[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
رضایت‌آگاهانه‌شرکت‌درمطالعه::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations66883002
h-index3117
i10-index20773
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
24 نتیجه برای قربانی

راهب قربانی، رامین پازوکی، دکتر علیرضا احمدیان،
دوره 1، شماره 3 - ( پاييز و زمستان 1378 )
چکیده

انگل های روده ای دارای انتشار جهانی و به عنوان مهم ترین مشکل بهداشتی و اقتصادی در اغلب نقاط دنیا می باشند، بطوری که می توان گفت هیچ نقطه ای از دنیا را نمی توان یافت که گرفتار چند نوع بیماری های انگلی نباشد. به منظور ارزیابی وضعیت آلودگی انگلی کودکان زیر دو سال مناطق شهری شهرستان سمنان در سال 76-1375، از 359 کودکان زیر دو سالی که به همراه مادرانشان به مراکز بهداشتی شهری شهرستان مراجعه نمودند، در سه روز متوالی نمونه مدفوع تهیه و به سه روش فرمالین-اتر، مستقیم و رنگ آمیزی با تیونین، از نظر وجود انگل بررسی شدند. در این کودکان، آلودگی به کرم های روده ای دیده نشد. 14.2% افراد آلودگی به تک یاخته ها داشتند که ژیاردیا لامبلیا با آلودگی در 10% افراد، شایعترین انگل در این کودکان بوده است. در 10.3% افراد آلودگی به تک یاخته های آسیب زا دیده شده است. بین سن و آلودگی به تک یاخته های روده ای رابطه معنی دار آماری دیده شد (P<0.001) بین جنس، وضعیت منطقه (سردسیر یا گرمسیر) و شیوع انگل های روده ای در سطح معنی داری 5% رابطه ای دیده نشد. از آنجا که ژیاردیا شایعترین انگل منطقه بوده و این انگل بیماریزاست، آموزش به مادران در زمینه رعایت اصول بهداشتی می تواند از آلودگی به انگل ها و عوارض آنها جلوگیری کند.
دکتر حسن ‎مفیدپور، دکتر رستم‎ قربانی، دکتر مختار جعفرپور، دکتر علی‎رضا‎ فاضل،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1383 )
چکیده

مقدمه و هدف: زنجیره های کربوهیدراتی متصل به گلیکوپروتئین ها و گلیکولیپیدهای سطح سلولی، به ویژه قندهای انتهایی آنها در فعالیت های سلولی و تقریباً در تمام سیستم های بیولوژیک نقش کلیدی دارند. توزیع گلیکوکانجوگیت های کلیه بالغ تا به حال مورد توجه زیادی قرار نگرفته است. هدف از این مطالعه تعیین محل ملکول های گالاکتوز- ان- استیل گالاکتوز آمین در سطح سلول های کلیه موش بالغ می باشد. مواد و روش ها: در این پژوهش پس از خارج کردن کلیه های موش نژاد Balb/C و پاساژ بافتی به روش معمول نمونه های تهیه شده با استفاده از تکنیک لکتین هیستوشیمیایی و لکتین های MPA و PNA متصل به HRP که لکتین های اختصاصی برای تعیین قندهای انتهایی هستند، استفاده گردید. یافته ها: لوله های جمع کننده ادراری واکنش شدید به PNA نشان دادند و واکنش با شدت کمتر و یکنواخت با سطح لومینال لوله های پروکسیمال داشتند. لکتین MPA سلول های ویژه ای را در میان لوله های پیچدار دیستال و گلومرول مشخص نمود. نتیجه گیری: به نظر می رسد که قندهای انتهایی ویژه مذکور، مربوط به فونکسیون سلول ها در این نواحی کلیه می باشند و احتمال دارد تنظیم ژنتیکی آنها را در دوران تکاملی جنینی بر عهده داشته باشند.
دکتر رستم قربانی، آنه محمد غراوی، دکتر مظفر خزاعی، دکتر ال آقا محسن امامی، دکتر علی پورمتعبد، دکتر جهانبخش قاسمی، دکتر پرویز صیادی،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار و تابستان 1384 )
چکیده

زمینه و هدف: (BPA) Bisphenol A، یک زنواستروژن محیطی است که به عنوان مونومر برخی پلاستیک ها (پلی کربنات ها و اپوکسی رزین) به طور وسیعی در تولید انواع مواد وسایل از جمله مواد پر کننده دندان، ظروف یکبار مصرف و پوشش های داخلی قوطی های کنسرو استفاده می شود. این ماده به دلیل داشتن اثرات استروژنی روی سیستم تولید مثل، جز مخرب های اندوکرینی طبقه بندی می گردد. تحقیق حاضر به منظور تعیین اثر Bisphenol A روی وزن و ساختار هیستولوژیک بیضه و پروستات انجام شد.روش بررسی: این مطالعه تجربی در سال 1383 انجام گردید. به رت های نر بالغ (50 سر) نژاد ویستار با سن بالای 12 الی 13 هفته روزانه یک دوز BPAمقادیر100 ?g/kgbw ,50 ?g/kgbw ,10 ?g/kgbw به مدت 6 و 12 روز از طریق داخل صفاقی تزریق شد و یک روز پس از آخرین تزریق موش ها کشته شد و وزن بیضه و پروستات آنها اندازه گیری گردید. سپس از آنها مقاطع 5 میکرونی تهیه شد و با دو روش رنگ آمیزی H&E و هماتوکسیلین ویگرت رنگ آمیزی گردید. داده ها با استفاده از آزمون ANOVA دو طرفه و آزمون کای اسکوئر تجزیه تحلیل گردید.یافته ها: در گروه های آزمایش در مقایسه با گروه کنترل وزن بیضه و پروستات کاهش یافته بود و اپی تیلوم سلول های لوله های اسپرم ساز تخریب شده بودند (0.05 P<).نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که در دوزهای پایین Bisphenol A اثر مخرب بر روی ساختار میکروسکوپی بافت بیضه و پروستات رت های بالغ دارد.
مرتضی منصوریان، مهدی کارگر، ناصر بهنام پور، هادی رحیم زاده، مصطفی قربانی،
دوره 10، شماره 4 - ( زمستان 1387 )
چکیده

زمینه و هدف : ترکیب MDMA یا 3و 4 متیل‌دی‌اکسی‌مت آمفتامین که به نام اکستازی هم معروف هستند، از ترکیبات مخدر جدید محسوب می‌شوند. قرص‌های اکستازی دارای اثرات زودگذر مثبت و اثرات منفی و مخرب هستند. این مطالعه به منظور تعیین میزان آگاهی و نگرش دانشجویان در مورد قرص‌های اکستازی انجام شد. روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی روی 300 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی گلستان و دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال 1385 انجام شد. نمونه‌گیری به صورت تصادفی انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه طراحی شده توسط محقق بود که شامل سؤوالات دموگرافیک، سنجش آگاهی و نگرش می‌شد. با مراجعه به خوابگاه دانشجویان و محیط دانشگاه پرسشنامه توزیع و توسط آنان تکمیل گردید. پس از جمع‌آوری و دسته‌بندی داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-15 تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها : براساس نتایج این مطالعه، 3درصد از شرکت‌کنندگان دارای حداقل یک‌بار تجربه مصرف اکستازی بودند. 3/27 درصد از دانشجویان در باره اکستازی آگاهی کم داشتند. همچنین 3/52 درصد از آنها آگاهی متوسط و فقط 7/12 درصد از آگاهی زیاد برخوردار بودند. ارتباط معنی‌داری بین میزان آگاهی و نگرش دانشجویان درباره اکستازی و میزان درآمد خانواده وجود داشت (05/0P<). بین میزان آگاهی و نگرش دانشجویان درباره اکستازی و سن، جنس، رشته تحصیلی و منابع کسب اطلاعات اختلاف آماری معنی‌داری وجود نداشت. بین آگاهی و نگرش دانشجویان همبستگی مثبت معنی‌داری وجود داشت (05/0P< ، 243/0=r). نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان آگاهی و نگرش دانشجویان در باره اکستازی در سطح مناسب قرار ندارد و اجرای برنامه‌های آموزشی برای آنها می‌تواند، سبب ارتقا آگاهی و تغییر در نگرش آنها شود.
دکتر فرامرز ابراهیمی فلاح طلب، دکتر مهدی قربانی ثمینی،
دوره 11، شماره 2 - ( تابستان 1388 )
چکیده

کودک آزاری به عنوان یک پدیده نابهنجار همواره در هر جامعه‌ای مورد نکوهش بوده است. با توجه به شدت جراحات عمدی که توسط والد یا قیم کودک ایجاد می‌گردد و احتمال وقوع مرگ ناشی از آن زیاد است؛ لزوم مداخله در مراحل اولیه برای حفظ حیات کودک ضروری است. روزانه موارد زیادی از مرگ و میر ناشی از کودک آزاری در سراسر دنیا  اتفاق می‌افتد که در معاینه‌های روتین تشخیص داده نمی‌شوند. لذا لزوم ارائه برنامه برای شناسایی و مداخله امری اجتناب‌ناپذیر است. مقاله حاضر گزارشی از یک مورد کودک‌آزاری است که به دنبال صدمات کشنده شکمی کودک فوت نمود.


محمدعلی سلیمانی، رضا مسعودی، نسیم بهرامی، مصطفی قربانی، طاهره صادقی،
دوره 11، شماره 4 - ( زمستان 1388 )
چکیده

زمینه و هدف : سیستم طبقه‌بندی شدت بیماری‌ها با عنوان APACHE II (Acute Physiology and Chronic Health Evaluation II)، به عنوان یک ابزار استاندارد، شاخصی برای بررسی میزان مرگ و میر بیماران، ارزیابی کیفیت مراقبت‌های ارائه شده و شناسائی بیماران مزمن در مطالعات به‌کار می‌رود. این مطالعه به منظور پیش‌بینی درصد موارد مرگ و میر بیماران بستری در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان کوثر قزوین با استفاده از ابزار APACHE II انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 204 بیماری که با تشخیص‌های مختلف در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان کوثر قزوین طی سال 1386 بستری شده بودند؛ انجام شد. نمونه‌گیری به روش مبتنی بر هدف صورت گرفت. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه مشخصات فردی و ابزار APACHE II گردآوری شدند. یافته‌ها : از 204 بیمار بستری در بخش مراقبت‌های ویژه، 147 نفر (1/72 درصد) زنده ماندند. میانگین نمره APACHE II بیماران 38/11 (حداقل صفر و حداکثر 41) بود. میزان پیش‌بینی مرگ 26/30 درصد بود؛ در حالی که میزان مرگ 9/27 درصد مشاهده شد. بین نمره APACHE II و پیش‌بینی میزان مرگ و میر بیماران ارتباط معنی‌داری وجود داشت (r=0.976, p<0.05) . میانگین نمره APACHE II در بیمارانی که زنده ماندند؛ 97/13 و در بیمارانی فوت شد 36/25 به دست آمد (t=9.93, p<0.05). نتیجه‌گیری : نتایج مطالعه نشان داد که APACHE II به شکل بسیار دقیق، میزان مرگ و میر بیماران بستری در بخش مراقبت‌های ویژه را پیش‌بینی کرده و همچنین در پیش‌بینی روند درمان بیماران بستری در بخش مراقبت‌های ویژه مفید است.
دکتر سپیده بخشنده نصرت، دکتر حمیدرضا بذرافشان، دکتر رامین آذرهوش، دکتر شرابه هزارخوانی، دکتر مریم السادات میرکریمی، دکتر ندا مختاری، دکتر سیما بشارت، مصطفی قربانی،
دوره 12، شماره 2 - ( تابستان 1389 )
چکیده

زمینه و هدف : اثرات زیانبار بیماری‌های تیروئید در دوران بارداری روی سیر بارداری و رشد جنین به اثبات رسیده است. بیماری‌های خودایمنی تحت بالینی تیروئید می‌توانند منجر به دو برابر شدن شانس زایمان زودرس, سقط و نیز تیروئیدیت پس از زایمان شوند. این مطالعه به منظور مقایسه میزان عملکرد و خودایمنی تیروئید در زنان باردار مبتلا و غیرمبتلا به گواتر انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی روی 100 زن باردار مبتلا به گواتر (گروه مورد) و 100 زن باردار غیرمبتلا به گواتر (گروه شاهد) مراجعه کننده به درمانگاه مرکز آموزشی درمانی دزیانی گرگان طی تابستان 1384 انجام شد. از هر زن 5 میلی‌لیتر خون برای تعیین مقادیر هورمون‌های تیروئیدی (T3, T4, TSH, T3RUP) و آنتی‌بادی‌های ضدتیروئید (Anti TG, Anti TPO) گرفته شد. هورمون‌های تیروئیدی به روش IRMA و آنتی‌بادی‌ها با روش الیزا اندازه‌گیری شدند.

یافته‌ها : از 100 زن باردار مبتلا به گواتر 34% اندازه تیروئید حدود سه برابر طبیعی و 66% اندازه تیروئید حدود دو برابر طبیعی داشتند. Anti TPO در 36% زنان باردار مبتلا به گواتر و در 16% زنان غیرمبتلا به گواتر بالاتر از حد طبیعی بود. Anti TG در 9% از زنان باردار مبتلا به گواتر و 4% زنان غیر مبتلا به گواتر از حد طبیعی بالاتر بود. میانگین TSH در گروه مورد و شاهد در محدوده طبیعی و به ترتیب microU/ml 1.81±1.33 و microU/ml 1.84±1.4 بود. میانگین غلظت Anti TPO و Anti TG در گروه مورد U/ml 373.91±197.37 و U/ml 248.8±70.59 و در گروه شاهد U/ml 79.52±63.97 و U/ml 248.8±70.59 تعیین شد.

نتیجه‌گیری : با توجه به مشاهده اختلالات عملکرد و اتوایمونیته تیروئید در 20% جمعیت سالم مورد مطالعه و در 45% افراد مبتلا به گواتر، بهتر است که بررسی عملکرد و آنتی‌بادی‌های ضدتیروئید در تمامی زنان باردار سالم، بدون علامت و مبتلا به گواتر برای جلوگیری از عوارض جنینی مادری انجام شود.


حمید آسایش، مصطفی قربانی، دکتر هادی سالاری، مرتضی منصوریان، رویا صفری،
دوره 12، شماره 4 - ( زمستان 1389 )
چکیده

زمینه و هدف : سوءمصرف مواد مخدر یکی از معضلات و نگرانی‌های عمده جهان امروز است و از آنجا که برخی از این عوامل مؤثر فردی و خانوادگی قابلیت تغییر و اصلاح دارند؛ با شناخت آنها می‌توان برنامه‌های پیشگیرانه مؤرتر و مبتنی بر شواهد طراحی و اجرا کرد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط ویژگی‌های فردی و خانوادگی و گرایش افراد به سوء مصرف مواد مخدر در معتادین خود معرف مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان اجرا گردید. روش بررسی : این مطالعه مورد شاهدی روی 120 معتاد مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان به عنوان گروه مورد و 120 نفر همسان شده از نظر سن و جنس به عنوان گروه شاهد طی سال 1387 انجام شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات پرسشنامه توأم با مصاحبه بود. از آزمون کای‌اسکوئر و تی مستقل برای تجزیه و تحلیل روابط بین متغیرها استفاده شد. یافته‌ها : براساس یافته‌های این مطالعه، داشتن تحصیلات دبیرستانی (OR=4.63, 95%CI:1.78-12.02) و دیپلم (OR=15.58, 95%CI: 4.09-50) شانس گرایش به مواد مخدر را نسبت به تحصیلات دانشگاهی افزایش داد. داشتن دوست یا دوستان معتاد شانس گرایش فرد به سوء مصرف مواد را 7.32 برابر (CI95%: 4.09-13.13) و سابقه سیگاری بودن فرد در گذشته یا حال شانس گرایش به مواد مخدر را 12.35 برابر (CI95%:6.65-22.93) افزایش داده است. همچنین افراد دارای شغل دائم نسبت به افرادی که شغل موقت داشتند؛ شانس کمتری (OR=0.109, 95%CI: 6.65-22.93) برای گرایش به مواد مخدر داشتند. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که اعتیاد دوستان، مصرف سیگار، تحصیلات پایین و بیکاری در گرایش به مواد مخدر مؤثر می‌باشد؛ لذا اقداماتی برنامه‌ریزی شده برای کاهش این گونه عوامل خطر در بین افراد جامعه به ویژه جوانان، توسط خانواده و مسؤولین جامعه ضروری است.
دکتر رامین تاجبخش، دکتر محمد دهقان، دکتر رامین آذرهوش، دکتر سمیه سدنی، مریم کبوتری، مصطفی قربانی، سهیلا صمدزاده،
دوره 13، شماره 1 - ( بهار 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : تظاهرات پوستی و مخاطی در بیماران همودیالیزی از شیوع بالایی برخوردار هستند. این مطالعه به منظور تعیین تظاهرات پوستی و مخاطی بیماران مبتلا به نارسایی انتهایی کلیه تحت همودیالیز مزمن در مرکز دیالیز مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه توصیفی تحلیلی 100 بیمار (51 مرد و 49 زن) از مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان به صورت تصادفی از بین 120بیمار تحت همودیالیز در سال 1388 انتخاب شدند. بیماران مورد مطالعه توسط متخصص پوست از نظر ضایعات پوستی، مخاطی، ناخن و مو معاینه شدند و یافته‌ها برای هر بیمار در پرسشنامه ثبت گردید. داده‌ها توسط نرم‌افزار آماری SPSS-13 و آزمون‌های کولموگروف- اسمیرنوف, تی, یومن‌ویتنی, کای‌اسکوئر و تست دقیق فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها : میانگین سنی بیماران 12.3±49 سال بود. شایع‌ترین علت نارسایی کلیه، دیابت بود. شایع‌ترین یافته خشکی پوست (78.3%) بود و پس از آن به ترتیب خارش (39.1%)، لنتیگو (34.8%)، تغییررنگ‌ پوستی (32.6%) ، لکونیشیا (32%) و نازک شدن بستر ناخن (24%) تعیین گردید. لنتیگو در زنان (42.85%) بیشتر از مردان (21.5%) بود (P<0.042). ارتباط سن با خشکی پوستی (P<0.01)، پوسته‌ریزی (P<0.042)، لنتیگو (P<0.01)، فولیکولیت (P<0.01)، هیپوپیگمانتاسیون گوتیت ایدیوپاتیک (P<0.01)، لکونیشیا (P<0.01) و ناخن نیم‌نیم (P<0.01) معنی‌دار بود. بین زمان دیالیز و تغییر رنگ پوست (P<0.032) و لکونیشیا (P<0.041) ارتباط معنی‌داری مشاهده شد. رابطه بین کلابینگ و ضریب کلسیم فسفر از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.027). سطح فریتین سرم با خارش پوستی (P<0.048) و قارچ پوستی (تینه‌آ ورسیکالر) (P<0.047) رابطه آماری معنی‌داری داشت.

نتیجه‌گیری : نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تظاهرات پوستی و مخاطی در بیماران تحت همودیالیز شایع است و لنتیگو در مقایسه با سایر مطالعات از شیوع بیشتری برخوردار است.


دکتر مهریار مهرکش، دکتر سکینه محمدیان، مصطفی قربانی، دکتر سمیرا عشقی نیا، دکتر نینا شفا،
دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : سندرم متابولیک دربرگیرنده مجموعه عواملی است که به عنوان عوامل خطرساز برای ابتلاء به بیماری‌های قلبی عروقی و دیابت نوع دوم محسوب می‌شوند. تعیین شیوع این سندرم و اختلالات منسوب به آن از جمله فشارخون بالا، اختلال متابولیسم گلوکز، دیس‌لیپیدمی و چاقی مرکزی در سنین کودکی و نوجوانی به پیشگیری و درمان به موقع این اختلالات و کاهش عوارض ناتوان کننده و مرگبار ناشی از آن در آینده کمک می‌کند. این مطالعه به منظور تعیین شیوع سندرم متابولیک و اجزای تشکیل دهنده آن در نوجوانان شهر گرگان انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 450 نوجوان 15 تا 17 ساله (225 دختر و 225 پسر) دبیرستان‌های شهر گرگان طی سال 1388 با نمونه‌گیری به روش تصادفی انجام شد. معیار تشخیص سندرم متابولیک وجود سه مورد یا بیشتر از پنج معیار دور کمر مساوی یا بیش از صدک 90 براساس سن و جنس، افزایش فشارخون سیستولیک و دیاستولیک مساوی یا بیشتر از صدک 90 براساس سن، جنس و قد، میزان قندخون مساوی یا بیش از 100 میلی‌گرم در دسی‌لیتر، تری‌گلیسرید مساوی یا بیش از 110 میلی‌گرم در دسی‌لیتر، HDL کمتر یا مساوی 40 میلی‌گرم در دسی‌لیتر بود. اطلاعات تن‌سنجی شامل قد، وزن و دورکمر ثبت و اندازه‌گیری فشارخون از بازوی راست انجام شد. نمونه خون وریدی ناشتا برای آزمایش‌های بیوشیمیایی جمع‌آوری گردید. داده‌ها توسط نرم‌افزار SPSS-16 و آزمون‌های توصیفی (شیوع و فاصله اطمینان 95 درصد)، آزمون تحلیلی کای‌اسکوئر و رگرسیون لجستیک تک متغیره تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها : شیوع کلی سندرم متابولیک 3.3% (95% CI: 1.8-5.4) تعیین شد. علی‌رغم این که شیوع سندرم در پسران (4.9%) و در دختران (1.8%) بود؛ اما این اختلاف از لحاظ آماری معنی‌دار نبود. از بین کل افراد 54.6% (95% CI: 49.93-59.33) مبتلا به 1 یا 2 اختلال متابولیک بودند. شایع‌ترین اختلال متابولیک در هر دو جنس افزایش تری‌گلیسرید (27.6% در پسران و 52.4% در دختران) بود. همچنین پایین بودن HDL (17.3%) و چاقی شکمی (7.6%) به ترتیب در پسران و دختران شیوع بیشتری داشت. کمترین شیوع در پسران مربوط به چاقی شکمی (0.9%) و در دختران افزایش فشارخون (3.1%) بود.

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که شیوع سندرم متابولیک در نوجوانان 17-15 ساله شهر گرگان کمتر از شیوع آن در سایر نقاط کشور است؛ اما شیوع چاقی بیشتر از دیگر مناطق می‌باشد. با توجه به ابتلای بیش از نیمی از جمعیت مورد مطالعه به یک یا دو اختلال متابولیک، پیگیری درازمدت این افراد پیشنهاد می‌گردد.


دکتر افسانه برقعی، مصطفی قربانی، دکتر علیرضا خوش بین خوش نظر،
دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1390 )
چکیده

زمینه و هدف : بیش از نیمی از تحقیقات علوم پزشکی در ایران در قالب پایان‌نامه‌های دانشجویی در مقاطع مختلف تحصیلی انجام می‌شود. در دوره پزشکی عمومی پایان‌نامه یک درس اجباری 6 واحدی است. این مطالعه به منظور تعیین وضعیت انتشار دانش حاصل از پایان‌نامه‌های دوره پزشکی عمومی دانشکده پزشکی گرگان در مجلات و کنگره‌های علمی انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی به صورت مقطعی و با روش سرشماری روی 371 پایان‌نامه دوره پزشکی عمومی دفاع شده در دانشکده پزشکی گرگان طی سال‌های 87-1375 به راهنمایی 54 نفر از اعضاء هیأت علمی که راهنمایی حداقل یک پایان‌نامه را به عهده داشتند؛ انجام شد. برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه‌ای حاوی برون‌داد پایان‌نامه‌ها و همچنین موانع موجود در انتشار نتایج پایان‌نامه‌ها استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-13 و آزمون کای‌اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها : در مجموع 322 پایان‌نامه به راهنمایی 43 عضو هیأت علمی دانشکده پزشکی گرگان بررسی شد. اعضاء هیأت علمی بالینی و علوم پایه به ترتیب راهنمایی 87.6% و 12.4% از پایان‌نامه‌ها را برعهده داشتند. 164 پایان‌نامه (50.9%) در مجلات و یا کنگره‌ها انتشار یافته بود و بیشترین سهم مربوط به مجلات داخلی (24.4%) بود. اعضاء هیأت علمی بالینی و علوم پایه به ترتیب 35.1% و 70% از پایان‌نامه‌ها را به صورت مقاله منتشر کرده بودند. مطالعاتی از نوع تجربی بیشتر (48.5%) از مابقی مطالعات به نشر منجر شده بود. مهم‌ترین مشکل در خصوص انتشار نتایج پایان‌نامه از دیدگاه اساتید، کمبود وقت و سپس نداشتن همکار برای این امر بود.

نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که وضعیت انتشار یافته‌های حاصل از پایا‌ن‌نامه‌های دوره پزشکی عمومی در دانشکده پزشکی گرگان تا وضعیت ایده‌آل هنوز فاصله زیادی دارد.


قدرت اله فلسفی نیا، دکتر محمدتقی قربانیان، دکتر تقی لشکر بلوکی، دکتر محمود اله دادی سلمانی،
دوره 14، شماره 2 - ( تابستان 1391 )
چکیده

زمینه و هدف : هم‌کشتی سلول‌های بنیادی یکی از روش‌های مورد استفاده محققین علم سلول‌درمانی است. با این روش می‌توان باعث بهبود شرایط کشت و تمایز بهتر سلول‌های بنیادی شد. عوامل رشد عصبی، مولکول‌هایی هستند که نقش‌های بسیار حیاتی در بقاء، تکثیر و تمایز سلول‌های بنیادی دارند. این مطالعه به منظور ارزیابی بیان عوامل نوروتروفیک یا رشد عصبی و سرعت تکثیر سلول‌های بنیادی عصبی (Neural Stem Cells: NSCs) در هم‌کشتی این سلول‌ها با سلول‌های بنیادی مزانشیمی (Mesenchymal Stem Cells: MSCs) انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 40 سر موش صحرایی بالغ نژاد ویستار در دانشکده زیست‌شناسی دانشگاه دامغان انجام شد. سلول‌های NSC و MSC از موش‌های صحرایی استخراج شدند. برای جداسازی NSCs ، ناحیه شکنج دندانه‌ای هیپوکامپ برداشته شد. پس از هضم مکانیکی و آنزیمی، توده سلولی در محیط DMEM/F12 حاوی FBS کشت داده شد. برای جداکردن MSCs مغز استخوان، استخوان‌های فمور و تیبیا تخلیه و در محیط فوق‌الذکر کشت داده شد. هم‌کشتی NSCs با MSCs در ظرف ترانس‌ول و در محیط DMEM/F12 حاوی FBS انجام شد. تعیین هویت سلولی، سرعت تکثیر و نیز بیان عوامل نوروتروفیک (CNTF‎, BDNF, ‎GDN‎F, ‎NT-‎3) به ترتیب با روش‌های ایمنوسیتوشیمی، هموسایتومتر و RT-PCR انجام گردید. یافته‌ها : مقایسه نیمه کمی بیان عوامل نوروتروفیک بین گروه‌های ‎NSC‎ هم‌کشتی و NSCs که به تنهایی (کنترل) کشت شده بود؛ تفاوتی نشان نداد؛ ولی نتایج نشان داد که الگوی بیان ‎NTFs (neurotrophins) در NSCs و ‎‎MSCs‎ مشابه یکدیگر هستند. تکثیر NSCs در شرایط هم‌کشتی به‌طور معنی‌داری افزایش یافت (P<0.05).
فاطمه طاهری، مریم حاجی قاسم کاشانی، محمدتقی قربانیان، لیلی حسین پور،
دوره 14، شماره 3 - ( پاییز 1391 )
چکیده

زمینه و هدف : استفاده از القاگرهای شیمیایی برای تمایز سلول‌های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان بالغ (BMSCs) به سلول‌های عصبی مورد توجه محققین است و در ابتدا لازم است تا اثر سمیت القاگر شیمیایی بر سلول‌های تحت القاء بررسی گردد. بدیهی است افزایش درصد سلول‌های زنده پس از القاء می‌تواند بهترین معیار برای تعین مناسب‌ترین القاء کننده باشد. این مطالعه به منظور تعیین اثرات القایی دپرنیل و دی‌متیل‌سولفوکساید (DMSO) بر تکثیر و بقاء سلول‌های بنیادی مزانشیمی مغزاستخوان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 20 سر موش صحرایی بالغ نژاد ویستار در دانشکده زیست‌شناسی دانشگاه دامغان انجام شد. BMSCs از مغز استخوان موش صحرایی بالغ استخراج و در محیط αMEM حاوی FBS ده درصد کشت داده شدند. در پاساژ سوم تعیین هویت سلولی برای آنتی‌ژن‌های سطحی CD71 و CD90 به روش ایمونوسیتوشیمی و قابلیت چندتوانی BMSCs با تمایز به سلول‌های چربی و استخوان انجام شد. سلول‌ها به مدت 24 ساعت در معرض عوامل القاگر (محیط کشت تکمیل شده با 2درصد دی‌متیل سولفوکساید و محیط کشت تکمیل شده با دپرنیل 10 به توان منفی 8 مولار) قرار گرفتند و بعد از آن به محیط αMEM حاوی FBS ده درصد منتقل شدند. تکثیر و بقاء سلولی پس از 24، 48، 72 و 96 ساعت با روش آزمون MTT مورد ارزیابی قرار گرفت. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-18 و آزمون‌های One-Way ANOVA و Tukey تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : سلول‌های چسبنده به فلاسک کشت که از مغز استخوان جداشدند؛ علاوه بر بیان آنتی‌ژن‌های سطحی CD71 و CD90 توانایی تمایز به سلول‌های چربی و استخوان را داشته و نتایج حاصل از آزمون MTT نشان داد که بقاء و تکثیر سلول‌های القاء شده با دپرنیل و دی‌متیل‌سولفوکساید در زمان‌های 48، 72 و 96 ساعت پس از القاء نسبت به گروه کنترل منفی به طور معنی‌داری افزایش داشته است (P<0.05). نتیجه‌گیری : دپرنیل موجب افزایش بقاء و قابلیت تکثیر سلولی در مقایسه با دی متیل سولفوکساید شد و می‌توان این ترکیب را به عنوان القاگر سلولی مورد استفاده قرار داد.
ناهید شیخانی، مریم حاجی قاسم کاشانی، محمدتقی قربانیان،
دوره 14، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده

زمینه و هدف : اپی‌درم لایه خارجی پوست بدن است که به‌طور مداوم تجدید می‌شود. سلول‌های بنیادی اپی‌درمی نقش مهمی در ترمیم بافتی، ترمیم زخم و شکل‌گیری نئوپلاسم به‌عهده دارند. این مطالعه به منظور جداسازی و کشت سلول‌های بنیادی اپی‌درم بین فولیکولی پوست نوزاد موش بدون استفاده از لایه مغذی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه تجربی روی 4 سر موش نژاد NMRI تازه متولد شده صفر تا سه روزه و وزن تقریبی 60-70 گرم انجام شد. کراتینوسیت‌های اپی‌درم به‌صورت مکانیکی و آنزیمی از پوست موش‌ها جدا و روی سوبسترای کشت فیبرونکتین- کلاژن 1 گسترده شدند. سلول‌های بنیادی اپی‌درمی مفروض به‌وسیله اتصال سریع در بازه زمانی 10 دقیقه روی این ماتریکس مرکب از فیبرونکتین- کلاژن انتخاب گشتند. سلول‌های نچسبیده دور ریخته شدند و سلول‌های چسبیده در محیط کشت EMEM (فاقد کلسیم) شامل 0.05 میلی‌مولار کلسیم، سرم جنین گاوی 9 درصد، محیط کشت ثانویه 50 درصد، فاکتور رشد اپی‌درمی و کلراتوکسین کشت داده شدند. از آنالیز ایمونوسیتوشیمی بتا1- اینتگرین برای تشخیص بنیادی بودن سلول‌ها استفاده شد. یافته‌ها : نتایج نشان داد که اتصال سریع سلول‌ها باعث خلوص 50 درصد می‌شود. با استفاده از این روش، سلول‌های بنیادی بدون تغییر در ویژگی‌های سلولی رشد می‌کنند. سلول‌های بنیادی اپی‌درمی جدا شده، مارکر ویژه این سلول‌ها، بتا1- اینتگرین را بیان کردند که هویت بنیادی بودن آنها را نشان داد. نتیجه‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که حاصل جداسازی و کشت سلول‌های بنیادی اپی‌درم بین فولیکولی پوست نوزاد موش بدون استفاده از لایه مغذی، سلول‌های بنیادی اپی‌درمی زنده‌ای است که می‌تواند در سلول درمانی و پزشکی ترمیمی به‌کار رود.
افشین هوشیار، نسرین فولادی، فیروز امانی، حسین علی محمدی اصل، فاطمه قربانی،
دوره 14، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده

زمینه و هدف : سندرم روده تحریک‌پذیر شایع‌ترین اختلال گوارشی و بیشترین علت مراجعه بیماران به متخصصین گوارش است. این مطالعه به منظور تعیین شیوع سرولوژیک سلیاک در بیماران با علائم سندرم روده تحریک‌پذیر در اردبیل انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 105 بیمار (47 مرد و 58 زن) مبتلا به سندرم روده تحریک‌پذیر مراجعه کننده به درمانگاه گوارش مرکز آموزشی درمانی امام خمینی اردبیل از مهرماه 1388 لغایت مهر ماه 1389 انجام شد. برای تشخیص بیماری از آزمون سرولوژی anti tTG IgA استفاده شد و در صورت مثبت شدن، آندوسکوپی و بیوپسی انجام شد. بیماران در سه گروه از سندرم روده تحریک‌پذیر با غلبه اسهال (نوع D)، با غلبه یبوست (نوع C) و مخلوط (نوع M) قرار گرفتند. بیماران در سه گروه از سندرم روده تحریک‌پذیر با غلبه اسهال (نوع D)، با غلبه یبوست (نوع C) و مخلوط (نوع M) قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-16 و آزمون‌های آماری Chi-Square ، t-test و Fisher’s exact test تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : دامنه سنی بیماران دارای سندرم روده تحریک‌پذیر 16-63 سال با میانگین سنی 10.14±31.4 سال بود. بیماری سلیاک در 14بیمار (13.5%) تشخیص داده شد. دامنه سنی بیماران مبتلا به سلیاک 22-55 سال با میانگین سنی 9.47±34.93 سال بود. 85.7% از بیماران مبتلا به سلیاک مونث بودند (P<0.05). از 14بیمار گروه سلیاک 28.57% نسبت فامیلی داشتند و این میزان در مقایسه با گروه مبتلا به IBS (3.3%) از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.05). از بیماران مبتلا به سلیاک، 10 نفر به سندرم روده تحریک‌پذیر نوع D و 4نفر به نوع M مبتلا بودند. نتیجه‌گیری : با توجه به نتایج این مطالعه، شیوع سلیاک در مبتلایان به سندرم روده تحریک‌پذیر در اردبیل 13.5% برآورد شد که بالاتر از دیگر مطالعات انجام شده در سایر نقاط کشور است.
آناهیتا سلطانیان، محمدتقی قربانیان، تقی لشکربلوکی،
دوره 15، شماره 3 - ( پاییز 1392 )
چکیده

زمینه و هدف : روند از دست رفتن نورون‌ها در سیستم عصبی مرکزی با افزایش سن روی می‌دهد. برای جلوگیری از مرگ نورون‌ها، می‌توان با پیوند سلول‌های بنیادی عصبی (NSCs) علاوه بر جایگزینی سلول‌های از دست رفته، با تولید عوامل نوروتروفیک، بقا و تکثیر سلول‌های درون زاد (آندوژنوس) را افزایش داد. این مطالعه به منظور مقایسه ظرفیت تکثیر سلولی و بیان عامل نوروژنیک از کشت چسبنده سلول‌های بنیادی عصبی نواحی Subgranular zone ، Subventricular zone و مجرای مرکزی نخاع موش صحرایی بالغ انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه آزمایشگاهی سلول‌های بنیادی عصبی نواحی SGZ ، SVZ و مجرای مرکزی نخاع موش صحرایی بالغ نژاد ویستار استخراج و تا 13 پاساژ در محیط MEM-α غنی شده با سرم به صورت تک‌لایه‌ای یا چسبنده کشت داده شد. بیان نشانگرهای نستین و GFAP به روش ایمنوسیتوشیمی و بیان ژن‌های NGF، CNTF، NT3، NT4/5، GDNF و BDNF به روش RT-PCR بررسی شد. یافته‌ها : ویژگی مورفولوژیکی سلول‌های بنیادی استخراج شده نواحی مختلف سیستم عصبی مرکزی در محیط کشت مشابه بود. زمان دو برابر شدن سلول‌های بنیادی عصبی SVZ نسبت به SGZ و مجرای مرکزی نخاع کوتاه‌تر بودند. در شرایط کشت تک‌لایه‌ای سلول‌های بنیادی عصبی قادر به تولید نوروسفر بودند. همچنین نشانگرهای نستین و GFAP توسط NSCs این سه ناحیه بیان شده بودند. الگو و پروفایل بیان ژن‌های نوروتروفیک در سلول‌های بنیادی استخراج شده از SGZ، SVZو مجرای مرکزی نخاع مشابه یکدیگر بودند. نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که بیان ژن‌های نوروتروفیک در سلول‌های بنیادی جدا شده از نواحی مختلف سیستم عصبی مشابه بود؛ ولی سلول‌های بنیادی جدا شده از ناحیه SVZ دارای ظرفیت تکثیری بالاتری بودند.
زهرا درزی شیخ، معصومه قربانی مرزونی،
دوره 17، شماره 1 - ( بهار 1394 )
چکیده

زمینه و هدف : با افزایش تعداد ورزشکاران، میزان آسیب‌های وابسته به آن نیز افزایش یافته و از این میان، اندام تحتانی بیشتر در معرض آسیب‌های ورزشی قرار دارد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط شاخص قوس کف پا و تعادل ایستای زنان ورزشکار با آسیب در اندام تحتانی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی با نمونه‌گیری در دسترس روی 18 زن ورزشکار سالم و 18 زن ورزشکار با آسیب در اندام تحتانی انجام شد. برای ثبت آسیب‌های ورزشی از فرم جمع‌آوری اطلاعات، برای سنجش ساختار پا از آزمون شاخص قوس کف پا و برای سنجش تعادل ایستا از آزمون Stork استفاده شد. یافته‌ها : میانگین تعادل ایستا در حالت چشم باز در گروه‌های مورد و شاهد به ترتیب 16.10 ثانیه و 26.53 ثانیه تعیین شد که این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.05). بین تعادل ایستا در حالت چشم بسته و نیز شاخص قوس کف پا در دو گروه مورد و شاهد اختلاف آماری معنی‌داری یافت نشد. نتیجه‌گیری : کاهش تعادل ایستایی با احتمال ضعف کنترل عصبی عضلانی، می‌تواند یکی از عوامل اثرگذار بر آسیب‌دیدگی اندام تحتانی زنان ورزشکار باشد.
محمد آهنجان، ظاهر مرسل جهان، بهنام هاشمی، عیسی نظر، سعید قربانی،
دوره 18، شماره 4 - ( زمستان 1395 )
چکیده

زمینه و هدف : آنزیم‌های بتالاکتامازی، مهم‌ترین عامل مقاومت در میان باکتری‌های گرم منفی نسبت به آنتی‌بیوتیک‌های گروه بتالاکتام محسوب می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی ژن بتالاکتاماز CTX-M-15 در سویه‌های بالینی اشریشیاکلی به روش PCR انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه توصیفی - تحلیلی به روش مقطعی روی 120 باکتری اشریشیاکلی جدا شده در بیمارستان‌های آموزشی شهر ساری انجام شد. برای تعیین مقاومت نمونه‌ها، تست آنتی‌بیوگرام با روش Combined Disk انجام گردید. وجود ژن CTX-M-15 با روش PCR ارزیابی شد.

یافته‌ها : 120 نمونه باکتری اشریشیاکلی از عفونت ادراری، خون و عفونت زخم به ترتیب با مقادیر 81.6% (98 نمونه)، 12.5% (15 نمونه) و 5.83% (7 نمونه) جداسازی شدند. 98 نمونه ادرار، 15 نمونه خون و 7 نمونه زخم به ترتیب با 83.6% ، 12.7% و 3.6% دارای مقاومت دارویی چندگانه بودند (P<0.05). 18.3% از سویه‌های مقاوم دارای بتالاکتامازهای وسیع‌الطیف از نوع CTX-M-15 بودند. بیشترین احتمال وجود CTX-M-15 در نمونه خون (20%) و سپس نمونه ادرار و زخم (14.3%) تعیین شد (P<0.05).

نتیجه‌گیری : آنزیم بتالاکتامازهای وسیع‌الطیف در درصد بالایی از باکتری اشریشیاکلی جدا شده از نمونه‌های ادراری شناسایی گردید.


مصطفی قربانی، فاطمه چراغعلی، ایوب صوفی زاده، عبدالحلیم یاپنگ غراوی، منیره چرابین، محمود یاپنگ غراوی،
دوره 19، شماره 2 - ( تابستان 1396 )
چکیده

بیماری لیشمانیوز احشایی (کالاآزار) یکی از مهم‌ترین بیماری‌های تک‌یاخته‌ای ناقل‌زاد است که به‌وسیله پشه‌خاکی‌ها به انسان منتقل می‌شود. در این مقاله هفت مورد بیماری کالاآزار در شهرستان مراوه‌تپه در استان گلستان طی سال‌های 1386 لغایت 1394 گزارش می‌گردد. با استفاده از Geographical Information System (GIS) روستاهایی که موارد مثبت بیماری از آنها گزارش شده بود؛ مکان‌یابی شد. مختصات جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا و شرایط جغرافیایی آنها استخراج شد و روستاهای دارای شرایط مشابه این روستاها، به‌عنوان روستاهای در معرض خطر انتقال بیماری کالاآزار در نظر گرفته شد. همگی بیماران مبتلا دارای سن زیر 6 سال بوده و دارای تب، بزرگی طحال و کمتر از حد طبیعی بودن میزان هموگلوبین و پلاکت بودند. این موارد از 6 روستا در سه دهستان شهرستان گزارش شده بودند. همگی این روستاها در مناطق گرم و خشک شهرستان قرار داشته و از لحاظ توپوگرافیک بیشتر آنها دارای شرایط کوهپایه‌ای یا نیمه کوهستانی با ارتفاع بالاتری نسبت به بقیه روستاها بودند. تعداد 52 روستای شهرستان، به عنوان روستاهای مستعد گزارش بیماری کالاآزار معرفی شدند. بیماری کالاآزار به صورت اسپورادیک در شهرستان مراوه‌تپه در جریان بوده و بیماریابی مداوم روستاهای این شهرستان برای تشخیص و درمان به‌موقع مبتلایان ضروری است.


مریم آذری، محمدتقی قربانیان، محمود اله دادی سلمانی،
دوره 20، شماره 2 - ( تابستان 1397 )
چکیده

زمینه و هدف : نورون‌زایی در بزرگسالان بسیاری از گونه‌های پستانداران در دو ناحیه مغزی تحت بطنی و شکنج دندانه‌ای هیپوکامپ رخ می‌دهد. این مطالعه به منظور تعیین اثر تیمار 17- بتا استرادیول بر نورون‌زایی هیپوکامپ موش کوچک آزمایشگاهی اوارکتومی شده انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه تجربی 35 سر موش کوچک آزمایشگاهی ماده بالغ از نژاد NMRI در 5 گروه 7 تایی تقسیم شدند. گروه‌ها شامل گروه شم، گروه کنترل، گروه تیمار اول با یک دوز استرادیول دو هفته پس از اوارکتومی و نمونه برداری پس از 24 ساعت، گروه تیمار دوم با یک دوز استرادیول دو هفته پس از اوارکتومی و نمونه‌برداری پس از 48 ساعت و گروه تیمار سوم با یک دوز روغن کنجد دو هفته پس از اوارکتومی و نمونه‌برداری پس از 24 ساعت بودند. حیوانات پس از طی دوره تیمار، بیهوش و با پارافرمالدئید پرفیوژن شدند و مغز آنها برای تهیه مقاطع میکروسکوپی خارج شد. شمارش سلولی و مورفومتری مقاطع رنگ‌آمیزی شده با کریستال فاست ویوله و ایمونوهیستوشیمی آنتی GFAP انجام گردید.

یافته‌ها : تعداد نورون‌ها در ناحیه CA1 و تکثیر سلول‌های اجدادی هیپوکامپ تا 24 ساعت پس از درمان با استرادیول افزایش آماری معنی‌داری داشت (P<0.05). تعداد سلول‌های گلیا و به‌طور ویژه آستروسیت‌ها در مناطق مختلف هیپوکامپ پس از درمان با استرادیول کاهش آماری معنی‌داری داشت (P<0.05).

نتیجه‌گیری : تعداد نورون‌ها در ناحیه CA1 هیپوکامپ تحت تأثیر استروژن قرار دارد. همچنین استروژن بر تعداد و مورفولوژی سلول‌های گلیا به‌طور ویژه آستروسیت‌ها در هیپوکامپ موثر است.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.16 seconds with 46 queries by YEKTAWEB 4645