|
|
|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
5 نتیجه برای بدیعی
دکتر ننا زابلی نژاد، دکتر سعادت میرصدرائی، دکتر مهران هیرادفر، دکتر زهرا بدیعی، دکتر امیر مریخی اردبیلی، دوره 9، شماره 2 - ( تابستان 1386 )
چکیده
زمینه و هدف : تومورهای کلیه حدود 7درصد از تومورهای بدخیم کودکان را شامل میشود و کاملاً از انواع آن در بالغین متفاوت است. هدف این مطالعه بررسی ویژگیهای بالینی و آسیب شناسی تومورهای بدخیم کودکان در بیمارستان کودکان دکترشیخ و امامرضا(ع) مشهد طی سالهای 85-1370 بود. روش بررسی : در این مطالعه توصیفی 52 کودک شامل 27 پسر و 25 دختر با تشخیص تومور کلیه در مراکز پاتولوژی بیمارستانهای کودکان دکتر شیخ و امام رضا (ع) مشهد طی سالهای 85-1370 مورد بررسی قرار گرفتند. یافتهها : ابتلا کلیه هر طرف در 24 نفر (3/45درصد) و دوطرفه در 5 مورد (4/9درصد) مشاهده شد. توده شکمی شایعترین شکایت و نشانه بالینی بود. ناهنجاریهای مادرزادی در 6 بیمار (6/14درصد) مشاهده گردید. در بررسی هیستوپاتولوژیک 46 مورد (8/86درصد) تومور ویلمز، 2 مورد (8/3درصد) نفروبلاستوم کیستیک با تمایز نسبی، 2 مورد (8/3درصد) نفروم مزوبلاستیک، 1مورد (9/1درصد) تومور رابدوئید کلیه، 1مورد (9/1درصد) آدنوم متانفریک با کارسینوم توبولوپاپیلری گرید پائین و 1مورد سارکوم با سلول روشن کلیه (9/1درصد) داشتند. در هنگام مراجعه 11 مورد (8/20درصد) در مرحله یک، 16 مورد (2/30درصد) در مرحله دو، 13 مورد (5/24درصد) در مرحله سه، 8 مورد (1/15درصد) در مرحله چهار و 5 مورد (4/9درصد) در مرحله پنج بودند. نتیجهگیری : اگرچه تومور ویلمز شایعترین تومور کلیه در دوران کودکی است، اما موارد اخیر توصیف شدهای نظیر تومورهای متانفریک و کارسینومهای کلیه کودکان نیز میبایست در بررسی هیستوپاتولوژیک مدنظر قرار گیرند. نقش روشهای مولکولی و سیتوژنتیک برای تقسیمبندی و درمان تومورهای کلیه کودکان رو به افزایش میباشد.
احمد بقائی، پرویز پرویزی، عارف امیرخانی، محمدرضا هنرور، فرهاد بدیعی، دوره 14، شماره 3 - ( پاییز 1391 )
چکیده
زمینه و هدف : لیشمانیوز جلدی روستایی یک بیماری انگلی تکیاختهای مشترک بین انسان و حیوان است که به عنوان یک معضل بهداشتی در بسیاری از کشورها و نیز ایران مطرح است. عامل بیماری لیشمانیا میجر، ناقل اصلی آن فلبوتوموس پاپاتاسی و مهمترین مخزن، رومبومیس اپیموس میباشد. انسان مخزن اتفاقی لیشمانیوز جلدی روستایی است. این مطالعه به منظور تعیین هویت انگل لیشمانیا با تشخیص میکروسکوپی و مولکولی و هدف قرار دادن ژن ITS-rDNA در شرق استان گلستان انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی مقطعی روی 121 فرد مشکوک به بیماری لیشمانیوز جلدی روستایی در شهرستانهای گنبد و مراوهتپه در شرق استان گلستان در سالهای 89-1388 انجام شد. از ضایعات نمونهبرداری مستقیم صورت گرفت و پس از رنگآمیزی با گیمسا مشاهده میکروسکوپی بهعمل آمد. از گسترشها DNA استخراج و ژن ITS-rDNA با استفاده از PCR تکثیر یافت. موارد مثبت لیشمانیا با استفاده از آنزیم BsuRI به روش RFLP تعیین گونه شد و با تعیین توالی و استفاده از نرمافزارهای مولکولی گونه لیشمانیا تایید شد. یافتهها : از کل 121 فرد مشکوک به بیماری لیشمانیوز جلدی روستایی، 113 نفر با مشاهدات میکروسکوپی و 92 نفر با روش مولکولی به انگل لیشمانیا آلوده تشخیص داده شدند. موارد مثبت PCR با استفاده از روش RFLP تعیین گونه و 90 مورد لیشمانیا میجر تشخیص داده شد. برای تأیید نهایی 8 مورد لیشمانیا میجر تعیین توالی گردید و مجدداً مورد تأیید قرار گرفت. در 2مورد از موارد مثبت که توالی نامشخص بود؛ گونه لیشمانیا مشخص نشد. نتیجهگیری : با مقایسه نتایج تعیین توالی انگل لیشمانیا در این مطالعه با موارد ثبت شده در بانک جهانی ژن، لیشمانیا میجر بهطور قطع در انسان در منطقه مورد تایید قرار گرفت. با توجه به گزارشهای مربوط به دیگر گونههای لیشمانیا در ناقلین و مخازن، این گونهها در این مطالعه در انسان یافت نگردید. هرچند دو مورد غیر لیشمانیا میجر میتواند نشانی از آلودگی همزمان بیش از یک گونه لیشمانیا در انسان در منطقه باشد؛ اما با روشهای بهکار رفته در این مطالعه آلودگی همزمان دو لیشمانیا در یک فرد قابل تفکیک نبود.
ایوب صوفیزاده، آقاویلی فرجیفر، مرضیه چرابین، فرهاد بدیعی، منیره چرابین، جلال سارلی، محمود یاپنگ غراوی، احمد مهراوران، دوره 14، شماره 4 - ( زمستان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف : لیشمانیوز جلدی یکی از بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان است که بهوسیله گونههای مختلف پشهخاکی منتقل شده و یکی از مهمترین معضلات بهداشتی در ایران است. این مطالعه به منظور تعیین وضعیت اپیدمیولوژیک لیشمانیوز جلدی در شهرستان گنبدکاووس انجام شد. روش بررسی : این مطالعه توصیفی تحلیلی گذشتهنگر روی دو گروه شامل 1799 بیمار (995 نفر مذکر و 804 نفر مؤنث) مبتلا به لیشمانیوز جلدی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی - درمانی شهرستان گنبدکاووس در سالهای 89-1388 و 100 خانوار با جمعیتی معادل 549 نفر (278 نفر مذکر و 271 نفر مؤنث) از جمعیت یک روستا به روش تصادفی با انتخاب از یکی از روستاهای شهرستان گنبد کاووس برای بررسی وضعیت زخم حاد و اسکار در بهمن ماه 1389 انجام شد. اطلاعات مربوط به بیماران شامل سن، جنس، محل سکونت، تعداد و محل زخم، ماه و سال بروز و تشخیص بیماری ثبت شد. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS-13 و آزمون Chi-Square تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها : از 1799 بیمار مورد مطالعه 55.3% مذکر و 44.7% مؤنث بودند (P<0.05). 85.7% ساکن روستا و 14.3% ساکن شهر بودند (P<0.05). بیشترین فراوانی بیماری در گروه سنی 9-0 سال (41.2%) بود (P<0.05) و بیشترین ضایعات (42.3%) روی دست بود. 37.9% مبتلایان یک زخم داشتند. بالاترین میزان بروز بیماری (45.6%) در ماه مهر اتفاق افتاده بود. در 100 خانوار بررسی شده (50.6% مذکر و 49.4% درصد مؤنث) 22 نفر (4 درصد) زخم حاد و 432 نفر (78.6%) اسکار بیماری لیشمانیوز جلدی داشتند. نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشاندهنده بومی شدن بیماری لیشمانیوز جلدی شهرستان گنبدکاووس در سال 1389 است. همچنین وضعیت اندمیسیته بیماری در این منطقه به حالت هیپواندمیک است.
علی قاسمی، زهرا بدیعی، حمید فرهنگی، عبدالله بنی هاشم، سیدجواد سیدی، راضیه قدسی، عبدالقاسم مختاری، آرمین عطارزاده، دوره 19، شماره 1 - ( بهار 1396 )
چکیده
زمینه و هدف : ویروس واریسلا زوستر (Varicella zoster virus: VZV) عامل یک بیماری خفیف در کودکان است؛ اما در کودکان با نقص در سیستم ایمنی میتواند یک بیماری تهدیدکننده محسوب شود. این مطالعه به منظور ارزیابی آنتیبادیهای IgG و IgM علیه VZV در سرم کودکان مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد (acute lymphoblastic leukemia: ALL) انجام شد.
روش بررسی : این مطالعه توصیفی - مقطعی روی 66 کودک مبتلا به بیماری ALL تحت شیمی درمانی در بیمارستان فوق تخصصی دکترشیخ مشهد طی سال 1391 انجام شد. مثبت یا منفی بودن تیتر IgG و IgM علیه VZV با استفاده از روش الایزا ارزیابی شد.
یافتهها : 15 بیمار (21.7%) دارای سرولوژی مثبت برای آنتیبادی IgG بودند و سابقه ابتلاء به VZV را داشته و نسبت به بیماری آبلهمرغان ایمن بودند. 51 بیمار (78.3%) دارای تیتر منفی برای آنتیبادی IgG بودند و در برابر عفونت VZV حساس بودند.
نتیجهگیری : اکثر کودکان مبتلا به بیماری لوسمی لنفوبلاستیک حاد دارای تیتر منفی برای آنتیبادی IgG بوده و در برابر عفونت ناشی از ویروس واریسلا زوستر حساسند.
علی کاظمی، حسین نوروزی، مرسا بدیعی مقدم، دوره 19، شماره 2 - ( تابستان 1396 )
چکیده
زمینه و هدف : قارچ کاندیدا جزیی از فلور طبیعی بدن انسان و از دسته قارچهای فرصتطلب محسوب میشود. در شرایط ضعف سیستم ایمنی این قارچ میتواند سبب بروز کاندیدیازیس گردد. این مطالعه به منظور ارزیابی حساسیت دارویی ایزولههای کلینیکی کاندیدا آلبیکنس نسبت به داروهای آمفوتریسینB وکتوکونازول به روش میکرودایلوشن و دیسک آگار دیفیوژن انجام شد.
روش بررسی : در این مطالعه توصیفی – تحلیلی تست حساسیت دارویی 30 سوش کاندیدا آلبیکنس جدا شده از بیماران بستری و سرپایی به دو روش میکرودیلوشن طبق استاندارد M27-A2 CLSI و دیسک آگار دیفیوژن مطابق استاندارد CLSI M44-S2 توسط داروهای آمفوتریسینB و کتوکونازول انجام شد. برای ارزیابی صحت کار از سویههای استاندارد کاندیدا آلبیکنس PTCC 5027 و کاندیدا کروزهای PTCC 5295 استفاده شد. حداقل غلظت بازدارندگی رشد (Minimum Inhibitory of Concentration: MIC) تعیین گردید.
یافتهها : کمترین و بیشترین میزان MIC (μg/ml-1) نسبت به آمفوتریسینB به ترتیب 0.0625 و 4 تعیین شد. در حالیکه کمترین و بیشترین میزان MIC نسبت به کتوکونازول به ترتیب 0.5 و 32 حاصل شد. کمترین و بیشترین قطر هاله در روش انتشار روی دیسک برای هردو دارو به ترتیب 6 و 28 میلیمتر بود. نتایج تست حساسیت دارویی در هر دو روش اختلاف در ارزیابی سوشهای مقاوم و حساس نشان ندادند. 25 نمونه (83.3%) نسبت به کتوکونازول و 2 نمونه (6.7%) نسبت به آمفوتریسینB مقاوم بودند.
نتیجهگیری : علیرغم محدودیتهای مصرف آمفوتریسینB، این دارو انتخاب بهتری در درمان کاندیدیازیس نسبت به کتوکونازول است.
|
|
|
|
|
|
|
|
|