[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: معرفي مجله :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
آرشیو مقالات::
در باره نشریه::
بانک‌ها و نمایه‌نامه‌ها::
هیئت تحریریه::
اعضای اجرایی::
ثبت نام::
راهنمای نگارش مقاله::
ارسال مقاله::
فرم تعهدنامه::
راهنما کار با وب سایت::
برای داوران::
پرسش‌های متداول::
فرایند ارزیابی و انتشار مقاله::
در باره کارآزمایی بالینی::
اخلاق در نشر::
در باره تخلفات پژوهشی::
رضایت‌آگاهانه‌شرکت‌درمطالعه::
لینکهای مفید::
تسهیلات پایگاه::
تماس با ما::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
Google Scholar

Citation Indices from GS

AllSince 2019
Citations66632975
h-index3117
i10-index20572

سال ۱۴۰۳ مبارک

:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
10 نتیجه برای موضوع مقاله: انكولوژي

مهرانگیز راوریان، محمدهادی صادقیان، سعید ابراهیم زاده، دانیال دانشور،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف : در مطالعاتی ارتباط احتمالی بین لوسمی حاد و برخی گروه‌های خونی گزارش شده است. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی گروه‌های خونی در بیماران مبتلا به لوسمی‌های حاد انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه مورد - شاهدی 214 بیمار (132 مرد و 82 زن) مبتلا به لوسمی حاد بستری شده در بیمارستان قائم (عج) مشهد طی سال‌های 86-1380 و 117026 داوطلب سالم اهداء کننده خون به عنوان گروه شاهد بررسی شدند. اطلاعات مربوط به سن، جنس و گروه خونی بیماران و افراد سالم به ترتیب از پرونده‌های موجود در بایگانی بیمارستان و سازمان انتقال خون استخراج گردید. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری Chi-Square ، فیشر و Odds ratio تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها : فراوانی گروه‌های خونی A ، B ، AB ، O و RH مثبت به ترتیب در گروه بیماران مبتلا به لوسمی‌های حاد 23.8%، 32.8%، 7%، 36.4% و 90.7% و در افراد سالم به ترتیب 29.8% ، 27.4% ، 8.9% ، 33.9% و 88.3% تعیین شد. آزمونOdds Ratio  ارتباط معنی‌داری را بین گروه‌های خونی و خطر ابتلاء به لوسمی حاد نشان نداد. آزمون Odds ratio رابطه معنی‌داری بین گروه‌های خونی B و خطر ابتلاء به لوسمی حاد در جنس مونث را نشان داد (OR=0.571, 95% CI: 0.358-0.908, P=0.021)

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که گرچه فراوانی گروه‌های خونی (RH, ABO) در بیماران مبتلا به لوسمی حاد مشابه افراد سالم است؛ اما احتمالاً افراد با گروه خونی B دارای شانس بیشتری برای ابتلاء به لوسمی لنفوبلاستیک حاد در جنس مونث می‌باشند.


زهره صناعت، کریم شمس، بابک نجاتی، علی اکبر موثق پور، ویدا ایمانی، مجید مقدس زاده،
دوره 16، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده

زمینه و هدف : لوسمی حاد میلوییدی یک بیماری بدخیم بافت خونساز است که با تجمع سلول‌های غیرطبیعی و تمایزنیافته به‌نام سلول‌های بلاستیک میلوئیدی در مغز استخوان و اختلال تولید سلول‌های طبیعی خونی مشخص می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین جهش ژنی FLT3 و NPM1 و یافته‌های آزمایشگاهی در بیماران مبتلا به لوسمی حاد میلوییدی در شمال غرب ایران انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 40 بیمار (24 مرد و 16 زن) با قومیت آذری مبتلا به لوسمی حاد میلوییدی تازه تشخیص انجام شد. جهش ژنتیکی NPM1 و FLT3-ITD به روش PCR در 25 بیمار و یافته‌های فلوسیتومتری در نمونه مغز استخوان، میزان لکوسیتوز و سطح LDH 40 نفر از بیماران قبل از شروع شیمی‌درمانی استاندارد مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌ها : در 15 نفر (60 درصد) جهش ژنی FLT3-ITD و در 9 نفر (36 درصد) جهش ژنی NPM1 مشاهده شد. در مجموع جهش ژنی NPM1+، FLT3- تنها در 4 نفر (16 درصد) از بیماران دیده شد. از نظر میزان لکوسیتوز، LDH و کلاس‌های مختلف لوسمی حاد میلوییدی تفاوت آماری معنی‌داری بین دو گروه بیماران با NPM1+ ، FLT3- و بیماران با سایر وضعیت‌های جهش ژنی وجود نداشت. نتیجه‌گیری : در بیماران مبتلا به لوسمی حاد میلوییدی جهش ژن FLT3-ITD تقریباً سه برابر جهش ژن NPM1 بود.
مهران حیدری اشرافی، خدیجه عنصری، وحید ناصح،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده

زمینه و هدف : سرطان تخمدان دومین سرطان دستگاه تولید مثلی زنان است. یکی از مهم‌ترین ژن‌ها در چرخه Wnt، ژن E-cadherin (CDH1) است که نقش به‌سزایی در اتصال سلولی بازی می‌کند. پروتئین E-cadherin نقش مهی در چسبندگی بلاستومر و بهم‌پیوستن بافت‌های جنین برعهده دارد. تغییر نوکلئوتیدی در منطقه کدکننده این ژن باعث ابتلا افراد به سرطان تخمدان می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین ارتباط بین پلی‌مورفیسم C/T در 3΄UTR ژن E-cadherin و خطر ابتلا به سرطان تخمدان انجام شد. روش بررسی : در این مطالعه مورد – شاهدی، 100 نمونه بافت بیماران مبتلا به سرطان تخمدان بستری در بیمارستان امام‌خمینی و 100 نمونه خون افراد سالم مراجعه کننده به بخش انتقال خون به روش PCR-RFLP ارزیابی شدند. یافته‌ها : رابطه آماری معنی‌داری بین ژنوتیپ‌های CT و TT با خطر ابتلا افراد به سرطان تخمدان یافت نشد. همچنین رابطه آماری معنی‌داری بین هیچ‌یک از ژنوتیپ‌ها با مرحله و درجه سرطان تخمدان مشاهده نشد. نتیجه‌گیری : بین پلی‌مورفیسم C/T (Rs1801026) 3΄UTRژن E-cadherin با خطر ابتلا به سرطان تخمدان ارتباطی وجود ندارد.


علی باسی، علیرضا نیکوفر، حسین اژدرکش، پرویز اردونی اول، زهرا اردونی اول،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

زمینه و هدف : کارسینوم مری یکی از سرطان‌های بسیار کشنده بوده و بیشتر از نوع کارسینوم سلول سنگفرشی است. این مطالعه به منظور تعیین میزان بقاء بیماران مبتلا به کارسینوم سلول سنگفرشی مری انجام شد.

روش بررسی : این مطالعه همگروهی تاریخی روی 105 بیمار مبتلا به سرطان مری مراجعه کننده به بیمارستان فیروزگر تهران طی سال‌های 93-1388 انجام شد. داده‌های مربوط به بیماران تحت شیمی‌درمانی به‌همراه پرتودرمانی با و بدون جراحی جمع‌آوری گردید.

یافته‌ها : متوسط سن ابتلای بیماران 63 سال بود. در هر دو جنس فراوانی کارسینوم سلول سنگفرشی مری در گروه سنی 60-51 سال از سایر گروه‌های سنی بیشتر بود. میزان بقاء 5 ساله در بیماران مبتلا به کارسینوم سلول سنگفرشی مری تحت شیمی‌درمانی به‌همراه پرتودرمانی بدون جراحی 9.5% و در بیماران تحت شیمی‌درمانی به‌همراه پرتودرمانی با جراحی 31.7% تعیین شد (P<0.05). میزان بقاء یک ساله و سه ساله و پنج ساله در بیماران تحت شیمی‌درمانی به‌همراه پرتودرمانی با جراحی به ترتیب 68.5%، 38% و 22.8% تعیین گردید.

نتیجه‌گیری : میزان بقاء بیماران مبتلا به کارسینوم سلول سنگفرشی مری بسیار پایین ارزیابی شد؛ ولی انتخاب روش شیمی‌درمانی به‌همراه پرتودرمانی توام با جراحی باعث افزایش بقاء پنج ساله بیماران شد.


سیده مریم واعظی، مهدی محمدزاده، یعقوب پاژنگ،
دوره 19، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف : لوواستاتین مهارکننده آنزیم هیدروکسی متیل گلوتاریل کوآ ردوکتاز است و برای درمان هیپرکلسترولمی کاربرد دارد. مهار این آنزیم منجر به مهار فعالیت پروتوانکوژن Ras که در اغلب سرطان‌ها دارای موتاسیون است؛ می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر داروی لوواستاتین بر رشد و آپوپتوز رده سلول سرطانی اریترومیلوئیدی K562 انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه توصیفی – تحلیلی ابتدا سلول‌های K562 کشت داده شد. سپس سلول‌ها با استفاده از غلظت‌های مختلف لوواستاتین مورد تیمار قرار گرفت. اثر ضد توموری دارو بر رده سلول سرطانی اریترومیلوئیدی K562 بعد از 72 ساعت با استفاده از روش MTT در سه تکرار ارزیابی گردید. برای مطالعه آپوپتوز از الکتروفورز DNA و رنگ‌آمیزی Hoechst (33342) استفاده شد.

یافته‌ها : لوواستاتین دارای خاصیت ضدتوموری علیه سلول‌های K562 بود و این اثر با افزایش غلظت و زمان رابطه خطی داشت. بیشترین اثر مهاری دارو در غلظت 100 میکرومولار و 72 ساعت بعد از تیمار برابر با 59 درصد تعیین شد. کاهش رشد سلولی بعد از 24 ساعت و 48 ساعت به ترتیب برابر با 24 درصد و 43 درصد تعیین گردید. این دارو به‌طور معنی‌داری سبب مهار رشد رده K562 گردید (P<0.05).

نتیجه‌گیری : این مطالعه نشان داد که لوواستاتین دارای اثر ضدتوموری معنی‌داری بر رده سلول سرطانی اریترومیلوئیدی K562 است.


زینب امینی فارسانی، محمدحسین سنگتراش، حسین تیموری، مهدی شمس آرا،
دوره 19، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف : سرطان تخمدان پنجمین سرطان شایع در زنان بوده و تعداد مبتلایان به این بیماری رو به افزایش است. والپروئیک اسید یک مهار کننده هیستون داستیلاز است که به‌طور موثر برای درمان صرع و بیماری‌های دوقطبی به‌کار می رود. اخیراً این ترکیب به عنوان دارویی با عملکردهای ضدسرطانی مورد توجه قرار گرفته است. ژن Bim یکی از مهم‌ترین ژن‌های مسیر داخلی (میتوکندریایی) آپوپتوز است که نقش مهمی در بیولوژی سرطان دارد. بیان این ژن در سرطان تخمدان به شدت کاهش می‌یابد. این مطالعه به منظور تعیین اثر والپروئیک اسید بر زیست‌پذیری سلول‌های سرطان تخمدان، آپوپتوز و نیز بیان ژن Bim در رده A2780 انجام شد.

روش بررسی : در این مطالعه توصیفی - تحلیلی سلول‌های سرطان تخمدان (A2780) در محیط کشت RPMI-1640 در شرایط بهینه تکثیر شدند. سپس سلول‌ها با غلظت‌های مختلف والپروئیک اسید (30-1میلی مولار) تیمار و به مدت 24، 48 و 72 ساعت انکوبه شدند. پس از پایان زمان انکوباسیون، زیست‌پذیری سلول‌ها با استفاده از روش MTT ارزیابی شد. آنالیز آپوپتوز در جمعیت سلولی تیمار شده با والپروئیک اسید با استفاده از روش فلوسایتومتری انجام گردید. از آزمون Real time PCR برای تعیین اثر این دارو بر تغییر بیان ژن Bim استفاده شد.

یافته‌ها : نتایج حاصل از تست MTT نشان داد که داروی والپروئیک اسید باعث کاهش زیست‌پذیری سلول‌های A2780 می‌شود و این اثر وابسته به غلظت و زمان بود. به‌طوری که در غلظت 30 میلی‌مولار و 72 ساعت پس از تیمار، کاهش زیست‌پذیری به بالاترین میزان رسید (P<0.05). درصد قابل توجهی از سلول‌ها در اثر تیمار با والپروئیک اسید دچار آپوپتوز شدند. همچنین والپروئیک اسید میزان بیان ژن Bim را افزایش داد (P<0.05).

نتیجه‌گیری : داروی والپروئیک اسید سبب کاهش زیست‌پذیری سلول‌های A2780 می‌شود. همچنین والپروئیک اسید از طریق تغییر بیان ژن‌های دخیل در مسیر داخلی آپوپتوز، سبب افزایش مرگ سلولی در سلول‌های سرطان تخمدان می‌شود.


مسلم دهمرده، جواد صادقی نژاد، زهرا طوطیان، مژده صالح نیا،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: اگزالی پلاتین درمان اصلی سرطان‌های کولورکتال بوده و با مهار تکثیر و نسخه برداری DNA ،سبب آپوپتوز و نکروز در سلول‌های سرطانی و رده سلول‌های با تکثیر بالا می‌شود. این مطالعه به منظور تعیین اثر داروی شیمی درمانی اگزالی پلاتین بر پارامترهای اسپرم موالید 60 روزه در دوره پیرازایشی (قبل بارداری، بارداری و شیرواری) موش‌های سوری انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی تعداد 32 سر موش بالغ ماده نژاد NMRI به‌صورت تصادفی در 4 گروه 8 تایی تقسیم شدند. موش‌های گروه کنترل 0.2ml نرمال سالین را به‌صورت داخل صفاقی طی 21روز قبل بارداری، بارداری و شیرواری دریافت کردند. گروه‌های تجربی شامل گروه‌های قبل بارداری، بارداری و شیرواری داروی اگزالی پلاتین را به میزان 3 میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن 3 بار در هفته به صورت داخل صفاقی طی 21 روز به‌ترتیب قبل از جفت‌گیری، طی بارداری و بعد از زایمان دریافت کردند. در روز 60 بعد از تولد همه موالید در آزمایشگاه جنین‌شناسی آسان کشی شده و نمونه‌های اسپرم دریافت گردید. ارزیابی پارامترهای اسپرم شامل تعداد، تحرک، زنده مانی، بلوغ و کیفیت کروماتین انجام شد.

یافته‌ها: تعداد، تحرک و یکپارچگی DNA اسپرم در هر سه گروه تجربی، قبل بارداری، بارداری و شیرواری در مقایسه با گروه کنترل به‌طور چشمگیری کاهش آماری معنی‌داری یافت (P<0.05). علاوه بر این، درصد اسپرم‌های نابالغ و مرده در گروه‌های دریافت کننده اگزالی پلاتین به‌طور معنی‌داری افزایش یافت (P<0.05).

نتیجه‌گیری: استفاده از داروی اگزالی پلاتین منجر به القای اثرات نامطلوب بر روی کیفیت اسپرم در دوره پیرازایشی می‌شود. بیشترین تاثیر این دارو در دوره شیرواری بود. همچنین با افزایش فاصله زمانی تجویز داروی اگزالی پلاتین در موش‌های مادر تا بلوغ موالید نر، اثرات سوء ناشی از استفاده از این دارو بر کیفیت پارامترهای اسپرم کاهش می‌یابد.


فاطمه زمانی عصمتی، نرگس نیکونهاد لطف آبادی، بی بی فاطمه حقیرالسادات،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان تخمدان یکی از خطرناک‌ترین سرطان‌های زنان است. زیرا عموماً دیر تشخیص داده شده و غیرقابل درمان است. از سوی دیگر، شیوه‌های درمانی متداول در حال حاضر با محدودیت‌ها، شکست‌ها و عوارض جانبی گوناگونی همراه هستند. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره پوست انار بر بیان ژن تحریک‌کننده رگ‌زایی (Vascular Endothelial Growth Factor: VEFG) با کشت سلول‌های رده A2780 از سرطان تخمدان انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی عصاره پوست انار تهیه و سپس سلول‌های سرطان تخمدان (رده A2780) در معرض غلظت‌های مختلف عصاره پوست انار (10، 25، 50، 75، 100، 250، 500 میکروگرم بر میلی‌لیتر) برای مدت 24، 48 و 72 ساعت قرار داده شدند. سپس میزان بقای سلول‌ها با استفاده از تست MTT و میزان بیان ژن VEGF با استفاده از روش RT-PCR مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: عصاره پوست انار با غلظت 500 میکروگرم بر میلی‌لیتر در زمان 72 ساعت باعث کاهش 18 درصدی میزان بقاء شد (P<0.05). در غلظت‌های 200،100،50 میکروگرم بر میلی‌لیتر از عصاره پوست انار میزان کاهش بیان ژن VEGF به ترتیب 7 درصد، 16 درصد و 19 درصد به‌دست آمد که این کاهش بیان در مقایسه با گروه کنترل از نظر آماری معنی‌دار بود (P<0.05). کمترین میزان بقا در هر سه زمان 24، 48 و 72 ساعت مربوط به دوز 500 میکروگرم بر میلی‌لیتر بود که به‌ترتیب 30 درصد، 25 درصد و 18 درصد تعیین شد (P<0.05).

نتیجه‌گیری: احتمالاً عصاره پوست انار به واسطه دارا بودن ترکیبات متعدد و خواص آنتی‌اکسیدانی قابل توجه می‌تواند با کاهش بیان عامل رگزایی، سبب کاهش متاستاز و تظاهرات بدخیمی شود.


زهرا سادات دامرودی، نرگس زاده راشکی، زهرا شاه محمدی، سهراب بوذرپور، نازنین منصور مشتاقی، شعبان قلندرآیشی، آرزو نگهداری، مهدی وکیلی نژاد،
دوره 24، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان به عنوان شایع‌ترین سرطان در بین زنان سراسر جهان بوده و از نظر میزان مرگ و میر در رده دوم قرار دارد. این مطالعه به منظور تعیین ویژگی‌های فردی، بالینی و آزمایشگاهی زنان مبتلا به ضایعات پستان در مراجعین به بیمارستان دکتر بسکی گنبدکاووس انجام شد.


روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 130 زن دارای ضایعات پستان (خوش‌خیم و بدخیم) جراحی شده در بیمارستان دکتر بسکی گنبد کاووس طی فروردین 1398 لغایت اسفند 1399 انجام شد. داده‌های دموگرافیک (سن، سابقه خانوادگی و قومیت) و نتایج آسیب‌شناسی (درجه‌بندی، نوع ضایعه، نوع جراحی، مکان، اندازه تومور) مورد ارزیابی قرار گرفتند.


یافته‌ها: ضایعات پستان در 51.53% بدخیم و در 48.46% خوش‌خیم بودند. بیشترین نوع توده بدخیم داکتال کارسینومای تهاجمی (71.64%) و بیشترین نوع توده خوش‌خیم فیبروآدنوما (69.84%) بودند. بیشتر موارد بدخیم در بیماران گروه سنی 41 تا 50 سال (43.28%) مشاهده شد. تقریباً نیمی از جمعیت مورد مطالعه (49.15%) فاقد سابقه خانوادگی مثبت و حدود یک چهارم بیماران حداقل یکی از بستگان درجه اول یا دوم مبتلا به سرطان پستان داشتند. اکثر مبتلایان (44.78%) تومورهای بدخیم درجه II داشتند. 78.51% درصد زنان قبل از جراحی‌های پستان تحت شیمی‌درمانی قرار نگرفته بودند. همچنین حدود نیمی از بیماران (58 بیمار، 49.57%)، پس از جراحی تحت هیچگونه درمان کمکی قرار نگرفتند؛ با این وجود شیمی‌درمانی بیشترین نوع درمان کمکی (16 مورد، 13.86%) بعد از عمل بود. درمان همزمان شیمی‌درمانی و رادیودرمانی در 24.78% بیماران پس از جراحی انجام گردید. ارتباط آماری معنی‌داری بین سن با نوع ضایعه، درمان‌های کمکی بعد از عمل و درگیری گره‌های لنفاوی مشاهده گردید (P<0.05). بین سن با اندازه تومور و بین سابقه خانوادگی با درجه بدخیمی تومور ارتباط آماری معنی‌داری وجود داشت (P<0.05). همبستگی معنی‌داری بین سن و درجه بدخیمی تومور (P=0.02, F(2.48)=4.19) یافت شد. به طوری که در سن ابتلا پایین‌تر، درجه بدخیمی بیشتر است.


نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان‌دهنده سن پایین ابتلا به ضایعات بدخیم پستان در شهرستان گنبدکاووس در شرق استان گلستان بود. بیشتر ضایعات بدخیم از نوع داکتال کارسینومای تهاجمی و درجه II بودند. ارتباط مثبت سابقه خانوادگی سرطان بر درجه‌بندی تومورهای پستان به‌دست آمد.


شیرین اله دادی، رویا لاری، مسعود فریدونی،
دوره 26، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان مری یکی از سرطان‌های رایج در جهان بوده و با توجه به قرارگیری کشور ایران در کمربند آسیایی سرطان مری استفاده از رویکردهای درمانی نوین ضروری است. بتانین یک ترکیب طبیعی بوده و از ریشه چغندر قرمز گونه Beta Vulgaris استخراج می‌شود و خاصیت آنتی‌اکسیدانی و نقش آن در حذف رادیکال‌های آزاد به اثبات رسیده است. این مطالعه به منظور تعیین اثر سمیت سلولی عصاره آبی چغندر قرمز (Red Beetroot) بر روی رده سلول سرطانی مری (KYSE30) انجام شد.


روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تحلیلی رده سلول سرطانی مری (KYSE30) کشت داده شدند. سپس تحت تیمار با غلظت‌های مختلفی از عصاره آبی چغندر قرمز (3، 30، 300، 1000 و 3000 میکروگرم بر میلی‌لیتر) در سه بازه زمانی 24، 48 و 72 ساعت قرار گرفتند. اثر ضدسرطانی سلول‌های تیمار شده با آزمون MTT و اثر زنده‌مانی به روش تریپان بلو ارزیابی شدند.


یافته‌ها: بقای رده سلولی سرطان مری در غلظت‌های 30، 300، 1000 و 3000 میکروگرم بر میلی‌لیتر عصاره آبی چغندر قرمز طی 24 ساعت در مقایسه با سلول‌های کنترل کاهش آماری معنی‌داری یافتند (P<0.05). بقای رده سلولی سرطان مری در غلظت‌های 1000 و 3000 میکروگرم بر میلی‌لیتر عصاره آبی چغندر قرمز طی 48 ساعت در مقایسه با سلول‌های کنترل کاهش آماری معنی‌داری یافتند (P<0.05). بقای رده سلولی سرطان مری در غلظت‌های 3، 30، 300، 1000 و 3000 میکروگرم بر میلی‌لیتر عصاره آبی چغندر قرمز طی 72 ساعت در مقایسه با سلول‌های کنترل کاهش آماری معنی‌داری یافتند (P<0.05). نتایج حاصل از آزمون MTT نتایج تریپان بلو را تایید کرد. همچنین آزمون ترایپان بلو نشان داد که غلظت 3000 میکروگرم بر میلی لیتر به‌طور معنی‌داری سبب کاهش بقای سلول‌ها در 72 ساعت (64.14±3.29) نسبت به 24 ساعت (77.22±3.34) و 48 ساعت (66.93±5.57) گردید (P<0.05).


نتیجه‌گیری: عصاره آبی چغندر قرمز بر روی رده سلول سرطانی مری (KYSE30) دارای اثر سمیت سلولی است.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی گرگان Journal of Gorgan University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.07 seconds with 39 queries by YEKTAWEB 4645