محمد شریفی، سمیرا حسن زاده، مرضیه نجاران، نگار شهسوار، نگار مروت دار،
دوره 0، شماره 0 - ( 6-1403 )
چکیده
منیره محجوب، دکتر جواد هرویان، حسین انصاری، نسرین جاجرمی، فرزانه حسنیانی،
دوره 13، شماره 4 - ( 10-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : سیستم تطابقی معمولاً به صورت ثابت کمی خارج از تنظیم دقیق میباشد. عدسیهای مثبت نزدیک قبل از پیرچشمی برای اختلالات حرکتی نظیر فزونی تقارب و اختلالات تطابقی تجویز میشود. این مطالعه به منظور ارزیابی تغییرات پاسخهای تطابقی و تقاربی با نگاه از میان عدسیهای محدب در سه فاصله دید نزدیک در افراد با عیوب انکساری متفاوت انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه نیمهتجربی 42 نفر با دامنه سنی 17 تا 25 سال از بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در سال 1388 بررسی شدند. پس از اصلاح عیوب انکساری وضعیت فوریا با روش کاور تست متناوب ولگ تطابقی با روش تخمین تک چشمی با عدسی 2.00+ و بدون آن در 3 فاصله مختلف 30 ، 40 و 50 سانتیمتر اندازهگیری شد و نتایج در دو جنس و عیوب انکساری متفاوت مورد بررسی قرار گرفت. پس از انجام معاینه و ثبت نتایج برای آنالیز از آزمونهای تی زوجی، تی مستقل و آنالیز واریانس استفاده شد. یافتهها : میانگین لگ و میانگین فوریا در فواصل مختلف با عدسی و بدون عدسی تفاوت آماری معنیداری داشت (P<0.05). میانگین لگ تطابقی در 3 فاصله دید نزدیک تفاوت معنیداری نشان داد (P<0.017). میانگین فوریا و لگ در فواصل مختلف در سه گروه با عیوب انکساری تفاوت معنیداری را نشان نداد. نتیجهگیری : یافتههای این مطالعه نشان داد که عدسیهای مثبت نزدیک لگ تطابقی را کاهش میدهند. پیشنهاد میشود که از این عدسیها به عنوان روشی برای کنترل نزدیکبینی بر اساس نظریه امتروپیزاسیون در نزدیک استفاده شود.
دکتر محمدمهدی مطهری، دکتر نیلوفر عبدالهیان، دکتر سیما بشارت،
دوره 13، شماره 4 - ( 10-1390 )
چکیده
زمینه و هدف : مگسپران (Floater) نقاط کوچک تیره و مبهمی هستند که در میدان بینایی برخی افراد ظاهر میشود. علل ایجادکننده آن در برخی موارد میتواند تهدیدکننده بینایی باشد. این مطالعه به منظور تعیین اختلالات چشمی در بیماران مبتلا به فلوتر در کلینیک چشمپزشکی مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 164 بیمار (105 زن و 59 مرد) مراجعه کننده به کلینیک چشمپزشکی مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان با شکایت مگسپران (فلوتر) یا جرقههای نورانی در ششماهه دوم سال 1388 انجام شد. افراد به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. معاینه چشم برای بیماران انجام شد و در پرسشنامه به همراه مشخصات دموگرافیک ثبت گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-16 و شاخصهای مرکزی و پراکندگی توصیف شدند. یافتهها : افراد بالاتر از 60 سال شایعترین گروه سنی مبتلا (37.2 درصد) بودند. 34 نفر (20.7 درصد) سابقه مصرف سیگار داشتند. 60نفر (57.2 درصد) از زنان در وضعیت منوپوز بودند. نزدیکبینی (32.9 درصد) و کاتاراکت (32.9 درصد) بیشترین بیماریهای چشمی همراه بودند. در معاینه، جداشدگی خلفی زجاجیه (PVD) در 84.1 درصد و خونریزی شبکیه در 6.1 درصد از بیماران مشاهده گردید. 9.8 درصد بیماران مبتلا به فلوتر، جداشدگی خلفی زجاجیه و خونریزی شبکیه نداشتند. همچنین در هیچ کدام از بیماران پارگی شبکیه مشاهده نشد. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشاندهنده وقوع درصد بالایی از جداشدگی خلفی زجاجیه بود. افزایش سن، جنس مونث، کاتاراکت و میوپی از عوامل مرتبط با جداشدگی خلفی زجاجیه بود.
منیره محجوب، دکتر محمدحسین ولیداد، دکتر عباس عظیمی خراسانی، دکتر مهناز شهرکی پور، حامد مومنی مقدم، جلیل نجاتی، آزاده توکلی، مهسا مرادقلی، پیوند کمالی، منیر سرگزی،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : گلوکم یکی از شایعترین دلایل نابینایی در جهان است. تعیین دقیق فشار داخل چشمی برای تشخیص و تصمیمگیری در درمان گلوکم اهمیت زیادی دارد. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین ضخامت مرکزی قرنیه، فشار داخل چشم و نقص میدان بینایی در دو نوع گلوکم زاویه باز اولیه و گلوکم با فشار طبیعی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی روی 52 بیمار در محدوده سنی 72-16 سال مبتلا به گلوکم مراجعه کننده به مرکز چشمپزشکی الزهراء زاهدان در سال 1389 انجام شد. 45 چشم با گلوکم زاویه باز اولیه و 45 چشم مبتلا به گلوکم با فشار طبیعی بررسی گردید. فشار داخل چشم توسط تونومتر گلدمن و ضخامت مرکزی قرنیه با پاکومتر اندازهگیری شد. همچنین میدان بینایی توسط پریمتر هامفری بررسی گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-15 و آزمونهای آماری تی زوجی، آنالیز واریانس یکطرفه، من ویتنی و همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : بین ضخامت مرکزی قرنیه و فشار داخل چشمی همبستگی مثبتی وجود داشت (r=0.309, P<0.05). همچنین تفاوت آماری معنیداری بین فشار داخل چشی در دو نوع گلوکم وجود داشت (P<0.05). با وجود بالاتر بودن میانگین ضخامت مرکزی قرنیه در افراد با نقص میدان بینایی خفیف نسبت به افراد با نقص میدان بینایی شدید، تفاوت آماری معنیداری در دو نوع بیماری گلوکم یافت نشد. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که قرنیههای با ضخامت بیشتر با افزایش فشار داخل چشمی همراه میباشند.
نگار برومند،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده
چشم قرمز یکی از یافتههای شایع در چشمپزشکی است. هرچند ضروری است تا بیشتر بیماران مبتلا به موارد شدید و جدی چشم قرمز توسط چشم پزشک ویزیت شوند؛ ولی بسیاری از موارد خفیف بیماری در مراحل ابتدایی توسط پزشکان عمومی ویزیت و درمان میشوند. اگر این گروه از همکاران قادر به تشخیص و افتراق علل چشم قرمز باشند؛ درمان بیماران سریعتر و با عوارض کمتری همراه خواهد بود. از جمله علل شایع چشم قرمز میتوان به مواردی نظیر بلفاریت، خراش قرنیه، خونریزی زیر ملتحمه، گلوکوم، اسکلریت و اپیاسکلریت اشاره نمود.
میشار کلیشادی، ماندانا کلیشادی، عبدالوهاب مرادی، مسعود بازوری، علیجان تبرائی،
دوره 16، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : ناخنک چشمی یک ضایعه فیبروواسکولار است که گاهی سبب کاهش بینایی شده و هنوز علت مشخصی برای آن یافت نشده است. این مطالعه به منظور تعیین نقش ویروس اپشتاینبار در تشکیل ناخنک چشمی انجام شد. روش بررسی : این مطالعه مورد - شاهدی روی 50 نمونه بافتی بیمارانی که تحت عمل جراحی ناخنک چشمی قرار گرفته بودند و 10 نمونه کونژنکتیوال طبیعی بیمارانی که تحت عمل جراحی چشمی غیر از ناخنک قرار گرفته بودند؛ انجام شد. وجود ویروس اپشتاینبار با استفاده از روش PCR بررسی شد. یافتهها : در بیماران تحت عمل جراحی ناخنک چشمی، 3 مورد (6 درصد) ابشتاین بار مثبت بود و نمونههای کنترل از این نظر منفی بودند. بین تشکیل ناخنک چشمی و عفونت با ویروس ابشتاین بار ارتباط آماری معنیداری یافت نشد. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که ویروس ابشتاین بار در ایجاد ناخنک چشمی نقشی ندارد.
منیره محجوب، هادی استادی مقدم، سمیرا حیدریان،
دوره 18، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
اختلال دیدرنگ نوعی نقص دید است که فرد توانایی تشخیص رنگها را ندارد. این مقاله مروری به شیوع و عوامل ایجاد کننده اختلال دیدرنگ دارد. اختلالات دیدرنگ به دو دسته مادرزادی و اکتسابی تقسیمبندی میشوند. نوع مادرزادی به سه نوع آنومالوس تری کروماسی، دی کروماسی و منوکروماسی تقسیم میشود. شایعترین اختلال دیدرنگ مادرزادی دئوترانومالی با الگوی وراثتی وابسته به جنس مغلوب است. اختلال دیدرنگ اکتسابی در بیماریهای چشمی، برخی بیماریهای سیستمیک و مصرف داروها رخ میدهد. دیستروفی سلولهای مخروطی، انواع ماکولوپاتی، تغییرات کریستالین لنز وابسته به سن، دیابت، گلوکوم، بیماریهای عصب اپتیک و تروماهای ناحیه سر میتوانند اختلال دیدرنگ را ایجاد کنند. اختلالات دیدرنگ اکتسابی بیشتر از نوع تری تانوپیا است و معمولاً شدت آن در دو چشم متفاوت است و در طول دوره بیماری یا درمان بیماری شدت آن تغییر میکند. در مورد شیوع اختلالات دیدرنگ در جوامع مختلف این نظریه وجود دارد که تغییر شرایط انسانها به سمت صنعتی شدن و انجام فعالیت در شرایط روشنایی کم منجر به افزایش شیوع اختلال دیدرنگ دئوترانوپیا شده است. با توجه به اهمیت اختلالات دیدرنگ اکتسابی که میتواند نشاندهنده اختلال در مسیر بینایی از رتین تا کورتکس باشد؛ برای تشخیص زودهنگام اختلالات بینایی ارزیابی اختلالات دیدرنگ میتواند کمک کننده باشد.
منیره محجوب، فرخنده شهری،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: کاتاراکت وابسته به سن یکی از مهمترین دلایل نابینایی در جهان است. تشخیص زودهنگام کاتاراکت میتواند در برطرف کردن مشکلات ناشی از این بیماری کمک کننده باشد. این مطالعه به منظور ارزیابی تیزبینی و حساسیت کانتراست در بیماران با مراحل اولیه کاتاراکت در شهرستان زاهدان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی روی 54 بیمار (108 چشم) در محدوده سنی 35 تا 50 سال با کاتاراکت مراحل اولیه مراجعه کننده به بیمارستان چشم پزشکی الزهرا زاهدان (جنوب شرق ایران) انجام شد. قومیت تمامی افراد شرکت کننده بلوچ و سیستانی بود. پس از اصلاح عیوب انکساری در صورت داشتن معیارهای ورود، تیزبینی با چارت تیزبینی E در فاصله 6 متر و حساسیت کانتراست پیلی رابسون در فاصله سه متر به صورت تک چشمی ارزیابی گردید.
یافتهها: همبستگی معنیداری بین تیزبینی و حساسیت کانتراست وجود داشت (r2 = 0.205, P=0.033). میانگین تیزبینی و حساسیت کانتراست در دو قومیت بلوچ و سیستانی تفاوت آماری معنیداری نداشت؛ ولی تیزبینی و حساسیت کانتراست بهطور معنیداری در دو گروه جنسی زن و مرد متفاوت بود (P<0.05).
نتیجهگیری: مراحل اولیه کاتاراکت با وجود تاثیر جزئی بر روی تیزبینی، میتواند باعث کاهش حساسیت کانتراست شود. لذا اندازهگیری حساسیت کانتراست در شرایط نوری طبیعی در بیماران در مراحل اولیه کاتاراکت که شکایت از کاهش دید با وجود تیزبینی نرمال دارند؛ میتواند عملکرد بینایی آنان را به طور دقیقتری ارزیابی کند.
معصومه اسلامی، فاطمه عبدی، مرجان اکبری کامرانی، ارژنگ گردیز، فاطمه نجفی،
دوره 24، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: هر عاملی که موجب اختلال دستگاه خروجی اشک شود؛ میتواند سبب اشکریزش (Epiphora) گردد که یکی از علل شایع مراجعه بیماران به کلینیکهای چشم پزشکی است. انسداد مجرای نازولاکریمال میتواند مادرزادی و یا اکتسابی باشد. برای درمان انسداد مجرای اشکی درمان استاندارد، جراحی داکریوسیستورینوستومی (Dacryocystorhinostomy: DCR) است که میتواند با دو رویکرد خارجی و اندونازال انجام گیرد. این مطالعه به منظور ارزیابی نتایج موفقیت جراحی داکریوسیستورینوستومی آندوسکوپیک بیماران با انسداد مجرای اشکی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی روی 38 بیمار (29 زن و 9 مرد) بالای 18 سال با میانگین سنی بیماران 13.83±43.07 سال مبتلا به اشکریزش که طی سالهای 1394 لغایت 1397 به مرکز آموزشی درمانی پنجم آذر گرگان مراجعه نمودند؛ در سال 1398 انجام شد. میزان موفقیت داکریوسیستورینوسکوپی اندوسکوپیک در بهبود اشک ریزش شش ماه بعد از انجام جراحی و نیز از نظر عوارض جراحی و ارتباط یافتههای سیتی اسکن ارزیابی شد.
یافتهها: نتایج جراحی برای 36 بیمار به میزان 94.74% موفقیتآمیز ارزیابی شد. انسداد مجرای اشکی سمت راست 63.2% و سمت چپ 36.8% تعیین شد. خونریزی اندک حین عمل در 76.3% و خونریزی شدید حین عمل در 7.9% مشاهده شد. در هیچیک از بیماران نشت مایع مغزی نخاعی و آسیب اربیت در حین جراحی ایجاد نشد. با توجه به یافتههای سیتی اسکن، انحراف سپتوم در 76.3% از بیماران مشاهده شد که برای 41.37% از بیماران حین عمل، جراحی سپتوپلاستی نیز انجام گردید. 50 درصد از بیماران دچار سینوزیت مزمن بودند که برای همه آنان حین جراحی، دهانه سینوسهای درگیر باز و تخلیه سینوسها انجام گردید.
نتیجهگیری: جراحی داکریوسیستورینوستومی آندوسکوپیک روش موفقیت آمیز و قابل قبولی برای اشکریزش به ویژه در بیماران دارای سینوزیت یا انحراف تیغه بینی ارزیابی شد.
محمد رضا انصاری آستانه، آسیه اسحاقی، الهه کشاورزیان، جواد صادقی، محمدیاسر کیارودی،
دوره 25، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده
افزایش تعداد بیماران مبتلا به بیماریهای خود ایمنی سیستمیک که خواستار انجام جراحی عیوب انکساری قرنیه با لیزر هستند؛ نیازمند توجه بیشتری به اهمیت بالینی وضعیت این بیماران است. مطالعات اخیر، دانش ما را در شناسایی و ارزیابی اختلالات خود ایمنی و اثرات جانبی بالقوه آنها در نتایج جراحیهای عیوب انکساری قرنیه با لیزر را گسترش داده است. در این مقاله مروری به طور خلاصه به بررسی عوامل بیماریزا، جنبههای بالینی و عوارض احتمالی در بیماران مبتلا به اختلالات خود ایمنی سیستمیک که تحت این عملهای جراحی قرار میگیرند میپردازیم. در مجموع از بین مطالعات بررسی شده 132 مقاله برای این مطالعه انتخاب شدند. با توجه به این که آزاد شدن سیتوکینهای مختلف ناشی از اختلالات خودایمنی سیستمیک، میتواند منجر به پیامدهای مخرب قرنیه شود؛ لذا نیاز به تشخیص زودهنگام قبل از هر جراحی لیزری عیوب انکساری ضروری بهنظر میرسد. اگرچه به طور معمول روشهایی مانند LASIK و PRK در بیماران مبتلا به اختلالات خودایمنی انجام میشود؛ اما ملاحظات اساسی نیز بایستی در نظر گرفته شوند. موارد منع قطعی جراحی لیزری عیوب انکساری برای هر اختلال خود ایمنی هنوز توسط مطالعات تایید نشده است.
محمد شریفی، جواد مظلوم خراسانی، پریسا رجایی،
دوره 26، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: نتایج درمانی تنبلی چشم (امبلیوپی) بعد از محدوده سنی 8 تا 10 سال ضعیف و امبلیوپی در سنین بالا به درمان مقاوم است. تحریک مغزی تکرار شونده با امواج الکترومغناطیسی (Repetitive Transcranial Magnetic Stimulation: rTMS) از تلاشهای معطوف به تغییر دادن کانونی تهییجپذیری کورتکسی در درمان اختلالات روانپزشکی است که تصور میشود با یک بیماری خاص مرتبط است. این مطالعه به منظور تعیین اثر rTMS بر درﻣﺎن تنبلی چشم ﻣﻘﺎوم ﺑﻪ درﻣﺎن در بیماران بالغ انجام شد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی 16 بیمار (12 مرد و 4 زن) مبتلا به آمبلیوپی یکطرفه با میانگین سنی 30±5 سال مراجعه کننده به درمانگاههای بیمارستان تخصصی چشمپزشکی خاتم الانبیاء (ص) مشهد طی سالهای 1395 لغایت 1396 انجام شد. بیماران بهطور تصادفی از بین مبتلایان به آمبلیوپی یکطرفه (آنیزومتروپی، استرابیسمی یا مخلوط) که به درمانهای متداول (بستن چشم سالم یا پنالیزاسیون) جواب نداده بودند؛ انتخاب شدند. چشم سالم به عنوان کنترل در نظر گرفته شد. مداخله درمانی شامل دریافت rTMS در چهار نوبت با فواصل دو هفتهای بود. حدت دید و حساسیت کنتراست بینایی بیماران در سه نوبت شامل قبل از انجام مداخله، اولین جلسه مداخله و چهارمین جلسه مداخله اندازهگیری و مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافتهها: میانگین حدت دید در بدو مراجعه (0.36±0.19) در مقایسه با اولین جلسه درمانی (0.41±0.1) تفاوت آماری معنیداری نداشت؛ اما در مقایسه با جلسه چهارم (0.45±0.23) افزایش آماری معنیداری یافت (P<0.05). میانگین حساسیت کنتراست در بدو مراجعه (2.02±0.74) در مقایسه با اولین جلسه درمانی (1.97±0.63) و جلسه چهارم (2.16±0.94) تفاوت آماری معنیداری نشان نداد.
نتیجهگیری: در اکثر فالوآپها بهبودی در کنتراست بیماران مبتلا به تنبلی چشم مقاوم به درمان در سنین بالا توسط تحریک مغزی تکرار شونده با امواج الکترومغناطیسی مشاهده نشد و فقط بهبود دید بیماران در فالوآپ آخر نسبت به بدو مراجعه در گروه بیماران مشاهده گردید.