‌ پرفشاری‌ خون‌ اولیه‌ مقدار گلیکوزآمینوگلیکان‌ها در ادرار24 ساعته‌ و سرم‌ نسبت به گروه شاهد افزایش‌ می‌یابد. بنابراین‌ اندازه‌گیری‌ مقدار گلیکوزآمینوگلیکان‌های ‌ادرار 24 ساعته‌ می‌تواند، شاخص‌ مناسبی‌ برای‌ تشخیص‌ زودرس‌ پرفشاری‌ خون‌ باشد.
دکتر هادی پارسیان، دکتر محمد نوری، دکتر محمدحسین صومی، دکتر علی رحیمی پور، دکتر دردی قوجق، دکتر رسول استخری، دکتر مهرداد کاشی فرد، دکتر کریم آقچه لی، دکتر گلنار مجیدی،
دوره 12، شماره 1 - ( بهار 1389 )
چکیده

زمینه و هدف : در سال‌های اخیر یافتن روش‌های غیرتهاجمی به منظور جایگزینی برای روش تهاجمی بیوپسی کبد مورد توجه قرار گرفته است. سطوح افزایش یافته گلیکوپروتئین لامینین در برخی بیماری‌های کبدی همراه با فیبروز گزارش شده است. لذا این مطالعه به منظور یافتن cut off point لامینین برای پیش‌بینی وجود فیبروز، مشخص کردن ارزش تشخیصی و بررسی اثرات درمان روی سطح سرمی آن در بیماران هپاتیت مزمن انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه مورد شاهدی سطح سرمی لامینین در 62 بیمار هپاتیت مزمن مراجعه کننده به مرکز تحقیقات گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی تبریز طی سال‌های 87-1386 قبل از درمان و در فواصل زمانی دو ، چهار و شش ماه پس از شروع درمان و 20 فرد سالم توسط ELISA سنجیده شد و با نتایج حاصل از بیوپسی بیماران مقایسه گردید.

یافته‌ها : میانگین غلظت سرمی لامینین در بیماران (20.9±91.9 نانوگرم بر میلی‌لیتر) نسبت به گروه کنترل (10.2±46.2 نانوگرم بر میلی‌لیتر) بالاتر بود (P<0.05). سطح سرمی لامینین در تمام مراحل فیبروز کبدی به طور معنی‌داری نسبت به گروه کنترل بالاتر بود (P<0.05). انتخاب سطح سرمی 52ng/ml برای لامینین، در تمایز وجود داشتن یا نداشتن فیبروز در بیماران نسبت به گروه کنترل، حساسیت (96.8%) و ویژگی (80%) خوبی را نشان داد. شش‌ماه پس از شروع درمان کاهشی در سطح سرمی لامینین مشاهده گردید؛ اما همچنان سطح سرمی لامینین نسبت به گروه کنترل بالاتر بود (P<0.05).

نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان‌دهنده وجود همبستگی مثبت بین سطح سرمی لامینین و شدت فیبروز بود. لذا از سنجش سطح سرمی لامینین به عنوان شاخصی غیرتهاجمی برای بررسی وجود فیبروز می‌توان استفاده نمود.


سعید فلاح، سوده رستم زاده، موسی قلیچی قوجق،
دوره 17، شماره 4 - ( زمستان 1394 )
چکیده

زمینه و هدف : خشونت خانگی واقعیتی دردناک است که بر تمام زوایای زندگی قربانیان خود اثرگذار است. بار خشونت خانگی بر سلامت زنان 44-15 ساله بیش از بار سرطان پستان، سرطان رحم و سوانح است. این مطالعه به منظور تعیین عوامل موثر بر خشونت خانگی علیه زنان متأهل انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی273 نفر از زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان کردکوی در سال 1391 انجام گردید. نمونه‌گیری به روش تصادفی طبقه‌ای و از طریق تقسیم به نسبت انجام شد. داده‌ها از طریق پرسشنامه‌ای که پایایی و روایی آن در مطالعات قبل تایید شده بود؛ جمع‌آوری و میزان مواجهه با خشونت فیزیکی، روانی و جنسی ثبت گردید. یافته‌ها : میانگین سنی زنان 7.8±29.4 سال و میانگین سن ازدواج زنان و همسرانشان به ترتیب 3.7±19.6 سال و 3.9±23.6 سال بود. 86.2% از زنان خانه‌دار بودند. میزان مواجهه با خشونت روانی، جنسی و فیزیکی به ترتیب 49 درصد، 33.7% و 32.8% تعیین شد. مهم‌ترین عوامل اثرگذار مربوط به زنان و همسرانشان سطح تحصیلات زنان و همسران، شغل زنان و سن ازدواج زنان و همسرانشان بود (P<0.05). مهم‌ترین عوامل اثرگذار مربوط به خانواده، تعداد فرزندان و درآمد خانوار بود (P<0.05). نتیجه‌گیری : سطح تحصیلات، اشتغال، سن ازدواج و سطح درآمد خانواده از مهم‌ترین عوامل اثرگذار در مواجهه با انواع خشونت بود.
رویا عباسی نتاج عمرانی، دردی قوجق، رضا حاج حسینی، وحید حسینی،
دوره 23، شماره 3 - ( پاییز 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان کولورکتال سومین سرطان شایع و یکی از دلایل اصلی مرگ و میر ناشی از سرطان در جهان است. یکی از مشکلات موجود در رابطه با این نوع سرطان عدم توانایی تشیخص زودرس آن است. این مطالعه به منظور تعیین همراهی تغییرات سطح سرمی فوکوزیل ترانسفراز -4 و گالکتین-3 در مراحل اولیه ابتلا به سرطان کولورکتال انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مورد - شاهدی روی 40 فرد مبتلا به مراحل اولیه سرطان کولورکتال و 40 فرد سالم انجام شد. اندازه‌گیری سطح سرمی فوکوزیل ترانسفراز- 4 و گالکتین -3 به روش الایزا انجام شد.
یافته‌ها: میانگین سطح سرمی گالکتین-3 در بیماران (6.3±5.46  ng/ml) بیشتر از گروه کنترل (5.8±4.26  ng/ml) بود؛ اما تفاوت معنی‌داری دیده نشد. همچنین میانگین سطح سرمی آنزیم فوکوزیل ترانسفراز -4 در بیماران (1.9±1.01  ng/ml) بیشتر از گروه کنترل (0.64±0.5  ng/ml) بود؛ اما تفاوت معنی‌داری دیده نشد. در بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال بین میزان سطح آنزیم فوکوزیل ترانسفراز با گلیکوپروتئین گالکتین-3 ارتباط آماری معنی‌داری مشاهده شد (P=0.01, r=0.71).
نتیجه‌گیری: اندازه‌گیری همزمان این دو شاخص در شناسایی بیماری سرطان کولورکتال در مراحل اولیه، به عنوان روش آزمایشگاهی غیرتهاجمی مفید خواهد بود.


صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.12 seconds with 33 queries by YEKTAWEB 4645