|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
5 نتیجه برای قهرمانی
فریبا قهرمانی، هاله قائم، دوره 7، شماره 2 - ( پاييز و زمستان 1384 )
چکیده
زمینه و هدف: ناباروری و مشکلات فردی و اجتماعی ناشی از آن به عنوان یکی از مسایل مهم زوج هاست. حدود نیمی از کل ناباروری ها مربوط به مردان است. برخی از عوامل موثر بر ناباروری مردان وابسته به عوامل محیطی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل خطر شایع در ناباروری مردان، روی مردان مراجعه کننده به کلینیک های ناباروری شیراز انجام شد.روش بررسی: این مطالعه مورد - شاهدی روی 108 مرد نابارور مراجعه کننده به کلینیک های ناباروری و 161 مرد بدون مشکل باروری مراجعه کننده و سایر کلینیک ها از بهمن 83 تا خرداد 84 در شیراز انجام گرفت. این دو گروه از نظر بعضی از عوامل خطر از جمله شغل، سابقه بیمار، سابقه عمل جراحی، مصرف دارو و سیگار مقایسه شدند.یافته ها: در این مطالعه سابقه بیماری فتق، سابقه بیماری واریکوسل، مصرف داروی رانیتیدین و شغل با ناباروری مردان از نظر آماری ارتباط معنی داری داشته اند (P<0.05). با انجام رگرسیون خطی مشخص شد با افزایش یک نخ سیگار در روز یک درصد کاهش در تحرک اسپرم (P<0.05) و با افزایش یک سال مصرف سیگار کاهشی به میزان 800000 اسپرم ایجاد می گردد (P<0.05). اختلاف BMI در دو گروه معنی دار بود (P<0.05) و مشاهده شد که افراد نابارور میانگین BMI کمتر از 25 دارند. بین ناباروری مردان با بیماری اوریون در این مطالعه رابطه معنی داری نشان داده نشد.نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که کار بدنی سنگین، مصرف سیگار و واریکوسل از عوامل موثر بر ناباروری مردان در شیراز می باشد.
فرشاد نقش وار، ژیلا ترابی زاده، امید عمادیان، امین زارع، مهران قهرمانی، دوره 8، شماره 4 - ( زمستان 1385 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان شایع ترین سرطان در زنان می باشد. رشد و تمایز بافت طبیعی و بدخیم پستان به وسیله هورمون های استروئیدی و عوامل رشد از قبیل HER-2/neu تنظیم می گردد. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی بیان گیرنده استروژن، گیرنده پروژسترون و HER-2/neu در یک جمعیت ایرانی مبتلا به سرطان پستان مهاجم بود.روش بررسی: این مطالعه به روش مقطعی- توصیفی روی 50 نمونه بیماران مبتلا به سرطان پستان مهاجم در بیمارستان امام خمینی طی سال های 85-1384 انجام گرفت. ابتدا برش هایی از بلوک پارافینی نمونه هر یک از بیماران تهیه و سپس یکی از برش ها با روش هماتوکسیلین- ائوزین و مابقی با روش ایمونوهیستوشیمی و با استفاده از کیت های استروژن، پروژسترون و HER-2/neu شرکت Dako رنگ آمیزی و نمونه های مثبت و منفی مشخص گردید. بخش توصیفی داده ها به وسیله نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: طیف سنی افراد مورد مطالعه 88-28 سال و میانگین سنی مبتلایان 52.6 سال بود. گیرنده استروژن در 80 درصد، گیرنده پروژسترون در 72 درصد و HER-2/neu در 57.1 درصد موارد مثبت بودند. بیان توام گیرنده استروژن و پروژسترون در 70 درصد موارد بود که 62.9 درصد آنها از نظر HER-2/neu مثبت بودند. در 8 درصد بیماران گیرنده استروژن مثبت و گیرنده پروژسترون منفی بود. در 20 درصد بیماران هر دو گیرنده استروژن و پروژسترون منفی بودند که 83.4 درصد آنها از نظر HER-2/neu منفی بودند.نتیجه گیری: آمار به دست آمده در این مطالعه شامل بروز نسبی بالای HER-2/neu و بروز بالای گیرنده هورمونی در این منطقه نسبت به تحقیقات صورت گرفته در مناطق دیگر احتمال دخالت مساله نژاد و شرایط آب و هوایی را مطرح می نماید.
مهدی قهرمانی مقدم، کیوان حجازی، دوره 18، شماره 3 - ( پاییز 1395 )
چکیده
زمینه و هدف : افزایش سطح اندوتلین-1 و مالوندیآلدئید سرمی با افزایش خطر بروز بیماری عروق کرونر همراه است. این مطالعه به منظور تعیین اثر هشت هفته تمرین هوازی بر سطح سرمی اندوتلین-1 و مالوندیآلدئید زنان بالای 60 سال غیرفعال انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه شبهتجربی 21 زن بالای 60 سال غیرفعال به صورت غیرتصادفی در دو گروه کنترل (10 نفر) و مداخله (11 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین هوازی شامل هشت هفته تمرین هوازی (با شدت 50 تا 70 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره)، هر هفته سه جلسه یک ساعته اجرا شد. سطح اندوتلین-1 و مالوندیآلدئید سرمی پیش از شروع و پس از پایان مداخله تمرینی تعیین شد.
یافتهها : اندوتلین-1 سرمی گروه مداخله پس از هشت هفته تمرین هوازی (3.42 در مقابل 2.19 پیکوگرم بر میلیلیتر) به میزان 35.96% کاهش یافت (P<0.05). این میزان در گروه کنترل نیز با کاهش 41.09% (4.38 در مقابل 2.58 پیکوگرم بر میلیلیتر) از نظر آماری معنیدار بود (P<0.05)؛ اما تغییرات میانگین اندوتلین-1 سرمی زنان در مقایسه بینگروهی تفاوت آماری معنیداری نداشت. در انتهای مطالعه کاهش میزان مالوندیآلدئید سرمی گروه مداخله (12.47 در مقابل 12.27 میکرومول بر لیتر) در مقایسه با گروه کنترل (22.09 در مقابل 15.97 میکرومول بر لیتر) از نظر آماری معنیدار نبود.
نتیجهگیری : سطح سرمی اندوتلین-1 در هر دو گروه مداخله و کنترل در انتهای مطالعه کاهش یافت؛ لذا تمرین هوازی منظم با شدت متوسط اثرگذار نبود.
آذر معزی، شبنم قهرمانی نیا، آرمیتا قهرمانی نیا، محسن رضایی همامی، دوره 19، شماره 2 - ( تابستان 1396 )
چکیده
زمینه و هدف : یکی از آسیبهای شایع سیستم عضلانی – اسکلتی دردهای مزمن گردن و شانه است که باعث بروز اختلالات وضعیتی و کوتاهیهای بافت نرم میگردد. این مطالعه به منظور مقایسه طول عضلات کمربند شانهای بیماران مبتلا به دردهای مزمن گردن – شانه با افراد سالم انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه مورد – شاهدی روی 16 بیمار و 15 فرد سالم انجام شد. میزان کوتاهی عضلات پکتورالیس ماژور و مینور نیز تراپز فوقانی با تستهای عملکردی و دامنه حرکات اکتیو ابداکسیون و اکسترنال روتاسیون شانه و نیز دامنه حرکات فلکسیون و لترال فلکسیون گردن ارزیابی شد.
یافتهها : در سمت راست طول عضلات پکتورالیس ماژور و مینور گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد کوتاهی آماری معنیداری مشاهده شد (P<0.05). دامنه حرکت اکتیو لترال فلکسیون گردن در سمت راست گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد به طور معنیداری کاهش نشان داد (P<0.05). دامنه حرکات اکتیو ابداکسیون و اکسترنال روتاسیون شانه در گروه مورد نسبت به گروه شاهد کاهش آماری معنیدار داشت (P<0.05).
نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشاندهنده کاهش دامنه حرکتی گردن و شانه و کوتاهی قابل ملاحظه طول عضلات شانه در سمت دارای درد مزمن بود.
مینا وجودی سردرودی، زهرا باقری، لیلا قهرمانی، پیمان جعفری، دوره 20، شماره 2 - ( تابستان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف : طولانی شدن اقامت بیماران در بیمارستان منجر به تحمیل هزینههای قابل توجهی بر فرد و سیستم درمانی جامعه میگردد. این مطالعه به منظور تعیین کاربرد مدل رگرسیون پواسن با صفرهای انباشته چند سطحی در شناسایی عوامل مرتبط با تعداد روزهای اضافه بستری بیماران تحت جراحیهای ناحیه شکم انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه توصیفی – تحلیلی 485 پرونده بیماران بستری از پنج بیمارستان دولتی و خصوصی شهر شیراز به روش نمونهگیری در دسترس ارزیابی شدند. از مدل رگرسیون پواسن با صفرهای انباشته چند سطحی به منظور بررسی عوامل خطر مرتبط با تعداد روزهای اضافی بستری استفاده شد. بهمنظور برآورد پارامترهای مدل، روش ماکزیمم درستنمایی و برای ارزیابی مدل، شاخصهای نیکویی برازش AIC (Akaike Information Criterion) و BIC (Bayes Information Criterion) بهکار برده شد.
یافتهها : 81.2% از بیماران تعداد روز اضافه بستری نداشتند. نتایج مدل نشان داد متغیرهای سن، تنفس، سرطان، تزریق خون، داشتن تب بالا، مصرف سیگار و مواد مخدر اثر معنیداری بر تعداد روزهای اضافه بستری نداشتند. در مقابل متغیرهای جنسیت زن، داشتن بیماری کلیوی، سابقه جراحی و ابتلا به عارضه ایلئوس سبب افزایش تعداد روزهای اضافه بستری بیماران گردید (P<0.05). همچنین جراحی لاپاراسکوپی کیسه صفرا و بیرون آوردن غده پروستات شانس اضافه بستری را به ترتیب 4.64 برابر و 9 برابر افزایش داد (P<0.05).
نتیجهگیری : جنسیت زن، داشتن بیماری کلیوی، سابقه جراحی، انجام عمل جراحی لاپاراسکوپی کیسه صفرا، انجام عمل جراحی بیرون آوردن غده پروستات و ابتلا به عارضه ایلئوس به عنوان متغیرهای افزایش دهنده تعداد روزهای اضافه بستری بیماران بودند.
|
|
|
|
|
|