مرز خیال و واقعیت
روش زندگی آمریکایی
اگر غرب را بخواهیم به درختی تشبیه کنیم، ریشه اش اومانیسم (بشرگرایی؛ در
مقابل خدا گرایی) و تنه اش جامعه مدنی و میوه اش روش زندگی آمریکایی است.
دوران فلسفه در غرب به پایان رسیده است و اکنون میوه تمدن شان؛ یعنی روش
زندگی آمریکایی را ترویج می کنند.
بازی هایی برای بی قید و بند شدن
از جمله مهم ترین بازی هایی که به ترویج روش زندگی آمریکایی می پردازند، مجموعه بازی هایی است که بازسازی یک زندگی غربی می باشد.
در این بازی کاربر می تواند تجربه مجازی زندگی روزمره از ابتدای تولد و طی
دوران های مختلف زندگی و در نهایت مرگ! را داشته باشد. انجام کارهای روزمره
(خوردن، خوابیدن، سرکار رفتن، مدرسه یا دانشگاه رفتن، استراحت و...) را بر
اساس روش زندگی آمریکایی تجربه می نماید. رفتن یا دعوت کردن به میهمانی ها
و پارتی های مختلف، چگونه یافتن دوستان هم جنس و غیر هم جنس و بسیاری نکات
دیگر را در این بازی به کاربران به صورت غیر مستقیم القاء می نمایند و با
توجه به مهارت بیشتر کاربران در بازی، موفقیت های بیشتری در این زمینه ها
نصیب شان می گردد! از نکات جالب این گونه بازی ها، این است که کاربر را در
این بازی به همه کار وادار می کند، ولی دین، عبادت و... هیچ نقشی در این
بازی نداشته و حتی یکبار هم در طول بازی کاربر به عبادت مشغول نمی شود.
دین ستیزی
انسان ها برای رسیدن به سعادت و کمال، نیازمند یک برنامه هستند و پر واضح
است که بهترین برنامه را کسی می تواند برای انسان قرار دهد که خالق انسان
است.
یکی از مهم ترین چالش های دوران بشری مخصوصاً در عصرحاضر، انتخاب یک برنامه
و دین برای زندگی کردن بوده است. همواره میان برنامه الهی (دین) و برنامه
های نفسانی و شیطانی، رقابتی نفسگیر وجود داشته و در حال حاضر که غرب به
رهبری آمریکا با انتخاب دین زمینی و روش زندگی آمریکایی یک دین زمینی را
رقم زده است، درگیری میان دین الهی و دین زمینی به اوج خود رسیده است.
شیطان و پیروانش در طول تاریخ همیشه سعی در مخدوش کردن چهره دین و جاهلانه و
سفیهانه نشان دادن آن بوده اند تا از گرایش مردم به انتخاب روش رندگی دینی
و رو آوردن به خداوند و دین الهی جلوگیری کنند. دشمنان اسلام با استفاده
از فیلم، سریال، انیمیشن و بازی رایانه ای مدام به تمسخر دین و باورهای
دینی می پردازند. آن ها سعی می کنند اعتقاد به خداوند عالم را پوچ و عبث
خوانده و جهان را محصول یک «اتفاق» نشان داده و دین را ابزاری برای تسلط
دینداران و اربابان دینی نمایش می دهند.
عدم درک مرز میان خیال و واقعیت
کاربر این بازی ها، یک بار اتفاقاً خود را در محیطی مشابه بازی ها ولی این
بار در دنیای واقعی بیابد. همین کافی خواهد بود تا پشت پرده بسیاری از
اخبار دستگیر شدن قاتل هایی را که جنایت خود را بارها و بارها در بازی های
ویدئویی شبیه سازی کرده است را احساس کند. گاهی اوقات حتی این جنایتکاران
موفقیت خود را مرهون این بازی ها می دانند. پس بیایید با آگاهی کامل و
برنامه ریزی صحیح بازی های سرگرم کننده و سالم را انتخاب کنیم و از آن ها
لذت ببریم.
بازی هایی که شما را خدا می کنند!
در این نوع از بازی ها کاربر نقش خداوند را بازی می کند!! این نوع از بازی
ها در ابتدا نشان می دهند که بشر در برابر مشکلات طبیعی خود، گرایش به یک
موجود قوی تر! (نه آفریننده عالم) پیدا می کند و از او مدد می خواهد و
کاربر در نقش خداوند!! از ماورای کهکشان ها به کمک آن ها آمده و یاری شان
می کند و آن ها هم رو به سمت کاربر (رو به صفحه نمایشگر) سجده کرده و کاربر
را خدای خود خطاب می کنند و به عبادتش می پردازند!!
در طول بازی این کاربر است که به انسان ها روزی می دهد، جنگ و آشتی ایجاد
می کند، برای گنهکاران و خطاکاران عذاب می فرستد، نیکوکاران را مورد لطف
خود قرار می دهد و حتی در جنگ ها به آن ها کمک می کند... برایشان خانه می
سازد و باعث پیوند انسان ها می شود.
در طول این بازی ها دو موجود به نام خوبی و بدی به همراه کاربر بوده و او را راهنمایی می کنند!
با توجه به طولانی بودن بازی و ایجاد حس هم ذات پنداری در کاربر، کاربر
احساس خدایی می کند؛ منتهی خدایی با عواطف بشری و با نواقص انسانی!! رفته
رفته جامعه مخلوقات بازی پیشرفته شده و در اثر عنایات کاربر، به کمالات
بالاتر و زندگی و تمدن والاتری دست پیدا می کنند و بازی این مطلب را به
کاربر القا می کند که دین و دستورات دینی محصول تعاملات و اندیشه بشری بوده
و لذا خطاپذیر و گاه ظالمانه است!
در جریان این نوع بازی ها انسان ها را دارای روابط آزاد جنسی نشان داده و
از طرفی هم انجام هر کاری توسط کاربر آزاد است و لذا احساس خطاپذیری و
نفسانیت را نعوذبالله نسبت به پروردگار عالم ایجاد می نماید.
منبع:نشریه دیدار آشنا، شماره 136