|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
4 نتیجه برای آذربایجانی
معصومه نظیفی، دکتر فتح الله فتحی آذربایجانی، دکتر مینو ایلخانی پور، دکتر فرح فرخی، دوره 11، شماره 3 - ( پاییز 1388 )
چکیده
زمینه و هدف : در سالهای اخیر مطالعات زیادی در مورد اثر سودمند آسپرین بر اختلالات یادگیری وحافظه در بیماریهای سیستم عصبی صورت گرفته است. این مطالعه به منظور بررسی اثر آسپرین بر یادگیری و حافظه مختل شده به وسیله کیندلینگ پنتیلن تترازول در موش صحرایی نر انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه تجربی ابتدا حیوانات به صورت تصادفی به شش گروه 8 تایی تقسیم شدند. به سه گروه از این حیوانات به ترتیب آسپرین (30 و 15 میلیگرم بر کیلوگرم خوراکی) و نرمال سالین از یک هفته قبل و در طی القاء کیندلینگ تجویز شد. کیندلینگ در این سه گروه به وسیله تزریق پنتیلن تترازول (40 میلیگرم بر کیلوگرم داخل صفاقی) القاء شد. دو گروه از حیوانات همزمان با سایر گروهها آسپرین در دو دوز 15 و30 میلیگرم بر کیلوگرم را به صورت خوراکی دریافت کردند. گروه دیگر تنها سالین را در سراسر بررسی دریافت کردند و به عنوان گروه کنترل سالم عمل کردند. بعد از القاء کیندلینگ یادگیری و حافظه موشها در دستگاه شاتل باکس ارزیابی شد. بررسی به سه مرحله سازش، اکتساب و تست یادسپاری تفکیک شد. زمان تأخیر اولیه قبل از دریافت شوک الکتریکی و زمان تأخیر حین عبور 20 دقیقه و 24 ساعت پس از آموزش به عنوان شاخص یادگیری و حافظه مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین فعالیت حرکتی حیوانات با استفاده از تست جعبه باز ارزیابی شد. یافتهها : کیندلینگ پنتیلن تترازول به شکل معنیداری زمان تأخیر اولیه و همچنین زمان تأخیر حین عبور ، 20 دقیقه و 24 ساعت پس از اکتساب را کاهش داد و آسپرین به شکل معنیداری سبب افزایش این زمان در موشهای کیندله گردید (P<0.05). همچنین آسپرین تأثیر معنیداری بر فعالیت حرکتی حیوانات نداشت. نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که تجویز آسپرین سبب کاهش میزان اختلال یادگیری و حافظه ایجاد شده توسط کیندلینگ شیمیایی با پنتیلن تترازول میگردد.
محمدجواد دیلم، محمدعلی قرائت، دکتر محمدعلی آذربایجانی، حسینعلی اسلانی کتولی، دوره 14، شماره 2 - ( تابستان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف : افزایش شدت تمرین یکی از راهکارهای توسعه عملکرد ورزشکاران میباشد. کارآمدی برنامه تمرین از طریق سنجش نشانگران بیوشیمیایی و روانشناختی تعیین میگردد. از آنجایی که پاسخ این متغیرها به افزایش شدت تمرین وابسته به سطح آمادگی افراد مورد مطالعه و نوع برنامه تمرینی میباشد؛ نتایج مطالعات موجود متناقض است. لذا این مطالعه به منظور تعیین اثر افزایش شدت تمرین بر کورتیزول، تستوسترون، آلفاآمیلازبزاقی و وضعیت خلق و خوی کشتیگیران حرفهای نوجوان انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه شبهتجربی 15 کشتیگیر نوجوان دعوت شده به اردوی تیم ملی در سال 1388 به مدت سه هفته تمرینات فزاینده را انجام دادند. نمونه بزاق قبل از انجام تمرینات، پایان هفتههای اول، دوم و سوم برای سنجش غلظت کورتیزول، تستوسترون وآلفاآمیلاز جمعآوری گردید. برای سنجش خلق و خوی افراد مورد مطالعه قبل و پس از پایان دوره تمرینی، از آزمون 24 سوالی نیمرخ وضعیت خلق و خو برامس استفاده گردید. با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-14 ، برای تعیین اثر یک دوره تمرین شدید بر عوامل آمادگی جسمانی و نیمرخ وضعیت خلقی از مدل آماری t و برای تغییرات متغیرهای بزاق از مدل آماری تحلیل واریانس استفاده شد. یافتهها : پس از افزایش شدت تمرین سههفتهای، غلظت کورتیزول (0.75+-7.69 ng/ml در مقابل 0.93+-8.1 ng/ml)، تستوسترون (0.89+-82.3 ng/ml در مقابل 1.7+-64.2 ng/ml)، آلفاآمیلازبزاقی (1.35+-98.81 U/ml در مقابل 1.5+-84.2 U/ml) و خلق و خو (3.28+-16.4 در مقابل 2.91+-20.08)تفاوت آماری معنیداری نشان نداد. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که افزایش شدت تمرین بر غلظت کورتیزول، تستوسترون و آلفاآمیلازبزاقی و نیز خلق و خوی کشتیگیران حرفهای نوجوان اثری ندارد.
زهره امیرخانی، محمدعلی آذربایجانی، دوره 20، شماره 3 - ( پاییز 1397 )
چکیده
زمینه و هدف : استرس اکسایشی نقش مهمی را در پاتوژنز بسیاری از بیماریها مانند آترواسکلروز دارد و اجرای فعالیت بدنی شدید منجر به افزایش استرس اکسایشی میشود. این مطالعه به منظور تعیین اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر شاخصهای پراکسیداسیون لیپیدی، ظرفیت آنتیاکسیدانی تام، آنزیمهای کبدی و نیمرخ لیپیدی زنان دارای اضافه وزن و چاق انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه شبهتجربی 16 زن دارای اضافه وزن و چاق در دو گروه مداخله (9 نفر) و کنترل (7 نفر) به روش نمونهگیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. برنامه تمرین مقاومتی شامل تمرینات مقاومتی (با شدت50 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه) بود که به مدت هشت هفته، هرهفته سه جلسه یک ساعتی انجام شد. شاخصهای پراکسیداسیون لیپیدی، ظرفیت آنتیاکسیدانی تام، آنزیمهای کبدی و نیمرخ لیپیدی اندازهگیری و در پیشآزمون و پسآزمون مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها : هشت هفته تمرین مقاومتی سبب افزایش آماری معنیدار ظرفیت آنتیاکسیدانی، لیپوپروتئین پرچگال و تریگلیسرید و کاهش آماری معنیدار آلانین آمینو ترانسفراز در مقایسه با گروه کنترل گردید (p<0.05).
نتیجهگیری : هشت هفته تمرین مقاومتی از طریق افزایش ظرفیت آنتیاکسیدانی تام و کاهش مالوندیآلدئید میتواند در کاهش خطر آتروسکلروزیس و بهبود سلامت قلب و عروق موثر باشد.
جواد الماسی، کمال عزیزبیگی، خالید محمد زاده سلامت، بهشاد نقش تبریزی، محمد علی آذربایجانی، دوره 21، شماره 4 - ( زمستان 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه یکی از مهمترین مسایل بهداشتی بیماری عروق کرونر است. آنتیاکسیدانها از جمله موادی هستند که میتوانند در کاهش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی – عروقی نقش بهسزایی ایفاء نمایند. این مطالعه به منظور تعیین اثر مکمل رزوراترول طی تمرینات ورزشی بازتوانی قلبی بر عوامل التهاب سیستمیک بیماران تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 40 بیمار قلبی سه ماه پس از عمل جراحی بای پس عروق کرونر در مرکز بازتوانی قلبی بیمارستان فوق تخصصی قلب و عروق فرشچیان همدان طی سال 1395 انجام شد. بیماران بهطور تصادفی در چهار گروه 10 نفری کنترل، گروه مکمل رزوراترول، گروه بازتوانی ورزشی و گروه مکمل رزوراترول توام با بازتوانی ورزشی قرار گرفتند. تمرینات بازتوانی ورزشی سه روز در هفته به صورت متناوب به مدت هشت هفته در قالب تمرینات استقامتی و به مدت 15 تا 20 دقیقه با شدت 50 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه و همچنین تمرینات مقاومتی با شدت 20 تا 50 درصد یک تکرار بیشینه انجام گردید. تعداد تکرارها در هر ست 8 تا 15 تکرار و بر اساس ظرفیت و توانایی اختیاری آزمودنیها انجام شد. در حالی که آزمودنیها گروههای مکمل روزانه 400 میلیگرم رزوارترول مصرف کردند. نمونهگیری خون قبل و 48 ساعت بعد از تمرینات توانبخشی و مکملسازی انجام شد و غلظت پلاسمایی TNFα ، IL-6 ، IL-1 β و CRP اندازهگیری گردید.
یافتهها: متغیرهای CRP ، TNFα ، IL 1-β و IL-6 گروه رزوراترول توام با بازتوانی ورزشی در مقایسه با گروه کنترل، گروه مکمل رزوراترول و گروه بازتوانی ورزشی کاهش آماری معنیداری نشان دادند (P<0.05).
نتیجهگیری: ترکیب مصرف رزوراترول توام با بازتوانی ورزشی بهطور انتخابی در کاهش برخی عوامل التهاب سیستمیک نسبت به مکمل رزوراترول و تمرینات بازتوانی ورزشی موثرتر ارزیابی شد.
|
|
|
|
|
|